جستجو در مقالات منتشر شده


491 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

مهری منگلی کمسفیدی، علیرضا شهرکی، فرانک حسین زاده سلجوقی،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

مقدمه: روش FMEA، یک روش ساختار یافته جهت پیدا کردن و شناخت حالات شکست یک سیستم و محاسبه اثرات ناشی از آن می‌باشد. در این روش، عدد اولویت ریسک برای هر حالت شکست بر اساس ضرب سه پارامتر احتمال وقوع، شدت اثر و قابلیت کشف بدست می‌آید که مورد انتقاد بسیاری از محققان قرار گرفته است. در این تحقیق به منظور رفع معایب این روش نظیر رتبه بندی حالات شکست و وزن دهی پارامترها یک مدل پیشنهادی در محیط فازی ارائه گردید.
روش کار: مدل پیشنهادی در این مقاله شامل مدل غیرخطی میخایلوف برای وزن دهی پارامترهای روش FMEA و مدل تاپسیس تجدیدنظر شده برای رتبه بندی حالات شکست می‌باشد که از این ترکیب برای اولین بار به منظور بهبود روش تجزیه و تحلیل خطرات و اثرات ناشی از آن استفاده شد.  
یافته ها: مدل پیشنهادی در مجتمع مس شهربابک به منطور ارزیابی ریسک‌های ایمنی ارائه گردید بر اساس نتایج حاصل از تحقیق مشخص گردید که در این مدل پیشنهادی پارامتر شدت اثر و قابلیت کشف به ترتیب دارای وزن 0/479 و 0/186 می‌باشند و نتایج رتبه بندی نشان داده است که ریسک سقوط از ارتفاع از بالاترین و گیر افتادن بین اجسام از کمترین اولویت برخوردار می‌باشند.
نتیجه گیری: درمدل پیشنهادی با اتکا به روش‌های برنامه ریزی غیرخطی میخایلوف و تاپسیس تجدید نظر شده به ترتیب وزن قطعی پارامترها بدون مرحله رتبه بندی اعداد فازی و رتبه بندی ریسک‌ها با معیارهای بیشتری ارائه گردید؛ لذا مدل پیشنهادی از توانایی بالاتری نسبت به FMEA سنتی برخوردار می‌باشد و کاربرد آن برای تعیین رتبه بندی ریسک‌ها توصیه می‌گردد.
زهرا هاشمی، محمدرضا منظم اسماعیل پور، نفیسه نصیرزاده، احسان فرورش، زهرا بیگ زاده، سمانه سالاری،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

مقدمه: در دو دهه اخیر، رشد سریع صنایع و شهرنشینی باعث به وجود آمدن مشکلات متعددی همچون آلودگی صوتی شده است. یکی از مهمترین روش‌های حذف یا کاهش آلودگی صوتی استفاده از جاذب‌های صوتی است. معمولاً جاذب‌های صوتی متداول در محدوده فرکانسی پایین ناکارآمد بوده‌اند. برای بهبود خواص جذب در این فرکانس‌ها می توان از ترکیب‌های مختلفی بهره‌گرفت. این مطالعه با هدف، بررسی رفتار جذب صوت پانل ترکیبی الیاف کنف و صفحات میکرو سوراخ دار انجام گرفت.
روش کار: بعد از صحت سنجی نتایج الیاف کنف با روش عددی المان محدود1 ، از نرم افزار COMSOL 5.3a جهت مدل سازی جذب صوتی استفاده شد. پانل ترکیبی مورد مطالعه از ترکیب صفحه میکروسوراخ دار (MPP)، الیاف کنف و لایه هوا تشکیل شده بود. در این تحقیق به ترتیب چیدمان‌های مختلف لایه‌های پشتی صفحه میکروسوراخ‌دار، خصوصیات ساختاری MPP و ضخامت و عمق مختلف لایه‌ها مورد بررسی قرار گرفت. در هر مرحله، ساختاری که بهترین مقدار ضریب جذب را کسب کرده باشد؛ برای مرحله بعدی انتخاب و ثابت در نظر گرفته شدند.  
یافته ها: نتایج صحت‌سنجی نشان داد که روند مدل FEM با نتایج آزمایشگاهی (لوله امپدانس) منطبق است. همچنین چیدمان لایه‌های پشت MPP تأثیر مستقیمی بر عملکرد پانل ترکیبی داشته؛ بطوریکه با قرار دادن الیاف کنف در پشت MPP عملکرد بهتری در پیک فرکانسی حاصل شد. با وجود اینکه عمق محفظه پشت MPP تعیین‌کننده فرکانس رزونانسی است، اما در عمق یکسان، جنس و خصوصیات ماکروسکوپیک لایه‌های پشت MPP نقش مهمی در این زمینه داشته ‌است. همچنین در ساختارهایی‌که عمق بیشتری از لایه هوا نسبت به جاذب داشتند، در قطر (سوراخ) و عمق  (محفظه) مشابه، ماکزیمم جذب حاصل شد.
نتیجه گیری: پانل ترکیبی مطابق ساختار A با قطر سوراخ mm 0/5 و درصد سوراخ شدگی 2% می‌تواند عملکرد جذبی ضعیف محدوده باریک و پایین فرکانسی را به ترتیب با استفاده از الیاف کنف و MPP بهبود بخشد. به طور کلی با انتخاب مناسب پارامترهای ساختاری، می‌توان در محدوده فرکانسی خاص، جذب مناسبی را بدست آورد. در این زمینه استفاده از روش برآورد عددی برای تعیین رفتار جذب صوتی یک ماده، می‌تواند با دقت بالایی جایگزین روش‌های سخت و هزینه بر آزمایشگاهی شود.
فرشته عراقیان مجرد، دکتر اکرم ثناگو، دکتر لیلا جویباری،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

مقدمه: خشونت محل کار علیه پرستاران یک مشکل مداوم و گسترده در سراسر جهان است. شیوع بالای خشونت محل کار علیه پرستاران به دلیل تماس خیلی نزدیک آنان با بیماران و خانواده آنان می‌باشد. هدف از این مطالعه تبیین تجربیات پرستاران بخش سرطان از خشونت محل کار می‌باشد.
روش کار: در این مطالعه تحلیل محتوای کیفی، بر اساس نمونه‌گیری مبتنی بر هدف، با 23 پرستار در بخش انکولوژی دو مرکز آموزشی درمانی، مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته انفرادی به عمل آمد. مصاحبه‌ها ضبط و دست‌نویس، کدگذاری، طبقه‌بندی و مطابق رویکرد «تحلیل محتوای گرانهیم و لوندمن» مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. برای استحکام مطالعه از معیارهای پیشنهادی گوبا و لینکلن استفاده شد.  
یافته ها: پس از تحلیل داده‌ها دو مضمون اصلی با عنوان «تلاش برای حل تعارضات» با دو مضمون فرعی «رفتارهای خصمانه، مهار تعارضات» و «عدم تعادل بین عرضه و تقاضا» با دو مضمون فرعی «تقاضای مراقبت ویژه و عرضه مراقبت وظیفه مدار» استخراج شد.
نتیجه گیری: یافته‌های این پژوهش نشان داد پرستاران بخش انکولوژی بیشتر در معرض خشونت کلامی می‌باشند. بر اساس یافته‌های پژوهش، پیشنهاد می‌شود از پرستاران علاقه‌مند و با ویژگی اخلاقی مناسب با شرایط بیماران، برای پرستاری در این بخش‌ها به‌کارگیری شود. آموزش مهارت‌های ارتباطاتی و مدیریت خشم نیز برای پرستاران این بخش اهمیت ویژه‌ای دارد.
محمدعلی آدیش، روح‌الله علیخان گرگانی، کریم کیاکجوری،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

مقدمه: بیمارستان یکی از سازمان‌های اجتماعی مهم در هر جامعه‌ای می‌باشد که ضعف عملکرد آن باعث تأخیر در درمان به‌موقع و پیشرفت بیماری یا مرگ می‌شود. هدف این پژوهش کیفی، بررسی مؤلفه‌های تعالی سازمانی بر اساس نگرش مدیران بیمارستان‌های دانشگاه‌های علوم پزشکی ایران می‌باشد.
روش کار: پژوهش کیفی حاضر در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کشور در سال 1400 انجام شد. داده‌ها با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند، از طریق مصاحبه عمیق با 15 نفر از مدیران بیمارستان‌ها جمع‌آوری و با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA تحلیل گردید. مفاهیم و مؤلفه‌های موردنظر از مصاحبه‌های عمیق بعد از پیاده‌سازی به روش گراندد تئوری استخراج گردید.  
یافته ها: تعالی سازمانی در بیمارستان‌ها، مؤلفه‌های مختلفی دارد که می‌توان آن را در قالب پارامترهای مدل پارادایمی گراندد تئوری (شرایط علّی، شرایط زمینه‌ای، شرایط مداخله‌گر و پیامدها) دسته‌بندی نمود. شرایط علّی (مؤلفه‌های رهبری، منابع انسانی، استراتژی‌ها و شرایط زمینه‌ایی) شامل مؤلفه منابع و امکانات می‌باشد. همچنین شرایط مداخله‌گر (مؤلفه فرایندها و پیامدها) شامل مولفه‌های رضایت بیماران و خانواده‌هایشان، رضایت منابع انسانی، رضایت جامعه و رضایت از نظام سلامت است. در رتبه‌بندی مؤلفه‌ها، رهبری و منابع انسانی بالاترین اهمیت را در تعالی سازمانی بیمارستان‌ها داشته‌اند.
نتیجه گیری: برای نیل به تعالی سازمانی در بیمارستان‌های دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور باید به دو مؤلفه رهبری و منابع انسانی توجه بیشتری شود. مدیران با انتخاب سبک‌های مختلف رهبری می‌توانند از منابع انسانی متخصص در بهبود وضعیت و ارائه خدمات مطلوب استفاده نمایند.
روح اله فولادی، علی کریمی، عادل مظلومی، محسن شریف روحانی، رجبعلی حکم آبادی،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

مقدمه: بروز حوادث در تأسیسات انتقال و توزیع گاز طبیعی به‌ویژه ایستگاه‌های تقلیل فشار گاز که در مجاورت مناطق مسکونی و صنعتی می‌باشند، پیامدی فاجعه‌بار در سال‌های اخیر داشته است. بر اساس گزارشات آنالیز حوادث فاکتورهای انسانی از علل ریشه‌ای حوادث در سیستم انتقال و توزیع گاز طبیعی تعیین شده است. ازاین‌رو، این مطالعه با هدف آنالیز وظایف بحرانی و ارزیابی خطاهای گروه بهره‌برداری ایستگاه‌های تقلیل فشار گاز شهری شرکت گاز استان اصفهان انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، ارزیابی سیستماتیک خطاها با استفاده از روش SPEAR و راهنمای SCTA در ایستگاه‌های تقلیل فشار انجام گرفت. در ابتدا، غربالگری و ارزیابی وظایف بحرانی انجام و در مرحله بعدی در قالب روش SPEAR، آنالیز سلسله‌مراتب وظایف بحرانی با روش HTA ترسیم و شرایط به وجود آورنده خطاها شناسایی گردید. در مرحله بعدی، خطاها بر مبنای روش PHEA ارزیابی و نهایتاً راهکارها و پیشنهادات مدیریت خطاها در سه سطح ارتقاء دستورالعملی، تجهیزاتی و آموزشی ارائه گردید.  
یافته ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که از مجموع 23 وظیفه اصلی و 164 زیر وظیفه شناسایی‌شده،12 وظیفه بحرانی می‌باشند. حدود 67 درصد دارای پتانسیل بالا برای وقوع حوادث، 25 درصد اولویت متوسط و 8 درصد اولویت پایین داشتند. همچنین 134 خطا شناسایی شدند که بیشترین خطاها مربوط به خطاهای عملکردی (42/53 درصد) و خطاهای بازدیدی (39/55 درصد) بود. خطاهای تبادل اطلاعات، بازیابی و انتخاب به ترتیب 8/96، 5/22 و 3/74 درصد فراوانی را داشتند.
نتیجه گیری: بیشترین درصد فراوانی از نوع خطاهای عملکردی و بازدیدی بودند. بر اساس نتایج ارزیابی شرایط ایجادکننده خطا می‌توان از راهکارهای متناسب «با نوع خطاهای پیش‌بینی‌شده» از قبیل تهیه دستورالعمل‌های استاندارد، برنامه آموزشی مدون، کنترل عوامل زیان‌آور محیطی، ارتقاء تجهیزاتی و رفع نقص‌های فرایندی برای مدیریت هدفمند خطاها استفاده کرد.
احسان رمضانی فر، کامران غلامی زاده، ایرج محمدفام، مصطفی میرزایی علی‌آبادی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

مقدمه: ارزیابی ریسک مقیاسی برای پیش‌بینی قابلیت اطمینان است و می‌تواند تعاملات بین اجزا و متغیرهای فرآیند را مدیریت کند. از طرفی قابلیت اطمینان یک جزء یا یک مانع ایمنی می‌تواند بر ریسک کلی سیستم تأثیرگذار باشد. به عنوان یکی از مهم‌ترین موانع ایمنی مخازن ذخیره‌سازی، خرابی سیستم‌های فوم می‌تواند عواقب شدیدی را به همراه داشته باشد؛ بنابراین سیستم‌های فوم برای کاهش خطرات ناشی از آتش‌سوزی و خسارات ناشی از آن دارای اهمیت بالایی هستند.
روش کار: این مطالعه با هدف تعیین علل ریشه‌ای دخیل در شکست سیستم‌های فوم ثابت مخازن ذخیره‌سازی از طریق آنالیز درخت خطای فازی و برآورد قابلیت اطمینان آن صورت گرفت. در محاسبات درخت خطای متعارف معمولاً از داده‌های دقیق برای ارزیابی احتمال وقوع رویدادهای پایه استفاده می‌شود؛ بنابراین در رویکرد معرفی شده، مجموعه‌های فازی در جهت کمّی‌سازی احتمالات رویدادهای پایه و مدیریت عدم قطعیت استفاده گردید. در نهایت، با توجه به احتمال رویداد نهایی، قابلیت اطمینان سیستم برآورد شد.  
یافته ها: یافته‌ها نشان داد که ۱۳ رویداد پایه در عملکرد سیستم‌های فوم ثابت مخازن ذخیره‌سازی نقش دارند. علاوه بر این، خرابی مسیر کابل و سیستم تشخیص (حسگرهای دما مقاومتی)، تنظیم اشتباه کلید فعال‌سازی و ممتد عمل نکردن سیستم‌های تولیدکننده کف، سه عامل تأثیرگذار بر قابلیت اطمینان سیستم‌های فوم ثابت بودند. با استفاده از روش پیشنهادی، قابلیت اطمینان سیستم 0.8470 برآورد گردید.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که می‌توان از روش درخت فازی به عنوان ابزاری قابل اعتماد برای تخمین قابلیت اطمینان با استفاده از قضاوت کارشناسان استفاده کرد. همچنین، مطالعه حاضر سازگاری منطق فازی را برای ارزیابی احتمال نقص رویدادهای پایه درخت خطا نشان می‌دهد.
فاطمه کریمی اسد، شیرازه ارقامی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

مقدمه: کاربردپذیری معیاری است که نشان‌دهنده کاربردی بودن و استفاده آسان و راحت از یک محصول است. یک محصول کاربردپذیر باعث انجام صحیح و سریع یک وظیفه در کاربر می‌شود و همچنین از خطا و خستگی جلوگیری می‌کند. این پژوهش با هدف تعیین میزان کاربردپذیری ارگونومیک وب‌سایت سیستم مدیریت امور آموزشی دانشگاه علوم‌پزشکی زنجان از دیدگاه دانشجویان در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ انجام شده است.
روش کار: این مطالعه مقطعی با استفاده از پرسش‌نامه استاندارد «سنجش میزان کاربردپذیری نرم‌افزارهای تحت وب درزمینۀ اتوماسیون فرآیندهای پژوهشی»، کاربردپذیری یکی از وب‌سایت‌های سیستم مدیریت امور آموزشی را موردبررسی قرار داده است. این پرسش‌نامه از طریق Google Form طراحی و برای دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان ارسال شد. درمجموع ۴۰۴ نفر پرسش‌نامه را تکمیل کردند. داده‌ها در سطح اطمینان 0.05 با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۶ مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت.  
یافته ها: داده‌ها از ۴۰۴ شرکت‌کننده نشان داد که از بین نُه عامل پرسش‌نامه، بیشترین مقدار میانه و دامنه بین‌چارکی به‌ترتیب برای سهولت کاربری (۱۹ و ۴)، سهولت یادگیری (۱۸ و ۴)، توانایی‌های سامانه (۱۳ و ۳)، سودمندی سامانه (۱۳ و ۲)، رضایت‌مندی کاربر (۱۰ و ۲)، مدیریت خطاها (۱۰ و ۲)، صفحه‌نمایش (۱۰ و ۲)، اصطلاحات و اطلاعات سامانه (۸ و ۲) و شخصی‌سازی محیط کاربر (۵/۵ و ۳) به دست آمده است. بیشتر عامل‌های پرسش‌نامه برای متغیر سن دارای تفاوت معناداری نبود و گروه‌های سنی مختلف به اکثر عوامل، پاسخ‌های مشابهی داده بودند. در پاسخ‌های بیان‌شده به عامل‌های سودمندی سامانه، سهولت یادگیری و صفحه‌نمایش بین دو جنس تفاوت معنی‌داری وجود داشت. در بررسی ارتباط بین مقطع تحصیلی با عامل‌های پرسش‌نامه مشخص گردید که به‌غیراز مدیریت خطاها و صفحه‌نمایش که تفاوت معناداری نداشتند، برای سایر عامل‌ها تفاوت معنادار بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان می‌دهد که در طراحی این سامانه، به سهولت کاربری و سهولت یادگیری توجه بیشتری شده است، درصورتی‌که لازم است به همه عوامل مؤثر در کاربردپذیری توجه شود.
علی جعفری، محمدرضا منظم اسمعیل‌پور، علی خوانین، مائده لشگری، سیدعلی قریشی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

مقدمه: جاذب‌های آکوستیکی رشتۀ چوب - سیمان (WWCPs) موادی هستند که در کنار کاربردهای آکوستیکی به‌عنوان عایق‌های گرما، انرژی و رطوبت نیز مصرف دارند. پژوهش پیش رو جهت طراحی، ساخت و تعیین تأثیر پارامترهای اساسی تولید و عرضه این محصول یعنی ضخامت و دانسیته بالک بر روی ضریب جذب صدا در دو بازه فرکانسی پائین و بالا انجام شد.
روش کار: مراحل ساخت نمونه شامل آماده‌سازی و ترکیب مواد اولیه، قالب‌گیری با استفاده از قالب‌های منطبق با قطر لوله‌های امپدانس و نهایتاً خروج از قالب و خشک‌سازی می‌باشد. نمونه‌ها در دو ضخامت 2 و 4 سانتی‌متر و سه دانسیته بالک 400، 500 و 600 کیلوگرم بر مترمکعب ساخته شدند. اندازه‌گیری ضریب جذب آکوستیکی بر اساس استاندارد ISO 10534-2 انجام شد.  
یافته ها: بر اساس یافته‌های این پژوهش در بازه فرکانسی پائین، افزایش ضخامت از 2 به 4 سانتی‌متر، افزایش ضریب جذب به مقدار 0.16 و 0.23 در فرکانس 500 هرتز را به ترتیب برای دانسیته‌های 400 و 500 کیلوگرم بر مترمکعب به دنبال داشت. در بازه فرکانسی بالا نیز افزایش ضخامت موجب اضافه شدن یک پیک جذبی و بالا رفتن مقدار این پیک‌های جذب تا 0.92 شد. در نمونه‌های با ضخامت 4 سانتی‌متر، با افزایش دانسیته بالک از 400 به 600 کیلوگرم بر مترمکعب، پیک جذب در بازه فرکانسی پائین به مقدار 0.4 افزایش یافت. این افزایش دانسیته در ضخامت 2 سانتی‌متر و بازه فرکانسی بالا نیز پیک جذب را به مقدار 0.26 افزایش داد.
نتیجه گیری: جاذب‌های WWCPs جزو معدود جاذب‌های آکوستیکی هستند که از قابلیت تولید انبوه در کنار زیبایی ظاهری و ویژگی‌های مکانیکی قابل‌قبول برخوردار هستند. افزایش ضخامت این نوع جاذب، جذب آن‌ها را در هر دو بازه فرکانسی بالا و پائین افزایش می‌دهد. با افزایش دانسیته بالک البته تا حدود 500 کیلوگرم بر مترمکعب نیز کارایی جذب در هر دو رنج فرکانسی بهبود می‌یابد.

 
مقداد کاظمی، صبا کلانتری، علیرضا عباسی، عباس رحیمی فروشانی، حسین مولوی، امیرحسین منتظمی، فریده گلبابایی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

مقدمه: در سال‌های اخیر ساخت مدیاهای تصفیه‌کننده هوا و به‌ویژه فیلترهای نانوالیافی با استفاده از مواد پلیمری و روش الکتروریسی در بحث کنترل آلودگی هوا بسیار موردتوجه قرار گرفته است. تولید مدیایی با کارایی بالا و افت فشار پایین موضوعی مهم در بحث فیلتراسیون هوا می‌باشد که مطالعات اخیر یافته‌های خوبی را در این خصوص در بسترهای نانوالیافی ارائه کرده است. مطالعه حاضر با هدف امکان‌سنجی ساخت مدیایی از جنس پلی‌اتیلن ترفتالات (PET) الکتروریسی شده جهت ربایش ذرات زیرمیکرونی و میکرونی از جریان هوا انجام گرفته است.
روش کار: به‌منظور تعیین شرایط بهینه دستگاهی در ساخت مدیای PET، ابتدا طی یک مطالعه پایلوت درصدهای مختلف وزنی از محلول پلیمری PET در مخلوطی از تری فلورو استیک اسید (TFA) و دی‌کلرومتان (DCM) (70:30) تهیه و نیز پارامترهای مختلف دستگاهی الکتروریسی محلول (دو پمپ مدل ESDP30) موردبررسی و آنالیز قرار گرفت و تحت شرایط بهینه مذکور، فرآیند الکتروریسی انجام شد. به‌منظور بررسی خصوصیات سطحی و مورفولوژیک مدیاهای نانوالیافی تولیدشده در شرایط بهینه، از SEM و برای ارزیابی میزان افت فشار و کارایی به دام اندازی ذرات، از دستگاه تست کارایی و افت فشار ماسک و مدیا استفاده شد. 
یافته ها: بر اساس یافته‌های مطالعه، شرایط بهینه الکتروریسی محلول پلیمری PET در غلظت 20% وزنی به دست آمد. بر اساس نتایج، میانگین قطر نانوالیاف در مدیاهای تولیدی در شرایط بهینه، 163±600 نانومتر به دست آمد که دارای افت فشار 5.5±26.33 پاسکال، کارایی 1.67±97.42 درصد برای ذرات زیر میکرون و 0.21±99.85 درصد برای ذرات میکرونی و مقدار فاکتور کیفیت برابر با 0.1740 بود.
نتیجه گیری: مدیاهای تولیدشده، توانایی ربایش و حذف ذرات از جریان هوا را برای ذرات زیر میکرونی در گستره 99-96 درصد و برای ذرات میکرونی در گستره 100-99 درصد و میانگین افت فشار 5.5±26.33 پاسکال دارا هستند.
ایرج محمدفام،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

مقدمه: حوادث شغلی یکی از مهم‌ترین ریسک فاکتورهای اقتصادی، انسانی و اجتماعی برای کشورهای درحال‌توسعه محسوب می‌شوند. در کنار طراحی و پیاده‌سازی اقدامات پیشگیرانه از طریق رویکرد ارزیابی و مدیریت ریسک، تحقیقات جامع و دقیق حوادث رخ‌داده یک ضرورت انکارناپذیر برای کاهش ریسک حوادث می‌باشد. اولین گام در همین راستا، ریشه‌یابی علل بروز آن‌ها می‌باشد. این امر تنها با به‌کارگیری تکنیک‌های مناسب امکان‌پذیر خواهد شد.
روش کار: در این مطالعه ابتدا معیارهای مناسب برای طراحی روش تحلیل حادثه، جمع‌آوری و بر اساس نظرات خبرگان غربالگری گردید. در گام دوم تکنیک‌های معمول و پرکاربرد درزمینۀ تجزیه‌وتحلیل حوادث شغلی از طریق پایگاه‌های اطلاعاتی معتبـر جمع‌آوری شد. در گام سوم، تکنیک‌های جمع‌آوری‌شده بر اساس معیارهای منتخب و با استفاده از روش تاپسیس (TOPSIS) امتیازدهی و با انتخاب تکنیک‌های برتر بر اساس آن‌ها اقدام به طراحی تکنیک جدید شد. سپس با تجزیه‌وتحلیل سه حادثه متفاوت با تکنیک منتخب و چهار تکنیک مورداستفاده و استفاده از روش ANP تکنیک توسعه‌یافته تست و تصدیق گردید.  
یافته ها: بر اساس بررسی‌های انجام‌شده جهت شناسایی معیارهای مناسب برای مقایسه تکنیک‌های تجزیه‌وتحلیل حوادث، 10 معیار شناسایی شد که از میان آن‌ها شش معیار برای استفاده در مراحل مطالعه انتخاب شدند. بر اساس یافته‌ها، روش FAM با وزن نهایی نرمال 0.2684 در تجزیه‌وتحلیل حوادث شغلی از ارجحیت اول برخوردار شد. رتبه‌های دوم و سوم به ترتیب به دو تکنیک TRIPOD-β و SCAT تعلق گرفت.
نتیجه گیری: خروجی این مطالعه معرفی تکنیک FAM بود. این تکنیک با بهره‌گیری نقاط قوت تکنیک‌های چهارگانه و پوشاندن ضعف آن‌ها، قادر است به‌صورت گرافیکی و سیستماتیک، با به حداقل رساندن سلیقه کاری تحلیل گران در سه سطح به شناسایی و تعیین علل حوادث کمک نماید.
اصغر هادی، حنانه حقیقت نیا، آرینا حسامی، یحیی رسول‌زاده،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

مقدمه: استفاده از کامپیوتر به‌صورت جهانی گسترش یافته است، اما استفاده از آن به‌خصوص در محیط‌های کاری، با یک سری مشکلات مرتبط به‌سلامت همراه بوده که سندروم بینایی کامپیوتر از مهم‌ترین این موارد می‌باشد. مطالعات گذشته شیوع سندروم بینایی کامپیوتر بین کاربران کامپیوتر را بین 25% تا 93% گزارش کرده‌اند. به همین خاطر سندروم بینایی کامپیوتر در حال تبدیل شدن به یک معضل بزرگ سلامت عمومی در سطح جهان می‌باشد. بنابراین با توجه به شیوع بالای سندروم بینایی کامپیوتر در مطالعات اخیر، وجود ابزاری مناسب جهت بررسی میزان شیوع آن ضروری می‌باشد. هدف این مطالعه ترجمه و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه سندروم بینایی کامپیوتر و بررسی میزان شیوع سندروم بینایی کامپیوتر در بین کارکنان دانشکده‌های دانشگاه علوم پزشکی تبریز می‌باشد.
روش کار: برای بررسی روایی محتوایی پرسشنامه به شکل کمی از دو ضریب نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا استفاده گردید. پایایی پرسشنامه به دو روش همسانی درونی (آلفا کرونباخ) و آزمون - بازآزمون موردبررسی قرار گرفت. همچنین برای بررسی میزان شیوع سندروم بینایی کامپیوتر در بین کارکنان دانشکده‌های دانشگاه علوم پزشکی تبریز از 260 نفر درخواست شد تا پرسشنامه را تکمیل نمایند. بعد از حذف پرسشنامه‌های غیرقابل‌قبول تعداد 219 پرسشنامه موردبررسی قرار گرفت.  
یافته ها: تمامی شاخص‌های روایی و پایایی پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. تنها 19 نفر زن از 102 نفر و 21 نفر مرد از 117 نفر مبتلا به سندروم بینایی کامپیوتر نبودند. از بین 16 علائم موردبررسی به ترتیب قرمزی چشم (78.1%)، سوزش چشم (76.7%) و سردرد (74%) بیشترین شیوع را در جامعه موردمطالعه داشتند.
نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه سندرم بینایی کامپیوتر دارای روایی و پایایی قابل‌قبول می‌باشد. همچنین میزان شیوع سندروم بینایی کامپیوتر در بین کارکنان دانشکده‌های دانشگاه علوم پزشکی تبریز بالا بوده و انجام مطالعات بیشتر برای بررسی علت آن پیشنهاد می‌گردد.
فرحناز خواجه نصیری، ویدا زراوشانی، زهرا بابایی هریس،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

مقدمه: با توجه به اهمیت ایمنی حریق در خوابگاه‌های دانشجویی به‌عنوان یکی از مراکز تجمع و انجام مطالعات محدود در این خصوص، این مطالعه با استفاده از شاخص ریسک حریق برای ساختمان های آپارتمانی چند طبقه
 (FRIM-MAB) به‌صورت کمّی به تحلیل و رتبه‌بندی ریسک حریق پرداخت.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی در 17 بخش از یک خوابگاه دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال 1400 انجام شد. در این مطالعه از روش شاخص سازی ریسک حریق موسوم به
 Fire Risk Index Method for Multistorey Apartment Buildings (FRIM-MAB)  نسخه 2.1 استفاده شد. در این روش، ۱۷ پارامتر و زیرپارامترهای مؤثر در ریسک حریق، تعیین و وزن دهی شده است که بر اساس آن خوابگاه مورد نظر نیز بررسی و درجه وزنی هر پارامتر محاسبه و در نهایت شاخص ریسک حریق هر واحد که عددی بین 1 تا 5 بود بدست آمد.  
یافته ها: میانگین شاخص ریسک حریق ساختمان خوابگاه در زمان مطالعه 2.37 بود. همه ی 17 بخش موجود در خوابگاه دارای شاخص ریسک کمتر از 3 بودند. در این میان رختشویخانه کمترین (1.69) و سایت کامپیوتر بیشترین (2.7) شاخص ریسک را بدست آوردند. نتایج نشان داد موثرترین پارامترهای مسبب ریسک حریق به ترتیب مربوط به «حجم فضای درونی/ تقسیم بندی ساختمان» (12 مورد فراوانی)، «پوشش داخلی ساختمان» (4 مورد فراوانی) و «راه های فرار» (یک مورد فراوانی) می باشند. سهم مشارکت این سه پارامتر در ایجاد شاخص ریسک پرخطرترین بخشهای خوابگاه بیش از 42 درصد بود.
نتیجه گیری: استفاده از روش FRIM-MAB به‌عنوان یک روش کمّی و شاخص‌سازی ریسک حریق برای ساختمان خوابگاه‌های دانشجویی مناسب است و ضمن ارزیابی و تحلیل ریسک حریق، ابزار سریع، کم هزینه و قدرتمندی برای غربالگری و رتبه‌بندی ساختمان‌ها می باشد. پوشش داخلی ساختمان، تقسیم بندی فضای درونی و راههای فرار موثرترین پارامترهای شناخته شده در ریسک حریق خوابگاه موردمطالعه بودند.
سید سعید کیخسروی، فرهاد نژاد کورکی، سنوران زمانی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

مقدمه: امروزه، آلودگی هوا از مهم‌ترین نگرانی‌های بهداشتی و محیط زیستی محسوب می‌شود. هدف از این مطالعه تعیین میزان مواجهه شغلی به آلاینده‌های شیمیایی H2S و SO2 و ارزیابی ریسک بهداشتی مواجهه با این ترکیبات با استفاده از ترکیبی از روش‌های مدل AERMOD و SQRA است.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی و مقطعی بوده که در سال 2021 در یکی از پالایشگاه‌های گازی پارس جنوبی در منطقه خلیج‌فارس انجام گردید. بدین‌صورت که ابتدا میزان آلایندگی خروجی از دودکش‌های پالایشگاه توسط دستگاه Testo 350 XL اندازه‌گیری شد. برای شبیه‌سازی پراکندگی آلاینده‌های شیمیایی H2S و SO2 از مدل AERMOD استفاده شد. بررسی میزان مواجهه تنفسی و ارزیابی ریسک سلامت پرسنل پالایشگاه و ساکنین اطراف آن با استفاده از روش توصیه‌شده، توسط دپارتمان بهداشت شغلی سنگاپور انجام گردید.  
یافته ها: ماده شیمیایی H2S و SO2 به‌عنوان مخاطره‌آمیزترین مواد شیمیایی معرفی گردیدند. نتایج نشان داد که بیشترین مقادیر ریسک برای  H2S در بین گروه‌های مواجهه، واحد SRU، سمت غرب واحد Gas Train و ساختمان گیت پاس پالایشگاه و بیشترین مقادیر ریسک برای SO2 در بین گروه‌های مواجهه، ساختمان HSE، درب حراست، کانکس کارگران، ساختمان آتش‌نشانی، مخازن، واحد تولید بخار، سمت غرب واحد Gas Train، سالن غذاخوری و ساختمان گیت پاس پالایشگاه بوده است. از نظر فراوانی H2S سطح ریسک کم تا متوسط و SO2 سطح ریسک کم تا زیاد را به دست آوردند.
نتیجه گیری: این مدل می‌تواند راهکار مناسب و سریع در مدیریت برتر میزان غلظت آلاینده‌ها و هم‌چنین یک راه‌حل امیددهنده در راستای افزایش توانایی تصمیم‌گیرندگان برای ارزیابی ریسک سلامت پرسنل صنایع باشد. هم‌چنین در این راستا اطمینان از نتایج پایش کیفی و کاهش هزینه‌های نمونه‌برداری مطرح می شود.
طاهره پورطالمی، عبدالحسین امامی سیگارودی، محمود حیدری، نسرین مختاری، احسان کاظم نژاد لیلی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

مقدمه: پرستاران تحت تأثیر عوامل تنش‌زا و فشار کاری بالا می باشند که موجب افزایش خطاهای پرستاری می‌گردد. از عوامل تأثیرگذار بر رفتار و عملکرد پرستاران در محیط کار، بار ذهنی کار و شکست‌های شناختی می‌باشد. این تحقیق به بررسی بار ذهنی کار و شکست‌های شناختی در دو گروه پرستاران با و بدون رفتارهای ناایمن در دوره زمانی شیوع کووید-19 پرداخته است.
روش کار: این مطالعه مورد - شاهدی روی 312 نفر از پرستاران در دوره سخت شیوع ویروس کووید-19 در سطح بیمارستان‌های دولتی استان گیلان انجام شد. روش نمونه‌گیری در گروه پرستاران با رفتارهای ناایمن (104 نفر) و در گروه پرستاران بدون رفتار ناایمن (208 نفر) به روش تمام شماری بود. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌ای سه‌بخشی شامل بخش اول اطلاعات دموگرافیک، بخش دوم پرسشنامه تخصصی و استانداردشده بار ذهنی کار (NASA – TLX) و بخش سوم پرسشنامه شکست‌های شناختی شغلی بوده و بروز نیدل استیک به‌عنوان پیامد رفتار ناایمن و یک معیار به‌منظور تحلیل عملکرد ایمنی پرستاران استفاده شد.  
یافته ها: بار ذهنی کار در این تحقیق 18.26±63.963 و نمره کل شکست‌های شناختی برابر با 13.9±59.1 به دست آمد. در دو گروه پرستاران با و بدون رفتارهای ناایمن از لحاظ آماری اختلاف معنی‌داری وجود نداشت (0.05>P)؛ اما نمره کل بار ذهنی کار با همه حیطه‌ها و نمره کل شکست‌های شناختی در گروه پرستاران با و بدون رفتارهای ناایمن همبستگی معنی‌داری داشته است (p=0.001, r=0.225).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه، بار ذهنی کار درک شده در شغل پرستاری بالا می‌باشد. با وجود همبستگی مستقیم بین بار ذهنی کار و شکست‌های شناختی می‌توان بیان کرد که این دو مؤلفه از طریق ابعادشان دارای تعاملی دوطرفه هستند. لذا این شغل نیازمند اتخاذ راهکارهای مهندسی و مدیریتی مطلوب جهت کاهش بار کاری می‌باشد.
لیلا کیکاوسی آرانی، اصغر قهری، الهام احسانی چیمه،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

مقدمه: غرق‌شدگی از شایع‌ترین تروماهای دریایی است. هر چند امروزه در دنیا، غرق‌شدگی موردتوجه سیاست‌گذاران سلامت قرار گرفته است ولی مسئله غرق‌شدگی در مدیریت ایمنی دانش‌آموزان مغفول مانده است. این پژوهش با هدف بررسی پیش‌بینی کننده‌های اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه از ترومای غرق‌شدگی در دانش‌آموزان غرب شهر تهران با رویکرد مدیریت ایمنی انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی– تحلیلی) مقطعی) بود. جامعه آماری پژوهش، والدین دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره اول ابتدایی مدارس منتخب دولتی غرب تهران در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند (3000=N). نمونه‌گیری به روش تصادفی در دسترس بود. 340 نفر از والدین مشارکت نمودند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه محقق ساخته با رویکرد جدید مدیریت ایمنی (پیشگیری از وقوع حادثه با اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه) بر اساس مدلی انگیزش محافظت (مدل رفتاری پیشگیرانه) بود که پایایی و روایی آن بررسی شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار 26 SPSS و آزمون‌های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی انجام شد.  
یافته ها: مدل موردمطالعه 67% واریانس رفتارهای پیشگیرانه از ترومای دریایی غرق‌شدگی را تبیین نمود. 69.7% از دانش آموزان سابقه استفاده از کلاس‌های شنا را نداشتند. بیشترین همبستگی بین رفتار پیشگیرانه از غرق‌شدگی و هزینه‌های درک شده بود (0.579-=r و 0.01>P). تعداد 237 دانش‌آموز (69.7%) هرگز رفتار پیشگیرانه «یادگیری فنون شنا یا کسب توانایی شنا از مربیان حرفه‌ای شنا « از خود نشان ندادند.
نتیجه گیری: رابطه معنادار بین بیشتر سازه‌های مدل انگیزش محافظت با اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه از غرق‌شدگی و وجود بیشترین همبستگی بین رفتار پیشگیرانه و هزینه درک شده، بر طراحی برنامه‌های آموزشی رایگان در جهت افزایش دانش و انگیزش دانش آموزان درباره رفتارهای پیشگیرانه از غرق‌شدگی تأکید دارد.

 
مریم نوراللهی درآباد، داوود افشاری، ایمان دیانت، مریم مجدم،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

مقدمه: کمردردهای شغلی یکی از اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از بلند کردن دستی بار در میان خانم‌هایی می‌باشد که درگیر فعالیت‌های بلند کردن دستی بار هستند. حدود مجاز بلند کردن بار به‌عنوان ابزاری جهت ارزیابی ریسک ابتلا به کمردردهای شغلی و در نتیجه پیشگیری از آن‌ها استفاده می‌شود. در کشور ایران از روش WISHA به‌عنوان حدود مجاز ارزیابی بلند کردن بار دستی استفاده می‌شود. ازآنجایی‌که تاکنون روش WISHA به‌منظور تعیین حدود مجاز باربرداری در افراد ایرانی و بخصوص در زنان شاغل موردبررسی و ارزیابی قرار نگرفته است، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی حدود مجاز باربرداری در زنان ایرانی که مبتنی بر روش WISHA می‌باشد، با استفاده از معیارهای بیومکانیکی و سایکوفیزیکی انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه، ۱۰ کارگر زن با رنج سنی ۳۰-۲۰ سال که دارای سابقه فعالیت بلند کردن دستی بار بودند، داوطلبانه مشارکت کردند و از آن‌ها خواسته شد ۲۱ وظیفه باربرداری برای بارهای خارجی ۳، ۴، ۶، ۷، ۸، ۹ و ۱۰ کیلوگرم با توجه به شرایط باربرداری (فواصل عمودی، افقی و فرکانس) که بر اساس روش WISHA طراحی شده بود، انجام دهند. جهت تعیین زوایای خمش تنه در حین بلند کردن بار از یک شیب‌سنج الکترونیکی بی‌سیم استفاده شد. با وارد کردن اطلاعات آنتروپومتریکی، وزن بار، زاویه کمر و پوسچر فرد در نرم‌افزار 3DSSPP، نیروهای بیومکانیکی برای هر وظیفه به‌دست‌آمده و با حدود توصیه‌شده NIOSH مقایسه گردید. همچنین به‌منظور ارزیابی ذهنی، پس از انجام هر وظیفه میزان تلاش ادراکی هر فرد برای هر وظیفه با استفاده از مقیاس بورگ جمع‌آوری گردید.  
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که زاویه خمش برای 47.61 درصد از وظایف بلند کردن بار بیش از ۲۰ درجه بود. میانگین نیروی فشاری تخمینی برای ۶ وظیفه بیش‌ازحد توصیه‌شدۀ NIOSH (۳۴۰۰ نیوتن) تخمین‌زده شد. همچنین میانگین مقیاس Borg برای 33.33 درصد از وظایف، سخت و برای 9.52 درصد از وظایف، بین سخت تا خیلی سخت تعیین شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر مشخص شد که استاندارد بلند کردن دستی بار خانم‌ها ایران برای برخی از وظایف ممکن است قابلیت کافی به‌منظور کنترل و پیشگیری از کمردرد ناشی از بلند کردن دستی بار در خانم‌ها را نداشته باشد و عدم انطباق برخی از حدود مجاز بلند کردن دستی بار با ویژگی‌های آنتروپومتریکی و بیومکانیکی، ممکن است منجر به افزایش بارهای بیومکانیکی وارد بر کمر خانم‌ها شود. لذا به نظر می‌رسد حدود مجاز بلند کردن بار برای زنان بر اساس روش WISHA نیاز به بازبینی و طراحی مجدد بر اساس ویژگی‌های آنتروپومتریکی و بیومکانیکی دارد.
زینب کاظمی، عادل مظلومی، نوید ارجمند، زانیار کریمی، احمدرضا کیهانی، محمدصادق قاسمی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

مقدمه: با توجه به شیوع بالای کمردرد در وظایف حمل دستی بار و ارتباط شناخته‌شده ی آن با بارهای ستون مهره‌ای و همچنین نادیده گرفتن اثر خستگی عضلانی و مکانیسم‌های انطباقی بدن برای سازگار شدن با خستگی، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثر وظیفه ی باربرداری تکراری بر سطح خستگی عضلات تنه و کینماتیک ستون مهره‌ای و بار در دست انجام شده است.
روش کار: از 18 آزمودنی مرد، خواسته شد تا یک جعبه را در وضعیت متقارن با فرکانس 10 بار در دقیقه تا زمان رسیدن به حداکثر خستگی از زمین بلند کرده و بر روی سطحی در ارتفاع کمر قرار دهند. اطلاعات حرکتی و ثبت هم‌زمان سطح فعالیت عضلات، به ترتیب با استفاده از سیستم آنالیز حرکت اپتیکال و دستگاه الکترومایوگرافی انجام شد. شاخص‌های میانگین زاویه و سرعت زاویه‌ای، به‌عنوان متغیرهای کینماتیکی تنه و شاخص‌های میانگین جابه‌جایی عمودی، سرعت جابه‌جایی عمودی و فاصله ی افقی بار تا مهره ی L5/S1، به‌عنوان متغیرهای کینماتیکی بار مورد استفاده قرار گرفت. جهت کمی‌سازی خستگی عضلات، از شاخص فرکانس میانه استفاده شد. با توجه به متفاوت بودن تعداد سیکل‌های باربرداری آزمودنی‌ها، تعداد کل سیکل‌های هر فرد به 5 بلوک مساوی تقسیم و آنالیزها به تفکیک هر بلوک انجام شد.  
یافته ها: ا
ثر معنی‌دار زمان بر زاویه ی تنه (0/004=p) و جابه‌جایی عمودی بار (0/001>p) را نشان می دهد. آنالیزها، مؤید اثر معنی‌دار زمان بر شاخص فرکانس میانه ی عضلات ارکتور اسپاینی راست (0/016=p) و چپ (0/014=p)، مولتی فیدوس راست (0/021=p) و چپ (0/001>p)، لاتیسیموس درسی راست (0/001=p) و رکتوس 1ابدومینوس چپ (0/039=p) است
نتیجه گیری: به‌طور کلی، یافته‌ها مؤید تغییر در پارامترهای کینماتیکی همراه با کاهش محتوای فرکانسی سیگنال‌های الکترومایوگرافی، به‌عنوان شاخص‌های سیستم اعصاب مرکزی در کنترل رفتار باربرداری، تحت شرایط دینامیک تکراری است. درک دقیق انطباقات سیستم اعصاب مرکزی، می‌تواند در مداخلاتی همچون طراحی ایستگاه کاری، طراحی اگزواسکلتون و یا آموزش کارگران جهت مدیریت اختلالات اسکلتی عضلانی، کاربرد داشته باشد.
سیاوش آزاد، یوسف رشیدی، فریده گلبابایی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

مقدمه: پارامترهای مهم ارزیابی عملکرد ماسک‌های حفاظت تنفسی ذرات، کارایی فیلتراسیون و مقاومت تنفسی فیلتر ماسک در برابر عبور جریان هوا است که این دو پارامتر با هم رابطه‌ای مستقیم داشته و به‌طور معمول، با افزایش هرکدام، دیگری نیز افزایش می‌یابد. پژوهش‌هایی جهت ارتقای کارایی فیلتراسیون نانوالیاف با حفظ شرایط مطلوب مقاومت تنفسی که حداقل سختی تنفس را برای استفاده‌کننده ی ماسک ایجاد نماید، انجام شده است. این مطالعه، تأثیر به‌کارگیری غشاء کامپوزیتی نانوالیاف پلی اکریلونیتریل (PAN) و نانوذرات رس مونتموریلونیت (MMT) در ارتقای عملکرد فیلتر ماسک‌های حفاظت تنفسی پالایش ذرات با افزایش کارایی فیلتراسیون ضمن حفظ شرایط بهینه ی مقاومت تنفسی را مورد بررسی قرار می‌دهد.
روش کار: ابتدا محلول پلیمری PAN حاوی مقادیر صفر، ۱%، ۲%، ۳% و ۵% نانوذرات MMT آماده گردید و سپس غشاء کامپوزیتی نانوالیاف PAN/MMT در دستگاه الکتروریسی تهیه شد. کارایی فیلتراسیون در محدوده ی قطرهای ۰/۳، ۰/۵، ۱ و ۳ میکرون و با استفاده از آئروسل کلرید سدیم، اندازه‌گیری و مقاومت تنفسی فیلتر نیز در سه گذر حجمی ۳۰، ۸۵ و ۹۵ لیتر بر دقیقه اندازه‌گیری شد.  
یافته ها: کارایی فیلتراسیون نانوفیلترهای کامپوزیتی سنتزشده برای پالایش ذرات، با اضافه کردن نانوذرات MMT به نانوالیاف PAN افزایش می‌یابد که میزان بهینه ی MMT، ۲% تعیین گردید که بدون ایجاد تفاوت معنی‌داری در میزان مقاومت تنفسی، سبب ارتقای کارایی فیلتراسیون ذرات ۰/۳، ۰/۵، ۱ و ۳ میکرونی به ترتیب به میزان ۴/۲، ۴/۸۸، ۳/۷۷ و ۲/۷۵ درصد شد. دلیل اصلی این نتایج را می‌توان به بهبود ریخت‌شناسی نانوفیلترهای کامپوزیتی سنتز‌شده، پس از افزودن نانوذرات MMT نسبت داد که سبب ایجاد بهترین ویژگی‌های ریخت‌شناسی مناسب فیلتراسیون ذرات با اضافه کردن ۲% نانوذرات MMT به نانوالیاف PAN شده است؛ به‌گونه‌ای که ضمن توزیع یکنواخت و ابعاد کوچک‌تر الیاف، تغییر محسوسی نیز در دانسیته ی فشردگی و تخلخل به وجود نمی‌آورد.
نتیجه گیری: در صورت اضافه کردن ۲% نانوذرات MMT به نانوالیاف PAN و استفاده از نانوالیاف کامپوزیتی به‌دست‌آمده در ساخت ماسک‌های ذرات، ماسک حاصل بدون افزایش سختی تنفس برای فرد استفاده‌کننده، با افزایش ۴/۲ درصدی کارایی فیلتراسیون ذرات در مقایسه با نانوالیاف PAN همراه خواهد بود که می‌تواند در شرایط آلودگی هوا، سبب حفاظت بیشتر افراد استفاده‌کننده در برابر آلاینده‌های ذره‌ای گردد.
رجبعلی حکم آبادی، اسماعیل زارعی، علی کریمی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

مقدمه: قابلیت اطمینان، همواره در طول طراحی و برنامه‌ریزی سیستم‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است؛ به‌طوری که ارتقای قابلیت اطمینان، یکی از راه‌های دستیابی به سیستم ایمن است. روش‌های شبیه‌سازی، به‌طور گسترده در ارزیابی قابلیت اطمینان سیستم‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ لذا هدف از این مطالعه، ارزیابی قابلیت اطمینان ایستگاه تقلیل فشار گاز دروازه ی شهری با شبیه‌سازی مونت کارلو است.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی، در یکی از ایستگاه‌های تقلیل فشار دروازه ی شهری استان خراسان شمالی در سال ۱۴۰۰ انجام گرفت. در ابتدا، فرایند ایستگاه به‌طور دقیق بررسی و دیاگرام بلوکی آن ترسیم گردید و در ادامه، داده‌های زمان شکست تجهیزات ایستگاه طی ۱۱ سال جمع‌آوری و زمان بین شکست زیرسیستم‌ها محاسبه شد. سپس تابع توزیع احتمال شکست زیرسیستم‌ها توسط نرم‌افزار Easy Fit و بر اساس آزمون کلموگروف-اسمیرنوف تعیین گردید. همچنین قابلیت اطمینان زیرسیستم‌ها، با روش شبیه‌سازی مونت کارلو تخمین زده شد و درنهایت، با توجه به ساختار سری-موازی بودن ایستگاه، قابلیت اطمینان ایستگاه محاسبه گردید.  
یافته ها: بر اساس نتایج، تابع توزیع چگالی احتمال شکست زیرسیستم‌های ایستگاه، بر اساس توابع گاما و نرمال است. میزان قابلیت اطمینان بخش‌های فیلتراسیون، گرم‌کن، تقلیل فشار و بودارکننده، به ترتیب برابر ۰.۹۷، ۰.۹۸۷، ۰.۹۸ و ۰.۹۹۲، نرخ شکست آن‌ها به ترتیب ۰.۰۰۰۰۰۳۴۷۷، ۰.۰۰۰۰۰۱۴۹۳۷، ۰.۰۰۰۰۰۲۳۰۶۲ و ۰.۰۰۰۰۰۰۹۱۶۹ شکست در ساعت و میزان قابلیت اطمینان ایستگاه برابر ۰.۹۳ محاسبه گردید.
نتیجه گیری: با مدل‌سازی داده‌ها و شبیه‌سازی مونت کارلو، به ترتیب تابع توزیع احتمال شکست و ارزیابی قابلیت اطمینان زیرسیستم‌ها تعیین شد. بخش فیلتراسیون و تقلیل فشار، دارای بیشترین نرخ شکست بوده و به یک برنامه ی مناسب تعمیر و نگهداری نیاز است.
ویدا رضائی هاچه‌سو، حسن حدادزاده نیری، سعید فراهانی، محمدرضا منظم اسمعیل‌پور،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

مقدمه: صداهای رنگی با ویژگی‌های آکوستیکی و سایکوآکوستیکی خاص خود، اثرات بیولوژیکی متفاوتی بر سلامت انسان یا حیوان دارند. تحقیقات حوزه‌ی اثرات شنیداری، بر جنبه‌های آکوستیکی صدا متمرکز است؛ در حالی که ویژگی‌های سایکوآکوستیک نیز می‌توانند زمینه‌ساز خطرات مرتبط با سلامت و ایمنی باشند. هدف از این مطالعه، بررسی آسیب مبتنی بر فرکانس در اثر مواجهه با صداهای رنگی در قالب یک مدل حیوانی است.
روش کار: در مطالعه‌ی تجربی حاضر، ۲۴ موش صحرایی نر نژاد ویستار، به‌طور تصادفی در ۴ گروه (۶ سر در هر گروه) قرار گرفتند. گروه‌ها شامل گروه کنترل (بدون مواجهه) و سه گروه مواجهه (سفید، صورتی و بنفش) بودند که هرکدام ۴ ساعت در روز به مدت ۱۴ روز متوالی در معرض مواجهه با dB SPL ص۱۱۰ صدا قرار گرفتند. پاسخ شنوایی ساقه ی مغز (ABR) با محرک‌های Click و Tone-burst روز قبل از مواجهه، ۷ و ۱۴ روز پس از مواجهه اندازه‌گیری شد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، با استفاده از آنالیز واریانس یک‌طرفه و آنالیز واریانس با اندازه‌های تکراری انجام شد.  
یافته ها: مقادیر آستانه‌ی ABR در گروه‌های مواجهه، به‌طور معنی‌داری افزایش یافت (۰/۰۵>P). تغییرات آستانه ی شنوایی در حیوانات گروه صدای سفید الگویی همگن، صدای بنفش الگویی افزایشی و صدای صورتی در فرکانس‌های پایین، الگویی کاهشی و با افزایش فرکانس الگویی همگن را نشان داد. بیشترین میزان تغییر در گروه‌های مواجهه، بین روزهای صفر تا ۱۴ مشاهده شد. میزان تغییر در هفته‌ی دوم در مقایسه با هفته‌ی اول، کمتر بود.
نتیجه گیری: چگالی طیفی توان صوت، بر شدت آسیب به سلول‌های مویی تأثیر دارد؛ به‌طوری که صدای صورتی در مقایسه با صدای سفید و بنفش، آسیب کمتری به حلزون گوش وارد می‌کند. همچنین، مطالعه ی حاضر نشان داد که با گذشت زمان پس از مواجهه با صدا، آسیب بافتی حلزون گوش، به‌تدریج کاهش یافته و آسیب پایدار می‌شود.

صفحه 21 از 25     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb