جستجو در مقالات منتشر شده


223 نتیجه برای محمد

فریده گلبابایی، سید حمیدرضا موسوی، محمد رضا پورمند، حمیدرضا پورآقا شاهنشین، عباس رحیمی فروشانی، روناک بختیاری،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

مقدمه: ترکیبات آلی فرار نظیر گزیلن که اجزای اصلی تشکیل دهنده مواد در صنایع نفت و پتروشیمی هستند، دارای اثرات جدی بر سلامت بوده و میتوانند موجب تاثیرات سوء بر محیط زیست شوند. ناگفته پیداست باید انتشار این دسته آلاینده‌ها به محیط زیست کنترل شود. یکی از جدیدترین روش‌ها در تصفیه این آلاینده‌ها استفاده از بیوراکتور دوفازی همزن‌دار می‌باشد که علاوه بر راندمان مناسب دارای اثرات جانبی اندکی هستند؛ زیرا آلاینده را به صورت کامل منهدم نموده و به ترکیبات بی خطرتر تبدیل می نماید.

.

روش کار: در این مطالعه تجربی به منظور تصفیه جریان گاز حاوی بخارات گزیلن از یک بیوراکتور تانک همزن‌دار در مقیاس آزمایشگاهی استفاده شد. فاز آبی حاوی باکتری خالص سودوموناس پتیدا بود و مواد مغذی به نسبت 3 به 1 وارد بیوراکتور گردید و عملکرد سیستم در محدوده غلظتی 1000mg/m3 تا 3500mg/m3 در 432 ساعت مورد ارزیابی قرار گرفت.

.

یافته ها: یافته‌های تجربی مطالعه حاضر نشان داد که حداکثر، حداقل و میانگین راندمان حذف بخارات گزیلن توسط بیوراکتور دو فازی همزن‌دار حاوی گونه خالص سودوموناس پتیدا به ترتیب 00/94، 00/54 و 94/84 درصد می‌باشد. همچنین حداکثر، حداقل و میانگین ظرفیت حذف بخارات گزیلن به ترتیب 00/93، 00/24 و 02/62 گرم بر مترمکعب بر ساعت می‌باشد.

.

نتیجه گیری: به‌طور کلی نتایج مطالعه نشان داد که عملکرد بیوراکتور دو فازی تانک همزن‌دار که حاوی گونه خالص باکتری سودوموناس پتیدا است به منظور تصفیه جریان هوای گاز حاوی بخارات گزیلن موفقیت آمیز می‌باشد.


فریده گلبابایی، مریم رستمی اقدم شندی، محمدرضا منظم، مصطفی حسینی، محسن یزدانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

مقدمه: کارگران شاغل در محیط های روبازعلاوه برگرمای ناشی از فرایند کاری، در معرض گرمای ناشی ازشرایط جوی منطقه و تابش های خورشیدی می‌باشند که این امر با گرم شدن کره زمین حادتر شده است.از اینرو هدف از انجام این مطالعه اندازه گیری و ارزیابی شاخص دمای ترگویسان به‌منظور ارزیابی استرس های حرارتی و نیزسنجش پاسخ‌های فیزیولوژیکی کارگران مشاغل روباز و تاکید بر لزوم توجه مضاعف به این گروه های شغلی می باشد.

.

روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی درمرداد ماه سال 1393 انجام شد. اندازه‌گیری شاخص دمای تر گویسان یا WBGT در ساعات مختلف بر اساس استاندارد ISO7243 انجام شد و نیز پاسخ‌های فیزیولوژیکی 53 نفرکارگر شامل ضربان قلب، فشارخون، دمای دهانی، دمای پوستی در 9 گروه شغلی شامل کارگران شهرداری و بتن‌سازی، باربران، کارگران راه‌سازی و ساختمانی و سنگ‌بری، کشاورزان، مامورین راهنمایی رانندگی و دستفروشان که درمحیط روبازمشغول به فعالیت بودند، مورد سنجش قرار گرفت.

.

یافته ها: میانگین شاخصWBGT برای تمام مشاغل روبازاندازه گیری شده به جزکارگران شهرداری، دست‌فروشان، مامورین راهنمایی رانندگی و کارگران سنگ‌بری، بیشتر از مقدار حد مجاز بود. بیشترین میزان میانگینWBGT مربوط به شغل راه‌سازی و کمترین میزان آن مربوط به کارگران شهرداری (به ترتیب 27 و 26 درجه سانتی‌گراد) می باشد.آزمون همبستگی نشان داد بین شاخص WBGT و پارامترهای فیزیولوژیک ارتباط مستقیم و مثبت معنادار وجود دارد و بیشترین ضریب همبستگی مربوط به ضربان قلب می باشد (492/0r=).

.

نتیجه گیری: کارگران کارگاه بتن سازی ،راه‌سازی، باربری، ساختمانی و کشاورزی در تمامی ساعات روز در معرض بیشترین میزان مواجهه بر اساس شاخص WBGT بودند و کارگران شهرداری نیز کمترین میزان مواجهه را داشتند. از طرفی استرس حرارتی با استرین های مورد مطالعه همبستگی معنی داری داشت. بنابراین انجام مطالعات بیشتر و ایجاد تدابیری برای مراقبت از این کارگران امری ضروری است.


محمد حسین بهشتی، اسماعیل خداپرست ، سیده سولماز طالبی، الهه پارسامنش ،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

مقدمه: همه ساله افراد زیادی در صنایع ساختمان سازی دچار جراحات و آسیب های متعددی می شوند. تعیین عواملی که بیشترین مشکلات را در یک فرایند ایجاد می‌نمایند، مهم‌ترین اقدام برای بهبود وضعیت می‌باشد. نمودار پارتو برای کشف موضوعاتی که بیشترین درصد مشکلات را سبب می شوند مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از انجام این مطالعه بررسی حوادث ساختمان سازی در استان قم با استفاده از نمودار پارتو می‌باشد.

.

روش کار: در این مطالعه‌ی توصیفی- تحلیلی، کلیه حوادث مربوط به صنعت ساختمان سازی بین سال های 91-88 ثبت شده در سازمان تامین اجتماعی استان قم با استفاده از نمودار پارتو و با کمک نرم افزار مینی تب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه 191 حادثه ثبت شده در سازمان تامین اجتماعی استان قم بررسی شد.

.

یافته ها: بر اساس نتایج به‌دست آمده، 3/73 درصد از علل رخداد حوادث، از سقوط افراد و اشیاء نشات گرفته‌اند. 3/73% از حوادث در سنین 20-40 سال اتفاق افتاده‌اند. 4/53 درصد حوادث منجر به جراحت دست و پا شده‌اند. 8/61 درصد حوادث در شش ماهه اول سال اتفاق افتاده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که روزهای چهارشنبه و شنبه به ترتیب 4/19و 8/18 درصد وقوع حوادث را به خود اختصاص داده‌اند و در روزهای جمعه و پنجشنبه نیز به ترتیب با 4/8 و 5/10درصد وقوع حوادث، کمترین میزان حوادث را نشان داده اند.

.

نتیجه گیری: استفاده از نمودار پارتو به عنوان یکی از روش‌های تجزیه و تحلیل و شناسایی علل وقوع می تواند نقش موثری در مدیریت حوادث ناشی از کار، اختصاص صحیح بودجه و زمان داشته باشد


ایمان نصیری، مجید معتمدزاده، رستم گل محمدی، جواد فردمال،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

مقدمه: کارکنان بانک جزء شاغلینی هستند که برای انجام کار نیازمند استفاده از رایانه در مدت‌زمان طولانی در یک وضعیت استاتیک می باشند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی عوامل خطرزای آسیب های اسکلتی - عضلانی با استفاده از روش ROSA و اجرای برنامه مداخله ارگونومی در بانک سپه انجام پذیرفت.

.

روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی به‌صورت مداخله‌ای و بر روی 165 نفر از کارکنان اداری شاغل در ساختمان مرکزی بانک سپه شهر تهران انجام پذیرفت. در ابتدا افراد مورد بررسی با استفاده از نمونه‌گیری تصادفی در دو گروه شاهد و مداخله قرار گرفتند. به‌منظور بررسی عوامل خطرزای ایجادکننده ناراحتی های اسکلتی- عضلانی در مشاغل اداری و بررسی شیوع ناراحتی های اسکلتی- عضلانی قبل و بعد از مداخله به ترتیب از روش ROSA و پرسش‌نامه نوردیک استفاده شد. اطلاعات 2 هفته قبل از شروع مداخلات و 9 ماه بعد از شروع مداخلات جمع آوری گردید. درنهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه‌وتحلیل قرارگرفته و اثربخشی مداخلات تعیین گردید.

.

یافته ها: میانگین نمره ROSA در ایستگاه های کاری کلیه گروه ها قبل از مداخله بالاتر از 5 و با خطر بالا تعیین شد. نتایج 9 ماه پس از شروع مداخلات نشان داد که کاهش معناداری در میانگین نمره ROSA و اجزاء آن در گروه مداخله نسبت به قبل از مداخلات ایجادشده است (001/0>P). شیوع ناراحتی‌های اسکلتی- عضلانی نیز پس از گذشت 9 ماه از شروع مداخلات در برخی نواحی گروه مداخله نسبت به قبل از مداخلات کاهش یافت که این مقدار کاهش نیز ازلحاظ آماری معنادار بود (001/0>p).

.

نتیجه‌گیری: استفاده از روش ROSA برای ارزیابی عوامل خطرزای کار اداری مناسب بوده و از طریق این روش می‌توان کاستی‌های موجود در ایستگاه‌های کاری را شناسایی نموده و از طریق طراحی و اجرای یک برنامه مداخله‌ای آموزشی توأم با مداخلات مهندسی منطبق با اجزاء این روش، در جهت رفع نواقص اقدام نمود.


غلامعباس شیرالی، طاهر حسین زاده، داود افشاری، محمد سعید مرادی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

مقدمه: تابلوهای ایمنی اطلاعات را در قالب دستورالعمل های مربوط به مخاطرات و آسیب های صنعت فراهم می‌کنند. این تابلوها به شرطی می توانند مؤثر واقع شوند که طراحی آن‌ها منطبق با اصول ارگونومی و براساس ویژگی‌های شناختی طراحی باشد. هدف این مقاله، بررسی ارتباط ویژگی‌های شناختی تابلوها و قابلیت حدس، و تدوین یک مدل رگرسیونی برای آن بوده است.

.

روش‌ کار: این مطالعه مقطعی- توصیفی بر روی 100 نفر از شاغلین یک صنعت پتروشیمی صورت گرفت. جهت جمع آوری داده ها از یک پرسش‌نامه 3 بخشی استفاده شد: بخش اول اطلاعات دموگرافیک، بخش دوم ویژگی‌های شناختی طراحی تابلوها و بخش سوم آزمون قابلیت حدس. سپس برای ارتباط ویژگی‌های شناختی با قابلیت حدس علایم، یک مدل رگرسیونی ارایه گردید.

.

یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار برای قابلیت حدس کل تابلوهای آزمون به ترتیب 73/63 و 36/4 به‌دست آمد. ویژگی "آشنایی" کمترین امتیاز (15/49) را به خود اختصاص داد. ویژگی‌های "نزدیکی معنایی" (390/0 =β) و "معنی داری" (369/0=β) بیشترین ارتباط را با قابلیت حدس علایم ایمنی داشت.

.

نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه جهت افزایش قابلیت حدس علایم ایمنی (73/63) به حداقل میزان استانداردهای موجود، استفاده از اصول طراحی ارگونومیک تابلوها و آموزش ضروری است تا ویژگی‌های شناختی و به ویژه بعد " آشنایی" با کمترین امتیاز و دو بعد " معنی داری" و " نزدیکی معنایی" با بیشترین امتیاز، ارتباط ﻣﺅثر با قابلیت حدس علایم را تعدیل نماید. مدل رگرسیون ارایه شده برای این صنعت می تواند در مطالعات آینده برای پیش بینی قابلیت حدس تابلوهای ایمنی مورد استفاده شود.


مریم مصطفایی ، پروین نصیری، محمد حسن بهزادی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

مقدمه: بر اساس پژوهش های انجام شده، کار کردن در فرودگاه از مشاغل پر صدا در دنیا است و کارکنان فرودگاه در معرض ابتلا به کاهش شنوایی می باشند. پژوهش حاضر به ارزیابی تراز فشارصوت در إپرون (پارکینگ هواپیما) های مجاور اداره ایمنی زمینی در فرودگاه مهرآباد تهران و وضعیت شنوایی کارکنان اداره ایمنی زمینی پرداخته است.

.

روش کار: به منظور ارزیابی میزان مواجهه شغلی کارکنان اداره ایمنی زمینی فرودگاه مهرآباد با صدا، اندازه گیری صدا در اپرونهای مورد نظر بوسیله دستگاه صداسنج و آنالیزور انجام پذیرفت. ایستگاههای اندازه گیری در فواصل معین نسبت به منبع صدا در داخل و خارج از محیط کار این افراد در نظر گرفته شد و پارامتر های تراز فشار صوت و تراز معادل صوت در روز و شب اندازه گیری گردید و میانگین آن با استاندارد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مقایسه گردید. سپس با مراجعه به درمانگاه شهید کلانتری، تست های شنوایی سنجی کارکنان این اداره بررسی شده و افرادی که از نظر سنی، سابقه بیماری، سلامت شنوایی، عدم اشتغال به مشاغل پر صدا در سال های قبل از ورود به فرودگاه شرایط مورد نظر را دارا بودند و همچنین دارای سابقه کار در اداره ایمنی زمینی به مدت حداقل 3 سال بوده اند، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. اطلاعات ادیومتری یکساله این افراد از پرونده های پزشکی استخراج گردید. سپس پرسش نامه تهیه شده به منظور سنجش کیفیت مواجهه صوتی افراد که روایی آن مورد تأیید قرار گرفته شد، در میان افراد نمونه مورد مطالعه توزیع گردید. این پرسش نامه بر مبنای سه معیار کلی سنجش کیفیت دانش افراد از آلودگی صدا رضایت شغلی افراد، مواجهه افراد با منبع صدا تهیه شده و هدف از تهیه این پرسش نامه، یافتن ارتباط (همبستگی) میان این معیارها در نمونه مورد مطالعه بوده است.

.

یافته ها: تراز معادل صوت اندازه گیری شده برای مواجهه صوتی 8 ساعته افراد مورد مطالعه برابر با dBA94 بوده است و تناسبی میان اکتاو باند صدای هواپیما و ادیومتری افراد دیده نشد. تحلیل های پرسش نامه نشان داد که افرادی که آگاهی بیشتری از آلودگی صدا داشتند، بیشتر از وسایل محافظت شنوایی استفاده می کردند و نیز با افزایش استفاده از گوشی های محافظ شنوایی، میزان افت شنوایی در میان افراد کاهش یافت( (P<0.05. همچنین با افزایش مواجهه با صدا، رضایت شغلی این افراد کاهش یافت ( (P<0.05. همبستگی معنی داری میان افزایش استفاده از گوشی های محافظ شنوایی و کاهش ابتلا به افت شنوایی شغلی بدست آمد(P<0.1). پایایی این پرسش نامه 3/72% بوده است. همچنین از میان افراد نمونه 4/51% دارای افت شنوایی شغلی بودند.

.

نتیجه گیری: مواجهه کارکنان اداره ایمنی زمینی فرودگاه مهرآباد با آلودگی صدای ناشی از عملیات پروازی، بیشتر از حد مجاز مواجهه شغلی می باشد. این مطلب ضرورت استفاده افراد از گوشی های محافظ شنوایی و ارائه و اجرای برنامه های کاهش آلودگی صدای فرودگاه را بیش از پیش متذکر می کند.


عبداله اردشیر، رضا مکنون، محمد رکاب اسلامی زاده، زینب جهانتاب،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

مقدمه: پروژه های بلند مرتبه سازی به دلیل افزایش جمعیت، توسعه شهرها و هم‌چنین مهاجرت افراد به شهرهای بزرگ روز به روز رو به افزایش هستند و به‌دلیل این‌که این پروژه های عمرانی در درون شهرها واقع اند و در تماس مستقیم با مردم شهر می‌باشند، از لحاظ خطرهای HSE از اهمیت ویژه‌ای نسبت به سایر پروژه‌های عمرانی برخوردارند. از طرفی در اکثر حوادث و رویدادها، سازمآن‌ها نسبت به هزینه واقعی آن بینش کافی ندارند.بنابراین شناسایی و ارزیابی و مدیریت خطرهای HSE بسیار ضروری ومهم است.

.

روش کار: در این مقاله خطرهای HSE در ساخت پروژه های بلند مرتبه که بر سلامت افراد و محیط زیست اثر منفی دارند،شناسایی، ارزیابی و رتبه‌بندی شدند. خطرها از طریق چک لیست و مصاحبه با افراد با سابقه در زمینه بلند مرتبه سازی شناسایی و ارزیابی شده و برای کمی سازی با توجه به ماهیت مبهم خطرها و وجود عدم قطعیت از ترکیب اعداد فازی و روش تحلیلی سلسله مراتبی AHP استفاده گردید. در نهایت پس از ارزیابی، خطرها برای پاسخ رتبه‌بندی می‌شدند.

.

یافته ها: با استفاده از روش AHP وزن 346/0 برای بهداشت، 3/0 برای ایمنی و 354/0 برای محیط زیست به‌دست آمد. از این اعداد می‌توان به این نتیجه رسید که در سلامت افراد در مجموعه کارگاه و بیرون از آن، خطرهای محیط زیستی و بهداشتی از خطرهای ایمنی مهمتر هستند.

.

نتیجه گیری: نتایجی که از این تحقیق به‌دست آمد نشان داد که خطرهای HSE بسیار بحرانی هستند و باید در پروژه‌های عمرانی قبل از شروع پروژه برای کنترل آن‌ها اقداماتی انجام شود. هم‌چنین نتایج دیگر نشان داد که بسیاری از خطرهای HSE به دلیل نبودن فرهنگ درست HSE در سازمان و در پروژه می‌باشد که می‌توان با فرهنگ سازی درست بسیاری از خطرهای HSE را کاهش داد.


محمد سعید پورسلیمان، وحید کاظمی مقدم، میلاد درخشان جزری،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده

مقدمه: حوادث مرتبط با کار ممکن است موجب خسارت به انسان، محیط زیست و هم‌چنین اتلاف زمان و هزینه گردد. به‌منظور کاهش حوادث، سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست ایجاد گردید. در این مطالعه تاثیر استقرار این سیستم مدیریتی بر کاهش حوادث و پیامد‌های حاصل از آن و شاخص‌های عملکردی ایمنی در شرکت پتروشیمی کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفت.

.

روش کار: در این مطالعه، سوابق حوادث با استفاده از فرم گزارش حادثه 301 OSHA در طول 4 سال جمع آوری شد. سپس میانگین سالیانه حوادث و پیامد‌های آن و شاخص‌های عملکرد ایمنی محاسبه و گزارش گردید. سپس تاثیر استقرار این سیستم بر حوادث و پیامد‌های آن و شاخص‌های عملکرد ایمنی، در 2 سال قبل و 2 سال بعد از استقرار سیستم با استفاده از تحلیل‌های آماری بررسی گردید.

.

یافته ها: نتایج نشان داد که استقرار این سیستم ارتباط معناداری با متغیرهای ضریب شدت و تکرار حادثه، ضریب شدت حادثه، روزهای تلف شده، حوادث جزیی و حوادث کل داشته است (Pv<0.05) و مقدار این متغیر‌ها بعد از استقرار سیستم کاهش یافته اند. اما استقرار این سیستم تاثیری بر شاخص‌های ضریب تکرار حادثه و حوادث ناتوان کننده نداشته است (Pv>0.05).

.

نتیجه گیری: استقرار سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست در کل چرخه فرآیند شرکت پتروشیمی کرمانشاه، موجب کاهش حوادث و پیامد‌های حاصل از آن و اکثر شاخص‌های عملکرد ایمنی شده است و به‌طور کلی وضعیت ایمنی بهبود قابل ملاحظه ای داشته است.


محمدرضا منظم اسماعیل پور، فریده گل‌بابایی، فریدون خدایاری، کمال اعظم،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده

مقدمه: گرما یکی از عوامل زیان آور فیزیکی محیط کار است.مواجهه با گرما و ایجاد تنش گرمایی در فرد، علاوه بر تأثیر منفی بر سلامتی، بهره‌وری او را تحت تأثیر قرار می‌دهد.هدف از این پژوهش تعیین افت بهره‌وری ناشی از استرس گرمایی در وظایف شغلی مختلف صیفی کاران شهرستان دره شهر در فصل تابستان است.

.

روش کار: این مطالعه توصیفی– مقطعی در تابستان 1393 روی صیفی‌کاران شهرستان دره شهر انجام شد.پس از تعیین حجم نمونه، فعالیت‌های صیفی‌کاری به روش آنالیز سلسله مراتبی مشخص گردید و اندازه‌گیری WBGT بر اساس استاندارد ISO7243 انجام شد.مقدار متابولیسم با استفاده از استاندارد ISO8996 برآورد گردید. سپس با توجه به مقدار متابولیسم نوع کار مشخص شده، با دانستن WBGT و بار کاری و با استفاده از مدل ظرفیت کاری، افت بهره‌وری در وظایف مختلف صیفی‌کاری و نهایتا افت بهره‌وری کل محاسبه گردید.

.

یافته ها: میانگین WBGT برای فعالیت‌های شخم زدن، کرت بندی، کاشتن بذر، آبیاری، کودپاشی، وجین، سم پاشی و برداشت به ترتیب 9/29، 28/31، 66/30، 39/31، 99/31، 75/31، 08/31و 3/30 درجه سانتی گراد به دست آمد. میزان WBGT در مقایسه با مقدار استاندارد ISO7243 در تمام فعالیت‌های صیفی‌کاری، بیشتر از حد مجاز بود.بیشترین مقدار WBGT در فعالیت کودپاشی c°99/31 و کمترین مقدار آن در شخم زدن C°98/29 به دست آمد. نتایج آزمون آماری ANOVA تفاوت معناداری در WBGT در سه ارتفاع سر،کمر و قوزک پا نشان نداد.بیشترین مقدار افت بهره‌وری برای شغل وجین و کمترین مقدار آن برای شغل شخم زدن به دست آمد.مقدار افت بهره‌وری کل برای کار صیفی‌کاری 3/69 درصد در ساعت حاصل شد که ناشی از فعالیت فیزیکی بالا در محیط کار و انجام کار در فضای باز و قرار گرفتن در معرض تابش مستقیم خورشید، به دلیل استرس گرمایی وارد شده به کارگر است.

.

نتیجه گیری: بهره وری متغیری است که از گرمای محیط کار تأثیر می پذیرد. بر اساس نتایج این مطالعه، میزان بهره‌وری در وظایف شغلی مختلف صیفی‌کاران در اثر گرما کاهش پیدا می‌کند که این کاهش تحت تأثیر افزایش دما تشدید خواهد شد و ممکن است بر اقتصاد منطقه تأثیرگذار باشد.بنابراین نیاز به انجام مطالعات بیشتر به منظور بهینه کردن شرایط کار ضروری است.


میلاد عباسی، محمدرضا منظم اسماعیل پور، آرش اکبر زاده، سید ابوالفضل ذاکریان، محمدحسین ابراهیمی،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده

مقدمه: نصب توربین‌های بادی در مناطق مسکونی به دلیل داشتن صدایی با ویژگی‌های منحصر به‌فرد، موجب آزردگی افراد ناشی از مواجهه با صدا می‌گردد. این آزردگی می‌تواند خطر ابتلا به مشکلات مربوط به سلامت و اختلال خواب را افزایش دهد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر آزردگی ناشی از مواجهه با صدا بر اختلال خواب شاغلین نیروگاه بادی منجیل انجام گردید.

.

روش کار: جهت انجام این مطالعه کل شاغلین نیروگاه بادی منجیل در سه گروه تعمیرات، حراست و اداری مورد بررسی قرار گرفته و تراز معادل صوت برای هرکدام از گروه‌ها با استفاده از روش پایه - وظیفه بر اساس روش استاندارد ISO 9612 اندازه گیری شد. اطلاعات مربوط به آزردگی ناشی از صدا و اختلال خواب افراد به‌ترتیب با استفاده از روش استاندارد ISO1566 و پرسش‌نامه اختلال خواب Epworth تعیین گردید. اطلاعات به‌دست آمده با استفاده از نرم افزار R مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

.

یافته ها: نتایج آزمون آنالیز واریانس و کروسکال - والیس به‌ترتیب نشان دادند که آزردگی ناشی از صدا و اختلال خواب در بین گروه‌های شغلی، سنی و سابقه کاری متفاوت‌اند. براساس نتایج این مطالعه آزردگی ناشی از صدا و اختلال خواب دارای ارتباط معناداری هستند به‌طوری‌که با صرف نظر از اثر سایر متغیرها می‌توان اظهار کرد که افزایش هر واحد آزردگی ناشی از صدا به میزان 26/0 بر اختلال خواب می‌افزاید.

.

نتیجه گیری: در این مطالعه افرادی که آزردگی بیشتری داشتند، اختلال خواب بیشتری را بیان کردند. بنابراین علاوه بر اثرات مستقیم صدا بر روی اختلال خواب، صدا از طریق ایجاد آزردگی به‌طور غیرمستقیم موجب تشدید اختلال خواب در افراد می‌گردد.


محمد حسن صفریان، سید ابوالفضل ذاکریان، جبرئیل نسل سراجی، کمال اعظم،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده

مقدمه: در مشاغل آزمایشگاهی با توجه به ماهیت کاری، طیف گسترده ای از ابزارآلات دستی مورداستفاده قرار می گیرد. استفاده طولانی‌مدت و تکراری از این ابزارآلات باعث شده است که کارکنان آزمایشگاه ها اغلب از اختلالات اندام فوقانی رنج ببرند. مطالعه حاضر با هدف بررسی کاربردپذیری انواع مختلف پیپت ‌های مورداستفاده در آزمایشگاه های دانشگاه علوم پزشکی تهران به کمک روش های ارزیابی ذهنی کاربردپذیری برای انتخاب بهترین نوع طراحی و اجرا گردید.

.

روش کار: این مطالعه مقطعی به‌صورت توصیفی- تحلیلی و بر روی 35 نفر از کارکنان شاغل در آزمایشگاه های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام پذیرفت. در ابتدا 4 نوع از پرکاربردترین پیپت های موجود در آزمایشگاه ها انتخاب و ویژگی‌های مربوط به کاربردپذیری آن ها شامل جنبه های فیزیکی و طراحی با استفاده از مقیاس آنالوگ بصری(VAS) مورد بررسی قرار گرفت. قضاوت در رابطه با کاربردپذیری پیپت ها نیز با توجه به معیارهای ارایه  شده توسط سازمان جهانی استاندارد به شماره (1998) 11-9241 و (2006) 2-20282 انجام پذیرفت. تجزیه  تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 22 صورت گرفت.

.

یافته ها: ارزیابی کلی کاربران در رابطه با ویژگی های پیپت ها نشان داد که بیشترین نمره مقیاس VAS متعلق به پیپت  A و پس ‌از آن به ترتیب مربوط به پیپت های C و D می باشد. پیپت B به‌عنوان نامطلوب‌ترین پیپت از منظر کاربران انتخاب گردید. نتایج مربوط به معیارهای کاربردپذیری پیپت ها نشان داد از بین 4 نوع پیپت مورد بررسی، پیپت A در 2 معیار (رضایت و اثربخشی) از 3 معیار مورد بررسی دارای رتبه اول بود و در معیار کارایی رتبه اول به پیپت C و رتبه دوم به پیپت A تعلق گرفت. پیپت نوع B در کلیه معیارها بدترین شرایط را به دست آورد.

.

نتیجه گیری: پیپت های کوتاهتر و سبک تر که مطابق با اصول ارگونومیک طراحی شده است دارای کاربردپذیری بالاتری از نظر کاربران بوده و می تواند باعث ارزیابی ذهنی بهتر آن ها نسبت به دیگر نمونه ها گردد..


ایمان عارفیان، هادی اسدی، محمدرضا منظم اسماعیل پور، زهرا ذوالقدر، مروارید ظریف یگانه،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده

مقدمه: موتور اتومبیل‌ها یکی از منابع مهم تولید صدا می‌باشد که میزان این تولید تحت تاثیر پارامترهای گوناگون است. هدف از این مطالعه نیز بررسی تاثیر روغن‌های به کار رفته در موتور اتومبیل‌ها قبل و بعد از تعویض روغن بر روی تغییرات میزان تراز صدای تولیدی از موتور اتومبیل‌ها می‌باشد.

.

روش کار: ابتدا صدای موتور 94 اتومبیل مختلف به مدت 30 ثانیه در تعویض روغنی قبل و بعد از تعوض روغن ضبط و کلیه اطلاعات فنی اتومبیل از قبیل کیلومتر، نوع روغن موتور مصرفی و نوع اتومبیل ثبت گردید. سپس این صداها در اتاق صامت کالیبره و تراز صوت آن‌ها در شبکه‌های A , C و اکتاو باندهای اصلی با دستگاه صدا سنج اندازه گیری شد و داده‌های حاصل با استفاده از نرم افزار 17 SPSS و آزمون‌های آماری آنالیز گردید و با استفاده از آزمون‌های آماری در گروه‌های مختلف از نظرعملکرد روغن موتور و نوع اتومبیل آنالیز و نتایج به‌دست آمده گزارش شد.

.

یافته ها: تاثیرات کیفیت روغن موتور بر روی تراز صدای موتور اتومبیل‌های مختلف بررسی و کاهش معناداری در میزان تراز صدای موتور اتومبیل‌ها مشاهده شد. بررسی رابطه بین کیلومتر اتومبیل و کیفیت روغن موتور در تغییرات تراز صوت موتور اتومبیل نشان داد اتومبیل‌هایی که کیلومتر کارکرد آن‌ها در بازه 100000 تا 150000 می‌باشد، به‌طور معناداری، بیشتر از دیگر اتومبیل‌ها در تراز فشار صوت کاهش داشته اند.

.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که کیفیت روغن موتور از عوامل کاهش تراز صدای موتور اتومبیل‌ها می‌باشد که نوع روغن و کیلومترکارکرد اتومبیل از عوامل مهم در تاثیر گذاری کیفیت روغن موتور بر کاهش میزان تراز صدای موتور اتومبیل‌ها می‌باشد.


پریسا آزاد، غلامحسین حلوانی، محمدرضا نجیمی، بهرام کوهنورد،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده

مقدمه: یکی از مهم‌ترین حوادث، تصادفات جاده ای می‌باشد که باعث مرگ و جراحات تعداد زیادی از افراد و هم‌چنین خسارات اقتصادی کلان می‌شود. براساس مطالعات انجام شده، عامل انسانی اصلی ترین نقش را در بروز تصادف های رانندگی دارد. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی نقش عوامل رفتاری در حوادث غیر مرگبار رانندگی است.

.

روش کار: مطالعه به‌صورت تحلیلی بر روی 150 نفر از رانندگان سیستم حمل و نقل درون شهری و برون شهری استان یزد انجام شد. ابزار پژوهش پرسش‌نامه دو قسمتی بود که در قسمت اول اطلاعات دموگرافیک و در قسمت دیگر رفتار رانندگی با استفاده از پرسش‌نامه استاندارد پرسش‌نامه رفتار رانندگی (DBQ) تعیین شد.

.

یافته ها: 9/83% از افراد تقریبا همیشه از کمربند ایمنی استفاده می‌کردند. به تفکیک گروه سنی مشخص شد تخلفات عمدی، لغزش‌ها و اشتباهات بیشتر در رانندگان گروه سنی 25-18 سال بود که ارتباط معناداری بین تخلفات عمدی با گروه سنی وجود داشت (P<0/05). وضعیت ارتباطی عوامل رفتاری بر حسب نوع مالکیت وسیله نقلیه نشان داد که تخلفات عمدی در رانندگان اتوبوس های شخصی بیشتر است و عامل لغزش و اشتباهات بیشتر در رانندگان اتوبوس های دولتی می باشد که ارتباط معناداری بین این عوامل رفتاری و نوع مالکیت وجود داشت. وضعیت ارتباطی عوامل رفتاری به تفکیک سابقه حادثه در سه سال گذشته نشان داد که تخلفات عمدی و غیر عمدی و لغزش ها بیشتر در افراد با سابقه حادثه دو بار می‌باشد (P<0/004).

.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که عوامل رفتاری از قبیل سن، نوع مالکیت وسیله نقلیه و سابقه حادثه نقش به‌سزایی در وقوع حوادث رانندگی دارند.


عباس خالقی نژاد، محمد ضیاءالدینی،
دوره 5، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر، در پی وارسی رابطه بین جو ایمنی و عملکرد ایمنی کارکنان با توجه به نقش میانجی دانش ایمنی و انگیزش ایمنی است.
 

روش انجام کار: این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی کاربردی است و بر اساس روش گردآوری داده‌ها، توصیفی- پیمایشی می‌باشد و از نظر روش تجزیه و تحلیل داده‌ها، از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان این واحد به تعداد 4525 نفر را در بر می‌گیرد. این تحقیق در دی‌ماه سال 93 انجام شد. جمع آوری داده‌ها از طریق چهار پرسش‌نامه (جو ایمنی، دانش ایمنی، انگیزش ایمنی و عملکرد ایمنی) صورت گرفت. تعداد 354 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای تعیین شدند. پرسش‌نامه‌ها به نسبت تعداد کارکنان در هر واحد توزیع و سپس جمع آوری شد. پاسخ دهندگان مطابق مقیاس لیکرت از کاملاً موافق تا کاملاً مخالف که در دامنه (1) تا (5) امتیازدهی شده بود، به گزینه‌ها پاسخ دادند.
 

یافته‌ها: داده‌های به‌دست آمده از طریق پرسش‌نامه، با استفاده از نرم افزار SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نرمال بودن متغیرها با استفاده از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف که فرض نرمال بودن متغیرها تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده از روش حداقل مجذورات جزیی (PLS) و برای آزمون فرضیه‌های تحقیق نیز از روش‌های الگویابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. جهت بررسی پایایی ابزار تحقیق از روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی (CR) استفاده شده است که ضریب مربوط به همه متغیرها بالاتر از 0.7 و قابل قبول می‌باشد. برای سنجش روایی پرسش‌نامه از میانگین واریانس استخراج شده (AVE) نیز استفاده گردید که بیش از 4/0 و درحد نسبتاً قابل قبولی بود.  هم‌چنین برای بررسی برازش مدل ساختاری از معیارهای ضرایب معناداریZ، R_square، Q2 و در نهایت از معیار اندازه تاثیرf 2  استفاده شده است که نتایج به‌دست آمده نشان دهنده برازش مناسب مدل می‌باشد.
 

نتیجه گیری: نتایج به‌دست آمده تمامی فرضیات تحقیق را مورد حمایت قرار می‌دهد و نشان می‌دهد جو ایمنی به طور مستقیم بر عملکرد ایمنی تاثیر دارد.  هم‌چنین دانش ایمنی و انگیزش ایمنی نقش واسطه ای را در رابطه بین جو ایمنی و عملکرد ایمنی دارند. علاوه بر آن دانش ایمنی از طریق انگیزش ایمنی نیز بر عملکرد ایمنی تاثیر گذار است. با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می‌شود جو ایمنی کارکنان با تقویت مولفه‌های موثر بر آن با توجه به مدل تحقیق بهبود یابد، دانش ایمنی کارکنان ارتقاء یافته و انگیزش ایمنی کارکنان نیز تقویت گردد.  هم‌چنین پیشنهاد می‌شود عوامل فردی و سازمانی دیگر نیز شناسایی و به مدل وارد شود. علاوه بر آن می‌توان با شناسایی متغیرهای مداخله گر نقش آن‌ها را نیز در عملکرد ایمنی مورد مطالعه قرار داد.


سمیه چهاردولی، مجید معتمد زاده، یداله حمیدی، علیرضا سلطانیان، رستم گل‌محمدی،
دوره 5، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده

مقدمه: مطالعات نشان داده‌اند که کارکنان بانک‌ها سطح بالایی از استرس را تجربه نموده، استرس به عنوان عامل اصلی کاهش رضایت و تعهد شغلی کارکنان و در نهایت عملکرد کلی سازمان می‌باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط عوامل استرس‌زای روانی- اجتماعی، ساختار سازمانی و رضایت شغلی انجام شد.
 

روش کار: این مطالعه توصیفی-تحلیلی در یکی از بانک‌های شهر همدان انجام شد. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه‌های روانی-اجتماعی نوردیک، ساختار سازمانی و رضایت شغلی استفاده شد. برای تعیین ارتباط بین دو متغیر از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. هم‌چنین برای بررسی ارتباط بین متغیرهای کیفی از آزمون کای دو استفاده گردید.
 

یافته‌ها: استرس شغلی(57٪) و وضعیت رضایت شغلی(39٪) در جامعه مورد مطالعه در سطح متوسطی قرار داشت و ساختار اکثر شعب تا حدی خشک بود(69٪). از طرفی بین استرس شغلی و ابعاد ساختار سازمانی (تمرکز، رسمیت) همبستگی مثبت معنی داری وجود داشت. نتایج نشان دادند که بین ساختار سازمانی و رضایت شغلی نیز همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد (05/0=p).
 

نتیجه‌گیری: با توجه به نقش ساختار سازمانی و عوامل استرس‌زای روانی- اجتماعی کار در رضایت شغلی، می‌توان اظهار داشت که تغییر ساختار به سمت ساختارهای ارگانیک و توجه بیشتر به عوامل استرس‌زای روانی-اجتماعی در محیط کار می‌تواند در بازدهی و بهره‌وری سازمان نقش مؤثری ایفا نماید.


ایرج علیمحمدی، روح اله حاجی زاده، احمد مهری، جواد ساجدی فر، سهیل سعادت، جمشید غلامپور، مهدی کنگاوری،
دوره 5، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: صدای ترافیک یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی در جوامع امروزی می باشد. طبق گزارشات سازمان بهداشت جهانی صدای ترافیک عامل ایجاد اختلالات فیزیولوژیکی و روانشناختی می باشد. صدای ترافیک می تواند باعث اختلال در عملکرد ذهنی افراد شود. بنابراین هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر صدای ترافیک بر عملکرد ذهنی شرکت کنند گان با توجه پیچیدگی فعالیت می باشد.
 

مواد و روش ها: این مطالعه بر روی 35 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. صدای ترافیک توسط دستگاه ضبط صوت، ضبط و همزمان با دستگاه صدا سنج ، تراز صدای  ترافیک اندازه گیری شد. سپس شرکت کنند گان در دو حالت محیط آرام و در مواجهه با صدای ترافیک قرار گرفتند و آزمون زمان واکنش انتخابی نوع S3 به عنوان فعالیت ساده و آزمون تعیین نوع s1  به عنوان یک فعالیت پیچیده از بسته نرم افزاری Vienna test System   را اجرا نمودند.
 

یافته ها: مقایسه نتایج حاصل از آزمون زمان واکنش انتخابی و آزمون تعیین در قبل و بعد از مواجهه با صدای ترافیک، نشان داد که با وجود تغییرات اندکی که در متغیرهای میانگین زمان واکنش ذهنی(47/0P=) و میانگین زمان واکنش حرکتی (49/0P=) در آزمون زمان واکنش انتخابی در بعد از مواجهه با صدای ترافیک نسبت به قبل از مواجهه وجود داشت، اما این تغییرات از لحاظ آماری معنی ‌دار نبود. در آزمون تعیین، میانه زمان واکنش(001/0P=)، تعداد محرکات ظاهر شده(014/0P=)، تعداد پاسخ افراد(009/0P=) بعد از مواجهه با صدای ترافیک به ‌طور معنی ‌داری کمتر از محیط آرام بدست آمد. همچنین در تعداد پاسخ ‌های صحیح(091/0P=) و تعداد پاسخ های ناصحیح(073/0P=) تغییرات مشاهده شده از لحاظ آماری معنی دار نبودند.
 

نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که صدای ترافیک در فعالیت ساده تأثیرگذار نبود. اما صدای ترافیک در هنگام فعالیتهای پیچیده، می تواند بر روی میانه زمان واکنش، تعداد محرکات ظاهر شده، تعداد پاسخ افراد به محرکات تاثیر منفی بگذارد.


مهدی رشیدی، مصطفی صفاری، حمید شیرخانلو، محمد رضا عوادی،
دوره 5، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده

مقدمه: آثار سرطان زایی تابش اشعه ایکس طی سالیان اخیر اثبات گردیده است. امروزه از سرب  در وسایل زیادی مثل روپوش‌های سربی، محافظ تیرویید و دستکش‌‌های سربی برای محافظت بدن در برابر اشعه ایکس استفاده می‌‌شود.  اما وسایل محافظت  فردی اشعه ایکس حاوی سرب  معایب مختلفی مثل سمیت ، سنگینی و عدم انعطاف‌پذیری دارد. امروزه از روش‌‌های جدیدتری هم‌چون کاربرد فرآورده‌‌های پوستی نیمه جامد محافظ (کرم، پماد) استفاده می‌‌شود. در این مطالعه امکان سنجی استفاده از کرم حاوی نانو ذرات اکسید بیسموت به عنوان جاذب اشعه ایکس بررسی گردید.

روش کار: ساخت نانو ذرات اکسید بیسموت (Bi2O3) و سپس فرموله کردن آن در قالب پماد بررسی شد. نانوذرات اکسیدبیسموت با روش جدیدی با واسطه سوربیتول سنتز و در کنار اکسپیان‌‌های متناسب فرموله گردید. کرم نهایی از 70 درصد نانوذره اکسید بیسموت و 30 درصد مواد جانبی تشکیل شده است. در این مطالعه، از دستگاه اشعه ایکس و دوریمتر برای بررسی جذب اشعه ایکس در ضخامت‌‌های مختلف پماد نانوذرات اکسید بیسموت استفاده گردید.
 

یافته‌ها: با آزمون دزیمتری نیز اثر محافظ اشعه پماد حاوی نانوذرات بیسموت اکسید  به میزان معنی داری (0.05 > P) بهتر از گروه کنترل و ورقه معادل سربی ارزیابی گردید. تست‌های دوزیمتری نشان داد که پماد وکرم نانوذرات بیسموت اکسید  56 درصد اشعه را  جذب می‌‌نماید  ولی در سرب 41 درصد است.لبه جذب‌کا (k) اشعه برای بیسموت بیشتر از سایر فلزات بوده و نانو ذرات آن سطح جذب بیشتری نسبت به حجم (S/V) دارند.
 

 نتیجه گیری: نانوذرات اکسید بیسموت به‌دلیل عدد اتمی بالای بیسموت جذب اشعه ایکس را با کارایی بالاتری نسبت به سرب انجام می‌دهد و سمیت کمتری دارد. کرم و پماد پوستی نانو ذرات اکسید بیسموت می‌‌تواند به عنوان جاذب اشعه ایکس برای مشاغل مختلف مانند پزشکان، دندانپرشکان، کارکنان اتاق عمل وکارشناسان رادیولوژی استفاده شود و باعث افرایش سلامت وایمنی کارکنان می‌گردد.


سیداحسان ‌سمائی، آرام تیرگر، نرگس‌ خانجانی، مریم مصطفایی، مجید باقری‌حسین‌آبادی، محمد امراللهی،
دوره 5، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده

مقدمه: کارکنان اداری با توجه به ماهیت کاری خود، شیوع بالایی از اختلالات اسکلتی- عضلانی را گزارش می‌کنند. این مطالعه با هدف ارزیابی فراوانی اختلالات اسکلتی- عضلانی در گروهی از کارکنان اداری و مشخص نمودن عوامل خطر ارگونومی در بروز این اختلالات انجام شده است.
 

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر یک مطالعه نوع مقطعی است که بر روی 174 نفر از کارکنان بخش اداری در شهر کرمان انجام پذیرفت. ابزار گردآوری داده‌ها شامل فرم جمع آوری اطلاعات جمعیت شناختی و سازمانی، پرسش‌نامه عمومی تعیین اختلالات اسکلتی- عضلانی نوردیک و روش ارزیابی سریع تنش اداری (روساROSA ) بود. تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS16 و به کمک آماره‌های توصیفی و آزمون آماری رگرسیون لجستیک و مجذور کای انجام شد.
 

یافته‌ها: شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی در 12 ماه گذشته 4/60 درصد گزارش ‌شد. هم‌چنین رابطه معنی‌داری بین سابقه کاری و مدت زمان استفاده از رایانه در طول روز با اختلالات اسکلتی- عضلانی دیده شد (p<0.05)، به طوری که با افزایش یک واحد سابقه‌کار (سال) و مدت زمان استفاده از رایانه (ساعت در روز)، شانس بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی به ترتیب 2/17 درصد و 8/15 درصد افزایش یافت. براساس آزمون آماری T-Test، رابطه معنی داری بین بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی و روش روسا به‌دست آمد (p<0.05).
 

نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل، روش ارزیابی ROSA ابزاری کارآمد در طبقه بندی سطح ریسک و شناسایی عوامل تاثیرگذار در بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارکنان اداری می‌باشد. برای کاهش شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی در گروه مورد مطالعه (کارکنان اداری)، می‌توان به انجام اقدامات اصلاحی در ایستگاه‌های کاری پرخطر (سطح دوم شناسایی شده توسط روش ROSA)، کاهش مدت‌زمان استفاده از رایانه در طول روز و انجام فعالیت‌های ورزشی منظم اشاره کرد.


سجاد دودانگه، سید ابوالفضل ذاکریان، محمد دهقانی، سید محمود قاضی طباطبایی، رضا پیرمند،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

مقدمه: هوش هیجانی به‌عنوان توانایی شناخت و کنترل عواطف و هیجان‌های خود و رضایت شغلی به‌عنوان احساسات و نگرش‌های مثبت نسبت به شغل خود، از جمله شاخص‌های مهم و تأثیرگذار در محیط کار می‌باشند. از اینرو، این پژوهش با هدف بررسی اثر میزان هوش هیجانی کارکنان بر میزان رضایت شغلی ایشان، در یکی از پالایشگاه‌های نفت تهران صورت پذیرفت.
 

روش کار: این پژوهش کاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی- مقطعی می‌باشد. جامعه این پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان صنعت مورد نظر بود که به روش نمونه گیری طبقه‌ای تصادفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش از پرسشنامه 90 سؤالی هوش هیجانی Bar-On و پرسشنامه 70 سؤالی رضایت شغلی JDI و نیز از نرم افزارهای LISREL8.72 به منظور برآورد اثر علی بین متغیرهای پژوهش و SPSS18 برای محاسبه شاخص‌های توصیفی و مقایسه میانگین متغیرهای پژوهش استفاده شد.
 

یافته‌ها: مطابق نتایج بین هوش هیجانی کارکنان و رضایت شغلی آنان یک ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد، بعبارتی میزان هوش هیجانی بالاتر، با افزایش میزان رضایت شغلی افراد همراه است. زیرمقیاس‌های مسئولیت پذیری و خودابرازی در آزمون هوش هیجانی و زیرمقیاس‌های مسئول مستقیم و حقوق و مزایا در آزمون رضایت شغلی، به ترتیب در هر آزمون دارای بیش‌ترین و کم‌ترین امتیاز بودند. هم‌چنین بر‌‌اساس نتایج، میزان رضایت شغلی کارکنان به موازات افزایش سطح تحصیلات آنان افزایش یافته و بیش‌ترین مقدار این متغیر در گروه سنی 30 تا 45 سال بدست آمد.
 

نتیجه گیری: هوش هیجانی به‌عنوان یک متغیر روانشناختی، میزان رضایت شغلی کارکنان را تحت تأثیر قرار داده و با توجه به ارتباط مستقیم این دو متغیر با یکدیگر، با آموزش و افزایش میزان هوش هیجانی کارکنان، می‌توان میزان رضایت شغلی ایشان و بالطبع میزان راندمان و بهره‌وری را در محیط کار افزایش داد.


محمد کمائی، سید شمس الدین علیزاده، عبدالرحمن کشوری، زینب خیرخواه، پریسا مشعشعی،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1395 )
چکیده

مقدمه: فعالیت‌های صنعتی، بخشی از تلاش انسان برای رسیدن به رفاه و آسایش بیش‌تر است، اما در این فعالیت ها مخاطرات مربوط به آن ها نیز در حال گسترش می‌باشد. شناسایی دقیق خطرات در صنایع نفت و گاز و ارزیابی و مدیریت ریسک با هدف کاهش شدت و تکرار حوادث پیش از وقوع آن ها و به حداقل رساندن صدمه به انسان و اموال از اهمیت ویژه ای برخوردار می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی مخزن کروی گاز نفتی مایع شده تحت فشار در ناحیه مخازن یک پالایش‌گاه و ارزیابی ریسک پدیده توسعه بخارات مایع در حال جوش می‌باشد.

روش کار: در این مطالعه ارزیابی ریسک پدیده توسعه بخارات مایع در حال جوش (BLEVE) با روش Bowtie و نیز بررسی پیامد ناشی از موج انفجار پدیده BLEVE، انجام و مقدار موج انفجار حاصل از این پدیده و تأثیرات آن بر روی تجهیزات و ادوات کناری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای این منظور از نرم افزار PHAST نسخه 54/6 جهت مدل سازی پدیده BLEVE استفاده شده است.

یافته ها: در این ارزیابی به طور کلی پنج علت و دو پیامد جهت ایجاد پدیده BLEVE شناسایی شدند. اقدامات کنترلی جهت پیش‌گیری از ایجاد پدیده BLEVE  به طور کلی 43 مورد و اقدامات کنترلی جهت کاهش پیامد و اثرات 31 مورد تعیین شدند. طبق تجزیه و تحلیل به عمل آمده مشخص شد که موج انفجار ناشی از مخزن کروی LPG، می‌تواند مخازن کناری LPG را دچار انفجار کرده که این امر سبب زنجیره ای شدن انفجارات خواهد شد.

نتیجه گیری: با استفاده از نتایج حاصل از مدل سازی و ارزیابی ریسک می‌توان به درستی علل ایجاد و آسیب پدیده BLEVE برای انسان و تجهیزات مجاور را مشخص و بر اساس آنها اقدامات کنترلی پیش‌گیرانه را اجرا و با طراحی و جانمایی مناسب، حریم ایمنی محل اسکان کارکنان، تجهیزات و ادوات مجاور را تعیین نمود.



صفحه 4 از 12     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb