جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
5 نتیجه برای موضوع مقاله:

حمید آسایش، مصطفی قربانی، افسانه برقعی، عزیز رضا پور، یونس محمدی، مرتضی منصوریان، فریدون جهانگیر، مهدی نوروزی،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: در بسیاری از برنامه‌های ترجمه دانش اظهارات خود پژوهشگران مبنای سنجش فعالیت­شان می‌باشد. این مطالعه با هدف بررسی اعتبار خودارزیابی محققین دانشگاه علوم پزشکی گلستان از عملکردشان در زمینه ترجمه دانش و عوامل موثر بر "امتیاز خودارزیابی محققین" انجام شد.

روش بررسی: در این تحقیق پرسشنامه معتبر و پایا در زمینه ترجمان دانش توسط 40 محقق دانشگاه علوم پزشکی گلستان تکمیل گردید. در این پرسشنامه، از محققان خواسته می­شد تا به فعالیت ترجمه دانش خود در مورد یک طرح مشخص اتمام یافته امتیازی از صفر تا 10 بدهند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تی زوجی و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی صورت پذیرفت.

یافته‌ها: میانگین امتیاز فعالیت ترجمه محققین و میانگین امتیاز خودارزیابی آنان بترتیب 3/52 و 5/47 بود که این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار بود( 0/001>P). همبستگی پیرسون بین فعالیت ذکر شده و امتیاز خودارزیابی 0/73 بود. متغیرهای موثر و معنی دار بر امتیاز خودارزیابی در مدل رگرسیونی جنسیت مرد، داشتن مسئولیت اجرایی و درصد زمان اختصاص داده به پژوهش بود و متغیرهای موثر برامتیاز میزان فعالیت جنسیت مرد، نوع پژوهش(پژوهش‌های علوم بالینی در مقایسه با علوم پایه) و زمان اختصاص داده به پژوهش بود.

نتیجه‌گیری: مطالعه فعلی نشان داد، پژوهشگران میزان فعالیت‌های ترجمه دانش خود را بیشتر برآورد می‌نمایند، لذا به نظر می‌رسد در نظر گرفتن راهکارهایی نظیر آموزش در مورد مفاهیم و فعالیت‌های ترجمه دانش می‌تواند خلاء بین پژوهش و تولید دانش را پر نماید.


حسین درگاهی، شیوا طلوعی رخشان، جمیل صادقی فر،
دوره 10، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1395 )
چکیده

زمینه وهدف: نمودار پابن لاسو، شاخص‌های درصد اشغال تخت، میزان گردش تخت و متوسط مدت اقامت را به روشی با هم ترکیب می‌کند که اجازه می‌دهد تفسیر بهتری از مفهوم آنها ارائه  شود. هدف از این مطالعه، ارزیابی عملکرد کلیه بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 با استفاده از این مدل می باشد.

روش بررسی: مطالعه توصیفی تحلیلی حاضر به صورت مقطعی و گذشته نگر انجام گرفت. کلیه بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 نمونه آماری را تشکیل دادند و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری Excel تحلیل شد.

یافته ها: از مجموع 16 بیمارستان، 18/75% در ناحیه اول، 25% در ناحیه دوم، 25% در ناحیه سوم و نهایتاً 31/25% در ناحیه چهارم نمودار قرار داشتند. بر اساس نتایج، به طور کلی در بیمارستان های مورد مطالعه میانگین متوسط اقامت 6/55 روز، درصد اشغال تخت 74/151 % و میزان گردش تخت 70/24 بار در سال تعیین شد.

 نتیجه گیری:  با توجه به نتایج حاصل 75% بیمارستان ها غیر کارا شناخته شده و با به کار گیری مدل پابن لاسو می توان عملکرد مراکز درمانی را مقایسه نمود و به این ترتیب با استفاده از یکی از روشهای فعال شناسایی مسئله در بیمارستان ها و با درک ارتباط میان شاخصهای عملکردی، بستری برای سیاست گذاری ها و بازنگری در سیاست های جاری را جهت استفاده از حداکثر ظرفیت عملکردی فراهم آورد.


مصطفی شنبه زاده، هادی کاظمی آرپناهی، رئوف نوپور،
دوره 16، شماره 2 - ( خرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از رایج‌ترین و تهاجمی‌ترین بدخیمی‌ها در خانم‌ها می‌باشد. تشخیص به‌موقع سرطان پستان نقش مهمی در جلوگیری از پیشرفت این بیماری، اقدامات درمانی به‌موقع و در نتیجه کاهش میزان مرگ‌ومیر این بیماران دارد. یادگیری ماشین، قابلیت بالایی در تشخیص سریع و هزینه اثربخش بیماری‌ها دارد. هدف این مطالعه، طراحی سیستم تصمیم‌یار بالین (CDSS) Clinical Decision Support System بر اساس قوانین استخراج‌شده از الگوریتم منتخب درخت تصمیم با بهترین عملکرد به‌منظور تشخیص به‌موقع و مؤثر سرطان پستان است.
روش بررسی: داده‌های ۵۹۷ فرد مشکوک به سرطان پستان(۲۵۵ بیمار مبتلا و ۳۴۲ فرد سالم) به‌صورت گذشته‌نگر از پایگاه داده الکترونیکی بیمارستان آیت‌الله طالقانی شهر آبادان در قالب ۲۴ ویژگی عمدتاً سبک زندگی و سوابق پزشکی استخراج شد. پس از انتخاب مهم‌ترین متغیرها از طریق کای دو پیرسون و تحلیل واریانس یک‌طرفه(۰/۰۵>P)، عملکرد الگوریتم‌های منتخب داده‌کاوی شامل (Random Forest (RF)، J-۴۸، Decision Stump (DS)، Rep-Tree (RT و XG-Boost برای تشخیص سرطان پستان در بستر نرم‌افزار ۳.۴ Weka تحلیل شد. در نهایت سیستم تشخیصی سرطان پستان بر اساس بهترین مدل و از طریق زبان برنامه‌نویسی سی شارپ و چارچوب ۳.۵.۴ Dot Net Framework طراحی گردید.
یافته‌ها: ۱۴ متغیر شامل سابقه‌ی فردی سرطان پستان، سابقه‌ی نمونه‌برداری از سینه، سابقه‌ی رادیوگرافی از قفسه‌ی سینه، سابقه‌ی فشارخون، افزایش کلسترول خون LDL (low-density lipoprotein)، وجود توده در ربع فوقانی داخلی سینه، هورمون‌درمانی با استروژن، هورمون‌درمانی با استروژن-پروژسترون، سابقه‌ی خانوادگی سرطان پستان، سن، سابقه‌ی سرطان‌های دیگر، نسبت اندازه‌ی دور کمر به دور باسن و مصرف میوه و سبزی ارتباط معناداری را باکلاس خروجی در سطح ۰۵/۰>P نشان دادند. بر اساس نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد الگوریتم‌های منتخب، مدل RF با میزان حساسیت، ویژگی، صحت و اندازه F به‌ترتیب برابر با ۰/۹۷، ۰/۹۹، ۰/۹۸ و ۰/۹۷۴ و ۰/۹۳۶ =(Area Under the Receiver Operator Characteristics (ROC) Curve (AUC عملکرد بالاتری نسبت به سایر الگوریتم‌های منتخب داشته است و به‌عنوان مدل برتر برای تشخیص سرطان پستان پیشنهاد شد.
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که استفاده از متغیرهای تعدیل‌پذیر مانند سبک زندگی و ویژگی‌های هورمونی-تولیدمثلی به‌عنوان ورودی الگوریتم RF برای طراحی CDSS بتواند با صحت بهینه موارد سرطان پستان را تشخیص دهد. به‌علاوه سیستم پیشنهادی به‌طور مؤثر در محیط‌های واقعی بالینی برای تشخیص سریع و مؤثر بیماری قابل اقتباس باشد.

امید علی غلامی، جمیل صادقی فر، بهاره کبیری، شبنم قاسمیانی، صادق سرحدی، رضا جوروند،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سواد سلامت به عنوان یک تعیین‌کننده‌ی سلامت یکی از راهبردهای کلیدی سیاست سلامت همگانی به شمار می‌رود. پژوهش حاضر به منظور بررسی تعیین سطح سواد سلامت و عوامل موثر بر آن در بین مراجعان به مراکز خدمات جامع سلامت شهرستان ایلام انجام شده است.
روش بررسی: در سال ۱۴۰۱ و در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، تعداد ۴۲۹ نفر از مراجعان ۱۸ تا ۶۵ ساله به مراکز خدمات جامع سلامت منتخب سطح شهرستان ایلام بررسی گردیدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامه‌ی سواد سلامت بزرگسالان با نام هلیا بود؛ نمونه‌گیری به صورت خوشه‌ای و در قالب نه خوشه انجام شد؛ که هر خوشه شامل ۵۰ نمونه بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های آماری توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون وآنالیز واریانس یک‌طرفه با سطح معناداری ۰۵/۰ تجزیه و تحلیل گردید.
یافته‌ها: بر اساس نتایج میانگین نمره کلی سواد سلامت۱۶/۵۰±۸۰/۱۶ بود. در سطح بندی سواد سلامت۱۸/۹۷ درصد افراد، سواد سلامت ناکافی ونه چندان کافی و ۴۴/۳۹ درصد شرکت‌کنندگان، سواد سلامت عالی داشتند. میانگین نمره‌ی سوادسلامت به تفکیک ابعاد سلامت شامل دسترسی به اطلاعات سلامت۷۴/۶۵، فهم و درک اطلاعات ۸۱/۸۱، مهارت خواندن اطلاعات ۷۴/۱۲، ارزیابی اطلاعات ۷۵/۰۵ و تصمیم‌گیری و رفتار اطلاعات ۹۲/۶۱ می‌باشد. بین متغیرهای شغل، تحصیلات و درآمد با سواد سلامت کلی ارتباط معنی‌داری مشاهده شد(۰۰۱/۰≥P)؛ در حالی‌که بین سواد سلامت کلی با سن، جنسیت و محل سکونت ارتباط معناداری مشاهده نشد(۰/۰۵≤P).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه‌ی حاضر نشان داد که اقشار آسیب‌پذیر به مراتب از سطح سواد پایین‌تری برخوردار هستند؛ همچنین با‌توجه به تأثیر تحصیلات در بالارفتن سطح سواد سلامت افراد، بهتر است با استفاده از ظرفیت رسانه‌های جمعی، شبکه‌های اجتماعی، آموزش از طریق مراکز به گیرندگان خدمت در بهبود سطح سواد به عنوان یک تعیین‌کننده‌ی بالقوه‌ی سلامت جامعه گام برداشت.

مهدی رعدآبادی، زهرا تولیده، زهرا شعرا، زهرا یگانه، جمیل صادقی فر، خلیل مومنی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: شواهد محدودی در مورد تأثیر همه‌گیری بیماری کرونا بر کارایی بیمارستان‌ها در ایران وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر همه‌گیری کووید-۱۹ بر بهره‌وری بیمارستان‌های دولتی استان ایلام انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی گذشته‌نگر به بررسی عملکرد ۹ بیمارستان استان ایلام طی یک دوره‌ی چهار ساله(۱۴۰۰-۱۳۹۷) بر اساس مدل گرافیکی پابن لاسو پرداخته است. داده‌های مورد‌نظر از سیستم اطلاعات سلامت بیمارستان‌ها استخراج و شاخص‌های کلیدی عملکردی درصد اشغال تخت، نرخ چرخش تخت و میانگین طول مدت اقامت محاسبه گردید. نمودار پابن لاسو با نرم افزار اکسل ترسیم شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که درصد اشغال تخت در بیمارستان‌های آموزشی به صورت معناداری بالاتر از بیمارستان‌های غیرآموزشی می‌باشد(۰/۰۵>P). بر اساس نتایج، درصد اشغال تخت و نرخ چرخش تخت بعد از پاندمی کووید-۱۹ به صورت معناداری کاهش یافته است(۰/۰۵>P). میانگین طول اقامت بیماران نیز بعد از پاندمی افزایش یافته است(۰/۰۵
<P). ارزیابی کلی کارایی بیمارستان‌ها بر اساس مدل پابن لاسو نشان می‌دهد که فراوانی بیمارستان‌های قرار گرفته در ناحیه ناکارا از ۴ بیمارستان قبل از پاندمی به ۳ بیمارستان تقلیل یافته است؛ اگرچه بیمارستان‌های ناحیه کارا در طول این دوره تغییری نکرده است.
نتیجه‌گیری: عمده بیمارستان‌های مورد پژوهش به خصوص بیمارستان‌های غیرآموزشی، دارای اشغال تخت پایینی می‌باشند. ضعف در زنجیره‌ی ارایه خدمات به خصوص خدمات تشخیصی و خدمات تخصصی و فوق‌تخصصی یکی از اصلی‌ترین دلایل این وضعیت است. حرکت به سمت تغییر در شیوه‌ی اداره کردن بیمارستان‌ها و داشتن انعطاف بیش‌تر در ساختار و اجرا در کوتاه مدت و اولویت‌گذاری به سمت بیمارستان‌های بزرگ با زنجیره‌ی کامل خدمات می‌تواند موجب برون‌رفت از وضعیت ناکارای فعلی شود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb