جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای حسینی

مجتبی بابایی خورزوقی، سید علی حسینی، مهناز منشوری، محمدرضا باتوانی، لیلی مهدیه،
دوره 12، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

مقدمه: ناهنجاری‌های اسکلتی–عضلانی مرتبط با کار، یکی از دلایل اصلی بروز آسیب‌های اسکلتی-عضلانی و به دنبال آن ازکارافتادگی شغلی در بین کارمندان به شمار می‌رود. هدف از پژوهش حاضر ارتباط و مقایسه نیمرخ ناهنجاری‌ها و میزان درد و ناتوانی و آسیب‌های اسکلتی-عضلانی کارمندان مرد و زن دانشگاهی می‌باشد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع علّی پس از وقوع می‌باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان دانشگاه صنعتی اصفهان (1397) می‌باشد. به روش تصادفی تعداد 64 مرد و 59 زن به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت ارزیابی ناهنجاری‌های اسکلتی-عضلانی از پرسشنامه ارزیاب محور نیویورک و برای بررسی میزان درد و ناتوانی و آسیب‌های اسکلتی-عضلانی از پرسشنامه نوردیک استفاده گردید. جهت آنالیز اطلاعات از آمار توصیفی و آزمون اسپیرمن در نرم‌افزار SPSS ورژن 24 استفاده شد.  
یافته ها: بیشترین ناهنجاری اسکلتی–عضلانی در بالاتنه مربوط به ناحیه شانه (%0.37)، در تنه مربوط به گودی کمر (%0.56) و در پایین‌تنه مربوط به مچ پا (%0.82) گزارش شد. از لحاظ میزان ارتباط درد، ناتوانی و آسیب‌ها و ناهنجاری‌های اسکلتی-عضلانی با جنسیت در 7 روز گذشته بیشترین ارتباط با شانه (0.371 = r)، در 12 ماه گذشته با مچ دست (0.401 = r) و در ناهنجاری‌های اسکلتی–عضلانی با ناحیه شانه (0.411 = r) گزارش شد. وجود اختلاف معنی‌داری در میزان درد و ناتوانی با آسیب، در ناحیه شانه (0.001 = P)، مچ دست (0.001 = P)، پشت (0.002 = P)، باسن (0.032 = P) و زانوها (0.006 = P) مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان‌دهنده وجود سطح ریسک بالای آسیب‌های اسکلتی-عضلانی با بروز ناهنجاری‌های اسکلتی-عضلانی در کارمندان مرد و زن دانشگاهی می‌باشد. به‌منظور کاهش میزان بروز ناهنجاری‌ها، انجام تمرینات اصلاحی و بهبود ارگونومی محیط کار ضروری به نظر می‌رسد.

سیوان سبحانی، محمدشریف حسینی، سارا تابان فر،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

مقدمه: حجم کار بالا در پرستاران ممکن است توانایی کار آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهد و سبب مشکلات سلامتی و همچنین کاهش کیفیت زندگی پرستاران شود. با توجه به نقش مهم پرستاران در سلامت جامعه، شناسایی فاکتورهای تاثیرگذار بر سلامت جسمی و ذهنی این افراد مهم است. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی و ارتباط سنجی بارکاری، کیفیت زندگی، توانایی کار و متغیرهای زمینه‌ای در پرستاران انجام شد.
روش کار: 142 پرستار از بخش‌های ICU، CCU، اورژانس و سایر بخش‌های بیمارستان آموزشی-درمانی شهر قزوین در این مطالعه توصیفی-تحلیلی و مقطعی شرکت کردند. داده‌ها توسط شاخص بارکاری ناسا (NASA-TLX)،
پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 و شاخص توانایی کار (WAI) جمع‌آوری شدند. داده‌ها با آزمون تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و ANOVA تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار سن و سابقه کاری پرستاران به ترتیب 1/6±3/31 و 8/5±6/7 بود. میانگین و انحراف معیار نمره بارکاری، کیفیت زندگی و توانایی کار پرستاران به ترتیب برابر با 4/13±4/80، 7/18±5/55 و 3/7±8/31 بود. طبق نتایج، بارکاری پرستاران با کیفیت زندگی (001/0 =  P-value) و توانایی کار (000/0 =  P-value) ارتباط معنی‌دار داشت. بین کیفیت زندگی و توانایی کار نیز ارتباط معنی‌دار مشاهده شد (001/0 =  P-value). کیفیت زندگی با سن، سابقه کار و تعداد شیفت پرستاران در ماه همبستگی معکوس معنی‌دار داشت (05/0 > P-value). پرستاران با سطح تحصیلات بالاتر دارای بارکاری کمتر و توانایی کار بیشتری بودند.
نتیجه‌گیری: پرستاران شاغل در بخش‌های ICU و CCU دارای میانگین بارکاری بالاتری بودند. پرستاران با سطح تحصیلات بالاتر دارای بارکاری کمتر و توانایی کار بیشتری بودند. همبستگی معکوس بین بارکاری با کیفیت زندگی و توانایی کار پرستاران وجود داشت. می‌توان با کم کردن وظایف و ساعات کاری پرستاران سبب کاهش بارکاری پرستاران شد.

 
ایرج علیمحمدی، آتنا رفیعی پور، لیلا ‌ حسینی شفیعی، محمدرضا وفا، نرگس ‌ مقدسی، شهرام وثوقی، جمیله ‌ ابوالقاسمی، رعنا قاسمی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده

مقدمه: چاقی و اضافه وزن از چالش های مهم بهداشتی در سراسر جهان است. از این رو در مطالعه حاضر به بررسی تأثیر مواجهه با صدا فرکانس بالا بر بروز چاقی، مصرف غذا و وزن چربی احشایی شکمی در خوکچه های هندی پرداخته شد.
روش کار: 24 خوکچه هندی نر بالغ در این مطالعه به طور تصادفی به 3 گروه (کنترل و دو گروه مواجهه) تقسیم شدند. گروه های مواجهه به طور جداگانه در یک دوره 30 روزه (به مدت 8 ساعت در روز و 5 روز در هفته) در مواجهه با صدای فرکانس بالا(8000 -2000 هرتز) با تراز فشار صوت 65 یا 85 دسی بل قرار گرفتند. میزان غذای دریافتی روزانه حیوانات ثبت شد. وزن بدن حیوانات در  6 نوبت (آغاز مطالعه، هر 6 روز یکبار و در پایان مواجهه) اندازه‌گیری شد. سپس حیوانات قربانی شده و وزن چربی احشایی شکمی آنها تعیین شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS V.22 و آزمون آماری ANOVA تحلیل گردید.  
یافته ها: نتایج حاصل از این مطالعه، نشان داد که مواجهه با صدای فرکانس بالا در ترازهای فشار صوت 65 و 85 دسی بل، موجب افزایش وزن و افزایش میزان مصرف غذا می گردد (P-value<0.05) که در گروه مواجهه یافته باصدا 65 دسی‌بل، بیشتر از سایر گروه‌ها بود. همچنین صدای فرکانس بالا تأثیر معنی‌داری بر روی افزایش وزن چربی احشایی شکمی در حیوانات مورد مطالعه داشت (P-value<0.05) که میانگین وزن چربی احشایی شکمی در گروه مواجهه یافته باصدا 85 دسی‌بل، نسبت به سایر گروه ها، بالاتر بود. اختلاف معنی داری بین گروه مواجهه 85 دسی بل و 65 دسی بل در وزن، میزان مصرف غذا و چربی احشایی شکمی یافت نشد (P-value>0.05).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مواجهه با صدا در فرکانس های بالا می تواند یک عامل مستعد کننده برای چاقی و پرخوری باشد که منجر به تشدید تأثیر صدا بر بروز سایر پیامدهای سلامتی از جمله ناراحتی های قلبی و عروقی شود. 
 
سید‌محمد‌جواد گل‌حسینی، محسن علی‌آبادی، رستم گلمحمدی، مریم فرهادیان، مهدی اکبری،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده

مقدمه: علی‌رغم وجود مطالعات فراوانی در مورد افت‌‌شنوایی ناشی از مواجهه با صدای شغلی (NIHL)، مستندات محدودی در ارتباط با تأثیر مواجهه با ارتعاش بر سیستم شنوایی شاغلین وجود دارد. رانندگان ‌ماشین‌ آلات سنگین، به‌طور هم‌زمان با سطوح بالایی از صدا و ارتعاش‌تمام‌بدن (WBV) مواجهه داشته و بنابراین در ریسک بالایی از NIHL قرار دارند؛ با این حال، سهم اثرگذاری WBV بر عملکرد سیستم شنوایی آنان در هاله‌ای از ابهام می‌باشد. بنابراین، هدف از این مطالعه، بررسی پاسخ‌ شنیداری رانندگان ماشین‌آلات‌سنگین، در مواجهه با WBV و همچنین مواجهه هم‌زمان با صدا و WBV می‌باشد.
روش کار: تعداد 30 نفر مرد از رانندگان‌ ماشین‌آلات‌‌سنگین با میانگین سنی 91/4±40/32 سال در این مطالعه که بر اساس مدل اندازه‌گیری‌های مکرر طراحی شده بود، شرکت داشتند. در طول 3 سناریوی تعریف شده: مواجهه با WBV، مواجهه هم‌زمان با صدا و WBV و همچنین سناریوی بدون مواجهه، پاسخ شنیداری رانندگان با استفاده از گسیل‌‌های صوتی اعوجاجی گوش (DPOAE)، مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل‌های آماری مربوطه توسط نرم‌افزار SPSS-25 صورت پذیرفت.  
یافته ها: محدوده صدای درون اتاقک ماشین‌آلات‌‌سنگین، 89-83 دسی‌بل و بیشترین مواجهه رانندگان با WBV در محور Z با میانگین شتاب m/s2 29/1 به دست آمد. دامنه DPOAE رانندگان در هر سه سناریو، تغییرات معناداری را در طول روز نشان داد (P<0.05)؛ ولی در مقایسه بین سناریوها، مواجهه با WBV و مواجهه هم‌زمان با صدا و WBV، دارای تاثیر قابل‌توجهی در پاسخ سیستم شنوایی رانندگان، نسبت به سناریوی بدون مواجهه بود (P<0.05). همچنین اختلاف معناداری در تغییرات دامنه DPOAE در فرکانس‌های مختلف وجود داشت؛ بگونه‌ای که بیشترین تغییرات دامنه DPOAE در فرکانس‌های محدوده 4000 هرتز مشاهده گردید.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه تایید‌کننده پیامدهای منفی مواجهه با صدا و WBV بر روی پاسخ شنیداری موردبررسی در این پژوهش بود؛ ضمن اینکه شواهدی مبنی بر اثرات آسیب‌زای مواجهه تنها با WBV بر سیستم شنوایی رانندگان‌ ماشین‌آلات‌‌سنگین ارائه نمود.
 
نرمین حسن زاده رنگی، بیان حسینی، یگانه اختری، احسان فرورش، یحیی خسروی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف ترسیم سیمای خدمات بهداشت حرفه ای ایران و تبیین چالش ها و رهیافت های اجرایی و تحقیقاتی با تمرکز بر پوشش خدمات و مداخلات انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه تلفیقی کمی و کیفی، داده ها از طریق چندجانبه نگری و بر اساس مرور اسناد سازمان های بین المللی نظیر سازمان بهداشت جهانی و سازمان بین‌المللی کار، سیمای بهداشت حرفه ای کشورها، قوانین و مقررات، مطالعات گذشته و مصاحبه با خبرگان گردآوری شد. داده های کمی از پورتال وزارت بهداشت و بر اساس چک لیست استاندارد بازرسی و همچنین داده های ثانویه مرکز ملی آمار جمع آوری شد. داده های کیفی از طریق تحلیل محتوای استقرایی و قیاسی و داده های کمی از طریق آمار توصیفی تحلیل شد.
یافته ها: سیمای خدمات بهداشت حرفه ای در قالب 45 شاخص در 9 حیطه و 6 نوع برای ایران اختصاصی سازی شد. پوشش خدمات بازرسی برای کارگاه های تحت پوشش (93 درصد)، کل کارگاه های موجود (39 درصد) و برای شاغلان تحت پوشش (92 درصد) و برای کل شاغلان موجود (15 درصد) است. پوشش خدمات در کارگاههای تحت پوشش شامل دسترسی به تسهیلات کامل بهداشتی (48 درصد) و کنترل مواجهات شغلی (18 درصد) است. پوشش خدمات برای شاغلان تحت پوشش شامل معاینات شغلی (58 درصد)، آموزش بهداشت حرفه‌ای (62 درصد) و استفاده از وسایل حفاظت فردی (66 درصد) است.
نتیجه گیری: مهمترین مداخله در حیطه درحیطه پوشش و پایداری خدمات، بجز بازرسی که جنبه حاکمیتی دارد، سایر خدمات به گستره ای از خدمت دهندگان حقوقی با رفع موانع موجود و با محوریت ارائه خدمات به کارگاه های کوچک برون سپاری شود. بازطراحی خدمات بهداشت حرفه ای تمرکز بر جنبه های اقتصادی کنترل ها، سلسله مراتب کنترل ها، اولویت بندی کنترلها، کنترل های کم هزینه و اثربخش مخصوصا در کارگاه های کوچک ضروری است.
 

صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb