کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
18 نتیجه برای موضوع مقاله:
فرحناز صدوقی، مریم احمدی، محمود رضا گوهری، فاطمه رنگرز جدی،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه وهدف: فناور یهای اطلاعاتی منبع مهمی برای انتشار اطلاعات بوده و استفاده از آنها منجر به افزایش دانش سلامت مردم میگردد. باتوجه به رویکرد سلامت متمرکز بر بیمار، این تحقیق به منظور بررسی نگرش بیماران بستری نسبت به فناور یهای اطلاعاتی صورت پذیرفت.
روش بررسی: مطالعه ای توصیفی - مقطعی در بیمارستا نهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی کاشان بر روی 461 بیمار بستری در سال 78 که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده بودند، صورت پذیرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه حاوی دو قسمت اطلاعات زمین های و ،( r=0/ محقق ساخته، روا(صوری و محتوائی) و پایا ( روش اسپیرمن - براون با 83 و آمار توصیفی تجزیه و SPSS اطلاعات مرتبط با اهداف مطالعه بود. داد هها توسط مصاحبه جمع آوری و با نرم افزار تحلیل گردید.
41 درصد به اینترنت دسترسی / 26 درصد با اینترنت آشنائی داشته و 9 / 42 درصد بیماران با کامپیوتر، 7 / یافت هها: 1
85 درصد / 88 درصد دریافت و ارسال سوابق، 7 / 86 درصد تمایل به دسترسی به اطلاعات پرونده پزشکی، 3 / داشتند. 3
76 درصد اخذ نوبت، 80 درصد مشاوره با پزشک معالج و 80 / دریافت جواب آزمایشات، 79 درصد تجدید نسخه داروئی، 4
درصد تمایل به دریافت اطلاعات مرتبط با رژیم غذائی را با استفاده از فناوری های اطلاعاتی داشتند.
بحث و نتیجه گیری: نگرش بیماران بستری نسبت به فناوری های اطلاعاتی نسبتاً خوب م یباشد. پیشنهاد میشود اطلاعات مورد نیاز بیماران بخصوص اطلاعات مربوط به نحوه صحیح مصرف داروها و رژیم غذائی از طریق دیسکهای فشرده و یا سایت بیمارستان در اختیار بیماران قرار گیرد و یا سای تهای مناسب به آنها معرفی گردد.
محمد مهدی امیری، زهره جدلی، سید عباس میرشفیعی، عبدالفتاح صراف نژاد، مهرناز رسولی نژاد، مسعود روانبخش، مهدی روحانی، محمد علی بویر، علیرضا صالحی نوده،
دوره 3، شماره 3 - ( 12-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: گزارشات متعددی مبنی بر اهمیت نقش آپوپتوز در سندروم سپتی سمی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر و پذیرنده نوع یک آن در افراد مبتلا به سپتی سمی و مقایسه آن با افراد سالم TNF سطح ، PBMC بررسی میزان آپوپتوز در میباشد.
روش بررسی: این تحقیق بر روی 22 فرد بیمار مبتلا به سپتی سمی انجام گرفت. پس از اخذ 6 سیسی خون در شرایط میزان ، PBMC سرم بیماران بررسی گردید. بلافاصله پس از جداسازی TNFRI و TNF استریل، با استفاده از کیت الیزا میزان آپوپتوز این سلولها بررسی گردید( آپوپتوز در زمان صفر) ؛ در ادامه با کشت این سلولها میزان آپوپتوز خود به خودی و نوترکیب بر میزان آپوپتوز نیز بررسی گردید. TNF تاثیر بیماران در مقایسه با افراد نرمال افزایش PBMC یافت هها: میزان آپوپتوز در زمان صفر و میزان آپوپتوز خود به خودی
برای مرگ سلولی برنامهریزی شدهاند. in vivo معنیداری داشته و نشان دهنده این است که سلولهای ایمنی در شرایط نسبت به آپوپتوز خود به خودی آنها افزایش معنیداری نداشت. TNF بیماران، تحت تاثیر PBMC میزان آپوپتوز بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده این است که مسیرهای مرگ دیگری غیر از پذیرندههای مرگ، در امر آپوپتوز در این بیماران بطور معنیداری در مقایسه با افراد نرمال TNFRI و TNF دخیلند. همچنین میزان سرمی هر دو پروتئین در مراحل ابتدایی TNFRI با یکدیگر است و نشان دهنده نقش پروتکتیو r= افزایش یافته و این افزایش متناسب 0.908 بیماری است
محمد رضا رضایی مفرد، فاطمه رنگرز جدی، مریم رنگرز جدی،
دوره 5، شماره 3 - ( 8-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: آگاهی از علل رخداد سوانح برای پیشگیری از آنها حیاتی بوده و دادههای ضعیف، سودمندی آنها را کاهش میدهد. در این رابطه کفایت منبع دادهها اهمیت بسیار دارد. هدف این پژوهش بررسی میزان کفایت دادههای علل خارجی صدمات برای کدگذاری بر اساس کتاب ICD-10
بود.
روش بررسی: پژوهش توصیفی- مقطعی بر روی 1000 پرونده بیماران بستری و اورژانس سال 1386 بیمارستان شهید بهشتی کاشان صورت پذیرفت. دادههای مورد نیاز کدگذاری، بر اساس دستورالعملهای کتاب ICD-10 و به تفکیک گروههای؛ تصادف حمل و نقل، مسمومیت، سوختگی، برق گرفتگی، نزاع، تهدیدات تنفسی، خودکشی، گزیدگی، جراحات ناشی از اجسام جاندار و بی جان از پروندههایی که تصادفی سیستماتیک برحسب ماههای سال انتخاب شدند، استخراج و در چک لیست وارد شدند. دادهها با نرم افزار SPSS و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: دادههای مورد نیاز برای اختصاص سه کاراکتر اول علل خارجی صدمات در740 پرونده(74 درصد) وجود داشت. دادههای کاراکتر چهارم علل خارجی تصادفات حمل و نقل در430 پرونده(7/88 درصد) مربوطه کافی بود. دادههای مربوط به محل رخداد حادثه، در 109پرونده(16/21 درصد) و دادههای نوع فعالیت فرد در زمان وقوع حادثه، در 50 پرونده(5 درصد) کفایت لازم را داشت.
نتیجهگیری: دادههای علل خارجی صدمات به خصوص کاراکتر پنجم، کفایت لازم را ندارند. ارزیابیهای بیشتر و هدفمندتر برای افزایش کفایت این دادهها ضروری است.
سید جمال الدین طبیبی، محمود رضا گوهری، محمد صباحی بیدگلی، سمیه شهری،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه اولویت اصلی بیمارستان جلب و حفظ مشتری میباشد. برآوردن این رسالت مهم مستلزم نهادینه شدن کیفیت در بیمارستانها است. کیفیت خدمات ارائه شده بر استفاده مجدد مشتریان موجود و بالقوه اثر میگذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه کیفیت خدمات با وفاداری خدمات ارائه شده به بیماران سرپایی کلینیکهای بیمارستانهای منتخب شهر تهران بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. دیدگاه 242 نفر از بیماران سرپایی مراجعه کننده به کلینیکهای، بیمارستانهای منتخب شهر تهران، با استفاده از پرسشنامه استاندارد سروکوال و نیز پرسشنامه استاندارد وفاداری خدمت مورد سنجش قرار گرفت. روایی پرسشنامهها به روش روایی محتوی و پایایی آنها با استفاده از روش آزمون- پس آزمون و تعیین ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. در پایان از آزمون ضریب همبستگی پیرسون با کمک نرم افزار(SPSS) به منظور تحلیل دادههای جمع آوری شده، استفاده شد.
یافتهها : نتایج نشان داد رابطه مثبت ومعنی داری بین کیفیت خدمات و وفاداری به خدمات ارائه شده وجود دارد. مهمترین ابعاد وفاداری، رفتار شکایتی بود.
نتیجهگیری: مدیران بیمارستانها باید درک و آگاهی خود را در ارتباط با حفظ و بهبود وفاداری بیمار بالا برده و در این راستا حداکثر تلاش خود را به کار بگیرند. از کارکنان بیمارستان نیز انتظار میرود بیش از انتظارات بیماران عمل نمایند. همین طور آگاه باشند ارائه خدمات یک کار گروهی است و کلید ارائه خدمات خوب به بیماران نیز در رضایت بیمار از کیفیت خدمات نهفته است.
مهرداد فرزندی پور، مهدی شاعری، فاطمه رنگرز جدی،
دوره 6، شماره 4 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اطلاعات، نظام مراقبت بهداشتی را هدایت میکند و تحقق این امر به وجود دادههای صحیح و اطلاعات موثقی بستگی دارد که از منابع مختلف تأمین میشوند. این پژوهش به منظور سنجش میزان صحت شاخصهای آماری در بیمارستانهای آموزشی کاشان صورت پذیرفت.
روش بررسی: مطالعهای توصیفی- مقطعی در نیمه اول سال 1389 انجام شد. دادهها(آیتمهای مورد نیاز برای محاسبه هر شاخص) با چک لیستی محقق ساخته گردآوری شد. صحت آیتمها و شاخصهای بیمارستانها با آیتمها و شاخصهائی که پژوهشگر مجدداً گردآوری و یا محاسبه نموده بود، تطبیق داده شد. دادهها با آمار توصیفی(فراوانی و درصد) ارائه گردید.
یافتهها: یافتهها نشان داد، شاخص درصد مرگ و میر ناخالص با 68 درصد بیشترین میزان صحت و شاخص متوسط تخت فعال با 24 درصد کمترین میزان را داشت، صحت سایر شاخصها نیز عبارت بود از؛ درصد اشغال تخت 39 درصد، چرخه اشغال تخت 47 درصد و متوسط روز بستری بیماران61 درصد. درصد مرگ و میر خالص و درصد متوسط خالی ماندن تخت، 49 درصد صحت داشتند. در کل میزان صحت شاخصهای آمار بیمارستانی 53 درصد و در حد متوسط بود.
نتیجهگیری: میزان صحت شاخصهای آمار بیمارستانی پائین میباشد. بکارگیری شیوههای نظارتی جهت افزایش صحت آنها پیشنهاد میگردد.
فاطمه رنگرز جدی، علیرضا مروجی، فاطمه اباذری،
دوره 7، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه
و هدف: پزشکی مبتنی بر شواهد، استفاده صحیح از بهترین شواهد در
تصمیمگیری بالینی برای مراقبت از بیماران است. سیستم اطلاعات بیمارستانی با ادغام دادههای
بیمار، دانش بالینی پزشک و شواهد خارجی بهصورت پلی میان دادههای پزشکی و دانش پزشکی
عمل مینماید. هدف این پژوهش تعیین توانایی سیستمهای اطلاعات بیمارستانی کشور جهت
استقرار پزشکی مبتنی بر شواهد میباشد.
روش
بررسی: پژوهش بهصورت توصیفی- مقطعی در سال 1390 انجام
گردید. جامعهی پژوهش، سیستمهای اطلاعات بیمارستانی بیمارستانهای کشور بودند. حجم نمونه 30 بیمارستان تعیین گردید. دادهها با استفاده از چکلیست محققساخته
شامل اطلاعات زمینهای و اطلاعات مبتنی بر اهداف پژوهش جمعآوری شده و روایی آن توسط
افراد صاحب نظر تایید گردید. دادههای گردآوری شده با آمار توصیفی و نرمافزار Spss تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: سیستمهای اطلاعات بیمارستانی کشور، فاقد بخشهای مورد نیاز برای
دسترسی به سیستم پشتیبان تصمیم بالینی، بانک داده مرجع و اطلاعات
بهداشتی مبتنی بر اینترنت به ترتیب در 19 بیمارستان(3/63%)، 16 بیمارستان(3/53%) و
20 بیمارستان(7/66%)، بودند. در 22 بیمارستان(70%)، بیش از دو سوم
بخشهای
مورد نیاز برای دسترسی به انبار داده بالینی و اجرایی و در 23
بیمارستان(7/76%)، حداقل یک بخش مورد نیاز برای دسترسی به مفاهیم
موردی خاص را داشتند.
نتیجهگیری: قابلیت سیستمهای اطلاعات بیمارستانی کشور جهت استقرار پزشکی مبتنی بر
شواهد از نظر دسترسی به انبار داده بالینی و اجرایی مطلوب بود؛ در حالی که در
زمینههای دیگر نیاز به توجه بیشتری دارد.
مهرداد فرزندی پور، زهرا میدانی، حمیدرضا گیلاسی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش وب سایتها در
ارائهی خدمات الکترونیک این مطالعه قصد دارد تا خدمات بهداشتی
درمانی وب سایت دانشگاههای علوم پزشکی کشور را در راستای مراحل چهارگانه مدل بلوغ
دولت الکترونیک چندلر و امانوئل ارزیابی و با یکدیگر مقایسه
نماید.
روش بررسی: این
پژوهش به شیوهی توصیفی– مقطعی و از طریق تحلیل محتوی و بهینه کاوی وب سایتهای
دانشگاههای علوم پزشکی کشور جهت ارزیابی و مقایسهی نحوه ارائهی خدمات بهداشتی
درمانی آنها با یکدیگر در مراحل دولت الکترونیک شامل اطلاع رسانی، تعاملی، تراکنشی
و یکپارچه سازی در سال 1390 انجام شد.
یافتهها: وب سایت دانشگاههای
علوم پزشکی تیپ 1 از لحاظ اطلاع رسانی خدمات درمانی در سطح متوسط(79/0±8/1 امتیاز)
و دانشگاههای
تیپ 2 و 3 در سطح ضعیف هستند. وب سایت دانشگاههای علوم پزشکی
تیپ 1، 2 و 3 از لحاظ تعاملی بودن خدمات درمانی با کسب امتیاز(73/0±4/1)، (75/0±3/1) و
(61/0±2/1)
در سطح
ضعیف و کلیهی دانشگاهها در مراحل تراکنشی و یکپارچه سازی خدمات،
عملکرد ضعیف(امتیاز0±1) داشتهاند.
نتیجهگیری: ارائهی خدمات الکترونیک در وب سایت دانشگاههای علوم پزشکی
کشور با تاخیر مواجه است. به دلیل وجود چالشهای مربوط به اطلاعات و خدمات سلامت،
تحقق دولت الکترونیک در این حوزه، ملاحظات ویژهای را میطلبد. لذا توصیه میشود با اجرای خدمات دولت
الکترونیک در سایر سازمانها، شناسایی موانع و تدوین قوانین و سیاستهای مرتبط
زمینهی مناسب جهت تحقق دولت الکترونیک در حوزهی سلامت فراهم گردد.
زهرا بتولی، مریم نظری،
دوره 8، شماره 4 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت خدمات شبکه های اجتماعی به عنوان ابزاری جهت کارهای تیمی تحقیقاتی و توانا ساختن پژوهشگران جهت اشتراک گذاری نتایج و تجارب، آشکار شده است. هدف این مطالعه، شناسایی قابلیتهای شبکه های اجتماعی تحقیقاتی جهت تسهیل فعالیت های پژوهشی از منظر محققان علوم پزشکی و تعیین دلایل استفادهی آنها از این شبکه ها است.
روش بررسی : این پژوهش، یک مطالعهی کیفی است که به شیوهی تحلیل محتوا انجام شد. شرکت کنندگان پژوهش10 محقق علوم پزشکی فعال در شبکه اجتماعی ResearchGATE بودند که به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. معیار انتخاب، امتیاز آنها در این شبکه بود. این امتیاز بر اساس چهار معیار انتشارات، سوال و جواب های مطرح شده و تعداد دنبال کنندگان به محققان داده میشود. دادهها از طریق مصاحبه ی نیم ساخت یافته جمع آوری، مقوله بندی و در قالب سیاهه ای از مهمترین قابلیتهای شبکه های اجتماعی تحقیقاتی ارائه گردید.
یافتهها : از تحلیل متن مصاحبه ها، قابلیتهای شبکه های اجتماعی تحقیقاتی در هشت گروه مقوله بندی شدند که عبارتند از: معرفی محقق و شناسایی محققان، برقراری ارتباط و همکاری با محققان، اشتراک اطلاعات، یافتن اطلاعات، مدیریت منابع و استنادات، روزآمد نگهداشتن محقق، رتبه دهی و تنظیمات شبکه.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت و نقش شبکه های اجتماعی تحقیقاتی در معرفی، برقراری ارتباط و همکاری بین پژوهشگران و همچنین مدیریت تولیدات علمی آنها، معرفی قابلیتهای شناسایی شده در این مطالعه میتواند به افزایش روی آوری و بهره وری مؤثر از این شبکه ها یاری رساند. همچنین متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی میتوانند از یافته های این پژوهش، جهت طراحی کارگاههای آموزشی «آشنایی با قابلیتهای شبکه های اجتماعی برای محققان» استفاده نمایند.
دکتر رضوان طلایی، دکتر محمد دخیلی، دکتر محمدعلی اسدی، دکتر سیدحامد شریف آرانی، دکتر حسین اکبری، افشین صالحی،
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: درماتوفیتوز بدن، عفونت درماتوفیتی پوست بدون مو و درماتوفیتوز کشالهی ران، در واقع فرمی از درماتوفیتوز بدن است. برای درمان این دو بیماری معمولاً از آزولها یا آلیلآمینهای موضعی استفاده میشود. هدف از این مطالعه مقایسه و تعیین اثر درمانی کرم تربینافین 1% و کلوتریمازول 1%، با یکدیگر بود.
روش بررسی: تعداد 100 بیمار مشکوک به درماتوفیتوز بدن و 50 بیمار مشکوک به درماتوفیتوز کشاله ران مراجعه کننده به آزمایشگاه رفرانس کاشان، بطور تصادفی در طول یکسال انتخاب شدند و پس از تهیه اسمیر با 10% KOH، کشت نمونه بر روی محیط SCC، یکی از دو داروی کرم موضعی تربینافین 1% یا کلوتریمازول 1% به میزان روزی دو بار و به مدت 2 هفته و در صورت نیاز 4 هفته تجویز شد. نتیجهی بهبودی از نظر بالینی و آزمایشگاهی مورد بررسی قرار میگرفت و با استفاده از نرم افزار spss و روش دانکن تحلیل آماری انجام شد.
یافتهها: 2 هفته پس از درمان، کلوتریمازول موثرتر از تربینافین در معالجه بیماران مبتلا به درماتوفیتوز بدن بود، اما در معالجه بیماران مبتلا به درماتوفیتوز کشاله ران تاثیری برابر با تربینافین داشت؛ و کلوتریمازول موثرتر از تربینافین بود. با وجود این، تفاوت در هر گروه درماتوفیتوز و در مجموع از نظر آماری معنیدار نبود(0/05<P).
نتیجهگیری: علی رغم وجود داروهای جدیدتر نظیر تربینافین، کلوتریمازول را می توان به عنوان یک گزینه مطلوب در درمان درماتوفیتوز و کشاله ران به کار برد.
مهتاب کرمی، رضا صفدری،
دوره 10، شماره 4 - ( مهر و آبان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیمارستان اکوسیستمی پیچیده و دارای انواع فعالیتها، تجهیزات و تکنولوژیها، نیروهای انسانی و مشتریان است؛ بنابراین در این محیط غنی از سرمایههای سازمانی که هدف ارتقای کیفیت درمان همراه با کاهش هزینهها میباشد، استفاده از ابزاری هوشمند چون داشبورد میتواند ارزش استراتژیک خلق نماید.
روش بررسی: این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانهای و جستجوهای اینترنتی در پایگاههای دادهای معتبر همچون PubMed، EBSCO host research، Proquest، Emerald، Web of science و موتورهای جستجو مثل Google و Google Scholar است. در این بررسی، مقالات در زمینه سرمایههای هوشی و کاربرد داشبورد در نظام سلامت از سال 2009 تا 2013 مورد مطالعه قرار گرفتند.
نتیجهگیری: بهکارگیری ابزاری هوشمند و تحلیلی چون داشبورد میتواند برای بیمارستان، ارزشهای استراتژیک از قبیل: پاسخ سریع به تغییرات پرشتاب محیطی، شناسایی فرصتهای بازار، تبدیل کردن بیمارستان به سازمانی یادگیرنده بهوسیله کشف الگوهای بهترین عملکرد و دستیابی به بالاترین بهرهوری از طریق شناسایی سوءاستفادهها، خطاها، تکرارها و انطباق هزینهها با خدمات دادهشده خلق نماید.
زهرا میدانی، مهرداد فرزندی پور، حمیدرضا گیلاسی، منیژه شکارچی، زهرا ناظمی بیدگلی،
دوره 10، شماره 4 - ( مهر و آبان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت تخت های بیمارستانی به عنوان یکی از منابع ارزشمند نظام سلامت و ضرروت بهره برداری مناسب این منابع از طریق کاهش اقامت غیرمقتضی بیماران در بیمارستان ها، هدف مطالعه ی حاضر تعیین میزان اقامت غیرمقتضی بیماران و علل مربوط به آن در بیمارستان شهید بهشتی کاشان است.
روش بررسی: این پژوهش به شیوه ی توصیفی- مقطعی و از طریق بررسی 1925 روز اقامت بیمارستانی، بر اساس پروتکل ارزشیابی مقتضی بودن(AEP یا Appropriateness Evaluation Protocol) در سال 1392 انجام شد. در این بررسی، میزان اقامت بیمارستانی غیرمقتضی و علل مربوط به آن در بیمارستان آموزشی و عمومی شهید بهشتی کاشان بررسی شد.
یافته ها: از 1925 روز اقامت بیمارستانی مورد بررسی، 121 روز(6/3 درصد) اقامت های بیمارستانی غیرمقتضی بوده اند. بین اقامت غیرمقتضی بیماران و سن و نوع بیمه آنها ارتباط معناداری وجود داشت. یافته های حاصل از تحلیل عوامل غیر دموگرافیک نشان می دهد که از بین عوامل مربوط به پزشک، بیمارستان و بیمار، عوامل مربوط به بیمارستان و عوامل مربوط به پزشک به ترتیب به میزان 42(33/1 درصد) و 37(29/1 درصد) بیشترین تاثیر را در اقامت غیرضروری بیماران داشته اند.
نتیجه گیری: لیست عوامل AEP می تواند داده های اولیه ای را برای اجرای بهبود عملکرد در سازمان های مراقبت بهداشتی درمانی فراهم نماید. برای اجرای فرایند بهبود در موسسات، توصیه می شود تیم چند رشته ای با عنوان «کمیته بهره برداری از منابع در بیمارستان ها» طراحی گردد تا با شناسایی علل بالقوه اقامت غیرمقتضی بیماران زمینه ی مداخلات هدفمند برای رفع آنها مهیا گردد.
زهرا میدانی، مهرداد فرزندی پور، علیرضا فرخیان، معصومه حقیقت، زهرا ناظمی بیدگلی،
دوره 10، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: با افزایش فشار برای کاهش هزینه ها و افزایش کارایی خدمات، اقدامات آزمایشگاهی اغلب به عنوان کانون اصلی کنترل هزینه های بهداشتی درمانی مد نظر قرار می گیرند. مطالعه ی حاضر سعی دارد تا میزان بهره برداری از اقدامات آزمایشگاهی را بررسی کند تا زمینه را برای انجام مداخلات بعدی مهیا سازد.
روش بررسی: به روش توصیفی- مقطعی میزان بهره برداری از آزمایش ها از طریق تجزیه و تحلیل گذشته نگر ۳۸۴ پرونده ی پزشکی در بیمارستان عمومی و آموزشی شهید بهشتی کاشان بررسی شد. به منظور آماده سازی زمینه برای انجام مداخلات آتی، آزمایش ها در دو دسته غیر مقتضی و ناشی از خطاهای آزمایشگاهی طبقه بندی شدند.
یافته ها: از مجموع ۹۵۴۱ آزمایش ۲۵۲۲ مورد(%۲۶/۴۰) غیرمقتضی بوده اند و ۱۴۳ مورد(%۱/۵۰) در اثر خطاهای آزمایشگاهی منجر به استفاده بیش اندازه از منابع بیمارستانی شده اند. طبق قضاوت بررسی کنندگان، بیشترین معیار برای مقتضی دانستن
آزمایش ها، مداخله پزشکی ۵۰۱۲(%۵۲/۵۳) بوده است.
نتیجه گیری: عوامل متعددی در بهره برداری غیر مقتضی از اقدامات آزمایشگاهی تاثیر دارد. لذا، تشکیل تیم چند رشته ای متشکل از پزشکان، پرستاران، کارمندان آزمایشگاه، آموزش پزشکی، مدیریت خدمات بهداشتی و فناوری اطلاعات سلامت در قالب کمیته بررسی بهره برداری از منابع برای تحلیل ریشه ای عوامل موثر در استفاده بیش از اندازه آزمایش ها و طراحی مداخلات هدفمند ضروری به نظر می رسد.
حمیده سادات اطیابی، سیما راستی، مریم نیتی، زهرا اسلامی راد، مهدی دلاوری، سیدغلام عباس موسوی،
دوره 13، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ورمامباورمیفورمیس آمیب آزادزی فرصت طلبی است که در منابع محیطی وجود دارد و سبب کراتیت آمیبی یا آنسفالیت گرانولوماتوز آمیبی در افراد نقص ایمنی میشود. مطالعهی حاضر به منظور تعیین آلودگی به ورمامباورمیفورمیس در آبهای راکد و خاک اراک صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعهی توصیفی، 60 نمونه آب راکد و 36 نمونه خاک پارکهای اراک جمع آوری گردید. پس از عبور دادن نمونهها از فیلترهای نیتروسلولز 0/45 میکرونی، در محیط آگار غیرمغذی 1/5 درصد (NNA) کشت و از نظر آمیب آزادزی بررسی شدند. پس از استخراج DNA، ورمامباورمیفورمیس با واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) و پرایمرهای NA1 NA2، شناسایی شد. 8 ایزوله ورمامباورمیفورمیس تعیین توالی نوکلئوتید گردید و پس از بلاست و تایید گونه، در بانک ژن ثبت گردید. اطلاعات با نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری فیشر و مجذورکای تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: از 96 نمونه منابع محیطی موردبررسی 29/2 درصد آلوده به آمیب آزادزی بودند. میزان آلودگی آب راکد و خاک به این آمیب بهترتیب 28/3 درصد و 30/6 درصد بود(0/001P<). همچنین آلودگی به ورمامباورمیفورمیس بهترتیب در 10 درصد و 16/7 درصد آب راکد و خاک تایید شد(0/001P<).
نتیجه گیری: آبهای راکد و خاک این منطقه، آلوده به آمیبهای آزادزی و ورمامبا است. با توجه به بیماری زا بودن این آمیب و امکان وجود اندوسیمبیونت بیماریزا در آن، آموزش بهداشت جهت کنترل و پیشگیری از بیماری بهخصوص در بیماران مستعد از جمله افراد استفاده کننده از لنزهای تماسی توصیه میشود.
رضا عباسی، لیلا احمدیان، سیده راضیه فرهی،
دوره 13، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: شبکه های اجتماعی آنلاین بهعنوان منبع جدید و گسترده ای از اطلاعات توانسته اند دسترسی افراد به اطلاعات سلامت را تسهیل نمایند. مطالعهی حاضر با هدف تعیین میزان استفادهی زنان باردار از شبکه های اجتماعی آنلاین و نقش این شبکه ها در اشتراک گذاری و استفاده از اطلاعات انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه ی توصیفی_تحلیلی در زمستان سال 1396 در شهر کرمان انجام شد. زنان باردار مراجعه کننده به 21 مطب خصوصی پزشکان زنان و زایمان در سطح شهر کرمان در این مطالعه، مشارکت نمودند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه پژوهشگر ساخته انجام شد. روایی این پرسش نامه، توسط دو متخصص انفورماتیک پزشکی و دو متخصص مدیریت اطلاعات سلامت بررسی و تایید شد. ضریب پایایی آلفای کرونباخ آن نیز 71% محاسبه گردید. تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای تحلیلی و از طریق نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: در این مطالعه 89% از زنان باردار از شبکه های اجتماعی آنلاین استفاده میکردند که استفاده ی بیش از 80% آنها به صورت روزانه بود. بیش از 57% آنها از اطلاعات مرتبط با سلامت و مراقبتهای دوران بارداری به اشتراک گذاشته شده در این شبکه ها استفاده نموده و تقریبا 68% زنان باردار استفاده از این شبکه ها را مفید دانستند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، میزان نفوذ شبکه های اجتماعی آنلاین در میان زنان باردار شهر کرمان زیاد است. در صورتی که اطلاعات صحیح، مناسب و قابل اعتماد در شبکه های اجتماعی آنلاین به اشتراک گذاشته شود، این شبکه ها میتوانند بستر مناسبی برای بهبود سطح آگاهی، دانش و سواد سلامت زنان باردار و تبادل اطلاعات و تجربیات میان آنها را فراهم آورند.
زهرا واحدپور، محمدجواد آزادچهر، طه باغبانی، طیبه فلفلیان فینی، مهدی ناظری،
دوره 16، شماره 1 - ( فروردین 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: ولوواژینیت کاندیدایی عفونت قارچی ناحیه واژن و ولو میباشد که کاندیدا آلبیکنس بهعنوان عامل اصلی آن مطرح است. در میان درمانهای مختلف و نتایج بحث برانگیز آن، فلوکونازول خوراکی بهعنوان یکی از درمانهای رایج برای موارد حاد و مزمن بیماری، پذیرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی پاسخ به درمان فلوکونازول و ارزیابی همزمان حساسیت دارویی صورت پذیرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی از ۱۰۷ نفر بیمار مبتلا به ولوواژینیت مراجعهکننده به کلینیک تخصصی زنان دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال(۱۴۰۰-۱۳۹۹) پس از کسب رضایت وثبت اطلاعات و تکمیل پرسشنامه، نمونهبرداری صورت پذیرفت. نمونههای گرفته شده بر روی محیط کشت کروم آگار کاندیدا و سابرو دکستروز آگار تلقیح و در دمای ۳۰ درجه سانتی گراد انکوبه گردید. کلنیهای مخمری با توجه به رنگ ایجادشده، شناسایی گردیدند. بیماران شناسایی شده بر حسب عدم و یا وجود سابقه عود، تحت درمان با تک دوز فلوکونازول (mg/ml ۱۵۰) یا دو دوز اضافه مستمر قرار گرفتند. بیماران، بعد از ۳۵-۳۰ روز از جهت بهبود علایم بالینی و قارچشناسی مجدد ارزیابی شدند. حساسیت دارویی نسبت به فلوکونازول با روش میکرو دایلوشن و مطابق با (A۳-CLSI, document M۲۷) صورت پذیرفت.
یافتهها: ۱۰۷ بیمار با ولوواژینیت کاندیدایی شناسایی شد و کاندیدا آلبیکنس(۷۹/۴ درصد) بیشترین گونه جدا شده بود. در کل، پاسخ به درمان با فلوکونازول بر حسب یافتههای قارچشناسی(لام مستقیم و کشت منفی) ۶۲/۶ درصد بود(۰/۰۱۲=P) که این میزان برحسب گونه، کاندیدا آلبیکنس(۶۴/۷ درصد) و غیرآلبیکنس(۵۴/۵ درصد)، نوع عفونت کاندیدایی(عودکننده و غیرعودکننده) و حساسیت دارویی(۸≥MIC) تفاوت معنیداری نداشتند(۰/۰۵ نتیجه گیری: با توجه به درمان مبتنی برتجربه، ولوواژینیت کاندیدایی تشخیص آزمایشگاهی و ارزیابی همزمان حساسیت دارویی میتواند در انتخاب پروتکل درمانی مناسب کمک شایانی نماید و از ظهور و یا افزایش گونههای مقاوم جلوگیری نماید.
رضا عباسی، فاطمه رنگرز جدی، شیما انوری، رضا خواجویی،
دوره 16، شماره 3 - ( مرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیران بیمارستانها یکی از کلیدیترین تصمیمگیران در پیادهسازی سیستمهای اطلاعات سلامت برای سازمان هستند؛ ازاینرو مطالعهی حاضر با هدف تعیین و اولویتبندی موانع پیادهسازی سیستمهای اطلاعات سلامت در بیمارستانهای جنوب شرق ایران از دیدگاه مدیران بیمارستانها انجام شد.
روش بررسی: این مطالعهی توصیفی-تحلیلی بر روی 21 مدیر بیمارستانی شاغل در سه استان کرمان، یزد و سیستان و بلوچستان انجام شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهی محققساختهای استفاده شد که روایی صوری آن توسط متخصصان انفورماتیک سلامت و مدیریت اطلاعات سلامت تایید و ضریب پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد(96/7=α). تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد. جهت بررسی ارتباط بین میانگین هریک از موانع با متغیرهای دموگرافیک کمی و کیفی، از آزمونهای Pearson، Independent T-test و ANOVA استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه، عوامل مربوط به نادیدهگرفتن نیازهای مدیریتی بیمارستان در انتخاب سیستم(با نمره 1/333 از 2)، هزینهی خرید سختافزار، عدم آموزش کافی کاربران برای کار با سیستم(1/238)، کمبود نیروی انسانی مناسب، تعداد کم متخصصان انفورماتیک سلامت(1/19)، هزینهی خرید نرم افزار، کمبود منابع مالی لازم(1/142)، هزینهی بالای راه اندازی سیستم، عدم امکان یکپارچگی و تعامل با سیستمهای اطلاعاتی مختلف، عدم حمایت متخصصان مراقبت سلامت(1/047) و عدمتجربه مدیریت در انتخاب بهترین سیستم( با نمره یک از 2)، بالاترین نمرات را بهخود اختصاص دادند. همچنین هزینههای آموزش پرسنل برای کار با سیستم(با نمره 0/092-) و عدمایجاد بهبود در انجام فرایندهای انجام کار(0/047-) نیز کمترین نمرات را کسب کردند. تحلیل دادهها نشان داد که مدیران با زمینه تحصیلی بالینی، نسبت به مدیران غیربالینی، موانع مالی و انسانی را مهمتر بیان کردند(0/031>P).
نتیجهگیری: در این مطالعه، مدیران بیمارستانی معتقد بودند که بهترتیب عوامل مالی، انسانی، فنی، مدیریتی و سازمانی بهعنوان مهمترین موانع در پیادهسازی سیستمهای اطلاعات سلامت در بیمارستانهای ایران هستند. سیاستگذاران و مدیران حوزهی سلامت در سطح کلان و خرد میتوانند با تمرکز بر اولویتهای شناساییشده، نسبت به رفع بسیاری از موانع پیش از پیادهسازی سیستمهای اطلاعات سلامت، اقدام نمایند.
فاطمه رنگرزجدی، احسان نبوتی، شیما انوری تفتی، پریسا یوسفی کنجدر،
دوره 17، شماره 5 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: داشبورد دارویی میتواند به مدیران اجرایی و مدیران امکان مدیریت منابع دارویی در بیمارستانها را بدهد. این مطالعه با هدف طراحی، پیاده سازی و ارزیابی داشبورد مدیریت منابع دارویی برای بیمارستانهای عمومی انجام شد.
روشبررسی: این مطالعه از نوع توسعه-کاربردی در مرکز جامع درمانی دانشگاهی شهید بهشتی انجام شد. بر اساس منابع علمی، شاخصهای کلیدی عملکرد داشبورد (KPIs) و قابلیتهای داشبورد دارویی شناسایی شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای شامل اطلاعات دموگرافیک، KPIs و قابلیتهای داشبورد دارویی بود. مدل مفهومی داشبورد با استفاده از نرمافزار Rational Rose طراحی شد و سپس از نرمافزار POWER BI برای ایجاد سیستم استفاده شد. ارزیابی کاربردپذیری داشبورد دارویی با ابزار استاندارد EUCS توسط 10 کاربر انجام شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: مهمترین KPI تعیینشده برای داشبورد مدیریت منابع دارویی در بیمارستانهای عمومی «نسبت مصرف آنتیبیوتیک به تعداد کل داروها»، «نسبت آنتیبیوتیک تجویز شده توسط پزشکان عمومی به تعداد کل داروها»، «نسبت بیمارانی که برای آنها آنتیبیوتیک تجویز شده است به همه بیماران» و «نسبت تعداد اقلام دارویی تجویز شده توسط متخصصان به همه پزشکان» بود. مهمترین الزامات عملکردی تعیین شده» «بهروزرسانی اطلاعات در فواصل زمانی مشخص»، «بررسی داشبورد در بازههای زمانی مختلف»، «تعریف سطوح دسترسی برای مشاهده اطلاعات» و «انتخاب بین نمایشگرهای گرافیکی و جدولی» بود. ارزیابی قابلیت استفاده نشان داد که رضایت کاربران از متغیر«محتوای داشبورد» در سطح «بسیار بالا» و برای سایر متغیرها در سطح «بالا» بود.
نتیجهگیری: شاخصهای KPI مرتبط با آنتیبیوتیکها و هزینههای دارویی در داشبورد دارویی بیمارستانهای عمومی از اولویت بالایی برخوردار است. مطالعات آتی باید تأثیر استفاده از داشبورد دارویی را بر تصمیمگیری مدیران اجرایی بیمارستان و مدیران ارزیابی کند.
عرفان امیری، حسین هوشیار، حسین ناظم الرعایا، محمدرضا شیعه، سیما راستی، غلام عباس موسوی،
دوره 17، شماره 5 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: توکسوپلاسما گوندی به عنوان یکی از مهمترین انگلهای بیماریزای منتقل شده از گوشت و مواد غذایی است که انسان و طیف وسیعی از حیوانات خونگرم را مبتلا میکند. گوشت پرندگان از جمله مرغ و خروس میتواند منبعی برای آلودگی انسان محسوب شود. مطالعهی حاضر به منظور تعیین میزان شیوع آلودگی به توکسوپلاسما گوندی درجوجههای گوشتی ارجاعی به کشتارگاه کاشان در سال ۱۴۰۱ صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعهی توصیفی مقطعی، ۱۱۴ عدد نمونه بافت مغز و عضلهی قلب از جوجههای گوشتی مرغداریهای صنعتی شهرستان کاشان، ارسال شده به کشتارگاه به صورت تصادفی جمعآوری شد. از بافت مغز و عضلهی قلب هر جوجه دو گسترش مستقیم بر روی لام تهیه و به روش گیمسا رنگآمیزی گردید و از نظر وجود کیستهای نسجی توکسوپلاسما مورد بررسی میکروسکوپی قرار گرفت. استخراج DNA ژنومی برای هر نمونه با استفاده از کیت انجام شد. واکنش PCR با استفاده از پرایمرهای اختصاصی بر روی ژنB۱ که دارای تکرار پذیری زیاد است انجام گردید، سپس محصول PCR با استفاده از ژل آگاروز ۵/۱ درصد بررسی گردید. نتایج با استفاده از آمار توصیفی و به کارگیری نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: از مجموع ۱۱۴ جوجه گوشتی بررسی شده، تعداد ۶۵ نمونه(۵۷%) ازجنس نر و ۴۹ نمونه(۴۳%) ماده بودند. در بررسی نمونهها با دو روش مولکولی و میکروسکوپی، در مجموع ۱۲ مورد(۵/۱۰%) آلودگی به توکسوپلاسما مشاهده گردید. با استفاده از روش PCR در ۸ نمونه(۶/۷%) و در بررسی میکروسکوپی در ۶ نمونه(۲۶/۵%) آلودگی شناسایی شد. کلیه موارد مثبت مربوط به نمونههای بافت مغز بود و در بافت عضلهی قلب هیچگونه آلودگی مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: آلودگی به توکسوپلاسما در جوجههای گوشتی کاشان کم اما قابل توجه است. افزایش آگاهی مردم نسبت به پخت کامل مواد گوشتی، اجتناب از مصرف خام یا نیمه پز گوشت و فرآوردههای گوشتی ضروری به نظر میرسد. همچنین عدم استفاده از گوشت خام پرندگان برای تغذیه حیوانات خانگی نظیر گربه به منظور قطع چرخهی زندگی انگل توصیه میگردد.