جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
8 نتیجه برای موضوع مقاله:

محمدرضا شهرکی، نسترن عباسی حسن آبادی،
دوره 12، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از ابعاد مهم دسترسی به خدمات سلامت، توزیع یکنواخت است. بررسی نحوه­ ی توزیع شاخص­ های بهداشت و درمان در مناطق مختلف، نابرابری­ها را آشکار می­سازد تا زمینه کاهش نابرابریها فراهم گردد. هدف این پژوهش رتبه ­بندی شهرستان­های استان سیستان و بلوچستان از منظر دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی می­ باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، توصیفی-کاربردی و از نوع مقطعی است. داده ­ها به روش کتابخانه ­ای از پایگاه اطلاعاتی مرکز آمار ایران گردآوری شد. شاخص­ های مورد مطالعه با روش آنتروپی شانون وزن­ دهی و رتبه­ بندی شهرستان­ها با روش تاپسیس صورت گرفت. نحوه­ی توزیع خدمات بهداشت و درمان با ضریب همبستگی اسپیرمن و کندال نمایش داده شد و توسط ضریب پراکندگی، شاخص­های برجسته در ایجاد عدم تعادل تعیین شدند.
یافته­ ها: نتایج روش تاپسیس اختلاف فاحشی بین سطح برخورداری از شاخص­ها در شهرستان­ها را نشان داد. شهرهای زابل و زاهدان رتبه­ی اول و دوم و شهرهای قصرقند، سیب سوران و فنوج به ترتیب در آخرین رتبه­ قرار گرفتند.  در بین عواملی که موجب اختلاف سطح برخورداری شده اند، تعداد دکتری تخصصی و دکتری علوم آزمایشگاهی و مراکز توان­بخشی موجب بیشترین تفاوت بین شهرستان­ها گردیده­اند. یافته­ ها نشان می­دهد که منابع متناسب با جمعیت شهرستان­ها توزیع نشده و بین رتبه­ ی جمعیتی و رتبه­ ی دسترسی به خدمات همبستگی کمی وجود دارد.
نتیجه ­گیری: توجه بیشتری به شهرستان­هایی که در رتبه­ ی پایین سطح دسترسی منابع بهداشت و درمان قرار دارند، ضروری خواهد بود. همچنین در تخصیص منابع بهداشت و درمان، این استان در اولویت قرار داده شود زیرا وضعیت بهره­ مندی از شاخص­ های بهداشت و درمان نسبت به جمعیت آن اندک می­ باشد.

محمدرضا شهرکی، محبوبه مسگر،
دوره 13، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کبد به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین اندام‌های داخلی بدن، وظیفه‌­ی انجام اعمال حیاتی مختلفی ازجمله تصفیه و پالایش خون، تنظیم هورمون‌های بدن، ذخیره­ی گلوکز و ... را در بدن به عهده دارد. بنابراین اختلال در کارکرد آن مشکلات گاه جبران‌ناپذیری به دنبال خواهد داشت. لذا پیش‌بینی به‌موقع این بیماری‌ به درمان‌های اولیه و مؤثر آن کمک می‌کند. با توجه به اهمیت بیماری‌ کبد و افزایش تعداد مبتلایان، مطالعه­‌ی حاضر با هدف پیش‌بینی بیماری‌ کبد با استفاده از الگوریتم‌های داده‌کاوی صورت گرفت.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی بوده و با استفاده از 721 داده­‌ی جمع‌آوری‌شده از بیماران کبدی شهر زاهدان انجام‌شده است. در این بررسی پس از پیش‌پردازش داده‌ها، تکنیک‌های داده کاوی از قبیل ماشین بردار پشتیبان، CHAID، Exhaustive CHAID و C5.0 تقویت‌شده در نرم‌افزار IBM SPSS Modeler 18 بررسی، مقایسه و تحلیل‌شده است.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که الگوریتم C5.0 تقویت‌شده با دقت 94/09 درصد، الگوریتم Exhaustive CHAID با دقت 88/71 درصد، ماشین بردار پشتیبان با دقت 87/09 درصد و الگوریتم CHAID با دقت 85/47 درصد بیماری کبد را پیش‌بینی کردند. بنابراین بهترین الگوریتم از لحاظ دقت عملکرد، الگوریتم C5.0 تقویت‌شده شناخته شد.
نتیجه‌گیری: با توجه به دقت الگوریتم C5.0 تقویت‌شده و قوانین حاصل از آن، برای یک نمونه­‌ی جدید با ویژگی‌های مشخص، می‌توان احتمال ابتلای فرد به بیماری‌ کبد را با دقت قابل قبولی پیش‌بینی کرد.

نسترن عباسی حسن آبادی، فرزاد فیروزی جهانتیغ، پیام طبرسی،
دوره 13، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: موفقیت مورد انتظار در کاهش و کنترل بیماری سل به­‌رغم اجرای برنامه­ های پیشگیرانه و درمانی مؤثر فراهم نشده که یکی از دلایل آن، تاخیر در تشخیص قطعی می­­‌باشد. بنابراین ایجاد یک سیستم کمک تشخیص برای غربالگری بیماری سل می­‌تواند به تشخیص زودهنگام این بیماری کمک کند. هدف از این تحقیق، ارزیابی الگوریتم بیز ساده به‌­عنوان ابزاری برای تشخیص سل ریوی است.
روش بررسی: در این مطالعه­‌ی کاربردی، جامعه پژوهش بیماران دارای علایم سل و نمونه پژوهش، داده‌­های ثبت شده‌­ی ۵۸۲ فرد با علایم اولیه سل در بیمارستان مسیح دانشوری تهران است. اطلاعات نمونه­‌ها با تشخیص تاییدشده در دو کلاس مبتلا به سل ریوی و نرمال بررسی گردید. از الگوریتم بیز ساده (Naive Bayes) برای غربالگری بیماری سل ریوی با استفاده از علایم عمومی و اولیه بیماران از زبان برنامه­نویسی پایتونPython)  ) استفاده شده است.
یافته ­ها: دقت (Accuracy)، حساسیت (sensitivity) و ویژگیspecificity) ) حاصل از پیاده­‌سازی الگوریتم بیز ساده جهت تشخیص بیماری سل ریوی به­ترتیب ۹۵/۸۹%، ۹۳/۵۹% و ۹۸/۵۳% به‌­دست آمد و سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد (AUC) برابر با ۹۸/۹۱% محاسبه شد.
نتیجه‌­گیری: عملکرد مدل بیز ساده برای تشخیص بیماری سل ریوی دقت قابل قبولی دارد. این سیستم می­‌تواند برای کمک به بیمار و مدیریت بیماری در نقاط دور افتاده با دسترسی محدود به منابع آزمایشگاهی و کمبود متخصص، استفاده و موجب تسریع در تشخیص شود. همچنین می­‌تواند موجب اقداماتی به­موقع و مناسب جهت کنترل سرایت سل ریوی به سایر افراد و تسریع بهبود این بیماری باشد.

آرمان بهاری، بهنوش مودی،
دوره 15، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش استفاده از تلفن‌های هوشمند، بهبود وضعیت شبکه اینترنت جهانی و همچنین نیاز به انعطاف‌پذیری در فرایند آموزش، پیاده‌سازی یادگیری الکترونیک را در جامعه بشری امری اجتناب‌ناپذیر نموده که محدودیت‌های زمانی و مکانی را از بین برده و آموزش برابر را فراهم نموده است. با وجود این، سرعت ایجاد و توسعه‌ی آن مخصوصاً در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در کشورهای در حال توسعه همچون ایران آهسته و بسیار کم است. از‌این‌رو در پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر ایجاد و توسعه‌ی یادگیری الکترونیک از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان پرداخته شده است.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی و به‌صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری شامل ۳۱۳ نفر از دانشجویان در حال تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ می‌باشد که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه‌ی محقق‌ساخته، جمع‌آوری و با استفاده از آزمون‌های آماری و نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان‌دهنده‌ی آن است که ۶ شاخص منتخب این پژوهش از نظر دانشجویان بر ایجاد و توسعه‌ی یادگیری الکترونیک در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان موثر بوده و عوامل به ترتیب از بیشترین به کمترین تاثیر عبارتند از: کیفیت اطلاعات و محتوا(۴/۲۵)، تمایل فراگیران(۴/۱۱)، کیفیت سیستم(۴/۱۰)، عوامل تسهیل‌کننده(۴/۰۵)، تعامل دانشجو و استاد(۳/۹۸) و کیفیت استاد(۳/۸۴).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های مطالعه‌ی‌ حاضر، می‌توان نتیجه گرفت که سیاست‌گذاران و مدیران دانشگاه با توجه به اهمیت هرکدام از عوامل به سرمایه‌گذاری و توسعه‌ی یادگیری الکترونیک برای ارایه خدمات بهتر به دانشجویان و استادان دانشگاه بپردازند.


محمدرضا شهرکی، مطهره فلاح،
دوره 16، شماره 1 - ( فروردین 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بخش بهداشت و درمان نقش بسزایی در توسعه یافتگی جوامع از طریق تامین سلامت افراد هر جامعه دارد و می‌تواند اثرات اجتماعی و اقتصادی زیادی بر زندگی افراد جامعه داشته باشد. هدف این مطالعه، تعیین توسعه‌یافتگی استان‌های کشور براساس امکانات بهداشتی-درمانی و میزان دسترسی به این امکانات است، تا بتوان براساس آن به یافتن راهکارهایی برای کاهش اختلاف بین نقاط مختلف کشور دست پیدا نمود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کاربردی و با ماهیت توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش ۳۱ استان کشور از نظر ۱۰ شاخص مورد بررسی قرار گرفته‌اند. داده‌ها و اطلاعات این پژوهش از سالنامه آماری کشور استخراج و با استفاده از نرم‌افزار Excel با روش شاخص مرکزیت وزنی رتبه بندی شده است. سپس با استفاده از تکنیک تاکسونومی به تعیین درجه‌ی توسعه‌یافتگی استان‌ها پرداخته شده است.
یافته‌ها: یافته های پژوهش نشان‌دهنده‌ی آن است که استان خراسان جنوبی با شاخص مرکزیت ۴۵,۶۹۲، استان یزد با شاخص مرکزیت ۴۳,۹۳۳ و استان ایلام با شاخص مرکزیت ۴۰,۶۶۸ در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. استان آذربایجان شرقی با شاخص مرکزیت ۲۷,۳۷۵، استان قم با شاخص مرکزیت ۲۵,۴۱۷ و استان هرمزگان با شاخص مرکزیت ۲۴,۲۸۶ به‌ترتیب سه رتبه‌ی آخر را به خود اختصاص دادند. درجه‌ی توسعه‌یافتگی استان‌ها بین ۰/۵۰۷ تا ۰/۹۸ قرار دارند که از لحاظ توسعه‌یافتگی استان یزد در رتبه یک و استان هرمزگان در رتبه آخر قرار دارد.
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان می‌دهد که شکاف عمیقی بین استان‌ها از لحاظ توسعه‌یافتگی و دسترسی به شاخص‌های بهداشتی-درمانی وجود دارد و در نتیجه نیازمند توجه و سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های لازم جهت کاهش این شکاف و اختلاف خواهد بود.

ستاره طلایه، فرزاد فیروزی جهانتیغ، فاطمه بهمن،
دوره 17، شماره 5 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: صنعت جهانگردی نقش بسیار مهمی در چرخه‌ی اقتصاد جامعه دارد. جهانگردی پزشکی به عنوان یکی از انواع صنایع جهانگردی، نتیجه‌ی مستقیمی در جهانی سازی مراقبت‌های بهداشتی دارد. بنابراین با تقویت زنجیره تأمین در حوزه مذکور می توان به ارزش افزوده‌ی بسیار بالایی دست یافت. از این رو پژوهش حاضر به تعیین رابطه‌ی بین تقاضای گردشگری پزشکی و مؤلفه‌های اقتصادی، پزشکی و رفاهی- خدماتی شهر زاهدان یک چارچوب مفهومی جهت پیش‌بینی تقاضای زنجیره تأمین توریسم پزشکی می‌پردازد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه و به روش میدانی و کتابخانه‌ای جمع‌آوری شده است. جامعه آماری مورد نظر، پزشکان متخصص شهر زاهدان بوده و برای انتخاب نمونه ۹۷ نفر با استفاده از جدول مورگان با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روایی پرسش‌نامه توسط خبرگان تأیید شد و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ به کمک نرم‌افزار SPSS بیشتر از ۰/۷ به دست آمد. تحلیل داده‌ها با استفاده از الگوریتم تانژانت سیگموئیدی شبکه عصبی، و معیارهای رگرسیون خطی و میانگین مربعات خطا انجام شده است. برای این منظور نرم‌افزار مورد استفاده برای بررسی همبستگی بین داده‌ها SPSS بوده و جهت طراحی شبکه عصبی از نرم‌افزار متلب استفاده شده است.
یافته‌ها: مبنای بهینه بودن جواب‌ها، معیارهای رگرسیون خطی و میانگین مربعات خطا بوده است. نتایج نشان داده است که مقادیر مربوط به رگرسیون ﻓﺎزﻫﺎی آﻣﻮزش، اﻋﺘﺒﺎرﺳﻨﺠﯽ و آزﻣﺎیﺶ بیشتر از ۰/۸بوده و ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ ۰/۹۰۳۳، ۰/۸۸۱۸ و ۰/۹۹۸۵ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه است. همچنین ﻣﻘادیر ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺮﺑﻌﺎت ﺧﻄﺎ به ترتیب ۰/۵۶۵۷، ۰/۵۵۵۸ و ۰/۲۰۷۲۶ بوده است.
نتیجه‌گیری: طبق نتایج به دست آمده از مدل ارایه شده، شبکه عصبی در ﻫﺮ ﺳﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺗﻌﻠﻴﻢ، آزﻣﺎﻳﺶ و ﺗـﺼﺪﻳﻖ دارای دقت بالایی بوده و در پیش‌بینی تقاضای زنجیره تأمین توریسم پزشکی ﺻﺤﺖ و ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺎﻻیی دارند. همچنین در مدت یک‌ساله‌ی انجام پژوهش وﺿﻌﯿﺖ تقاضای توریسم پزشکی ثابت بوده و پیش‌بینی می‌شود در آینده توریسم پزشکی در شهر زاهدان کاهش یابد. بنابراین به مسئولان پیشنهاد می‌شود به ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ریﺰی و آیﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ جهت ﺑﻬﺒﻮد توریسم پزشکی بپردازند.

فاطمه صوفی آبادی، علیرضا شهرکی، محبعلی رهدار،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه به حساسیت بالای حوزه پزشکی، یک اشتباه می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری به جامعه انسانی وارد نماید. بدین‌منظور، یافتن علایم بیماری و روابط بین آن‌ها جهت تسهیل در امر بهبود بیماری‌ها امری اجتناب‌ناپذیر است. از این‌رو هدف پژوهش حاضر ابتدا شناسایی علایم بیماری نوروفیبروماتوز نوع ۱ توسط متخصصان، سپس تعیین ارتباط بین علایم و میزان تأثیر آن‌ها بر یکدیگر بوده تا مهم‌ترین معیار در بهبود بیماری مشخص شود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نقطه نظر هدف، از نوع توسعه‌ای-کاربردی و از نظر روش جمع‌آوری داده‌ها از نوع توصیفی-پیمایشی است. مطالعه موردی پژوهش حاضر اختلالات ستون فقرات است که بر اساس نظر خبرگان، بیماری نوروفیبروماتوز نوع ۱ یکی از آن‌ها تشخیص داده شده است. بیماری نوروفیبروماتوز نوع ۱، یک اختلال ژنتیکی است که سبب ایجاد تومور در بافت عصبی می‌شود. درهمین‌راستا، در پژوهش حاضر، ابتدا معیارها که علایم بیماری هستند، با استفاده از نظر گروهی از متخصصان و پیاده‌سازی روش دلفی فازی تعیین شده است. در مرحله بعد مدلی برای روابط علی و معلولی بین علایم بیماری ارایه شده است. برای این منظور با استفاده از نرم‌افزارهای MATLAB، FCMapper و Pajek، نقشه شناختی فازی رسم شده، سپس برای بیماری نوروفیبروماتوز نوع ۱ سناریوهای رو به عقب و رو به جلو ارایه شده و سناریوی بهبود بیماری تعیین شده است.
یافته‌ها: نتایج نشان داده است که به‌ترتیب تغییرات هورمونی، لکه‌های صاف قهوه‌ای روی پوست، کک و مک‌ها در ناحیه زیر بغل و کشاله ران، برآمدگی‌های نرم رو یا زیرپوست، فشار خون بالا، مشکلات تنفسی، برآمدگی‌های روی عنبیه چشم(ندول‌های لیش)، تومور در عصب بینایی-گلیومای چشمی، قد کوتاه، تغییر شکل استخوان، ناتوانی‌های یادگیری-اختلال بیش فعالی یا کمبود توجه(ADHD) و اندازه سر بزرگ‌تر از حد متوسط رتبه اول تا دوازدهم را به خود اختصاص داده‌اند. روابط علت و معلولی بین علایم نشان داد که معیار تغییرات هورمونی بیشترین تأثیر را بر معیار کک و مک‌ها در ناحیه زیر بغل یا کشاله ران دارد؛ بنابراین در صورت بهبود معیار تغییرات هورمونی بیماری نوروفیبروماتوز نوع ۱ نیز بهبود داده می‌شود.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این تحقیق به جامعه پزشکی کمک کرده تا درک بهتری از علایم بیماری داشته باشند تا پزشکان بتوانند بر اساس میزان اهمیت علایم بیماری‌ها، توصیه‌های پیشگیری و مراقبت خود را بهبود دهند.

محمدرضا اصغریان، فرزاد فیروزی جهانتیغ،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: بخش اورژانس بیمارستان، یکی از ورودی‌های اصلی آن حساب می‌شود؛ که مراقبت‌های بهداشتی و درمانی را برای بیماران بحرانی و غیربحرانی فراهم آورده است و با محدودیت‌های بهداشتی و درمانی مختلفی مواجه است اما همواره تأکید اصلی بر روی محدودیت منابع است. بسیاری از پروژه‌های شبیه‌سازی در بیمارستان‌ها و ابتدا در بخش‌های اورژانس با هدف افزایش بهره‌وری اجرا شدند. تحقیق حاضر، یک تشریح کلی برای جریان حرکت و مدت اقامت بیمار در بخش اورژانس بیمارستان تخصصی منتخب در شهرستان زاهدان است. هدف تحقیق فعلی، پیشگیری از پیچیدگی‌های مراقبتی، کاهش زمان انتظار و مدت اقامت بیمار در بخش اورژانس، ارایه‌ی مدل شبیه‌سازی و بهبود آن بر اساس شبیه‌سازی گسسته‌پیشامد است.
روش بررسی: با استفاده از بانک اطلاعات سامانه‌ی بخش اورژانس بر اساس داده‌های مورد نیاز و همچنین از طریق مشاهده‌ی حضوری داده‌های مربوط به مدت اقامت بیمار در بخش اورژانس، شامل زمان ورود، زمان انتظار، نوع خدمات ارایه شده به بیمار، زمان خدمت‌دهی و زمان خروج، جمع‌آوری شدند و به‌وسیله‌ی کارشناسان مرتبط با همین حوزه، بررسی و تأیید گردید تا از بالاترین میزان روایی با واقعیات برخوردار باشد. داده‌ها در نرم‌افزار Excel طراحی شدند و سپس تحلیل داده‌ها و ایجاد مدل شبیه‌سازی با استفاده از نرم‌افزار Aren V14 انجام شد و براساس نتایج حاصله تأثیر راه‌حل‌های پیشنهادی ارزیابی شد.
یافته‌ها: یافته‌های تحقیق حاضر نشان داد که بیشترین صف ایجاد شده در بخش اورژانس بیمارستان تخصصی منتخب در شهرستان زاهدان، مربوط به معاینه‌ی پزشکی و آزمایشات تکمیلی است. با اجرای مدل شبیه‌سازی و آزمایش راه‌حل‌های مختلف، راه‌حل 3 یعنی افزودن یک پرستار به مشاوره‌ی پرستاری و یک کارشناس به رادیولوژی، دارای بیشترین پیامد بهینه‌ساز بر روی عملکرد سیستم در سطوح مختلف فرآیند پذیرش بیمار است و هزینه‌ی اجرای آن نیز بیش از راه‌حل‌های 1 و 2 است. این راه‌حل، یک کاهش 14 درصدی در عملکرد میانگین مدت اقامت و یک کاهش 28 درصدی برای میانگین مدت زمان آزمایش‌های تکمیلی ایجاد نمود.
نتیجه‌گیری: به‌کارگیری مدل‌های صف و تکنیک‌های شبیه‌سازی باعث بهبود عملکرد سیستم می‌شوند و اجرای آن‌ها اثرات قابل توجهی بر روی کاهش زمان انتظار و مدت اقامت بیماران در بخش اورژانس، افزایش سطح کیفی فرآیند نظارت بر بیماران، مدیریت بهینه‌ی منابع و افزایش بهره‌وری به‌همراه دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb