جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای گل بابایی

محمد حاج آقازاده، حسین کاکویی، رحمت ستوده قره باغ، شهرآرا افشار، فریده گل بابایی، امیر معتمدداشلی برون، حامد حسنی،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1391 )
چکیده

 

مقدمه: اخیرا انتشار ترکیبات آلی فرار توسط فرآیندهای صنعتی به محیط زیست، مورد توجه قرار گرفته است. فرآیند اکسیداسیون فوتوکاتالیستی به عنوان یکی از روش های نو ظهور در تصفیه هوا می تواند جایگزین روش های معمول مانند جذب سطحی آلاینده‌ها توسط ذغال فعال گردد. در فرآیند اکسیداسیون فوتوکاتالیستی، مولکول های ترکیبات آلی به مولکول های آب و دی اکسید کربن تبدیل می گردند. هدف پژوهش حاضر مطالعه عوامل تاثیر گذار مانند غلظت، رطوبت نسبی و سرعت ظاهری گاز بر اکسیداسیون فوتوکاتالیستی متیل اتیل کتون در یک راکتور بستر سیال بود.

روش کار: در این پژوهش اکسیداسیون فوتوکاتالیستی متیل اتیل کتون در یک راکتور بستر سیال مورد مطالعه قرار گرفت. از دی‌اکسید تیتانیوم نشانده شده بر روی ذرات گاما آلومینا تحت نور فرابنفش به عنوان فوتوکاتالیست استفاده گردید. کارآیی فرایند اکسیداسیون فوتوکاتالیستی با اندازه گیری غلظت بخار متیل اتیل کتون در ورودی و خروجی راکتور بستر سیال تعیین گردید.

یافته ها: مطالعه اکسیداسیون فوتوکاتالیستی متیل اتیل کتون در گستره غلظت 100 تا 800 پی پی ام در دو رطوبت نسبی 25% و 45% انجام گرفت. تخریب فوتوکاتالیستی متیل اتیل کتون در رطوبت نسبی 45% نسبتا کمتر از رطوبت نسبی 25% بود. با افزایش غلظت اولیه متیل اتیل کتون از 200 تا 800 پی پی ام، کارآیی تخریب فوتوکاتالیستی کاهش یافت. در غلظت های اولیه 100 و 200 پی پی ام، افزایش سرعت ظاهری گاز در کارایی تخریب متیل اتیل کتون تغییری ایجاد ننمود، ولی با افزایش غلظت از 200 به 800 پی پی ام، افزایش سرعت ظاهری گاز منجر به کاهش تخریب متیل اتیل کتون گردید.

نتیجه گیری: در اکسیداسیون فوتوکاتالیستی متیل اتیل کتون در راکتور بستر سیال، جذب رقابتی بین مولکول های آب و متیل اتیل کتون وجود دارد و در رطوبت بالاتر میزان تخریب آلاینده کاهش می‌یابد. در راکتور بستر سیال، با افزایش سرعت ظاهری گاز درصد تخریب فوتوکاتالیستی آلاینده آلی کاهش می یابد. به‌دلیل تعداد محدود محل های فعال در سطح کاتالیست، با افزایش غلظت اولیه آلاینده، کارآیی واکنش فوتوکاتالیستی کاهش می‌یابد.

 


فریده گل بابایی، زهرا پنجعلی، مریم برهانی، عبدالرسول رحمانی، مریم افضلی، مهدی اصغری،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

مقدمه: شاید یکی از مهم ترین فاکتورها در صنایع و سازمان ها عملکرد شغلی افراد باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر هم‌زمان صدا، روشنایی و استرس گرمایی بر عملکرد شغلی کارکنان می‌باشد.
.
روش کار: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی 30 نفر از پرسنل یک شرکت قطعه ساز خودرو در شهر تهران به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. در مطالعه اصلی، ضمن کنترل و محدود کردن عوامل مداخله گر، تاثیر هم‌زمان صدا، روشنایی و استرس حرارتی بر عملکرد شغلی شرکت کنندگان، 2 سری آزمایش ذهنی و دستی به‌عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از SPSS نسخه 18 و از آمار توصیفی و آزمون‌های آنالیز واریانس و توکی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
.
یافته ها: نتایج نشان داد با افزایش میزان صدا و شاخص استرس حرارتی(344/0 = r , 046/0 =p) و کاهش روشنایی(472/0 = r , 008/0- =p) زمان انجام آزمون جایگذاری مینه سوتا افزایش یافته است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که با افزایش میزان صدا و شاخص استرس حرارتی (478/0 = r , 007/0 =p) و کاهش روشنایی (523/0 = r , 003/0 =p) زمان در انجام آزمون چالاکی ابزار دستی افزایش یافته است. با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین میزان روشنایی (407/0= r, 014/0 =p) و میزان شاخص استرس حرارتی و صدا (389/0 = r, - 007/0 =p) با عملیات ذهنی در حدسطحی و میانی رابطه وجود دارد.
.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که افزایش صدا و استرس گرمایی و کاهش روشنایی سرعت انجام آزمون‌های دستی و دقت و زمان محاسبات ریاضی را کاهش می‌دهد. به‌همین دلیل نتایج این مطالعه می‌تواند تاییدی بر تاثیر فاکتورهای مختلف محیطی بر عملکرد شغلی افراد باشد؛ به گونه‌ای که باتغییر فاکتورهای مختلف محیطی، زمان انجام آزمون‌های دستی و دقت و زمان در آزمون‌های ذهنی تغییر می‌یابد.


فریده گل بابایی، عادل آذر، مهرناز گنجی کاظمیان،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

مقدمه: بهداشت هوا یک مساله مهم زیست محیطی است که طی سالیان اخیر به دلیل استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته جهت تامین رفاه مادی و نسبی انسان ها، به مخاطره افتاده است. استفاده از سیستم&thinspهای کنترل آلودگی و روش&thinspهای تصفیه کننده، از شیوه&thinspهای عمومی کنترل آلودگی محیط زیست به شمار می&thinspروند. از آن جا که روش‌های کنترل مختلف و متعددی با مزایا و محدودیت های متفاوت به منظور کاهش انتشارات آلودگی هوا به کار می روند، لذا هدف از تحقیق حاضر، طراحی یک مدل تصمیم گیری چند شاخصه فازی برای انتخاب مناسب ترین تجهیزات جهت کنترل آلودگی هوا در شرکت سیمان شرق مشهد می باشد.
.
روش کار: پس از شناسایی صنعت مورد نظر و فرآیند تولید، به کمک روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی تمامی عوامل موثر بر فرآیند تصمیم گیری مشتمل بر عوامل محیطی، عوامل مهندسی و عوامل اقتصادی در نظر گرفته شدند. اوزان اهمیت این معیارها محاسبه و سپس اولویت گزینه های مدل نیز به کمک این روش، تعیین گردیدند.
.
یافته ها: از میان معیارهای اصلی مدل، معیار اقتصادی با وزن 0.555 به عنوان مهم‌ترین معیار تاثیر گذار بر انتخاب نوع تجهیزات کنترل آلودگی هوا مشخص شد. معیارهای محیطی و مهندسی نیز به ترتیب با اوزان 0.286 و 0.159 اولویت های بعدی را به دست آوردند. اوزان نهایی تکنولوژی‌های الکتروفیلتر، بگ هاوس و فیلتر هیبریدی در واحد آسیاب سیمان به ترتیب 0.256، 0.415 و 0.329 و در واحد آسیاب مواد و کوره به ترتیب 0.291، 0.374 و 0.334 محاسبه گردید.
.
نتیجه گیری: بدر نهایت مدل ارایه شده که بر پایه روش تحلیل سلسله مراتبی فازی قرار دارد، نشان می‌دهد که روش مناسب جهت فیلتر کردن گرد و غبار در منابع اصلی انتشار آلودگی در شرکت سیمان شرق، روش بگ هاوس خواهد بود.


فریده گل بابایی، روح الدین مرادی راد، لیلا امیدی، سمیه فرهنگ دهقان، سامان روشنی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

مقدمه: ترکیبات هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه‌ای (PAHs) به یکی از مهم ترین نگرانی های زیست محیطی تبدیل شده-اند. جذب سطحی فنانترن و نفتالن بر روی بستر کربن فعال از انتشار این ترکیبات در محیط‌زیست جلوگیری می نماید. مطالعه حاضر با هدف مقایسه میزان جذب سطحی فنانترن و نفتالن بر روی بستر کربن فعال در حلال آلی ان - هگزان انجام گردید.

.

روش کار: این مطالعه تجربی ناپیوسته در مقیاس آزمایشگاهی و در محلول سنتتیک ان - هگزان که حاوی فنانترن و نفتالن بود انجام گردید. جهت تنظیم pH از اسید کلریدریک و سود یک نرمال استفاده گردید. غلظت اولیه و باقی مانده فنانترن و نفتالن به روش اسپکتروفتومتری به ترتیب در طول موج 270 و 266 نانومتر تعیین گردید.

.

یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که نفتالن در محیط اسیدی با 5=pH و زمان تماس 8 ساعت حداکثر جذب (4/7 میلی‌گرم بر گرم) را بر روی کربن فعال دارد. حداکثر جذب فنانترن 34/8 میلی گرم بر گرم و در 7=pH و زمان تماس 11 ساعت بوده است. افزایش زمان تماس و غلظت اولیه PAHsسبب افزایش ظرفیت جذب گردید. هم‌چنین نتایج آزمایش ها نشان داد که فرآیند مدل سینتیک جذب این دو ترکیب از معادله درجه دوم کاذب و ایزوترم تعادلی مدل فروندلیچ پیروی می‌کند.

.

نتیجه گیری: فرآیند جذب PAHs ارتباطی قوی با مدل ایزوترم فروندلیچ نشان داد. تئوری لانگمیر دارای ارتباط ضعیفی با نتایج حاصل از جذب سطحی بر روی کربن فعال در حلال آلی ان - هگزان بود.


مهدی اصغری، پروین نصیری، محمدرضا منظم، فریده گل بابایی، حسین عربعلی بیک، علی اکبر شمسی پور، آرمین الله وردی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

مقدمه: برای ارزیابی استرس حرارتی در محیط های کاری از شاخص های مختلفی استفاده می شود اما هیچ‌کدام از این شاخص‌ها مورد پذیرش همگان واقع نشده اند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین معیارهای موثر در انتخاب یک شاخص استرس حرارتی و هم‌چنین وزن دهی این معیارها می باشد.

روش کار: مطالعه حاضر یک پژوهش کیفی و از نوع کاربردی می‌باشد که طی 10 مرحله طراحی و اجرا گردید. در این مطالعه ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی و نظرات خبرگان (30 نفر)، معیارهای موثر در انتخاب یک شاخص استرس حرارتی تعیین و سپس برای وزن دهی و اولویت بندی این معیارها از آنالیز سلسله مراتبی فازی استفاده شد.

یافته ها: با تکمیل  پرسش‌نامه  ارسالی توسط خبرگان و بررسی نظرات آن‌ها و با توجه به درصد پاسخ گویی، 11 معیار انتخاب شدند. معیار ساده بودن شاخص با 6/76 %، بیش‌ترین درصد پاسخ گویی را به‌خود اختصاص داد. اما وزن نسبی این معیار 041/0 به‌دست آمد و کم‌ترین وزن را پس از ارزان بودن از آن خود کرد و در مقایسه با دیگر معیارها دارای اهمیت کم‌تری بود. معیار استاندارد بودن با مقدار141/0،  بیش‌ترین وزن نسبی را به‌خود اختصاص داد.

نتیجه گیری: می‌توان نتیجه گرفت که برای داشتن یک اندازه گیری قابل اعتماد و صحیح، قدم اول انتخاب یک شاخص مناسب و صحیح می‌باشد. برای انتخاب یک شاخص، بر مبنای نظر متخصصین و خبرگان از نظر اهمیت، استاندارد بودن شاخص، مهم‌ترین معیار انتخاب شاخص می‌باشد.  از دیگر معیارهایی که باید مورد توجه قرار گیرد، دقت شاخص، اعتبار و قابلیت اطمینان و هم‌بستگی مناسب با  شاخص‌های استرین فیزیولوژیکی است.


حمزه محمدی، فریده گل بابایی، سمیه فرهنگ دهقان، محمد نورمحمدی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

مقدمه: مواجهه با گردو غبار ناشی از ذرات سیلیس کریستالی می‌تواند سلامت کارگران مشاغل مختلف مانند ریخته‌گری، سنگ کوبی، سنگ زنی، فعالیت‌های ساختمانی، مقره سازی، صنایع شیشه‌گری و سندبلاست را به طور جدی به خطر بیاندازد. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی میزان مواجهه با سیلیس کریستالی و تعیین ریسک مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس و سرطان ریه در اثر مواجهه با سیلیس در بین کارگران یک صنعت مقره سازی بود.

روش کار: نمونه برداری فردی از 60 کارگر مرد این صنعت با کمک سیکلون نمونه برداری نایلونی 10 میلی متری و فیلترهای ممبران با قطر 37 میلی متر و منافذ 8/0 میکرون صورت گرفت. نمونه‌ها مطابق روش7601 انستیتو بین المللی ایمنی و بهداشت حرفه‌ای آمریکا (NIOSH) آماده سازی و  به‌وسیله طیف سنجی مرئی تعیین مقدار شدند. ارزیابی ریسک مرگ و میر در اثر سیلیکوزیس ناشی از مواجهه با سیلیس کریستالی با استفاده از مدل Mannetje و همکاران برای بازه زمانی10 ساله صورت گرفت. میزان مرگ و میر در اثر سرطان ریه با استفاده از مدل رگراسیون خطی استنتاج شده از مطالعه Rice  و همکاران محاسبه ‌گردید.

یافته ها: بیش‌ترین میزان مواجهه با سیلیس در واحد بسته بندی مواد (mg/m3 28/0±54/0) و کم‌ترین میزان مواجهه در قسمت کوره (mg/m3 01/0±02/0) صنعت مورد بررسی بود. به طور کلی در همه نمونه‌ها، غلظت سیلیس کریستالی بالاتر از حد مجاز مواجهه شغلی  توصیه شده توسط انجمن متخصصین بهداشت صنعتی آمریکا (ACGIH)د(mg/m3 025/0) بود.  طبق مدل Mannetje و همکاران، میزان مواجهه تجمعی 25 درصد افراد مورد مواجهه در دامنه 0 تا 99/0 قرار می‌گیرند که نشان دهنده مرگ 1 نفر در هر هزار نفر می‌باشد. در این مطالعه ریسک مرگ و میر بر اثر سرطان ریه بر اساس مدل خطی Rice  و همکاران در دامنه 94-7 نفر در هر هزار نفر کارگر مواجهه یافته با سیلیس به دست آمد.

نتیجه گیری: به طور کلی میانگین مواجهه حسابی و هندسی سیلیس کریستالی افراد مورد آزمون، بالاتر از حدود توصیه شده شغلی بود. ریسک مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس برای بیش‌تر کارگران مقره سازی بالاتر از 1 در 1000 (سطح غیر قابل قبول ریسک) تعیین گردید. تخمین مرگ و میر ناشی از سرطان ریه به‌علت مواجهه با سیلیس نیز سطح بالایی از ریسک مرگ و میر را نشان می‌داد.


پروین نصیری، محمدرضا منظم، فریده گل بابایی، علی اکبر شمسی پور، حسین عربعلی بیک، مرضیه عباسی نیا، معصومه چاوشی، مهدی اصغری،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1396 )
چکیده

مقدمه: ایجاد تنش گرمایی تحت تاثیر عوامل متعددی است که می‌توان به مجموعه ای از فاکتورها مانند عوامل فردی، محیطی و مدیریتی اشاره کرد. عوامل فردی سبب کاهش تحمل فرد نسبت به گرما شده و نقش مهمی در بروز ریسک بیماری‌های ناشی از استرس حرارتی ایفا می‌کند. هدف از انجام این مطالعه مروری، بررسی مهم‌ترین پارامترهای فردی تاثیر گذار بر استرس حرارتی  و مطالعات صورت گرفته در این زمینه بود.

روش کار: در این مطالعه مروری  از پایگاه‌های اطلاعاتی Web of Science ،Scopus ،Pubmed ،Iran Medex ، Magiran ،Google Scholar و SID  استفاده شد. کلید واژه‌های استرس حرارتی، عوامل فردی، مواجهه با گرما در بازه زمانی سال‌های 1995 تا 2015 مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت 75 مقاله وارد این مطالعه شدند.

یافته ها: در سطح فردی، مواجهه با یک ریسک فاکتور ممکن است باعث کاهش تحمل گرما در فرد شود، در حالی که ترکیبی از چند ریسک فاکتور به طور سینرژیسم، احتمال بروز بیماری‌های ناشی از گرما را افزایش می‌دهد. ریسک فاکتور‌های فردی شامل سن، جنسیت، چاقی، عدم سازش و تطابق، خستگی، نژاد، سابقه بیماری‌های گرمایی و کم آبی بدن می‌باشند. علاوه بر این، برخی از بیماری‌ها (بیماری‌های قلبی عروقی، دیابت و یا بیماری‌های عفونی)  و یا مصرف  برخی از داروها  و مواد مخدر یا الکل می‌تواند تحمل گرما را کاهش دهند.

نتیجه گیری: با توجه به موارد اشاره شده و اهمیت پارامترهای فردی لازم است که در هنگام استخدام نیروی کار در محیط‌های گرم، توجه ویژه‌ای شود. پارامترهای فردی شود. هم‌چنین با توجه به عدم وجود آگاهی و دانش کافی شاغلین لازم است برنامه‌های آموزشی مناسب با هدف کاهش اثرات استرس حرارتی تهیه گردد.


سمیه فرهنگ دهقان، فریده گل بابایی، اصغر صدیق زاده، حمزه محمدی،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1398 )
چکیده

مقدمه: باوجود اقبال روز افزون کاربرد فیلترهای نانولیفی برای تصفیه آلاینده‌های ذره‌ای از جریان هوا، مطالعات کم تری به بحث در خصوص امکان سنجی کاربرد آن ها در حذف آلاینده‌های گازی پرداخته است، درحالی که در اکثر محیط های کاری هر دو شکل آلاینده وجود دارد. تولوئن ماده‌ای سمی و موتاژنیک می‌باشد  و مواجهه مزمن با غلظت‌های پایین آن ممکن است باعث طیف وسیعی از اثرات سوء سلامتی بر افراد در معرض مواجهه شود. مطالعه حاضر با هدف تولید نانوالیاف پلیمری بر پایه نانولوله کربنی تک جداره  از طریق روش الکتروریسی و پردازش سطح آن با پلاسمای سرد و هم چنین ارزیابی عمل کرد آن در حذف گاز تولوئن انجام گرفت.
روش کار: لایه‌های نانولیفی توسط فرآیند الکتروریسی از محلول الکتروریسی شامل پلیمر پلی آکریلونیتریل (PAN) و نانولوله کربنی تک جداره (SWNT) به نسبت ترکیبی 1:99 تحت شرایط عملیاتی  ولتاژ کاربردی: 20 کیلوولت ، فاصله سوزن تا صفحه جمع‌آوری کننده: 10سانتی متر، میزان تزریق: 1 میلی‌لیتر بر ساعت، قطر سوزن: گیج 18 و سرعت چرخش درام  1000- 500 دور در دقیقه تولید شدند.  سطح نانوالیاف تولیدی مورد پردازش پلاسما قرار گرفتند. دستگاه پلاسمای مورد استفاده با منبع تغذیه فرکانس رادیویی (13/56 مگاهرتز با توان 20 وات) ، گاز تشکیل‌دهنده آرگون و فشار عملیاتی 2/0  بود. شرایط آزمون نمونه‌های تولیدی برای حذف گاز تولوئن مطابق استاندارد ISO 10121-1:2014 آماده گردید که روش آزمون عمل کرد مدیاهای تصفیه هوا نوع فاز گازی را برای انواع مدیاهای صفحه تخت ارایه می‌دهد. به منظور اندازه گیری غلظت بخار تولوئن از دستگاه قرائت مستقیم Firstcheck مجهز به دتکتور PID استفاده گردید. مطالعات ریخت شناسی الیاف با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی انجام شد.   طیف سنجی مادون قرمز- تبدیل فوریه (FTIR) به منظور شناسایی ترکیبات آلی و گروه های عاملی در نانوالیاف صورت گرفت.  
یافته ها: نتایج حاصل از آنالیز تصاویر نشان داد که میانگین قطر الیاف 19/7±16/169 نانومتر و میانگین ضریب تغییرات آن 23/0 محاسبه گردید. ریخت شناسی الیاف، یکنواخت و  دانه دار تعیین شد. میانگین ضخامت، درصد تخلخل و ضریب نفوذپذیری هوا مدیا  به ترتیب 15/0 میلی متر،43 درصد و 75/5 دارسی مشخص گردید. میانگین درصد کارایی نانوالیاف  PAN/SWNT پردازش شده با پلاسما در حذف گاز تولوئن 98 درصد و میانگین افت فشار آن ها حدود 100 پاسکال به دست آمد. طیف FTIR مدیای آزمون نشان داد که پیک‌های ظاهر شده در طول موج‌های معین مربوط به ارتعاش گروه‌های آلیفاتیک C-H باندهای  C-C و C=O مربوط به پلیمر PAN‌ و نانولوله کربنی می‌باشد.
نتیجه گیری: حذف گاز تولوئن از طریق ساخت نانوالیاف هیبریدی PAN و SWNT پردازش شده با پلاسما محقق شد. نانوالیافی با مشخصات ریخت شناسی یکنواخت تولید شدند و کارایی حذف مناسب و افت فشار پایین  از خود نشان دادند.
زهرا بیگ زاده، فریده گل بابایی، مهدی نیکنام شاهرک، فریبرز امیدی، سید جمال الدین شاه طاهری،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده

مقدمه: داروهای آنتی‌نئوپلاستیک که برای درمان سرطان استفاده می‌شوند به دلیل عملکرد غیرانتخابی، علاوه بر سلول‌های سرطانی، سلول‌های سالم را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهند و پیامدهای نامطلوبی برای سلامتی دارند. با توجه به خطرات بالقوه، ارزیابی و کنترل آلودگی محیطی این داروها در محیط‌های شغلی ضروری است. این مطالعه به بررسی کارایی Wipeهای تجاری موجود برای نمونه‌برداری از داروی آنتی‌نئوپلاستیک 5-فلورواوراسیل از سطوح مختلف می‌پردازد.
روش کار: این مطالعه کارایی پنج نوع Wipe تجاری (فیلتر سلولزی Whatman، سواپ پنبه‌ای، فیلتر MilliporeTM، پد گاز استریل و پد الکلی) را برای نمونه‌برداری از داروی 5-فلورواوراسیل از سطوح مختلف (استیل، وینیل و سرامیک) بررسی کرده است. محل نمونه‌برداری با استفاده از قاب‌های یک‌بار مصرف مقوایی مشخص شد و 1000 میکرولیتر از محلول µg/ml 1 داروی 5-فلورواوراسیل بر روی سطح پخش گردید. فرآیند نمونه‌برداری و استخراج طبق الگوی توصیه‌شده توسط NIOSH انجام شد. ابعاد قاب مورد استفاده 10 × 10 سانتی‌متر بود که مساحت نمونه‌برداری را به 100 سانتی‌متر مربع محدود می‌کرد. آنالیز توسط کروماتوگرافی با عملکرد بالا (HPLC) انجام گرفت. نتایج با استفاده از نرم‌افزار Prism GraphPad نسخه 8 تحلیل شدند.  
یافته ها: کارایی جمع‌آوری انواع Wipe بر روی سطوح مختلف بین 2/11% تا 2/86% متغیر بود. کمترین بازیابی مربوط به فیلتر Millipore بر روی سطح وینیل و بیشترین بازیابی مربوط به پد الکلی بر روی سطح استیل بود. میانگین کارایی استخراج برای Wipeهای مختلف بین 8/43% تا 8/98% متغیر بود؛ که کمترین میزان بازیابی مربوط به فیلتر Millipore و بیشترین مربوط به پد الکلی بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که پد الکلی نسبت به سایر Wipeها عملکرد بهتری در جمع‌آوری و استخراج داروی 5-فلورواوراسیل از سطوح مختلف دارد. همچنین، سطوح سخت و صاف، مانند استیل و سرامیک، مناسب‌ترین سطوح برای نمونه‌برداری به‌شمار می‌روند. این نتایج می‌تواند به بهبود روش‌های نمونه‌برداری و کاهش مواجهه با داروهای آنتی‌نئوپلاستیک کمک کند. 
 
الناز رحیمی، اعظم بیابانی، مریم قلع جهی، فریده گل بابایی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده

مقدمه: کارگرانی که در محیط های گرم کار می کنند، به لباس هایی با خواص تنظیم حرارتی خوب نیاز دارند. امروزه بهبود خاصیت تنظیم حرارت پارچه پنبه ای با تثبیت مواد تغییر فاز دهنده (PCMs) بر روی آن، مورد توجه قرار گرفته است. نوع پارچه نقش مهمی در تامین آسایش حرارتی دارد. پارچه پنبه ای به دلیل داشتن ویژگی های متمایز خود، محبوب ترین ماده اولیه در صنعت نساجی است. از این رو، هدف این مطالعه مرور سیستماتیک بررسی اثرات نانوکپسولاسیون PCM در پارچه‌های پنبه‌ای متداول، از جمله مورفولوژی، خواص حرارتی، پایداری حرارتی، استحکام کششی، مقاومت در برابر سایش، نشت، جذب آب، قابلیت شستشو و تنفس پذیری پارچه، چالش‌های مرتبط و روندهای تحقیقاتی آینده است. 
روش کار: این پژوهش با مقالات به‌دست‌آمده از جستجوی سیستماتیک در پایگاه‌های  Science Direct، 
Web of Sciences، Scopus و PubMed انجام شد. از کلیدواژه‌های « nanoencapsulated phase change materials»، « nanoenhanced phase change materials»، «cotton»، «cotton fabric» و « cotton textiles» استفاده شد.  
یافته ها: از 1251 مطالعه شناسایی شده از طریق پایگاه های جستجو، 13 مطالعه بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند. نتایج نشان داد که در تمام مطالعات، نانوکپسول‌های PCM با موفقیت سنتز شدند و وارد پارچه پنبه‌ای شدند و خواص حرارتی پارچه را بهبود بخشیدند. در اکثر مطالعات، روش های پلیمریزاسیون درجا و پلیمریزاسیون مینی امولسیونی برای نانوکپسولاسیون استفاده شد. روش pad-dry-cure نیز روشی پرکاربرد برای استفاده از نانوکپسول ها بر روی پارچه های پنبه ای بود.
نتیجه گیری: این مطالعه سیستماتیک نشان داد که نانوکپسول‌های سنتز شده از مواد تغییر فاز دهنده و اعمال آن بر روی پارچه پنبه‌ای می‌تواند خواص تنظیم‌کننده حرارت پارچه را بهبود بخشد. پیشنهاد می‌شود تحقیقات در زمینه طراحی لباس‌های تنظیم‌کننده حرارت از پارچه‌های ارتقا یافته و بررسی عملکرد خنک‌کنندگی آن‌ها گسترش یابد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb