8 نتیجه برای حوادث شغلی
هادی اسدی، عادل مظلومی، مروارید ظریف یگانه، مصطفی حسینی، مهین حق شناس، پریسا حاجی زاده مقدم،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
مقدمه: یکی از پیامدهای مهم جهانی شدن و پیشرفت به خصوص در کشورهای در حال توسعه حوادث شغلی است، به طوری که در دنیای امروزی هزینه این حوادث لطمهی سنگینی را به اقتصاد کشورها وارد میکند. لذا با توجه به اهمیت موضوع هدف از این پژوهش برآورد مالی بهروری از دست رفته در اثر مرگهای ناشی ازکار در ایران در سال 1392 میباشد.
روش کار: برای انجام این پژوهش از دادههای سیستم ثبت حوادث مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی استفاده گردید. برای برآورد مالی بهرهوری از دست رفته از فرمول مورد استفاده توسط مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری آمریکا (CDC) استفاده شد. در نهایت بعد از جایگزینی پارامترهای لازم میزان بهرهوری از دست رفته محاسبه گردید.
یافته ها: مجموع مقدار سالهای از دست رفته عمر برای مرگهای ناشی از حوادث شغلی، 15/1293سال محاسبه شد. همچنین میزان ریالی بهرهوری از دست رفته در کشور، 06/730513 ریال برآورد گردید. بیشترین زیان ایجاد شده مربوط به گروه سنی 59-50 سال بود.
نتیجه گیری: منفی بودن مقدار میزان افزایش بهرهوری، بالا بودن مقدار میزان تنزیل، کم بودن مقدار امید به زندگی در کشور و همچنین پایین بودن دستمزدهای کارگران، از دلایل بسیار ناچیز تاثیر منفی مرگهای ناشی از کار بر روی بهرهوری کشور میباشد.
پیمان یاری، رسول یاراحمدی، یحیی خسروی، مسعود صالحی، حمید کاریزنوی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: روش تحلیل تناظر و تهیه الگوی حوادث و مخاطرات شغلی قادر به پیش گویی و پیش بینی حوادث و اولویت بندی ریسکها و آسیبها به صورت خودکار میباشد. این روش برای هر شرکتی ، صرف نظر از اندازه آن قابل اجرا میباشد. هدف این مطالعه ارایه الگوی حوادث و مخاطرات شغلی براساس وابستگی گروههای ریسک-آسیب میباشد که با استفاده از آن میتوان حوادث شغلی را مدیریت کرد.
روش کار: در این مطالعه گزارشهای حوادث شغلی ثبت شده در سازمان تامین اجتماعی در یک دوره زمانی ده ساله از ابتدای سال 1384 تا پایان سال 1393 (300,222 حادثه) جمع آوری شده و نوع ریسک و آسیب مربوط به هر یک از حوادث براساس معیارهای سازمان بین المللی کار مشخص شده و در یک ماتریس ریسک- آسیب ( 18×18) طبقه بندی گردید. با استفاده از تحلیل تناظر و انجام فرآیند ادغام، گروههای ریسک-آسیب به صورت جداگانه شناسایی گردید که از آنها به عنوان الگوهای حوادث و مخاطرات شغلی استفاده شد. در الگوهای مربوطه وابستگی بین ریسکها و آسیبها قابل شناسایی است که این امر باعث تسهیل تصمیم گیری در ارزیابی ریسک در شرکتهای تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی میگردد.
یافته ها: با توجه به تحلیلهای انجام شده، سه گروه حوادث شغلی بهدست آمد که متغیرهای این سه گروه از الگوهای بهدست آمده استخراج شده است. اولین گروه از شش ریسک و هفت آسیب تشکیل شده است که متغیرهای ریسک (تماس با مواد داغ، حوادث ناشی از مواد سوزنده و خورنده، تماس با مواد شیمیایی، حوادث ناشی از مواد سمی، تماس با تجهیزات الکتریکی، انفجار و آتش سوزی) و آسیب (سوختگی، سایر آسیبها، آسیبهای چندگانه، گاز گرفتگی، خفگی، مسمومیت و خطرات محیط زیستی) هستند، دومین گروه از هفت ریسک و شش آسیب تشکیل شده است که متغیرهای ریسک (حوادث ناشی از جابهجایی کردن، پرتاب پلیسه یا ذرات، خفگی، لغزیدن، سقوط افراد، سقوط اشیا و سایر حوادث ) و آسیب (پیچش و رگ به رگ شدن، فرو رفتن اجسام در بدن، فرو رفتن اجسام در چشم، بریدگی و قطع عضو، زخم سطحی و زخم عمیق) میباشند. در نهایت سومین گروه از پنج ریسک و پنج آسیب تشکیل شده است که متغیرهای ریسک (ریزش وماندن زیر آوار، تصادف با وسیله نقلیه، برخورد با وسایل مختلف، گیر کردن داخل یا بین اشیاء، حوادث ناشی از ابزار دستی) و آسیب (شکستگی اعضا، در رفتگی، کمر درد، ضرب خوردگی، کوفتگی و له شدگی) هستند. لازم به ذکر است که با بررسی این الگوها میتوان به تشخیص و اولویت بندی حوادث شغلی پرداخت.
نتیجه گیری: گروههای بهدست آمده باعث ایجاد فرصتهای جدید در جهت توسعه برنامههای کاربردی به منظور تحلیل، تفسیر و مدیریت خودکار حوادث شغلی در راستای به حداقل رساندن عدم قطعیت و افزایش عینیت میگردد. مزیت تحلیلهای انجام گرفته در این مطالعه نسبت به سایر تحلیلهای مشابه در نظر گرفتن همزمان ریسکها و آسیبها و به دست آوردن گروههای متشکل از دو متغیر است. با توجه به فراوانی و توزیع جرم متغیرهای ریسک و آسیب موجود در گروههای بهدست آمده، متغیرهای ریسک و آسیب گروه 3 دارای بیشترین اهمیت و متغیرهای ریسک و آسیب گروه 2 دارای اهمیت کمتر و متغیرهای ریسک و آسیب گروه 1 دارای کمترین اهمیت میباشند.
جلیل نظری، محمد دشتی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
مقدمه: حوادث شغلی علاوه بر آسیب های جسمی، روانی و زیان های اقتصادی، می تواند تاثیرات فاجعه آمیزی بر کیفیت کاری و زندگی کارگران بگذارد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر حوادث شغلی بر کیفیت زندگی کاری و ابعاد آن در شاغلین یک شرکت فولاد سازی طراحی و انجام گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر به صورت مورد و شاهد در شرکت تولید فولاد در بین 100 نفر از کارگرانی که در بازه زمانی1390-1384 دچار حادثه شده بودند (مورد) با 100 نفر کارگر بدون سابقه حادثه (شاهد) از خطوط تولید پس از همسان-سازی از نظر متغیرهای مخدوش کننده از قبیل سن، سابقه کار، سطح درآمد و ... اجرا شد. داده های مطالعه به وسیله پرسش نامه ای مشتمل بر پرسش نامه کیفیت زندگی کاری NIOSH ، جمع آوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های t-test وχ2 آنالیز شد.
یافته ها: براساس نتایج مطالعه، میانگین نمره کیفیت زندگیکاری گروه مورد (3/2±5/49) و شاهد (3/2±9/47) اختلاف آماری شدیداً معناداری داشت (p<0.001). هم چنین وقوع حوادث شغلی بعد از ابعاد هشت گانه کیفیت زندگی را به صورت معناداری تحت تاثیر قرار داده، ولیکن بیش ترین و کم ترین تاثیر را به ترتیب بر روی ابعاد ارگونومی و ایمنی و ساعات کار و زندگی داشت.
نتیجه گیری: از یافته های مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که حوادث شغلی یک فاکتور تاثیرگذار بر کیفیت زندگی کاری شاغلین می باشد. بنابراین از بهبود کیفیت زندگی کاری می توان به عنوان یک ابزار موثر در افزایش رضایت مندی شغلی، بهبود کارایی و بهره وری سازمانی شاغلین و پیش گیری از وقوع حوادث استفاده کرد.
احمد سلطانزاده، حمیدرضا حیدری، حیدر محمّدی، ابوالفضل محمّدبیگی، ولی سرسنگی، میلاد درخشان جزری،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده
مقدمه: بر اساس نتایج مطالعات و گزارشهای ارائه شده، حوادث و آسیب های شغلی در صنایع شیمیایی باعث تحمیل خسارتهای انسانی و مالی شدیدی شدهاند. این حوادث می توانند حتی بقای یک صنعت شیمیایی را تهدید نمایند. شدت این حوادث در صنایع شیمیایی تحت تاثیر فاکتورهای متفاوتی میباشد. بنابراین، تحلیل علّی شدت حوادث شغلی در صنایع شیمیایی میتواند به طراحی برنامه های ایمنی برای کاهش آن در این صنایع کمک نماید. این مطالعه جامع با هدف شناسایی و همچنین تجزیهوتحلیل عوامل موثر بر شدت حوادث شغلی در صنایع شیمیایی طراحی و به اجرا درآمده است.
روش کار: این مطالعه یک بررسی جامع مقطعی و تحلیلی بود که در 22 صنعت تولید مواد شیمیایی و طی سالهای 1395-1396 انجام شده است. داده های این مطالعه بر اساس سوابق و گزارش و تحلیل حوادث جمع آوری گردید. دادههای مطالعه شامل 41 متغیر مستقل و 872 حادثه در یک دوره ده ساله (1385-1394) به عنوان متغیر وابسته بود. تجزیه و تحلیل داده های این مطالعه با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 0/22 و SPSS Modeler نسخه 2/14 و بر اساس تکنیک الگوریتم انتخاب ویژگی و همچنین آنالیز رگرسیون خطی چندگانه انجام شده است. سطح معنیداری در این مطالعه 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها: میانگین شاخص شدت حادثه 12/145±63/214 روز محاسبه شد. میانگین سن و سابقه شغلی افراد حادثه دیده به ترتیب 85/5±05/38 و 32/6±34/9 سال بود. نتایج انتخاب ویژگی نشان داد که 30 فاکتور دارای تاثیرگذاری بالا بر شدت حوادث بوده، بعلاوه بر اساس تحلیل رگرسیونی، شدت حوادث در صنایع شیمیایی مورد مطالعه تحت تاثیر 22 فاکتور فردی، سازمانی، آموزش بهداشت، ایمنی محیط زیست (HSE)، مدیریت ریسک، اعمال ناایمن، شرایط ناایمن و همچنین نوع بروز حوادث بوده است (05/0>p).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه تایید نمود که شدت حوادث در صنایع شیمیایی بالا می باشد. بعلاوه، میزان شدت حوادث در صنایع شیمیایی از تئوری چند عاملی در حوادث پیروی می کند. یافته مهم این مطالعه بیانگر این بود که بکارگیری ترکیبی دو روش تحلیلی انتخاب ویژگی و رگرسیون خطی چندگانه میتواند برای تحلیل جامع حوادث و دیگر دادههای مرتبط با حوزه بهداشت، ایمنی و محیط زیست کاربردی و سودمند باشد.
آرمان جاهد، هانیه نیکومرام، فرهاد غفاری،
دوره 10، شماره 3 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه: پیشگیری از وقوع حوادث شغلی از اهمیت شایانی برخوردار است. تجزیه و تحلیل حوادث و شناسایی علل مختلف موثر در وقوع آنها می تواند از رخداد مجدد حوادث جلوگیری نماید. این مطالعه با هدف بررسی و تحلیل علل موثر بر وقوع حوادث شغلی کارکنان طرح دیسپچینگ و مخابرات انجام شده است.
روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی میباشد. دادهها از گزارشات شبه حوادث و حوادث شغلی ثبت شده در بازه سالهای 1396-1392 استخراج و بر اساس مدل ترایپادبتا تجزیه و تحلیل شد. سپس علل مستقیم، غیرمستقیم و ریشه ای موثر در بروز حوادث شغلی شناسایی گردید. بر اساس علل شناسایی شده، پرسشنامه ای تدوین و برای تحلیل معیار ذهنی کارکنان مورد بررسی قرار گرفت و از آزمون فریدمن برای رتبه بندی علل استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد علل برخورد اشیاء رها یا پرتاب شده با فرد، موقعیت کاری نامناسب و عدم برگزاری آموزشهای موثر به ترتیب مهمترین علل مستقیم، غیرمستقیم و ریشه ای بروز حوادث بر اساس نتایج تحلیل
گزارش های حوادث میباشد. همچنین علل نشت گاز، بخارات و مواد شیمیایی قابل اشتعال و انفجار، شرایط خطرناک محیط کار و تبعیض در پاداشها مهمترین علل وقوع حوادث از دیدگاه کارکنان است.
نتیجه گیری: شناسایی اثرگذارترین علل و رتبه بندی آنها کمک شایانی در پیشگیری از وقوع مجدد حوادث مشابه مینماید. همچنین تجزیه و تحلیل علل وقوع حوادث با توجه به ذهنیات کارکنان میتواند در پیشگیری از وقوع حوادث موثر باشد.
محبوبه کفایتی، مهناز میرزا ابراهیم طهرانی، امید صابرفرد،
دوره 10، شماره 4 - ( 9-1399 )
چکیده
مقدمه: علیرغم افزایش تعداد و شدت بروز بیماریها، حوادث شغلی و زیست محیطی در سازمانها بسیاری از مدیران پیاده سازی الزامات HSE را هزینه بر دانسته و بر سودآوری حاصل از اجرای آنها توجه ندارند.
روش کار: در این پروژه با هدف بررسی سودآوری اجرای الزامات HSE با رویکردی متفاوت، به تلفیق هزینه های HSE محاسبه شده با روابط اقتصاد مهندسی پرداخته شد. هزینه های بیماریها، حوادث شغلی و زیست محیطی 2207 مورد محاسبه و عدم هزینه کردشان به عنوان درآمد برای سیستم لحاظ شده است، با تعیین همبستگی و محاسبه P value میان آنها و هزینه های مترتبه مدل رگرسیونی آن برازش گردید. سرمایه گذاری در حوزه HSE طی سالهای 91-95 برآورد و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) و ارزش فعلی خالص (NPV) محاسبه و ارتباط میان ROI و نرخ تکرار بیماریها، حوادث شغلی و زیست محیطی بررسی شد.
یافته ها: هزینه بهداشت با p-value= 0.03تاثیر معناداری بر نرخ بروز بیماری دارد و با افزایش یک واحد نرخ بروز بیماری e-15 1.432 برابر می شود.هزینه حوادث با p-value= 0.048تاثیر معناداری بر نرخ بروز حوادث شغلی داشت و با افزایش یک واحد، نرخ تکرار e -13 9.183 برابر میشود.ارتباط معناداری میان حوادث زیست محیطی و نرخ بروز یافت نشد.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آنست که صرفا سرمایه گذاری با اولویت اجرای الزامات در حوزه HSE در سودآوری موثر نبوده بلکه بایستی هدفمند و متاثر از نتایج بررسی علل ریشه ای حوادث، بیماریها و ارزیابی ریسک های سازمان باشد.
پگاه شفیعی، موسی جباری، مهناز میرزا ابراهیم طهرانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده
مقدمه: حوادث شغلی یکی از چالشهای مهم موجود در صنایع هستند. هدف از این مطالعه تعیین علل ریشهای حوادث شغلی رخداده در یک شرکت خودروسازی و بررسی نقش آنها در وقوع حوادث است.
روش کار: با استفاده از روش Tripod-Beta حوادث شغلی منجر به استراحتی که سبب از دست رفتن حداقل یک روز کاری در بین سالهای 1390 تا 1396 شدند، موردبررسی قرار گرفتند و علل تأثیرگذار بر وقوع آنها از سطحی تا ریشهای تعیین گردیدند. تجزیهوتحلیل دادهها از طریق نرمافزار SPSS-22 صورت پذیرفت.
یافته ها: حدود80% حوادث شغلی رخداده در سطح شرکت خودروسازی، در نتیجه 6 عامل ریشهای، شامل نقص در سیستم سازماندهی(20%)، شرایط تقویتکنندهخطا(17%)، نقص در سیستم مدیریت تعمیراتونگهداری(12%)، نقص در سیستم ارتباطات(10%)، اهداف ناسازگار(10%) و نقص در سیستم طراحی(9%)، به وقوع پیوستهاند. عدم وجود اختیار لازم برای متوقف کردن عملیات به میزان 28% بیشترین نقش را در بروز نقص سیستم سازماندهی ایفا نمودهاست.
نتیجه گیری: با اصلاح سه عامل ریشهای سازماندهی، شرایط تقویتکننده خطا و مدیریت تعمیراتونگهداری، میتوان بیش از 50 درصد حوادث شغلی را کنترل نمود، جهت کاهش این میزان حوادث، استخدام صحیح نفرات، تعریف دقیق پاسخگویی، تعریف دقیق شرح وظایف، سرپرستی و نظارت مناسب و ثبت شبه حوادث پیشنهاد میشود.
زهرا صمدی، میلاد منصوری، فاطمه آقایی، ابوالفضل قهرمانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
مقدمه: داشتن فرهنگ مناسب ایمنی بهمنظور حفظ و ارتقاء ایمنی در سازمانها ضروری است. ثبت، گزارش دهی و بررسی مناسب رویدادهای شغلی یکی از معیارهای مهم فرهنگ ایمنی است تا بدینوسیله فرهنگ یادگیری مناسبی پس از وقوع رویدادهای شغلی شکل بگیرد. لذا این مطالعه باهدف بررسی فرهنگ ثبت، گزارش دهی و بررسی رویدادهای شغلی در صنایع استان آذربایجان غربی انجام شد.
روش کار: در این مطالعۀ مقطعی، دادههای فرهنگ ثبت، گزارش دهی و بررسی رویدادهای شغلی با استفاده از یک پرسشنامه دارای 68 گویه جمعآوری گردید. تعداد 420 نفر از کارکنان شاغل در تعدادی از شرکتهای منتخب ساختوساز، معدنی و بیمارستانها در این مطالعه شرکت داشتند.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین کل نمره فرهنگ ثبت، گزارش دهی و بررسی رویدادهای شغلی (0/38±3/08) بوده و فاکتور اقدامات اصلاحی دارای بیشترین نمره (0/72±3/17) و علل عدم گزارش دهی دارای کمترین نمره (0/54±2/90) بود. همچنین بین متغیر میانگین نمره فرهنگ ثبت، گزارش دهی و بررسی رویدادهای شغلی با تحصیلات، صنایع و شرکتهای مختلف ارتباط معنیداری وجود داشت. میانگین نمره فرهنگ ثبت، گزارش دهی و بررسی رویدادهای شغلی کارکنانی که در دورههای آموزشی مشارکت داشتند کمتر از کارکنانی بود که در دورههای آموزشی مشارکت نداشتند. میانگین نمره فرهنگ ثبت، گزارش دهی و بررسی رویدادهای شغلی کارکنانی که تجربه حادثه شغلی داشتند کمتر از کارکنانی بود که تجربه حادثه شغلی درگذشته نداشتند.
نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که انجام اقدامات اصلاحی پس از وقوع رویدادهای شغلی ضروری است و شرکت در دورههای آموزشی و تجربه حادثۀ شغلی، تأثیر مثبتی در ارتقا فرهنگ ثبت، گزارش دهی و بررسی رویدادهای شغلی نداشته است.