26 نتیجه برای ذاکری
سجاد کازرونیان، سید ابوالفضل ذاکریان، جبرئیل نسل سراجی، سید مصطفی حسینی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
مقدمه: در حال حاضر استرس شغلی به عنوان یکی از مهمترین معضلات زندگی جوامع بشری شناخته می شود که دارای نتایج مثبت یا منفی میباشد. استرس در صورت نبودن هماهنگی میان نیاز های شغلی، قابلیت ها، توانایی ها و خواسته های فرد ایجاد می شود. بسیاری از پیامدهای رفتاری، جسمی و روانی ناشی از استرس شغلی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی روایی و پایایی پرسشنامه استرس شغلی عمومی نایوش (GJSQ) در راستای ایجاد ابزاری مناسب جهت سنجش و بررسی میزان استرس شغلی برای اولین بار در ایران انجام گردید.
.
روش کار: در این مطالعه ی مقطعی 228 نفر از پرسنل آتش نشانی شهر تهران طی نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای انتخاب شده و به سؤالات پرسش نامه استرس شغلی عمومی نایوش (GJSQ) پاسخ دادند. به منظور روایی و پایایی پرسشنامه تعداد 20 نفر از افراد جامعه مورد مطالعه انتخاب شده و پس از بررسی روایی محتوایی پرسشنامه، جهت بررسی پایایی از تست آلفای کرونباخ و آزمون همبستگی درون خوشه ای و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 18 استفاده گردید.
.
یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان 30.8 (4.9 = SD) و میانگین سابقه کاری در آتش نشانی 7.4
(4.8 = SD) بهدست آمد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ تمامی فاکتور های تاًثیر گذار در پرسشنامه بالای 0.7 بهدست آمد و همچنین ضریب همبستگی درون خوشهای پرسشنامه از طریق تست بازآزمایی در تمام فاکتور های تاًثیر گذار به جز فاکتور های محیط فیزیکی و خواسته های ذهنی که در حد متوسط بودند، بالای 0.7 نتیجه شد که این مقادیر بهدست آمده در حد مطلوبی می باشند.
.
نتیجه گیری: با توجه به این که شاخص های روایی و پایایی پرسشنامه همگی در حد مطلوبی گزارش گردید می توان از پرسشنامه استرس شغلی عمومی نایوش (GJSQ) به عنوان پرسشنامه روا و پایا در ایران، جهت سنجش و بررسی میزان استرس شغلی استفاده نمود.
میلاد عباسی، محمدرضا منظم اسماعیل پور، آرش اکبر زاده، سید ابوالفضل ذاکریان، محمدحسین ابراهیمی،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: نصب توربینهای بادی در مناطق مسکونی به دلیل داشتن صدایی با ویژگیهای منحصر بهفرد، موجب آزردگی افراد ناشی از مواجهه با صدا میگردد. این آزردگی میتواند خطر ابتلا به مشکلات مربوط به سلامت و اختلال خواب را افزایش دهد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر آزردگی ناشی از مواجهه با صدا بر اختلال خواب شاغلین نیروگاه بادی منجیل انجام گردید.
.
روش کار: جهت انجام این مطالعه کل شاغلین نیروگاه بادی منجیل در سه گروه تعمیرات، حراست و اداری مورد بررسی قرار گرفته و تراز معادل صوت برای هرکدام از گروهها با استفاده از روش پایه - وظیفه بر اساس روش استاندارد ISO 9612 اندازه گیری شد. اطلاعات مربوط به آزردگی ناشی از صدا و اختلال خواب افراد بهترتیب با استفاده از روش استاندارد ISO1566 و پرسشنامه اختلال خواب Epworth تعیین گردید. اطلاعات بهدست آمده با استفاده از نرم افزار R مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
.
یافته ها: نتایج آزمون آنالیز واریانس و کروسکال - والیس بهترتیب نشان دادند که آزردگی ناشی از صدا و اختلال خواب در بین گروههای شغلی، سنی و سابقه کاری متفاوتاند. براساس نتایج این مطالعه آزردگی ناشی از صدا و اختلال خواب دارای ارتباط معناداری هستند بهطوریکه با صرف نظر از اثر سایر متغیرها میتوان اظهار کرد که افزایش هر واحد آزردگی ناشی از صدا به میزان 26/0 بر اختلال خواب میافزاید.
.
نتیجه گیری: در این مطالعه افرادی که آزردگی بیشتری داشتند، اختلال خواب بیشتری را بیان کردند. بنابراین علاوه بر اثرات مستقیم صدا بر روی اختلال خواب، صدا از طریق ایجاد آزردگی بهطور غیرمستقیم موجب تشدید اختلال خواب در افراد میگردد.
محمد حسن صفریان، سید ابوالفضل ذاکریان، جبرئیل نسل سراجی، کمال اعظم،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: در مشاغل آزمایشگاهی با توجه به ماهیت کاری، طیف گسترده ای از ابزارآلات دستی مورداستفاده قرار می گیرد. استفاده طولانیمدت و تکراری از این ابزارآلات باعث شده است که کارکنان آزمایشگاه ها اغلب از اختلالات اندام فوقانی رنج ببرند. مطالعه حاضر با هدف بررسی کاربردپذیری انواع مختلف پیپت های مورداستفاده در آزمایشگاه های دانشگاه علوم پزشکی تهران به کمک روش های ارزیابی ذهنی کاربردپذیری برای انتخاب بهترین نوع طراحی و اجرا گردید.
.
روش کار: این مطالعه مقطعی بهصورت توصیفی- تحلیلی و بر روی 35 نفر از کارکنان شاغل در آزمایشگاه های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام پذیرفت. در ابتدا 4 نوع از پرکاربردترین پیپت های موجود در آزمایشگاه ها انتخاب و ویژگیهای مربوط به کاربردپذیری آن ها شامل جنبه های فیزیکی و طراحی با استفاده از مقیاس آنالوگ بصری(VAS) مورد بررسی قرار گرفت. قضاوت در رابطه با کاربردپذیری پیپت ها نیز با توجه به معیارهای ارایه شده توسط سازمان جهانی استاندارد به شماره (1998) 11-9241 و (2006) 2-20282 انجام پذیرفت. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 22 صورت گرفت.
.
یافته ها: ارزیابی کلی کاربران در رابطه با ویژگی های پیپت ها نشان داد که بیشترین نمره مقیاس VAS متعلق به پیپت A و پس از آن به ترتیب مربوط به پیپت های C و D می باشد. پیپت B بهعنوان نامطلوبترین پیپت از منظر کاربران انتخاب گردید. نتایج مربوط به معیارهای کاربردپذیری پیپت ها نشان داد از بین 4 نوع پیپت مورد بررسی، پیپت A در 2 معیار (رضایت و اثربخشی) از 3 معیار مورد بررسی دارای رتبه اول بود و در معیار کارایی رتبه اول به پیپت C و رتبه دوم به پیپت A تعلق گرفت. پیپت نوع B در کلیه معیارها بدترین شرایط را به دست آورد.
.
نتیجه گیری: پیپت های کوتاهتر و سبک تر که مطابق با اصول ارگونومیک طراحی شده است دارای کاربردپذیری بالاتری از نظر کاربران بوده و می تواند باعث ارزیابی ذهنی بهتر آن ها نسبت به دیگر نمونه ها گردد..
سارا طرزی مقدم، سید ابوالفضل ذاکریان ،
دوره 5، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده
مقدمه: سیستم مراقبت بهداشتی از بزرگترین بخشها در بیشتر کشورها بوده و سیستمی اجتماعی-تخصصی است که مردم نقش غالبی را در آن ایفا میکنند. امروزه مراکز درمانی با سه مشکل اصلی روبهرو هستند: 1)هزینههای درمانی، 2)کیفیت و تقاضاهای بیمار و 3) پیچیدگی سیستم مراقبت بهداشتی. این مشکلات ضرورت نیاز به کاربرد رویکردها و مدلهای ارگونومی را در مراکز درمانی نشان میدهند. هدف از این مطالعه بررسی مدلهای ارگونومی کاربردی در مراکز درمانی بود.
روش کار: این پژوهش به روش مروری انجام شده است. جستجوی مقالات از سالهای 2005 تا 2014 در سایتهایScienceDirect, ProQuest, PubMed و با کلمات اصلی Ergonomics, Healthcare, Human factors, model صورت گرفت.
یافتهها: در مجموع 85 مقاله مورد بررسی قرار گرفت. با ارزیابی عنوانها، 30 مقاله مرتبط و با بررسی چکیدهها 15 مقاله و در نهایت پنج مقاله که فول تکست آنها در دسترس بود انتخاب شدند. این مقالات به مدلهای کاربردی ارگونومی در مراقبت بهداشتی اشاره دارد: 1) مدل SEIPS ، 2) DIAL-F، 3) مدل بیمار- کارکنان- تجهیزات پزشکی، 4) مدل وظیفه-پزشکی و 5) مدل وظیفه- فرآیند- وظیفه.
نتیجه گیری: بیشتر مطالعات انجام شده بر کاربرد رویکردهای ارگونومی در مراکز درمانی تأکید میورزند. با استفاده از مدلهای شاخص ارگونومی میتوان مشکلات مراکز درمانی را به حداقل رساند. این رویکردهای ارگونومی به ایجاد فرآیندهای درمانی مردم-محور، طراحی کاربر-محور، محیطهای کاری درمانی، کاربرد مؤثرتر منابع و افزایش انگیزش کارکنان مراقبت بهداشتی کمک میکنند.
سجاد دودانگه، سید ابوالفضل ذاکریان، محمد دهقانی، سید محمود قاضی طباطبایی، رضا پیرمند،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
مقدمه: هوش هیجانی بهعنوان توانایی شناخت و کنترل عواطف و هیجانهای خود و رضایت شغلی بهعنوان احساسات و نگرشهای مثبت نسبت به شغل خود، از جمله شاخصهای مهم و تأثیرگذار در محیط کار میباشند. از اینرو، این پژوهش با هدف بررسی اثر میزان هوش هیجانی کارکنان بر میزان رضایت شغلی ایشان، در یکی از پالایشگاههای نفت تهران صورت پذیرفت.
روش کار: این پژوهش کاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی- مقطعی میباشد. جامعه این پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان صنعت مورد نظر بود که به روش نمونه گیری طبقهای تصادفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش از پرسشنامه 90 سؤالی هوش هیجانی Bar-On و پرسشنامه 70 سؤالی رضایت شغلی JDI و نیز از نرم افزارهای LISREL8.72 به منظور برآورد اثر علی بین متغیرهای پژوهش و SPSS18 برای محاسبه شاخصهای توصیفی و مقایسه میانگین متغیرهای پژوهش استفاده شد.
یافتهها: مطابق نتایج بین هوش هیجانی کارکنان و رضایت شغلی آنان یک ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد، بعبارتی میزان هوش هیجانی بالاتر، با افزایش میزان رضایت شغلی افراد همراه است. زیرمقیاسهای مسئولیت پذیری و خودابرازی در آزمون هوش هیجانی و زیرمقیاسهای مسئول مستقیم و حقوق و مزایا در آزمون رضایت شغلی، به ترتیب در هر آزمون دارای بیشترین و کمترین امتیاز بودند. همچنین براساس نتایج، میزان رضایت شغلی کارکنان به موازات افزایش سطح تحصیلات آنان افزایش یافته و بیشترین مقدار این متغیر در گروه سنی 30 تا 45 سال بدست آمد.
نتیجه گیری: هوش هیجانی بهعنوان یک متغیر روانشناختی، میزان رضایت شغلی کارکنان را تحت تأثیر قرار داده و با توجه به ارتباط مستقیم این دو متغیر با یکدیگر، با آموزش و افزایش میزان هوش هیجانی کارکنان، میتوان میزان رضایت شغلی ایشان و بالطبع میزان راندمان و بهرهوری را در محیط کار افزایش داد.
سید ابوالفضل ذاکریان، احسان گروسی، زیبا عبدی، احسان بخشی، مهرداد کامرانی، رضا کلانتری،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1395 )
چکیده
مقدمه: طراحی محیط کار از جمله عواملی است که می تواند بر احساس راحتی، عملکرد، بهرهوری و سلامتی کارمندان تاثیر بگذارد. تاثیر این عامل بر بهرهوری و عملکرد انسان در حیطه ارگونومی محیطی بررسی میشود. با بررسی وضعیت طراحی محیط کار میتوان تاثیر آن را بر بهرهوری و عملکرد کارمندان تعیین نمود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر طراحی محیط کار بر بهرهوری کارمندان بانک میباشد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی نمونه های مورد مطالعه را 150 نفر از کارمندان 22 شعبه مختلف یکی از بانک های شهر تهران تشکیل داده اند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه تاثیر طراحی محیط کار اداری بر بهرهوری کارکنان میباشد که توسط حامید و همکاران طراحی شده است. به منظور آنالیز دادهها، آزمونهای آماری همبستگی و رگرسیون مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین (انحراف استاندارد) سن و سابقه کاری شرکت کنندگان در این مطالعه به ترتیب 02/37(6) و 13(7) سال بود. از بین مشخصات دموگرافیک بررسی شده، بین سن با نمرات مربوط به عامل های صندلی و دما رابطه معنی داری مشاهده گردید (05/0< P-value). بهعلاوه، بین عامل های صدا و چیدمان محیط با بهرهوری کارکنان رابطه معنی داری بهدست آمد (P-value به ترتیب 044/0 و 048/0).
نتیجه گیری: طراحی مناسب و باکیفیت محیط کار بر بهرهوری کارمندان بانک تاثیر مثبت دارد. به بیان دیگر، طراحی محیط کاری راحت و ارگونومیک با در نظر گرفتن نیازهای افراد و برآورده کردن آسایش کارمندان، باعث افزایش بهرهوری آنها خواهد شد.
محمد بیروتی، هادی دانشمندی، سید ابوالفضل ذاکریان، محمد فرارویی، زهرا زمانیان،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1395 )
چکیده
مقدمه: خطاهای انسانی از مهمترین چالشهای محیط کاری میباشد. یکی از سیستمهایی که خطاهای انسانی به وفور در آن رخ میدهد، سیستم مراقبتهای بهداشتی میباشد. براساس مطالعات مختلف بیش از دوسوم خطاهای پزشکی قابل پیشگیری هستند. برای ارزیابی خطاهای انسانی روش های مختلفی ارایه شده که تمامی آنها در صنایع مختلف، مخصوصا صنایع هسته ای گسترش پیدا کرده است. هدف این مطالعه ارزیابی کاربرد روش HEART در سیستمهای بهداشتی و درمانی و صحت نتایج میباشد.
روش کار: این مطالعه به صورت کیفی در بخش مراقبتهای ویژه جراحی یکی از بیمارستانهای شیراز انجام گرفت. خطاهای ثبت شده پرستاران بخش مراقبتهای ویژه برحسب وظیفه تفکیک و سپس وظایف برحسب تعداد خطاهای ثبت شده رتبه بندی شدند. با استفاده از روش AHP-HEART احتمال خطای وظایف پرستاران برآورد شد و رتبه بندی حاصل از نتایج روش AHP-HEART و خطاهای ثبت شده پرستاران در بیمارستان با یکدیگر مقایسه گردید. همچنین اولویت بندی عوامل موثر بر خطا با استفاده از روش های AHP و AHP-HEART با استفاده از آزمون پیرسون با یکدیگر مقایسه شد..
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که در اولویت بندی وظایف برحسب وفور خطا بین روش HEART و دادههای ثبت شده خطای پرستاران سازگاری وجود دارد و در مقابل در اولویت بندی عوامل موثر بر خطا بین روش های AHP و AHP-HEART هیچ همبستگی معناداری یافت نشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده میتوان نتیجهگیری نمود، اگرچه روش HEART در رتبه بندی وظایف از نظر بزرگی احتمال خطا موفق بود، اما برای ارایه راه کار و اقدامات کنترلی مناسب و موفق تر لازم میباشد که ضرایب شرایط به وجود آورنده خطا برای وظایف پرستاران بومی سازی شود.
فاطمه دهقانی، سید ابوالفضل ذاکریان، اسما زارع، فریبرز امیدی، زهرا مرادپور، ابوذر عینی پور، مسعود قنبری کاکاوندی،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1395 )
چکیده
مقدمه: درصد بالایی از اختلالات اسکلتی - عضلانی محیط کار به علت وضعیت بدنی نامناسب و طراحی غیر ارگونومیک ایستگاه کار در حین برداشتن و جابه جایی بار میباشد. برای اجتناب از این صدمات باید مشاغل به گونه ای طراحی شوند تا ریسک فاکتورهای ارگونومی را به طور مناسبی کنترل کرد. هدف از این مطالعه به کارگیری اقدامات مداخله ای ارگونومیک برای کاهش ریسک فاکتورهای ارگونومیک در واحد کیسهگیری یک کارخانه تولید مواد معدنی پودری میباشد.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی بر روی 20 نفر از کارگران بخش کیسهگیری انجام شد. شناسایی ریسک فاکتورهای ارگونومیکی از طریق فیلم برداری، بررسی پروندههای پزشکی، مصاحبه با کارگران و نیز استفاده از روش REBA صورت گرفت. مداخلات انجام شده، شامل تغییر ارتفاع نوار نقاله و استفاده از پالت فنری(Spring table) بود. آنالیز دادهها با استفاده از آزمون تی - تست زوجی بهوسیله نرم افزار SPSS 18 انجام شد.
یافته ها: قبل از انجام مداخله ارگونومیکی، در مجموع 75 درصد پوسچرهای ارزیابی شده توسط روش REBA نمره 8- 10 (سطح خطر بالا) و 25 درصد آنها نمره 11 تا 15 ( سطح خطر خیلی بالا) را به دست آوردند که به ترتیب سطح اولویتهای اقدام اصلاحی 3و 4 را نشان میدهند. پس از اجرای مداخلات ارگونومیکی، در مجموع 90 درصد از پوسچرهای آنالیز شده سطح اولویت اقدام اصلاحی 2 با سطح خطر متوسط و 10 درصد پوسچرهای آنالیز شده باقیمانده سطح خطر بالا را نشان دادند. مقایسه نتایج به دست آمده روش REBA قبل و بعد از انجام مداخله اختلاف معناداری را نشان داد (P-Value <0.05).
نتیجه گیری: براساس یافتههای حاصل از این پژوهش، بهکارگیری مداخلات ارگونومیکی سطح اقدامات اصلاحی را به مقدار زیادی کاهش داده و ممکن است قادر به بهبود پوسچرهای مرتبط با کار باشد.
آتنا رفیعی پور، پروین نصیری، امید گیاهی، محمد رضا منظم اسماعیل پور، ابوالفضل ذاکریان، فاروق محمدیان،
دوره 7، شماره 4 - ( 9-1396 )
چکیده
مقدمه: مواجهه با ارتعاش به عنوان یکی از پیامدهای صدای صنعتی و یا استفاده از وسایل مولد ارتعاش می تواند باعث عدم آسایش، کاهش کارایی و سطح ایمنی در محیط های کاری شود. از این رو در مطالعه حاضر به بررسی تأثیر ارتعاش تمام بدن بر عملکرد ذهنی و زمان پاسخ دهی افراد پرداخته شد.
روش کار: در پژوهش حاضر 40 نفر از دانش جویان پسر دانش گاه علوم پزشکی تهران به طور تصادفی انتخاب شده و به دو گروه 20 نفره تقسیم شدند. هر گروه در یکی از دو آزمون پورد پگ بورد و محاسبات ریاضی شرکت داده شدند. هر یک از افراد نمونه در هر مرحله از آزمون با ارتعاش تمام بدن در دو شتاب 8m/s2/0و 1m/s2/1 و نیز یک حالت شاهد شامل وضعیت بدون ارتعاش مواجهه داده شدند و زمان پاسخ دهی و عملکرد ذهنی آن ها مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: در مطالعه حاضر میانگین زمان پاسخ دهی به آزمون دستی پورد پگ بورد در شتاب ارتعاشی m/s2 0، 8/0 و 1/1 با یک روند کاهشی به ترتیب معادل 7/2±65/197، 58/3±31/176 و 92/2±58/177 به دست آمد که باعث کاهش معنادار در صحت انجام آزمون می شود. هم چنین نتایج نشان داد که ارتعاش تمام بدن بر کارایی ذهنی در حد سطحی تأثیرگذار نیست اما در سطوح میانی و عمقی این تفاوت به لحاظ آماری معنادار می باشد(001/0>p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده ارتعاش تمام بدن یک عامل موثر بر زمان پاسخ دهی و عملکرد ذهنی افراد می باشد که می تواند منجر به کاهش در صحت انجام کار شود.
فاطمه دهقانی، فریده گلبابایی، سید ابوالفضل ذاکریان، فریبرز امیدی، محمد علی منصورنیا،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
مقدمه: اثرات سوء ترکیبات آلی فرار از اختلالات جزیی تا سرطان زایی برخی ترکیبات نظیر بنزن، شناخته شده اند. هدف از این مطالعه تعیین میزان مواجهه شغلی با ترکیبات BTEX در یک صنعت خودروسازی و ارزیابی ریسک بهداشتی مواجهه با این ترکیبات بوده است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی که در واحد رنگ یک صنعت خودروسازی شامل کابین، پیش رنگ و سالن رنگ انجام شد،پس از جمع آوری نمونه و تجزیه ی آن با دستگاه GC-MS، ترکیبات BTEX به عنوان آلاینده های اصلی شناسایی شدند. در مرحله ی بعداز روش بهینه شده NIOSH1501 جهت نمونه برداری و آنالیز ترکیبات و از روش EPA برای ارزیابی ریسک استفاده شد.
یافته ها: نتایج آنالیز نمونه ها نشان داد که مقدار غلظت بنزن در کابین رنگ بیش تر از مقدار مجاز مواجهه شغلی می باشد. میزان ریسک سرطان زایی برای بنزن و اتیل بنزن به ازای هر 1000 نفر در کابین رنگ به ترتیب برابر با 10 و 5/2، در پیش رنگ برابر با 63/3 و 8/1 و در سالن رنگ برابر با 27/1 و 39/ 0 به دست آمد. ریسک غیر سرطان برای بنزن در کلیه بخش ها و برای زایلن در کابین رنگ و پیش رنگ بالاتر از حد مجاز توصیه شده می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن ریسک سرطان زایی ترکیبات بنزن و اتیل بنزن و هم چنین ریسک غیر سرطان برای دو ترکیب بنزن و زایلن، پایش بیولوژیکی کارگران، بهبود سیستم های کنترلی موجود وبه کار گیری اقدامات کنترلی فنی و مهندسی مدرن برای کنترل میزان مواجهه با این ترکیبات توصیه می شود.
اسماء زارع، مهدی ملکوتی خواه، احسان گروسی، سیف اله غریب، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1397 )
چکیده
مقدمه: اتاق کنترل از مهم ترین محیط های کاری می باشد که نیازمند عمل کرد بهینه افراد به منظور به حداقل رساندن خطا می باشد. روشنایی از عوامل محیطی موثر بر عمل کرد اپراتورهای اتاق کنترل است. تامین روشنایی بهینه در اتاق کنترل از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر روشنایی بر بارکاری، خواب آلودگی، خستگی چشمی و میزان رضایت افراد از روشنایی می باشد.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مداخله ای می باشد که در اتاق کنترل یک نیروگاه برق انجام شد. مداخله در روشنایی اتاق کنترل با دو سیستم روشنایی شامل لامپ های فلوئورسنت (4000 کلوین، شدت 200 لوکس) و لامپ های LED ( 4000 کلوین ،شدت 400 لوکس ) انجام گردید. 16 اپراتور تحت این دو سیستم روشنایی از نظر بارکاری، خواب آلودگی، خستگی چشمی و میزان رضایت از روشنایی به وسیله پرسش نامه ارزیابی شدند.
یافته ها: برطبق نتایج، خستگی چشمی بعد از مداخله به طور معناداری کاهش یافت (0.004>p). هم چنین روشنایی بیش تر باعث کاهش معنادار میزان خواب آلودگی گردید (0.001>p). در بررسی بار کاری، مقادیر بارکاری ذهنی (0.001>p) و تلاش (0.03>p) بعد از مداخله و افزایش روشنایی به طور معناداری کاهش یافته اند اما نیاز فیزیکی، نیاز زمانی، عمل کرد و ناامیدی تفاوت معناداری با نتایج قبل از مداخله نشان نداد.
نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت که سیستم روشنایی ترکیبی فلوئورسنت و LED با شدت روشنایی 400 لوکس می توانند شرایط عمل کردی و ذهنی مناسبی برای اپراتورهای اتاق کنترل ایجاد کند. شدت روشنایی 400 لوکس از نظر بار کاری، خواب آلودگی، خستگی چشمی و میزان رضایت افراد از روشنایی، شرایط محیطی بسیار بهتری از شدت روشنایی 200 لوکس فراهم می نماید.
فاطمه دهقانی، سید ابوالفضل ذاکریان، فریده گلبابایی، فریبرز امیدی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: مواجهه با حلال ها ی آلی موجب اثرات سوء بر سیستم های مختلف از جمله سیستم اعصاب مرکزی، تغییرات رفتاری و شناختی، اختلالات خواب و همچنین تغییر در خلق و خوی افراد می شود. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مواجهه طولانی مدت با مخلوط حلال ها ی آلی بر ابعاد خلقی مثبت و منفی کارگران یک صنعت رنگ انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی براساس نتایج آنالیز GC-MS و همچنین اثرات عصبی-رفتاری ترکیبات BTEX، این ترکیبات به عنوان حلال ها ی آلی شاخص انتخاب و مطابق با روش 1501 سازمان NIOSH مقدار این ترکیبات به صورت کمی تعیین شد. همچنین عملکرد خلقی افراد با استفاده از نسخه فارسی پرسشنامه برومز 8 عاملی ارزیابی شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 24 مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: میانگین مواجهه با مخلوط حلال ها ی آلی در بخش های مختلف گروه مورد دارای مقادیر متفاوت 27/0، 76/0 و 6/2 ppm گزارش شد. با افزایش میزان مواجهه با مخلوط ترکیبات آلی از چارک اول تا چارک چهارم، نمرات خستگی و آرامش با همبستگی قوی (7/0 = r) افزایش می یافت. همچنین نمرات خستگی و آرامش در گروه هایی با مواجهه بالاتر به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود. همچنین میزان نمرات تنش، افسردگی و خشم در گروه مورد مواجهه بطور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود (05/0 > P-value). بین سایر عوامل مانند سن و سابقه کار، همچنین مصرف سیگار و خرده مقیاس های مختلف خلقی ارتباط معناداری یافت نشد. (05/0 > P-value)
نتیجه گیری: مواجهه با ترکیبات BTEX، در طولانی مدت سبب تغییر وضعیت های خلقی افراد در حوزه های مختلف مثبت و منفی خلقی می شود. همچنین افزایش میزان مواجهه با مخلوط حلال ها ی آلی دارای همبستگی مثبت با نمرات خستگی و آرامش بود.
معصومه صدری خانلو، محمدرضا منظم، کمال اعظم، علیرضا مرتضی پور، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1398 )
چکیده
مقدمه: نزدیک به یک سوم افراد در مشاغلی مشغول به کار هستند که استفاده از آوا، بخشی از کار آن ها محسوب می شود. معلمان به عنوان بزرگ ترین گروه کاربران حرفه ای آوا، در معرض خطر ابتلاء به اختلالات کلامی می باشند. هدف از این مطالعه، بررسی اختلالات کلامی و ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر آن در معلمان می باشد.
روش کار: این مطالعه مقطعی و توصیفی-تحلیلی در سال 1395 بر روی 73 معلم زن و مرد مقطع ابتدایی در شهرستان ساوه به روش نمونه گیری تصادفی انجام شد. پرسش نامه ی محقق ساخته ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر اختلالات کلامی با هدف شناسایی عوامل خطرساز، پرسش نامه ی( 30- Voice Handicap Index( VHI با هدف ارزیابی میزان اختلالات کلامی و پرسش نامه علایم با هدف بررسی شکایات کلامی در اختیار معلمان قرار گرفت که در مطالعات گذشته روایی و پایایی آن مورد تایید واقع شده بود. سپس داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی تست و مجذورکای در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: پایایی پرسش نامه ی محقق ساخته ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر اختلالات کلامی با محاسبه آلفای کرونباخ (736/0) تایید و روایی آن نیز با نظر کارشناسان در خصوص کفایت تعداد سوالات، عدم وجود ابهام و بررسی تناسب محتوایی، به اثبات رسید. براساس نتایج به دست آمده، در 55 درصد از معلمان مورد مطالعه، درجاتی از مشکلات کلامی مشاهده شد. هم چنین نتایج نشان داد میزان اختلالات کلامی در معلمان زن به مراتب بیش تر از معلمان مرد می باشد (001/0>p). اختلال در عمل کرد تارهای صوتی و سابقه آلرژی به عنوان ریسک فاکتورهای عمومی، استفاده از ماژیک و سیستم تهویه فرسوده به عنوان ریسک فاکتورهای محیطی، استراحت کلامی ناکافی و استرس شغلی به عنوان ریسک فاکتورهای شغلی باعث افزایش مشکلات کلامی در معلمان شدند. از میان علایم مرتبط با اختلالات کلامی در معلمان مورد مطالعه خستگی کلامی(51 درصد) و گرفتگی صدا (37 درصد) در مقایسه با سایر علایم، شیوع بیش تری داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع اختلالات کلامی در نیمی از معلمان مورد مطالعه و تاثیر ریسک فاکتورهای مختلف عمومی، محیطی و شغلی نظیر سابقه آلرژی، اختلال در عمل کرد تارهای صوتی، ابزار تدریس، سیستم تهویه فرسوده، استراحت کلامی ناکافی و استرس شغلی بر افزایش اختلالات کلامی آن ها، شناخت عوامل خطرساز اختلالات کلامی به منظور کنترل آن ها در معلمان امری ضروری به نظر می رسد. هم چنین می توان نتیجه گیری نمود که معلمان و متولیان امر آموزش و پرورش با رعایت اصول ارگونومی و بهداشت شغلی می توانند از آوایی سالم بهره مند گردند.
المیرا وزیری، مرضیه ذاکری، علیرضا رجبی پور میبدی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
مقدمه: پرستاران در مقایسه با سایر مشاغل، استرس شغلی بالاتری را تحمل میکنند، بنابراین رضایت از شغل و ویژگیهای آن اهمیت بسیاری برای آنها دارد. هدف از این پژوهش بررسی ویژگیهای شغلی بر رضایت و استرس شغلی با میانجیگری کار عاطفی بر پرستاران بیمارستان شریعتی شهر اصفهان میباشد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی که سال ۱۳۹۷ بر روی پرستاران بیمارستان شریعتی شهر اصفهان انجام شد، جامعه آماری 180 نفر بوده که با روش مورگان 118 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدهاند. دادهها با استفاده از پرسشنامه ویژگیهای شغلی، استرش شغلی، رضایت شغلی و کار عاطفی جمعآوری گردید. برای تحلیل دادهها از نرمافزار spss و Smart pls3.2.6 استفاده شد.
یافته ها: مطابق با نتایج پژوهش، ابعاد ویژگیهای شغل یعنی اهمیت، هویت، استقلال، بازخورد و تنوع مهارت بر رضایت شغلی و استرس شغلی با میانجیگری کار عاطفی (کار سطحی و کار عمیق)، با مقدار آماره تی 8.589 در تأثیر ویژگیهای شغلی بر کار عاطفی و مقدار 6.381 در تأثیر کار عاطفی بر رضایت شغلی و مقدار17.382 در تأثیر کار عاطفی بر استرس شغلی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
نتیجه گیری: ویژگیهای شغل بر رضایت شغلی و استرس شغلی با میانجیگری کار عاطفی تأثیر مثبت و معنادار دارد. بنابراین پیشنهاد میشود که مدیران بیمارستانها به ویژگیها و رضایت و استرس شغلی و عاطفی بودن شغل توجه ویژهتری داشته باشند و سیاستهای لازم را جهت بهبود استرس و رضایت شغلی از طریق شناخت بیشتر ویژگیهای شغلی و کار عاطفی به کار گیرند.
آیسا قاسمی کوزه کنان، وحید احمدی مشیران، محسن صادقی یارندی، حامده گل محمدپور، بابک سرباز، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه: یکی از موارد مرتبط در حیطه منابع انسانی، کیفیت زندگی کاری است که از مهمترین عوامل اثر گذار بر آن بارکار به شکل های بارکار ذهنی و فیزیکی می باشد، بطوری که افزایش بارکار، می تواند باعث کاهش سطح عملکرد در یک و یا چند وظیفه شود.لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بارکار ذهنی- فیزیکی با کیفیت زندگی کاری کارگران در یک صنعت ریخته گری انجام پذیرفت.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و مقطعی بوده و بر روی 218 نفر از کارگران مرد یک صنعت ریخته گری انجام پذیرفت. در ابتدا بعد از بررسی شغلی، واحدهای با تنش های کاری بالا انتخاب گردیدند. برای جمع آوری و بررسی متغیرهای بار ذهنی و فیزیکی به ترتیب از پرسشنامه ناسا-تی ال ایکس و پرسشنامه بار فیزیکی استفاده شد. از پرسشنامه والتون نیز برای ارزیابی کیفیت زندگی کاری، استفاده شد. در نهایت تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی(ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و رگرسیون خطی چندگانه) در محیط نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام پذیرفت.
یافته ها: میانگین نمره کلی بارکار ذهنی و بارکار فیزیکی به ترتیب مقادیر 14/10 ± 87/70 و 74/2 ± 18/14 و میانگین نمره کلی کیفیت زندگی کاری نیز مقدار 32/11 ± 76/90 بدست آمد. مشخص گردید که ارتباط معکوس و معنی داری بین میانگین کیفیت زندگی کاری با بار فیزیکی (001/0=P) و بارکار ذهنی (01/0=P) وجود دارد. نتایج مقایسه میانگین کیفیت زندگی کاری در بین گروه های مختلف متغیرهای دموگرافیک نشان داد که فقط بین گروه های سنی مختلف و کیفیت زندگی کاری ارتباط معنی داری وجود دارد (003/0=p). در نهایت مشخص گردید متغیرهای بارکار فیزیکی، بارکار ذهنی و سن توامان بر میانگین نمره کیفیت زندگی کاری افراد تاثیر معنی داری دارند (05/0 >P).
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری با بارکار ذهنی و فیزیکی ارتباط معناداری وجود دارد. از این رو پیشنهاد می شود که جهت افزایش سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان اقدامات سازمانی و اجرایی با تمرکز بر کاهش بارکار ذهنی و فیزیکی انجام پذیرد.
سیدمهدی موسوی، علی کریمی، سید ابوالفضل ذاکریان، مهرداد مهر آور،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
مقدمه: سیستم صدور مجوز کار یک سیستم مستند برای کنترل فعالیتهایی میباشد که دارای خطرات ذاتی بوده و امکان بروز حوادث را دارند. بهمنظور اطلاع از نحوه عملکرد و کارایی هر سیستمی باید آن سیستم بهطور دورهای مورد پایش و ارزیابی قرار گیرد و سیستم مجوز کار نیز از این قاعده مستثنا نمیباشد. هدف مطالعه حاضر ساخت و معرفی یک نرمافزار کامپیوتری بهمنظور ارزیابی عملکرد سیستم مجوز کار میباشد.
روش کار: این پژوهش شامل دو مرحله اصلی بود. در مرحله اول، بر اساس بررسی متون و مصاحبه با خبرگان دانشگاهی و صنعتی، پرسشنامه ارزیابی عملکرد سیستم مجوز کار طراحی و اعتبار سنجی گردید. مرحله دوم پژوهش مربوط به طراحی و پیادهسازی نسخه اولیه نرمافزار ارزیابی عملکرد سیستم مجوز کار و ارزیابی قابلیت استفاده آن بود. طراحی مطابق با مدل چرخه حیات توسعه نرمافزار (SDLC (System Development Life Cycle انجام شد. با استفاده از روش فکر بلند، قابلیت استفاده نسخه اولیه نرمافزار ارزیابی و نسخه نهایی نرمافزار طراحی و درنهایت با استفاده از پرسشنامۀ (Questionnaire for User Interface Satisfaction (QUIS Cycle، میزان رضایت کاربران از نرمافزار سنجیده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از پرسشنامه میزان رضایت کاربران، امتیاز مربوط به میزان رضایتمندی کلی کاربران از نرمافزار طراحیشده، 7/71 از 9 امتیاز ممکن بود. امتیازات بهدستآمده به ترتیب 7/58 برای کارکرد نرمافزار، 7/37 برای ویژگیهای صفحهنمایش و رابط کاربری، 7/75 برای اصطلاحات و اطلاعات نرمافزار، 8/11 برای یادگیری و 7/74 برای قابلیتهای کلی سیستم بود. همچنین خروجی یافتههای نرمافزارهای اکسل و SPSS با خروجی نرمافزار طراحیشده مطابقت داشت که نشاندهنده قابلیت اطمینان خروجی نرمافزار بود.
نتیجه گیری: نرمافزاری که در این مطالعه ساخته و معرفی گردید. با تسهیل در فرآیند ارزیابی عملکرد سیستم مجوز از طریق انجام تجزیهوتحلیلهای نظاممند دقیق و صحیح و درعینحال انعطافپذیر و همچنین ارائه انواع گزارش در ساختارهای از پیش تعریفشده، میتواند بهعنوان یک ابزار مناسب جهت ارزیابی عملکرد سیستم مجوز کار در صنایع فرآیندی مانند پالایشگاههای نفت و پتروشیمی و سایر صنایع مشابه مورداستفاده قرار گیرد.
علیمحمد مصدقراد، علیرضا صدرایی، محمدرضا منظم اسماعیلپور، سید جمالالدین شاه طاهری، سید ابوالفضل ذاکریان، عادل مظلومی، منیره خادم، محیا عباسی، علی کریمی، فریده گلبابایی،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
مقدمه: دانشگاهها نقش کلیدی در ایجاد جامعه دانشمحور و توسعه پایدار آن بر عهده دارند. برنامهریزی استراتژیک با تقویت ساختارها، فرآیندها و پیامدهای سازمانی موجب دستیابی به مزیت برتری میشود. مطالعه حاضر با هدف تدوین برنامه استراتژیک گروه بهداشت حرفهای دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران انجام شد.
روش کار: در این مطالعه اقدام پژوهی مشارکتی، کمیته برنامهریزی استراتژیک با حضور اساتید گروه بهداشت حرفهای و گروه علوم مدیریت و اقتصاد بهداشت دانشکده بهداشت تشکیل شد. کمیته برنامهریزی استراتژیک با استفاده از ماتریس قوت، ضعف، فرصت و تهدید، به ارزشیابی استراتژیک محیط داخلی و خارجی گروه بهداشت حرفهای پرداخت. سپس، مأموریت، دورنما، ارزشها، اهداف کلی و اختصاصی برای ارتقای عملکرد گروه بهداشت حرفهای تدوین شد. همچنین، برنامه عملیاتی شامل اقدامات دستیابی به اهداف تدوین گردید.
یافته ها: وجود اساتید و کارشناسان مجرب، آزمایشگاههای تخصصی، مجلات تخصصی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی و شورای ارتباط با صنعت از مهمترین نقاط قوت و سرفصل دروس تئوریک و غیرکاربردی، نقص پروتکلهای آموزشی، ارتباط ضعیف با صنایع، کمبود منابع، انگیزه پایین کارکنان و ضعف تعاملات بینالمللی از مهمترین نقاط ضعف گروه بهداشت حرفهای بودند. حمایت هیئترئیسه دانشکده بهداشت، وجود شورای ارتباط با صنعت دانشکده و دانشگاه، امکان استفاده از کارکنان و امکانات دانشکدههای دانشگاه، وجود آزمایشگاه جامع تحقیقات دانشگاه، امکان استفاده از قابلیتهای بخش خصوصی و افزایش تقاضا برای پژوهش در صنعت از فرصتهای موجود برای پیشرفت گروه بهداشت حرفهای بودند. تورم بالا، تحریم سیاسی، عدم وجود شرکتهای مهندسی مشاور و نامشخص بودن اولویتهای تحقیقاتی صنایع، تهدیدهای مهمی برای گروه بهداشت حرفهای هستند؛ بنابراین، گروه بهداشت حرفهای در موقعیت استراتژیک احتیاطی (محافظهکارانه) قرار دارد. جهت استراتژیک گروه شامل مأموریت، دورنما، ارزشها و اهداف کلی تا سال 1404 مشخص شد. بهبود ساختارها، فرایندهای کاری و عملکرد گروه بهداشت حرفهای بهعنوان اهداف اختصاصی تعیین شدند و 81 اقدام برای دستیابی به این اهداف در نظر گرفته شد.
نتیجه گیری: گروه آموزشی، دانشکده و دانشگاه برای پیشرفت و توسعه باید دارای برنامه استراتژیک باشند. برنامه استراتژیک گروه بهداشت حرفهای دانشکده بهداشت در راستای برنامه چهارساله دانشگاه و هماهنگ با برنامههای عملیاتی معاونتهای آموزشی، بهداشتی و پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشکده بهداشت نوشته شد. اجرای درست این برنامه منسجم و مبتنی بر شواهد موجب بهبود عملکرد گروه بهداشت حرفهای خواهد شد.
زهرا قنبری، سید ابوالفضل ذاکریان، علیرضا چوبینه، محمد نامی، فرامرز قرهگوزلو،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
مقدمه: راهبرهای تنظیم شناختی هیجان بهعنوان پاسخهای مبتنی بر شناخت و همینطور تجارب انگیختگی هیجانی تعریف میشوند که میتوانند نوع و شدت واکنشهای افراد را تغییر دهند. این تغییر و تأثیر ممکن است بهگونهای مثبت و یا منفی بر عملکرد شناختی تأثیرگذار باشد که بهعنوان موضوعی مهم در محل کار تلقی میشود. شایانذکر است صنایعی مانند نیروگاههای سیکل ترکیبی باید کارکنانی با توانایی شناختی بالا داشته باشند بهگونهای که بتوانند به بهترین شکل ممکن از عهده انجام وظایف خود برآیند. با توجه به اینکه تنظیم شناختی هیجان برای سلامتی و عملکرد شناختی بسیار ضروری است، پروژه حاضر با هدف بررسی توانایی تنظیم شناختی هیجان در اپراتورهای اتاق کنترل نیروگاه سیکل ترکیبی فارس انجام شد.
روش کار: این مطالعه به روش مقطعی روی 57 نفر از اپراتورهای اتاق کنترل نیروگاه فارس انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات، نسخه کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه دموگرافیک بود. پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان 9 راهبرد مقابله شناختی را در شرایطی که فرد با شرایط ناخوشایند مواجه است، اندازهگیری میکند که این 9 راهبرد شناختی عبارتاند از: سرزنش خود، سرزنش دیگران، تمرکز بر فکر/ نشخوار فکری، فاجعهنمایی، کماهمیت شماری، تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت، پذیرش و تمرکز مجدد بر برنامهریزی. تجزیهوتحلیلهای آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت. برای آزمون نرمالیتی از آزمون شاپیرو-ویلک استفاده شد.
یافته ها: نتایج امتیازدهی پرسشنامه توانایی تنظیم شناختی هیجان نشان داد که میانه در گروههای مناسب و نامناسب بهترتیب (3/30-../4) 3/50 و (2/25-3/06) 2/62 بود. بیشترین راهکار مورداستفاده در بین اپراتورهای اتاق کنترل، ابعاد مربوط به رویکرد سازگار یافته بود (0/001>P). تمرکز مجدد بر برنامهریزی، بیشترین امتیاز در بُعد سازگاریافته (0/001>P) و نشخوار فکری، بیشترین امتیاز در بُعد سازگار نیافته (0/001>P) را به خود اختصاص دادند. همچنین سن (6/19±39/07) و سابقه کار (49/26±14/6) افراد با نتایج پرسشنامه توانایی تنظیم شناختی هیجان ارتباط معناداری نداشت.
نتیجه گیری: درمجموع راهبردهای شناختی تطبیقی یا سازگار یافته (پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت و کماهمیت شماری) بیشتر از راهبردهای سازگار نیافته مورداستفاده قرار میگیرد. بهطورکلی میتوان نتیجه گرفت که راهبردهای کارکنان پس از مواجهه با یک رویداد ناخوشایند، مناسب بوده است. اگرچه ضرورت ارزیابی توانایی تنظیم شناختی هیجان در محیطهایی با نیازمندی شناختی بالا آشکار است، ولی عواملی مانند سبکهای مدیریتی، دلبستگی شغلی، رضایت شغلی و همینطور حجم نمونه بیشتر باید در مطالعات آتی موردبررسی قرار گیرند.
محمدجواد شیخمظفری، فاطمه السادات میرنجفی زاده، ندا ساسانی نسب، پارسا محمد علی زاده، جمال بیگانه، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از کار (WMSDs) یکی از شایعترین مشکلات بهداشت شغلی میباشد. علاوه بر فاکتورهای فیزیکی، فاکتورهای روانی-اجتماعی نیز نقش مهمی در شیوع WMSDs دارد که باید مورد بررسی قرار بگیرند. یکی از روشهای ارزیابی سریع و کم هزینه WMSDs و فاکتورهای تأثیرگذار، استفاده از پرسشنامههای معتبر است. هدف اصلی از این مطالعه، بررسی پایایی و روایی نسخه فارسی پرسشنامه MDRF و کاربردپذیری آن در کشور ایران و همچنین بررسی شیوع WMSDs در بین افراد و ارتباط آن با ریسک فاکتورهای استرس فیزیکی و روانی-اجتماعی محیط کار بود.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی بود که در سال 1402 در میان 100 نفر از کارکنان (50 نفر خط تولید و 50 نفر اداری) یک صنعت خودروسازی در استان کرمان انجام شد. برای بررسی روایی زبانی پرسشنامه و ترجمه آن از روش Forward-Backward و برای بررسی روایی محتوایی از شاخص CVI و CVR استفاده شد. برای ارزیابی پایایی درونی و توافق درونی پرسشنامه به ترتیب از روش آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درونی (ICC) استفاده شد. اعتبارسنجی پاسخهای داده شده از سوی کاربران برای پرسشنامههای توزیع شده در سری اول و دوم با استفاده از آزمون کاپا و اسپیرمن و آنالیز آماری دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 27 انجام شد.
یافته ها: میزان پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ و ICC به ترتیب 960/0 و 925/0 بدست آمد. میزان روایی پرسشنامه با استفاده از آزمون CVR و CVI در حد مناسب ارزیابی شد. بیشترین میزان شیوع WMSDs برای کارگران خط تولید و کارکنان اداری در 12 ماه گذشته در ناحیه کمر بود. از میان 4 زیر گروه مطرح شده در پرسشنامه، بالاترین میزان ریسک مربوط به فاکتور رضایت شغلی بود. حدود 85 درصد از افراد با توجه به سطح ریسک پرسشنامه در محدوده بالا و خیلی بالا ارزیابی شدند که نشان از وخیم بودن شرایط کارکنان دارد. شیوع WMSDs در نقاط مختلف بدن با تمامی فاکتورهای استرس فیزیکی و استرس روانی-اجتماعی ارتباط معنیداری داشت.
نتیجه گیری: در این مطالعه نشان داده شد که میزان شیوع WMSDs در میان گروههای شغلی کارگران و کارکنان اداری به ریسک فاکتورهای فیزیکی و روانی-اجتماعی مختلفی بستگی دارد که باید در بحث ارزیابی WMSDs مورد توجه قرار گیرند و همچنین پرسشنامه MDRF که کاربردپذیری بالای آن در این مطالعه در ارزیابی ریسک فاکتورهای WMSDs اثبات گردید، ابزاری مناسب برای شناسایی اولولیتها و برنامهریزی و اجرای اقدامات آموزشی و پیشگیرانه برای نیرو کاری جامعه به منظور پیشگیری و کاهش WMSDs میباشد.
علی محمد مصدق راد، محمدرضا منظم اسمعیل پور، سید جمال الدین شاه طاهری، سید ابوالفضل ذاکریان، عادل مظلومی، منیره خادم، محیا عباسی، علی کریمی، حسن کریمی، فریده گلبابایی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
مقدمه: هدف سلامت شغلی، حفظ و ارتقای سلامت کارکنان و بهبود رفاه فیزیکی، روانی و اجتماعی آنها از طریق پیشگیری، کنترل و حذف مخاطرات شغلی است. در این راستا، هماهنگی و ادغام فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و خدماتی به منظور پیشگیری و کنترل مخاطرات بالقوه سلامت شغلی جامعه تحت پوشش ضروری است. این مطالعه با هدف تدوین برنامه جامع اقدام مشترک بهداشت حرفهای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران انجام شد.
روش کار: در این مطالعه اقدام پژوهی مشارکتی، کمیته برنامه ریزی استراتژیک با حضور اساتید گروه بهداشت حرفه ای دانشکده بهداشت و مدیران و کارشناسان گروه بهداشت حرفه ای معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران تشکیل شد. کمیته برنامهریزی استراتژیک به ارزشیابی استراتژیک محیط داخلی و خارجی گروههای بهداشت حرفه ای در دانشکده بهداشت و معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخت و نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدهای موجود را شناسایی کرد. سپس، اهداف کلی و اختصاصی در زمینه ارتقای سلامت شغلی جامعه تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران تدوین شد. همچنین، استراتژیها و اقدامات ممکن برای دستیابی به اهداف تعیین شده شناسایی و بهترین و موثرترین استراتژی ها انتخاب شدند. در نهایت، برنامه عملیاتی دستیابی به اهداف برای سال 1400 تدوین شدند.
یافته ها: انجام این پژوهش کاربردی منجر به ارزشیابی استراتژیک محیط درونی و بیرونی گروههای بهداشت حرفه ای دانشکده بهداشت و معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، تعیین جهت استراتژیک و اهداف کلی و اختصاصی و در نهایت، تدوین برنامه عملیاتی دستیابی به اهداف شد.
نتیجه گیری: برنامه جامع اقدام مشترک بهداشت حرفهای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران با رویکرد مشارکتی و سیستمی تدوین شد. اجرای درست این برنامه میتواند منجر به بهبود شاخصهای بهداشت حرفهای در منطقه تحت پوشش دانشگاه شود. همکاری دانشگاه و صنعت برای توسعه پایدار جامعه ضروری است.