8 نتیجه برای مش
ایرج محمد فام، فرشید قربانی شهنا، علیرضا سلطانیان، مژگان اردستانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده
مقدمه: یکی از عوامل تهدیدکننده سلامت کارکنان، بهره وری و عملکرد سازمانی حوادث شغلی و رفتارهایناایمن یکی از علل اصلی بروز حوادث است. دستیابی به راه کار های کنترلی این رفتارها با استفاده از فنونمشارکتی هدف اصلی مطالعه حاضر می باشد.روش کار: پدر این مطالعه رفتارهای نایمن کارکنان با استفاده از روش نمونه برداری از رفتار های ایمنی ورد بررسی قرار گرفت و پر ریسک ترین رفتارهای ناایمن با استفاده از روش مقایسه زوجی تعیین شد سپس با استفاده از رویکرد مشارکتی دات موکراسی طی 6 مرحله ایده های کنترلی در زمینه رفتارهای فوق مدیران و روسا استخراج گردید. ،HSE با مشارکت گروه اپراتور ها، سرپرستان، مهندسین، تیم 48 درصد از رفتار های بررسی شده ناایمن و فراوان ترین رفتار ناایمن عدم استفاده یا استفاده / یافته ها: 8 63 درصد بود. پوسچرهای نامناسب و تجمع و تردد زیر بارهای / ناصحیح از وسایل حفاظت فردی با نسبت 4 معلق نیز در رده های بعدی رفتارهای ناایمن قرار گرفتند. با کاربرد رویکرد مشارکتی دات موکراسی، ایده های کنترلی کاربردی در زمینه وسایل حفاظت فردی، آموزش، تشویق و تنبیه، تجمع و تردد زیر بار های معلق و ایده های متفرقه دیگری به دست آمد. نتیجه گیری: تکنیک مشارکتی دات موکراسی روشی موثر جهت دستیابی به راه کارهای کاربردی متنوع در
زمینه کنترل رفتار های ناایمن کارکنان می باشد
فریده گلبابایی، مریم رستمی اقدم شندی، محمدرضا منظم، مصطفی حسینی، محسن یزدانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
مقدمه: کارگران شاغل در محیط های روبازعلاوه برگرمای ناشی از فرایند کاری، در معرض گرمای ناشی ازشرایط جوی منطقه و تابش های خورشیدی میباشند که این امر با گرم شدن کره زمین حادتر شده است.از اینرو هدف از انجام این مطالعه اندازه گیری و ارزیابی شاخص دمای ترگویسان بهمنظور ارزیابی استرس های حرارتی و نیزسنجش پاسخهای فیزیولوژیکی کارگران مشاغل روباز و تاکید بر لزوم توجه مضاعف به این گروه های شغلی می باشد.
.
روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی درمرداد ماه سال 1393 انجام شد. اندازهگیری شاخص دمای تر گویسان یا WBGT در ساعات مختلف بر اساس استاندارد ISO7243 انجام شد و نیز پاسخهای فیزیولوژیکی 53 نفرکارگر شامل ضربان قلب، فشارخون، دمای دهانی، دمای پوستی در 9 گروه شغلی شامل کارگران شهرداری و بتنسازی، باربران، کارگران راهسازی و ساختمانی و سنگبری، کشاورزان، مامورین راهنمایی رانندگی و دستفروشان که درمحیط روبازمشغول به فعالیت بودند، مورد سنجش قرار گرفت.
.
یافته ها: میانگین شاخصWBGT برای تمام مشاغل روبازاندازه گیری شده به جزکارگران شهرداری، دستفروشان، مامورین راهنمایی رانندگی و کارگران سنگبری، بیشتر از مقدار حد مجاز بود. بیشترین میزان میانگینWBGT مربوط به شغل راهسازی و کمترین میزان آن مربوط به کارگران شهرداری (به ترتیب 27 و 26 درجه سانتیگراد) می باشد.آزمون همبستگی نشان داد بین شاخص WBGT و پارامترهای فیزیولوژیک ارتباط مستقیم و مثبت معنادار وجود دارد و بیشترین ضریب همبستگی مربوط به ضربان قلب می باشد (492/0r=).
.
نتیجه گیری: کارگران کارگاه بتن سازی ،راهسازی، باربری، ساختمانی و کشاورزی در تمامی ساعات روز در معرض بیشترین میزان مواجهه بر اساس شاخص WBGT بودند و کارگران شهرداری نیز کمترین میزان مواجهه را داشتند. از طرفی استرس حرارتی با استرین های مورد مطالعه همبستگی معنی داری داشت. بنابراین انجام مطالعات بیشتر و ایجاد تدابیری برای مراقبت از این کارگران امری ضروری است.
حمیدرضا حیدری، فریده گلبابایی، شهرام ارسنگ جنگ، علی اکبر شمسی پور،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1395 )
چکیده
مقدمه: با توجه به توسعه شاخصهای گرمایی متعدد و محدودیتهای مربوط به هر یک، در این مطالعه کاربردپذیری و اعتبار سنجی شاخص دما- رطوبت (Humidex) در مقابل شاخص استاندارد دمای تر گویسان (WBGT) و دمای تیمپانیک افراد مد نظر بوده است.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی در بهار و تابستان 1392 در مشاغل روباز نواحی بیابانی و نیمه بیابانی کشور ایران و بر روی163کارگر مرد انجام گرفت. پارامترهای محیطی و دمای تیمپانیک افراد بهطور همزمان اندازهگیری و شاخصهای حرارتی تعیین شدند. با استفاده از نرم افزار SPSS 20، نمودارهای همبستگی خطی و ضریب توافق Kappa تجزیه و تحلیل آماری انجام شد.
یافته ها: همبستگی دو شاخص Humidex و WBGT در هر دو ناحیه بیابانی و نیمه بیابانی، بسیار بالا بهدست آمد (98/0
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد شاخص Humidex میتواند به عنوان جایگزین مناسبی برای شاخص استاندارد WBGT مورد استفاده قرار گیرد، اما چنانچه ارزیابی شرایط دمایی پایین و یا بسیار بالا مد نظر باشد، اکتفا به نتایج ارزیابی شاخص Humidex نمی تواند برآورد واقع بینانه ای از استرینهای حرارتی وارد بر فرد را نشان دهد.
نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی، علی اصغر فرشاد، رضوان عابدینلو، حامد جلیلیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1395 )
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر میل فزایندهای به ارزیابی ویژگیهای فیزیکی محلههای برخوردار و محروم به منظور توضیح اختلافات سلامت اجتماعی به وجود آمده است. محیط محلی نقش بارزی بر سلامت ساکنین آن دارد. در مطالعات محدود گذشته، بخشهای محدودی از جنبههای مختلف در نظر گرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی قابلیت اعتماد ابزار ارزیابی بهداشت، ایمنی و محیط (NHSE) در یکی از محلههای شهر تهران طرح ریزی شده است.
روش کار: مؤلفهها و بخشهای ابزار سنجش NHSE با استفاده از نتایج مطالعات گذشته و مصاحبه با متخصصین شهری استخراج شد. ابزار سنجش در یکی از محله های شهر تهران توسط 5 نفر مشاهدهگر استفاده گردید تا قابلیت اعتماد درون مشاهدهای و بین مشاهدهای آن آزمون شود. در تحلیل دادهها از ضریب آلفای کرونباخ، همبستگی درون طبقهای و ضریب کاپا استفاده شد.
یافته ها: همبستگی درون طبقهای و آلفای کرونباخ همه مولفههای ابزار به میزان 86/0 محاسبه شد. مقدار کاپای محاسبه شده برای قابلیت اعتماد بین مشاهدهای در ردیف 66/0-57/0 و برای قابلیت اعتماد درون مشاهدهای در ردیف 62/0-47/0 تعیین شد.
نتیجه گیری: ابزار NHSE از قابلیت اعتماد بین مشاهدهای، تکرارپذیری و پایایی درونی مطلوبی برای سنجش مؤلفههای بهداشت، ایمنی و محیط محله برخوردار است.
لیلا امیدی، حسین کریمی، سعید موسوی، غلامرضا مرادی،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه: جو ایمنی پتانسیل تأثیر بر عملکرد ایمنی شاغلین در صنایع پرمخاطره را دارد. تابآوری نیز بهعنوان یک مفهوم درحالتوسعه، توانایی تأثیر بر بهبود مستمر عملکرد ایمنی را دارد. هدف از مطالعه حاضر، تعیین تأثیر تابآوری بهعنوان یک فاکتور سازمانی بر عملکرد ایمنی (رفتار ایمن) کارکنان در یک صنعت تولید فولاد است. انتظار میرود که جو ایمنی در رابطه میان تابآوری و عملکرد ایمنی نقش میانجی گر داشته باشد.
روش کار: این مطالعه در سال 1399 در یک صنعت تولید فولاد انجام شد. جهت سنجش متغیرهای موردمطالعه، پرسشنامهای حاوی سه بخش سنجش تابآوری، سنجش جو ایمنی و سنجش عملکرد ایمنی در میان 250 نفر از شاغلین توزیع گردید. پرسشنامه تابآوری حاوی 19 آیتم بود که تابآوری سازمان را در 6 بعد سنجش مینمود. جهت سنجش عملکرد ایمنی از دو بعد انطباق با ایمنی و مشارکت در ایمنی استفاده گردید و جهت سنجش جو ایمنی از پرسشنامهای حاوی 19 آیتم در 4 بعد شامل ارتباطات ایمنی، درک ایمنی سرپرست، درک ایمنی همکاران و فشار کاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج سنجش برازش مدل ارتباطی با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که تأثیر تابآوری سازمانی بر جو ایمنی (0/05=P و 0/23=β) و همچنین تأثیر جو ایمنی بر عملکرد ایمنی (0/01=P و 0/43=β) معنیدار بود. بعلاوه، اثر غیرمستقیم تابآوری سازمانی بر عملکرد ایمنی از طریق جو ایمنی 0/66 گزارش گردید؛ بنابراین، بر اساس نتایج، جو ایمنی دارای نقش میانجیگری در رابطه میان تابآوری سازمانی و عملکرد ایمنی است.
نتیجه گیری: ارتقاء تابآوری سازمانی و جو ایمنی سبب ارتقاء عملکرد ایمن شاغلین میشود. تابآوری سازمانی و ابعاد سازنده آن مانند فرهنگ گزارش دهی، یادگیری و آگاهی سبب بهبود هر دو بعد سازنده عملکرد ایمنی (انطباق با ایمنی و مشارکت در ایمنی) میگردد.
اکبر احمدی آسور، محمدرضا منظم، ابراهیم تابان، زهرا هاشمی، سمیه امینی نسب،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
مقدمه: اندازه ذرات عامل مهمی در کارایی جاذبهای صدا میباشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر اندازه ذرات (مش) بر ضریب جذب صوتی جاذبهای ساخته شده از نی Arundo Donax و تعیین مش بهینه برای جذب صدا بوده است.
روش کار: ساقه نی پس از خردکردن در مشهای 10، ۱۶، 20، ۳۰ و 40 با سود 5 درصد شستشو داده شد. برای ساخت نمونهها با قطرهای 3 و 10 سانتیمتری از PVA 10 درصد بهعنوان. به عنوان چسب و برای تعیین ضریب جذب از لوله امپدانس دوکاناله طبق استاندارد ISO ۱۰۵۳۴-۲ استفاده شد. ۲۲ نمونه از مش 16 و 20 برای دستیابی به مش بهینه بر اساس روش RSM ساخته شد و شاخص SAA (میانگین جذب صوتی) برای مقایسه نمونهها و تعیین مش بهینه محاسبه گردید.
یافته ها: بیشترین ضریب جذب صدا مربوط به مش 16 و 20 در فرکانس 2500 هرتز به ترتیب 94/0 و 98/0. تأثیر افزایش ضخامت و دانسیته بر ضریب جذب به وضوح مشهود است. نتایج نشاندهنده تأثیر افزایش ضخامت و چگالی بر ضریب جذب در مش 20 است به گونه ای که با افزایش دانسیته از 150 به 250 کیلوگرم بر مترمکعب و ضخامت از 10 به 30 میلیمتر، ضریب جذب از 21/. به 51/. در مش ۱۶ و از ۱۹/. به ۵۷/. در مش ۲۰ افزایشیافته است. نمونه بهینه شده مش 20 با ضخامت 30میلیمتر و چگالی 250 کیلوگرم بر مترمکعب، بیشترین میانگین جذب را داشته است (۵۷/.=SAA). فاصله زیاد بخشهای واقعی و مجازی امپدانس، راکتیو بودن نمونه را نشان میدهد. در مش 16 این فاصله بیشتر است، در نتیجه مش 16 راکتیویته بیشتر و بهتبع آن جذب کمتری دارد.
نتیجهگیری: نقش مش ذرات بهعنوان یکی از پارامترهای مهم و تأثیرگذار بر ضریب جذب مطرح میباشد که در این مطالعه مورد بررسی قرارگرفته است.
زینب رستمی، محمدرضا عابدی، پریسا نیلفروشان،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: با توجه به نبود ابزاری برای سنجش مشکلات شغلی مختص افراد با اختلال دوقطبی و ضرورت وجود چنین ابزاری، پژوهش حاضر با هدف ساخت و بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامهی مشکلات شغلی افراد با اختلال دوقطبی صورت گرفت.
روش کار: به منظور بررسی روایی تشخیصی، با روش نمونهگیری هدفمند و انجام مصاحبه توسط روانپزشک، 108 نفر از دو گروه نمونه (53 نفر از افراد بهنجار و 55 نفر شرکتکننده با اختلال دوقطبی) انتخاب شدند و پژوهش انجام شد. گویهها از سه منبع مقالات علمی مرتبط با مشکلات شغلی افراد دوقطبی، مصاحبه با افراد مبتلا و مصاحبه با مشاوران و روانشناسان متخصص، به روش کیفی سیستمی MOOSE استخراج و پس از انجام مراحل و اصلاحات لازم، گویههای این پرسشنامه نهایتا به 81 سوال رسید. روایی محتوا، سازه و همگرا و تحلیل عاملی پرسشنامهی مشکلات شغلی افراد با اختلال دوقطبی نیز مورد بررسی قرار گرفت. پایایی این پرسشنامه با روش همسانی درونی و ثبات زمانی با 7 هفته فاصله پس از اجرای اولیهی پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: روایی همگرای نمره کل این پرسشنامه با نمره کل پرسشنامه ی علائم اختلال افراد با اختلال دوقطبی در نمونه ی افراد بهنجار و نمونه ی افراد با اختلال دو قطبی به ترتیب ( 79/0 = r، 01/ 0> P ، 53=N) و ( 78/0 = r، 0001/ 0> P، 53=N) بود. در بررسی روایی سازه به روش تحلیل عاملی با استفاده از چرخش واریمکس 9 خرده مقیاس استخراج شد که شامل: مشکلات ارتباطی، عملکرد ضعیف کاری، ناامنی، بزرگ منشی، بی اعتباری، تغییرطلبی، آسیب پذیری، بی مرزی و عدم خودکنترلی در ارتباط با جنس مخالف می باشد. در بررسی پایایی نیز ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 96/0 (55=N، در نمونه افراد با اختلال دو قطبی) و86/0 (53=N، در نمونه افراد بهنجار) 05/0> P بود که نشان از همسانی درونی بالای این ابزار داشت. ضریب همبستگی بازآزمایی نمرات کل پرسشنامه 91/0 = r ، 01/0>P بود، که حاکی از ثبات بسیار خوب این پرسشنامه داشت.
نتیجه گیری: پرسشنامهی تشخیص مشکلات شغلی افراد با اختلال دوقطبی یک پرسشنامهی روا و پایا برای سنجش دقیق مشکلات شغلی خاص این افراد و ابزاری سودمند برای توانبخشی شغلی زودرس آنها میباشد.
علی محمد مصدق راد، محمدرضا منظم اسمعیل پور، سید جمال الدین شاه طاهری، سید ابوالفضل ذاکریان، عادل مظلومی، منیره خادم، محیا عباسی، علی کریمی، حسن کریمی، فریده گلبابایی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
مقدمه: هدف سلامت شغلی، حفظ و ارتقای سلامت کارکنان و بهبود رفاه فیزیکی، روانی و اجتماعی آنها از طریق پیشگیری، کنترل و حذف مخاطرات شغلی است. در این راستا، هماهنگی و ادغام فعالیتهای آموزشی، پژوهشی و خدماتی به منظور پیشگیری و کنترل مخاطرات بالقوه سلامت شغلی جامعه تحت پوشش ضروری است. این مطالعه با هدف تدوین برنامه جامع اقدام مشترک بهداشت حرفهای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران انجام شد.
روش کار: در این مطالعه اقدام پژوهی مشارکتی، کمیته برنامه ریزی استراتژیک با حضور اساتید گروه بهداشت حرفه ای دانشکده بهداشت و مدیران و کارشناسان گروه بهداشت حرفه ای معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران تشکیل شد. کمیته برنامهریزی استراتژیک به ارزشیابی استراتژیک محیط داخلی و خارجی گروههای بهداشت حرفه ای در دانشکده بهداشت و معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخت و نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدهای موجود را شناسایی کرد. سپس، اهداف کلی و اختصاصی در زمینه ارتقای سلامت شغلی جامعه تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران تدوین شد. همچنین، استراتژیها و اقدامات ممکن برای دستیابی به اهداف تعیین شده شناسایی و بهترین و موثرترین استراتژی ها انتخاب شدند. در نهایت، برنامه عملیاتی دستیابی به اهداف برای سال 1400 تدوین شدند.
یافته ها: انجام این پژوهش کاربردی منجر به ارزشیابی استراتژیک محیط درونی و بیرونی گروههای بهداشت حرفه ای دانشکده بهداشت و معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، تعیین جهت استراتژیک و اهداف کلی و اختصاصی و در نهایت، تدوین برنامه عملیاتی دستیابی به اهداف شد.
نتیجه گیری: برنامه جامع اقدام مشترک بهداشت حرفهای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران با رویکرد مشارکتی و سیستمی تدوین شد. اجرای درست این برنامه میتواند منجر به بهبود شاخصهای بهداشت حرفهای در منطقه تحت پوشش دانشگاه شود. همکاری دانشگاه و صنعت برای توسعه پایدار جامعه ضروری است.