223 نتیجه برای محمد
روح اله قاسمی، فریده گلبابایی، محمد جواد جعفری، محمدرضا پورمند، ساسان رضایی، رامین نبی زاده، انسیه ماسوریان،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه: امروزه آلودگی هوا به عنوان موضوع مهم محیطی و بهداشتی مطرح است. فرآیندهای کنترلی بیولوژیکی به دلیل دوام، صرفه اقتصادی و دوست دار محیط زیست توانستند جایگزین مناسبی برای روش های فیزیکوشیمیایی شوند. فناوری بیولوژیکی برمبنای فعالیت میکروارگانیسم ها قراردارد. در این مطالعه، قابلیت باکتری سودوموناز پوتیدا و قارچ پلاروتوس استراتوس در تصفیه جریان گازی آلوده حاوی تولوئن و تجزیه بیولوژیکی آن تحت شرایط عملیاتی مشابه مورد مقایسه قرار گرفت.
روش کار: بدین منظور، یک بیوفیلتر شامل دو ستون موازی در مقیاس آزمایش گاهی طراحی و ساخته شد و آزمایشات در این دو ستون برمبنای اندازه گیری کارایی حذف، ظرفیت حذف و افت فشار صورت گرفت، به گونه ای که در یکی از ستون ها باکتری و در دیگری قارچ تلقیح شد.
یافته ها: آزمایشات مربوط به باکتری 20 روز و آزمایشات مربوط به قارچ 14 روز به طول انجامید. میزان بار ورودی برای بیوفیلتر باکتریایی و برای بیوفیلتر قارچ به ترتیب عبارت از i 11.65±2.26 g/m3.h و 11.94±2.56 بودند. نتایج نشان داد بیوفیلتر قارچی ظرفیت حذف بالاتری را نسبت به بیوفیلتر باکتریایی دارد (9.65±3.53 دربرابر g/m3.h ر 9.18±2.6)، هرچند، افت فشار نیز در بیوفیلتر قارچی بالاتر از بیوفیلتر باکتریایی بود (1.1±0.32 دربرابر mm water ر1±0.28).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده بیوفیلتراسیون قارچی در حذف تولوئن از جریان هوا کاراتر می باشد.
صفورا کریمی، ایرج محمدفام، مصطفی میرزایی علی آبادی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه: امروزه یکی از دلایل اصلی بروز حوادث در صنایع، خطای انسانی است. از جمله ویژگی های مهم صنایع امروزی، کنترل دقیق اغلب اجزای اصلی صنعت از طریق اتاق های کنترل مرکزی است. به همین دلیل بروز خطا توسط کارکنان اتاق های کنترل می تواند فاجعه بار باشد. مطالعه ی حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی در اتاق کنترل یکی از صنایع پتروشیمی به انجام رسید.
روش کار: مطالعه حاضر، یک پژوهش مورد پژوهی توصیفی- تحلیلی می باشد که در اتاق کنترل یکی از صنایع پتروشـیمی اجرا گردید. در این پژوهش ابتدا وظایف شغلی موجود در اتاق کنترل اصلی با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی تحلیل شد. سپس با اسـتفاده از روش CREAM گسترده ضمن شناسایی خطاهای انسانی، کنترل های محتمل کاربر و خطاهای احتمالی شناختی برای وظایف شغلی تعیین و ارزیابی شد. سپس اطلاعات وارد شبکه بیزین گردیده و مدل سازی صورت گرفت، در نهایت میزان رخداد خطای انسانی محاسبه شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد بیش ترین سبک کنترلی برای بردمن و بردمن ارشد به دست آمده از شبکه بیزین به ترتیب، کنترل استراتژیک و اتفاقی با احتمال خطای انسانی 136/0 و 171/0 می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در بخش مدل سازی، می توان مدل سازی در شبکه بیزین را به عنوان مدلی با دقت و سرعت پردازش بالا در مدل سازی مسایل خطای انسانی و مسایلی با پارامترهای ورودی زیاد تاثیرگذار بر روی پارامتر خروجی، پیشنهاد نمود.
اسماعیل جوادی، جمشید یزدانی چراتی، محمود محمدیان،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه: یکی از آلاینده های مضر در محیط های داخلی، ذرات معلق در هوا هستند که در این بین ذرات با قطر کوچک تر از 5/2 میکرون بسیار خطرناک بوده و منجر به بیماری های ریوی و سرطان می گردد. در مطالعه حاضر به بررسی غلظت ذرات PM2.5 در هوای فروشگاه های تهیه غذای آماده و محاسبه ریسک سرطان زایی این ذرات در کارگران مواجهه یافته پرداخته شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی تمامی 132 فروشگاه تهیه غذای آماده شهرساری وارد مطالعه شدند. اندازه گیری ذرات PM2.5 در هوا توسط دستگاه کالیبره شده قرائت مستقیم GRIMM-monitor صورت گرفت. داده های به دست آمده توسط نرم افزاهای SPSS16 و Prism6 با استفاده از آزمون های تی، هم بستگی پیرسون و آمار توصیفی آنالیز شد. نهایتاً ریسک سرطان زایی ذرات برای کارگران مواجهه یافته با استفاده از روابط توصیه شده در روش EPA محاسبه گردید.
یافته ها: میانگین غلظت ذرات PM2.5 در داخل فروشگاه ها (µg/m3 5/308) به طور معنی داری بیش تر از غلظت آن در هوای بیرون (98µg/m3/121) بود. بیش ترین هم بستگی میان غلظت ذرات داخل با استعمال سیگار (366/0) و تهویه موضعی (384/0-) به دست آمد. غلظت ذرات معلق در داخل و خارج فروشگاه ها به ترتیب 8/8 و 3/4 برابر حد مجاز EPA بود. ریسک سرطان زایی در نبود پخت و پز برابر 6/5 در 100هزار نفر بوده و در هنگام پخت و پز این ریسک 5/3 برابر افزایش یافته و به 97/1 در 10 هزار نفر رسیده است.
نتیجه گیری: موثرترین منبع در افزایش غلطت ذرات در هوای فروشگاه ها، ذرات منتشره از فرآیند پخت و پز می باشد. تراکم ذرات PM2.5 در داخل و خارج فروشگاه ها بسیار بالاتر از حد مجاز EPA است. هم چنین ریسک سرطان برای کارکنان غیرقابل قبول می باشد که نیازمند راه کارهای اساسی برای کنترل آلودگی در منبع تولید آن می باشد.
مجتبی ذکایی، محسن فلاحتی، هادی اسدی، مسعود رفیعی، محمد نجفی، اعظم بیابانی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
مقدمه: در سراسر دنیا تلاش های بسیاری انجام می شود تا ابزارهای مناسبی برای تحقق توسعه پایدار شهری و دست یابی به یک شهر پایدار انتخاب و به کار گرفته شود. استقرار سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE-MS)،
یکی از ابزارهای تحقق توسعه پایدار شهری است. سنجش عمل کرد یک سازمان در حوزه HSE پیش نیازی برای بهبود مستمر می باشد که روح سیستم های مدیریتی جدید HSE است. لذا هدف اصلی از انجام این پژوهش ارایه یک الگوی کاربردی جهت رتبه بندی کمی مناطق مختلف شهرداری تهران از لحاظ عمل کرد HSE با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه می باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-کاربردی، پس از تعیین محورهای عمل کردی و شاخص های ارزیابی عمل کرد مربوط به هر یک از آن ها (29 محور عمل کردی و 154 شاخص ارزیابی عمل کرد) از طریق طراحی پرسش نامه و بر اساس نظرات گروه خبرگان، وزن محورها و شاخص های عمل کردی با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مشخص شد.
یافته ها: در این مطالعه محورهای عمل کردی فرآیند محور HSE نسبت به محورهای نتیجه محور HSE ارزش وزنی بالاتری را به خود اختصاص داد. در محورهای عمل کردی فرآیند محور HSE، محورهای عمل کردی«تعهد و رهبری» و «شناسنامه HSE مشاغل»، در محورهای عمل کردی نتیجه محور HSE، محورهای عمل کردی «ایمنی» و «بهداشت» و در محورهای عمل کردی مدیریت شهری، محورهای عمل کردی«پایداری اقتصادی» و «معماری و شهرسازی» به ترتیب بالاترین و پایین ترین ارزش وزنی را کسب نمودند.
نتیجه گیری: نتایج ارزیابی و اعتبارسنجی شاخص ها و محورهای عمل کردی منتخب نشان داد که در طراحی و تعیین مدل ارزیابی عمل کرد HSE شهرداری ها، علاوه بر محورها و شاخص های حوزه HSE، فاکتورهای تاثیر گذار بر مدیریت شهری می تواند تاثیر چشم گیری بر عمل کرد شهرداری ها در حوزه HSE داشته باشد.
سمیه فرهنگ دهقان، فریده گل بابایی، اصغر صدیق زاده، حمزه محمدی،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1398 )
چکیده
مقدمه: باوجود اقبال روز افزون کاربرد فیلترهای نانولیفی برای تصفیه آلایندههای ذرهای از جریان هوا، مطالعات کم تری به بحث در خصوص امکان سنجی کاربرد آن ها در حذف آلایندههای گازی پرداخته است، درحالی که در اکثر محیط های کاری هر دو شکل آلاینده وجود دارد. تولوئن مادهای سمی و موتاژنیک میباشد و مواجهه مزمن با غلظتهای پایین آن ممکن است باعث طیف وسیعی از اثرات سوء سلامتی بر افراد در معرض مواجهه شود. مطالعه حاضر با هدف تولید نانوالیاف پلیمری بر پایه نانولوله کربنی تک جداره از طریق روش الکتروریسی و پردازش سطح آن با پلاسمای سرد و هم چنین ارزیابی عمل کرد آن در حذف گاز تولوئن انجام گرفت.
روش کار: لایههای نانولیفی توسط فرآیند الکتروریسی از محلول الکتروریسی شامل پلیمر پلی آکریلونیتریل (PAN) و نانولوله کربنی تک جداره (SWNT) به نسبت ترکیبی 1:99 تحت شرایط عملیاتی ولتاژ کاربردی: 20 کیلوولت ، فاصله سوزن تا صفحه جمعآوری کننده: 10سانتی متر، میزان تزریق: 1 میلیلیتر بر ساعت، قطر سوزن: گیج 18 و سرعت چرخش درام 1000- 500 دور در دقیقه تولید شدند. سطح نانوالیاف تولیدی مورد پردازش پلاسما قرار گرفتند. دستگاه پلاسمای مورد استفاده با منبع تغذیه فرکانس رادیویی (13/56 مگاهرتز با توان 20 وات) ، گاز تشکیلدهنده آرگون و فشار عملیاتی 2/0 بود. شرایط آزمون نمونههای تولیدی برای حذف گاز تولوئن مطابق استاندارد ISO 10121-1:2014 آماده گردید که روش آزمون عمل کرد مدیاهای تصفیه هوا نوع فاز گازی را برای انواع مدیاهای صفحه تخت ارایه میدهد. به منظور اندازه گیری غلظت بخار تولوئن از دستگاه قرائت مستقیم Firstcheck مجهز به دتکتور PID استفاده گردید. مطالعات ریخت شناسی الیاف با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی انجام شد. طیف سنجی مادون قرمز- تبدیل فوریه (FTIR) به منظور شناسایی ترکیبات آلی و گروه های عاملی در نانوالیاف صورت گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از آنالیز تصاویر نشان داد که میانگین قطر الیاف 19/7±16/169 نانومتر و میانگین ضریب تغییرات آن 23/0 محاسبه گردید. ریخت شناسی الیاف، یکنواخت و دانه دار تعیین شد. میانگین ضخامت، درصد تخلخل و ضریب نفوذپذیری هوا مدیا به ترتیب 15/0 میلی متر،43 درصد و 75/5 دارسی مشخص گردید. میانگین درصد کارایی نانوالیاف PAN/SWNT پردازش شده با پلاسما در حذف گاز تولوئن 98 درصد و میانگین افت فشار آن ها حدود 100 پاسکال به دست آمد. طیف FTIR مدیای آزمون نشان داد که پیکهای ظاهر شده در طول موجهای معین مربوط به ارتعاش گروههای آلیفاتیک C-H باندهای C-C و C=O مربوط به پلیمر PAN و نانولوله کربنی میباشد.
نتیجه گیری: حذف گاز تولوئن از طریق ساخت نانوالیاف هیبریدی PAN و SWNT پردازش شده با پلاسما محقق شد. نانوالیافی با مشخصات ریخت شناسی یکنواخت تولید شدند و کارایی حذف مناسب و افت فشار پایین از خود نشان دادند.
سمانه سالاری، مریم فرخ زاد، آرش خلیلی، ایرج محمد فام،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1398 )
چکیده
مقدمه: امروزه حوادث یکی از ریسک فاکتورهای مهم انسانی و اقتصادی کشورها محسوب می شود. علت ماشه ای اغلب حوادث، خطاهای انسانی می باشد. در بخش درمان، بروز خطاهای انسانی به صدمه و مرگ و میر بیماران و خدشه دار شدن کادر و مراکز درمانی منجر می گردد. این خطاها می توانند در حوزه تشخیص، تجویز دارو، درمان و هم چنین استفاده از دستگاه ها و تجهیزات درمانی بروز پیدا کنند. به همین دلیل شناسایی، ارزیابی و مدیریت خطاهای انسانی در این بخش از اهمیت بحرانی برخوردار است. هدف اصلی این مطالعه شناسایی و ارزیابی خطاهای کادر درمانی در استفاده از دستگاه ونتیلاتور در بخش نوزادان بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه نوع کیفی است که در سال 1396، با استفاده از روش «تجزیه و تحلیل پیش بینانه خطاها در استفاده» انجام شده است. داده های لازم در مورد دستگاه ونتیلاتور از طریق بررسی اسناد، مشاهده و مصاحبه با اپراتورها جمع آوری گردید. آنالیز وظایف با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی انجام شد. شناسایی انواع خطاهای احتمالی در شش دسته کلی خطاهای برنامه ریزی، عملی، بازبینی، بازیابی، ارتباطی و انتخاب صورت گرفت. تعیین علل بروز، امکان بازیابی و برآورد ریسک متناظر با خطاها با استفاده از توان مندی های روش تجزیه و تحلیل پیش بینانه خطا در استفاده انجام شد.
یافته ها: فراوان ترین خطای انسانی شناسایی شده از نوع خطا در عمل (7/72%) و کم ترین نوع خطا از نوع خطای ارتباطی (03/3 درصد) بود. بیش ترین خطاهای عمل، خطای فراموش کردن اجرای وظیفه و انجام اشتباه آن بود. مهم ترین علت خطاهای شناسایی شده از نوع سهو و لغزش (4/42%) و رفتار اشتباه مبتنی بر دانش (1/12 درصد) تعیین گردید. ردیابی 7/79 درصد از خطاهای شناسایی شده غیرمحتمل و دور از ذهن ارزیابی شد. پیامد 53/54 درصد خطاهای شناسایی شده از نوع فاجعه بار و شدید بود.
نتیجه گیری: باتوجه به این که ریسک حوادث درمانی از نوع غیرقابل قبول محسوب می شود، لازم است قبل از استفاده از هر نوع تجهیز جدید، انواع خطاهای احتمالی در هنگام استفاده از آن ها شناسایی شده و درجه ریسک هر خطا مشخص گردد. از آن جایی که اصلاح و یا جایگزینی تجهیزات خریداری شده در بخش های درمانی دشوار می باشد، ضرورت به کارگیری روش های مناسب و روزآمد شناسایی خطاهای انسانی در فازهای طراحی و خرید تجهیزات بیش از پیش مشخص می شود. در مورد خطاهای با سطح ریسک غیرقابل قبول ضروری است. با تعیین نوع و میزان عوامل دخیل در سطح ریسک های یاد شده، اقدامات پیشگیرانه مناسب طراحی و پیاده سازی می گردد.
حامد یارمحمدی، سید حسن نیک سیما، سودابه یارمحمدی، علیرضا خمر، حسین ماری اریاد، محسن پورصادقیان،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1398 )
چکیده
مقدمه: به هر گونه اختلال یا آسیب سیستم اسکلتی –عضلانی که ممکن است در اثر شغل به وجود آمده باشد یا به وسیله آن تشدید گردد، اختلالات اسکلتی عضلانی گفته می شود که یکی از دلایل مهم آسیب های شغلی و ناتوانی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه هستند. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان شیوع اختلالات اسکلتی - عضلانی در رانندگان جهت دست یابی به نتایجی کامل با قدرت آماری بالا، با استفاده از روش متاآنالیز انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر متاآنالیز و مرور سیستماتیک است که در این مطالعه مقالات از پایگاه های اطلاعاتی ملی و بین المللی ،Scientific Information Database (SID) ، Google Scholar ، Science Direct ،,Scopus PubMed (با استفاده از واژه MESH)، Pre Quest،, Iran MediX, SID, MedLib و با استفاده از واژه های کلیدی فارسی شامل شیوع، اسکلت-عضلانی رانندگان و هم چنین کلید واژه های انگلیسی شامل Prevalence، Musculoskeletal، Drivers استخراج گردید. بازه زمانی در انتخاب مقالات از سال 2000 تا 2017 بود. آنالیز داده ها با استفاده از متاآنالیز (مدل اثر تصادفی )انجام شد. جهت محاسبه عدم تجانس از شاخص های I2 و Q کوکران و هم چنین کلیه تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار STATA نسخه 14 استفاده گردید.
یافته ها: در نهایت 22 مقاله وارد مطالعه شدند. کل حجم نمونه مورد بررسی 7706 نفر با میانگین 350 نفر در هر مطالعه بود. میزان شیوع اختلالات اسکلتی - عضلانی در اندام های مختلف رانندگان به این ترتیب درگردن، شانه، مچ / دست و آرنج در این مطالعه به ترتیب 26.19٪ (با فاصله اطمینان14.30-38) ،18.07 ٪ (با فاصله اطمینان10.16-25.99) و 5.75٪( با فاصله اطمینان 3.22-8.27) بود. بیش ترین شیوع مربوط به اختلال ناحیه تحتانی کمر(41.63) با (فاصله اطمینان50.17-33.09) و کم ترین شیوع مربوط به اختلال آرنج (7.45) با (فاصله اطمینان9.43-5.46) بود. سطح معناداری 0.05 برای تحلیل در نظر گرفته شد.
نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان می دهد شیوع اختلالات اسکلتی – عضلانی ناشی از رانندگی در ناحیه کمری، گردنی و شانه در میان رانندگان در سطح بالایی قرار دارد. هم چنین با توجه به سطح بالای شیوع، افزایش شیوع این اختلالات در رانندگان پیش بینی می گردد.جهت کنترل و کاهش این اختلالات، طراحی مناسب صندلی و تجهیزات خودرو ها، انجام معاینات دوره های رانندگان، انجام ورزش مناسب و در نظر گرفتن زمان استراحت کافی نسبت به ساعات کاری در شبانه روز، پیشنهاد می شود. هم چنین برنامه های آموزش ارگونومی و بهداشت حرفه ای جهت کاهش ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با رانندگی توصیه می گردد.
معصومه صدری خانلو، محمدرضا منظم، کمال اعظم، علیرضا مرتضی پور، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1398 )
چکیده
مقدمه: نزدیک به یک سوم افراد در مشاغلی مشغول به کار هستند که استفاده از آوا، بخشی از کار آن ها محسوب می شود. معلمان به عنوان بزرگ ترین گروه کاربران حرفه ای آوا، در معرض خطر ابتلاء به اختلالات کلامی می باشند. هدف از این مطالعه، بررسی اختلالات کلامی و ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر آن در معلمان می باشد.
روش کار: این مطالعه مقطعی و توصیفی-تحلیلی در سال 1395 بر روی 73 معلم زن و مرد مقطع ابتدایی در شهرستان ساوه به روش نمونه گیری تصادفی انجام شد. پرسش نامه ی محقق ساخته ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر اختلالات کلامی با هدف شناسایی عوامل خطرساز، پرسش نامه ی( 30- Voice Handicap Index( VHI با هدف ارزیابی میزان اختلالات کلامی و پرسش نامه علایم با هدف بررسی شکایات کلامی در اختیار معلمان قرار گرفت که در مطالعات گذشته روایی و پایایی آن مورد تایید واقع شده بود. سپس داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی تست و مجذورکای در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: پایایی پرسش نامه ی محقق ساخته ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر اختلالات کلامی با محاسبه آلفای کرونباخ (736/0) تایید و روایی آن نیز با نظر کارشناسان در خصوص کفایت تعداد سوالات، عدم وجود ابهام و بررسی تناسب محتوایی، به اثبات رسید. براساس نتایج به دست آمده، در 55 درصد از معلمان مورد مطالعه، درجاتی از مشکلات کلامی مشاهده شد. هم چنین نتایج نشان داد میزان اختلالات کلامی در معلمان زن به مراتب بیش تر از معلمان مرد می باشد (001/0>p). اختلال در عمل کرد تارهای صوتی و سابقه آلرژی به عنوان ریسک فاکتورهای عمومی، استفاده از ماژیک و سیستم تهویه فرسوده به عنوان ریسک فاکتورهای محیطی، استراحت کلامی ناکافی و استرس شغلی به عنوان ریسک فاکتورهای شغلی باعث افزایش مشکلات کلامی در معلمان شدند. از میان علایم مرتبط با اختلالات کلامی در معلمان مورد مطالعه خستگی کلامی(51 درصد) و گرفتگی صدا (37 درصد) در مقایسه با سایر علایم، شیوع بیش تری داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع اختلالات کلامی در نیمی از معلمان مورد مطالعه و تاثیر ریسک فاکتورهای مختلف عمومی، محیطی و شغلی نظیر سابقه آلرژی، اختلال در عمل کرد تارهای صوتی، ابزار تدریس، سیستم تهویه فرسوده، استراحت کلامی ناکافی و استرس شغلی بر افزایش اختلالات کلامی آن ها، شناخت عوامل خطرساز اختلالات کلامی به منظور کنترل آن ها در معلمان امری ضروری به نظر می رسد. هم چنین می توان نتیجه گیری نمود که معلمان و متولیان امر آموزش و پرورش با رعایت اصول ارگونومی و بهداشت شغلی می توانند از آوایی سالم بهره مند گردند.
طاهره اسکندری، ایرج محمدفام، مصطفی میرزایی علی آبادی،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
مقدمه: تحلیل ایمنی برای جلوگیری از وقایع ناخواسته که ممکن است باعث حوادث فاجعه بار شوند، ضروری است. ایمنی ایستگاه های CNG به علت قرارگیری در مناطق شهری و جلوگیری از بروز حوادث فاجعه بار شغلی و شهری و حفظ ایمنی پرسنل، اموال و محیط حائز اهمیت است. تحلیل وقوع رویدادها با به روز رسانی احتمال بروز آنها کلید تجزیه و تحلیل ایمنی پویا است. هدف مطالعه حاضر ارائه یک روش تحلیل ایمنی کامل، جامع و پویا در ایستگاه های CNG است.
روش کار: در این مطالعه، ابتدا جهت شناسایی خطرات واحد مورد مطالعه از روش تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن (FMEA) استفاده گردید. با استفاده از این روش عدد اولویت ریسک (RPN) مخاطرات شناسایی شده محاسبه گردید و خطر دارای بیشترین عدد اولویت ریسک به عنوان رویداد اصلی مورد مطالعه انتخاب شد. تحلیل علل اصلی در وقوع رویداد اصلی با استفاده از تکنیک تحلیل درخت خطا (FTA) انجام شد. سپس جهت تعیین علل موثر در بروز رویدا اصلی، نوع روابط احتمالی آنها و همچنین پویا سازی مدل FTA، از تحلیل درخت خطای بیزین شده استفاده گردید.
یافته ها: در فاز شناسایی خطرات، 16 تجهیز دارای خطر شناسایی گردید. سپس عدد اولویت ریسک برای تجهیزات شناسایی شده محاسبه گردید. نتایج نشان داد که سیستم توزیع کننده دارای بیشترین عدد اولویت ریسک است و به عنوان بحرانی ترین تجهیز شناسایی گردید. بنابراین نشت گاز از توزیع کننده (به عنوان رویداد اصلی) انتخاب گردید. سپس تحلیل نشت گاز توزیع کننده با استفاده از تحلیل درخت خطا، 56 علت اصلی را شناسایی کرد که شامل 17 رویداد میانی و 39 رویداد پایه ای می باشد. سپس مدل درخت خطای ساخته شده جهت پویاسازی به داخل شبکه بیزین انتقال یافت. نتایج تحلیل درخت خطای بیزین شده نشان داد که ترک و خوردگی شلنگ توزیع کننده مؤثرترین عامل در بروز رویداد اصلی تعیین شد. احتمال وقوع رویداد اصلی براساس تحلیل درخت خطا و درخت خطای بیزین شده به ترتیب 2-10× 67/9 و 2-10× 11/9 محاسبه شد.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر، کاربرد رویکردی جامع و پویا به منظور تحلیل ایمنی ایستگاه های CNG را نشان می دهد. نتیجه مطالعه نشان داد که با بکارگیری شبکه بیزین امکان تعیین نحوه روابط علل ایجاد کننده رویداد اصلی امکان پذیر می شود. این امر ارزیابی اثربخشی اقداملات پیشگیرانه قبل از بگارگیری آنها را فراهم می سازد. همچنین نتایج مطالعه نشان می دهد که شناسایی رویدادهای پایه ای بحرانی باید براساس نرخ تغییرات احتمال به جای صرفا تمرکز بر احتمال های پیشین یا پسین انجام شود.
روح اله حاجی زاده، علی خوانین، احمد جنیدی جعفری، محمد برمر، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
مقدمه: کنترل مبتنی بر جذب و عایق بندی یکی از انواع روش های کنترل فنی و مهندسی صدا می باشد. در جاهایی که بتوانیم از تایلی استفاده کنیم که هم بتواند به عنوان جاذب صوت و هم ویژگی عایق صوت داشته باشد باعث می شود میدان صوتی در قسمت منبع صوتی به سمت میدان آزاد سوق داده شود و همچنین باعث افزایش افت انتقال صوت به بخش های دیگر شود. این مطالعه به منظور ارتقاء خصوصیات آکوستیکی فوم پلی یورتان نرم با خصوصیات توام جاذب و عایق صوتی صورت گرفت.
روش کار: برای بهینه سازی افت انتقال و ضریب جذب صوت توام و تعیین طرح آزمایش از نرم افزار Expert Design از طریق روش سطح پاسخ استفاده شد. در این طرح ، پارامترهای ضخامت ، فاصله هوایی در پشت تایل آکوستیکی، میزان نانوالیاف پلی آکریلونیتریل(PAN NF)، پلی ونیلیدین فلوراید(PVDF NF) و نانوذرات خاک رس به عنوان متغیرهای ورودی در نظر گرفته شد. نانو الیاف پلی آکریلونیتریل و پلی وینیلیدین فلوراید با استفاده از تکنیک الکتروریسی ساخته شد. نانوذرات خاک رس با قطر 2-1 نانو متر از نوع مونتمریلونیت از شرکت سیگما آلدریچ تهیه شد. طراحی آزمایش با استفاده از نرم افزار Expert Design7 تعیین گردید. 50 نمونه نانو کامپوزیت بر اساس رانهای آزمایشی ساخته شدند. اندازه گیری افت انتقال صوت براساس استاندارد ASTM E2611–09 و اندازه گیری ضریب جذب بر اساس استاندارد ISO10534-2 با استفاده از دستگاه امپدانس تیوب BSWA SW477 550005 صورت گرفت. کامپوزیتهای بهینه برای هر محدوده فرکانسی تعیین شدند.
یافته ها: بیشترین ضریب جذب و افت انتقال صوت توام در محدوده فرکانسی پایین و میانی در ران آزمایشی که فوم پلی یورتان حاوی 5/1 درصد نانوذرات خاک رس، 5/0 درصد PAN NF، 5/1 درصد PVDF NF، ضخامت 2 سانتیمتر و فاصله هوایی 5/1 سانتیمتر بود بدست آمد (به ترتیب 02/2 و 64/0). نانو کامپوزیتهای دارای بیشترین ضریب جذب و افت انتقال صوت توام نسبت به فوم پلی یورتان خالص بودند و در محدوده فرکانسی پایین، میانی و بالا به ترتیب 02/2، 91/1 و 53/2 برابر دارای ضریب جذب و افت انتقال توام بالاتری بودند. با افزایش ضخامت و فاصله هوایی ضریب جذب و افت انتقال صوت توام در همه محدودههای فرکانسی افزایش یافت. در ضخامت 2 سانتیمتر، با افزایش هر دو نانوالیاف، ضریب جذب و افت انتقال صوت توام افزایش یافت. بیشترین ضریب جذب و افت انتقال صوت توام زمانی اتفاق افتاد که هر دو نانوالیاف در حداکثر مقدار خود بودند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که اضافه کردن نانوذرات خاک رس، نانو الیاف پلی آکریلونیتریل و نانوالیاف پلی ونیلیدین فلوراید به فوم پل یورتان باعث افزایش ضریب جذب و افت انتقال صوت توام در مقایسه با فوم پلی یورتان خالص میشود. میتوان از نانوکامپوزیتهای بهینه در بخشهایی که بطور همزمان نیاز به جذب و کاهش انتقال صدا میباشند، استفاده کرد.
حجت الله کاکایی، مجتبی بیگزاده، فریده گلبابایی، محمدرضا گنجعلی، مهدی جهانگیری، سید جمالدین شاه طاهری،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
مقدمه: سولفید هیدروژن یکی از مهمترین ناخالصی های موجود در گاز طبیعی است. با توجه به این واقعیت که این گاز بسیار خطرناک، سمی، خورنده و آتش زا می باشد، لذا حذف سولفید هیدروژن به روش های مختلفی مورد مطالعه قرار گرفته است که یکی از شناخته شده ترین آنها روش جذب سطحی می باشد. در مطالعه حاضر از کربن فعال و کامپوزیت کربن فعال داربست آلی-فلزی (MOF-5) جهت حذف سولفید هیدروژن از هوای تنفسی به روش جذب سطحی استفاده شد.
روش کار: ابتدا کربن فعال (AC) توسط آسیاب گلوله ای تبدیل به پودر گردید و کامپوزیت AC/MOF-5بر پایه کربن با مقادیر10، 25 و 40 درصد وزنی از داربست آلی فلزی MOF-5 سنتز شد. سپس بررسی میزان جذب و زمان عبور آلاینده در دما، رطوبت و غلظت های مختلف با استفاده از سیستم شبیه ساز دستگاه تنفسی انسان طراحی شده مورد آزمایش قرار گرفت. برای تعیین ویژگی جاذب های کامپوزیتی تهیه شده از روش های دستگاهی XRD، SEM و BET استفاده گردید.برای سنجش میزان دقیق گاز سولفید هیدروژن از سنسور اختصاصی دستگاه قرائت مستقیم aeroqual S500 با دقت
ppm 01/0 برای گاز سولفید هیدروژن استفاده شد.
یافته ها: کامپوزیت AC/MOF-5 نسبت به سایر جاذب ها میزان جذب و زمان عبور آلاینده بالاتری را نشان داد. سطح ویژه (BET) برای این نمونهm2/g 814، متوسط قطر حفره ها 6795/1 نانومتر و حجم کل حفرات برابر cm3/g 342/0 بدست آمد. نمودار ایزوترم نشان داد که بر اساس تقسیم بندی اتحادیه جهانی شیمی محض و کاربردی ( IUPAC ) بیشتر اندازه حفرات این جاذب در دسته میکرو متخلخل قرار گرفت. بیشترین میزان جذب (میلی گرم بر گرم جاذب) و زمان عبور آلاینده (دقیقه) مربوط به جاذب با 41/60 (08/1=SD) میلی گرم بر گرم جاذب و 26/56 (38/2=SD) دقیقه در دمای 15 درجه سانتی گراد، غلظت ppm 88/9 (70/0=SD) ، رطوبت 06/51 (15/0=SD) و افت فشار 34/51 میلی متر آب بود. با افزودن بیش از 25 درصد وزنی از داربست آلی-فلزی MOF-5 به کربن فعال مقدار جذب و زمان عبور آلاینده افزایش یافت، اگرچه افت فشار آن نیز بیشتر گردید.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که جاذب کامپوزیتی AC/MOF-5 ، باتوجه به ساختار متخلخل، سطح ویژه بالا، و از همه مهمتر داشتن گروه های Zn-O-C، باعث افزایش میزان جذب و همچنین زمان عبور آلاینده شد. با این حال افت فشار نسبتا بالاتری را نسبت به کربن فعال تجاری (AC)نشان داد.
مهسا آذرنیا قوام، عادل مظلومی، محمدرضا حسینی،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
مقدمه: حوادث صنعتی یکی از مشکلات عمده جوامع امروزی است. مطالعات انجام شده در زمینه حوادث نشان می دهد که مهمترین و اصلی ترین علت در بروز آنها عامل انسانی است. به همین منظور هدف از این مطالعه شناسایی و ارزیابی ریسک خطاهای انسانی در فعالیت های مربوط به بهره برداری از تأسیسات برق شرکت توزیع نیروی برق تهران می باشد.
روش کار: مطالعه ی حاضر، از نوع کیفی و به صورت مقطعی می باشد که با مشاهده مستقیم فعالیت ها، مصاحبه و بررسی مستندات و دستورالعمل ها، وظایف و زیروظایف با روش تجزیه و تحلیل سلسه مراتبی (H.T.A) آنالیز و نتایج در قالب چارت های H.T.A ارائه گردید. در مرحله بعد، بر اساس دستورالعمل SHERPA برگه کار مربوطه تکمیل گردید.
یافته ها: تجزیه و تحلیل برگه های کار SHERPA نشان داد که در مجموع 3399 خطا برای 759 وظیفه شناسایی شد که 57/39 % خطاها از نوع عملکردی، 04/32 % از نوع بازبینی، 32/7 % از نوع بازیابی، 64/19 % از نوع ارتباطی و 80/1 % از نوع انتخابی بودند. با توجه به نتایج ارزیابی ریسک انجام شده 47/12 % خطاها در سطح ریسک غیرقابل قبول، 57/59 % نامطلوب، 02/20 % قابل قبول ولی نیاز به تجدید نظر و 93/7 % قابل قبول بدون نیاز به تجدید نظر(ایمن) می باشند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، بیشترین نوع خطای شناسایی شده از نوع عملکردی می باشد و در همین راستا برای کاهش این نوع خطا با استفاده از اقدامات اصلاحی لازم از جمله انتخاب افراد مناسب در جایگاه مناسب شغلی، آموزش، نظارت دومی، استفاده از ماشین های هوشمند، استفاده از سیستم های tag out و چک کردن در زمان مناسب و به روز نمودن دستورالعمل های مورد استفاده، مفید و موثر می باشد.
هستی برقعی پور، غزاله منظمی تهرانی، شهریار مددی، ایرج محمدفام،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
مقدمه: جرثقیل ها به عنوان یکی از اصلی ترین تجهیزات در فرآیند جابجایی بار، از عوامل اصلی بروز حوادث در سایت های ساختمانی به شمار می روند. با توجه به آنکه خطای انسانی از مهمترین دلایل حوادث مرتبط با جرثقیل ها می باشد، در این پژوهش به بررسی خطاهای انسانی اپراتور جرثقیل برجی در پروژه های ساخت و ساز شهری، با استفاده از روش های SHERPA وCREAM پرداخته شده است.
روش کار: در این راستا ابتدا با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی وظائف اصلی و زیروظائف اپراتور جرثقیل برجی مشخص شدند. سپس با استفاده از روش SHERPAپس از طبقه بندی انواع وظایف، خطاهای احتمالی در هر وظیفه پیش بینی گردید. با استفاده از روش CREAM نیز نوع کنترل های موجود در هر وظیفه و همچنین احتمال بروز خطا در وظایف و زیر وظایف آن ها تعیین گردید. در ادامه با تعیین ریسک های هر خطا، اقدامات کنترلی جهت کاهش ریسک به حد قابل قبول تعریف گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج روش SHERPA، 148 نوع خطا پیش بینی گردید. در ارزیابی ریسک خطاهای انسانی،
زیروظیفه ی بازرسی از عملکرد سیستم ضد برخورد رادیویی با احتمال خطای کل معادل 0.0003 دارای بالاترین ضریب کنترلی و زیروظیفه بازرسی از حفاظ های موجود با میزان احتمال خطای کل 056/0 دارای کمترین ضریب کنترلی بودند. زیروظائف مرتبط با بازدید حفاظ ها با احتمال خطای شناختی 0.07 و زیر وظایف با احتمال خطای شناختی 0.05 از مهم ترین وظائف شناسایی شده با احتمال خطای بالا بودند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان که استفاده از روش های مکمل کیفی و کمی، امکان شناسایی و اولویت بندی خطاهای شناسایی شده را فراهم می آورد. این امر با کمک به اختصاص صحیح منابع محدود سازمانی به کنترل ریسک های غیر قابل قبول، به افزایش کارآیی و در نهایت بهره وری می انجامد.
حسن ایروانی، محمد جواد جعفری، رضوان زنده دل، سهیلا خداکریم، آتنا رفیعی پور،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
مقدمه: سولفید هیدروژن(H2S) گازی سمی است که اثرات نامطلوبی بر سلامت انسان و تجهیزات دارد. یکی از روشهای حذف گاز H2S استفاده از بسترهای جاذب است. در مطالعه حاضر به بررسی تأثیر افزودن نانوذرات اکسیدهای آهن Fe2O3 و Fe3O4 به بستر زئولیتی ZSM-5 بر کارایی حذف H2S از جریان هوا پرداخته شد.
روش کار: در این تحقیق نانوذرات Fe2O3 و Fe3O4 به روش تلقیح مرطوب و با نسبتهای وزنی ۳% و ۵% بر روی بستر زئولیتی ZSM-5 بارگذاری شد و خصوصیات ساختاری بستر با آزمونهای XRD، BET و عکس برداری SEM مورد مطالعه قرار گرفت. سپس غلظتهای ۳۰ppm، ۶۰، ۹۰ و ۱۲۰ از گاز H2S در یک سیستم پایلوت و در سه محدوده دمایی ۱۰۰oC، ۲۰۰ و ۳۰۰ تهیه شد و ظرفیت جذب بستر در حذف آلاینده مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: صحت بارگذاری نانوذرات و ساختار متخلخل بستر با آزمون XRD و SEM مورد تأیید قرار گرفت. آزمون BET نشان داد که بارگذاری نانوذرات اکسید آهن بر روی بستر باعث کاهش سطح ویژه آن میشود امّا افزایش درصد بارگذاری نانوذرات بر روی بستر و افزایش دما از ۱۰۰ به ۳۰۰oC در این مطالعه زمان رسیدن به نقطه شکست را افزایش داد. بیشترین ظرفیت جذب گاز H2S نیز برای بستر ZSM-5/Fe3O4-%5 در تراکم ppm120 و معادل mgH2S/g zeolite 49/44 بدست آمد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بارگذاری نانوذرات اکسید آهن بر روی بستر زئولیتی ZSM-5 توانایی حذف گاز H2S را در دمای بالا بدلیل تأثیر واکنش کاتالیستی افزایش میدهد و بنابراین میتواند بعنوان یک روش مناسب جهت حذف آلایندههای مشابه بکار رود.
فریده گلبابائی، رضوان عابدینلو، نازنین فکری، اشکان شاپسندی، حمزه محمدی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
مقدمه: طی دودهه گذشته صنعت کاشی و سرامیک به طور قابل توجهی در ایران گسترش یافته است.مطالعات متعدد نشان داده اند که استنشاق طولانی مدت گردوغبار سرامیک و کاشی طی فرآیند تولید با افزایش ریسک ابتلا به پنوموکونیوزیس، برونشیت مزمن وپیشرفت بیماری سیلیکوزیس، سرطان ریه، و بیماری های انسدادی ریوی مزمن(COPD )وبرخی بیماری های ریوی دیگر مرتبط هستند.
روش کار: اطلاعات دموگرافیک و شاخص های ویوی مربوط به کارگران شاغل در بخش های مختلف یک شرکت بزرگ کاشی و طی سال های 1389 تا 1393 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.تعداد 120 نفر از کارمندان و کارگران کارخانه که سابقه ی کاری آنها بیش از 5 سال بود، به مطالعه وارد شدند.شاخص های اسپیرومتری از پرونده پزشکی کارگران برای گروهای مختلف و برای 5 سال پیاپی استخراج گردید. به جهت بررسی روند هر یک از شاخص های اسپیرومتری، به صورت دقیق تر از روش معادلات برآوردی تعمیم یافته(GEE) - (Generalized Estimation Equation)استفاه شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 23 صورت گرفت.
نتیجه گیری: فاکتور روندتغییرات تنها برای شاخص های FEV1.FVC و FEF25-75معنی دار بود، برای سایر شاخص ها روند تغییر تنها در بعضی سال ها مشاهده شد.
اگرچه داده های پنج ساله افت قابل توجهی را درتمامی پارامترهای اسپیرومتری طی 5سال نشان نداد اما باتوجه به وجود روند افت در برخی شاخصها و همچنین قطعی بودن تاثیرسوء گردوغبار سیلیس و سایر ترکیبات برروی سیستم تنفسی ، لزوم اجرای کنترلهای مدیریتی و مهندسی و حفاظت کارگران درمحیطهای کاری امری ضروری است.
وحید غریبی، ابولفضل محمدبیگی، مهدی اسدی قالهری، حمیدرضا حیدری،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف اصلی بررسی انطباق دو شاخص دمای تر گویسان (WBGT) و استرین گرمایی پیش بینی شده(PHS) در ارزیابی شرایط گرمای محیطی و بار گرمایی تحمیل شده به افراد طراحی و به اجرا درآمد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، 163 کارگر نانوا وارد مطالعه شدند. استرس های حرارتی با استفاده از شاخص دمای ترگویسانWBGT و شاخص استرین گرمایی پیش بینی شده (PHS)، تعیین گردید. همزمان با ارزیابی استرس های حرارتی، پاسخ های فیزیولوژیک افراد شامل دمای تیمپانیک، ضربان قلب و میانگین دمای پوست ثبت گردید. در نهایت استرین های گرمایی پیش بینی شده بر اساس دو خروجی مهم مدل PHS شامل کل آب از دست رفته و دمای عمقی مورد ارزیابی قرار گرفت و ضمن مقایسه شاخص PHS با WBGT، مقادیر واقعی و پیش بینی شده دمای عمقی نیز مورد مقایسه و آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده در مقایسه با دمای گوش، شاخص WBGT شرایط را کمتر از واقع و PHS شرایط را بیشتر از واقع برآورد می کند. همچنین شاخص WBGT با دمای عمقی گوش و نیز مولفه دمای رکتال پیش بینی شده شاخص PHS دارای بیشترین تطابق می باشد (مقدار Kappa به ترتیب برابر 614/0 و 640/0). در حالیکه مقدار Kappa بین میزان آب از دست رفته و شاخص WBGT، حاکی از عدم تطابق مناسب می باشد (339/0= Kappa).
نتیجه گیری: پیش بینی وضعیت استرین های گرمایی صرفا بر اساس شاخص PHS نمی تواند بازگو کننده بار گرمایی واقعی وارد بر افراد در محیط های حرارتی همچون نانوایی ها باشد و با برآورد بیشتر از واقع همراه است. بعبارتی دیگر، این شاخص بیشتر برای محیط های حرارتی داخلی پایا و با حداقل تغییرات در فاکتور های فردی و محیطی تاثیر گذار در استرس های حرارتی مناسب می باشد.
شهرام وثوقی، محمد حسین چالاک، سجاد رستم زاده، منوچهر جهان پناه، حسین ابراهیمی،
دوره 10، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده
مقدمه: با توجه به رشد گسترده صنعت ساخت و ساز در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، روند حوادث شغلی در این بخش در سال های اخیر در حال افزایش است. در صنعت ساخت و ساز حوادث سقوط از ارتفاع بزرگ ترین علت مرگ و میر کارگران بوده و پیشگیری از آن مولفه ای تاثیرگذار در برنامه مدیریت ایمنی کارگاه های ساختمانی می باشند. لذا شناسایی، درک و اولویت بندی علل گوناگون حوادث سقوط از ارتفاع به منظور تنظیم راهبردهای مدیریتی الزامی است.
روش کار: تحقیق حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و به صورت مقطعی در پنج پروژه عمرانی در منطقه صنعتی پارس جنوبی انجام شد. در این تحقیق براساس بررسی مستندات سیستم مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست پروژه ها در طی سال های 90 تا 94، تعداد 377 حادثه تجزیه و تحلیل شد که از بین آنها 74 حادثه از نوع سقوط ار ارتفاع بودند. علل حوادث سقوط از ارتفاع براساس نظر خبرگان
(10=N) به 3 گروه عوامل اصلی شامل عوامل فردی، سازمانی و محیطی و 14 زیرعامل تقسیم شدند. پایایی پرسشنامه خبرگان که مبتنی بر مقایسه زوجی طراحی شده بود با توجه به نرخ سازگاری مقایسات زوجی مورد تایید قرار گرفت. سپس با استفاده از روش AHP و استفاده از نرم افزار Expert choice نسخه 11 وزن نسبی معیارها تعیین گردید و رتبه بندی عوامل اصلی و زیرعوامل براساس میانگین هندسی و وزن نرمال شده آنها صورت پذیرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از بررسی سازگاری در تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که نرخ ناسازگاری مقایسه های انجام شده همگی کوچکتر از 1/0 می باشد، بنابراین میتوان به مقایسه های انجام شده اطمینان کرد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل سلسله مراتبی علل حوادث نشان داد که عوامل محیطی با وزن 359/0 در اولویت اول، عوامل فردی با وزن 351/0 در اولویت دوم و عوامل سازمانی با وزن 290/0 در اولویت سوم وقوع حوادث سقوط از ارتفاع قرار دارند. همچنین در بین تمامی زیرعوامل مورد بررسی ارتفاع سکوی کار، استرس های روانی/ شغلی و فرهنگ ایمنی به ترتیب بالاترین اولویت را داشتند.
نتیجه گیری: براساس یافته های تحقیق، در یک برنامه مدیریت ایمنی جهت کاهش حوادث سقوط از ارتفاع بایستی بیشترین توجه را به عوامل محیطی و فردی معطوف داشت و اقدامات کنترلی برای این عوامل را در اولویت قرار داد. در برنامه های میان-مدت و بلندمدت ایمنی، توجه به راهبردهایی که منجر به ارتقاء فرهنگ ایمنی کارکنان گردیده و سطح استرس شغلی آنها را در محیط کار کاهش می دهد میتواند در پیشگیری از وقوع حوادث سقوط از ارتفاع بسیار موثر میباشند.
مسعود محمدی، علی اکبر ویسی رایگانی، رستم جلالی، نادر سالاری،
دوره 10، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده
مقدمه: استرس شغلی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی در پرستاران می باشد. با توجه یه همراستا نبودن مطالعات انجام شده در پرستاران شاغل در ایران، این مطالعه مروری ساختارمند و متاآنالیز جهت تعیین شیوع استرس شغلی در پرستاران شاغل در بیمارستانهای ایران انجام شد
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مرور سیستماتیک و متاآنالیز در محدوده سالی 1380-1396 می باشد. مقالات مرتبط با استرس شغلی از طریق جستجو در پایگاههای SID ،و (MEDLINE(PubMed و Sciencedirect و Google Scholar به دست آمد، ناهمگنی مطالعات با استفاده از شاخصI2 بررسی شد. تحلیل دادهها بوسیله نرمافزار Comprehensive Meta-Analysis انجام شد.
یافته ها: در 17 مقاله موردبررسی، شیوع کلی استرس شغلی در پرستاران شاغل در بیمارستانهای ایران 60 درصد (1/48-7/70 درصد: حدود اطمینان 95%) به دست آمد، بیشترین شیوع استرس شغلی در پرستاران زنجان و زابل با 4/97 درصد (3/99-99 درصد: حدود اطمینان 95%) و کمترین شیوع استرس شغلی در پرستاران کاشان با 7/4 درصد (5/2-9/8 درصد: حدود اطمینان 95%) به دست آمد،، به منظور بررسی ناهمگنی نتایج متاآنالیز، آزمون متارگرسیون انجام و گزارش شد که با افزایش حجم نمونه در مطالعات مورد بررسی شیوع استرس شغلی کاهش پیدا میکرد (05/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای استرس شغلی در پرستاران شاغل در بیمارستانهای ایران لازم است تا سیاستگزاران سلامت اقدامات موثری را در جهت حذف و کاهش عوامل ایجاد کننده استرس در پرستاران اتخاذ نمایند تا زمینه کاهش شیوع استرس در پرستاران و افزایش راندمان کاری فرآهم آید.
میلاد عباسی، مهران پورحسین، حمزه محمدی، فریده گلبابایی،
دوره 10، شماره 3 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه: مطالعات زیادی در زمینه بررسی اثر تنش های حرارتی بر عملکردهای شناختی انجام شده است اما نتایج متناقضی در این زمینه وجود دارد. لذا این مطالعه به منظور مروری بر تاثیر تنش های حرارتی بر عملکرد های شناختی انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه مروری، کلیه مقالات چاپ شده به زبان انگلیسی در زمینه تاثیر تنش های حرارتی بر عملکرد های شناختی، ادراک و سایکوموتور از سال 1970 تا سال 2018 مورد بررسی قرار گرفتند. برای این منظور جستجوی نظام مند مقالات با استفاده از کلمات کلیدی استرس یا تنش حرارتی، عملکرد شناختی، حافظه، استرین گرمایی، درک، سایکوموتور، زمان واکنش، عملکرد ذهنی، حالت یا خلق وخو، پاسخ ذهنی، خطا، عملکرد وظیفه، خستگی، هوشیاری، هایپرترمی و گرمازدگی در پایگاه های اطلاعاتی Scopus, Web of Science, Science Direct, Pub Med, Springer, Wiley Online Library و ProQuest انجام گردید. از 157 بازیابی شده مرتبط با موضوع، در نهایت با توجه به معیارهای ورودی تعیین شده 39 مقاله مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: در این میان 9 (%23) مقاله در سالهای قبل از 2000 میلادی و 30 مطالعه بعد از 2000 میلادی به چاپ رسیده بودند. از تعداد کل مقالات، 1/5%( 2 مقاله) در ورزشکاران، 2/10% (4 مقاله) در مشاغل مختلف، 2/10% (4 مقاله) در دانشجویان، 2/10% (4 مقاله) در سربازان نظامی و 2/64% (25 مقاله) در افراد عادی انجام شده بودند. براساس نتایج این مطالعات تنش حرارتی های بعنوان یک عامل زیان آور جهت افت عملکرد شناختی اعم از درک مطلب، حافظه، تمرکز، محاسبات ریاضی، تست ردیابی، زمان واکنش، دریافت و رمزگشایی پیام متنی و عددی، هوشیاری بصری، محاسبات ذهنی، خواندن متن، تست اشکال پنهان و تسلط کلامی شناسایی شدند.
نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعات استرس حرارتی بعنوان یک عامل زیان آور جهت اختلال در عملکردهای شناختی معرفی شده است اما توصیف نتایج مطالعات به یک روش سیستماتیک کار دشواری است زیرا متغیرهای مخدوش کننده زیادی از قبیل نوع کار، مدت زمان مواجهه، مهارت و سطح سازش فرد ایفای نقش می کنند.
شهرام وثوقی، کورش سروری، محمد حسین چالاک، محمد خندان، سجاد رستم زاده،
دوره 10، شماره 3 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه: سیستم های مترو از اجزای کلیدی شبکه های حمل و نقل سریع و مقرون به صرفه در جوامع شهری می باشد. ایمنی بخش مهمی از حمل و نقل عمومی را تشکیل می دهد. جو ایمنی مناسب تأثیر مثبتی بر عملکرد ایمنی داشته و نرخ حوادث را کاهش می دهد. هدف این مطالعه بررسی وضعیت جو ایمنی راهبران لوکوموتیوهای خطوط حمل و نقل مترو شهر تهران در سال ۱۳۹۲ بود.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی و مقطعی بود. در این مطالعه جامعه آماری کلیه راهبران خطوط ۱ و ۲ و ۴ شرکت بهره برداری راه آهن شهری تهران و حومه بودند. همچنین، از پرسشنامه تنظیم شده توسط یکی از محققان گروه تحقیقاتی حاضر به منظور جمع آوری داده های دموگرافیک افراد استفاده شد. جو ایمنی نیز به کمک پرسشنامه استاندارد وینیدکومار مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با کمک آمار توصیفی و آزمونهای تی-استیودنت و ANOVA با استفاده از نرم افزارSPSS21 تحلیل شدند.
یافته ها: در مجموع ۲۹۳ پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. از این تعداد ۸/۳۸ درصد راهبران خط ۱، ۱/۳۱ درصد راهبران خط ۲ و ۱/۳۳ درصد راهبران خط ۴ بودند. میانگین و انحراف معیار جو ایمنی ۴۴/۴۹±۵۳/۱۴۶ بود که از 147 (میانه) کمتر است. نتایج حاکی از آنست که جو ایمنی با گروه سنی و سطوح تحصیلات ارتباط داشت (۰۱/۰>P)، اما با سابقه راهبری و وضعیت تاهل ارتباط معناداری نداشت(۰۵/۰
نتیجه گیری: وضعیت جو ایمنی در بین راهبران مترو مطلوب نمی باشد. در بین فاکتورهای مختلف، تعهد و عملکرد مدیریت در حوزه ایمنی ضعیف ترین وضعیت را داشت. تقویت ساختار سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE) در شرکت بهره برداری مترو تهران میتواند موجب بهبود سطح جو ایمنی در کارکنان این سازمان گردد.