2 نتیجه برای خطوط لوله گاز
حمیدرضا رائی حق، آزیتا بهبهانی نیا، مینا مکی آل آقا،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده
مقدمه: امروزه، استفاده از خطوط لوله بهمنظور انتقال حجمهای بالای نفت و گاز در مسافتهای طولانی، بهطور گستردهای مورد توجه قرار گرفته است. ارزیابی ریسک میتواند به تعیین عوامل مخاطرهآمیز و ایجاد یک اقدام و استراتژی مناسب در کاهش و یا حتی حذف آنها در حوزهی مذکور، کمک شایانی نماید. هدف اصلی این تحقیق، ارائه ی روشی برای ارزیابی ریسک خطوط لوله بر اساس سیستم استنتاج فازی است تا بتوان قالبی سیستماتیک ایجاد نمود؛ که انتظار میرود این قالب، مدلی قدرتمندتر، دقیقتر و مطمئنتر برای کنترل ریسکها و خطرات مربوط به خطوط لولهی نفت و گاز باشد.
روش کار: در این مقاله، از منطق فازی برای مدلسازی عدم قطعیت و ارائهی مدلی جهت ارزیابی ریسک خطوط لوله استفاده شده است. برای نیل به این مقصود، روش مالبایر که یکی از متداولترین روشهای ارزیابی ریسک خطوط لوله ی نفت و گاز میباشد، جهت تعیین فاکتورهای مهم و تأثیرگذار بر خطوط استفاده شده است. این روش، با استفاده از الگوریتم میدانی و بر اساس دانش خبرگان، در تولباکس منطق فازی نرمافزار متلب اجرا شده است. جهت صحتسنجی نتایج حاصل از مدل پیشنهادی، از اطلاعات خطوط لوله ی بین فازی پالایشگاه پنجم میدان گازی پارس جنوبی بهعنوان نمونه ی مطالعاتی استفاده شده است.
یافته ها: یافتهها از اجرای مدل ایجادشده در خطوط لوله ی فازهای 10-9 پارس جنوبی (بخش خشکی)، نشان میدهد که خطوط لوله ی مورد مطالعه بر اساس شاخصهایی از قبیل تراکم جمعیت و استقرار تجهیزات و غیره به سه قسمت A-B-C تقسیمبندی شده است. قسمت C خط لوله، دارای بیشترین میزان ریسک بوده که مهمترین عوامل مؤثر بر آن آسیبهای شخص ثالث و طراحی بوده است. قسمت B، دارای کمترین میزان ریسک بوده و کمترین پیامد را برای بروز حوادث انسانی در بر خواهد داشت. همچنین مشاهده گردید که خوردگی، بهعنوان عاملی مهم در افزایش نشتی و میزان ریسک هر سه قسمت خط لوله است.
نتیجه گیری: نتایج، نشان میدهد که روش پیشنهادی، نتایج دقیقتر، صحیحتر و مطمئنتری را نسبت به روشهای سنتی و کلاسیک ارائه میدهد. عواملی از قبیل عملکرد نادرست ، پراکندگی ، گیرندهها ، حجم نشت و خطر محصول که از دیگر عوامل مؤثر بر ریسک خطوط لوله هستند، در روشهای سنتی و کلاسیک در نظر گرفته نشده بودند؛ لذا میتوان بیان نمود که از این مدل بهعنوان ابزاری جامع و هوشمند، میزان ریسک خطوط لوله ی نفت و گاز را محاسبه نمود.
خانم آیدا نقشبندی، آقای عمران احمدی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: شناسایی و مدلسازی علل اصلی حوادث، میتواند نقش مهمی در پیشگیری از آنها داشته باشد. هدف این مطالعه، شناسایی و مدلسازی علل حوادث گودبرداری و لولهگذاری خطوط لوله گاز با استفاده از شبکه بیزین و دیمتل فازی میباشد.
روش کار: در این مطالعه، حوادث شغلی حین عملیات گودبرداری و لولهگذاری خطوط لوله گاز، با استفاده از روش Bowtie ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش دیمتل فازی، برای تعیین روابط بین علل ریشهای حوادث و روش AHP فازی برای مقایسه زوجی علل و تعیین وزن آنها، استفاده شد. در نهایت خروجیهای Bowtie و Dematel، در شبکههای بیزی ترسیم و ریسک فاکتورهای مهم دخیل در حادثه تعیین شدند.
یافتهها: مهمترین ریسک فاکتورهای دخیل در حوادث ریزش دیواره کانال، شامل مدیریت ریسک (با وزن ١٦ درصد)، ارزیابی صلاحیت (با وزن ٢/١٤ درصد)، نظارت (با وزن ٨/١٣ درصد)، سیستم مجوز کاری (با وزن ٧/١٣ درصد)، رعایت قوانین و دستورالعملها (با وزن ٤/١٣ درصد)، آموزش (با وزن ٤/١١ درصد)، سیستم HSE (با وزن ٥/٩ درصد) و مدیریت پیمانکار (با وزن ٨ درصد)، شناسایی شدند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده در این مطالعه، میتوان گفت که مدیریت ریسک و ارزیابی صلاحیت، با درصد وزنی بالاتر، نقش مهمتری در وقوع حادثه ریزش دیواره کانال دارند. از نتایج این مطالعه، میتوان برای اولویتبندی اقدامات اصلاحی جهت جلوگیری از حوادث ناشی از ریزش دیواره کانال در عملیات گودبرداری و لولهگذاری خطوط لوله گاز استفاده کرد.