25 نتیجه برای گرما
حسین ماری اریاد، فروغ زارع دریسی، مهدی جهانگیری، مسعود ریسمانچیان، علی کریمی،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل موثر بر کیفیت هوای داخل ساختمانها، عملکرد سیستمهای تهویه مطبوع هوا است. این سیستمها ضمن فراهم کردن هوای تمیز و بدون بو ، دما، رطوبت و نیز جریان هوا را جهت راحتی و آسایش ساکنان ساختمان فراهم میکنند. مطالعه فوق با هدف بررسی کارایی سیستم تهویه مطبوع در یک ساختمان اداری در شهر تهران انجام شد.
.
روش بررسی: به منظور بررسی نظرات کارکنان در زمینه عملکرد سیستم HVAC از یک پرسشنامه خود ساخته استفاده شد. برای ارزیابی عملکرد سیستم HVAC سرعت جریان در توزیع کنندهها اندازهگیری گردید. بهعلاوه میزان دی اکسید کربن، دمای هوا و سطح رطوبت نسبی در تمامی طبقات ساختمان مورد سنجش قرار گرفت. نحوه توزیع هوا به داخل ساختمان نیز با استفاده از تست دود بررسی شد.
.
یافته ها: بیشتر افراد مورد بررسی از جهت جریان هوا، گرما و بوی سیگار شکایت داشتند. بالاترین مقدار دی اکسید کربن در رستوران و به میزان 930 پی پی ام اندازه گیری شد. حداکثر و حداقل رطوبت نسبی و دما به ترتیب 4/28 -23 درصد و 3/28- 8/13 درجه سانتیگراد بود. بررسیهای حاصل از تست دود نشان داد که جهت و یا توزیع جریان هوا در یک سوم از توزیع کنندههای هوا نامناسب میباشد.
.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که مهمترین نقص در سیستم HVAC مورد بررسی ناشی از توزیع و جهت نامناسب جریان هوا بوده و با تنظیم و بالانس سیستم HVAC می توان آن را اصلاح نمود.
روح اله حاجی زاده، فریده گلبابایی، محمد رضا منظم اسماعیل پور، محمد حسین بهشتی، احمد مهری، مصطفی حسینی، اسماعیل خداپرست،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
مقدمه: استرس گرمایی در محیط های کاری بیشتر مشاغل خصوصا مشاغلی که محیط کارشان روباز است و همچنین از طریق فرایند کار گرما دریافت می کنند، یک خطر جدی برای سلامتی و ایمنی کارگران به شمار می آید. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت استرس گرمایی در کارگاه های آجرپزی شهرستان قم بر اساس شاخص WBGT و همچنین بررسی ارتباط بین WBGT و شاخص های فیزیولوژیکی است.
روش کار: این مطالعه در 40 کارگاه آجرپزی شهرستان قم انجام شد. اندازه گیری WBGT بر اساس استاندارد ISO7243 صورت گرفت. همچنین پاسخ های فیزیولوژیکی 184 نفر کارگر( یک تا 5 نفر از هرکارگاه) شامل دمای دهانی، دمای پوست، دمای سرخرگ کاروتید گوش، نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک همزمان با سنجش شرایط جوی اندازه گیری شد.. در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS16 تجزیه و تحلیل آماری انجام گرفت.
یافته ها: میانگین شاخص WBGT برای مشاغل مختلف آجرپزی شامل کوره، جابجایی بار، نوار نقاله، خشت زنی و گلگیری ترتیب ○C 8/30، ○C 74/26، ○C 58/26 و ○C 24/25 و در مجموع میانگین WBGT، 98/27 بهدست آمد. میزان WBGT در مقایسه با میزان استاندارد ISO7243 درتمام کارگاه ها اندازه گیری شده بیشتر از حد مجاز است. میانگین WBGT در بخش کوره دارای بیشترین میزان WBGT بود(○C 8/30) میانگین WBGT در سه ارتفاع سر، شکم و پا اختلاف معناداری نداشت (آزمون T-test). اختلاف بین میانگین WBGT با میانگین دمای دهانی، دمای پوست و دمای سرخرگ کاروتید گوش به ترتیب 203/0، 319/0، 49/0 بهدست آمد که بیشترین ضریب همبستگی را با دمای سرخرگ کاروتید گوش نشان داد و همچنین بین شاخص WBGT با میانگین نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک رابطه معناداری مشاهده نشد(05/0
P).
نتیجه گیری: میزان استرس حرارتی در کلیه ی کارگاه های آجرپزی مورد مطالعه بیشتر از حدود مجاز توصیه شده بود و در این میان کارگران بخش کوره با استرس حرارتی بیشتری مواجه بودند که نیاز به کنترل های ویژه ای می باشد و باید تدابیری برای کنترل استرس حرارتی این کارگران اتخاذ شود.
فریده گلبابایی، عادل مظلومی، سمیه محمودخانی، زینب کاظمی، مصطفی حسینی، مرضیه عباسی نیا، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
مقدمه: کار در محیطهای گرم و شرایط جوی نامناسب، بهعنوان یکی از متداولترین مشکلات بهداشت شغلی میتواند به بیماریهای ناشی از گرما و حتی در مواردی به مرگ منجر شود. استرس گرمایی فرآیند شناختی دخیل در تصمیم گیری و تبدیل وظایف ساده به پیچیده را مختل مینماید. لذا هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی توجه انتخابی و زمان واکنش کارگران ریخته گری یک شرکتخودروسازی و بررسی اثر استرس گرمایی بر پارامترهای مذکور می باشد.
.
روش کار: در این مطالعه کوهورت گذشته نگر 70 نفر از کارگران شاغل در یک صنعت گرم در دو گروه مواجه و غیر مواجه مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک برای هر فرد تکمیل و میزان صدا و روشنایی محیط کار به عنوان عوامل مخدوش کننده احتمالی سنجش شد. سپس جهت بررسی اثر گرما بر توجه انتخابی و زمان واکنش از افراد قبل و در حین انجام کار آزمونهای استروپ 1، 2، و 3 گرفته شد. جهت بررسی شرایط محیطی نیز شاخص WBGT در سه ارتفاع پا، کمر و سر اندازه گیری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
.
یافته ها: نتایج سنجش WBGT نشان داد که میانگین شاخص WBGT در گروه مواجه C° 33 و در گروه غیر مواجه C° 7/16 بود. همچنین طبق یافته های حاصل از آزمون استروپ، بین طول آزمون، زمان واکنش و تعداد خطا در آزمونهای استروپ 1 و 2 با گرما رابطه معناداری وجود ندارد (05/0> Pvalue) ولی متغیرهای مذکور در آزمون استروپ 3 با گرما رابطه مستقیم و معناداری دارند (0001/0< Pvalue). بهعلاوه، شاخصهای طول آزمون، زمان واکنش و تعداد خطا در آزمون استروپ 3 در گروه مواجه (گروه مواجه با گرما) بهصورت معناداری از گروه غیر مواجه بالاتر بود.
.
نتیجه گیری: نتایج مطالعهی حاضر نشان داد که استرس گرمایی موجب افزایش زمان واکنش و کاهش توجه انتخابی در افراد میشود. بنابراین میتوان گرما را به عنوان یک عامل استرسی در محیطهای کاری گرم، معرفی کرده و ضروری است در خصوص طراحی مشاغل و فعالیت هایی که مستلزم توجه انتخابی و یا زمان واکنش می باشند عامل گرما را مدنظر قرار داد.
فریده گلبابایی، مریم رستمی اقدم شندی، محمدرضا منظم، مصطفی حسینی، محسن یزدانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
مقدمه: کارگران شاغل در محیط های روبازعلاوه برگرمای ناشی از فرایند کاری، در معرض گرمای ناشی ازشرایط جوی منطقه و تابش های خورشیدی میباشند که این امر با گرم شدن کره زمین حادتر شده است.از اینرو هدف از انجام این مطالعه اندازه گیری و ارزیابی شاخص دمای ترگویسان بهمنظور ارزیابی استرس های حرارتی و نیزسنجش پاسخهای فیزیولوژیکی کارگران مشاغل روباز و تاکید بر لزوم توجه مضاعف به این گروه های شغلی می باشد.
.
روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی درمرداد ماه سال 1393 انجام شد. اندازهگیری شاخص دمای تر گویسان یا WBGT در ساعات مختلف بر اساس استاندارد ISO7243 انجام شد و نیز پاسخهای فیزیولوژیکی 53 نفرکارگر شامل ضربان قلب، فشارخون، دمای دهانی، دمای پوستی در 9 گروه شغلی شامل کارگران شهرداری و بتنسازی، باربران، کارگران راهسازی و ساختمانی و سنگبری، کشاورزان، مامورین راهنمایی رانندگی و دستفروشان که درمحیط روبازمشغول به فعالیت بودند، مورد سنجش قرار گرفت.
.
یافته ها: میانگین شاخصWBGT برای تمام مشاغل روبازاندازه گیری شده به جزکارگران شهرداری، دستفروشان، مامورین راهنمایی رانندگی و کارگران سنگبری، بیشتر از مقدار حد مجاز بود. بیشترین میزان میانگینWBGT مربوط به شغل راهسازی و کمترین میزان آن مربوط به کارگران شهرداری (به ترتیب 27 و 26 درجه سانتیگراد) می باشد.آزمون همبستگی نشان داد بین شاخص WBGT و پارامترهای فیزیولوژیک ارتباط مستقیم و مثبت معنادار وجود دارد و بیشترین ضریب همبستگی مربوط به ضربان قلب می باشد (492/0r=).
.
نتیجه گیری: کارگران کارگاه بتن سازی ،راهسازی، باربری، ساختمانی و کشاورزی در تمامی ساعات روز در معرض بیشترین میزان مواجهه بر اساس شاخص WBGT بودند و کارگران شهرداری نیز کمترین میزان مواجهه را داشتند. از طرفی استرس حرارتی با استرین های مورد مطالعه همبستگی معنی داری داشت. بنابراین انجام مطالعات بیشتر و ایجاد تدابیری برای مراقبت از این کارگران امری ضروری است.
محمدرضا منظم اسماعیل پور، فریده گلبابایی، فریدون خدایاری، کمال اعظم،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: گرما یکی از عوامل زیان آور فیزیکی محیط کار است.مواجهه با گرما و ایجاد تنش گرمایی در فرد، علاوه بر تأثیر منفی بر سلامتی، بهرهوری او را تحت تأثیر قرار میدهد.هدف از این پژوهش تعیین افت بهرهوری ناشی از استرس گرمایی در وظایف شغلی مختلف صیفی کاران شهرستان دره شهر در فصل تابستان است.
.
روش کار: این مطالعه توصیفی– مقطعی در تابستان 1393 روی صیفیکاران شهرستان دره شهر انجام شد.پس از تعیین حجم نمونه، فعالیتهای صیفیکاری به روش آنالیز سلسله مراتبی مشخص گردید و اندازهگیری WBGT بر اساس استاندارد ISO7243 انجام شد.مقدار متابولیسم با استفاده از استاندارد ISO8996 برآورد گردید. سپس با توجه به مقدار متابولیسم نوع کار مشخص شده، با دانستن WBGT و بار کاری و با استفاده از مدل ظرفیت کاری، افت بهرهوری در وظایف مختلف صیفیکاری و نهایتا افت بهرهوری کل محاسبه گردید.
.
یافته ها: میانگین WBGT برای فعالیتهای شخم زدن، کرت بندی، کاشتن بذر، آبیاری، کودپاشی، وجین، سم پاشی و برداشت به ترتیب 9/29، 28/31، 66/30، 39/31، 99/31، 75/31، 08/31و 3/30 درجه سانتی گراد به دست آمد. میزان WBGT در مقایسه با مقدار استاندارد ISO7243 در تمام فعالیتهای صیفیکاری، بیشتر از حد مجاز بود.بیشترین مقدار WBGT در فعالیت کودپاشی c°99/31 و کمترین مقدار آن در شخم زدن C°98/29 به دست آمد. نتایج آزمون آماری ANOVA تفاوت معناداری در WBGT در سه ارتفاع سر،کمر و قوزک پا نشان نداد.بیشترین مقدار افت بهرهوری برای شغل وجین و کمترین مقدار آن برای شغل شخم زدن به دست آمد.مقدار افت بهرهوری کل برای کار صیفیکاری 3/69 درصد در ساعت حاصل شد که ناشی از فعالیت فیزیکی بالا در محیط کار و انجام کار در فضای باز و قرار گرفتن در معرض تابش مستقیم خورشید، به دلیل استرس گرمایی وارد شده به کارگر است.
.
نتیجه گیری: بهره وری متغیری است که از گرمای محیط کار تأثیر می پذیرد. بر اساس نتایج این مطالعه، میزان بهرهوری در وظایف شغلی مختلف صیفیکاران در اثر گرما کاهش پیدا میکند که این کاهش تحت تأثیر افزایش دما تشدید خواهد شد و ممکن است بر اقتصاد منطقه تأثیرگذار باشد.بنابراین نیاز به انجام مطالعات بیشتر به منظور بهینه کردن شرایط کار ضروری است.
حمیدرضا حیدری، فریده گلبابایی، شهرام ارسنگ جنگ، علی اکبر شمسی پور،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1395 )
چکیده
مقدمه: با توجه به توسعه شاخصهای گرمایی متعدد و محدودیتهای مربوط به هر یک، در این مطالعه کاربردپذیری و اعتبار سنجی شاخص دما- رطوبت (Humidex) در مقابل شاخص استاندارد دمای تر گویسان (WBGT) و دمای تیمپانیک افراد مد نظر بوده است.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی در بهار و تابستان 1392 در مشاغل روباز نواحی بیابانی و نیمه بیابانی کشور ایران و بر روی163کارگر مرد انجام گرفت. پارامترهای محیطی و دمای تیمپانیک افراد بهطور همزمان اندازهگیری و شاخصهای حرارتی تعیین شدند. با استفاده از نرم افزار SPSS 20، نمودارهای همبستگی خطی و ضریب توافق Kappa تجزیه و تحلیل آماری انجام شد.
یافته ها: همبستگی دو شاخص Humidex و WBGT در هر دو ناحیه بیابانی و نیمه بیابانی، بسیار بالا بهدست آمد (98/0
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد شاخص Humidex میتواند به عنوان جایگزین مناسبی برای شاخص استاندارد WBGT مورد استفاده قرار گیرد، اما چنانچه ارزیابی شرایط دمایی پایین و یا بسیار بالا مد نظر باشد، اکتفا به نتایج ارزیابی شاخص Humidex نمی تواند برآورد واقع بینانه ای از استرینهای حرارتی وارد بر فرد را نشان دهد.
محمد جواد جعفری، حسن اصیلیان مهابادی، سهیلا خداکریم، غلام حیدر تیموری،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1395 )
چکیده
مقدمه: استرس گرمایی در محیط های کاری روباز معدن سنگ آهن وجود دارد و می تواند باعث مشکلات بهداشتی و ایمنی کارگران شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی استرس گرمایی در مشاغل یک معدن روباز سنگ آهن بر اساس شاخص دمای ترگویسان و ارتباط آن با استرین فیزیولوژیکی می باشد.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی در تابستان 1393 در معدن روباز، بر روی120 نفر نمونه مرد شاغل انجام گرفت. پارامترهای فیزیولوژیکی دمای عمقی و ضربان قلب براساس استاندارد ISO9886 اندازه گیری شد و شاخص های استرین فیزیولوژیکی شامل PSI و PSIHR با استفاده از فرمول محاسبه گردید. متغیرهای محیطی در طول شیفت کاری و نیز به طور همزمان با پارامترهای فیزیولوژیکی اندازه گیری و ثبت شدند. شاخص دمای ترگویسان بر اساس استاندارد ISO7243 و با استفاده از فرمول محاسبه گردید. با استفاده از نرم افزار SPSS22 تجزیه و تحلیل آماری انجام گرفت.
یافته ها: میانگین شاخص دمای ترگویسان محاسبه شده برای افراد oC 9/29بهدست آمد، واحدهای حفاری بیشترین و کراشر و کارخانه کمترین میزان شاخص دمای ترگویسان را دارا بودند (به ترتیب oC 6/31و oC 05/29).
میزان مواجهه کارگران با استرس گرمایی بر اساس شاخص دمای ترگویسان در مقایسه با استاندارد در کلیه واحدهای کاری بالاتر از حدود مجاز توصیه شده تعیین گردید. بین شاخص دمای ترگویسان با شاخص های استرین فیزیولوژیکی رابطه معناداری وجود داشت (001/0>P). ضریب همبستگی پیرسون بین شاخص دمای ترگویسان با شاخص استرین فیزیولوژیکی و شاخص استرین فیزیولوژیکی بر پایه ضربان قلب به ترتیب مساوی 658/0و 566/0 بهدست آمد.
نتیجه گیری: شاخص دمای ترگویسان همبستگی بالاتری با شاخص استرین فیزیولوژیکی نشان داد و میزان استرس گرمایی در واحدهای کاری معدن بیشتر از حدود مجاز توصیه شده بود که باید تدابیری برای کنترل استرس گرمایی جهت مراقبت از کارگران اتخاذ شود.
مریم دهقانی پور، منوچهر امیدواری، فریده گلبابایی،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1395 )
چکیده
مقدمه: استرس گرمایی درصنایع ریختهگری و دایکاست و راهسازی یکی ازمخاطرات زیان آور درمحیط کارمی باشد که نه تنها باعث بیماری های ناشی ازکار میگردد بلکه ازنظرعملکرد وایمنی کارگران نیز مهم است. ازآنجایی که شاخصهایی که برای ارزیابی استرس گرمایی مورد استفاده میگیرند بسیار زیاد هستند انتخاب یک شاخص مناسب سخت است.هدف ازانجام این مطالعه تعیین شاخص بهینه استرس حرارتی درصنعت ریختهگری ذوب فلزات و دایکاست و راهسازی به روش FAHP و Topsis میباشد.
روش کار: جهت تعیین شاخص بهینه استرس حرارتی در صنعت ریختهگری، ذوب فلزات و دایکاست ، ابتدا معیارها که شامل دقت اندازه گیری و راحتی اندازهگیری، جامعیت ، زمان، هزینه، معیار همبستگی میباشد توسط خبرگان تعریف شده و سپس بر اساس این معیارها بهترین شاخص استرس حرارتی طبق نظرات گروهی صاحب نظران و با استفاده از روش سلسله مراتبی فازی FAHP و Topsis تعیین شدند.
یافته ها: نتایج حاصل از این بررسی نشان میدهد که با توجه به معیارها و شرایط موجود شاخص WBGT، P4 SR در سه صنعت ریختهگری، دایکاست و راهسازی به ترتیب رتبه اول و دوم را بهخود اختصاص دادند.
نتیجه گیری: این تحقیق نشان میدهد که شاخص WBGT با توجه به معیارهای جامعیت، دقت، هزینه، همبستگی با استرینها ، راحتی و زمان بهترین شاخص ارزیابی استرس حرارتی در سه صنایع ریختهگری، دایکاست و راهسازی و مهمترین علت قرارگیری شاخص HSI در رتبههای آخر پیچیدگی و هزینه بر بودن محاسبات آن میباشد.
مهدی اصغری، پروین نصیری، محمدرضا منظم، فریده گل بابایی، حسین عربعلی بیک، علی اکبر شمسی پور، آرمین الله وردی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
مقدمه: برای ارزیابی استرس حرارتی در محیط های کاری از شاخص های مختلفی استفاده می شود اما هیچکدام از این شاخصها مورد پذیرش همگان واقع نشده اند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین معیارهای موثر در انتخاب یک شاخص استرس حرارتی و همچنین وزن دهی این معیارها می باشد.
روش کار: مطالعه حاضر یک پژوهش کیفی و از نوع کاربردی میباشد که طی 10 مرحله طراحی و اجرا گردید. در این مطالعه ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی و نظرات خبرگان (30 نفر)، معیارهای موثر در انتخاب یک شاخص استرس حرارتی تعیین و سپس برای وزن دهی و اولویت بندی این معیارها از آنالیز سلسله مراتبی فازی استفاده شد.
یافته ها: با تکمیل پرسشنامه ارسالی توسط خبرگان و بررسی نظرات آنها و با توجه به درصد پاسخ گویی، 11 معیار انتخاب شدند. معیار ساده بودن شاخص با 6/76 %، بیشترین درصد پاسخ گویی را بهخود اختصاص داد. اما وزن نسبی این معیار 041/0 بهدست آمد و کمترین وزن را پس از ارزان بودن از آن خود کرد و در مقایسه با دیگر معیارها دارای اهمیت کمتری بود. معیار استاندارد بودن با مقدار141/0، بیشترین وزن نسبی را بهخود اختصاص داد.
نتیجه گیری: میتوان نتیجه گرفت که برای داشتن یک اندازه گیری قابل اعتماد و صحیح، قدم اول انتخاب یک شاخص مناسب و صحیح میباشد. برای انتخاب یک شاخص، بر مبنای نظر متخصصین و خبرگان از نظر اهمیت، استاندارد بودن شاخص، مهمترین معیار انتخاب شاخص میباشد. از دیگر معیارهایی که باید مورد توجه قرار گیرد، دقت شاخص، اعتبار و قابلیت اطمینان و همبستگی مناسب با شاخصهای استرین فیزیولوژیکی است.
پروین نصیری، محمدرضا منظم، فریده گل بابایی، علی اکبر شمسی پور، حسین عربعلی بیک، مرضیه عباسی نیا، معصومه چاوشی، مهدی اصغری،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1396 )
چکیده
مقدمه: ایجاد تنش گرمایی تحت تاثیر عوامل متعددی است که میتوان به مجموعه ای از فاکتورها مانند عوامل فردی، محیطی و مدیریتی اشاره کرد. عوامل فردی سبب کاهش تحمل فرد نسبت به گرما شده و نقش مهمی در بروز ریسک بیماریهای ناشی از استرس حرارتی ایفا میکند. هدف از انجام این مطالعه مروری، بررسی مهمترین پارامترهای فردی تاثیر گذار بر استرس حرارتی و مطالعات صورت گرفته در این زمینه بود.
روش کار: در این مطالعه مروری از پایگاههای اطلاعاتی Web of Science ،Scopus ،Pubmed ،Iran Medex ، Magiran ،Google Scholar و SID استفاده شد. کلید واژههای استرس حرارتی، عوامل فردی، مواجهه با گرما در بازه زمانی سالهای 1995 تا 2015 مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت 75 مقاله وارد این مطالعه شدند.
یافته ها: در سطح فردی، مواجهه با یک ریسک فاکتور ممکن است باعث کاهش تحمل گرما در فرد شود، در حالی که ترکیبی از چند ریسک فاکتور به طور سینرژیسم، احتمال بروز بیماریهای ناشی از گرما را افزایش میدهد. ریسک فاکتورهای فردی شامل سن، جنسیت، چاقی، عدم سازش و تطابق، خستگی، نژاد، سابقه بیماریهای گرمایی و کم آبی بدن میباشند. علاوه بر این، برخی از بیماریها (بیماریهای قلبی عروقی، دیابت و یا بیماریهای عفونی) و یا مصرف برخی از داروها و مواد مخدر یا الکل میتواند تحمل گرما را کاهش دهند.
نتیجه گیری: با توجه به موارد اشاره شده و اهمیت پارامترهای فردی لازم است که در هنگام استخدام نیروی کار در محیطهای گرم، توجه ویژهای شود. پارامترهای فردی شود. همچنین با توجه به عدم وجود آگاهی و دانش کافی شاغلین لازم است برنامههای آموزشی مناسب با هدف کاهش اثرات استرس حرارتی تهیه گردد.
زهره محبیان، حبیب اله دهقان، احسان اله حبیبی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: استرس حرارتی یکی از عوامل زیان آور فیزیکی محیط کار است که می تواند باعث اختلال در عملکردهای شناختی افراد شود. هدف از این تحقیق بررسی اثر سطوح مختلف گرما بر روی میزان توجه و زمان واکنش در شرایط آزمایشگاهی بود.
روش کار: در این مطالعه تجربی 33 نفر از دانشجویان دانشکده بهداشت شامل 17مرد و16زن با میانگین و انحراف معیار سنی1/22 (±3/2) مورد بررسی قرارگرفتند. پس از 5/1 ساعت مواجهه با دو سطح دمای C°22 و C°37 ،درصد توجه افراد با استفاده از آزمون عملکرد پیوسته و زمان واکنش آنها با استفاده از دستگاه سنجش زمان واکنش اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج آزمونهای توجه وزمان واکنش نشان داد که با افزایش دما، میانگین میزان توجه کاهش و زمان واکنش افزایش مییابد که از نظر آماری این تفاوتها معنادار بود (001/0˂P).درصد توجه درشرایط مواجهه با دمای 22درجه سانتیگراد بهطور معناداری بیشتر از میزان مربوطه در دمای 37 درجه سانتیگراد بود (001/0˂P). زمان واکنش درشرایط مواجهه با دمای 37 درجه سانتیگراد بهطور معنی داری بیشتر از میزان مربوطه در دمای 22 درجه سانتیگراد بود (001/0˂P).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که گرما از طریق افزایش زمان واکنش و کاهش درصد توجه افراد منجربه افت عملکردهای شناختی آنها میشود. بنابراین در پستهای کاری مانند اتاقهای فرمان و صنایع مختلف که نیاز به توجه، تمرکز و عکسالعمل سریع دارند در نظر گرفتن و بهینهسازی شرایط گرما به منظور افزایش سطح توجه و کاهش زمان واکنش ضروریست.
مسعود حمه رضایی، فریده گلبابایی، پروین نصیری، کمال اعظم، سمیه فرهنگ دهقان، اسعد فتحی، فائزه دارابی،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1397 )
چکیده
مقدمه: یکی ازعوامل زیان آور درصنایع فولاد، استرسهای حرارتی میباشد که سلامت وایمنی شاغلین را مورد تهدید قرار میدهد وموجب بیماریها واختلالات متعددی میگردد. هدف ازمطالعه حاضر ارزیابی استرس حرارتی درصنایع فولاد ومقایسه شاخصهای استرس گرمایی WBGT، DI، HSI واسترین حرارتی پیش بینی شده (PHS) دربرآورد استرس گرمایی وتعیین شاخص بهینه میباشد.
روش کار: مطالعه حاضر در قالب مطالعه ای توصیفی- تحلیلی برروی220 نفر از کارکنان شاغل در سه صنعت فولاد کشور انجام گرفت. پارامترهای محیطی و فیزیولوژیکی مختلف براساس استاندارد هایISO 7726 و ISO 9886
در سه نوبت اندازه گیری و در نهایت متوسط وزنی زمانی شاخص های استرس گرمایی مذکورمحاسبه شد و با استفاده ازنرم افزار SPSS نسخه 20 موردآنالیز آماری قرارگرفت.
یافته ها: متوسط وزنی زمانی شاخص های استرس حرارتی WBGT (℃28.28)، DI (℃29.11) و HSI (%65.7) بیش تر ازحدود مجاز بود. پارامترهای فیزیولوژیک (دمای دهانی، دمای گوش، دمای سطح پوست، فشارسیستول ودیاستول وضربان قلب) درنوبت دوم (ظهر) بیش ترین مقداررا نشان دادند. شاخص WBGT نسبت به شاخص های دیگربیش ترین همبستگی را با دمای گوش، دهانی، پوست وضربان قلب داشت (به ترتیب،
408/0= r، 314/0= r، 459/0= r و 302/0 = r وP < 0.05)، درحالی که بافشار خون سیستول ودیاستول، همبستگی معناداری نشان نداد(P >0.05) .ضریب همبستگی بین شاخص استرس حرارتی WBGT وشاخص های DI، PHS و HSI بیش ترین مقدار را دارا بود (به ترتیب، 945/0 = r، 681/0= r و 600/0= r وP < 0.05).
نتیجه گیری: باتوجه به همبستگی شاخص های موردبررسی وپارامترهای فیزیولوژیک، چنین نتیجه گیری شدکه شاخص WBGT بیش ترین ضریب همبستگی را با اکثر پارامترهای فیزیولوژیک موردمطالعه داراست و لذا برای ارزیابی استرس گرمایی باچنین شرایط آب و هوایی دراین صنعت، شاخص WBGT نسبت به شاخص های دیگر مورد مطالعه، بهینه ترین شاخص کاربردی است.
فریده گلبابایی، محسن امیدوار، فرشته نیرومند،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه: فعالیت درمحیطهای گرم و شرایط جوی نامناسب، میتواند به بیماریهای ناشی از گرما و حتی در مواردی به مرگ منجر شود. ارزیابی ریسک استرس گرمایی در این محیط ها از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. از آنجایی که عوامل مختلفی بر استرس گرمایی موثر می باشند، لذا بایستی از شاخصی استفاده نمود که بازتاب دهنده اثر تمام این عوامل باشد.
روش کار: ابتدا یک تیم 5 نفره از متخصصین تشکیل شد. سپس با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) اهمیت هر یک از متغیرها مشخص گردید. در مرحله بعد با استفاده از روش فازی تاپسیس (FTOPSIS)، 5 ایستگاه کاری موجود در فرایند ریخته گری فلزات مورد ارزیابی قرار گرفته و ریسک ناشی از استرس گرمایی در آنها اولویت بندی گردید. در انتها نیز، جهت بررسی میزان ارتباط نتایج روش پیشنهادی با شاخص WBGT از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافته ها: اوزان مربوط به سه متغیر اصلی شامل ویژگی کار(C1)، محیط(C2) وکارگر(C3) به ترتیب برابر با 279/0، 526/0 و 195/0 برآورد گردیدند. 5 ایستگاه کاری شامل ایستگاه جمع آوری و تخلیه ضایعات، کوره ذوب، بخش ذوب ریزی و قالب گیری، پرداخت قطعات و انبارقطعات به ترتیب اولویتهای ریسک 4=S1، 2=S2، 1=S3، 3=S4 و5=S5 را بدست آوردند. ضریب همبستگی پیرسون بین شاخص شباهت و WBGT برابر با 97/0 محاسبه گردید.
نتیجه گیری: از بین سه متغیر اصلی دخیل در استرس گرمایی، متغیر "محیط کار" بیشترین اهمیت را در ارزیابی ریسک دارا می باشد و لذا بیشترین تلاش بایستی در کنترل این متغیر متمرکز گردد. روش ارائه شده در این مطالعه توانایی ارزیابی همزمان متغیرهای کیفی و کمی موثر بر استرس گرمایی را دارا بوده و عدم قطعیتهای موجود در فرآیند ارزیابی ریسک را با تکیه بر مجموعه های فازی به حداقل می رساند.
سعید یزدانی راد، صبا کلانتری، فریده گلبابایی،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
مقدمه: مطالعات زیادی با استفاده از شاخص های محیطی به منظور ارزیابی و کنترل استرس گرمایی بویژه در سال های اخیر در ایران انجام گردیده است. به هر حال تاکنون مطالعه جامعی در جهت مرور و طبقه بندی این مطالعات انجام نگردیده است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف مرور و بررسی وضعیت مطالعات شغلی انجام شده با استفاده از شاخص های استرس گرمایی محیطی در ایران انجام گردید.
روش کار: در مطالعه حاضر کلیه مقالات چاپ شده بین سال های 2000 تا 2016 میلادی با استفاده از کلید واژه های فارسی استرس گرمایی، استرین گرمایی، گرما، شرایط گرم، شغلی و بهداشت حرفه ای و کلید واژه های انگلیسی heat stress ، heat strain ، hot condition ،warm condition ،occupational health ، thermal environment و Iran مورد جستجو قرار گرفتند.. جستجوی مقالات در پایگاه های داده مختلف شامل Web of Science ، Google Scholar ، PubMed ، Scopus،Science Direct ، SID ، Magiran، Civilica ،Iran Medex ، Barakatkns و Irandoc انجام گردید. در کل 323 مقاله یافت گردید که از بین آنها بر اساس معیارهای خروج ۱۳۴ مقاله انتخاب و وارد مطالعه شد.
یافته ها: بر اساس نتایج، بیشترین تعداد مطالعات با ۳/۹۳ درصد از کل مطالعات مربوط به مقالات چاپ شده بین سال های 2010 تا 2016 میلادی انجام گردیده بود. همچنین بیشترین تعداد مطالعات با ۹/61 درصد مربوط به محیط های سرپوشیده بود. بیشترین تعداد مطالعات انجام شده نیز به ترتیب به شهر های اصفهان با 08/31 درصد، تهران با 89/16 درصد و عسلویه با 48/11 درصد اختصاص داشت. همچنین بیشترین شاخص مورد استفاده در همه محیط ها و صنایع، شاخص WBGT با تقریبا ۷۶ درصد و کمترین شاخص های مورد استفاده شاخص های UTCI و PHS با 6/0 درصد بودند. به علاوه نتایج نشان داد که بیشترین استفاده از شاخص WBGT به ترتیب در صنایع ذوب و ریخته گری با 7/15 درصد، صنایع پتروشیمی با 3/8 درصد و مشاغل کوچک روباز با 3/8 درصد بوده است. بر اساس نتایج، صنایع پالایشگاه، فولاد، شیشه سازی، ذوب و ریخته گری، معادن روباز و تعمیرات ناو به ترتیب دارای بالاترین مقادیر میانگین شاخص WBGT بودند.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نیاز به توجه بیشتر پژوهشگران برای انجام طرح های پژوهشی در محیط های روباز، در شهر های مختلف ایران، در زمینه توسعه و اعتبارسنجی شاخص های جدید استرس گرمایی و در مورد اجرا و ارزیابی اقدامات کنترلی در محیط های دارای استرس گرمایی بالا را نشان می دهد.
وحید غریبی، ابولفضل محمدبیگی، مهدی اسدی قالهری، حمیدرضا حیدری،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف اصلی بررسی انطباق دو شاخص دمای تر گویسان (WBGT) و استرین گرمایی پیش بینی شده(PHS) در ارزیابی شرایط گرمای محیطی و بار گرمایی تحمیل شده به افراد طراحی و به اجرا درآمد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، 163 کارگر نانوا وارد مطالعه شدند. استرس های حرارتی با استفاده از شاخص دمای ترگویسانWBGT و شاخص استرین گرمایی پیش بینی شده (PHS)، تعیین گردید. همزمان با ارزیابی استرس های حرارتی، پاسخ های فیزیولوژیک افراد شامل دمای تیمپانیک، ضربان قلب و میانگین دمای پوست ثبت گردید. در نهایت استرین های گرمایی پیش بینی شده بر اساس دو خروجی مهم مدل PHS شامل کل آب از دست رفته و دمای عمقی مورد ارزیابی قرار گرفت و ضمن مقایسه شاخص PHS با WBGT، مقادیر واقعی و پیش بینی شده دمای عمقی نیز مورد مقایسه و آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده در مقایسه با دمای گوش، شاخص WBGT شرایط را کمتر از واقع و PHS شرایط را بیشتر از واقع برآورد می کند. همچنین شاخص WBGT با دمای عمقی گوش و نیز مولفه دمای رکتال پیش بینی شده شاخص PHS دارای بیشترین تطابق می باشد (مقدار Kappa به ترتیب برابر 614/0 و 640/0). در حالیکه مقدار Kappa بین میزان آب از دست رفته و شاخص WBGT، حاکی از عدم تطابق مناسب می باشد (339/0= Kappa).
نتیجه گیری: پیش بینی وضعیت استرین های گرمایی صرفا بر اساس شاخص PHS نمی تواند بازگو کننده بار گرمایی واقعی وارد بر افراد در محیط های حرارتی همچون نانوایی ها باشد و با برآورد بیشتر از واقع همراه است. بعبارتی دیگر، این شاخص بیشتر برای محیط های حرارتی داخلی پایا و با حداقل تغییرات در فاکتور های فردی و محیطی تاثیر گذار در استرس های حرارتی مناسب می باشد.
اعظم بیابانی، محسن فلاحتی، ایرج علیمحمدی، مجتبی ذکایی، حامد جلیلیان، علی دهقانی، محمد نجفی مجره،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
مقدمه: تعیین روش هایی جهت ارزیابی استرس های حرارتی در محیط های کاری مختلف یکی از چالش های مهم محققین در این زمینه می باشد. مطالعه حاضر با هدف اعتبارسنجی شاخص های WBGT و ارزیابی فشارگرمایی (HPA) از طریق اندازه گیری برخی پاسخ های فیزیولوژیک در مناطق نفت خیز جنوب ایران انجام گردید.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی 154 نفر از شاغلین پایانه های نفتی خارک، عسلویه و ماهشهر در سه شرایط کاری شامل محیط مسقف، محیط روباز و محیط استراحت در فصل تابستان انجام گردید. میزان استرس حرارتی موجود در محیط کار توسط شاخص WBGT و روش ارزیابی فشار گرمایی مورد بررسی قرار گرفت، که بدین منظور پارامترهای محیطی دمای خشک،دمای تر، دمای تشعشعی، رطوبت نسبی، فشار بخارآب و سرعت جریان هوا تعیین شد. بمنظور محاسبه شاخص WBGTعلاوه بر روش قرائت مستقیم توسط دستگاه WBGT meter از استاندارد 7243-ISO نیز استفاده گردید. به منظور اعتبار سنجی شاخص های مذکور نیز اندازه گیری پارامترهای فیزیولوژیکی دمای دهانی، دمای تمپان و متابولیسم فعالیت همزمان با اندازه گیری پارامترهای محیطی صورت گرفت.
یافته ها: نتایج آزمون آماری Paired Sample T-test نشان می دهد میانگین شاخص WBGT و ارزیابی احتمال فشار گرمایی در محیط مسقف و روباز دارای اختلاف معنادار می باشد(p<0/05). همچنین میانگین شاخص های فیزیولوژیک دمای دهانی و دمای تمپان و متابولیسم کاری در محیط مسقف و روباز دارای اختلاف معنادار می باشد(p<0/05). آزمون همبسـتگی بین شاخص WBGT بعنوان متغییر مستقل و روش ارزیابی فشار گرمایی بعنوان متغییر وابسته معنادار بوده (P<0.05) و از همبستگی بالایی برخوردار است (914/0 =R2) میزان همبستگی بین شاخص WBGT با پارامتر های دمای دهانی، دمای تمپان و میزان متابولیسم کاری معنادار بوده (P<0.05) و بترتیب برابر (423/0 =R2)، (335/0 =R2) و (523/0 =R2) می باشد. میزان همبستگی بین روش ارزیابی احتمال فشار گرمایی(HPA) با پارامتر های دمای دهانی، دمای تمپان و میزان متابولیسم کاری معنادار بوده (P<0.05) و بترتیب برابر
(632/0 =R2)، (605/0 =R2) و (579/0 =R2) می باشد. این نتایج نشان می دهد میزان همبستگی بین روش ارزیایی احتمال فشار گرمایی با پارامترهای فیزیولوژیک بیشتر از میزان همبستگی WBGT با این پارامترها می باشد.
نتیجه گیری: این تحقیق نشان داد با توجه به ماهیت شغلی کارکنان شاغل در مناطق نفت خیز شاخص WBGT و ارزیابی فشار گرمایی روش های مفیدی جهت ارزیابی استرس حرارتی موجود در پایانه های نفتی می باشند. همچنین مشخص گردید ارزیابی فشار گرمایی برای اندازه گیری استرس حرارتی در این مناطق از اعتبار بالاتری برخوردار می باشد.
داوود افشاری، مریم نوراللهی درآباد، غلامعباس شیرالی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
مقدمه: یکی از مهمترین مشکلات در صنایع گرم بخصوص در شرایط آب و هوایی بسیار گرم، استرس های حرارتی است که می تواند اثرات زیادی را در فرایند کار و سلامت کارکنان داشته باشد. در این شرایط انتخاب یک شاخص مناسب و بهینه جهت ارزیابی استرس های حرارتی و ارائه استراتژی مناسب جهت پیشگیری از مشکلات و بیماری های ناشی از گرما امری ضروری می باشد. لذا هدف از انجام این مطالعه، بررسی کاربرد پذیری شاخص دمای تر گوی سان (WBGT) در تعیین زمان مجاز کاری در شرایط آب و هوایی بسیار گرم در یکی از صنایع فولاد در شهر اهواز می باشد.
روش کار: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی-تحلیلی بوده که در بخشهای مختلف یک صنعت فولاد در شهر اهواز انجام شد. پارامترهای فیزیولوژیکی 60 کارگر از بخشهای مختلف صنعت، که شامل پایش پیوسته ضربان قلب در طول یک شیفت کاری بود، ارزیابی شد. متغیرهای محیطی و شاخص دمای ترگوی سان نیز بطور همزمان برای یک شیفت کاری اندازه گیری شد و زمان مجاز کاری بر مبنای شاخص ضربان قلب رزرو و شاخص WBGT تعیین و مقایسه گردید.
یافته ها: میزان شاخص استرس حرارتی بر اساس شاخص WBGT در بین کلیه گروههای شغلی بطور معناداری بیش از حد توصیه شده تعیین شد (P<0.05). بر مبنای شاخص WBGT اندازه گیری شده زمان کاری پیشنهادی برای قسمت پوسته زدایی 4 ساعت و برای بخشهای دیگر 2 ساعت تعیین گردید در حالیکه بر اساس شاخص ضربان قلب رزرو، حداکثر زمان کاری قابل قبول برای بخش ریخته گری 5 ساعت و بخشهای دیگر 8 ساعت تخمین زده شد.نتایج آزمون آماری نیز نشان داد که تفاوت معناداری بین این دو شاخص در پیش بینی زمان کاری مجاز در ایستگاههای کاری مختلف وجود دارد. (P<0.05).
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از شاخص WBGT به منظور ارزیابی و کنترل ریسک مواجهه به با گرما در مناطق گرمسیری به خصوص در تعیین زمان کار-استراحت ممکن است از قابلیت اطمینان و اجرایی کافی برخوردار نباشد.لذا توصیه می شود در مناطق گرمسیری به منظور پایش و کنترل استرس حرارتی در اثر مواجهه با گرما، از شاخصهای بهینه و کاربردی که مبتنی بر اندازه گیری پارامترهای محیطی و فیزیولوژیکی می باشد، استفاده گردد.
سعید یزدانی راد، فریده گلبابایی، امیرحسین خوش اخلاق، ولی اله سرسنگی، مهدی یاسری، سید مهدی موسوی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
مقدمه: پیشگیری از بیماریهای ناشی از گرما نیاز به مشارکت کارگران دارد. به همین دلیل، مطالعه حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی ابزارهای ارزیابی آگاهی و عملکرد مرتبط با استرس گرمایی در بین کارگران محیطهای کاری گرم انجام شد.
روش کار: ابتدا با بررسی متون، موارد و فاکتورهای مرتبط با آگاهی و عملکرد کارگران شناسایی شدند. سپس تعدادی سؤال برای موارد شناساییشده در قالب پرسشنامههای آگاهی و عملکرد طراحی شد. در مرحله بعد، روایی و پایایی پرسشنامهها به ترتیب با استفاده از محاسبه نسبت روایی محتوایی (CVR)، شاخص روایی محتوایی (CVI) و ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی گردید. پسازآن، پرسشنامهها توسط ۲۳۳۸ نفر از کارکنان شش صنعت در نواحی مختلف ایران تکمیل شدند. درنهایت، اطلاعات پرسشنامهها به نرمافزار SPSS منتقل شده و روایی سازه آنها با استفاده از تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: در کل، تعداد ۷۷ سؤال شامل ۵۳ سؤال آگاهی و ۲۴ سؤال عملکرد در شش گروه شامل آب و نوشیدنیها، غذا، میان وعده و افزودنیها، تبادل حرارتی، ریسک فاکتورهای تنش حرارتی، لباس و تجهیزات حفاظت در برابر گرما و اختلالات و واکنشهای بدن به گرما طراحی گردید. مقادیر CVI سؤالات باقیمانده پرسشنامههای آگاهی و عملکرد به ترتیب برابر با 0/824 و 0/954 بود. ضریب آلفای کرونباخ سؤالات پرسشنامههای آگاهی و عملکرد به ترتیب برابر با 0/755 و 0/716 محاسبه شد. مقادیر نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی (CMIN/DF) و ریشه میانگین مربعات خطاهای تخمین (RMSEA) در سازه مربوط به پرسشنامه آگاهی به ترتیب برابر با 4/58 و ۰۷۹/۰ و در سازه مربوط به پرسشنامه عملکرد به ترتیب برابر با 2/33 و 0/084 محاسبه گردید.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که پرسشنامههای طراحیشده از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار هستند و قابل استفاده برای ارزیابی آگاهی و عملکرد در محیطهای کاری گرم میباشند.
مریم قلع جهی، الناز رحیمی، اعظم بیابانی، زهرا بیگ زاده، فریده گلبابایی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده
مقدمه: مطالعات زیادی درخصوص توسعه ی عایقهای مدرن، ازجمله نانو عایقها در جهان انجام گرفته است؛ اما تاکنون مطالعه ی جامعی در جهت مرور و بررسی خواص حرارتی این عایقها انجام نشده است؛ بنابراین، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تأثیرات استفاده از مواد نانو بر عملکرد عایقهای حرارتی انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه ی مروری، جستجوی مقالات در پایگاههای اطلاعاتی انگلیسی PubMed ،Web of Science، ScienceDirect و پایگاههای اطلاعاتی فارسی Magiran ،SID و موتور جستجوگر Google Scholar صورت گرفت. کلیدواژههای مورد استفاده برای جستجو، شامل Insulation, Thermal Insulation ,Thermal Insulator Stability Thermal Conductivity Thermal به زبان انگلیسی و عایق، نانو مواد و هدایت حرارتی به زبان فارسی بود.
یافته ها: ۴۰۶۸ مطالعه، از طریق جستوجو در پایگاههای اطلاعاتی یافت شد. با توجه به معیارهای ورود، ۱۵ مقاله انتخاب گردید. در بین مطالعات ورودی، بیشترین فراوانی مربوط به سه نوع عایق سیلیکونی، کامپوزیتی و آئروژلی (هر یک ۲۶/۶۷%) و رایجترین نوع نانو ماده مورد استفاده، نانو ذرات SiO۲ (۲۶/۶۷%) بود. بر اساس مطالعات مورد بررسی، نوع نانو ماده مورد استفاده در عایق، منجر به بهبود خواص آن مانند مقاومت حرارتی، استحکام مکانیکی، استحکام دیالکتریک، استحکام کششی، کشسانی، سختی و... میگردد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، نشان داد استفاده از فناوری نانو میتواند گامی مؤثر جهت بهبود خواص مواد عایق باشد که مهمترین آن، افزایش مقاومت حرارتی است. بدین ترتیب، استفاده از عایقهای حرارتی نانو میتواند باعث جلوگیری از هدر رفتن انرژی حرارتی، کاهش هزینه و تأمین ایمنی و آسایش شود.
فاروق محمدیان، محسن فلاحتی، میلاد عباسی، مجتبی ذکائی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
مقدمه: امروزه بسیاری از صنایع دارای عوامل متعدد آسیب رسان به سلامت هستند و این امر منجر به مواجهه توام با این عوامل خواهد شد. صدا از شایعترین پارامترهای فیزیکی در محیط کار است. از طرف دیگر گرما نیز به علت فرآیندهای متنوع انرژی بر در صنایع رو به افزایش است. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین تغییرات پارامترهای فیزیولوژیک و توجه دیداری – شنیداری در مواجهه حاد توام با گرما وصدا انجام شد.
روش کار: در این مطالعه تجربی تعداد 72 نفر (36 مرد و 36 زن) در محدودهی سنی 23 تا 33 سال بر اساس معیارهای ورود به مطالعه شرکت داشتند. در مجموع ۱۲ حالت آزمایش (3 سطح دما و 4 تراز فشار صوت) مختلف انجام شد. آزمایش برای هر فرد در 4 مرحله طی یک روز مشخص انجام شد. مدت مواجهه با هر حالت نیم ساعت و بین هر حالت آزمایش نیز نیم ساعت استراحت داده شد. نمونه بزاق هر آزمایششونده قبل و بلافاصله بعد از مواجهه با صدا و گرما با هدف تعیین میزان کورتیزول بزاق جمعآوری شد. همچنین آزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری (IVA)، بهصورت همزمان، توسط شرکتکنندگان نیز ثبت شد.
یافته ها: نتایج مواجهه توأم با صدا و گرما بر توجه دیداری و شنیداری نشان داد، تنها دو حالت مواجهه توأم SPL95+WBGT34 و SPL95+WBGT29 کاهش معنادار (05/0 P <) توجه دیداری و شنیداری گردید. علاوه بر این نتایج نشان داد که مواجهه مستقل با صدا در ترازهای 85 و 95 دسیبل و مواجهه با گرما در سطوح دمایتر گویسان 34 و 29 درجه سانتی گراد باعث افزایش قابلملاحظه و معنادار (05/0 P <) کورتیزول بزاق بعد از مواجهه میشوند. نتایج اثر مواجهه توأم با صدا و گرما بر کورتیزول بزاق نشان داد که 3 حالت آزمایشی مواجهه توأم (SPL85+WBGT34، SPL95+WBGT29 و SPL95+WBGT34) باعث افزایش قابلملاحظه و معنادار (001/0 P <)، کورتیزول بزاق شده است.
نتیجهگیری: کورتیزول بزاق را میتوان بعنوان یک شاخص فیزیولوژیک برای ارزیابی مواجهه با صدا و گرما توصیه کرد. همچنین کورتیزول بزاق نسبت به عملکرد شناختی بیشتر تحت تأثیر مواجهه صدا و گرما قرار میگیرد.