جستجو در مقالات منتشر شده



محمد ذوالعدل، ابوالفضل دهبانی زاده، عصمت نوحی،
دوره 12، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ارایه خدمات مراقبتی و درمانی ایمن توسط گروه­ های پزشکی به خصوص پرستاران یک وظیفه‌ی قانونی و انسانی است. برنامه­ ریزی برای پیشگیری از خطاها اهمیت زیادی دارد و اولین گام در این زمینه شناسایی انواع خطا و نحوه‌ی برخورد با خطا می­باشد. به همین منظور این مطالعه با هدف بررسی میزان خطاهای پروسیجر و عمل و نحوه‌ی مدیریت خطا در پرستاران بیمارستان شهید بهشتی یاسوج انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-مقطعی است و جامعه آماری آن تمامی پرستاران شاغل در بیمارستان شهید بهشتی یاسوج بود. ابزار مورد استفاده، پرسش­ نامه ای محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن(آلفا کرونباخ=81/0) تأیید شد و داده­ها با استفاده از نرم افزارSPSS تحلیل گردید.
یافته ­ها: بر اساس یافته­های این پژوهش، 5/79 درصد پرستاران خطای پروسیجر و عمل داشتند. بیشترین خطا(203 مورد) در استفاده از تجهیزات پزشکی موجود در بخش بوده است. بیشترین شیوه‌ی مدیریتی مورد استفاده، اطلاع به همکار و مشاوره با پزشک و کمترین مربوط به گزارش به بیمار بوده است.
نتیجه­ گیری: نتایج نشان داد که میزان خطاهای پروسیجر و عمل در پرستاران بالاست و مسئولان پرستاری ضمن برگزاری دوره­های آموزشی باید در خصوص شناسایی و نحوه‌ی برخورد پرستاران با خطاها اقدامات آموزشی لازم را انجام دهند.  

امید زادی آخوله، احسان معمارباشی، آیسان جودی، محمدحسین رفیعی، ابراهیم نصیری،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تکنیک استریل، پایه و اساس جراحی مدرن محسوب می‌شود. بنابراین رعایت دقیق تکنیک‌های استریل توسط تیم جراحی، جهت حفظ ایمنی بیمار و جلوگیری از عفونت محل عمل ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین دانش، نگرش و عملکرد تکنولوژیست‌های اتاق عمل در خصوص رعایت اصول تکنیک‌های استریل جراحی انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه‌ی حاضر از نوع توصیفی مقطعی بود که در سال ۱۳۹۸ بر روی ۱۹۸ نفر از تکنولوژیست‌های جراحی شاغل در بخش‌های اتاق عمل بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی مازندران و به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انجام شد. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه‌ی محقق‌ساخته‌ی‌ سنجش دانش، نگرش و عملکرد در خصوص تکنیک‌های استریل جراحی استفاده شد. داده‌ها پس از گردآوری در نرم‌افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون تی مستقل و کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: میانگین±انحراف معیار نمره‌ی دانش، نگرش و عملکرد تکنولوژیست‌های جراحی در خصوص رعایت تکنیک‌های استریل جراحی به‌ترتیب برابر با ۵/۸±۳۵/۷، ۳/۷±۲۸/۳ و ۶/۵±۳۸/۷ بود که نمره‌ی دانش و عملکرد در سطح متوسط و نمره‌ی نگرش در سطح مطلوب بود. یافته‌ها نشان داد که بین نمره‌ی دانش و عملکرد با سطح تحصیلات تفاوت معنی‌داری وجود داشت و میانگین نمره‌ی دانش و عملکرد کارشناسان اتاق عمل به‌طور معنی‌داری بیشتر از کاردان‌ها بود(۰/۰۵>p).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج، برگزاری دوره‌های آموزش مداوم، تشویق کارکنان به ارتقای سطح تحصیلات و استمرار در ارزیابی دانش و عملکرد اعضای تیم جراحی، جهت تقویت و ارتقای دانش و عملکرد آن‌ها در زمینه‌ی رعایت اصول تکنیک‌های استریل ضروری به نظر می‌رسد.

امید زادی آخوله، مژگان لطفی، ابراهیم نصیری، صبا چلنگری، یسنا ترکعلی پور،
دوره 14، شماره 6 - ( 11-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: در راستای بهبود ایمنی بیمار، کشورها بر آن هستند تا ایمنی سیستم‌ها را پایش کنند و ازآنجایی‌که ایمنی جراحی، بخش مهمی از ایمنی بیمار به حساب می‌آید، این پژوهش با هدف تعیین عملکرد پرسنل اتاق عمل در خصوص رعایت اصول جراحی ایمن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی و مقطعی بود که در سال ۱۳۹۸ و در بخش‌های اتاق عمل بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. جامعه‌ی پژوهش شامل ۲۷۱ نفر از پرسنل اتاق عمل بودند که با نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسش‌نامه‌ی دموگرافیک و چک‌لیست جراحی ایمن سازمان جهانی بهداشت بود. داده‌ها پس از گردآوری با نرم افزار SPSS آنالیز شدند.
یافته‌ها: میانگین±انحراف معیار نمره‌ی عملکرد تکنولوژیست‌های اتاق عمل در نقش سیرکولر و اسکراب و تکنولوژیست بیهوشی در خصوص رعایت اصول جراحی ایمن به‌ترتیب برابر با ۳/۱±۲۳/۲، ۳±۱۸/۴ و ۳/۵±۲۸/۲ بود که سطح عملکرد هر سه مورد در حد متوسط بود. یافته‌ها نشان داد که بین نمره عملکرد با سطح تحصیلات، تفاوت معنی داری وجود داشت و میانگین نمره‌ی عملکرد کارکنان اتاق عمل با مدرک کارشناسی به‌طور معنی‌داری بیشتر از کاردان‌ها بود(۰/۰۵>P).
نتیجه گیری: با توجه به اینکه عملکرد واحدهای مورد پژوهش در خصوص رعایت اصول جراحی ایمن، در سطح مطلوبی نبود، استمرار در نظارت مداوم عملکرد کارکنان و تشویق آنها به ارتقای سطح تحصیلات جهت تقویت عملکرد در زمینه‌ی رعایت اصول جراحی ایمن ضروری به نظر می‌رسد.

مصطفی روشن زاده، مینا شیروانی، علی تاج آبادی، محمدحسین خلیل زاده، سمیه محمدی،
دوره 16، شماره 2 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: یادگیری بالینی بخش مهمی از رشته‌­های حوزه‌ی سلامت است که در آن دانشجو در تعامل با محیط، مفاهیم آموخته شده را در حیطه عمل به­‌کار می­‌گیرد. محیط­‌های بالینی از جمله اتاق عمل به واسطه پیچیدگی خاصشان برای دانشجویان چالش‌­زا بوده و می‌­تواند بر روند یادگیری آن‌ها تاثیر منفی داشته باشد. جهت شناسایی چالش‌­های یادگیری دانشجویان در محیط اتاق عمل، مطالعه­‌ی حاضر با هدف تبیین تجارب دانشجویان در زمینه­‌ی چالش­‌های یادگیری بالینی انجام شد.
روش بررسی: مطالعه کیفی حاضر به‌­روش تحلیل محتوای قراردادی در سال ۱۴۰۰ در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام شد. ۱۴ دانشجوی تکنولوژیست جراحی به روش هدفمند انتخاب و داده‌­ها با استفاده از مصاحبه­‌های نیمه‌ساختارمند عمیق انفرادی و گروهی جمع‌­آوری و با استفاده از رویکرد گرانهایم و لاندمن تجزیه و تحلیل گردید.
یافته­‌ها: مصاحبه با مشارکت‌­کنندگان در طی یک دوره‌­ی ۵ ماهه صورت گرفت. ۹ مصاحبه به­‌صورت رودررو با ۱۴ مشارکت­‌کننده انجام شد. ۶ مصاحبه انفرادی و ۳ مصاحبه به­‌صورت گروهی و میانگین طول مدت مصاحبه ۳۰ دقیقه بود. مصاحبه­‌ها تا اشباع داده­‌ها و هنگامی‌که هیچ تم یا طبقه جدیدی از مصاحبه‌­ها به‌­دست نیامد، ادامه یافت. یافته­‌ها شامل یک تم«جوّ نامطلوب یادگیری» و سه طبقه­‌ی«سردرگمی در فراگیری مطالب آموزشی، رفتار حرفه‌­ای نامناسب پرسنل و اعتماد بنفس ناکافی» بود. چالش اصلی که دانشجویان در زمینه­‌ی یادگیری بالینی با آن مواجه بودند، جوّ نامطلوب یادگیری بود. شرایطی مانند سردرگمی در فراگیری مطالب آموزشی، رفتار حرفه‌­ای نامناسب پرسنل و اعتماد به‌­نفس ناکافی که دانشجویان اتاق­‌عمل تجربه می­‌کنند، سبب می­‌شود که دانشجویان جوّ یادگیری در اتاق­‌عمل را نامطلوب بدانند. 
نتیجه­‌گیری: اصلاح و بهبود رفتار و عملکرد پرسنل و پزشکان مطابق استانداردهای رفتار حرفه­‌ای و اخلاقی و ارزیابی منظم آن از دیدگاه دانشجویان و سایر همکاران می­‌تواند نقش موثری در استمرار شرایط حرفه‌­ای داشته باشد. همچنین استفاده از مربیان با تجربه که نقش تسهیل‌­کننده­‌ی ارتباط و یادگیری دانشجویان در محیط اتاق عمل را دارند نقش موثری در کاهش ترس و کنترل رفتارهای نامناسب پرسنل نسبت به دانشجو را به همراه خواهد داشت. به مسئولان آموزشی توصیه می­‌شود که ضمن برطرف کردن مشکلات موجود در راستای بهبود جو آموزشی اتاق عمل اقدام نمایند. 

امید زادی آخوله، عباس داداش زاده، آیسان جودی،
دوره 16، شماره 5 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: دود جراحی که در اثر استفاده از دستگاه‌هایی با حرارت بالا مانند الکتروکوتر و اسکالپل اولتراسونیک که جهت برش و انعقاد بافت در حین جراحی استفاده می‌شوند، ایجاد می‌گردد، به ­عنوان تهدید جدی برای سلامتی پرسنل اتاق‌عمل به حساب می‌آید. مطالعات مختلف جو ایمنی محیط کار را به ­عنوان یکی از اصلی­ ترین علل بروز یا پیشگیری از خطرات شغلی معرفی کرده است. این مطالعه با هدف بررسی جوّ ایمنی درک شده در اتاق­ های عمل و ارتباط آن با آگاهی کارکنان اتاق‌عمل از خطرات دود جراحی انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه­ی توصیفی-مقطعی از فروردین ۱۴۰۰ تا تیرماه ۱۴۰۱ و در اتاق‌های عمل ۲۶ بیمارستان دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز در استان آذربایجان شرقی انجام شد. در این پژوهش ۳۹۶ تکنولوژیست اتاق‌عمل و هوشبری با نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسش ­نامه ­ی جمعیت­ شناختی، پرسش­ نامه ­ی جوّ ایمنی و پرسش­ نامه ­ی آگاهی از خطرات دود جراحی بود. داده‌ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SPSS آنالیز شدند.
یافته‌ها: دانش کارکنان اتاق­ عمل در خصوص خطرات دود جراحی با میانگین و انحراف­ معیار ۴/۳۲۸۲±/۹(دامنه ۰ تا ۲۱) در سطح متوسط برآورد گردید. میانگین نمره آگاهی از خطرات دود جراحی در تکنولوژیست ­های اتاق­ عمل(۴/۵۶±۱۱/۱) به صورت معنی­ داری بیشتر از تکنولوژیست­ های هوشبری(۴/۱±۸/۷۵) بود(۰/۰۲=P). وضعیت جوّ ایمنی درک ­شده در اتاق­ های عمل با میانگین و انحراف معیار ۱۱/۱±۶۲/۱۵(دامنه ۱۹ تا ۹۵)، در سطح متوسط ارزیابی شد. نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان می­دهد که تاثیر جو ایمنی درک ­شده در اتاق­ های عمل در افزایش آگاهی کارکنان اتاق‌عمل از خطرات دود جراحی معنی‌­دار است(۰/۰۰۱=P). به­ طوری­ که با افزایش یک نمره به نمره کل جو ایمنی درک شده، نمره آگاهی به اندازه ۰/۲۰۱ افزایش می‌یابد.
نتیجه‌گیری: جو ایمنی اتاق‌عمل می­ تواند پیش ­بینی ­کننده‌ی آگاهی از خطرات دود جراحی در بین کارکنان اتاق‌عمل باشد، بنابراین توصیه می­ شود راهکارهایی از قبیل آموزش پرسنل در خصوص خطرات دود جراحی و نحوه ­ی پیشگیری از آن، ایجاد محیط حمایتی مناسب برای پرسنل و در اختیار قرار دادن امکانات حفاظتی مناسب جهت جلوگیری از قرار گرفتن اعضای تیم جراحی و بیهوشی در معرض دود جراحی، صورت گیرد.



فردین امیری، آرش خواجه‌وند، صدیقه حنانی، نمامعلی آزادی،
دوره 16، شماره 5 - ( 9-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: عفونت محل جراحی از شایعترین عفونت‌های مرتبط با مراقبت درمانی است. یکی از راه‌های کاهش آن، استفاده از آنتی‌سپتیک مناسب جهت آماده‌سازی پوست محل جراحی(پرپ پوست) می‌باشد. این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر آماده‌سازی پوست با آنتی‌سپتیک‌های پوویدون آیوداین و کلرهگزیدین گلوکونات بر میزان عفونت محل عمل جراحی بیماران جراحی شکم انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی بر روی ۷۰ نفر از بیماران جراحی شکمی مراجعه ­کننده به مرکز آموزشی درمانی فیروزگر تهران در بازه زمانی اردیبهشت ماه تا شهریورماه سال ۱۴۰۰ انجام شد. بیماران به ­روش تصادفی ساده به دو گروه آماده‌سازی پوست با آنتی‌سپتیک‌های پوویدون آیوداین(بتادین) و آنتی‌سپتیک کلرهگزیدین گلوکونات تقسیم شدند. پرپ پوست بیماران در هر گروه به روش دو مرحله­ای و با روش استاندارد چرخشی، با استفاده از آنتی‌سپتیک‌های مذکور توسط پژوهشگر انجام شد. بررسی عفونت محل جراحی با کمک چک­لیست محقق­ساخته و همچنین پیگیری وضعیت بیماران با معاینه‌های حضوری توسط پزشک مربوط صورت گرفت. آنالیز داده‌ها توسط آزمونهای Fischer’s Exact و t-test و Chi-Square و Cochrane’s Q صورت گرفت.
یافتهها: عفونت محل جراحی در پنج بیمار(۱۴/۲۹ درصد) از گروه بتادین و یک بیمار(۲/۸۶ درصد) از گروه کلرهگزیدین رخ داد. میزان بروز عفونت محل جراحی در گروه بتادین نسبت به گروه کلرهگزیدین، ۵/۵۴ برابر بیشتر بود ولی از لحاظ آماری اختلاف معنی­داری مشاهده نشد(۰/۱۹۸=P). مقایسه­ی عفونت محل جراحی در مدت ۲۴ ساعت پس از جراحی(۰ درصد) و مدت ۳۰ روز پس از جراحی(۸/۵۷ درصد) نشان داد که هر دو آنتی‌سپتیک در کاهش بروز عفونت محل جراحی موثر بودند(۰/۰۰۱>P). همچنین بروز عفونت محل جراحی با مدت زمان بستری بیماران به ­مدت ۲ روز، مرتبط بود(۰/۰۰۱=P).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان بروز عفونت محل جراحی در گروه بتادین ۵/۵۴ برابر بیشتر از گروه کلرهگزیدین بوده، اما باوجود این از نظر آماری اختلاف معنی‌داری بین دو گروه مشاهده نشد. بنابراین می‌توان هرکدام از این دو آنتی‌سپتیک را جهت آماده‌سازی پوست محل عمل جراحی شکم به کار برد.

صدیقه حنانی، نازنین صراف شهری، اسما فیضی دهخوارقانی، نجمه سمیعی، آذر عرب خزاعی، آذین عرب خزاعی، کیارش کامبوزیا،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: شبکه‌ی مجازی به یکی از تأثیرگذارترین ابزارها در زندگی افراد تبدیل‌شده است که بر جنبه‌های مختلف زندگی تأثیر می‌گذارد. در رشته‌های علوم پزشکی با توجه به پیشرفت‌های فراوان، استفاده از شبکه‌ی مجازی در حال افزایش است؛ اما شبکه‌ی مجازی می‌تواند سبب اتلاف­ وقت دانشجویان و کاهش ساعت مطالعه شود که بر دانش و مهارت عملی دانشجویان تأثیر منفی دارد. در این مطالعه، تأثیر استفاده از شبکه‌ی مجازی بر دانش و مهارت عملی دانشجویان اتاق عمل بررسی گردید.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بود که روی ۶۰ نفر از دانشجویان ترم ۶ و ۸ اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی ایران سال ۱۳۹۹ به روش سرشماری انجام شد. دانشجویان در پایان ترم تحصیلی به‌منظور بررسی دانش تئوری به آزمون جامعی که شامل ۴۰ سوال بود و به‌منظور بررسی میزان استفاده از شبکه‌ی مجازی، به پرسش‌نامه­‌ی پژوهشگرساخته پاسخ دادند. همچنین، مهارت عملی دانشجویان توسط نمره کارآموزی آنان سنجیده شد. در نهایت، از آزمون کولموگروف اسمیرنف و ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش نرمال بودن داده‌ها استفاده‌شده و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS انجام شد.
یافته‌ها: بر اساس یافته‌های این پژوهش، بین میزان استفاده از شبکه‌ی مجازی و دانش تئوری رابطه معنی‌دار منفی وجود دارد(۰/۰۵>P). بدین‌صورت‌که با افزایش استفاده از شبکه مجازی، سطح دانش تئوری دانشجویان کاهش می‌یابد. از سوی دیگر، بین دانش تئوری و مهارت عملی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد. ازطرفی بین میزان استفاده از شبکه­‌ی مجازی و مهارت عملی دانشجویان رابطهی معنی‌داری مشاهده نشد(P
>۰/۲۱)
نتیجه‌گیری: باتوجه به یافته‌های این پژوهش، استفاده از شبکه‌ی مجازی سبب تضعیف دانش تئوری دانشجویان می‌شود. بدین‌صورت­‌که، با افزایش نمره‌ی پرسش‌­نامه­‌ی پژوهشگرساخته(میزان استفاده از شبکه‌ی مجازی)، نمره­‌ی آزمون جامع کاهش‌ می‌یابد. از نتایج دیگر پژوهش می‌توان به ارتباط معنادار مثبت میان دانش تئوری و مهارت عملی اشاره کرد که با افزایش نمره‌ی آزمون جامع، نمره‌­ی به‌دست‌آمده در کارآموزی نیز افزایش می‌یابد.


سمانه دهقان ابنوی، افشین کرمی ورنامخواستی، مصطفی روشن زاده، فاطمه کاظمی نجف آبادی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: مهارت‌های ارتباطی به عنوان مهم‌ترین ویژگی مورد نیاز برای کارکنان مراقبت‌های سلامت به شمار می‌آید و زمینه‌ی رشد اخلاق حرفه‌ای را فراهم می‌سازد. از آن‌جا که کارکردن در اتاق عمل مستلزم تلاش تیمی و ایجاد ارتباط بین افراد تیم است، اهمیت وجود مهارت‌های ارتباطی در پرستاران اتاق عمل بیشتر به چشم می‌آید. مطالعه‌ی حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش اصول اخلاق حرفه‌ای از طریق آموزش مجازی بر مهارت‌های ارتباطی کارکنان اتاق عمل بیمارستان آیت الله کاشانی و هاجر(س) دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه‌ی نیمه تجربی با طرح تک گروهی قبل و بعد در سال ۱۳۹۹ بر روی ۳۵ تن از کارکنان اتاق عمل بیمارستان‌های آموزشی کاشانی و هاجر شهرکرد که به‌روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه‌ی اطلاعات دموگرافیک و پرسش‌نامه‌ی آزمون مهارت‌های ارتباطی کوئین دام استفاده شد. تحلیل داده‌ها در نرم‌افزار SPSS با استفاده از آزمون‌های آماری تی مستقل، تی زوج و ضریب همبستگی پیرسون انجام گرفت.
یافته‌ها: آزمون تی زوج نشان داد که میانگین مهارت ارتباطی بعد از مداخله نسبت به قبل از آن تفاوت معنی‌داری داشته است(۰/۰۰۱
>P). میانگین مهارت ارتباطی قبل از مداخله ۵۲/۲۴±۸۵/۶۵ و بعد از مداخله ۷۰/۵±۷۷/۱۳۹ بود. بین مهارت ارتباطی با متغیرهای سن، سابقه خدمت و تعداد ساعات کاری ارتباط معنی‌داری گزارش نشد(۰/۰۵<P). همچنین میانگین مهارت‌های ارتباطی بر حسب متغیرهای جنس، وضعیت تاهل، رشته تحصیلی و مدرک تحصیلی تفاوت معنی‌داری نداشت(۰/۰۵<P).
نتیجه‌گیری: مطالعه‌ی حاضر نشان داد که آموزش اخلاق حرفه‌ای می‌تواند مهارت ارتباطی کارکنان را بهبود بخشد. ازاین‌رو می‌تواند تدوین آموزش اخلاق حرفه‌ای به صورت مجازی برای مراقبان سلامت و سایر گروه‌های ارایه دهنده‌ی خدمات سلامت که فرصت کافی جهت شرکت در کلاس‌های حضوری را ندارند، ضروری به نظر ‌برسد. با توجه به نتایج به دست آمده، به مدیران سیستم‌های بهداشتی توصیه می‌شود با استفاده از راهکارهایی همانند برگزاری کارگاه‌های اصول اخلاق حرفه‌ای در جهت رشد مهارت ارتباطی در کارکنان اقدام کنند.  

مریم بهرامی، سمیه محمدی، مصطفی روشن زاده، سمانه دهقان ابنوی، علی تاج، فاطمه مرکی،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: دانشجویان اتاق عمل به دلایل مختلف اضطراب را تجربه می‌کنند که بر روند آموزشی آن‌ها مانند بخیه‌زدن تاثیر می‌گذارد. باتوجه به نقش مؤثر شبیه‌سازی در ارتقای آموزش دانشجویان، این مطالعه با هدف تاثیر شبیه‌سازی بخیه‌زدن پوست حیوان بر میزان مهارت و سطح اضطراب دانشجویان اتاق عمل انجام شد. 
روش بررسی: مطالعه‌ی نیمه‌تجربی حاضر با طرح دو گروهی قبل و بعد با ۴۰ دانشجوی اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد(شهرکرد و بروجن) سال ۱۳۹۹ انجام شد. نمونه‌ها به‌روش مبتنی بر هدف انتخاب و تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل اختصاص یافتند. داده‌ها قبل و بعد از مداخله توسط ابزار اضطراب اشپیل‌برگر و پرسش‌نامه‌ی مهارت بخیه‌زدن جمع‌آوری و توسط نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های آمار توصیفی و تحلیلی(کای دو، تی تست، تی زوجی) آنالیز گردید. 
یافته‌ها: در این مطالعه ۳۰ نفر(۷۵٪) از نمونه‌ها در سنین ۲۵-۱۸ و ۱۰نفر(۲۵٪) از آن‌ها ۳۵-۲۶ سن داشتند. ۱۰ نفر(۲۵٪) مرد و۳۰نفر(۷۵٪ زن) بودند. همچنین از نظر تاهل، ۷نفر(۵/۱۷٪) متاهل و ۳۳نفر(۵/۸۲٪) مجرد بودند. آزمون تی‌تست نشان داد که میانگین اضطراب آشکار در گروه مداخله۲۲۳۵±۳۶/۱۰) و کنترل(۱۵/۹۲±۴۱/۷) بعد از مداخله معنی‌دار نبود(۰/۳۴۶=P). همچنین میانگین اضطراب پنهان در گروه مداخله(۶۵/۴۷±۳۶/۱۰) و کنترل(۶۵/۱۳±۳۸/۶) تفاوت معنی‌داری نداشت(۰/۰۸۹= P). آزمون تی‌تست نشان داد که مهارت بخیه‌زدن بعد از مداخله در دو گروه مداخله(۲/۲۲±۲۸/۵۸) و کنترل(۳/۱۲±۲۳/۴۲) تفاوت معنی‌داری داشت(۰/۰۴=P). 
نتیجه‌گیری: بافت مانکن‌های بخیه نسبت به پوست انسان از نظر قوام بسیار متفاوت است و حس مشابه بخیه روی پوست طبیعی را به دانشجویان منتقل نمی‌کند. از طرفی ورود و خروج و حرکت سوزن و نخ در پوست گوسفند راحت‌تر بوده و این خود امکان انجام راحت‌تر بخیه‌زدن را برای دانشجویان فراهم می‌کند. از این‌رو پیشنهاد می‌شود که برای آموزش دانشجویان اقدام به خرید و آماده‌سازی پوست گوسفند نموده و آموزش بخیه را روی آن انجام دهند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb