۲ نتیجه برای صنایع فرایندی
ایرج محمدفام، علیرضا سلطانیان، امید کلاتپور،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: شرایط اضطراری بخشی از فضای کسبوکار است که در عمل، حذف تمامی آن ناممکن می باشد. برای مدیریت کارا و اثربخش شرایط اضطراری، یکی از ارکان اساسی و بحرانی، پیشبینی و شناسایی انواع شرایط اضطراری محتمل میباشد. در همین راستا، در این مطالعه چارچوبی برای پیشبینی و شناسایی شرایط اضطراری طراحی و در یک مطالعه موردی در دو صنعت فرایندی آزمون شد.
روش کار: در این مطالعه ابتـدا روشهای اجرایی شرکتها و سازمانهای فعال داخلی و خارجی در حوزه صنایع فرایندی جمعآوری شد. سپس روشهای شناسایی آمادگی در برابر شرایط اضطراری و معیارهای ارزشیابی آنها، با استفاده از بررسی متون استخراجشده و با رویکرد فازی دومرحلهای اولویتبندی شدند. برای محاسبه وزن متخصصین، از سیستم استنتاج فازی استفاده شد. برای اولویتبندی روشها، ورودیهای مربوط به سیستم فازی دوم محاسبه و با ورود متغیرهای مذکور به سیستم فازی، نمره نهایی روشها محاسبه شد. پس از طراحی چارچوب، روش بهدستآمده در دو صنعت فرایندی تست و تصدیق گردید.
یافته ها: یافتهها نشان داد که بالاترین و پایین ترین روایی و ضریب تأثیر متخصصین به ترتیب برابر با ۰,۹۶۴، ۱.۰۹۵، ۰.۸۸۰ و ۱.۰۰۰ بود. یافتههای رتبهبندی نهایی روشها نشان داد «لیست حوادث و شبه حوادث فاجعهبار عمر سازمان»، «MIMAH» و «ارزیابی و مدیریت ریسک» با نمره نهایی به ترتیب برابر با ۰.۷۵۴، ۰.۷۵۰ و ۰.۷۲۵ دارای بیشترین نمره از میان روشهای شناساییشده بودند.
نتیجه گیری: استفاده از این رویکرد با شناسایی دقیقتر شرایط اضطراری محتمل و حذف موارد غیر اولویتدار به افزایش اثربخشی و کارایی ایمنی در حوزه مدیریت شرایط اضطراری میافزاید. نتیجه این کار، جلوگیری از تحمیل خسارات ناشی از وقوع شرایط و همچنین جلوگیری از انجام سرمایهگذاریهای غلط با حذف شرایط اضطراری با اولویتهای پایین است.
آقای علیرضا آذرمهری، دکتر علی کریمی، دکتر عمران احمدی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: موانع ایمنی برای کاهش ریسکهای موجود در صنایع فرایندی و جلوگیری از بروز حوادث حیاتی هستند. با این حال، درک جامع عملکرد موانع ایمنی نیازمند در نظر گرفتن تأثیر عوامل انسانی و سازمانی (HOFs) است. این بررسی سیستماتیک، چارچوبها و روشهای موجود برای ارزیابی تأثیر HOFs بر عملکرد موانع ایمنی را مورد بررسی قرار میدهد.
روش کار: جستجوی سیستماتیک در پایگاههای داده Scopus و Web of Science، با رعایت دستورالعملهای PRISMA انجام شد. سپس دادههای مورد نیاز از ۱۶ مطالعه وارد شده به پژوهش استخراج گردید.
یافتهها: ۱۶ مطالعه وارد شده به پژوهش حاضر، روشها و چارچوبهایی را ارائه کردهاند که در آن، تأثیر عوامل انسانی و سازمانی بر انواع موانع ایمنی، شامل موانع فنی و موانع عملیاتی و انسانی در دامنه گستردهای از صنایع، از جمله نفت و گاز، شیمیایی و فولاد، مورد بررسی قرار گرفتند. آنالیز ریسک عملیاتی و مانع (BORA) به عنوان چارچوب غالب در میان مطالعات شناسایی شد. مطالعات اغلب عواملی مانند صلاحیت، آموزش، ارتباطات، نظارت، مدیریت تعمیر و نگهداری و رویهها را به عنوان عوامل تأثیرگذار بر عملکرد شناسایی کردهاند.
نتیجهگیری: ارزیابی HOFs برای توسعه استراتژیهای مؤثر مدیریت ریسک در صنایع فرایندی حائز اهمیت است. با وجود پیشرفتهای قابلتوجه در روشهای ارائهشده حاصل شده است، میبایست دامنه کاربرد روشهای ارزیابی برای پوشش طیف وسیعتری از صنایع و انواع موانع ایمنی گسترش یابد. علاوه بر این، ادغام دادهها از منابع متعدد، از جمله دادههای عملیاتی و گزارشهای حادثه، و استفاده از تکنیکهایی بر پایه منطق فازی و شبکه بیزین (BN) میتواند به کاهش وابستگی به قضاوت کارشناسان، عینیبودن ارزیابیها و در نظر گرفتن روابط میان عوامل مختلف کمک کند. روشهای ارائهشده همچنین میبایست با ارزیابی پویای عوامل انسانی و سازمانی و نظارت مداوم بر آنها، از اثربخشی مستمر موانع ایمنی در پاسخ به شرایط پویای عملیاتی اطمینان حاصل کنند.