جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
7 نتیجه برای موضوع مقاله:

محمد حسن نمایی، سیما سورگی، هدی خوشبخت، ناهید عسگری، سید علیرضا جوادی نیا،
دوره 5، شماره 5 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف کلی این تحقیق بررسی آلودگی باکتریایی و کاندیدیایی صفحه کلید کامپیوترهای مستقر در بخش‌های مختلف بیمارستان آموزشی ولی عصر(عج) بیرجند می‌باشد.

روش بررسی: در این مطالعه از صفحه کلید تمامی کامپیوترهای بخش‌های مختلف بیمارستان ولی عصر(عج) به تعداد 24 عدد نمونه‌گیری شده و به آزمایشگاه تحقیقات میکروبشناسی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند منتقل گردید. در آزمایشگاه نمونه‌ها برروی محیط کشت بلادآگار، مانیتول سالت آگار وEMB کشت داده شدند. سپس بر اساس خصوصیات ظاهری کلونی و ویژگیهای بیوشیمیایی باکتریها تشخیص صورت گرفت.

یافته‌ها: در مجموع 26 نمونه از 24 صفحه کلید کامپیوترهای مختلف موجود در 16 بخش بستری مختلف بیمارستان تهیه گردید. تنها صفحه کلیدهای دو بخش عفونی و اعصاب به صورت روتین گندزدایی شدند. در تمامی نمونه‌های تهیه شده(100%) آلودگی میکروبی وجود داشت. از مجموع نمونه‌های اخذ شده بیشترین آلودگی در صفحه کلید کامپیوتر بخش داخلی زنان مشاهده گردید. در مجموع 13 گونه باکتری مختلف از نمونه‌های مورد آزمایش جدا سازی گردید که در بین باکتری‌های مختلف انترو باکتریاسه با شیوع 5/61% و در درجه بعد باسیل گرم مثبت اسپوردار با شیوع 7/30% بیشترین فراوانی را داشته‌اند.

نتیجهگیری: براساس یافته‌های این پژوهش تمامی صفحه کلیدهای مورد آزمایش حداقل به یک گونه باکتری آلودگی داشته‌اند. با توجه به این یافته به نظر می‌رسد لازم است توجه بیشتری به گندزدایی صفحه کلیدهای کامپیوترها در بیمارستان صورت پذیرد.


رضا صفدری، مجید علیخانی، فوزیه طهماسبی، زهره جوانمرد،
دوره 14، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع شکستگی‌­های استئوپروتیک که به ناخوشی و مرگ­ومیر در سالمندان می­‌انجامد، در جهان رو­به افزایش است. برنامه­‌های کاربردی در سلامت همراه، با توان‌مندسازی بیماران باعث افزایش مشارکت آنان در مدیریت سلامت خودشان می­‌گردد. این موضوع در بهبود نتایج بهداشتی در بیماری‌­های مزمن اهمیت بسیاری دارد. به همین جهت این مطالعه، با هدف ایجاد برنامه­ کاربردی خودمدیریتی موبایل برای بیمارانی با شکستگی­‌های استئوپروتیک انجام گرفت.
روش بررسی: در مطالعه­‌ی توصیفی-توسعه‌­ای حاضر، ابتدا داده­‌های لازم برای پژوهش از طریق جستجو در منابع کتابخانه­‌ای، گایدلاین­‌ها و مرور برنامه­‌های کاربردی جمع‌­آوری گردید. سپس از پرسش‌نامه‌­ای جهت اعتبارسنجی و تعیین اهمیت این عناصر از دیدگاه پزشکان استفاده شده و طراحی منطقی برنامه­‌کاربردی با استفاده از داده­‌های به دست آمده صورت گرفت. در نهایت، برنامه­ کاربردی در محیط Android studio ایجاد و سپس ارزیابی شد.
یافته ها: بخش­های اصلی برنامه شامل اطلاعات پیشگیری از بیماری، ابزار ارزیابی خطر شکستگی و اطلاعات مربوط به خودمدیریتی در مراقبت شکستگی­های استئوپروتیک می­باشد که خود دارای دو بخش شکستگی لگنی و سایر شکستگی­ها می­باشد. هم چنین، امکاناتی مانند امکان تنظیم برنامه­ی ورزشی، یادآورها و پرونده­پزشکی را فراهم می­آورد. درنهایت عملکرد برنامه کاربردی ارزیابی شده و مطابق انتظارات بود.
نتیجه گیری: این برنامه­ی کاربردی دارای محتوای معتبر است و می­تواند برای کمک به بیماران با شکستگی­های استئوپروتیک به منظور مدیریت بیماری و یادگیری مهارت­های خودمدیریتی استفاده گردد.

سید مرتضی مجتبائیان، فاطمه منفرد،
دوره 16، شماره 5 - ( آذر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مشارکت پزشکان و رهبری بالینی در استراتژی­های سازمانی برای بهبود عملکرد کیفی، یک پیش­ شرط ضروری برای ارایه مراقبت ­های ایمن و باکیفیت بالاست و ازآنجاکه بهبود کیفیت خدمات بهداشتی درمانی و افزایش مشارکت پزشکان در اعتباربخشی بسیار ضروری می­ باشد، مطالعه‌­ی حاضر باهدف تبیین موانع مشارکت پزشکان در برنامه‌های اعتباربخشی بیمارستان‌های ایران با رویکرد کیفی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه با استفاده از روش نمونه ­گیری گلوله برفی با ۱۱ مدیر و ۹ پزشک و ۸ نفر از مسئولان و کارشناسان حوزه­ی مدیریت کیفیت(در کل با ۲۸ نفر) در زمینه­ ی اعتباربخشی بیمارستان مصاحبه انجام شد. مصاحبه ­شوندگان از طریق نمونه­ گیری هدفمند گلوله ­برفی انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها، مصاحبه‌های عمیق بدون ساختار و نیمه ­ساختاریافته انجام شد. داده­ های به ­دست آمده با استفاده از روش چارچوب مفهومی در ATLAS.ti تجزیه و تحلیل شد.
یافته­ ها: نتایج این پژوهش سه موضوع اصلی شامل عوامل فرهنگی، سازمانی و رفتاری را استخراج کرد. همچنین، این پژوهش ۱۲ موضوع فرعی و ۵۷ گویه را شناسایی کرد. موضوعات فرعی در حوزه­ ی فرهنگی انگیزه، تقاضای بیمار، اعتماد متقابل و سیستم ارزیابی بود. حوزه­ ی سازمانی با هفت موضوع فرعی شامل حجم کار بالا، درک نقش واحد مدیریت کیفیت، اعتباربخشی غیرواقعی، ماهیت اعتباربخشی، توانمندسازی پزشکان در زمینه کیفیت، ارتباط اثربخش، محدودیت منابع بود. موضوعات فرعی در بُعد رفتاری ابهام در نقش و عدم اطمینان در مورد نحوه مشارکت در برنامه اعتباربخشی بود. پرتکرارترین چالش در مصاحبه­ ها، در حوزه ­ی ارتباط اثربخش و کمترین آن در حوزه ­ی ابهام در نقش، بودند.
نتیجه‌گیری: مشارکت پزشکان در برنامه‌های اعتباربخشی را می‌توان از طریق فرهنگ‌سازی و آموزش صحیح فعالیت‌های اعتباربخشی در جامعه پزشکی افزایش داد. با بازنگری در دسته­ بندی فعالیت­های انجام شده در بیمارستان از سوی پزشکان و گنجاندن زمانی مشخص برای انجام فعالیت­های مرتبط با بهبود کیفیت و اعتباربخشی و ایجاد تعادل بین کمیت و کیفیت خدمات ارایه شده در بیمارستان، می­ توان مشارکت پزشکان در برنامه اعتباربخشی را افزایش داد.

فاطمه بهادر، اعظم صباحی، سمیه پایدار، فاطمه زنگوئی سنو،
دوره 16، شماره 6 - ( بهمن 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه با پیشرفت تکنولوژی اطلاعات، استفاده از فناوری پزشکی از راه دور گسترش زیادی پیدا کرده است. اما از آن‌جاکه فناوری پزشکی از راه دور متکی بر انتقال داده‌هاست، توجه به مسایلی از جمله امنیت شبکه، محرمانگی و حفظ حریم خصوصی بیماران امری ضروری است. از‌این‌رو این مطالعه با هدف تعیین اهمیت الزامات امنیت اطلاعات در شبکه پزشکی از راه دور از دیدگاه مدیران و کارکنان واحد فناوری اطلاعات دانشگاه علوم پزشکی و بیمارستان‌های آموزشی شهر بیرجند انجام پذیرفت.
روش بررسی: این مطالعه به شیوه توصیفی مقطعی در سال 1400 انجام شد. جامعه‌ی پژوهش را مدیران و کارکنان واحد فناوری اطلاعات دانشگاه علوم پزشکی و بیمارستان‌های آموزشی شهر بیرجند(40 نفر) تشکیل دادند که به‌صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده، پرسش‌نامه‌ی محقق‌ساخته بود که روایی توسط استادان و صاحب‌نظران تایید و پایایی آن با آلفای کرونباخ(0/83) محاسبه شد. داده‌ها پس از جمع آوری، در نرم‌افزار SPSS وارد و با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که الزام امنیتی مربوط به انتقال اطلاعات از درجه اهمیت بالاتری نسبت به سایر الزامات برخوردار است. همچنین در زمینه‌ی منابع انسانی، ارایه مستندات دقیق و راهنمای آموزشی برای کاربران سیستم‌ها با میانگین(4/47)، در زمینه‌ی تجهیزات تشخیص پزشکی، مجهز بودن سیستم‌های شبکه پزشکی از راه دور به برق اضطراری با میانگین(4/72)، در زمینه‌ی ذخیره و دسترسی به اطلاعات مربوط، نصب آنتی‌ویروس‌ها و ضد بدافزارها بر روی تمامی سیستم‌ها با میانگین(4/75) و نیز در زمینه انتقال اطلاعات، رمزگذاری فایل‌ها و اطلاعات مهم و حساس با میانگین(4/69) مهم‌ترین نیاز امنیتی بودند.
نتیجه‌گیری: همان‌طورکه نتایج پژوهش نشان داد، الزامات امنیتی مربوط به انتقال اطلاعات از درجه‌ی اهمیت بالاتری نسبت به سایر الزامات برخوردار است؛ در ابتدا می‌توان با ایجاد سیاست‌های امنیتی، به‌روز رسانی و نظارت بر اجرای آن‌ها و همچنین آموزش به کارکنان تاحدود زیادی امنیت اطلاعات را تضمین کرد. اما جهت انتقال اطلاعات حساس پزشکی می‌توان از روش‌های رمزگذاری و تایید صلاحیت، پروتکل امن انتقال اطلاعات، شبکه‌های خصوصی و مجازی و سایر تکنولوژی‌های جدید در این زمینه استفاده کرد؛ البته در خصوص ایجاد زیرساخت‌های فنی مناسب جهت پیاده‌سازی سیاست‌های امنیتی در انتقال اطلاعات بایستی تمیهدات لازم صورت پذیرد.

فاطمه بهادر، اعظم صباحی، سمانه جلالی، فاطمه عامری،
دوره 16، شماره 6 - ( بهمن 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیک در ایران و پنجمین علت اصلی مرگ در سراسر جهان محسوب می‌شود. شیوع دیابت در سراسر جهان، باعث ایجاد روش‌های جدید در تحقیقات زیست پزشکی شده‌است. از آن جمله می‌توان به هوش‌مصنوعی اشاره نمود. این مطالعه با هدف بررسی انواع مطالعات انجام شده در زمینه‌ی هوش‌مصنوعی و دیابت در ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به روش مرور نظام‌مند انجام شد. پایگاه‌های اطلاعاتی معتبر داخلی شامل Irandoc، Magiran، SID و موتور جستجوگر Google Scholar با استفاده از کلیدواژه‌های هوش‌مصنوعی و دیابت به‌صورت فارسی، جداگانه و ترکیبی بدون محدودیت زمانی تا ۲۰ ژوئن ۲۰۲۱ بررسی گردیدند. تعداد ۷۴۹۵ مقاله بازیابی شد که در مراحل مختلف(حذف مقالات تکراری(۱۸۲۴)، عنوان و خلاصه مقاله(۵۸۸۴) و متن کامل(۳۰)) غربالگری شد و در نهایت ۲۰ مقاله که معیارهای موردنظر پژوهشگران را داشت مورد بررسی دقیق قرارگرفت.
یافته‌ها: از میان مقالات بازیابی‌شده، ۲۰ مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند که از این تعداد ۱۶ مقاله به روش‌های مبتنی بر هوش‌مصنوعی و ۴ مقاله به طراحی سیستم‌های جدید مبتنی بر هوش‌مصنوعی پرداخته‌بودند. ۱۰ مقاله به بررسی نقش هوش‌مصنوعی در پیش‌بینی، ۸ مقاله در تشخیص و ۲ مقاله به کنترل و مدیریت بیماری دیابت پرداخته‌بودند. بیشترین حجم مقالات به استفاده از روش‌های داده‌کاوی مانند شبکه‌عصبی‌مصنوعی، درخت تصمیم و غیره(۱۶ مقاله) اختصاص داشتند و برخی از مطالعات به ارزیابی و مقایسه‌ی روش‌های هوش‌مصنوعی بر روی کاربرد، صحت و حساسیت هوش‌مصنوعی در تشخیص و پیش‌بینی دیابت پرداخته بودند(۱۰ مطالعه). 
نتیجه‌گیری: بررسی نظام‌مند مقالات نشان داد که استفاده از روش‌های داده‌کاوی جهت مدیریت دیابت در ایران با پیشرفت خوبی همراه بوده اما نیاز است تا در زمینه طراحی سیستم‌ها و الگوریتم‌های هوش‌مصنوعی و در زمینه کنترل و مدیریت دیابت اقدامات بیشتری انجام پذیرد.

 

زهره جوانمرد، مرضیه معراجی، مهسا قلی زاد، فاطمه عامری،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با افزایش همه‌‏گیری کووید-۱۹، ابزارهای پوشیدنی در زمینه مدیریت این بیماری بسیار مورد توجه قرار گرفتند. مطالعه‌ی مروری سیستماتیک حاضر با هدف بررسی نقش ابزارهای پوشیدنی در مدیریت بیماری کووید-۱۹ انجام گردید.
روش‌بررسی: مطالعه‌ی حاضر، طبق دستورالعمل PRISMA انجام گردید. برای این منظور پایگاه‌های اطلاعاتی Web of Science، PubMed و Scopus جهت بازیابی مقالات انگلیسی بدون محدودیت زمانی، تا ۱۶ اوت ۲۰۲۲، جستجو گردید. استراتژی جستجو شامل مفاهیم "Wearable Device" و "۱۹-COVID" بود. معیار ورود به مطالعه، مقالات اصیل و انگلیسی زبانی بودند که به منظور طراحی و پیاده‌‏سازی ابزارهای پوشیدنی در مدیریت کووید-۱۹ انجام گردیده‌اند. کلیه مقالات کوتاه، نامه به سردبیر، چکیده همایش‌ها، مطالعات مشاهده‌ای، مقالات مروری و همچنین مقالاتی که نسخه کامل آن‌ها در دسترس نبود و زبانی غیر از زبان انگلیسی داشتند، و همچنین موارد پیاده‌سازی نشده، از روند مطالعه کنار گذاشته شدند. جهت ارزیابی کیفیت مقالات ، ابزار ارزیابی AXIS برای ارزیابی کیفیت مطالعات مقطعی استفاده گردید. پس از انتخاب مطالعات، گردآوری داده‌‏ها بر اساس فرم استخراج داده‌‏ها انجام گردید. سپس تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق روش تحلیل محتوا صورت گرفت.
یافته‌ها: در نهایت، ۱۰ مقاله به مرور حاضر وارد شدند و ابزارهای پوشیدنی‎ معرفی‌شده در آن‏‌ها بررسی گردید. ۷۰% ابزارهای پوشیدنی به منظور نظارت بر علایم، وضعیت سلامتی و قرنطینه و ۳۰% جهت تشخیص استفاده می‏‌شوند. کاربران اصلی این ابزار‌ها بیماران، عموم مردم، پزشکان و مسئولان آمار و اطلاعات بودند. نوع ابزارهای پوشیدنی مورد استفاده، دستبند و ساعت هوشمند(۶۰%)، حسگر(۳۰%) و پالس اکسی‌متر و پچ سینه(۱۰%) بودند.مهم‌ترین قابلیت‌ و ویژگی‏ ابزار‌های پوشیدنی شامل انتقال داده‌ها و فعالیت‌ها به تلفن همراه و مصرف کم انرژی‌ می‌باشد. با استفاده از ابزار ارزیابی کیفیت AXIS، چهار مطالعه با کیفیت خیلی‌خوب، پنج مطالعه خوب و یک مطالعه ضعیف رتبه‌بندی شدند.
نتیجه‏‌گیری: مرور مطالعات نشان داد که ابزارهای پوشیدنی، قابلیت‌هایی زیادی را جهت نظارت بر بیماری و توانمندسازی بیماران، تشخیص بیماری و پایش از راه دور علایم حیاتی بیماران کووید-۱۹برای بیماران فراهم می‌کنند. این ابزارها در شکل‏‌های متفاوتی ارایه می‏‌شوند. پیشنهاد می‏‌شود توسعه ابزارهای جدید با هدف نظارت بر بیماری کووید-۱۹ با تاکید بر کاربری بیماران و به شکل دستبند و ساعت هوشمند فراهم گردد و در عین حال توجه لازم به مسایل حفظ حریم شخصی و محرمانگی صورت گیرد.

حسن زرقانی، مسعود جباری، سجاد پندش،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: پرتو ایکس علاوه برکاربردهای مفیدی که در تشخیص و درمان بیماری‌ها دارد، دارای آثار زیان‌بار نیز هست. با توجه به رشد فزاینده‌ی تقاضا برای رادیوگرافی‌های مختلف و تصویر‌برداری‌های با اشعه ایکس، حفاظت در برابر اشعه ایکس برای پرتوکاران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در همین راستا مطالعه‌ای با هدف بررسی میزان آگاهی، نگرش و عملکرد پرتو کاران در ایران در مورد اثرات پرتوهای یونیزان و روش‌های حفاظت در برابر آن‌ها انجام گردید.
روش‌بررسی: در این مطالعه‌ی توصیفی-تحلیلی، بر اساس سرشماری، با استفاده از توزیع پرسش‌نامه‌ای سطح آگاهی، نگرش و عملکرد پرتوکاران در ۵۲ شهر ایران بررسی گردید. داده‌ها از ۸۴۷ پرتوکار جمع‌آوری شد. در پایان، داده‌ها از طریق آزمون t و تحلیل واریانس با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته‌ها: از کل پرسش‌نامه‌های توزیع شده(۷۴۸ مورد) تعداد ۵۳۱ پرسش‌نامه به طور کامل توسط پرتوکاران پر شد. از پرتوکاران درمطالعه‌ی حاضر  ۴۶/۹% مرد و ۵۳/۱% زن حضور داشتند که میانگین امتیاز مربوط به آگاهی، نگرش و عملکرد پرتوکاران از ۱۰۰ نمره در زمینه‌ی حفاظت پرتویی به ترتیب ۵۹/۹، ۴/۶۹،  ۴۳/۵۴ به دست آمد. بین میزان آگاهی افرادی که دوره بازآموزی را گذرانده بودند ۲۴/۳% و افرادی که این دوره را نگذرانده بودند، تفاوت معنی‌داری از لحاظ آماری وجود نداشت(۰/۰۵< P). دانش پرتوکاران در خصوص اطلاعات تخصصی، همچون اصل (As Low As Reasonably Available (ALARA (۶۸/۵%)، فیلم بج (۶۵/۵%)و اثر پاشنه آند(۶۱%)، در کنار رابطه فاصله منبع و شدت تابش (۷۱%) از میزان متوسطی برخوردار بود.
نتیجه‌گیری: عملکرد ضعیف پرتوکاران در این مطالعه تنها به ضعف عملکردی منتهی نشده و گاه با نهادینه شدن اصول اشتباه نیز همراه است. این ضعف‌ها و نقص‌ها بی‌تردید نتیجه‌ی نقص نظارتی و الگوبرداری‌های اشتباه در دوره زمانی طولانی می‌باشد که اگر به آن توجه نشود، بی‌شک در آینده و با افزایش روز‌افزون روش‌های رادیولوژی تشخیصی، آثار مخرب جبران‌ناپذیری را به همراه خواهد داشت.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb