جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای منابع

پروین نصیری، ایرج علی محمدی، محمد حسین بهشتی، کمال اعظم،
دوره 3، شماره 2 - ( 5-1392 )
چکیده

مقدمه: تیلر یک تراکتور دستی چند منظوره است که در ابتدا برای شخم زدن زمین و بعدا برای فعالیتهای دیگر کشاورزی استفاده می شود. ارتعاش منتقله از دسته تیلر به کاربران احتمال دارد منجر به بروز صدمات زیادی از جمله ناراحتی ، درد و اختلالات اسکلتی عضلانی گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی مواجهه با ارتعاش دست و بازو در کاربران تیلر مدل HT900 به عنوان فراوانترین مدل تیلر مورد استفاده می باشد.

.

روش کار: در این مطالعه 40 کاربر تیلر مدل HT 900 در شهرستان کاشمر استان خراسان رضوی مورد بررسی قرار گرفتند . اندازه گیری ارتعاش دست و بازو بر اساس استاندارد ISO 5349-1 و ISO 5349-2 در 3 حالت مختلف، ساکن و دنده خلاص (درجا) ، انتقال به زمین و شخم زدن زمین در دنده های مختلف انجام شد. جهت اندازه گیری ارتعاش از ارتعاش سنج پاسخ انسان B$K مدل 2512 استفاده شد.

.

یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در تمام موقعیتهای اندازه گیری شده میزان مواجهه با ارتعاش دست و بازو بیش از میزان استاندارد بوده و خطر بروز اختلالات ناشی از ارتعاش وجود دارد. بیشترین میزان مواجهه با ارتعاش در حالت شخم زدن تیلر می باشد . میزان مواجهه در 3 حالت شخم زدن ، انتقال و درجا کار کردن تیلر به ترتیب برابر 16.95 ، 14.16 و 8.65 متر بر مجذور ثانیه می باشد. در تمام حالات اندازه گیری شده میزان مواجهه با ارتعاش در جهت x نسبت به جهت y و z بیشتر بود.

.

نتیجه گیری: این مطالعه بر نیاز برای مداخله و اتخاذ تدابیر کنترلی و مدیریتی جهت حذف و کاهش ارتعاش دست و بازو منتقله از تیلر به دست کاربران جهت جلوگیری از بروز مشکلات عمده از جمله وقوع اختلالات اسکلتی – عضلانی ، ناراحتی و خستگی زودرس تاکید فراوان داشته و همچنین تیاز به انجام مطالعات بیشتر جهت شناسایی منابع ارتعاش بر روی انواع مختلف تیلر نیز امری ضروریست.


محمد حسن احرام پوش، محسن حسامی آرانی، محمد تقی قانعیان، اصغر ابراهیمی، مسعود شفیعی،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1395 )
چکیده

مقدمه: الزام صنایع به اجرای برنامه مدیریت پسماند صنعتی و برنامه ریزی جهت دفع صحیح پسماند‌ها ، لازمه دستیابی به برنامه توسعه پایدار می‌باشد، لذا مدیریت پسماند صنعتی در مجتمع فولاد کویر شهرستان آران و بیدگل که فرآیند تولید آن نورد گرم و محصول آن میل‌گرد می‌باشد با هدف شناسایی و طبقه بندی پسماندهای تولیدی و ارایه راهکار جهت بهبود روند مدیریت پسماند انجام شده است.

روش کار: این مطالعه به صورت میدانی در مجتمع فولاد کویر صورت گرفته است. پس از بررسی فرآیند تولید و منابع تولید پسماند، نوع و تناژ پسماندهای تولیدی در مدت 3 ماه شناسایی و اندازه گیری شد. سپس طبقه بندی پسماندها براساس قانون حفاظت و بازیافت منابع و کنوانسیون بازل انجام شد و برنامه مدیریت پسماندهای صنعتی و بهداشتی جدید ارایه گردید.

یافته ها: پسماندهای صنعتی فرآیند تولید مجتمع فولادکویر با توجه به تناژ تولید بین 100 تا 150 گرم به ازای هر تن میل‌گرد تولید می‌گردد. عمده پسماندهای صنعتی شامل اکسید شمش، لجن‌های صنعتی، روغن و گریس مستعمل می‌باشد که براساس طبقه بندی قانون حفاظت و بازیافت منابع، 8 پسماندکد T ، 1 مورد کد C، 5مورد کد I و 3مورد کد R را دریافت نمودند.

نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد بیش‌ترین مقدار پسماند صنعتی در مجتمع فولاد کویر، ضایعات شمش و لجن صنعتی است هم‌چنین بیش از 90% پسماندهای صنعت نورد فولاد کویر، در داخل یا خارج از این مجتمع مورد بازیافت یا استفاده مجدد قرار می‌گیرد. از طرفی توصیه می‌شود روغن‌های مستعمل در مخازن ایمن، حمل و نگه‌داری گردد.


مجتبی خسروی دانش، عادل مظلومی، شقایق زهرائی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

مقدمه: معلمی شغل پر استرسی می باشد اما علی رغم این ماهیت پرتنش اکثریت معلمان مضطرب و بی انگیزه نیستند و شغل خود را ارزش‌مند و رضایت بخش می دانند. مدل الزامات شغلی-منابع (JD-R) از جامع ترین مدل های مطالعات استرس شغلی می باشد که به بررسی هم‌زمان عوامل انگیزشی و استرس زا و اثرات آنها می پردازد. در همین راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های شغلی معلمان (شامل الزامات شغلی و منابع شغلی) و پیامدهای آنها با استفاده از مدل الزامات شغلی-منابع صورت گرفت.

روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی به‌صورت مقطعی بین 247 نفر از معلمان دبیرستان های مناطق شهر تهران، با استفاده از نمونه گیری تصادفی و خوشه ای دومرحله ای در سال 1395، صورت گرفت. در این مطالعه تآثیر ویژگی های شغلی شامل مولفه‌های الزامات شغلی (شامل بدرفتاری دانش آموزان، تعارض بین کار-خانواده و نیاز عاطفی) و منابع شغلی ( شامل حمایت مدیریت و وضعیت شغلی) بر روی خستگی عاطفی، نیرومندی، علایم بیماری و تعهد سازمانی افراد با استفاده از مدل الزامات شغلی-منابع مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 و برازش مدل به روش آنالیز مسیری و توسط نرم افزار AMOS نسخه 23صورت گرفت.

یافته ها: نتایج نشان داد که مدل مذکور از شاخص های برازش مطلوب برخوردار می باشد و ضرایب اثر تمامی متغیرها معنی دار می‌باشند(p<0.001). طبق مدل مطالعه، الزامات شغلی(β=0.3) به‌صورت قوی تری نسبت به منابع شغلی(β=-0.2)، خستگی عاطفی معلمان را پیش بینی می کرد، هم‌چنین رابطه این دو متغیر با نیرومندی برابر اما مخالف یک‌دیگر مشاهده شد(β=± 0.27). علاوه بر این نتایج نشان دادند که خستگی عاطفی، رابطه بین الزامات شغلی و سلامت، و نیرومندی رابطه بین منابع شغلی و تعهد سازمانی معلمان را به‌صورت جزیی میانجی گری می کنند.

نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، اتخاذ برنامه هایی با اولویت تعدیل الزامات شغلی و سپس، بهبود منابع شغلی در دست‌رس معلمان می تواند از راه‌کارهای موثر بر کاهش فرسودگی شغلی و افزایش تعلق خاطر شغلی، سلامت و تعهد سازمانی این عزیزان باشد.


سیما پری زاده، کیومرث بشلیده،
دوره 10، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

مقدمه: فرهنگ ایمنی بیمار نشان‌دهنده میزان اولویت ایمنی بیماران ازنظر کارکنان در بخش و سازمان محل کار آنان است. در مراکز درمانی، توجه به ایمنی بیمار بسیار حائز اهمیت است؛ ازاین‌رو فرهنگ ایمنی بیمار باید موردبررسی و ارتقا قرار گیرد. یکی از عواملی که منجر به بهبود فرهنگ ایمنی بیمار می شود، توانمندسازی ساختاری می باشد. توانمندسازی ساختاری به معنای تعدیل ساختارهای محیط کار توسط مدیران و تسهیل دسترسی کارکنان به امکانات سازمان می‌باشد به‌عبارتی‌دیگر توانمندسازی ساختاری، دسترسی کارکنان به چهار عامل محیطی یعنی فرصت، اطلاعات، حمایت و منابع را در سازمان بیان می‌کند. هدف از انجام مطالعه‌ی حاضر تعیین رابطه ی بین ابعاد توانمندسازی ساختاری و فرهنگ ایمنی بیمار بود.
روش کار: روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش پرستاری یک بیمارستان‌ دولتی در اهواز به تعداد 275 نفر بود. نمونه ی پژوهش، 221 نفر از کارکنان بود که با استفاده از نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استانداردی همچون شرایط اثربخش کار- 2 و تعیین فرهنگ ایمنی بیمار در بیمارستان ها، استفاده شد که پایایی آن‌ها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه (روش هم زمان) و تحلیل واریانس یک راهه در نرم‌افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده گردید.  
یافته ها: ابعاد فرصت، حمایت و منابع با فرهنگ ایمنی بیمار رابطه ی مثبت و معنا‌داری دارند اما بُعد اطلاعات رابطه ی معناداری با فرهنگ ایمنی بیمار ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که ابعاد توانمندسازی ساختاری 59 درصد واریانس متغیر فرهنگ ایمنی بیمار را پیش بینی می کنند و از بین تمام ابعاد توانمندسازی ساختاری؛ فرصت و اطلاعات در الگو اثر معناداری بر فرهنگ ایمنی بیمار ندارند و حمایت و منابع، مهم ترین پیش بین های متغیر ملاک می باشند. نتایج تحلیل واریانس یک‌راهه نشان داد که نمره فرهنگ ایمنی در بین گروه شغلی ماما دارای بیش ترین مقدار و در بین بهیاران دارای کم ترین مقدار است. بدین معنا که در گروه شغلی ماما، به ایمنی بیماران و پیروی از فرهنگ ایمنی بیمار بیش تر توجه می شود.
نتیجه گیری: توانمندسازی ساختاری یکی از عوامل مؤثر بر فرهنگ ایمنی بیمار است که منجر به افزایش سطح ایمنی بیمار می شود. اهمیت دادن به توانمندسازی ساختاری باعث بهبود فرهنگ ایمنی بیمار می شود زیرا وقتی کارکنان ازلحاظ ساختاری توانمند باشند و به آنان قدرت داده شود، دقت، عملکرد و ارائه ی خدمات ایمن آنان به بیماران نیز بیش تر خواهد شد. ازاین‌رو، به مدیران بیمارستان ها توصیه می شود که برای تقویت فرهنگ ایمنی بیمار، به موضوع توانمندسازی ساختاری اهمیت بدهند و برای ارتقای توانمندسازی ساختاری کارکنان خود، به خصوص پرستاران، آموزش ها و تجهیزات موردنیاز را ارائه بدهند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb