492 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
مهدی جهانگیری، حسین مولایی فر، مرضیه هنربخش، پیام فرهادی، بهبود خانی، فاضل رجبی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه: بیماری های پوستی ناشی از مواجهه با مواد شیمیایی یکی از مشکلات مهم سلامت در محیط های شغلی محسوب می شوند. این مطالعه با هدف اولویت بندی روش های کنترل مواجهه ی پوستی با مواد شیمیایی در یک کارخانه ی رنگ کاری انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی مقطعی- تحلیلی، ابتدا از طریق سوابق موجود و دیدگاه های خبرگان و هم چنین نتایج حاصل از مطالعات گذشته 7 معیار و 8 گزینه برای کنترل مواجهه پوستی انتخاب و به روش FAHP-TOPSIS اولویت بندی شدند.
یافته ها: در مقایسه ی زوجی، معیار ایمن بودن روش (w=0.298) دارای بیش ترین اهمیت و معیار به روز بودن روش (w=0.0138) کم ترین اهمیت را به خود اختصاص داد. از بین گزینه های کنترلی نیز بالاترین و پایین ترین اولویت به ترتیب مربوط به آموزش (w=0.817) و برنامه ریزی کار و استراحت (0.233) بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، در کارخانه رنگ مورد مطالعه، آموزش به عنوان بهترین راه کارهای کنترل مواجهه ی پوستی با مواد شیمیایی بر اساس معیارهای مورد بررسی شناسایی شد که می تواند در جهت ارتقاء سطح سلامت پوستی کارکنان مورد توجه قرار گیرد.
صبا کلانتری، فریده گلبابایی، سعید یزدانی راد، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: امروزه میلیون ها نفر در محیط کار خود با گردوغبار مواجهه دارند. مواجهه شغلی با گردو غبار یکی از خطرات معمول و مهم در ارتباط با سلامت کارگران است. هدف از انجام این مطالعه صرفًا مروری کوتاه بر وضعیت مطالعات مرتبط با مواجهه شغلی با گرد وغبار در ایران در طی 14 سال گذشته بوده و مقالات مرتبط با سایر آئروسل ها و ذرات را شامل نمی شود.
روش کار: در این مقاله مروری کوتاه، مقالات از پایگاه های دادهPubMed, Google Scholar, Scopus, Science Direct,
ISC, Magiran, SID، Iran Medx, Civilica با استفاده از کلید واژه های فارسی شامل گردوغبار کلی، گردوغبار قابل استنشاق،گردوغبار، مواجهه شغلی، ریه و کلید واژه های انگلیسی شامل Occupational Exposure, Lung, Dust,
Total Dust, Respirable Dust استخراج گردید. مقالات مرتبط در ایران در طی 14 سال گذشته جستجو شد و پس از مطالعه، اطلاعات مهم آن ها استخراج گردید. سپس براساس عنوان مقاله، سال چاپ، محل انتشار مقالات، نوع صنعت، محل انجام پژوهش، حیطه مطالعاتی، روش اندازه گیری و آنالیز و میزان مواجهه با گردوغبار در صنایع تحت مطالعه طبقه بندی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که علی رغم افزایش مطالعات در سال های اخیر، مطالعات صورت گرفته در این زمینه با توجه به وجود صنایع مولد گردوغبار فراوان در نقاط مختلف ایران و در صنایع گوناگون بسیار اندک بوده و بیش ترین تعداد اینپژوهش ها در زمینه بررسی میزان مواجهه با گرد و غبارات و پیامدهای حاصل از آن بر سیستم تنفسی است و میزان مواجهه با انواع گردو غبار به ویژه سیلیس در اکثر صنایع بالاتر از حد مجاز است.
نتیجه گیری: اگرچه به ویژه در سال های اخیر میزان مطالعات در ارتباط با مواجهه با گردوغبارها و اثرات آن رشد بیش تری داشته است، اما با توجه به حضور صنایع مولد گردوغبار بزرگ و کوچک در ایران، طیف وسیع افراد درگیر و اثرات بیماری زایی آن ها و لزوم انجام اقدامات کنترلی، تعداد مطالعات صورت گرفته بسیار اندک است.
صابر مرادی حنیفی، لیلا امیدی، غلامرضا مرادی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: رایج ترین پیامد حوادث ایجاد شده در خطوط گاز طبیعی اشتعال و انفجار است. نتایج مطالعات نشان داده است که میزان رخداد حوادث در خطوط انتقال گاز طبیعی بالا بوده و با توجه به این که تعداد زیادی از افراد در مجاورت این خطوط انتقال ساکن هستند، شدت حوادث نیز بالا می باشد. هدف از مطالعه حاضر محاسبه کمی ریسک و مدل سازی حادثه نشت گاز از خطوط لوله گاز طبیعی در یک نیروگاه گازی تولید برق با استفاده از نرم افزار Areal locations of hazardous atmospheresز (ALOHA) بود.
روش کار: از روش محاسبه کمی ریسک جهت شناسایی و اولویت بندی مخاطرات استفاده گردید. مدل سازی پیامدهای ناشی از نشت گاز طبیعی از خطوط لوله انتقال گاز با استفاده از نرم افزار ALOHA انجام شد. محاسبات مرتبط با ریسک فردی بر اساس داده های آماری موجود در منابع انجام گردید.
یافته ها: اثرات ناشی از تابش حرارتی آتش فورانی جدی ترین خطر ناشی از نشت گاز طبیعی است. با در نظر گرفتن سه دیافراگم نشتی 80، 130 و 300 میلی متر، ریسک فردی برای هر دیافراگم به ترتیب 073/0، 114/0 و 569/0 و تعداد مرگ و میر به ترتیب 115، 400 و 3386 نفر برآورد گردید. با افزایش دیافراگم نشتی، تعداد مرگ و میر افزایش و میزان تجمعی حادثه کاهش یافت.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، اثرات ناشی از تابش حرارتی مهم ترین پیامد ناشی از نشت گاز طبیعی بوده و ریسک فردی و اجتماعی بالاتر از محدوده قابل قبول بود.
مجتبی جعفروند، پیام حیدری، سکینه ورمزیار،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: سیستم هماهنگ جهانی(GHS)، سیستمی برای برچسب گذاری مواد شیمیایی می باشد. لذا هدف مطالعه ی حاضر تاثیر مداخله ی آموزشی سریع بر میزان آگاهی دانشجویان نسبت به سیستم هماهنگ جهانی می باشد.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی و از نوع مقطعی بوده و در میان 317 نفر از دانشجو یان دانش کده های بهداشت و پیراپزشکی دانش گاه علوم پزشکی قزوین که واحدهای عملی آزمایش گاهی دارند، در سال 1395 انجام شد. نمونه -گیری در جامعه مورد نظر به صورت تصادفی ساده انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های ویژگی های دموگرافیک و برچسب گذاری سیستم جهانی استفاده شد. آموزش مداخله ای برای آشنایی با علایم مربوط به برچسب ایمنی مواد شیمیایی، نوع خطر مواد شیمیایی به صورت سریع و از طریق پاورپوینت به کار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون های تی تست، آنالیز واریانس و تی زوجی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 انجام گرفت.
یافته ها: دانشجویان علوم آزمایش گا هی با میانگین 31/48 % قبل از آموزش و دانشجویان بهداشت حرفه ای با میانگین 44/94 % پاسخ های درست بعد از آموزش، بیش ترین میزان آگاهی را نسبت به سیستم هماهنگ برچسپ گذاری جهانی(GHS) به خود اختصاص دادند. یافته های این مطالعه نشان داد که آموزش دارای اثر معناداری بر روی آگاهی نسبت به سیستم برچسب گذاری جهانی (GHS) می باشد.
نتیجه گیری: مطالعه ی حاضر نشان داد که میزان آگاهی اولیه ی دانشجویان نسبت به سیستم هماهنگ جهانی پایین می باشد، لذا جهت پیش گیری از حوادث ناگوار در محیط های آزمایش گاهی، اجرای یک آموزش کوتاه مدت می تواند نقش به سزایی در بالا بردن آگاهی دانشجویان از خطرات مواد شیمیایی و کاهش رفتارهای ناایمن در هنگام کارهای آزمایش گاهی داشته باشد.
آمنه فیاضی، مصطفی پویا کیان، محمد جواد جعفری، سهیلا خداکریم،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: تغییر سیستم طبقه بندی و برچسب گذاری مواد شیمیایی هر کشور به سیستم جهانی طبقه بندی و برچسب-گذاری مواد شیمیایی(GHS)، مزایایی را برای صنایع کشورها، کارگران و عموم مردم به دنبال خواهد داشت. افزایش آگاهی از خطرات مواد شیمیایی، بهبود کاربرد ایمن، کاهش حوادث شیمیایی و همچنین فراهم آوری شرایط بهتر جهت واکنش در شرایط اضطراری حوادث شیمیایی از مهم ترین مزایای GHS می باشد. این مطالعه با هدف ساخت ابزاری در رابطه با سنجش میزان آگاهی کارکنان مرتبط با مواد شیمیایی از GHS و سنجش وضعیت موجود، انجام شد.
روش کار: با بررسی متون، راهنمای GHS، منابع موجود و همفکری متخصصان دو پرسشنامه سنجش سطح آگاهی کارکنان مرتبط با مواد شیمیایی و بررسی وضعیت موجود تهیه و تدوین شد. دو پرسشنامه طراحی شده شامل اطلاعات فردی، سوالات چندگزینه ای و سوالات مربوط به اشکال و علائم ایمنی بود. سنجش روایی صوری و محتوایی با استفاده از پانل خبرگان انجام شد. روایی صوری، نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا(CVI) برای هر پرسش محاسبه شد.
یافته ها: شفافیت کلی پرسشنامه سنجش سطح آگاهی(پرسشنامه شماره 1) 87/0، تناسب کلی آن 0.91 و همچنین سادگی کلی 0.77، محاسبه گردید. در نهایت میانگین شاخص روایی محتوا 0.85و میانگین نسبت روایی محتوا برابر با 0.85 به دست آمد. شفافیت کلی پرسشنامه سنجش وضعیت موجود(پرسشنامه شماره2) 92/0، تناسب کلی آن 0.89 و سادگی کلی 0.93، محاسبه گردید. میانگین شاخص روایی محتوا 0.92 و میانگین نسبت روایی محتوا برابر با 0.81 به دست آمد.
نتیجه گیری: دو پرسشنامهی سنجش سطح آگاهی کارکنان مرتبط با مواد شیمیایی و پرسشنامه سنجش وضعیت موجود از GHS، به عنوان ابزاری معتبرشناسایی شد و استفاده از آن در مطالعات آینده از اعتبار کافی برخوردار است.
فاطمه دهقانی، سید ابوالفضل ذاکریان، فریده گلبابایی، فریبرز امیدی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: مواجهه با حلال ها ی آلی موجب اثرات سوء بر سیستم های مختلف از جمله سیستم اعصاب مرکزی، تغییرات رفتاری و شناختی، اختلالات خواب و همچنین تغییر در خلق و خوی افراد می شود. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مواجهه طولانی مدت با مخلوط حلال ها ی آلی بر ابعاد خلقی مثبت و منفی کارگران یک صنعت رنگ انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی براساس نتایج آنالیز GC-MS و همچنین اثرات عصبی-رفتاری ترکیبات BTEX، این ترکیبات به عنوان حلال ها ی آلی شاخص انتخاب و مطابق با روش 1501 سازمان NIOSH مقدار این ترکیبات به صورت کمی تعیین شد. همچنین عملکرد خلقی افراد با استفاده از نسخه فارسی پرسشنامه برومز 8 عاملی ارزیابی شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 24 مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: میانگین مواجهه با مخلوط حلال ها ی آلی در بخش های مختلف گروه مورد دارای مقادیر متفاوت 27/0، 76/0 و 6/2 ppm گزارش شد. با افزایش میزان مواجهه با مخلوط ترکیبات آلی از چارک اول تا چارک چهارم، نمرات خستگی و آرامش با همبستگی قوی (7/0 = r) افزایش می یافت. همچنین نمرات خستگی و آرامش در گروه هایی با مواجهه بالاتر به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود. همچنین میزان نمرات تنش، افسردگی و خشم در گروه مورد مواجهه بطور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود (05/0 > P-value). بین سایر عوامل مانند سن و سابقه کار، همچنین مصرف سیگار و خرده مقیاس های مختلف خلقی ارتباط معناداری یافت نشد. (05/0 > P-value)
نتیجه گیری: مواجهه با ترکیبات BTEX، در طولانی مدت سبب تغییر وضعیت های خلقی افراد در حوزه های مختلف مثبت و منفی خلقی می شود. همچنین افزایش میزان مواجهه با مخلوط حلال ها ی آلی دارای همبستگی مثبت با نمرات خستگی و آرامش بود.
محمود مدیری، محمد دشتی شیرامین، حامد کریمی شیرازی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: امروزه ارتقاء و بهبود عمل کرد ایمنی برای کنترل و پیش گیری از حوادث در صنایع یک امر ضروری و مهم محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر کمک به نیروگاه سیکل ترکیبی برای شناسایی و اولویت بندی عوامل اثرگذار در تقویت ایمنی به منظور کاهش ریسک ها و بهبود عمل کرد می باشد.
روش کار: در این تحقیق توصیفی-تحلیلی، عوامل اثرگذار در سه دسته انسانی، تجهیزات و مدیریتی و 14زیرعامل به روش دلفی فازی توسط نظرات خبرگان بومی سازی و انتخاب شدند. سپس از روش دیمتل فازی برای تعیین روابط، شدت اثرگذاری و اثرپذیری عوامل و از روش فرآیند تحلیل شبکه ی برای وزن دهی و اولویت بندی عوامل استفاده شد.
یافته ها: یافته های روش دیمتل فازی نشان داد که عوامل «مدیریتی»، «تجهیزات» و «عوامل انسانی» به ترتیب در بهبود عمل کرد ایمنی تأثیرگذار هستند. «عوامل مدیریتی» تأثیرگذارترین و «عوامل انسانی» تأثیرپذیرترین عامل می باشند. بر اساس نتایج روش فرآیند تحلیل شبکه ی فازی، «عوامل انسانی» اولویت اول را در بین عوامل اصلی دارد و زیرعوامل «انگیزش کارکنان»، «سیستم کنترل و پیش گیری»، «روحیه ی کار تیمی»، «مهارت های فردی» و «تجهیزات حفاظت فردی» با توجه به نزدیکی اوزان به ترتیب اولویت اول تا پنجم را کسب کردند.
نتیجه گیری: «عوامل انسانی» تأثیرپذیرترین عامل و مشکل اصلی سازمان است که توسط تأثیرگذارترین عامل «عوامل مدیریتی» بهبود می یابد. موفقیت یا عدم موفقیت در عمل کرد ایمنی نیروگاه وابسته به مدیریت بهتر «عوامل انسانی» می باشد و مدیران برای بهبود عمل کرد ایمنی نیاز به ایجاد انگیزش کارکنان دارند.
حسین مروی میلان، ایرج محبی، حمیدرضا خلخالی، محمد حاج آقازاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: بار کار فیزیکی یکی از عوامل خطر اصلی ایجاد کننده اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارگران ساختمان سازی می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان شیوع علایم اختلالات اسکلتی - عضلانی و رابطه آن با ویژگی های دموگرافیک و شاخص بار کار فیزیکی در کارگران ساختمان سازی انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی - مقطعی بود که در آن 162 نفر از کارگران ساختمان سازی (آرماتوربندی (۷۵ نفر) و آجرچینی (۸۷ نفر)) شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه پرسش نامههای اختلالات اسکلتی- عضلانی نوردیکو بار کار فیزیکی بودند. در تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون های مجذور کای و رگرسیون لجستیک با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 21استفاده شد.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار سن و سابقه کار کارگران ساختمان سازی به ترتیب۸/۴±۳۴/۶ و ۶/۸±۱۱/۲ سال بود. بیش ترین شیوع علایم اختلالات اسکلتی - عضلانی در نواحی فوقانی پشت(۵۷/۴٪)،تحتانی پشت (۳۵/۸٪) و گردن (۳۰/۲٪)بود. در تحلیل تک متغیره علایم اسکلتی - عضلانی نواحی شانه ها، کمر، پاها، زانوها وران ها با شاخص بار کار فیزیکی وناحیه پشت با سن، سابقه کاری و ساعت کاری رابطه معنی داری داشتند (05/0>P). بر اساس تحلیل رگرسیون لجستیک با افزایش شاخص بار کار فیزیکی به بیش تر از صدک 90 ام شانس ابتلا به اختلال در کمر، زانوها و پاها و هم چنین با افزایش ساعت کاری به بیش تر از 8 ساعت،شانس ابتلا به اختلال کمر و پاها به میزان قابل توجهی افزایش یافت.
نتیجه گیری: شیوع علایم اختلالات اسکلتی - عضلانی در کارگران ساختمان سازی مورد مطالعه بالا بود. بسیاری از علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی با شاخص بار کار فیزیکی ارتباط معنی داری داشتند. بنابراین شاخص بار کار فیزیکی می تواند به منظور شناسایی مشاغل ساختمان سازی دارای ریسک اختلالات اسکلتی استفاده شود. پیشنهاد می گردد جهت کاهش علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارگران ساختمان سازی ، منابع بار کار فیزیکی مانند حمل مواد سنگین و پوسچر های کاری نامطلوب کاهش یابد و از انجام کار طولانی تر از 8 ساعت پرهیز شود.
جلیل نظری، محمد دشتی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: حوادث شغلی علاوه بر آسیب های جسمی، روانی و زیان های اقتصادی، می تواند تاثیرات فاجعه آمیزی بر کیفیت کاری و زندگی کارگران بگذارد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر حوادث شغلی بر کیفیت زندگی کاری و ابعاد آن در شاغلین یک شرکت فولاد سازی طراحی و انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت مورد و شاهد در شرکت تولید فولاد در بین 100 نفر از کارگرانی که در بازه زمانی1390-1384 دچار حادثه شده بودند (مورد) با 100 نفر کارگر بدون سابقه حادثه (شاهد) از خطوط تولید پس از همسان-سازی از نظر متغیرهای مخدوش کننده از قبیل سن، سابقه کار، سطح درآمد و ... اجرا شد. داده های مطالعه به وسیله پرسش نامه ای مشتمل بر پرسش نامه کیفیت زندگی کاری NIOSH ، جمع آوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های t-test وχ2 آنالیز شد.
یافته ها: براساس نتایج مطالعه، میانگین نمره کیفیت زندگیکاری گروه مورد (3/2±5/49) و شاهد (3/2±9/47) اختلاف آماری شدیداً معناداری داشت (p<0.001). هم چنین وقوع حوادث شغلی بعد از ابعاد هشت گانه کیفیت زندگی را به صورت معناداری تحت تاثیر قرار داده، ولیکن بیش ترین و کم ترین تاثیر را به ترتیب بر روی ابعاد ارگونومی و ایمنی و ساعات کار و زندگی داشت.
نتیجه گیری: از یافته های مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که حوادث شغلی یک فاکتور تاثیرگذار بر کیفیت زندگی کاری شاغلین می باشد. بنابراین از بهبود کیفیت زندگی کاری می توان به عنوان یک ابزار موثر در افزایش رضایت مندی شغلی، بهبود کارایی و بهره وری سازمانی شاغلین و پیش گیری از وقوع حوادث استفاده کرد.
فرشاد ندری، علی خوانین، فرحناز خواجه نصیری، مسعود قنبری کاکاوندی، زهره مظاهری،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه: نظر به این که صدا و ارتعاش از شیوع بالایی درمحیط های کاری برخوردار بوده و مطالعات قبلی بیش تر به تاثیرات شنوایی و اسکلتی عضلانی این دو عامل پرداخته اند، این مطالعه با هدف تعیین نقش حفاظتی عصاره دارچین بر سطح هورمونهای جنسی، وزن بدن و وزن بیضه رت نر بالغ مواجهه یافته با صدا و ارتعاش انجام پذیرفت.
روش کار: 64 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار در قالب 8 گروه به صورت اول کنترل، دوم دریافت عصاره دارچین(دوز 75 میلی گرم بر کیلوگرم)، سوم در معرض صدا(تراز 100 دسی بل)، 8 ساعت در روز(7:00-23:00)، چهارم در معرض صدا و دریافت عصاره دارچین، پنجم در معرض ارتعاش تمام بدن(شتاب ارتعاشی 1 متر بر مجذورثانیه)، 8 ساعت در روز(7:00-23:00)، ششم در معرض ارتعاش تمام بدن و دریافت عصاره، هفتم مواجهه با صدا و ارتعاش، 8 ساعت در روز(7:00-23:00) و هشتم مواجهه با صدا و ارتعاش و دریافت عصاره از طریق گاواژ تقسیمبندی شدند. پس از 50 روز، از رت ها خون گیری شد و سطح هورمون های LH، FSH و تستوسترون با کیت های مخصوص الایزا تعیین و در ادامه بیضهها جهت تعیین پارامترهای وزنی از بدن حیوان خارج گردید. تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS انجامپذیرفت.
یافته ها: در این مطالعه عامل صدا بر سه هورمون LH، FSH و تستوسترون اثر کاهشی در حالی که ارتعاش تمام بدن صرفاً بر هورمون تستوسترون اثر کاهشیداشت(P<0.05). ترکیب دو عامل صدا و ارتعاش توانست با گروه کنترل با هورمونهای LH و تستوسترون اختلافمعنادار ایجاد نماید(P<0.05). سه عامل صدا، ارتعاش تمام بدن و ترکیب آن ها توانست در متغیر وزن نهایی بدن با گروه کنترل اختلافمعنادار حاصل نماید(P<0.05). عصاره دارچین توانست سطح سه هورمون جنسی را نسبت به گروه کنترل افزایش دهد(P<0.05).
نتیجه گیری: عصاره دارچین (به دلیل خواص آنتیاکسیدانی) بر سطح هورمون های جنسی رت های در معرض عوامل زیانآور صدا و ارتعاش اثر حفاظتی داشته و مطالعات بیش تر جهت تعیین مکانیسم دقیق عصاره دارچین در دوزهای متنوع در نمونه های انسانی و حیوانی پیشنهاد می گردد.
روح اله قاسمی، فریده گلبابایی، محمد جواد جعفری، محمدرضا پورمند، ساسان رضایی، رامین نبی زاده، انسیه ماسوریان،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه: امروزه آلودگی هوا به عنوان موضوع مهم محیطی و بهداشتی مطرح است. فرآیندهای کنترلی بیولوژیکی به دلیل دوام، صرفه اقتصادی و دوست دار محیط زیست توانستند جایگزین مناسبی برای روش های فیزیکوشیمیایی شوند. فناوری بیولوژیکی برمبنای فعالیت میکروارگانیسم ها قراردارد. در این مطالعه، قابلیت باکتری سودوموناز پوتیدا و قارچ پلاروتوس استراتوس در تصفیه جریان گازی آلوده حاوی تولوئن و تجزیه بیولوژیکی آن تحت شرایط عملیاتی مشابه مورد مقایسه قرار گرفت.
روش کار: بدین منظور، یک بیوفیلتر شامل دو ستون موازی در مقیاس آزمایش گاهی طراحی و ساخته شد و آزمایشات در این دو ستون برمبنای اندازه گیری کارایی حذف، ظرفیت حذف و افت فشار صورت گرفت، به گونه ای که در یکی از ستون ها باکتری و در دیگری قارچ تلقیح شد.
یافته ها: آزمایشات مربوط به باکتری 20 روز و آزمایشات مربوط به قارچ 14 روز به طول انجامید. میزان بار ورودی برای بیوفیلتر باکتریایی و برای بیوفیلتر قارچ به ترتیب عبارت از i 11.65±2.26 g/m3.h و 11.94±2.56 بودند. نتایج نشان داد بیوفیلتر قارچی ظرفیت حذف بالاتری را نسبت به بیوفیلتر باکتریایی دارد (9.65±3.53 دربرابر g/m3.h ر 9.18±2.6)، هرچند، افت فشار نیز در بیوفیلتر قارچی بالاتر از بیوفیلتر باکتریایی بود (1.1±0.32 دربرابر mm water ر1±0.28).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده بیوفیلتراسیون قارچی در حذف تولوئن از جریان هوا کاراتر می باشد.
صفورا کریمی، ایرج محمدفام، مصطفی میرزایی علی آبادی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه: امروزه یکی از دلایل اصلی بروز حوادث در صنایع، خطای انسانی است. از جمله ویژگی های مهم صنایع امروزی، کنترل دقیق اغلب اجزای اصلی صنعت از طریق اتاق های کنترل مرکزی است. به همین دلیل بروز خطا توسط کارکنان اتاق های کنترل می تواند فاجعه بار باشد. مطالعه ی حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی در اتاق کنترل یکی از صنایع پتروشیمی به انجام رسید.
روش کار: مطالعه حاضر، یک پژوهش مورد پژوهی توصیفی- تحلیلی می باشد که در اتاق کنترل یکی از صنایع پتروشـیمی اجرا گردید. در این پژوهش ابتدا وظایف شغلی موجود در اتاق کنترل اصلی با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی تحلیل شد. سپس با اسـتفاده از روش CREAM گسترده ضمن شناسایی خطاهای انسانی، کنترل های محتمل کاربر و خطاهای احتمالی شناختی برای وظایف شغلی تعیین و ارزیابی شد. سپس اطلاعات وارد شبکه بیزین گردیده و مدل سازی صورت گرفت، در نهایت میزان رخداد خطای انسانی محاسبه شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد بیش ترین سبک کنترلی برای بردمن و بردمن ارشد به دست آمده از شبکه بیزین به ترتیب، کنترل استراتژیک و اتفاقی با احتمال خطای انسانی 136/0 و 171/0 می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در بخش مدل سازی، می توان مدل سازی در شبکه بیزین را به عنوان مدلی با دقت و سرعت پردازش بالا در مدل سازی مسایل خطای انسانی و مسایلی با پارامترهای ورودی زیاد تاثیرگذار بر روی پارامتر خروجی، پیشنهاد نمود.
حسن صادقی نایینی، مریم عربشاهی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
یکی از اهداف عالی امروز جوامع ، چه در کشورهای توسعه یافته و چه رو به رشد، حصول درجات بالاتری از پایداری و ارتقا سطح کیفیت زندگی افراد است. توسعه پایدار یک رویکرد فراگیر و انسان محور است که می تواند ارتباط منطقی و سینرژیک با ارگونومی برقرار کند، چرا که ارگونومی نیز علمی چند نظامه و انسان محور است و در پی ارتقا کیفیت زندگی افراد است. تلفیق سینرژیک و هم افزای این دو حیطه موضوع اصلی این مقاله است. این بررسی از دومرحله تشکیل شده که در فاز نخست و در قالب یک مقاله مروری به کمک دو موتور جستجوی«PubMed» و«EBSCO» و اعمال کلید واژه های «ارگونومی» و «پایداری»، تلاش شده است تا کیفیت تلفیق این دو حوزه مورد دقت قرار گیرد. فاز دوم این تحقیق را یک مطالعه توصیفی تشکیل داده که در آن تعداد 38 پرسش نامه که در محیط گوگل طراحی و ارسال شده، مورد ارزیابی قرار گرفت. پرسش نامه ها از سوی کارشناسان داوطلب و فعال در حوزه سلامت حرفه ای تکمیل گردید. نتایج بخش مروری و بررسی اولیه مقالات دریافت شده مبتنی بر معیارهای گزینش و حذف مقالات، منجر به حصول 12 مقاله شد. ارزیابی دقیق مقالات نشان داد که فصول مشترک بین ارگونومی صنعتی و پایداری می تواند به رویکردی جدید در برنامه ریزی های سلامت پایدار محیط های کار بینجامد.نتایج بخش دوم این پژوهش نشان داد که متوسط درصد پوشش موضوعات ارگونومی با وجوه اجتماعی ، اکولوژیک و اقتصادی پایداری به ترتیب 16، 10 و 12 درصد بوده است. تلفیق ویژگی های ارگونومی و مفاهیم پایداری به ویژه با تاکید بر حیطه های اجتماعی در هر دو رویکرد، می تواند فرآیندی موثر و قابل اجرا را در راستای ارتقا سطح ارگونومی صنعتی و کیفیت زندگی کاری افراد به همراه داشته باشد
اسماعیل جوادی، جمشید یزدانی چراتی، محمود محمدیان،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه: یکی از آلاینده های مضر در محیط های داخلی، ذرات معلق در هوا هستند که در این بین ذرات با قطر کوچک تر از 5/2 میکرون بسیار خطرناک بوده و منجر به بیماری های ریوی و سرطان می گردد. در مطالعه حاضر به بررسی غلظت ذرات PM2.5 در هوای فروشگاه های تهیه غذای آماده و محاسبه ریسک سرطان زایی این ذرات در کارگران مواجهه یافته پرداخته شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی تمامی 132 فروشگاه تهیه غذای آماده شهرساری وارد مطالعه شدند. اندازه گیری ذرات PM2.5 در هوا توسط دستگاه کالیبره شده قرائت مستقیم GRIMM-monitor صورت گرفت. داده های به دست آمده توسط نرم افزاهای SPSS16 و Prism6 با استفاده از آزمون های تی، هم بستگی پیرسون و آمار توصیفی آنالیز شد. نهایتاً ریسک سرطان زایی ذرات برای کارگران مواجهه یافته با استفاده از روابط توصیه شده در روش EPA محاسبه گردید.
یافته ها: میانگین غلظت ذرات PM2.5 در داخل فروشگاه ها (µg/m3 5/308) به طور معنی داری بیش تر از غلظت آن در هوای بیرون (98µg/m3/121) بود. بیش ترین هم بستگی میان غلظت ذرات داخل با استعمال سیگار (366/0) و تهویه موضعی (384/0-) به دست آمد. غلظت ذرات معلق در داخل و خارج فروشگاه ها به ترتیب 8/8 و 3/4 برابر حد مجاز EPA بود. ریسک سرطان زایی در نبود پخت و پز برابر 6/5 در 100هزار نفر بوده و در هنگام پخت و پز این ریسک 5/3 برابر افزایش یافته و به 97/1 در 10 هزار نفر رسیده است.
نتیجه گیری: موثرترین منبع در افزایش غلطت ذرات در هوای فروشگاه ها، ذرات منتشره از فرآیند پخت و پز می باشد. تراکم ذرات PM2.5 در داخل و خارج فروشگاه ها بسیار بالاتر از حد مجاز EPA است. هم چنین ریسک سرطان برای کارکنان غیرقابل قبول می باشد که نیازمند راه کارهای اساسی برای کنترل آلودگی در منبع تولید آن می باشد.
حمیده پیرامی، زهرا زمانیان، فائزه عباسی بلوچخانه، یونس مهری فر، فاطمه کشی زاده،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه: سندرم تونل کارپال به دنبال تحت فشار قرارگرفتن عصب مدیان در تونل کارپال مچ دست بروز می کند.عوامل شغلی مانند حرکات تکراری دست و انگشتان و انحراف مکرر مچ دست در ایجاد این سندرم تاثیر گذارند. کیفیت زندگی دربرگیرنده مفهوم چند بعدی از توانایی عمل کرد جسمی و روحی -روانی فرد می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع CTS و تاثیر آن بر کیفیت زندگی افراد تایپیست در تهران انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی -تحلیلی مقطعی در سال1396 روی 363 تایپیست در 50 موسسه تایپ در تهران انجام شد. اطلاعات با پرسش نامه ویژگی های دموگرافیک-شغلی، بوستون(BQ)، کیفیت زندگی(SF36) و مقیاس بصری درد (VAS) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS22، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و هم بستگی پیرسون آنالیز شدند.
یافته ها: از 363 نفر جمعیت مورد مطالعه، 215 نفر زن(23/59%) و 148 نفر مرد(77/40%) با میانگین سنی 58/12±37 سال بودند. در بین کل تایپیست ها 51 نفر (05/14%) درگیری دست یک طرفه و 312 نفر (95/85%) درگیر دست دوطرفه گزارش کردند. نتایج شیوع علایم CTS در زنان را بیش تر از مردان نشان داد. مقدار ضریب هم بستگی پیرسون (783/0-613/0) هم بستگی متوسط تا قوی معناداری بین مقیاس های شدت علایم(SSS)، وضعیت عمل کردی(FSS) و مقیاس بصری درد(VAS) در تایپیست های مورد مطالعه نشان داد(05/0>p). هم چنین بین BMI ≥ 25 Kg/m2با SSS و FSS در تایپیست ها هم بستگی قوی و معناداری مشاهده شد. در این مطالعه علایم CTS تاثیرمنفی معناداری بر بعد جسمانی کیفیت زندگی تایپیست ها نشان داد اما بعد روانی کیفیت زندگی تحت تاثیر این علایم قرار نگرفته است.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای علایم CTS در تایپیست ها که مدت زمان زیادی با کامپیوتر کار می کنند و وجود رابطه معنادار بین علایم CTS و نمره کیفیت زندگی در این گروه شغلی، توجه بیش تر به این افراد، طراحی صحیح ابزار کار و انجام مطالعات بیش تر در این زمینه پیشنهاد می گردد.
مجتبی ذکایی، محسن فلاحتی، هادی اسدی، مسعود رفیعی، محمد نجفی، اعظم بیابانی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه: در سراسر دنیا تلاش های بسیاری انجام می شود تا ابزارهای مناسبی برای تحقق توسعه پایدار شهری و دست یابی به یک شهر پایدار انتخاب و به کار گرفته شود. استقرار سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE-MS)،
یکی از ابزارهای تحقق توسعه پایدار شهری است. سنجش عمل کرد یک سازمان در حوزه HSE پیش نیازی برای بهبود مستمر می باشد که روح سیستم های مدیریتی جدید HSE است. لذا هدف اصلی از انجام این پژوهش ارایه یک الگوی کاربردی جهت رتبه بندی کمی مناطق مختلف شهرداری تهران از لحاظ عمل کرد HSE با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه می باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-کاربردی، پس از تعیین محورهای عمل کردی و شاخص های ارزیابی عمل کرد مربوط به هر یک از آن ها (29 محور عمل کردی و 154 شاخص ارزیابی عمل کرد) از طریق طراحی پرسش نامه و بر اساس نظرات گروه خبرگان، وزن محورها و شاخص های عمل کردی با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مشخص شد.
یافته ها: در این مطالعه محورهای عمل کردی فرآیند محور HSE نسبت به محورهای نتیجه محور HSE ارزش وزنی بالاتری را به خود اختصاص داد. در محورهای عمل کردی فرآیند محور HSE، محورهای عمل کردی«تعهد و رهبری» و «شناسنامه HSE مشاغل»، در محورهای عمل کردی نتیجه محور HSE، محورهای عمل کردی «ایمنی» و «بهداشت» و در محورهای عمل کردی مدیریت شهری، محورهای عمل کردی«پایداری اقتصادی» و «معماری و شهرسازی» به ترتیب بالاترین و پایین ترین ارزش وزنی را کسب نمودند.
نتیجه گیری: نتایج ارزیابی و اعتبارسنجی شاخص ها و محورهای عمل کردی منتخب نشان داد که در طراحی و تعیین مدل ارزیابی عمل کرد HSE شهرداری ها، علاوه بر محورها و شاخص های حوزه HSE، فاکتورهای تاثیر گذار بر مدیریت شهری می تواند تاثیر چشم گیری بر عمل کرد شهرداری ها در حوزه HSE داشته باشد.
رضوان قشقایی، غلامرضا سبزقبایی، سولماز دشتی، سمیرا جعفری آذر، فرهاد صالحی پور،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه: حوادث مربوط به حمل و نقل کالاهای خطرناک در بنادر، همواره یکی از عوامل تهدید کننده انسانی و محیط زیستی بوده است. هدف از انجام این تحقیق، مطالعه پیامد حوادث مربوط به کالاهای خطرناک با انجام مدل سازی و پیش-بینی پیامدهای فاجعه بار این کالاها با استفاده از نرم افزارهای معتبر مدیریتی بوده تا علاوه بر مشخص نمودن محدوده متأثر از پیامدهای گوناگون این کالاها، به ارایه اقدامات مدیریتی لازم جهت کاهش تلفات انسانی و محیط زیستی در سایت ها و انبارهای نگه داری کالای خطرناک در بنادر پرداخته شود.
روش کار: در مطالعه حاضر با استفاده از نرم افزارهای PHAST و ALOHA به بررسی پیامد آتش سوزی متانول به عنوان یکی از بیش ترین کالاهای خطرناک وارد شده به ترمینال کانتینر بندر امام خمینی(ره) پرداخته شده است و هم چنین مناطقی تهیه و آنالیز گردید که اثرات ناگوار پیامد در آن نقاط در حدی بالا می باشد که می تواند برای افراد و محیط-زیست ایجاد خطر نماید.
یافته ها: براساس نتایج گستره پوشانندگی آلودگی احتمالی ایجاد شده (محدوده ممنوعه) حداقل تا شعاع 79 متری و بهترین مکان جهت قرارگیری گروه های پشتیبانی از پایان منطقه ممنوعه تا فاصله 106 متری در اطراف محوطه کالای خطرناک لازم و ضروری می باشد.
نتیجه گیری: در این مطالعه مخزن متانول به عنوان کانون اصلی خطر معرفی گردید. در همین راستا اجرای قوانین ایمنی، برطرف کردن نقایص مکانیکی در اسرع وقت، برگزاری دوره های آموزشی و اقدامات مؤثر در پیش گیری و اطفاء حریق به منظور کاهش تعداد تلفات امری ضروری می باشد. هم چنین تمهیداتی نظیر طراحی خروجی فاضلاب ها و جنس مناسب سطح زمین محوطه کالای خطرناک و پیش بینی های لازم در خصوص تخلیه اضطراری با توجه به شرایط جوی منطقه (سرعت و مسیر باد) توصیه گردید
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه: هم زمان با تولید و استفاده گسترده از آفت کش ها جهت کنترل انواع آفات و افزایش بهره ورری در تولید محصولات کشاورزی، نگرانی رو به رشدی در رابطه با اثرات مضر این ترکیبات بر سلامتی انسان وجود دارد. لذا توسعه روش های حساس و دقیق جهت ارزیابی مداوم غلظت آفت کش ها در سطوح شغلی و محیطی و مقایسه مقادیر موجود با استاندارد های ملی و بین المللی از اهمیت بالایی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف سنتز و استفاده از پلیمر قالب مولکولی به عنوان یک جاذب نوین و اختصاصی در تشخیص مقادیر اندک دو نوع از ایزومر های پیرتروییدی در نمونه بیولوژیکی به انجام رسید.
روش کار: پلیمر قالب مولکولی به روش غیر کووالانسی و با استفاده از پرمترین به عنوان ملکول الگو، کلروفرم به عنوان حلال پلیمریزاسیون، متاکریلیک اسید به عنوان مونومر عاملی و اتیلن گلیکول دی متاکریلات به عنوان پیوند دهنده عرضی و تحت دمای 55 درجه سانتی گراد در حمام روغن آماده سازی شد. جهت بررسی ساختار و اندازه ذرات پلیمری حاصل از میکروسکوپ الکترونی روبشی استفاده گردید. پس از آن فاکتور های حیاتی تاثیر گذار بر ویژگی های تشخیصی پلیمر سنتز شده با در نظر گرفتن یک بازه عملیاتی مشخص جهت دست یابی به بالاترین راندمان جذب و بازیافت پرمترین از نمونه بیولوژیکی مورد ارزیابی و بهینه سازی قرار گرفتند.
یافته ها: با استفاده از روش پلیمریزاسیون رسوبی ذرات پلیمر قالب مولکولی یکنواخت با ساختار کروی و در محدوده ابعادی نانو (کمتر از 2/21 نانومتر) حاصل شد. تحت شرایط بهینه سازی شده روش جداسازی از طریق فاز جامد به کمک پلیمر قالب مولکولی توانایی بالایی برای جذب و بازیافت ایزومر های آفت کش مورد نظر از نمونه بیولوژیکی از خود نشان داد و بیش از 93 درصد بازیافت از نمونه اسپایک حاصل گردید. هم چنین منحنی کالیبراسیون خطی در بازه غلظتی 20 تا 120 میکروگرم بر لیتر به دست آمد و حد تشخیص روش برای هر دو ایزومر مورد بررسی کم تر از 6 میکروگرم بر لیتر محاسبه شد. در نهایت وجود ترکیبات مزاحم تا میزان 100 برابر آنالیت اصلی تاثیر معنا داری در ویژگی انتخابی روش نداشت.
نتیجه گیری: کاربرد پلیمر قالب مولکولی به عنوان فاز استخراج کننده جامد به همراه روش آنالیز کروماتوگرافی مایع با کارکرد بالا مزایایی از جمله حساسیت و انتخاب پذیری بالا را نشان داد که این مساله روش مذکور را به انتخابی قابل اعتماد جهت ارزیابی کمی و دقیق آفت کش مورد نظر در نمونه بیولوژیکی پیچیده تبدیل می کند.
امیدرضا هروی زاده، منیره خادم، رامین نبی زاده، سید جمال الدین شاه طاهری،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1398 )
چکیده
مقدمه: هم زمان با تولید و استفاده گسترده از آفت کش ها جهت کنترل انواع آفات و افزایش بهره ورری در تولید محصولات کشاورزی، نگرانی رو به رشدی در رابطه با اثرات مضر این ترکیبات بر سلامتی انسان وجود دارد. لذا توسعه روش های حساس و دقیق جهت ارزیابی مداوم غلظت آفت کش ها در سطوح شغلی و محیطی و مقایسه مقادیر موجود با استاندارد های ملی و بین المللی از اهمیت بالایی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف سنتز و استفاده از پلیمر قالب مولکولی به عنوان یک جاذب نوین و اختصاصی در تشخیص مقادیر اندک دو نوع از ایزومر های پیرتروییدی در نمونه بیولوژیکی به انجام رسید.
روش کار: پلیمر قالب مولکولی به روش غیر کووالانسی و با استفاده از پرمترین به عنوان ملکول الگو، کلروفرم به عنوان حلال پلیمریزاسیون، متاکریلیک اسید به عنوان مونومر عاملی و اتیلن گلیکول دی متاکریلات به عنوان پیوند دهنده عرضی و تحت دمای 55 درجه سانتی گراد در حمام روغن آماده سازی شد. جهت بررسی ساختار و اندازه ذرات پلیمری حاصل از میکروسکوپ الکترونی روبشی استفاده گردید. پس از آن فاکتور های حیاتی تاثیر گذار بر ویژگی های تشخیصی پلیمر سنتز شده با در نظر گرفتن یک بازه عملیاتی مشخص جهت دست یابی به بالاترین راندمان جذب و بازیافت پرمترین از نمونه بیولوژیکی مورد ارزیابی و بهینه سازی قرار گرفتند.
یافته ها: با استفاده از روش پلیمریزاسیون رسوبی ذرات پلیمر قالب مولکولی یکنواخت با ساختار کروی و در محدوده ابعادی نانو (کمتر از 2/21 نانومتر) حاصل شد. تحت شرایط بهینه سازی شده روش جداسازی از طریق فاز جامد به کمک پلیمر قالب مولکولی توانایی بالایی برای جذب و بازیافت ایزومر های آفت کش مورد نظر از نمونه بیولوژیکی از خود نشان داد و بیش از 93 درصد بازیافت از نمونه اسپایک حاصل گردید. هم چنین منحنی کالیبراسیون خطی در بازه غلظتی 20 تا 120 میکروگرم بر لیتر به دست آمد و حد تشخیص روش برای هر دو ایزومر مورد بررسی کم تر از 6 میکروگرم بر لیتر محاسبه شد. در نهایت وجود ترکیبات مزاحم تا میزان 100 برابر آنالیت اصلی تاثیر معنا داری در ویژگی انتخابی روش نداشت.
نتیجه گیری: کاربرد پلیمر قالب مولکولی به عنوان فاز استخراج کننده جامد به همراه روش آنالیز کروماتوگرافی مایع با کارکرد بالا مزایایی از جمله حساسیت و انتخاب پذیری بالا را نشان داد که این مساله روش مذکور را به انتخابی قابل اعتماد جهت ارزیابی کمی و دقیق آفت کش مورد نظر در نمونه بیولوژیکی پیچیده تبدیل می کند.
سمیه فرهنگ دهقان، فریده گل بابایی، اصغر صدیق زاده، حمزه محمدی،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1398 )
چکیده
مقدمه: باوجود اقبال روز افزون کاربرد فیلترهای نانولیفی برای تصفیه آلایندههای ذرهای از جریان هوا، مطالعات کم تری به بحث در خصوص امکان سنجی کاربرد آن ها در حذف آلایندههای گازی پرداخته است، درحالی که در اکثر محیط های کاری هر دو شکل آلاینده وجود دارد. تولوئن مادهای سمی و موتاژنیک میباشد و مواجهه مزمن با غلظتهای پایین آن ممکن است باعث طیف وسیعی از اثرات سوء سلامتی بر افراد در معرض مواجهه شود. مطالعه حاضر با هدف تولید نانوالیاف پلیمری بر پایه نانولوله کربنی تک جداره از طریق روش الکتروریسی و پردازش سطح آن با پلاسمای سرد و هم چنین ارزیابی عمل کرد آن در حذف گاز تولوئن انجام گرفت.
روش کار: لایههای نانولیفی توسط فرآیند الکتروریسی از محلول الکتروریسی شامل پلیمر پلی آکریلونیتریل (PAN) و نانولوله کربنی تک جداره (SWNT) به نسبت ترکیبی 1:99 تحت شرایط عملیاتی ولتاژ کاربردی: 20 کیلوولت ، فاصله سوزن تا صفحه جمعآوری کننده: 10سانتی متر، میزان تزریق: 1 میلیلیتر بر ساعت، قطر سوزن: گیج 18 و سرعت چرخش درام 1000- 500 دور در دقیقه تولید شدند. سطح نانوالیاف تولیدی مورد پردازش پلاسما قرار گرفتند. دستگاه پلاسمای مورد استفاده با منبع تغذیه فرکانس رادیویی (13/56 مگاهرتز با توان 20 وات) ، گاز تشکیلدهنده آرگون و فشار عملیاتی 2/0 بود. شرایط آزمون نمونههای تولیدی برای حذف گاز تولوئن مطابق استاندارد ISO 10121-1:2014 آماده گردید که روش آزمون عمل کرد مدیاهای تصفیه هوا نوع فاز گازی را برای انواع مدیاهای صفحه تخت ارایه میدهد. به منظور اندازه گیری غلظت بخار تولوئن از دستگاه قرائت مستقیم Firstcheck مجهز به دتکتور PID استفاده گردید. مطالعات ریخت شناسی الیاف با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی انجام شد. طیف سنجی مادون قرمز- تبدیل فوریه (FTIR) به منظور شناسایی ترکیبات آلی و گروه های عاملی در نانوالیاف صورت گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از آنالیز تصاویر نشان داد که میانگین قطر الیاف 19/7±16/169 نانومتر و میانگین ضریب تغییرات آن 23/0 محاسبه گردید. ریخت شناسی الیاف، یکنواخت و دانه دار تعیین شد. میانگین ضخامت، درصد تخلخل و ضریب نفوذپذیری هوا مدیا به ترتیب 15/0 میلی متر،43 درصد و 75/5 دارسی مشخص گردید. میانگین درصد کارایی نانوالیاف PAN/SWNT پردازش شده با پلاسما در حذف گاز تولوئن 98 درصد و میانگین افت فشار آن ها حدود 100 پاسکال به دست آمد. طیف FTIR مدیای آزمون نشان داد که پیکهای ظاهر شده در طول موجهای معین مربوط به ارتعاش گروههای آلیفاتیک C-H باندهای C-C و C=O مربوط به پلیمر PAN و نانولوله کربنی میباشد.
نتیجه گیری: حذف گاز تولوئن از طریق ساخت نانوالیاف هیبریدی PAN و SWNT پردازش شده با پلاسما محقق شد. نانوالیافی با مشخصات ریخت شناسی یکنواخت تولید شدند و کارایی حذف مناسب و افت فشار پایین از خود نشان دادند.