جستجو در مقالات منتشر شده


123 نتیجه برای مچ

داوود افشاری، نیلوفر چینی ساز، مریم سید طبیب، ایمان دیانت، مریم نوراللهی درآباد،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده

مقدمه: یکی از مهم ترین فاکتورهای موثر بر میزان قدرت چنگش و تلاش درک شده، ریسک فاکتورهای بیومکانیکی شامل زاویه مچ و آرنج و وضعیت ایستاده و نشسته می باشند. اثرات متقابل این فاکتورها می تواند اثرات متفاوتی را بر میزان قدرت چنگش و تلاش درک شده داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی و تعیین اثر متقابل زوایای مختلف مچ دست و آرنج  در دو وضعیت نشسته و ایستاده بر قدرت چنگش و تلاش ذهنی درک شده، انجام شد. 
روش کار: در مطالعه حاضر 30 دانشجو (30-19 سال) شرکت کردند. قدرت چنگش بوسیله دینامومتر برای 12 حالت مختلف با توجه به زاویه مچ دست و آرنج در دو وضعیت ایستاده و نشسته اندازه گیری شد. تلاش ذهنی درک شده نیز با استفاده از CR-10 بورگ برای هر یک از شرایط ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 23 انجام شد. برای مقایسه تلاش ذهنی درک شده در پوسچر ایستاده و نشسته از آزمون ویلکاکسون استفاده شد. آنالیز تکراری سه طرفه برای بررسی سه عامل وضعیت ایستاده/نشسته، زاویه آرنج و زاویه مچ دست انجام شد. همچنین از آنالیز اندازه های تکراری سه طرفه با سه عامل وضعیت، بازو و مچ دست و آزمون کرویت ماچولی استفاده شد. برای بررسی اندازه اثر نیز ( partial η2 ) محاسبه شد.  
یافته ها: برای دو وضعیت نشسته و ایستاده، بیشترین قدرت چنگش در زاویه 0 مچ و زاویه 90 آرنج ( ایستاده:
 8/10 ± 6/28، نشسته: 8/9± 8/25) و کمترین قدرت چنگش در اکستنشن کامل مچ  و زاویه 0 آرنج ( ایستاده:5/6 ± 3/19 ،  نشسته: 9/6 ± 9/17) اندازه گیری شد. در هر سه زاویه ی طراحی شده برای آرنج ( 0، 60 و 90)، بیشترین میزان تلاش درک شده در زاویه ی اکستنشن کامل مچ دست بود. تغییرات میزان قدرت چنگش در زوایای مورد بررسی برای دو وضعیت نشسته و ایستاده روند یکسانی داشت و قدرت چنگش دست، در وضعیت ایستاده بیشتر از نشسته بود (001/0> P-value). 
اثر هر یک از فاکتورهای مورد بررسی (وضعیت نشسته و ایستاده، زاویه مچ دست و زاویه آرنج) به تنهایی بر قدرت چنگش دست و تلاش درک شده معنی‌دار بود (001/0> P-value). برای اثرات متقابل دوتایی، اثر متقابل زاویه آرنج و مچ دست بر روی قدرت چنگش (09/0= partial η2 ، 015/0= P-value) و همچنین تا حدودی بر تلاش درک شده معنی دار بود ( 08/0=partial η2 ، 06/0= P-value). از میان فاکتورهای مورد بررسی زاویه مچ دست نقش برجسته تری در تلاش ذهنی درک شده داشت (31/0=partial η2 ، 001/0> P-value).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه می توانند در  تعیین اثر فاکتورهای بیومکانیکی موثر بر طراحی ابزارهای دستی  و ایستگاه های کاری کمک کنند.
 
زهره شرعی، شاهین ابراهیمی،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده

مقدمه: پیشرفت روز افزون تکنولوژی در زمینه دیجیتال و اتوماسیون منجر به تغییر در خط روند مشاغل و محتوای شغل گردیده و به نظر می‌رسد سازمان‌ها کارکنان خود را به‌سمت کارهای سخت‌تر و طولانی‌تر سوق می‌دهند که در سلامتی کارکنان تأثیر گذار است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مطالبات - منابع شغلی بر اضافه‌کاری و سلامت مرتبط با کار و با واسطه‌گری اعتیاد به کار و عجین شدن با کار انجام‌شده است.
روش کار: کار از حیث هدف و ماهیت، توصیفی-پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان شرکت مترو اصفهان (320 نفر) تشکیل می‌دهند که تعداد (175 نفر) از آن‌ها به‌روش نمونه‌گیری تصادفی موردمطالعه قرار گرفتند. برای جمع‌آوری اطلاعات موردنیاز، پرسشنامه اعتیاد به کار Spence و Robbins (۱۹۹۲)، عجین شدن با کار Lodahl و Kejner، سلامت ادراک‌شده مرتبط با کار Langseth-Eide (2019) و محتوای شغلی Karasek و همکاران (1998) بر اساس طیف لیکرت توزیع و تکمیل گردید. مدل معادلات ساختاری جهت بررسی آزمون فرضیه‌های پیشنهادشده به کار گرفته شد.  
یافته ها: یافته‌ها نشان داد مطالبات شغلی بر اعتیاد به کار (394/0 = β, 969/5= T،  05/0> P) و منابع شغلی بر عجین شدن با کار(502/0 = β, 832/7= T،  05/0> P) تأثیر مثبت و معناداری دارد و اعتیاد به کار و عجین شدن با کار تأثیر مطالبات و منابع شغلی بر اضافه‌کاری و سلامت ادراک‌شده مرتبط با کار را میانجیگری می‌کنند
(383/4 = β, 189/2= T،  05/0> P). همچنین منابع شغلی تأثیر مطالبات شغلی بر اعتیاد به کار را تعدیل نمی‌کند (049/0- = β, 333/1= T،  05/0> P) .
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین اعتیاد به کار و عجین شدن با کار به‌عنوان دو نوع مختلف سخت‌کوشی (منفی و مثبت) در روند سلامت در مدل مطالبات-منابع شغلی تمایز وجود دارد.
آقای علیرضا آذرمهری، دکتر علی کریمی، دکتر عمران احمدی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده

مقدمه: موانع ایمنی برای کاهش ریسک‌های موجود در صنایع فرایندی و جلوگیری از بروز حوادث حیاتی هستند. با این حال، درک جامع عملکرد موانع ایمنی نیازمند در نظر گرفتن تأثیر عوامل انسانی و سازمانی (HOFs) است. این بررسی سیستماتیک، چارچوب‌ها و روش‌های موجود برای ارزیابی تأثیر HOFs بر عملکرد موانع ایمنی را مورد بررسی قرار می‌دهد.
روش کار: جستجوی سیستماتیک در پایگاه‌های داده Scopus و Web of Science، با رعایت دستورالعمل‌های PRISMA انجام شد. سپس داده‌های مورد نیاز از ۱۶ مطالعه وارد شده به پژوهش استخراج گردید.
یافته‌ها: ۱۶ مطالعه وارد شده به پژوهش حاضر، روش‌ها و چارچوب‌هایی را ارائه کرده‌اند که در آن، تأثیر عوامل انسانی و سازمانی بر انواع موانع ایمنی، شامل موانع فنی و موانع عملیاتی و انسانی در دامنه گسترده‌ای از صنایع، از جمله نفت و گاز، شیمیایی و فولاد، مورد بررسی قرار گرفتند. آنالیز ریسک عملیاتی و مانع (BORA) به عنوان چارچوب غالب در میان مطالعات شناسایی شد. مطالعات اغلب عواملی مانند صلاحیت، آموزش، ارتباطات، نظارت، مدیریت تعمیر و نگهداری و رویه‌ها را به عنوان عوامل تأثیرگذار بر عملکرد شناسایی کرده‌اند.
نتیجه‌گیری: ارزیابی HOFs برای توسعه استراتژی‌های مؤثر مدیریت ریسک در صنایع فرایندی حائز اهمیت است. با وجود پیشرفت‌های قابل‌توجه در روش‌های ارائه‌شده حاصل شده است، می‌بایست دامنه کاربرد روش‌های ارزیابی برای پوشش طیف وسیع‌تری از صنایع و انواع موانع ایمنی گسترش یابد. علاوه بر این، ادغام داده‌ها از منابع متعدد، از جمله داده‌های عملیاتی و گزارش‌های حادثه، و استفاده از تکنیک‌هایی بر پایه منطق فازی و شبکه بیزین (BN) می‌تواند به کاهش وابستگی به قضاوت کارشناسان، عینی‌بودن ارزیابی‌ها و در نظر گرفتن روابط میان عوامل مختلف کمک کند. روش‌های ارائه‌شده همچنین می‌بایست با ارزیابی پویای عوامل انسانی و سازمانی و نظارت مداوم بر آن‌ها، از اثربخشی مستمر موانع ایمنی در پاسخ به شرایط پویای عملیاتی اطمینان حاصل کنند.

صفحه 7 از 7    
7
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb