جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای علایم

زهرا زمانیان، مهدی جهانگیری، محمد امین نوروزی، اسداله افشین، علی نعمتی، امیرحسین داودیان طلب، حامد آقایی،
دوره 1، شماره 1 - ( 10-1390 )
چکیده


ابوالفضل رحیمی، محمد جواد جعفری، محمد حسن بهزادی، محمد حسن رجبی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

مقدمه: نظریه‌های موجود بیانگر این است که میزان مواجهه شغلی با فرمالدیید سبب کاهش مقادیر پلاکت‌های خون افراد مواجهه یافته می‌گردد. در این مطالعه ضمن تعیین میزان مواجهه شغلی شاغلین یک کارخانه صنعت چوب با فرمالدیید، تأثیر میزان مواجهه شغلی با این ماده بر مقادیر پلاکت‌های خون آنان مورد مطالعه قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه موردی میزان مواجهه شغلی تمام شاغلین شرکت صنعت چوب شمال با فرمالدیید مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان مواجهه شغلی با فرمالدیید براساس روش 2541 توصیه شده توسط انستیتوی ملی ایمنی و بهداشت آمریکا(NIOSH) تعیین گردید. تعداد پلاکت‌های خون نیز با استفاده از روش معمولی شمارش سلول‌های خونی و اندکس‌های مربوطه اندازه‌گیری شد. ضمناً به منظور جمع‌آوری اطلاعات دموگرافیکی شامل سن، سابقه کار، میزان تحصیلات و هم‌چنین علایم ناشی از مواجهه با فرمالدیید یک پرسشنامه تهیه شد که کلیه کارگران شرکت کننده در طرح پس از توجیه هدف مطالعه به‌وسیله مسوول اجرای طرح به سوالات مندرج در پاسخنامه جواب دادند. کلیه مندرجات اعلامیه هلسینکی در خصوص جنبه‌های اخلاقی مطالعات پژوهشی بر روی انسان رعایت گردید. طرح حاضر قبل از اجرا توسط کمیته اخلاق دانشگاه مورد تأیید قرار گرفت. کلیه افراد قبل از آزمایش از مراحل آن مطلع شدند و از آنان رضایت نامه کتبی مبنی بر تمایل بر شرکت در مطالعه دریافت گردید. یافته ها: میزان مواجهه شغلی کارکنان بخش‌های گوناگون خط تولید نئوپان بین 52/1- 5/0پی‌پی‌ام اندازه گیری شد که از میزان مجاز توصیه شده (3/0 پی‌پی‌ام) بیشتر بود. شیوع کلیه علایم تحریکی تماس با فرمالدیید مثل سوزش چشم، سوزش بینی، سوزش گلو و ... در شاغلین خط تولید به صورت معنی‌داری نسبت به کارکنان اداری بیشتر بود. هم‌چنین نتایج نشان داد که میزان شیوع هر یک از علایم تحریکی در بین نمونه‌های هر دو گروه مورد و شاهد نیز با هم تفاوت دارند، به گونه‌ای که در گروه مورد شیوع اشک‌ریزش با میانگین رتبه 98/8 دارای بیشترین امتیاز و درد قفسه سینه با میانگین رتبه 20/3 دارای کمترین امتیاز بود، ولی در نمونه‌های شاهد، شیوع سرفه با میانگین رتبه 62/6 دارای بیشترین امتیاز و درد قفسه سینه با میانگین رتبه 53/5 دارای کمترین امتیاز بود. میانگین و انحراف معیار پلاکت درگروه مورد، 79/41 ± 33/207 هزار در میلی‌متر مکعب و در گروه شاهد، 05/71± 60/254 هزار در میلی‌مترمکعب بود که از نظر آماری اختلاف معنی‌داری بین دو گروه وجود داشت (05/0< p). بررسی ضریب همبستگی بین مواجهه با فرمالدیید و تعداد پلاکت‌های خون در گروه مورد نشان داد که بین دو متغیر فوق رابطه معنی‌داری وجود ندارد (05/0>p) به عبارتی افزایش میزان مواجهه باعث کاهش بیشتر تعداد پلاکت‌های خون نمی‌شود. نتیجه گیری: کاهش تعداد پلاکت‌های خون در افراد در معرض مواجهه با فرمالدیید نسبت به گروه شاهد بیشتر بوده است.
حمید حسنی، فریده گلبابایی، حمید شیرخانلو، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده

مقدمه: مواجه شغلی با منگنز می‌تواند منجر به بروز علایم عصبی- رفتاری شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی علایم عصبی- رفتاری در بین جوشکاران مواجه با فیوم های جوشکاری حاوی منگنز و مقایسه فراوانی این علایم با گروه غیرمواجه بود.

.

روش کار: تعداد 27 نفر جوشکار به عنوان گروه مورد و 30 نفر از کارکنان اداری به عنوان گروه شاهد تعیین شدند. اطلاعات مربوط به علایم عصبی- رفتاری با استفاده از پرسشنامه Q16 جمع آوری گردید. میزان مواجه جوشکاران با منگنز بر اساس روش NIOSH 7300 سنجش شد. مقدار منگنز موجود در خون این افراد نیز پس از آماده سازی نمونه ها به روش هضم اسیدی- گرمایی به کمک دستگاه مایکرویو، با استفاده از دستگاه جذب اتمی- کوره گرافیتی (GF-AAS) اندازه‌گیری گردید.

.

یافته ها: میانگین میزان مواجه جوشکاران با منگنز برابر با 0.012 ±0.023 میلی گرم بر متر مکعب بود. میزان غلظت منگنز خون در گروه جوشکاران (7.11 ±15.88 میکروگرم بر لیتر) به طور معنی داری بیشتر از گروه کارکنان اداری (8.70 ±9.37 میکروگرم بر لیتر) به‌دست آمد (P-V<0.05). فراوانی علایم عصبی- رفتاری در گروه جوشکاران به طور معنی داری بیشتر از فراوانی آن در گروه کارکنان اداری غیرمواجه بود (P-V<0.05). همبستگی بین تعداد علایم عصبی- رفتاری (Q16) با میزان منگنز خون جوشکاران معنی دار به‌دست آمد (P-V<0.05).

.

نتیجه گیری: به منظور پیشگیری از علایم عصبی- رفتاری ناشی از مواجه با فیوم های جوشکاری حاوی منگنز نیاز است که مواجه جوشکاران و اثرات بهداشتی بالقوه به طور دوره ای ارزیابی و اقدامات کنترلی مؤثر به‌کار گرفته شود.


پیام حیدری، سکینه ورمزیار، چیا حکیمی، ثنا شکری،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1396 )
چکیده

مقدمه: با توجه به روند افزایش حمل و نقل جاده ای مواد  خطرناک، در صورت بروز حادثه، اولین گروه های حاضر در محل وقوع، گروه های امدادی (اورژانس، هلال احمر و آتش نشان) می باشند. لذا هدف مطالعه ی حاضر بررسی روایی و پایایی پرسش‌نامه ی سنجش میزان آگاهی کارکنان امدادی نسبت به علایم هشداردهنده ی نصب شده بر روی ماشین های سنگین جاده ای می باشد.

روش کار: در ابتدا پرسش‌نامه ی چهار گزینه ای به وسیله منابع علمی و برگه های اطلاعات ایمنی مواد طراحی شد. سپس به منظور بررسی میزان روایی پرسش‌نامه از نظر 10 نفر از متخصصین و جهت بررسی پایایی پرسش‌نامه از روش آزمون – بازآزمون توسط 20 نفر از گروه های امدادی در فواصل زمانی دو هفته ای استفاده شد. نقطه ی برش پرسش‌نامه نیز توسط منحنی ویژگی عملی گیرنده  (ROC) تعیین گردید.

یافته ها: میانگین سنی و سابقه کار شرکت کنندگان به ترتیب 57/2±42/32 و 70/2±75/7 سال به دست آمد. نتایج هم‌بستگی سؤالات آزمون با یک‌دیگر نشان داد که آلفای کرونباخ به دست آمده 708/0 می باشد و ثبات و پایایی نمره های آزمون در طول زمان نیز نشان داد که هم‌بستگی بین سوالات در سری اول دوم در سطح معناداری قابل قبول است (698/0=r با 012/0 = P-value). بهترین مقدار نقطه ی برش پرسش‌نامه سنجش میزان آگاهی کارکنان امداد و نجات با حساسیت 60 درصد و ویژگی 50 درصد (یک منهای ویژگی برابر 50 درصد)، 5/18 به دست آمد.

نتیجه گیری: پرسش‌نامه سنجش میزان آگاهی کارکنان امدادی نسبت به علایم هشداردهنده ی نصب شده بر روی ماشین های سنگین جاده ای از نظر روایی و پایایی مورد تایید و استفاده از آن در مطالعات آینده  از اعتماد و اعتبار کافی برخوردار است.


مجتبی جعفروند، پیام حیدری، سکینه ورمزیار،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

مقدمه: سیستم هماهنگ جهانی(GHS)، سیستمی برای برچسب گذاری مواد شیمیایی می باشد. لذا هدف مطالعه ی حاضر تاثیر مداخله ی آموزشی سریع بر میزان آگاهی دانشجویان نسبت به سیستم هماهنگ جهانی می باشد.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی و از نوع مقطعی بوده و در میان 317 نفر از دانشجو یان دانش کده های بهداشت و پیراپزشکی دانش گاه علوم پزشکی قزوین که واحدهای عملی آزمایش گاهی دارند، در سال 1395 انجام شد. نمونه -گیری در جامعه مورد نظر به صورت تصادفی ساده انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های ویژگی های دموگرافیک و برچسب گذاری سیستم جهانی استفاده شد. آموزش مداخله ای برای آشنایی با علایم مربوط به برچسب ایمنی مواد شیمیایی، نوع خطر مواد شیمیایی به صورت سریع و از طریق پاورپوینت به کار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون های تی تست، آنالیز واریانس و تی زوجی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 انجام گرفت.   
یافته ها: دانشجویان علوم آزمایش گا هی با میانگین 31/48 % قبل از آموزش و  دانشجویان بهداشت حرفه ای با میانگین  44/94 % پاسخ های درست بعد از آموزش، بیش ترین میزان آگاهی را نسبت به سیستم هماهنگ برچسپ گذاری جهانی(GHS)  به خود اختصاص دادند. یافته های این مطالعه نشان داد که آموزش دارای اثر معناداری بر روی آگاهی نسبت به سیستم برچسب گذاری جهانی (GHS) می باشد.
نتیجه گیری: مطالعه ی حاضر نشان داد که میزان آگاهی اولیه ی دانشجویان نسبت به سیستم هماهنگ جهانی پایین می باشد، لذا جهت پیش گیری از حوادث ناگوار در محیط های آزمایش گاهی، اجرای یک آموزش کوتاه مدت می تواند نقش به سزایی در بالا بردن آگاهی دانشجویان از خطرات مواد شیمیایی و کاهش رفتارهای ناایمن در هنگام کارهای آزمایش گاهی داشته باشد.
معصومه صدری خانلو، محمدرضا منظم، کمال اعظم، علیرضا مرتضی پور، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1398 )
چکیده

مقدمه: نزدیک به یک سوم افراد در مشاغلی مشغول به کار هستند که استفاده از آوا، بخشی از کار آن ها محسوب می شود. معلمان به عنوان بزرگ ترین گروه کاربران حرفه ای آوا، در معرض خطر ابتلاء به اختلالات کلامی می باشند. هدف از این مطالعه، بررسی اختلالات کلامی و ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر آن در معلمان می باشد.
روش کار: این مطالعه مقطعی و توصیفی-تحلیلی در سال 1395 بر روی 73 معلم زن و مرد مقطع ابتدایی در شهرستان ساوه به روش نمونه گیری تصادفی انجام شد. پرسش نامه ی محقق ساخته ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر اختلالات کلامی با هدف شناسایی عوامل خطرساز، پرسش نامه ی( 30- Voice Handicap Index( VHI با هدف ارزیابی میزان اختلالات کلامی و پرسش نامه علایم با هدف بررسی شکایات کلامی در اختیار معلمان قرار گرفت که در مطالعات گذشته روایی و پایایی آن مورد تایید واقع شده بود. سپس داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی تست و مجذورکای در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.  
یافته ها: پایایی پرسش نامه ی محقق ساخته ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر اختلالات کلامی با محاسبه آلفای کرونباخ (736/0) تایید و روایی آن نیز با نظر کارشناسان در خصوص کفایت تعداد سوالات، عدم وجود ابهام و بررسی تناسب محتوایی، به اثبات رسید. براساس نتایج به دست آمده، در 55 درصد از معلمان مورد مطالعه، درجاتی از مشکلات کلامی مشاهده شد. هم چنین نتایج نشان داد میزان اختلالات کلامی در معلمان زن به مراتب بیش تر از معلمان مرد می باشد (001/0>p). اختلال در عمل کرد تارهای صوتی و سابقه آلرژی به عنوان ریسک فاکتورهای عمومی، استفاده از ماژیک و سیستم تهویه فرسوده به عنوان ریسک فاکتورهای محیطی، استراحت کلامی ناکافی و استرس شغلی به عنوان ریسک فاکتورهای شغلی باعث افزایش مشکلات کلامی در معلمان شدند. از میان علایم مرتبط با اختلالات کلامی در معلمان مورد مطالعه خستگی کلامی(51 درصد) و گرفتگی صدا (37 درصد) در مقایسه با سایر علایم، شیوع بیش تری داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع اختلالات کلامی در نیمی از معلمان مورد مطالعه و تاثیر ریسک فاکتورهای مختلف عمومی، محیطی و شغلی نظیر سابقه آلرژی، اختلال در عمل کرد تارهای صوتی، ابزار تدریس، سیستم تهویه فرسوده، استراحت کلامی ناکافی و استرس شغلی بر افزایش اختلالات کلامی آن ها، شناخت عوامل خطرساز اختلالات کلامی به منظور کنترل آن ها در معلمان  امری ضروری به نظر می رسد. هم چنین می توان نتیجه گیری نمود که معلمان و متولیان امر آموزش و پرورش با رعایت اصول ارگونومی و بهداشت شغلی می توانند از آوایی سالم بهره مند گردند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb