کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
16 نتیجه برای موضوع مقاله:
فاطمه نادعلی، شیرین فردوسی، بهرام چاردولی، غلام رضا توگه، ناهید عین اللهی، سید اسد اله موسوی، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، سید حمیداله غفاری،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: نئوپلاسم های میلوپرولیفراتیو (MPNs) یک گروه هتروژن از بیماریهایی هستند که در آنها یک اختلال کلونال اولیه در سطح سلول بنیادی خونساز منجر به افزایش تولید در یک یا چند رده سلول خونی می شود. اخیرا جهش اکتسابی JAK2 V617F در تعداد زیادی از این بیماران شناسایی شده است. این جهش ناشی از تغییر G به T در نوکلئوتید 1849 در اگزون 12 از ژن JAK2 واقع بر روی کروموزوم 9 است که منجر به جایگزینی اسیدآمینه فنیل آلانین به جای والین در موقعیت 617 از پروتئین JAK2 می گردد .مطالعه حاضر به منظور تعیین این جهش انجام شد.
روش بررسی : مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. در این مطالعه جهش JAK2 V617F با روش نمونه گیری تصادفی ساده، در 58 بیمار با تشخیص جدید یا در حال درمان مبتلا به بدخیمی های میلوپرولیفراتیو با روش سیستم تکثیر متزلزل جهش ها (ARMS-PCR ) مورد ارزیابی قرار گرفت. روش ARMS-PCR یک تست سریع و آسان است. به علاوه، امکان افتراق ما بین افراد هموزیگوت و هتروزیگوت دارای جهشJAK2 V617F را فراهم می سازد. برای تایید نتایج، سه نمونه از بیماران موردsequencing قرار گرفتند.
یافته ها : میزان جهش ژن JAK2 در گروه مطالعه، قابل مقایسه با نتایج گزارش شده قبلی هست. بنابراین روش ARMS-PCR می تواند به عنوان یک تست تشخیص افتراقی در بیماران مشکوک به نئوپلاسم های میلوپرولیفراتیو BCR-ABL منفی (MPNs) استفاده شود.
نتیجه گیری :جهش در 6/86 درصد (30/26) بیماران پلی سیتمی ورا، 6/46 درصد (15/7) بیماران ترومبوسیتمی اولیه، و 5/61 درصد (13/8) بیماران میلوفیبروز اولیه شناسایی شد. بیماران جهش مثبت پلی سیتمی ورا، میزان گلبولهای سفید بالاتری داشتند(p=0.03). به علاوه 16 بیمار از 26 بیمار پلی سیتمی ورا JAK2 مثبت، زن بودند. در سایر گروهها تفاوت قابل توجهی یافت نشد. وجود جهش توسط روش sequencing مورد تایید قرارگرفت.
حسین نوروزی، علی کاظمی، میترا توکلی، شهربانو علوی، زهرا بنگاله،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سوء تغذیه یکی از علل مهم افزایش مرگ و میر در کودکان می باشد. لذا این بررسی به منظور ارزیابی شاخصهای تن سنجی در منطقه گلپایگان صورت گرفته است.
روش بررسی: مطالعه بصورت توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد طرح ANIS استفاده گردید. دو شاخص کم وزنی و کوتاهی قد بر مبنای آماری Z-Score استفاده شد. اطلاعات حاصل در سطح 05/0 = α مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: از 1062 نمونه، 550 نفر پسر و 512 نفر دختر بودند. در دانش آموزان شهری و روستایی در سال های 1385 و 1386 متغیرهای تن سنجی سن(ماه)، وزن(کیلوگرم) و قد(سانتیمتر) تفاوت معنی داری دیده شد(P<0.05). میانگین شاخص سوء تغذیه) (WAZ 4/5 درصد و ((HAZ 3 درصد محاسبه شد.
نتیجه گیری: تفاوت معنی دار بین شیوع لاغری و کم رشدی، در بین کودکان روستایی و شهری مبین وضعیت تغذیه نامطلوب در روستاهای این منطقه میباشد که در نتیجه باید اولویت ویژه ای را جهت وضعیت تغذیه کودکان روستایی در نظر گرفت.
محمدعلی نادی، محمد حسین یارمحمدیان،
دوره 6، شماره 6 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دو متغیر از بین متغیرهای مختلفی که بر اساس نظریات و تحقیقات انجام برای بهبود مداوم خدمات مؤثر هستند، همانندسازی و اعتماد است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اعتماد و همانندسازی با اهداف بیمارستان بر تلاش برای بهبود مداوم خدمات در پرستاران بیمارستانهای خصوصی شهر شیراز به مرحله اجرا درآمد.
روش بررسی: این تحقیق به صورت یک مطالعه مقطعی ـ همبستگی اجرا گردید. از جامعه آماری پرستاران زن و مرد بیمارستانهای خصوصی شهر شیراز 340 نفر به شیوهی نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات پرسشنامه همانندسازی با اهداف بیمارستان، تلاش برای بهبود مداوم و اعتماد به بیمارستان بودند که پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 7/0، 7/0 و 79/0 و روایی سازه آنها نیز تأیید گردید. برای تحلیل دادهها در سطح آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد.
یافتهها : یافتهها نشان داد که بین همانندسازی با اهداف بیمارستان و اعتماد به بیمارستان با تلاش برای بهبود مداوم در پرستاران رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن بود که پس از کنترل متغیرهای جنسیت، سن، سابقه و تحصیلات، به ترتیب همانندسازی با اهداف بیمارستان و سپس اعتماد به بیمارستان دارای نقش معنادار(در مجموع توان تبیین 7/15 درصد از واریانس) بر تلاش برای بهبود مداوم هستند.
نتیجهگیری: تلاش برای بهبود مداوم در پرستاران بیمارستانهای خصوصی بیشترین نقش را از همانندسازی با اهداف بیمارستان نسبت به اعتماد به بیمارستان میپذیرد.
مینا عزیززاده ، شهرام توفیقی، احمد فیاض بخش،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به این که پرستاران، کاربران نهایی نظام اطلاعات بیمارستان هستند، بنابراین بررسی دیدگاه آنها در این خصوص میتواند در شناسایی نقاط قوت و ضعف، و در ارتقا و بهبود عملکرد بیمارستان مفید باشد. این مطالعه با هدف تعیین دیدگاه پرستاران در خصوص تاثیر نظام اطلاعات بیمارستان بر روی فرآیندهای پرستاری در بیمارستان فارابی انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بود که در آن تاثیر نظام رایانهای اطلاعات بیمارستان بر تغییر دقت، صحت و سرعت فرآیندهای پرستاری، و همچنین بر رضایت و نگرش پرستاران مطالعه شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامهای بود که روایی آن از طریق بررسی متون علمی و مشورت با افراد متخصص و پایایی آن از راه محاسبهی ضریب آلفای کرونباخ تایید شد.
یافتهها: در مجموع، 61 درصد پرستاران از عملکرد سیستم اطلاعات بیمارستان تاحدی راضی و 5/30 درصد کاملاً راضی بودند. همچنین از نظر اکثریت پاسخ دهندگان، سیستم اطلاعات بیمارستان بر فرآیندهای پرستاری مورد استفاده در بیمارستان فارابی تاثیر مثبت داشت.
نتیجهگیری: به عقیدهی پرستاران، نظام اطلاعات بیمارستان در بیمارستان فارابی باعث بهبود سرعت، دقت و صحت فرآیندها میشود. با وجود این، به مشکلاتی از جمله کم بودن سرعت نرمافزار و نقص آن در بعضی فرآیندهای پرستاری از جمله عدم تمهیدات لازم برای گزارش نویسی نیز اشاره گردید. بنابراین، لازم است در جهت تکمیل و پیشرفت هر چه بیشتر این نظام و رفع نواقص موجود تلاش نمود.
ثریا نورایی مطلق، پروانه حیدری ارجلو، فرهاد لطفی، ماریتا محمدشاهی، نسرین شعربافچی زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان یکی از عمده ترین مشکلات نظام سلامت ایران می باشد؛ به طوری که پس از بیماریهای قلبی-عروقی و تصادف، سومین علت مرگ در ایران است. در بسیاری از کشورها، تفاوت در ویژگیهای اقتصادی-اجتماعی با میزان بروز بیماریها، مرگ و به طور کلی نابرابریهای سلامت، مرتبط است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین و معرفی عوامل اجتماعی اقتصادی مرتبط با بروز سرطان خون در کشور ایران می باشد.
روش بررسی: مطالعه توصیفی – تحلیلی حاضر، با مدل دادههای پانلی شامل اطلاعات مربوط به استانهای ایران از سال 1383 تا 1388 انجام گردید. داده های مربوط به عوامل اجتماعی اقتصادی از سالنامه های آماری استانها و و داده های میزان بروز استاندارد شده سنی سرطان خون به ازای 100 هزار نفر، از مجموعه گزارشهای کشوری ثبت سرطان، جمع آوری گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که بروز سرطان خون در مردان و در زنان در طی دوره زمانی مورد بررسی سیر صعودی داشته است. بیشترین و کمترین بروز سرطان خون در هر دو جنس به ترتیب مربوط به استانهای یزد و سیستان و بلوچستان می باشد. رابطه ی مستقیم نرخ بیکاری، نسبت شهر نشینی و شاخص توسعه انسانی نسبت به نرخ بروز سرطان خون، در این پژوهش مشهود است.
نتیجه گیری: افزایش بروز سرطان خون در مطالعه حاضر تایید شده است و بروز سرطان در مناطقی با وضعیت اقتصادی اجتماعی بهتر بیشتر است که باید در مراقبت و نظارت بر این نوع بیماری در نظر گرفته شود.
ماهان محمدی، فاطمه رهی، مرضیه جوادی، گلرخ عتیقه چیان، علیرضا جباری،
دوره 11، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: طبق برآوردها از هر ۱۰ نفر بیمار پذیرش شده در بیمارستان، یک نفر رویدادی ناگوار را تجربه می کند؛ که حدود نیمی از آنها به وسیله تجزیه و تحلیل حالات خطا(FMEA) قابل پیشگیری هستند. این پژوهش با هدف ارتقای مدیریت خطا، به شناسایی و ارزیابی خطرات احتمالی در فرآیندهای مراقبتی سه بخش بیمارستان الزهرا شهر اصفهان پرداخته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی– مقطعی است، که به شناسایی فرایندهای پرخطر با استفاده از روش FMEA در بخشهای ریه، گوارش و روماتولوژی بیمارستان الزهرای اصفهان در سال ۱۳۹۳ می پردازد. جامعه ی پژوهش شامل کلیه صاحبان فرآیند و افراد آشنا با فرآیندهای درمانی با روش نمونه گیری هدفمند در این سه بخش بود. اطلاعات از طریق کاربرگ استاندارد، جمع آوری و از طریق نرم افزار spss تحلیل گردید.
یافته ها: تعداد ۷۲ فرایند مراقبتی در سه بخش بالینی شناسایی شد و ۷۳/۵% افراد، فرایند"تزریق خون و فراورده های خونی" را به عنوان پرخطر ترین فرایند مراقبتی انتخاب نمودند. گام "تزریق خون و فراورده ی ناسازگار با مشخصات بیمار" با PRN=۳۰۰ پرخطرترین گام شناسایی و اقدامات اصلاحی پیشنهاد شد؛ عامل اصلی بروز خطا، عوامل انسانی و تجهیزاتی بودند.
نتیجه گیری: بسیاری از خطاهای شناسایی شده توسط آموزش نیروی انسانی و نگهداشت مناسب تجهیزات پزشکی قابل پیشگیری است و مدیریت خطر ایجاب می کند تا فرآیند مراقبت های سلامتی با کنترل بیشتری صورت پذیرد تا کارایی و کیفیت مراقبت ها بهبود یابد.
ابوالفضل طاهری، فریدون آزاده، محمد مردای جو، امید یوسفیان زاده،
دوره 11، شماره 3 - ( ویژه نامه شماره 1 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در علوم پزشکی، آینده ی شغلی دانشجویان، نیازمند توانایی حل مسئله و تصمیمگیری در مورد مشکلات بیمار برای ارائه ی یک مراقبت مناسب میباشد. مطالعه ی حاضر در راستای تعیین وضعیت گرایش به تفکر نقاد در دانشجویان ترم اول و آخر دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی ۹۲-۹۱ انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی پیمایشی، ۲۵۰ تن از دانشجویان دانشکده پیراپزشکی از طریق نمونهگیری تصادفی مورد پژوهش قرار گرفتهاند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه "مقیاس گرایش به تفکر نقاد ریکتس(۲۰۰۳)"، حاوی ۳۳ سوال ۵ گزینهای بود. دادهها توسط نرم افزار spss و با استفاده از آزمون های t-test و ANOVA تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین سطح گرایش به تفکر نقاد دانشجویان ۳/۵۴ است و نیز نتایج نشان از وضعیت متوسط میزان تفکر نقاد در دانشجویان دارد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که بین دانشجویان ترم اول و آخر در زمینه گرایش به تفکر نقاد تفاوت وجود دارد. بر این اساس، میزان گرایش به تفکر نقاد در دانشجویان ترم آخر بیشتر از دانشجویان ترم اول میباشد. در زمینه ی مقایسه ی گرایش به تفکر نقاد در بین رشتههای مختلف، تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: علی رغم بالا بودن سطح گرایش به تفکر نقاد در دانشجویان ترم آخر و هدایت یکسان در زمینه افزایش سطح گرایش به تفکر نقاد برای کلیه رشتهها، اما میزان این متغیر در حد ایدهآل و مطلوبی قرار ندارد. بنابراین ضروری است میزان این متغیر با استفاده از تمهیداتی در برنامههای آموزشی بالاتر رود تا بتوان به حد مطلوب نزدیک شد.
زهرا جلالی، حسن اشرفی ریزی، محمدرضا سلیمانی، مینا افشار،
دوره 11، شماره 4 - ( مهر و آبان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: با گسترش و ورود فناوری اطلاعات به کتابخانههای دانشگاهی، کارکردها و خدمات آنها تحت تأثیر قرار گرفته است. با توجه به فلسفه ی وجودی کتابخانههای دانشگاهی در پیشبرد برنامههای آموزشی و پژوهشی دانشگاه، برای انجام رسالت خود به صورت مطلوب، باید از نیروی متخصص با مهارتهای فناورانه بهرهمند باشد. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر پذیرش فناوری اطلاعات توسط کتابداران کتابخانههای دانشگاهی دولتی اصفهان براساس مدل پذیرش فناوری تم(TAM) بود.
روش بررسی: روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه طراحی شده براساس مدل تم بود. جامعه پژوهش ۱۵۱ نفر از کتابداران دانشگاهی شهر اصفهان و روش نمونهگیری سرشماری بود. روایی توسط متخصصان کتابداری و اطلاعرسانی و فناوری اطلاعات تایید و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ(۰/۸۹) به دست آمد. نوع آمار توصیفی و استنباطی و نرمافزار تجزیه و تحلیل دادهها ۲۰ SPSS بود.
یافتهها: مدل پذیرش فناوری با کسب ضریب تعیین نهایی ۰/۲۸۲ قابلیت کاربرد در جامعه ی مورد مطالعه را دارد، این بدان معنی است که قابلیت کاربرد مدل(TAM) برای مطالعه ی کتابداران کتابخانههای دانشگاهی اصفهان تا حدودی مناسب بود. اولویتها برای اثرات متغیرهای مدل پذیرش فناوری بر استفاده ی واقعی از فناوری اطلاعات، به ترتیب، تمایل به استفاده(۰/۳۹)، برداشت ذهنی از سهولت استفاده(۰/۲۱)، برداشت ذهنی از سودمندی(۰/۱۵) و نگرش به استفاده از فناوری اطلاعات(۰/۱۲) بود.
نتیجهگیری: تامین زیر ساختهای لازم فناوری اطلاعات و سپس آموزشهای لازم در راستای استفاده کارآمد از فناوری برای کتابداران لحاظ شود. همچنین در سرفصلهای این رشته ی تخصصی، به آشنایی با فناوریهای اطلاعات کتابخانهای توجه شود.
سونیا حاجی زاده، حمید چوبینه، آزاده امیدخدا، شعبان علیزاده، محمد جعفر شریفی، زینب کاوش،
دوره 13، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: سقط مکرر، به وقوع 2 یا 3 بار سقط متوالی خودبخودی، قبل از هفتهی 20 بارداری اطلاق میشود. با توجه به شیوع 5% سقط در خانمها، اثرات مخرب روانی سقط بر زندگی خانوادگی افراد و اینکه علت بخشی از این سقطها اختلالات انعقادی میباشد، در این مطالعه، ارتباط بین پلیمرفیسمFactor XI و سقط مکرر در بیماران مراجعهکننده به مرکز درمانی ناباروری هلال(رویش) مورد ارزیابی قرارگرفت.
روش بررسی: در این مطالعهی مورد-شاهدی 144 بیمار با سابقهی سقط(حداقل دو بار) بهعنوان گروه بیمار و 150 خانم سالم با حداقل یک زایمان موفق و بدون سابقهی سقط بهعنوان گروه کنترل، مورد مطالعه قرارگرفتند. استخراج DNA از لکوسیتها انجام شد. برای بررسی پلیمرفیسم موردنظر، واکنش زنجیره ای پلیمراز انجام و حضور یا عدم حضور پلیمرفیسم توسط روش Restrictionfragment length polymorphism (RLFP) بررسی شد.
یافته ها: فراوانی ژنوتیپهای مختلف در بیماران، (Wild type) TT 59/7%، هتروزیگوت CT 36/1% و هموزیگوت CC 4/2% و در گروه کنترل TT 45/3%، هتروزیگوت CT 49/4% و هموزیگوت CC 5/3% بود. بنابراین ژنوتیپ TT در گروه بیمار بیشتر از کنترل(0/05>P) و هتروزیگوت CT، در گروه کنترل بیشتر از بیمار است(0/05>P).
نتیجه گیری: درحالیکه ژنوتیپ هموزیگوت (TT)میتواند یک ریسک فاکتور برای سقط مکرر باشد(0/05>P) ، در ژنوتیپ هتروزیگوت (CT)، آللC میتواند نقش حفاظتی داشته باشد.
مرجان قاضی سعیدی، رویا ریاحی، رسول نوری،
دوره 14، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: در این پژوهش به منظور افزایش رویت پذیری مقالات مجلات Scopus دانشگاه علوم پزشکی تهران خدمات اشاعهی گزینشی اطلاعات ارایه و تاثیر آن بر برخی شاخصهای استنادی مجلات مذکور بررسی گردید.
روش بررسی: پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع دو گروهی بود. در این مطالعه، مجلات Scopus دانشگاه علوم پزشکی تهران(۲۰ عنوان) بهصورت تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل، تقسیم و شاخصهای استنادی آنها بررسی شد. سپس خدمات اشاعهی گزینشی اطلاعات مجلات گروه آزمون بر پایهی سیستم Alert پابمد طراحی و بهمدت یک سال ارایه گردید. در نهایت، شاخصهای استنادی مجلات گروه آزمون و کنترل مجددا ارزیابی و مقایسه گردید. برای تحلیل دادهها از آزمون تی مستقل، تی زوجی و آنالیز کواریانس استفاده شد.
یافتهها: مقایسهی میانگین استنادات و نیز شاخصهای SNIP ،SJR و CiteScore قبل و بعد از مداخله بین گروههای آزمون و کنترل تفاوت معناداری نشان نداد. اما میانگین شاخص CiteScore در هر دو گروه پس از مداخله به صورت معناداری بیشتر از قبل مداخله بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که ارایه خدمات پیش گفته در بازه زمانی تعریف شده در این پژوهش بر شاخصهای استنادی مد نظر تاثیر معناداری نداشته است اما تجارب ارزشمندی در این مطالعه حاصل شد که در پژوهشهای بعدی و نیز ارایه خدماتی از این دست برای پژوهشگران، کتابداران و نیز مدیران مجلات قابل استفاده خواهد بود.
لیلا نعمتی انارکی، فاطمه خزائی، حسن اشرفی ریزی،
دوره 15، شماره 5 - ( آذر و دی 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین نیازهای سالمندان نیاز به اطلاعات است. کتابخانههای عمومی از جمله مراکزی هستند که میتوانند نقش موثری در ارایه خدمات اطلاعاتی به سالمندان داشته باشند. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ارایه اطلاعات سلامت به سالمندان استان تهران در سال ۱۳۹۹ بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و با نتایج کاربردی بود. در این پژوهش بهدلیل جامعیت کار، نمونهگیری به کار برده نشد و بهعبارتی نمونه پژوهش برابر با جامعه پژوهش بود. جامعه پژوهش کلیه سرپرستان کتابخانههای عمومی استان تهران وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود(۸۷ نفر). روایی این پرسشنامه بر اساس نظر هفت نفر از متخصصان حوزه کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی تایید گردید؛ و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ ۰/۹ محاسبه شد. ابزار پژوهش، پرسشنامهی محقق ساخته بود. دادهها به وسیله نرمافزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون t تک نمونه تحلیل شدند.
یافتهها: وضعیت منابع، ابزار و فناوری و همچنین خدمات کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ارایه اطلاعات سلامت به سالمندان، نامطلوب و پایینتر از حد متوسط گزارش شد(۰/۰۵ نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده، وضعیت کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در ارایه اطلاعات سلامت به سالمندان استان تهران نامطلوب بود. با توجه به تغییرات جمعیتی در سالهای آینده، لازم است کتابخانههای عمومی کشور خود را برای ارایه خدمات مناسب به سالمندان طی سالهای پیش رو آماده کنند.
زهرا اطرج، فیروزه زارع فراشبندی، فاطمه رستگاری،
دوره 16، شماره 2 - ( خرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار جستجوی اطلاعات سلامت از عوامل و متغیرهای متعددی چون صفات شخصیتی، باورها، ارزشها، گرایشها، عوامل زمینهای و هیجانات فردی تأثیر میپذیرد و ازآنجاییکه اطلاعات سلامت، ارتباط مستقیمی با کیفیت زندگی افراد جامعه دارد، میتواند در تصمیمگیریهای مرتبط با سلامت فردی و اجتماعی تأثیرگذار باشد و باعث بهبود عملکرد افراد در این زمینه شود. هدف از این پژوهش تعیین رابطهی تیپهای شخصیتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با رفتار اطلاعیابی سلامت آنان بر اساس مدل میلر است.
روش بررسی: نوع مطالعه، کاربردی و روش آن پیمایشی است. جامعهی پژوهش کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هستند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان ۲۹۷ نفر تعیین شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامههای استاندارد پنج عاملی شخصیتی نئو و پرسشنامهی رفتار اطلاعاتی میلر است. دادهها توسط نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین تیپ شخصیتی«رواننژندی» و مؤلفهی«جستجوی فعالانه اطلاعات سلامت» رابطهی معکوسی وجود دارد. همچنین بین«اشتیاق به تجربیات جدید»، «وظیفهشناسی» و مولفهی«جستجوی فعالانه اطلاعات سلامت» رابطهی مستقیمی وجود دارد. این در حالی است که آمارههای بهدست آمده نشان دادند که بین تیپ شخصیتی«برونگرایی» و«توافقپذیری»، با مؤلفههای رفتار اطلاعیابی سلامت رابطهی معناداری وجود ندارد. دانشجویان مورد بررسی از نظر تیپ شخصیتی مسئولیتپذیر و وظیفهشناس نبوده، اغلب تنهایی را ترجیح داده و درونگرا و محافظهکار هستند. اما بیش از نیمی از آنان در بعد«توافقپذیری»، متعادل عمل میکنند.
نتیجهگیری: نتیجهی این پژوهش نشان داد که افراد مشتاق به تجربیات جدید و وظیفهشناس فعالانه به جستجوی اطلاعات سلامت میپردازند، اما افراد رواننژند تمایلی به جستجوی فعالانهی اطلاعات سلامت ندارند. این بدانمعنی است که هرچه افراد مسئولیتپذیرتر و وظیفهشناستر باشند یا اشتیاق بیشتری به تجربههای جدید داشته باشند، فعالانهتر به جستجوی اطلاعات سلامت میپردازند. بنابراین بهتر است سیاستگذاران سلامت به نحوی برنامهریزی کنند که اطلاعات سلامت موردنیاز بر اساس شخصیت افراد به صورت تعاملی در اختیار آنها قرار گیرد.
کیهان فاتحی، فریماه رحیمی، رضا رضایتمند،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان کولورکتال یکی از شایعترین انواع سرطان است که بروز و شیوع آن و همچنین مرگومیرهای ناشی از آن در سراسر جهان افزایش یافته است. این مطالعه با انجام یک مرور حیطهای بار اقتصادی سرطان کولورکتال را از جوانب مختلف بررسی نموده است.
روش بررسی: در این مطالعهی مروری حیطهای، مقالاتی که در ده سال منتهی به ۲۰۲۰ در پایگاههای اطلاعاتی Scopus، PubMed، Embase، Cochrane، Web of Science به محاسبهی هزینههای بیماری سرطان کولورکتال پرداخته بودند، جستجو گردید. در این مطالعه هزینههای ارایهشده در مطالعات بازیابی شده، دستهبندی شدند و همچنین بهمنظور ایجاد امکان مقایسه مطالعات، هزینهی سرانهی تعدیلشده با قدرت خرید آن کشور نیز محاسبه گردید.
یافتهها: از ۲۹ مطالعه بررسی شده، در دو مطالعه هزینههای غیرمستقیم سرطان کولورکتال و در ۴ مطالعه هم هزینههای مستقیم و هم هزینههای غیرمستقیم بررسی شده بودند. در سایر مطالعات، تنها هزینههای مستقیم این سرطان تجزیه و تحلیل شده بود. نزدیک به ۴۰ درصد از مطالعات از دیدگاه ارایهدهنده، هزینهها را محاسبه کرده بودند. بیشترین هزینهی گزارششده در مقالات ۱۷۵.۰۲۰ دلار(تعدیل شده با شاخص برابری قدرت خرید) از دیدگاه ارایه دهنده در آمریکا می باشد که مربوط به هزینهی سالانهی بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال متاستاتیک در فاز ۴ می باشد. کمترین هزینهی گزارششده در مقالات ۹۵۴ دلار(تعدیل شده با شاخص برابری قدرت خرید) از دیدگاه ارایه کننده در برزیل بود که در آن صرفاً هزینهی بستری بیماران در نظر گرفته شده است.
نتیجهگیری: اگر چه مقایسهی بار اقتصادی بیماریها بسته بهویژگیهای مطالعه(دیدگاه، نوع هزینههای وارد شده و جمعیت مورد بررسی) و نیز وضعیت سیستمهای مراقبت از سلامت در کشورها بسیار دشوار است، ولی اطلاع از گزارشهای مختلف بار اقتصادی سرطان کولورکتال در دنیا میتواند هم برای پژوهشگران و هم سیاستگذاران بهخصوص در طراحی برنامههای مداخلهای بسیار مفید باشد.
زهرا خواجه، کامران یزدانی، ابراهیم عبداللهپور، محسن محمدی، سحرناز نجات،
دوره 17، شماره 5 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: آلزایمر یک بیماری مزمن است که باعث ناتوانیهای شناختی، تفکر، تغییرات شخصیتی و اختلال در فعالیتهای روزمره میشود. به دلیل این اختلالات، بیماران نیاز به مراقبت طولانی مدت دارند. مراقبت از بیماران مبتلا به آلزایمر، بیشتر در منزل توسط اعضای خانواده انجام میشود و همین امر باعث میشود مراقبان خانگی از نظر روحی، جسمی، عاطفی، اجتماعی و مالی دچار مشکل شوند. پرسنل بهداشتی نقش کلیدی در زمینهی ارایه اطلاعات و راهنمایی و کمک به خانواده در کنترل این شرایط دارند. هدف از اجرای این مطالعه بررسی سطح آگاهی و نگرش در مورد بیماری آلزایمر در پرسنل سلامت(بهورزان) و تعیین عوامل مرتبط با آن است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعهی مقطعی جهت بررسی سطح آگاهی و نگرش بهورزان در مورد بیماری آلزایمر و عوامل مرتبط با آن است. تمام ۲۶۰ نفر از بهورزان دو شهرستان گرگان و کردکوی به روش سرشماری جهت بررسی سطح آگاهی و نگرش در مورد بیماری آلزایمر و عوامل مرتبط با آن وارد مطالعه شدند. برای تعیین ارتباط بین متغیرهای مستقل با متغیر وابسته (نمرهی کلی آگاهی و نگرش) از آزمونهای T- test و آنالیز واریانس ANOVA در آنالیز bivariate استفاده شد. متغیرهایی که سطح معناداری ارتباط آنها با متغیر پاسخ در آنالیز bivariate کمتر از۰/۲ بود وارد مدل خطی شدند و در نهایت از مدل خطی چندگانه (multivariable) برای تعیین عوامل مرتبط با سطح آگاهی و نگرش استفاده شد.
یافتهها: میانگین سطح آگاهی ۴۶/۷۳% (۴۸/۱۶–۴۶/۴۵ :CI ۹۵ درصد) و میانگین سطح نگرش ۵۵/۶۱% (۵۶/۷۴-۵۴/۶۳ :CI ۹۵ درصد) به دست آمد. نتایج نشان میدهد، که آنهایی که سابقهی آموزش قبلی، سابقهی مراقبت از بیماران مبتلا به آلزایمر، سابقهی کار طولانیتری در سیستم بهداشتی داشتند و دارای جنسیت مؤنث و متأهل بودند از سطح آگاهی بالاتر و افرادی که سابقهی آموزش قبلی داشتند و دارای قومیت سیستانی بودند از نگرش بالاتری برخوردار بودند.
نتیجهگیری: به طور کلی سطح آگاهی بهورزان ۴۶/۷۳ از ۱۰۰-۰ و سطح نگرش ۵۵/۶۱ از ۱۰۰-۰ است. عواملی از جمله جنسیت، سابقهی کار در سیستم بهداشتی، سابقهی شرکت در کارگاه آموزشی، سابقهی مراقبت از بیمار مبتلا و وضعیت تأهل با سطح آگاهی بهورزان و عواملی از جمله قومیت و سابقهی شرکت در کارگاه آموزشی با سطح نگرش بهورزان مرتبط بود.
عذرا دائی، محمدرضا سلیمانی، حسن اشرفی ریزی،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: نقش اطلاعات در ارتقای سلامت جامعه و کاهش هزینههای بهداشت و درمان انکارناپذیر است ولی در عمل اطلاعات کافی و کاملی در بین عاملان بهداشت و درمانی وجود ندارد. نبود اطلاعات کافی و کامل در بین بازیگران بازار، موجب ناکارایی و نارسایی در عملکرد بازار میشود. هدف اصلی پژوهش حاضر، پرداختن به عدم تقارن اطلاعات سلامت و نارسایی در بازار اطلاعات سلامت است.
روش بررسی: مقالهی حاضر از نوع مروری نقلی و غیرنظاممند است. محتوای لازم برای نگارش از طریق جستجو در پایگاههای اطلاعاتی Scopus، PubMed، Web of Knowledge، Sid، Magiran و Google Scholar و با استفاده از کلیدواژههای نارسایی اطلاعات سلامت، عدم تقارن اطلاعات سلامت در فیلدهای عنوان مقاله، چکیده و کلیدواژهها انجام پذیرفت. در نهایت، منابع مرتبط با توجه به هدف مطالعه، توسط محققان انتخاب و خلاصهای از نتایج آنها در این مطالعه ارایه شد.
یافتهها: 18 مقاله وارد این پژوهش گردید و به صورت اختصاصی به نارساییهای موجود در سه بخش بیماران، پزشکان و بیمهها پرداخته شد. در انتهای هر بخش به راههای برطرف نمودن این نارساییهایی اشاره شد. یافتهها نشان داد بیماران با پدیدهی بیعدالتی در دسترسی به اطلاعات سلامت مواجه بودند که تداوم این بیعدالتی منجر به فقر اطلاعات سلامت میشود و به دلیل عدمدسترسی مناسب به اطلاعات سلامت، عدم تقارن اطلاعات بین پزشک و بیمار به وجود میآید. پزشکان در دسترسی به اطلاعات روزآمد و مبتنی بر شواهد برای درمان بیماران با موانعی روبرو بودند که به دلیل اطلاعات نامتقارن، میتوانند از این حالت استفاده صحیح نکرده و از تقاضای القایی استفاده کنند. بیمهها با مشکلات انتخاب نامناسب، مخاطرات اخلاقی و القای تقاضا توسط عرضهکننده و یا مصرفکننده مواجه بودند.
نتیجهگیری: عدم تقارن اطلاعات در حوزهی سلامت به صورت جدی نفوذ کرده است و سطح بالایی از عدماطمینان و قطعیت در آن وجود دارد. یکی از راههای غلبه بر عدم تقارن اطلاعات سلامت و نارسایی بازار اطلاعات سلامت، دسترسی همهی ذینفعان به اطلاعات است.
مجید جنگی، آزاده شایانبابوکانی، نسیم قلیلی نجفآبادی، صدیقه ترکیهرچگانی،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش کارایی بیمارستانها با توجه به محدودیت منابع ضروری است. همهگیری کووید-۱۹، تأثیر بسیاری بر شاخصهای عملکردی بیمارستانها داشت. هدف از این مطالعه، ترسیم سیمایی از وضعیت عملکرد بیمارستانها و تغییرات شاخصهای بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در زمان قبل و بعد از کووید-۱۹ بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعهی توصیفی-مقطعی بود. جامعهی پژوهش، کلیه بیمارستانهای زیر پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(۳۸ بیمارستان) بودند. دادههای ورودی مربوط به سه سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰(سال ۱۳۹۸ به عنوان سال قبل از شیوع کووید-۱۹، سال ۱۳۹۹ بهعنوان سال اول شیوع و سال ۱۴۰۰ به عنوان سال دوم شیوع) بودند که با استفاده از کاربرگ محققساخته از گزارشهای استخراجی از سامانه آمار و اطلاعات بیمارستانی(آواب) موجود در مدیریت آمار و فناوری اطلاعات جمعآوری گردید و در نهایت دادهها با مدل پابن لاسو تحلیل شد.
یافتهها: روند شاخصها در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ نشان میدهد که میانگین شاخصهای درصد اشغال تخت و چرخش تخت در سال اول شیوع کووید-۱۹(۱۳۹۹) که اوج شیوع این بیماری بود، نسبت به سال ۱۳۹۸ کاهش و متوسط مدت اقامت بیمار افزایش یافته است. طی سالهای ۱۳۹۸، ۱۳۹۹ و۱۴۰۰ بهترتیب، ۲۴/۳۲ و ۲۳/۶۸ و ۲۴/۳۲ درصد از بیمارستانها در ناحیه سوم (ناحیه کارا) قرار داشتند، از سال ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹، در ۲۷ درصد بیمارستانها، تغییر کارایی دیده شد که ۶ بیمارستان روند مثبت و ۴ بیمارستان روند منفی داشتند. از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۰، در ۱۶ درصد بیمارستانها، تغییر کارایی دیده شد که ۲ بیمارستان روند مثبت و ۴ بیمارستان روند منفی داشت.
نتیجهگیری: با توجه به کارایی پایین بیمارستانها، پیشنهاد میشود تا ارزیابی مستمر و سالیانهی تغییرات کارایی بیمارستانها جهت شناسایی زودهنگام علل ناکارایی و جلوگیری از افت آن صورت پذیرد و تدابیر مطلوب مدیران و سیاستگذاران سلامت در شرایط شیوع بیماریهای پیشبینی نشده مانند شیوع کووید-۱۹ جهت استفادهی بهینهتر از منابع بیمارستانی ضروری است.