223 نتیجه برای محمد
سید محمد مهدی هزاوه ای، سیده ملیکا خارقانی مقدم، فهیمه باقری خولنجانی، حسین ابراهیمی،
دوره 7، شماره 4 - ( 9-1396 )
چکیده
مقدمه: استرس شغلی به عنوان یکی از مهم ترین خطرات شغلی در عصر مدرن می باشد. انجمن ملی ایمنی حرفه ای آمریکا، پرستاری را در رأس 40 حرفه پر استرس معرفی کرده است. در این حرفه، روش های آموزشی متعددی جهت کاهش استرس و عوامل استرس زا مطرح می گردد. لذا این مطالعه در زمینه پاسخ گویی به سوال «آیا استفاده از برنامه های آموزش بهداشت می تواند در کاهش استرس شغلی پرستاران موثر باشد ؟» انجام گرفت.
روش کار: جستجوی الکترونیکی با استفاده از کلمات کلیدی فارسی و انگلیسی از پایگاه های بانک اطلاعاتی مقالات علوم پزشکی ایران(Iran Medex)، پایگاه اطلاعات علمی(SID)، BioMedCentral PubMed, ScienceDirect, انجام شد و در مجموع 3412 مقاله به دست آمد. مقالات بر اساس معیارهای ورود تعریف شده مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت 9 مقاله واجد شرایط، مورد بحث و بررسی نظام مند قرار گرفت.
یافته ها: از میان مطالعات مورد بررسی، 7 مطالعه از مداخلات آموزشی بدون استفاده از مدل های آموزش بهداشت و مداخلات آموزشی و2 مطالعه بر مبنای مدل های آموزش بهداشت بودند. نتایج اکثر مطالعات بیان گر اثر معنی دار مداخلات آموزشی بر کاهش استرس شغلی بوده و استفاده از مدل های آموزش بهداشت در مداخلات تاثیر بیش تری بر کاهش استرس شغلی داشته است.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد که توجه به مداخلات و برنامه های آموزشی مبتنی بر تئوری ها و مدل های مناسب آموزش بهداشت به منظور کاهش استرس شغلی در پرستاران حایز اهمیت است.
مجید حبیبی محرز، فریده گلبابایی، ایل ج یو، اصغر صدیق زاده، محمد علی منصورنیا، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
مقدمه: نانوالیاف ساخته شده از طریق فرآیند الکتروریسی گزینه مناسبی جهت ساخت بسترهای فیلترکننده ذرات ریز مقیاس معرفی شده اند. مطالعه حاضر با هدف ساخت بسترهای نانولیفی پلی اورتان از طریق فرآیند الکتروریسی و بررسی تاثیر پارامترهای مختلف از قبیل دانسیته فشردگی، سرعت سطحی فیلتراسیون و نوع ذره تست بر راندمان فیلتراسیون نانو ذرات از هوا و عامل کیفیت بسترهای نانولیفی پلی اورتان انجام گرفت.
روش کار: بسترهای نانولیفی از طریق فرآیند الکتروریسی محلول پلیمر پلی اورتان (15 درصد وزنی) با سیستم حلال متشکل از دی متیل فرمامید و تتراهیدروفوران با نسبت اختلاط 3 به 2 تولید گردیدند. سپس سیستم تست عمل کرد فیلتراسیون در آزمایش گاه گروه مکانیک سیالات دانشگاه هانیانگ کشور کره جنوبی ساخته شد و راندمان فیلتراسیون و افت فشار بسترهای تولیدی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: افزایش مدت زمان الکتروریسی، موجب افزایش دانسیته فشردگی، افت فشار اولیه و راندمان فیلتراسیون بسترها می شود وعامل کیفیت بسترها به دلیل افزایش افت فشار کاهش می یابد. با افزایش زمان الکتروریسی از 15 دقیقه به 45 دقیقه، افت فشار بستر از 7 به 32 پاسکال افزایش یافته و میانگین درصد کارایی به طور متوسط بین 10-9 درصد برای ذرات تست KCl و DEHS اضافه شد.هم چنین نتایج نشان داد که با افزایش سرعت سطحی از 2 سانتی متر در ثانیه به 5 و 10 سانتی متر در ثانیه، راندمان فیلتراسیون برای ذرات با اندازه کم تر از 425 نانومتر و عامل کیفیت در تمامی سایزها کاهش می یابد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج فوق می توان نتیجه گیری نمود که بسترهای ساخته شده از لحاظ راندمان فیلتراسیون و عامل کیفیت مقادیر قابل قبولی را به منظور کاربردهای فیلتراسیونی دارا می باشند. علاوه براین ضخامت و وزن پایه کم و هم چنین سهولت در تولید نیز از دیگر مزایای بسترهای نانولیفی نسبت به بسترهای معمول می باشد.
فاطمه دهقانی، فریده گلبابایی، سید ابوالفضل ذاکریان، فریبرز امیدی، محمد علی منصورنیا،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
مقدمه: اثرات سوء ترکیبات آلی فرار از اختلالات جزیی تا سرطان زایی برخی ترکیبات نظیر بنزن، شناخته شده اند. هدف از این مطالعه تعیین میزان مواجهه شغلی با ترکیبات BTEX در یک صنعت خودروسازی و ارزیابی ریسک بهداشتی مواجهه با این ترکیبات بوده است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی که در واحد رنگ یک صنعت خودروسازی شامل کابین، پیش رنگ و سالن رنگ انجام شد،پس از جمع آوری نمونه و تجزیه ی آن با دستگاه GC-MS، ترکیبات BTEX به عنوان آلاینده های اصلی شناسایی شدند. در مرحله ی بعداز روش بهینه شده NIOSH1501 جهت نمونه برداری و آنالیز ترکیبات و از روش EPA برای ارزیابی ریسک استفاده شد.
یافته ها: نتایج آنالیز نمونه ها نشان داد که مقدار غلظت بنزن در کابین رنگ بیش تر از مقدار مجاز مواجهه شغلی می باشد. میزان ریسک سرطان زایی برای بنزن و اتیل بنزن به ازای هر 1000 نفر در کابین رنگ به ترتیب برابر با 10 و 5/2، در پیش رنگ برابر با 63/3 و 8/1 و در سالن رنگ برابر با 27/1 و 39/ 0 به دست آمد. ریسک غیر سرطان برای بنزن در کلیه بخش ها و برای زایلن در کابین رنگ و پیش رنگ بالاتر از حد مجاز توصیه شده می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن ریسک سرطان زایی ترکیبات بنزن و اتیل بنزن و هم چنین ریسک غیر سرطان برای دو ترکیب بنزن و زایلن، پایش بیولوژیکی کارگران، بهبود سیستم های کنترلی موجود وبه کار گیری اقدامات کنترلی فنی و مهندسی مدرن برای کنترل میزان مواجهه با این ترکیبات توصیه می شود.
مهسا ماپار، محمد جواد جعفری، نبی اله منصوری، رضا ارجمندی، رضا عزیزی نژاد،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
مقدمه: مسوولیت دست یابی به اهداف توسعه پایدار در بسیاری از کلانشهرهای دنیا و به تبع آن کلانشهر تهران به شهرداریها واگذار گردیده است. از آن جایی که هدف بیش تر فعالیتهای دوست دار محیطزیست در بعد شهرداریها حفاظت از سلامت جسمی و روانی شهروندان است، ارزیابی پایداری سلامت عمل کرد شهرداری به یکی از مباحث نوین توسعه پایدار کلانشهرها تبدیل شده است. لذا هدف از این مطالعه، طراحی ابزاری برای ارزیابی عمل کرد پایدار شهرداری تهران در حوزه فعالیتها و خدمات مرتبط با سلامت میباشد.
روش کار: در این پژوهش با تهیه ابزار مبتنی بر معیار، اقدام به استخراج و بومیسازی معیارهای مرتبط با حوزه پایداری سلامت به صورت مطالعه موردی در شهرداری تهران گردید. جهت تعیین لیست اولیه معیارهای مؤثر، در ابتدا راهنماها و استانداردهای مرتبط با حوزه پایداری سلامت مورد بررسی قرار گرفت که منجر به استخراج لیست اولیه معیارها گردید. سپس با به کارگیری روش دلفی دو مرحلهای و با همکاری گروه 12 نفره از خبرگان، اهمیت معیارهای استخراجی در طیف هفت مرحلهای لیکرت مورد سنجش قرار گرفت. معیار پذیرش، انحراف معیار کم تر از 1 و میانگین بیش تر از 70 درصد امتیاز کل در نظر گرفته شد.
یافته ها: یافتههای این پژوهش منجر به استخراج 11 گروه اصلی ارزیابی پایداری عمل کرد سلامت و 28 معیار زیر مجموعه گردید. معیارهای مربوط به گروههای «فضای سبز» و «پسماند» با اختلاف اندک به ترتیب جایگاه اول و دوم اهمیت را در حوزه پایداری سلامت به دست آوردند و معیارهای گروههای «برنامهریزی شهری»، «زندگی فعال و سالم» و «خدمات بهداشتی و سلامتی» نیز با اختلاف نزدیکی نسبت به یک دیگر در انتهای لیست قرار گرفتند.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که با توجه به اختلاف کم بین امتیاز گروههای اصلی انتخابی در عمل کرد پایداری سلامت شهری (کم تر از 1 نمره اختلاف امتیاز بین بالاترین و پایینترین گروه) و نیز کسب حد نصاب پذیرش توسط هر یک از 11 گروه سلامت توسط خبرگان، جهت دست یابی به توسعه پایدار شهری و ارتقاء سلامت شهروندان در آینده، توجه جدی به اقدامات مهندسی و مدیریتی در معیارهای زیرمجموعه هر 11 گروه انتخابی امری ضروری میباشد.
حمیدرضا حیدری، هدی رحیمی فرد، ابولفضل محمدبیگی، فریده گلبابایی، ربابه صحرانورد، زهرا شکری،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
مقدمه: با توجه به لزوم ارزیابی کارایی یک شاخص حرارتی جدید برای افراد و شرایط مختلف، هدف این مطالعه اعتبار سنجی شاخص جدید آنتالپی در ارزیابی استرس های حرارتی محیط های گرم و خشک می باشد.
روش کار: در این تحقیق که در یک منطقه گرم و خشک کشور انجام گرفت 97 نفر از کارگران فضای سبز شهر قم به طور تصادفی انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این مطالعه هم بستگی شاخص آنتالپی و شاخص دمای تر گویسان (WBGT) و نیز هم بستگی هر یک با پاسخ فیزیولوژیکی دمای عمقی بدن مورد بررسی و آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد صرف نظر از زمان اندازه گیری شاخص ها، هم بستگی شاخص آنتالپی با شاخص WBGT بهتر از هم بستگی آن با پارامتر دمای عمقی گوش بوده است (756/0=R2 در برابر 391/0=R2). با لحاظ کردن زمان اندازه گیری، مشخص گردید که با افزایش دما و کاهش رطوبت، میزان هم بستگی شاخص ها کاهش می یابد، اگرچه نسبت هم بستگی بیش تر بین دو شاخص آنتالپی و WBGT نسبت به آنتالپی و دمای عمقی گوش در این حالت نیز حفظ شده است.
نتیجه گیری: با توجه به سادگی اندازه گیری شاخص آنتالپی، عدم وابستگی آن به سنجش دمای گویسان و امکان برآورد آن با استفاده از پارامتر های هواشناسی و از سوی دیگر اعتبار مناسب شاخص آنتالپی در مقابل شاخص WBGT و دمای عمقی گوش، می توان شاخص آنتالپی را به عنوان جایگزین مناسبی برای شاخص WBGT و نیز یک شاخص غربال گری محیط های حرارتی روباز در محیط های گرم و خشک مورد توجه قرار داد.
اصغر قهری، فریده گلبابایی، لیلا وفاجو، سیدمحمد میراسکندری، مهدی یاسری، سیدجمالدین شاه طاهری، فرانک نجاریان،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه: گازهای بیهوشی مورد استفاده در بیمارستان ها شامل اکسید نیتروز و هیدروکربن های هالوژن دار مانند سووفلوران بوده که می توانند از طریق نشتی های موجود در مدار بیهوشی و بازدم کنترل نشده بیمار، به هوای تنفسی کارکنان اتاق عمل انتشار یابند. این گازها دارای اثرات گل خانه ای در محیط زیست و مخاطرات جدی مانند بیماری های تولیدمثلی، زایمان زودرس، ناهنجاری های جنینی و افزایش ریسک سقط خودبه خودی بر سلامتی کارکنان اتاق عمل می باشند. با توجه به مطالب فوق، حذف این گازها از هوای محیط کار به ویژه مراکز درمانی امری واجب است. هدف از مطالعه حاضر جذب سطحی سووفلوران از هوا با استفاده از کربن فعال و هم چنین تاثیر اصلاح اسیدی بر عمل کرد آن می باشد.
روش کار: در این مطالعه از دو جاذب زغال فعال اصلاح نشده و اصلاح شده با اسید نیتریک جهت حذف سووفلوران استفاده گردید. پس از تهیه و آماده سازی، جاذب های مورد مطالعه با استفاده از آزمایشات تفرق اشعه ایکس، ایزوترم های جذب، اسپکتروفتومتری مادون قرمز- انتقال فوریه و میکروسکوپ الکترونی روبشی تعین ویژگی شدند. پس از مشخصه یابی، نقطه شکست و متعاقباً ظرفیت جذب سطحی سووفلوران بر روی هر دو جاذب سطحی با استفاده از معادله ویلر اصلاح شده تعیین گردید.
یافته ها: نتایج مشخصه یابی بسترها نشان داد که اصلاح اسیدی بر ساختار کریستالی زغال فعال تاثیر تخریبی نداشته و موجب افزایش مساحت سطحی ویژه و میانگین حجم منافذ میکروبی به ازاء گرم زغال فعال اصلاح شده با اسید در مقایسه با زغال فعال اصلاح نشده می گردد. هم چنین موجب کاهش گروه های عاملی سطحی کربن فعال می شود. نتایج تعیین ظرفیت جذب سطحی سووفلوران نشان دهنده افزایش ظرفیت جذب زغال فعال اصلاح شده با اسید در مقایسه با زغال فعال اصلاح نشده است.
نتیجه گیری: از مطالعه حاضر نتیجه گیری می شود که هر دو بستر کربنی مورد مطالعه توانایی جذب سطحی سووفلوران را داشته و زغال فعال اصلاح شده با اسید دارای عمل کرد بهتری در این فرآیند می باشد. این اثر می تواند در نتیجه سطح جذب و حجم منافذ میکرو بیش تر بستر فوق نسبت به زغال فعال اصلاح نشده باشد.
سهیل سعادت، ایرج علی محمدی، مژگان کاربخش، حسن عشایری، فریده صادقیان، شهربانو گلی، مهسا فیاض،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه: اختلال هوشیاری، توجه و عمل کرد همراه با خواب آلودگی و خستگی درپرستاران در شیفتهای شبانه و طولانی مدت رخ میدهد و در پایان شیفت در هنگام بازگشت به خانه با افزایش خطر حوادث ترافیکی همراه است.هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر شیفت شب بر توانایی های سایکوموتور رانندگی بعد ازشیفت در پرستاران است.
روش کار: یک مطالعه کوهورت برروی23 پرستار زن شب کار و24 پرستار زن روزکار 20 تا 40 ساله شاغل دربیمارستان سینا درتهران با استفاده ازسیستم کامپیوتری وینا انجام شد. تمرکز و توجه انتخابی، زمان واکنش، درک بینایی پیرامون و هماهنگی دو دستی از توانایی های سایکوموتور رانندگی قبل و بعد از شیفت شب و روز اندازه گیری شد. آنالیز اطلاعات با استفاده از مدل رگرسیون خطی چندگانه و روش انتخاب گام به گام بازگشتی انجام شد.
یافته ها: در زمینه ی توانایی های سایکوموتور رانندگی در تست تمرکز و توجه انتخابی، متغیر قبول صحیح (038/0=p) و در تست درک بینایی پیرامون، دو متغیر توانایی تقسیم توجه (006/0= p) و میدان بینایی (019/0= p)
و در تست زمان واکنش متغیر میانگین زمان حرکت (034/0=p) با کارکردن در شیفت شب ارتباط معنی دار نشان دادند. اما تست هماهنگی دو دستی ارتباط معنی داری با شیفت شب نشان نداد.
نتیجه گیری: تمرکز و توجه انتخابی، درک بینایی پیرامون و زمان واکنش از توانایی های سایکوموتور رانندگی بعد از شیفت شب به طور معنی داری در پرستاران نقصان می یابد. این نتیجه شواهدی در مورد مکانیسم افزایش حوادث ترافیکی بعد از شیفت شب در پرستاران به مطالعات قبلی در این زمینه اضافه کرد
معصومه لطفی، محمدرضا منظم، نبی الله منصوری، سعید احمدی،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه: کاربرد مولد های دیزلی در سایت های ساخت و ساز برای اموری نظیر جوش کاری یک ضرورت است که همراه با آلودگی صوتی می باشد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی صدای مولد های دیزلی مورد استفاده در فعالیت های ساخت وساز دریکی از مناطق شهر تهران صورت پذیرفته است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی، تعداد 14 سایت ساختمانی برای بررسی آلودگی صوتی در منطقه 4 شهرداری تهران انتخاب گردید. تراز فشار صوت زمینه و مولدهای دیزلی در محوطه اطراف سایت ساخت و ساز با توجه به استاندارد (2015) BS 5228 و رهنمودهای صدا اندازه گیری شد. تراز فشار صوت مولدهای دیزلی در 4 نقطه به فاصله یک متری از دستگاه اندازه گیری شد و آنالیز فرکانس صوتی در نقاط تصادفی در اطراف آن انجام گردید. صدا سنج مدل (تایوان) TES-1358,Type2 برای اندازه گیری صدا استفاده و کالیبراسیون آن قبل و بعد از اندازه گیری صدا انجام شد. پرسش نامه آزار صوتی اقتباس شده از استاندارد
ISO 15666 اعتبار سنجی و تکمیل گردید. آزمون های آماری تی، همبستگی و آنالیز واریانس برای تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss22 انجام شد.
یافته ها: متوسط تراز معادل صدای مولد های دیزلی و صدای زمینه در اطراف سایت های ساخت و ساز به ترتیب dBA 05/4 ± 76 و 09/1 ± 20/46 اندازه گیری شد. صدای مولد های دیزلی در اطراف سایت های ساخت وساز بالاتر از حدود مجاز ( صدای زمینه به اضافه 5 دسی بل ) بود (P Value< 0.05 ).مولد های دیزلی بنز355 و پرکینز با متوسط تراز فشار صوت 33/0 ± 3/95 و 63/0 ± 9/90دسی بل به ترتیب بیش ترین و کم ترین صدا را به خود اختصاص دادند. مقایسه میانگین صدای مولد های دیزلی مختلف با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه، اختلاف معنی داری را بین دستگاه ها نشان داد (P Value<0.05 ).متوسط تراز فشار صوت در190 ایستگاه سنجش صدا در فضای داخلی سایت های ساخت و ساز (A) و dB 6/4± 11/81 اندازه گیری شد.آزار صوتی تجربه شده در 4/73 درصد از ساکنین متوسط و بالاتراز آن ارزیابی گردید. آزار صوتی ساکنین و میزان صدا در محوطه اطراف سایت ساخت و ساز با ضریب همبستگی پیرسون 486/0 سطح معنی داری را نشان داد. (P value<0.05 ) فرکانس صدای غالب و تراز صدای ناشی از آن در مولد های دیزلی به ترتیب فرکانس 63 هرتزو 4/84 دسی بل اندازه گیری شد.
نتیجه گیری: صدای ناشی از مولد های دیزلی در اطراف سایت های ساختمانی بالاتر از حدود مجاز محیط زیستی و همراه با آزار صوتی فراوان برای ساکنین اطراف این سایت های ساختمانی می باشد، لذا با توجه به فقدان قوانین محیط زیستی دررابطه با آلودگی صوتی ناشی از صنعت ساخت وساز در کشور لزوم بررسی و تصویب این قوانین برای کاهش آزار صوتی شهروندان ضروری است.
محمد حمید ایجازی، سارا سالاریان، مجید باقری حسین آبادی،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه: جیوه در اشکال مختلف خود توانایی ایجاد اثرات مضر بر روی ارگان های مختلف بدن به ویژه سیستم اعصاب مرکزی را دارد. هدف مطالعه حاضر، تعیین غلظت جیوه در هوای تنفسی و ادرار افراد مورد مواجهه با آن و هم چنین تعیین شیوع اختلالات عصبی-رفتاری محتمل بود.
روش کار: مطالعه مورد شاهدی حاضر بر روی کارکنان یکی از واحدهای صنعت نفت انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل 52 نفر از کارکنان بودند و 63 نفر هم به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. غلظت جیوه در هوا براساس روش NIOSH 6009 و غلظت جیوه در ادرار با روش طیف سنجی جذب اتمی بخار سرد اندازه گیری شد. اطلاعات دموگرافیک و علایم عصبی-رفتاری با استفاده از یک پرسش نامه خود گزارش دهی جمع آوری شد. آنالیز اطلاعات با آزمون های آماری ضریب هم بستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS v24 انجام شد.
یافته ها: غلظت جیوه در هوای تنفسی 0014/0±062/0 میلی گرم بر متر مکعب بود که از حدود توصیه شده NIOSH و ACGIH بیش تر بود. علاوه بر این اختلاف معنی داری بین غلظت ادراری جیوه در گروه مورد (01/13±73/37 میکروگرم بر گرم کراتنین) و شاهد(76/4 ± 93/5 میکروگرم بر گرم کراتنین) وجود داشت(036/0=p). براساس مدل رگرسیون لجستیک چند متغیره، رابطه معنی دار بین از دست دادن حافظه و اختلالات خواب با غلظت ادراری جیوه و از دست دادن حافظه، دمدمی مزاج بودن و ضعف عضلانی با غلظت جیوه در هوا یافت شد.
نتیجه گیری: غلظت جیوه در هوای تنفسی و بیومارکر ادراری آن در کارکنان واحد صنعتی مورد بررسی بالاتر از حدود مجاز توصیه شده بود. علاوه بر این غلظت جیوه در هوا و ادرار بر روی برخی از علایم عصبی-رفتاری تأثیر داشت.
محمد جواد جعفری، حسن اصیلیان مهابادی، غلام حیدر تیموری، محسن عطار، سهیلا خداکریم،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1397 )
چکیده
مقدمه: افراد شاغل در معادن روباز، غالباً در فصول گرم سال در معرض استرس گرمایی شدید قرار دارند. برای ارزیابی استرس گرمایی از شاخص های متعددی استفاده می شود که یکی از آن ها شاخص ناراحتی می باشد. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی شاخص گرمایی ناراحتی اصلاح شده و بررسی ارتباط استرس گرمایی موجود در محیط کاری با پارامترهای فیزیولوژیکی بدن کارگران معدن روباز می باشد.
روش کار: این مطالعه مقطعی بر روی 120 نفر نمونه مرد شاغل در یک معدن روباز در تابستان 1393 انجام گرفت. پارامترهای فیزیولوژیکی افراد شامل دمای عمقی، دمای پوست، ضربان قلب و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک براساس استاندارد ISO9886 اندازه گیری شد. متغیرهای محیطی در طول شیفت کاری و نیز به طور هم زمان با پارامترهای فیزیولوژیکی اندازه-گیری و ثبت شدند. شاخص های گرمایی ناراحتی اصلاح شده و دمای تر گویسان با استفاده از فرمول محاسبه گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS22 مورد تجزیه و تحلیل آماری انجام گرفت.
یافته ها: بر اساس معیار غربال گری شاخص ناراحتی، حدود 29 درصد افراد سطح متوسط، 68 درصد افراد سطح شدید و 5/2 درصد افراد سطح خیلی شدید مواجهه با استرس گرمایی را تجربه کردند و سطح سبک مواجهه با استرس گرمایی در افراد مشاهده نشد. شاخص ناراحتی با شاخص استاندارد ایزو ارتباط معناداری نشان داد. هم چنین بین شاخص ناراحتی و پارامترهای فیزیولوژیکی هم بستگی معناداری وجود داشت (001/0>P) و بیش ترین هم بستگی مربوط به دمای عمقی با مقدار 589/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: درصد بالایی از کارگران معدن بر اساس معیارهای شاخص MDI در معرض خطر استرس گرمایی قرار داشتند، شاخص ناراحتی ارتباط متوسطی با پارامترهای فیزیولوژیکی کارگران معدن روباز داشت و با شاخص استاندارد WBGT ارتباط قابل قبولی نشان داد.
میلاد عباسی، پروین نصیری، رقیه جعفری تالارپشتی، سید محمدرضا تقوی، سعید اعرابی، روح اله فلاح مدواری، محمد حسین ابراهیمی، مریم قلع جهی،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1397 )
چکیده
مقدمه: مواجهه شغلی مزمن با صدا ممکن است یک عامل خطرزا برای بیماری قلبی عروقی در کارگران باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط مواجهه و آزردگی صوتی با کلسترول، تری گلیسیرید و فشار خون در کارگران صنایع نساجی انجام گردید.
روش کار: این مطالعه مقطعی در 220 نفر ازکارکنان مجموعه صنایع نساجی شهر سوادکوه در سال 1396 انجام گردید. جهت دست یابی به اهداف مطالعه ابتدا تراز معادل صوت 8 ساعته و تراز تجمعی افراد اندازه گیری و محاسبه گردید. افراد براساس میزان مواجهه به گروه های مواجهه و کنترل تقسیم شدند. در ادامه میزان فشار خون افراد اندازه گیری و نمونه های خون افراد جهت تعیین مقادیر کلسترول و تری گلیسیرید به آزمایش گاه منتقل شد. از پرسش نامه آزردگی صوتی ایزو 15666 و پرسش نامه اطلاعات زمینه و دموگرافیگ جهت گردآوری سایر اطلاعات استفاده شد. در ادامه با استفاده از SPSS 20 از آزمون های تی زوجی، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره ارتباط بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: با توجه به معیارهای ورود و خروج 159 نفر در این مطالعه شرکت کردند که 83 نفر دارای مواجهه صوتی 85 دسی بل و بالاتر و 76 فرد باقی مانده دارای مواجهه صوتی کم تر از 85 دسی بل بودند. نتایج نشان داد که میانگین فشار خون و کلسترول در گروه شاهد و مورد اختلاف معنی داری داشت (0.05>P-value). براساس نتایج رگرسیون چند متغیره، مواجهه صوتی، مواجهه تجمعی با صدا و آزردگی صوتی اثر معنی داری بر فشار خون داشتند (0.001>P-value) و کلسترول نیز به طور معنی داری متاثر از مواجهه صوتی و آزردگی صوتی بود (0.005>P-value).
نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، می توان صدا را به عنوان یکی از عوامل خطرزای بیماری های قلبی و عروقی برای کارگران در نظر گرفت. در واقع صدای با تراز بالا به طور مستقیم بر کلسترول و فشار خون اثر می گذارد و یا این که به طور غیر مستقیم و از طریق ایجاد آزردگی صوتی به عنوان یک میانجی اثر خود را اعمال می کند. لذا انجام یک مطالعه کوهورت کنترل شده جهت بررسی تعامل تمامی متغیرهای مورد مطالعه ضروری به نظر می رسد
بهمن پور حسن، فریده گلبابایی، محمدرضا پورمند، سمیه فرهنگ دهقان، انسیه ماسوریان،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1397 )
چکیده
مقدمه: هوا در محیطهای بسته دارای انواع گستردهای از میکروارگانیسمها مانند باکتریها، قارچها و ویروسها است که برخی از آنها میتوانند سلامتی انسان را تحت تأثیر قرار دهند. فیلتراسیون یکی از متداولترین روشها برای حذف میکروارگانیسمها در نظر گرفته میشود. هدف از این مطالعه بررسی عمل کرد فیلترهای ساده و فوتوکاتالیتیکی هپا در سرعتهای سطحی متفاوت و شدتهای مختلف منبع نوری لامپ UVC در کاهش میکروارگانیسمهای هوابرد میباشد.
روش کار: این پس از نصب فیلترهای معمولی و فوتوکاتالیتیک هپا در بستر تست، سوسپانسیون باکتریهای استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس و باسیلوس سوبتیلیس با غلظت CFU/ml 107 توسط نبولایزر به داخل کانال بستر تست اسپری شدند. نمونهبرداری از میکروارگانیسمهای نفوذی از فیلترها با استفاده از روش 0800 NIOSH و در دمای هوای ℃ 3±22، رطوبت نسبی 5±35% و سرعت جریان مختلف هوا (m/s 1/0 و m/s 3/0)
و شدت تابش متفاوت UVC (mW/cm2 1، mW/cm2 8/1 و حالت عدم تابش پرتو) در مدت زمان 30 دقیقه صورت گرفت. تراکم میکروارگانیسمهای نفوذی از فیلترها برحسب CFU/m3 تعیین گردید.
یافته ها: میان میزان نفوذ میکروارگانیسمها در حالت عدم تابش بین دو فیلتر معمولی و فوتوکاتالیتیک هپا اختلاف چشم گیری وجود نداشت (05/0
P). علاوه بر این، مقایسه فیلترها در حالتهای تابش mW/cm2 1 و mW/cm2 8/1 نسبت به هم از لحاظ آماری رابطه معنیداری را نشان داد (05/0>P). هم چنین تابش UVC با شدت mW/cm2 8/1 در مقایسه با شدت mW/cm2 1 باعث کاهش بیش تر نفوذ باکتریها از هر دو نوع فیلتر شده که این اختلاف از لحاظ آماری معنیدار میباشد (05/0>P). با افزایش سرعت سطحی از m/s 1/0 به m/s3/0 تحت تابش UVC با شدت mW/cm2 1، mW/cm2 8/1 و هم چنین در حالت عدم تابش UVC در هر دو نوع فیلتر هپا میزان نفوذ باکتریها به طور قابل توجهی افزایش یافت (05/0>P).
نتیجه گیری: فوتوکاتالیتیکی کردن فیلترهای هپا و افزایش شدت تابش پرتو UVC به خصوص در سرعتهای سطحی پایینتر باعث تأثیر مثبت چشم گیری در کاهش میکروارگانیسمهای هوابرد و افزایش راندمان فیلترهای هپا میشود.
مرتضی چراغی، بابک امیدوار، علی اکبر اسلامی بلده، حمیدرضا جعفری، علی محمد یونسی،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1397 )
چکیده
مقدمه: ارزیابی ریسک از اصلی ترین ابزارها در مدیریت ایمنی شناخته می شود که با ایجاد بستر اطلاعاتی مناسب، مدیران ایمنی را در انتخاب بهتر اقدامات اصلاحی یاری می نماید. هدف از این مطالعه انتخاب اقدامات اصلاحی بهینه از بین اقدامات پیشنهادی توسط کارشناسان با توجه به در نظر گرفتن الزامات استانداردها و هم چنین محدودیت هایی از جمله هزینه بر اساس مدلسازی ریاضی می باشد.
روش کار: در این مطالعه مدلی برای انتخاب بهینه اقدامات اصلاحی ارایه شده است که بر طبق آن اقدامات اصلاحی بر اساس اهداف (افزایش میزان کاهش ریسک) و محدودیت های موجود از جمله هزینه و سطح ریسک قابل قبول سازمان انتخاب می گردد. با توجه به گستردگی تعداد جوابهای مساله و استفاده متغیرهای دودویی در مساله، برای حل مساله از الگوریتم ژنتیک استفاده شد.
یافته ها: برای نشان دادن توان مندی این روش در یک صنعت تولید برق تعداد 40 خطر شناسایی شده و مقدار ریسک آن ها تخمین زده شد، سپس برای هر کدام از آن خطرات، اقدامات اصلاحی ممکن تعیین گردید. با استفاده از مدل پیشنهادی، اقدامات اصلاحی به صورت بهینه انتخاب گردید که با کم ترین هزینه ممکن کلیه ریسک ها به زیر سطح ریسک قابل قبول سازمان تقلیل یافتند.
نتیجه گیری: در این مطالعه نشان داده شد که انتخاب اقدامات اصلاحی با استفاده از مدل سازی ریاضی انتخابی مناسب، با دقت بالا در کم ترین زمان حاصل می گردد. این روش به عنوان روشی جایگزین روش های کیفی و مبتنی بر نظر کارشناسان پیشنهاد می گردد.
علی توکلی کاشانی، محمدمهدی بشارتی، امین رادمرد،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1397 )
چکیده
مقدمه: بررسی میزان تاثیر متغیرهای دموگرافیک و نیز شرایط کاری رانندگان اتوبوس بر رفتار و عمل کرد ترافیکی آن ها، علاوه بر سلامتی خودِ راننده، برای حفظ جان مسافرین نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه برخی متغیرهای دموگرافیک و نیز مشخصه های زمانی شیفت کاری، بر رفتارهای مرتبط با «شناسایی خطرات»، «آرامش حین رانندگی»، «خستگی» و «هیجان طلبی» در میان رانندگان اتوبوس برون شهری می باشد.
روش کار: این پژوهش از دسته مطالعات تحلیلی-مقطعی می باشد. نمونه تصادفی مورد استفاده در این پژوهش، شامل 321 راننده اتوبوس از پایانههای مسافربری برون شهری تهران می باشد. در این مطالعه، از پرسش نامه BDRI به عنوان ابزار گردآوری داده و از ضریب هم بستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی به عنوان ابزارهای تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته ها: درمجموع، سن، سابقه رانندگی و نیز مدت زمان استراحت راننده هم بستگی مثبتی با خستگی و هیجان طلبی کم تر و آرامش بیش تر حین رانندگی دارد. رانندگانی که عمر وسیله نقلیه آن ها بیش تر بوده، وضعیت نامطلوب تری در شاخص های شناسایی خطرات، آرامش حین رانندگی و خستگی داشته اند. وضعیت تاهل و سیگاری بودن راننده رابطه معناداری با خستگی و آرامش حین رانندگی نشان داد. به علاوه، وضعیت راننده های با تحصیلات دانش گاهی، در هر چهار عامل، به طور معناداری بدتر از سایر راننده ها می باشد. رانندگانی که در مسیرهای کوهستانی تردد می کنند، در هر دو عامل شناسایی خطرات و خستگی، وضعیت نامطلوب تری نسبت به سایر رانندگان داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به تاثیرگذاری سن راننده و سابقه رانندگی بر خستگی، هیجان طلبی و آرامش حین رانندگی، به نظر می رسد برگزاری دوره های آموزشی متناسب با گروه های مختلف سنی رانندگان برای افزایش آگاهی آنان درمورد نحوه مدیریت این عوامل بتواند به بهبود وضعیت رانندگان در این شاخص ها کمک کند. به علاوه، باتوجه به تاثیرگذاری زمان استراحت و نیز نوع مسیر تردد بر خستگی و توانایی راننده اتوبوس در شناسایی خطرات، لازم است قوانین مناسبی برای کاهش تاثیر این عوامل بر عمل کرد رانندگان تصویب گردد
محمد جواد جعفری، نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی، سهیلا خدا کریم،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه: راهبری قطار به دلیل نیاز مداوم به پایش محیط پیرامون، مشاهده، تشخیص و تفکیک علایم موجود در اتاقک قطار، یکی از پرمطالبهترین مشاغل فکری به شمار میرود. هدف این مطالعه ارزیابی بارکار فکری راهبران قطار با استفاده از شاخصهای ضربان قلب و تغییرات ضربان قلب است.
روش کار: در این مطالعه تجربی، بارکار فکری ۱۲ نفر از راهبران آموزشدیده متروی تهران در دو تراز مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور با استفاده از سناریوهای گوناگون کاری راهبران قطار در شبیهساز مترو، دو سطح مختلف مطالبه فکری ایجاد شد. شاخصهای ضربان قلب و تغییرات ضربان قلب با استفاده از دستگاه ECG ثبت و تحلیل شد.
یافتهها: برخی از شاخصهای تغییرات ضربان قلب شامل SDNNIX (01/0=p-value)، RMSSD (00/0=p-value)، %PNN50 (01/0=p-value)، SDNN (07/0=p-value) و LF/HF (04/0=p-value) در عملیات عادی نسبت عملیات غیرعادی کاهش معناداری داشتهاند.
نتیجهگیری: شاخصهای تغییرات ضربان قلب (SDNN ,SDNNIX ,RMSSD , %PNN50 و LF/HF) به تغییرات بارکار فکری در راهبری قطار مترو حساس بودند. بنابراین، تغییرات ضربان قلب بهعنوان شاخص بارکار فکری راهبران قطار مترو پیشنهاد میشود.
داوود محمودی، سید شمس الدین علیزاده، یحیی رسول زاده، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه: برای صنایع و سازمان ها فجایع، حوادث و بحران ها مسایل پیچیده و بحث برانگیز می باشند. انعطاف پذیری سازمانی یک هدف مؤثری است که به طور مداوم به عمل کرد سازمان در طول کسب و کار، فجایع و موقعیت های بحرانی کمک می کند. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی روایی و پایایی پرسش نامه انعطاف پذیری سازمانی در مواجهه با حوادث بزرگ انجام گرفت.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است. ابتدا مفهوم انعطاف پذیری سازمانی و ابعاد آن برای بررسی مشخص شد. سپس برای بررسی روایی محتوایی، پرسش نامه طراحی شده در اختیار اعضای پانل خبرگان قرار گرفته و براساس نظرات اعلام شده، شاخص روایی محتوایی (CVI) و نسبت روایی محتوایی (CVR) محاسبه گردید. پایایی پرسش نامه نیز بعد از تکمیل آن توسط 272 نفر از کارکنان صنایع مورد مطالعه تعیین گردید.
یافته ها: میزان شاخص CVR در تمامی گویه ها از مقدار استاندارد (50/0) بالاتر بود. هم چنین تمامی حیطه های پرسش نامه به جز حیطه مسوولیت پذیری دارای CVI بالاتر از 90/0 بودند. ضریب آلفای کرونباخ برای همه ابعاد پرسش نامه به جز بعد مسوولیت پذیری، بالاتر از مقدار قابل قبول (70/0) بوده و این ضریب برای کل پرسش نامه نیز 967/0 به دست آمد که نشان دهنده عالی بودن این شاخص در مطالعه می باشد.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان داد که پرسش نامه انعطاف پذیری سازمانی در مواجهه با حوادث بزرگ دارای روایی و پایایی قابل قبول بوده و برای بررسی انعطاف پذیری سازمانی در سازمان ها، می توان به عنوان یک ابزار جامع، قوی و قابل اعتماد از آن استفاده کرد
آمنه فیاضی، مصطفی پویا کیان، محمد جواد جعفری، سهیلا خداکریم،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: تغییر سیستم طبقه بندی و برچسب گذاری مواد شیمیایی هر کشور به سیستم جهانی طبقه بندی و برچسب-گذاری مواد شیمیایی(GHS)، مزایایی را برای صنایع کشورها، کارگران و عموم مردم به دنبال خواهد داشت. افزایش آگاهی از خطرات مواد شیمیایی، بهبود کاربرد ایمن، کاهش حوادث شیمیایی و همچنین فراهم آوری شرایط بهتر جهت واکنش در شرایط اضطراری حوادث شیمیایی از مهم ترین مزایای GHS می باشد. این مطالعه با هدف ساخت ابزاری در رابطه با سنجش میزان آگاهی کارکنان مرتبط با مواد شیمیایی از GHS و سنجش وضعیت موجود، انجام شد.
روش کار: با بررسی متون، راهنمای GHS، منابع موجود و همفکری متخصصان دو پرسشنامه سنجش سطح آگاهی کارکنان مرتبط با مواد شیمیایی و بررسی وضعیت موجود تهیه و تدوین شد. دو پرسشنامه طراحی شده شامل اطلاعات فردی، سوالات چندگزینه ای و سوالات مربوط به اشکال و علائم ایمنی بود. سنجش روایی صوری و محتوایی با استفاده از پانل خبرگان انجام شد. روایی صوری، نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا(CVI) برای هر پرسش محاسبه شد.
یافته ها: شفافیت کلی پرسشنامه سنجش سطح آگاهی(پرسشنامه شماره 1) 87/0، تناسب کلی آن 0.91 و همچنین سادگی کلی 0.77، محاسبه گردید. در نهایت میانگین شاخص روایی محتوا 0.85و میانگین نسبت روایی محتوا برابر با 0.85 به دست آمد. شفافیت کلی پرسشنامه سنجش وضعیت موجود(پرسشنامه شماره2) 92/0، تناسب کلی آن 0.89 و سادگی کلی 0.93، محاسبه گردید. میانگین شاخص روایی محتوا 0.92 و میانگین نسبت روایی محتوا برابر با 0.81 به دست آمد.
نتیجه گیری: دو پرسشنامهی سنجش سطح آگاهی کارکنان مرتبط با مواد شیمیایی و پرسشنامه سنجش وضعیت موجود از GHS، به عنوان ابزاری معتبرشناسایی شد و استفاده از آن در مطالعات آینده از اعتبار کافی برخوردار است.
محمود مدیری، محمد دشتی شیرامین، حامد کریمی شیرازی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: امروزه ارتقاء و بهبود عمل کرد ایمنی برای کنترل و پیش گیری از حوادث در صنایع یک امر ضروری و مهم محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر کمک به نیروگاه سیکل ترکیبی برای شناسایی و اولویت بندی عوامل اثرگذار در تقویت ایمنی به منظور کاهش ریسک ها و بهبود عمل کرد می باشد.
روش کار: در این تحقیق توصیفی-تحلیلی، عوامل اثرگذار در سه دسته انسانی، تجهیزات و مدیریتی و 14زیرعامل به روش دلفی فازی توسط نظرات خبرگان بومی سازی و انتخاب شدند. سپس از روش دیمتل فازی برای تعیین روابط، شدت اثرگذاری و اثرپذیری عوامل و از روش فرآیند تحلیل شبکه ی برای وزن دهی و اولویت بندی عوامل استفاده شد.
یافته ها: یافته های روش دیمتل فازی نشان داد که عوامل «مدیریتی»، «تجهیزات» و «عوامل انسانی» به ترتیب در بهبود عمل کرد ایمنی تأثیرگذار هستند. «عوامل مدیریتی» تأثیرگذارترین و «عوامل انسانی» تأثیرپذیرترین عامل می باشند. بر اساس نتایج روش فرآیند تحلیل شبکه ی فازی، «عوامل انسانی» اولویت اول را در بین عوامل اصلی دارد و زیرعوامل «انگیزش کارکنان»، «سیستم کنترل و پیش گیری»، «روحیه ی کار تیمی»، «مهارت های فردی» و «تجهیزات حفاظت فردی» با توجه به نزدیکی اوزان به ترتیب اولویت اول تا پنجم را کسب کردند.
نتیجه گیری: «عوامل انسانی» تأثیرپذیرترین عامل و مشکل اصلی سازمان است که توسط تأثیرگذارترین عامل «عوامل مدیریتی» بهبود می یابد. موفقیت یا عدم موفقیت در عمل کرد ایمنی نیروگاه وابسته به مدیریت بهتر «عوامل انسانی» می باشد و مدیران برای بهبود عمل کرد ایمنی نیاز به ایجاد انگیزش کارکنان دارند.
حسین مروی میلان، ایرج محبی، حمیدرضا خلخالی، محمد حاج آقازاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: بار کار فیزیکی یکی از عوامل خطر اصلی ایجاد کننده اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارگران ساختمان سازی می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان شیوع علایم اختلالات اسکلتی - عضلانی و رابطه آن با ویژگی های دموگرافیک و شاخص بار کار فیزیکی در کارگران ساختمان سازی انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی - مقطعی بود که در آن 162 نفر از کارگران ساختمان سازی (آرماتوربندی (۷۵ نفر) و آجرچینی (۸۷ نفر)) شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه پرسش نامههای اختلالات اسکلتی- عضلانی نوردیکو بار کار فیزیکی بودند. در تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون های مجذور کای و رگرسیون لجستیک با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 21استفاده شد.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار سن و سابقه کار کارگران ساختمان سازی به ترتیب۸/۴±۳۴/۶ و ۶/۸±۱۱/۲ سال بود. بیش ترین شیوع علایم اختلالات اسکلتی - عضلانی در نواحی فوقانی پشت(۵۷/۴٪)،تحتانی پشت (۳۵/۸٪) و گردن (۳۰/۲٪)بود. در تحلیل تک متغیره علایم اسکلتی - عضلانی نواحی شانه ها، کمر، پاها، زانوها وران ها با شاخص بار کار فیزیکی وناحیه پشت با سن، سابقه کاری و ساعت کاری رابطه معنی داری داشتند (05/0>P). بر اساس تحلیل رگرسیون لجستیک با افزایش شاخص بار کار فیزیکی به بیش تر از صدک 90 ام شانس ابتلا به اختلال در کمر، زانوها و پاها و هم چنین با افزایش ساعت کاری به بیش تر از 8 ساعت،شانس ابتلا به اختلال کمر و پاها به میزان قابل توجهی افزایش یافت.
نتیجه گیری: شیوع علایم اختلالات اسکلتی - عضلانی در کارگران ساختمان سازی مورد مطالعه بالا بود. بسیاری از علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی با شاخص بار کار فیزیکی ارتباط معنی داری داشتند. بنابراین شاخص بار کار فیزیکی می تواند به منظور شناسایی مشاغل ساختمان سازی دارای ریسک اختلالات اسکلتی استفاده شود. پیشنهاد می گردد جهت کاهش علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارگران ساختمان سازی ، منابع بار کار فیزیکی مانند حمل مواد سنگین و پوسچر های کاری نامطلوب کاهش یابد و از انجام کار طولانی تر از 8 ساعت پرهیز شود.
جلیل نظری، محمد دشتی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: حوادث شغلی علاوه بر آسیب های جسمی، روانی و زیان های اقتصادی، می تواند تاثیرات فاجعه آمیزی بر کیفیت کاری و زندگی کارگران بگذارد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر حوادث شغلی بر کیفیت زندگی کاری و ابعاد آن در شاغلین یک شرکت فولاد سازی طراحی و انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت مورد و شاهد در شرکت تولید فولاد در بین 100 نفر از کارگرانی که در بازه زمانی1390-1384 دچار حادثه شده بودند (مورد) با 100 نفر کارگر بدون سابقه حادثه (شاهد) از خطوط تولید پس از همسان-سازی از نظر متغیرهای مخدوش کننده از قبیل سن، سابقه کار، سطح درآمد و ... اجرا شد. داده های مطالعه به وسیله پرسش نامه ای مشتمل بر پرسش نامه کیفیت زندگی کاری NIOSH ، جمع آوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های t-test وχ2 آنالیز شد.
یافته ها: براساس نتایج مطالعه، میانگین نمره کیفیت زندگیکاری گروه مورد (3/2±5/49) و شاهد (3/2±9/47) اختلاف آماری شدیداً معناداری داشت (p<0.001). هم چنین وقوع حوادث شغلی بعد از ابعاد هشت گانه کیفیت زندگی را به صورت معناداری تحت تاثیر قرار داده، ولیکن بیش ترین و کم ترین تاثیر را به ترتیب بر روی ابعاد ارگونومی و ایمنی و ساعات کار و زندگی داشت.
نتیجه گیری: از یافته های مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که حوادث شغلی یک فاکتور تاثیرگذار بر کیفیت زندگی کاری شاغلین می باشد. بنابراین از بهبود کیفیت زندگی کاری می توان به عنوان یک ابزار موثر در افزایش رضایت مندی شغلی، بهبود کارایی و بهره وری سازمانی شاغلین و پیش گیری از وقوع حوادث استفاده کرد.