امیرحسین داودیان طلب، اسدالله افشین، فرشید محمودی، فاطمه عمادی، فخری دخت اکبری، شهرام بازدار،
دوره 5، شماره 4 - ( 9-1394 )
چکیده
مقدمه: در تجربه درد، باید دو عامل را در نظر گرفت، یکی بعد حسی و دیگر بعد هیجانی. عوامل هیجانی درد شامل حالتهای هیجانی متفاوتی میباشد که مهمترین آنها افسردگی است. بنابراین در این مطالعه ابتدا به مقایسه درد اسکلتی عضلانی در بین کارگران صنعتی افسرده و غیره افسرده پرداخته شد و سپس سایر عوامل فیزیکی و دموگرافیک موثر بر افسردگی و اختلالات اسکلتی عضلانی مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی در سال 1391در بین 179 نفر از کارگران صنعتی انجام گردید. در این مطالعه نمونه به صورت سرشماری انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل 3 پرسشنامه مقیاس ارزیابی ناراحتی عمومی بدن که از نوع چشمی شبیه سازی شده است، پرسشنامه فرم کوتاه افسردگی بک و پرسشنامه سوالات دموگرافیک و یک سری سوالات بازپاسخ میباشد، دادهها بعد از جمع آوری توسط SPSS16 مورد آنالیز قرار گرفتند برای مقایسه متغیرها از آزمون آماری من ویتنی و کروسکال والیس و برای تعیین رابطه بین متغیرها از آزمون آماری کندال استفاده شد.
یافته ها: این مطالعه نشان داد که بیشینه و کمینه اختلالات اسکلتی عضلانی به ترتیب مربوط به کمر و بازو و ساعد با 19% و 4/3% میباشد، همچنین 2/36% از نمونهها دارای افسردگی در سطح کم تا شدید بودند، مقایسه اختلالات اسکلتی عضلانی با آزمون آماری من ویتنی در بین افراد افسرده و غیره افسرده نشان داد که در سر و گردن،کمر، دست و مچ دست چپ، ران و زانوی راست تفاوت معنی دار وجو دارد (05/0>P)، از سویی آزمون آماری کروسکال والیس نشان داد که بین گروههای کاری مختلف در میزان افسردگی تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما میزان احساس درد در برخی ابعاد بین گروههای کاری مختلف تفاوت معنی داری دارد و میزان آن در کارکنان اداری نسبت به دیگر واحدهای کاری بیشتر است.
نتیجه گیری: میزان بیشتر نمره افسردگی در افراد دارای درد اسکلتی عضلانی میتواند نتیجه شکست در دستیابی به تسکین درد باشد. مشکلات روانشناختی که در پی درد مزمن بهوجود میآید، به دلیل ناراحتی مستمر، نا امیدی و اندیشیدن به دردی است که از آن رنج میبرد، این وضعیت باعث میشود که فرد احساس ناتوانی و ناکارامدی بکند واحتمال بروز افسردگی در او شدت یابد.
ویدا رضائی هاچه سو، شادی نادریان فعلی، خدیجه ماجانی، رجبعلی حکم آبادی، فریده گلبابایی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
مقدمه: پاندمی کووید-19 تأثیر قابلتوجهی بر سلامت روان کارکنان بهداشتی-درمانی داشته است. هدف از این مرور نظاممند و متاآنالیز تعیین شیوع تجمیعی اضطراب و افسردگی بین کارکنان مراقبتهای بهداشتی-درمانی ایران طی پاندمی کووید-19 میباشد.
روش کار: در این مرور نظاممند و متاآنالیز، پایگاه دادههای Web of Science، Scopus، Medline (PubMed)، Embase، SID، Magiran و موتور جستجوی Google Scholar بهمنظور یافتن مطالعاتی که شیوع اضطراب و افسردگی را در کارکنان بهداشتی-درمانی طی پاندمی کووید-19 در بازه زمانی دسامبر 2019 تا دهم ژوئن 2021 گزارش کردهاند بررسی شدند. ارزیابی کیفیت مطالعات اولیه بهوسیله ابزار Newcastle-Ottawa انجام و از مدل اثرات تصادفی برای برآورد میزان شیوع تجمیعی استفاده شد. همچنین برای ارزیابی میزان ناهمگنی (هتروژنیتی) بین نتایج مطالعات از آزمونχ2 و شاخصI2 استفاده گردید. میزان شیوع تجمیعی اضطراب و افسردگی در زیرگروه ها بر اساس شدت اضطراب و افسردگی، ابزار ارزیابی و شغل کارکنان گزارش شد.
یافته ها: از مجموع ۴۸۸ مقالۀ بهدستآمده در جستجوی اولیه، درنهایت 10 مقاله مرتبط شناسایی و وارد مرور نظاممند و متاآنالیز شدند. شیوع تجمیعی اضطراب 42% (فاصله اطمینان 95 درصد: 25 تا 75) و شیوع تجمیعی افسردگی 35% (فاصله اطمینان 95 درصد: 19 تا 55) بود. شیوع تجمیعی اضطراب در گروه شغلی پرستاران 54% (فاصله اطمینان 95 درصد: 39 تا 70) و در همۀ کارکنان بخش سلامت 29% (فاصله اطمینان 95 درصد: 17 تا 44) بود. شیوع تجمیعی افسردگی در گروه شغلی پرستاران 46% (فاصله اطمینان 95 درصد: 30 تا 63) و در همۀ کارکنان بخش سلامت 17% (فاصله اطمینان 95 درصد: 10 تا 26) بود.
نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه حاکی از شیوع بالای اضطراب و افسردگی در کارکنان بهداشتی-درمانی در ایران طی همهگیری کووید-19 است. برنامهریزی در جهت انجام مداخلات پیشگیرانه و درمانی بهمنظور کاهش بار روانی ناشی از همهگیری ضرورت دارد.