جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
9 نتیجه برای موضوع مقاله:

محمودرضا گوهری، سید جمال الدین طبیبی، امیر اشکان نصیری پور، محمد محبوبی،
دوره 6، شماره 4 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پاسخگویی فرایندی است که تمام سازمان‌های خدماتی اعم از بیمارستان‌ها نیازمند اجرای آن به منظور مشروعیت بخشیدن به فعالیت‌های خود می‌باشند، به همین منظور این پژوهش به مطالعه هفت بعد پاسخگویی در بیمارستان های آموزشی کشور پرداخته است.

روش بررسی:  این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی، در نیمه دوم سال 1390  در 5 بیمارستان بزرگ آموزشی درمانی در 5 نقطه از کشور انجام شده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با هفت بعد(اخلاقی، فرهنگی، مالی، عملکردی، قانونی، اطلاع رسانی و ساختاری) و 24 گویه جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارSPSS  نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

یافته ها: تعداد کل افراد مورد مطالعه 454 نفر بود. بیشترین(1/40 درصد) و کمترین(8/6) سن افراد مورد مطالعه در گروه سنی 29-21 سال و بالاتر از 50 سال بود.

یافته های پژوهش میانگین بعد ساختاری را با بیشترین(97/0 ±54/3) و بعد اطلاع رسانی را با کمترین میانگین(96/0±45/3) نشان داد. امتیاز میانگین پاسخگویی بیمارستان شهر رشت با بیشترین(61/0±99/3) و بیمارستان شهر تهران با کمترین میانگین(67/0 ±02/3)  بود. همبستگی بین تمام ابعاد مورد مطالعه تایید و میانگین کلی پاسخگویی در بیمارستان های آموزشی کشور متوسط به بالا ارزیابی گردید.

نتیجهگیری: نگرش بیماران نسبت به پاسخگویی بیمارستان های آموزشی کشور متوسط به بالا بوده است. لذا به نظر می‌رسد دفتر یا واحدی به نام پاسخگویی و اعتبار بخشی و ممیزی مستمر ابعاد آن به منظور پیشبرد اهداف عالی بیمارستان، امری ضروری است.


محمد رسول توحیدنیا، فاطمه امیری، کریم خوش گرد، زینب هرمزی مقدم،
دوره 10، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بیش از ۸۰% بیماران در روند تشخیصی و درمانی خود به انجام پرتونگاری احتیاج دارند. به دلیل عوارض بیولوژیکی پرتوهای یونیزان رعایت اصول حفاظت در برابر پرتو ضروری می باشد. این تحقیق با هدف تعیین میزان رعایت اصول حفاظت پرتویی در بخش های مراقبت ویژه مرکز آموزشی و درمانی امام رضا(ع) کرمانشاه سال ۱۳۹۳ اجرا گردید.
روش بررسی: در این مطالعه ی توصیفی تحلیلی و مقطعی که به روش سرشماری  انجام شد، عملکرد ۳۸ پرتونگار شاغل در مرکز هدف در خصوص رعایت اصول حفاظت پرتویی نسبت به بیماران، پرتونگاران و پرستاران بخش مراقبتهای ویژه و سایر افراد در معرض پرتوگیری بررسی گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و چک لیستی مشتمل بر ۳۱ اصل حفاظت پرتویی بود. 
یافته ها: میزان رعایت کلی اصول حفاظت در برابر پرتو در بخشهای مراقبت ویژه در حد مناسب(%۹۴/۷) پرتونگاران بود. بیشترین و کمترین حیطه ای که پرتونگاران اقدامات حفاظتی را در حد مناسب رعایت کرده بودند به ترتیب رعایت اقدامات حفاظتی نسبت به خود(%۹۴/۷) و رعایت اقدامات حفاظتی نسبت به پرستاران بخش مراقبت های ویژه و سایران(%۲۶/۳) بود.
نتیجه گیری: مطابق نتایج این مطالعه، به طور کلی میزان رعایت اقدامات حفاظت پرتویی پرتونگاران در پرتونگاری پرتابل نسبت به خود پرتونگاران مطلوب، ولی نسبت به سایر پرستاران رضایت بخش نیست. به نظر می رسد که با تجهیز بخشهای مراقبت ویژه به وسایل حفاظتی و الزام پرتوکاران به استفاده از آنها، کنترل و نظارت مداوم بر عملکرد حفاظتی آنان وضعیت حفاظتی موجود  به ۱۰۰% سطح مطلوب قابل ارتقا خواهد بود.


محمد عرفان زارع، رضا مشکانی، مجتبی عباسی، فرهاد شاویسی زاده، عاطفه نصیر کنسستانی،
دوره 11، شماره 3 - ( ویژه نامه شماره 1 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: در ایران شرایط لازم و رشته‌ی تحصیلی افراد برای کسب جایگاه مسئولیت فنی آزمایشگاه‌های تشخیصی طبی همواره موضوعی مورد بحث بین گروه‌های مختلف مرتبط با فعالیت‌های آزمایشگاهی بوده است. هدف از این مطالعه، بررسی جامع شرایط آموزش متخصصان آزمایشگاه، احراز شرایط مسئولیت فنی آزمایشگاه‌های پزشکی در کشورهای مختلف جهان و مقایسه ی آن با ایران می باشد.
روش بررسی: این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و جستجوهای اینترنتی در پایگاه های داده ای معتبر همچون SID ،Scopus ،PubMed ،Wiley Online ،Springer ،Science Direct ،Web of science و موتورهای جستجویی مثل Google Scholar و Google انجام گرفته است. 
یافته ها: نتایج این مطالعه جزئیات استانداردهای لازم جهت کسب تصدی فنی آزمایشگاه های پزشکی را در کشورهای آمریکا، کانادا، نهاد بین المللی فدراسیون شیمی بالینی و طب آزمایشگاهی اروپا و چندین کشور اروپایی زیر نظر این نهاد را نشان می دهد.  
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر این بود که در تمامی کشورهای مورد بررسی، متخصصان علوم پایه پزشکی و همچنین پزشکان با شرایط یکسانی توانایی کسب جایگاه تصدی فنی پس از آموزش های لازم و تاییدیه‌های مورد نیاز را دارند. در واقع ایران تنها کشور از میان کشورهای بررسی شده می باشد که طی دو دهه ی اخیر گروه علوم پایه پزشکی، که خود دارای شرایطی خاص از نظر آموزشی بوده و به عنوان رشته‌های بالینی آموزش می‌بینند را در تصدی مسئولیت فنی با محدودیت های جدی مواجه نموده است که این مهم نیازمند بازنگری است. 

رضوان عزیزی، محمد عزیزی، وریا طهماسبی، هادی عبداله زاد،
دوره 15، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع چاقی به‌عنوان یک مشکل بهداشتی در سراسر جهان شناخته شده است. سندروم متابولیک به‌عنوان مهم‌ترین فاکتور چاقی یکی از معضلات سلامتی در تمامی جوامع محسوب می‌شود. مداخلات ورزشی و استفاده از مکمل‌ها از جمله رویکردهای بهبود وضعیت افراد دارای سندروم متابولیک می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات هشت هفته مکمل یاری آلژینات سدیم همراه با تمرینات تناوبی شدید بر سطوح پروفایل لیپیدی و آنزیم‌های کبدی در زنان دارای سندروم متابولیک بود.
روش بررسی: ۳۰ زن مبتلا به سندروم متابولیک به‌صورت تصادفی به ۴ گروه: تمرین تناوبی با شدت بالا (High Intensity Interval Training)+مکمل(۹ نفر)، تمرین تناوبی (HIIT)(۸ نفر)، گروه مکمل(۷ نفر) و گروه کنترل(۶ نفر) تقسیم شدند. آزمودنی‌های هر دو گروه تمرین تناوبی و تمرین تناوبی+مکمل به‌مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه تمرین تناوبی با شدت ۸۵ تا ۹۵ درصد حداکثر ضربان قلب را اجرا کردند. مصرف مکمل آلژینات سدیم به‌صورت سه نوبت در روز و ۳۰ دقیقه قبل از وعده غذایی به مقدار ۱/۵ گرم آلژینات سدیم حل شده در ۱۰۰ میلی‌گرم آب بود. نمونه‌برداری خون آزمودنی‌های هر ۴ گروه ۴۸ ساعت قبل و بعد از پروتکل تمرین در دو مرحله پیش و پس‌آزمون انجام شد. از روش تحلیل واریانس یک راهه و تی همبسته برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد(۰/۰۵≥P). 
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در گروه تمرین+مکمل پروفایل لیپیدی(۰/۰۰۵=P) و آسپارتات آمینوترانسفراز(۱۷/۸ درصد)(۰/۰۱۲=P)، درصد چربی(۰/۰۰۱=P)(۹/۷ درصد)، BMI (P=۰/۰۰۰) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT)(۱۲/۷ درصد)(۰/۰۳۵=P) در مقایسه با سایر گروه‌ها کاهش معناداری یافت که نشان‌دهنده‌ی تاثیر تمرین تناوبی و مکمل در بهبود علایم سندروم متابولیک در زنان شرکت‌کننده در این تحقیق است.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می‌رسد که تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف مکمل آلژینات سدیم می‌تواند در پیشگیری از بروز برخی بیماری‌های مرتبط با چاقی و درمان سندروم متابولیک موثر واقع شود.

امین جلیلی سرقلعه، محمد عزیزی، کیانوش خاموشیان،
دوره 16، شماره 1 - ( فروردین 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS: Multiple Sclerosis) یک بیماری مزمن تخریب غلاف میلین است که سبب کاهش کیفیت زندگی در بیماران می‌شود. مطالعات اخیر به تأثیر تمرینات ورزشی و مکمل‌های طبیعی بر روند بهبود علایم بیماری و کیفیت زندگی تاکید می‌کنند. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات ترکیبی در خانه همراه با مکمل‌دهی آب انگور قرمز بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود.
روش بررسی: در این مطالعه ۴۸ زن مبتلا به MS با دامنه سنی ۴۰-۲۰ سال به‌صورت داوطلبانه انتخاب شده و در ۴ گروه تمرین(۱۲=n)، مکمل(۱۲=n)، تمرین+مکمل(۱۲=n) و کنترل(۱۲=n) قرار گرفتند. آزمودنی‌ها تمرینات ترکیبی را به مدت ۸ هفته و ۳ جلسه در هفته انجام دادند. هر جلسه تمرین شامل ۶۰ دقیقه تمرین استقامتی و مقاومتی با شدت ۱۲-۱۰ میزان درک فشار بود. مکمل‌دهی آب انگور قرمز نیز به مدت ۸ هفته و ۳ بار در هفته بود، هر آزمودنی ۲۵۰ سی‌سی مکمل آب انگور را با غلظت ۶۸ درصد مصرف می‌کرد. گروه کنترل نیز به فعالیت‌های روزمره‌ی خود پرداختند. کیفیت زندگی توسط پرسش‌نامه‌ی استاندارد (WHOQOL-BREF) ۴۸ ساعت قبل از شروع و ۴۸ ساعت پس از پایان پژوهش صورت گرفت.
یافته‌ها: هشت هفته مداخله تغییر معناداری در کیفیت زندگی ایجاد کرد. بر اساس نتایج t همبسته گروه‌های تمرین(۰/۰۰۱=P) (۷/۱%)،  مکمل(۰/۰۰۱=P) (۱۰/۵%) و تمرین+مکمل(۰/۰۰۰=P) در پیش‌آزمون تا پس‌آزمون اختلاف معناداری داشتند(۰/۰۵≥P). اما تغییرات در گروه تمرین+مکمل نسبت به سایر گروه‌ها تغییرات بیشتری داشت(۰/۰۰۰=P)(۱۳/۳%).  همچنین براساس نتایج تحلیل واریانس یک‌راهه میزان تغییرات بین گروه‌ها نیز معنی‌دار بود(۰/۰۵≥P). گروه تمرین با گروه کنترل، گروه مکمل و گروه مکمل+تمرین اختلاف معناداری داشت(۰/۰۵≥P). همچنین گروه مکمل با گروه تمرین و گروه کنترل اختلاف معناداری داشت، اما با گروه مکمل+تمرین اختلاف معناداری وجود نداشت(۰۵ /۰≤P). در گروه مکمل+تمرین نیز با همه گروه‌ها به‌جز گروه مکمل اختلاف معناداری مشاهده شد(۰/۰۵≥P).
نتیجه‌گیری: باتوجه به نتایج مطالعه‌ی حاضر، زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می‌توانند از تمرینات ترکیبی در خانه به همراه مکمل آب انگور قرمز برای بهبود کیفیت زندگی خود استفاده کنند.

نیلوفر مرادی، محمد عزیزی، الهام نیرومند، وریا طهماسبی،
دوره 16، شماره 3 - ( مرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یک بیماری چندعاملی است که با قند خون بالای مزمن و مقاومت به انسولین مشخص می‌شود. به‌طورکلی افزایش جهانی شیوع دیابت نوع ۲ در اثر تغذیه ضعیف و عدم فعالیت‌بدنی ایجاد می‌شود. لذا هدف از مطالعه‌ی حاضر، تأثیر ۸  هفته تمرین ترکیبی همراه با مکمل دانه‌ی کینوا بر قندخون ناشتا، اشتها و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ است.
روش بررسی: در این مطالعه ۳۶ زن مبتلا به دیابت نوع ۲ به‌صورت داوطلبانه انتخاب و به ۳ گروه: تمرین+مکمل(۱۲=n)، مکمل(۱۲=n) و کنترل(۱۲=n) تقسیم شدند. گروه تمرین+مکمل و گروه مکمل ۸ هفته به مقدار ۲۵ گرم دانه‌ی کینوای پخته را  به‌مدت ۳ روز در هفته مصرف کردند. گروه تمرین+مکمل نیز تمرین ترکیبی را به‌مدت ۸ هفته و ۳ بار در هفته انجام دادند. تمرین با شدت ۱۲-۱۰ میزان درک فشار انجام شد. جهت اندازه‌گیری شاخص کیفیت زندگی از نسخه‌ی فارسی‌شده‌ی پرسش‌نامه‌ی کیفیت زندگی و جهت ارزیابی اشتها نیز از پرسش‌نامه‌ی اشتها استفاده شد. ۴۸ ساعت قبل و بعد از مداخلات، نمونه‌گیری خون، اندازه‌گیری‌ها و تکمیل پرسش‌نامه‌ها انجام شد. از آزمون‌های (One Way ANOVA)، تعقیبی LSD و t همبسته در سطح معناداری ۰/۰۵≥P استفاده شد.
یافته‌ها: طبق نتایج ۸ هفته مداخله در گروه تمرین+مکمل(۰/۰۰۱=P)(%۲/۵۹) و گروه مکمل(۰/۰۴=P)(۱/۵۴%) نسبت به گروه کنترل(۰/۳۲=P)(%۱/۵۴) باعث کاهش معنی‌دار قندخون ناشتا شد. همچنین کاهش معنی‌داری نیز در شاخص اشتهای گروه تمرین+مکمل(۰/۰۰۱>P)(%۵۴/۲۰) و گروه مکمل(۰/۰۰۱=P)(%۶۰/۳۱) نسبت به گروه کنترل(۰/۱۱=P)(%۷/۹۱) صورت گرفت. داده‌های کیفیت زندگی نیز حاکی از افزایش معنی‌دار این شاخص در گروه تمرین+مکمل(۰/۰۰۸=P)(%۵/۹۵) و گروه مکمل(۰/۰۰۲=P)(%۳/۸۰) نسبت به گروه کنترل(۰/۱۰=P)(%۰/۹۹) بود.
نتیجه‌گیری: ۸ هفته تمرین ترکیبی به‌همراه مصرف دانه‌ی کینوا تاثیر مثبت و بسزایی بر روی شاخص قند خون ناشتا، کیفیت زندگی و اشتها در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ دارد.

علی ملکی، مریوان نوری، رضوان زمردی، فخرالدین صبا،
دوره 16، شماره 5 - ( آذر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی ژنوتیپ گروه‌های خونی در جوامع مختلف، این فرصت را به تصمیم‌گیرندگان نظام سلامت خواهد داد که در پیشگیری و شناسایی عوارض ناخواسته ی انتقال خون از جمله تولید آلوآنتی‌بادی ها اقدام نمایند. گروه خونی دافی به دلیل انواعی از ژنوتیپ با شیوع متفاوت، احتمال تولید آلوآنتی بادی را در بیماران بتاتالاسمی ماژور که به طور منظم نیازمند انتقال خون هستند، افزایش داده است. با این حال تاکنون مطالعه ای در ارتباط با فراوانی توزیع گروه خونی دافی در بیماران بتاتالاسمی وابسته به انتقال خون در نژاد کُرد انجام نشده است.
روش بررسی: این مطالعه مورد-شاهدی بر روی ۱۰۰ بیمار مبتلا به بتاتالاسمی ماژور، به عنوان گروه مورد و ۵۰ فرد سالم، به عنوان گروه شاهد در کلینیک بوستان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، انجام شد. پس از جمع‌آوری نمونه خون محیطی از افراد شرکت‌کننده در مطالعه، DNA از سلولهای مونونوکلوئرها خون محیطی استخراج شد. سپس با استفاده از روش PCR-RFLP و الکتروفورز ژنوتیپ های دافی شامل FYB/B ،FYA/A و FYA/B شناسایی شدند.
یافته‌ها: نتایج آزمون کای دو نشان داد در گروه بیمار، بین دو جنس از نظر فراوانی توزیع ژنوتیپ های دافی اختلاف آماری معنی‌داری وجود ندارد(۵۸۸/P=۰). از سوی دیگر در گروه سالم نیز، بین دو جنس از نظر فراوانی توزیع ژنوتیپ های دافی اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد(۷۰۷/P=۰). طبق نتایج رگرسیون اسمی، با اینکه نسبت شانس(فاصله اطمینان ۹۵%) رخداد ژنوتیپ FYA/FYA و ژنوتیپ FYB/FYB نسبت به ژنوتیپ FYA/FYB (رده مرجع) در گروه بیمار نسبت به افراد سالم به ترتیب ۲/۴۲(۰/۷۰ تا ۸/۳۴) و ۰/۷۶(۰/۳۶ تا ۱/۶۴) بود؛ اما بین گروه مورد و شاهد از نظر فراوانی توزیع این ژنوتیپ ها تفاوت آماری معنی‌داری وجود نداشت(
P<۰/۰۵).
نتیجه‌گیری: نحوه‌ی توزیع فراوانی ژنوتیپ های دافی در بیماران کُرد بتاتالاسمی ماژور مشابه افراد سالم است و بین نحوه توزیع ژنوتیپ های دافی و بیماری بتاتالاسمی، ارتباطی وجود ندارد. ژنوتیپ FYB در هر دو گروه مورد و شاهد، دارای بیشترین فراوانی می باشد.


فاطمه بهادر، اعظم صباحی، سمیه پایدار، فاطمه زنگوئی سنو،
دوره 16، شماره 6 - ( بهمن 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه با پیشرفت تکنولوژی اطلاعات، استفاده از فناوری پزشکی از راه دور گسترش زیادی پیدا کرده است. اما از آن‌جاکه فناوری پزشکی از راه دور متکی بر انتقال داده‌هاست، توجه به مسایلی از جمله امنیت شبکه، محرمانگی و حفظ حریم خصوصی بیماران امری ضروری است. از‌این‌رو این مطالعه با هدف تعیین اهمیت الزامات امنیت اطلاعات در شبکه پزشکی از راه دور از دیدگاه مدیران و کارکنان واحد فناوری اطلاعات دانشگاه علوم پزشکی و بیمارستان‌های آموزشی شهر بیرجند انجام پذیرفت.
روش بررسی: این مطالعه به شیوه توصیفی مقطعی در سال 1400 انجام شد. جامعه‌ی پژوهش را مدیران و کارکنان واحد فناوری اطلاعات دانشگاه علوم پزشکی و بیمارستان‌های آموزشی شهر بیرجند(40 نفر) تشکیل دادند که به‌صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده، پرسش‌نامه‌ی محقق‌ساخته بود که روایی توسط استادان و صاحب‌نظران تایید و پایایی آن با آلفای کرونباخ(0/83) محاسبه شد. داده‌ها پس از جمع آوری، در نرم‌افزار SPSS وارد و با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که الزام امنیتی مربوط به انتقال اطلاعات از درجه اهمیت بالاتری نسبت به سایر الزامات برخوردار است. همچنین در زمینه‌ی منابع انسانی، ارایه مستندات دقیق و راهنمای آموزشی برای کاربران سیستم‌ها با میانگین(4/47)، در زمینه‌ی تجهیزات تشخیص پزشکی، مجهز بودن سیستم‌های شبکه پزشکی از راه دور به برق اضطراری با میانگین(4/72)، در زمینه‌ی ذخیره و دسترسی به اطلاعات مربوط، نصب آنتی‌ویروس‌ها و ضد بدافزارها بر روی تمامی سیستم‌ها با میانگین(4/75) و نیز در زمینه انتقال اطلاعات، رمزگذاری فایل‌ها و اطلاعات مهم و حساس با میانگین(4/69) مهم‌ترین نیاز امنیتی بودند.
نتیجه‌گیری: همان‌طورکه نتایج پژوهش نشان داد، الزامات امنیتی مربوط به انتقال اطلاعات از درجه‌ی اهمیت بالاتری نسبت به سایر الزامات برخوردار است؛ در ابتدا می‌توان با ایجاد سیاست‌های امنیتی، به‌روز رسانی و نظارت بر اجرای آن‌ها و همچنین آموزش به کارکنان تاحدود زیادی امنیت اطلاعات را تضمین کرد. اما جهت انتقال اطلاعات حساس پزشکی می‌توان از روش‌های رمزگذاری و تایید صلاحیت، پروتکل امن انتقال اطلاعات، شبکه‌های خصوصی و مجازی و سایر تکنولوژی‌های جدید در این زمینه استفاده کرد؛ البته در خصوص ایجاد زیرساخت‌های فنی مناسب جهت پیاده‌سازی سیاست‌های امنیتی در انتقال اطلاعات بایستی تمیهدات لازم صورت پذیرد.

مریم آقاجری نژاد، یحیی سلیمی، شهاب رضاییان، قباد مرادی، مهدی مرادی نظر، فاطمه خسروی شادمانی، رویا صفری فرامانی، میترا دربندی، فرید نجفی،
دوره 17، شماره 2 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: همه افراد یک جامعه به یک تناسب، در معرض ابتلا و بستری به‌علت بیماری کووید-۱۹ نیستند. هدف از مطالعه‌ی حاضر، تعیین عوامل مرتبط با ابتلا و بستری به‌علت کووید-۱۹ در شرکت‌کنندگان مطالعه کوهورت RaNCD (Ravansar Non-Communicable Disease) بود. 
روش بررسی: مطالعه حاضر در بازه زمانی ۱۳۹۸/۱۲/۰۹ تا ۱۴۰۰/۰۹/۰۶ انجام شد. برای این مطالعه از داده‌های مطالعه کوهورت RaNCD استفاده شد. موارد ابتلا و بستری کووید-۱۹ نیز از سامانه‌های پایش مراقبت‌های درمانی، سامانه سما و لیست خطی معاونت بهداشت و نتایج سرمی مثبت استخراج و از داده‌های آن‌ها استفاده شد. در مطالعه مورد-همگروهی در گروه مورد ۶۲۶ مورد ابتلای قطعی و/ یا محتمل وارد شد و در ادامه ۲۱۰۷ نفر به‌صورت تصادفی ساده به‌عنوان تحت همگروه انتخاب شدند. در مطالعه مورد-شاهدی، ۱۸۸ فرد بستری‌شده به‌علت کووید-۱۹ در گروه مورد و ۶۳۲ مثبت سرپایی در گروه شاهد، بودند. در این مطالعه از روش رگرسیون کاکس تعمیم‌یافته و لجستیک استفاده شد.  
یافته‌ها: در مطالعه مورد-همگروهی نسبت مخاطره ابتلا به کووید-۱۹ در روستاییان، سیگاری‌ها و طبقه اقتصادی-اجتماعی متوسط به‌ترتیب(۰/۹۱، ۰/۵۷)۰/۷۲، (۰/۵۸، ۰/۲۴)۰/۳۷، (۲/۱۱، ۱/۰۷)۱/۵۰، نسبت به گروه مرجع بود. در حالی‌که نسبت مخاطره در سنین ۶۴-۴۶ و ۶۵ ساله و بالاتر، در سال اول به‌ترتیب(۶/۸۶، ۱/۷۶)۳/۴۷ و (۱۴/۸۵، ۲/۸۰)۶/۴۵ نسبت به گروه مرجع بود، بعد از یک‌سال، به‌ترتیب این مقادیر به(۴/۴۰، ۱/۱۳)۲/۲۳ و (۸/۱۰، ۱/۵۳)۳/۵۲ رسید. نسبت مخاطره در مبتلایان به حداقل یک بیماری زمینه‌ای در سال اول(۳/۹۲، ۱/۵۳)۲/۴۵ بود که بعد از یک‌سال، به(۲/۹۲، ۱/۱۴)۱/۸۲ کاهش یافت. همچنین در مدل تطبیق‌یافته فعالیت فیزیکی متوسط و شدید با کاهش نسبت مخاطره همراه بود. در مطالعه مورد-شاهدی، نسبت شانس بستری‌شدن به‌علت کووید-۱۹ با هر سال افزایش سن، ۰/۰۳% بیشتر(۱/۰۵، ۰/۰۱)۱/۰۳ و در مبتلایان با حداقل سه بیماری زمینه‌ای(۴/۷۳، ۱/۲۴)۲/۴۳ برابر بدون بیماری زمینه‌ای بود.   
نتیجه‌گیری: به‌طورکلی کاهش نسبت مخاطره با گذشت یک‌سال از شروع مطالعه قابل توجه بود. افزایش سن و ابتلا به بیماری‌های زمینه‌ای از جمله مواردی است که نسبت شانس بستری در بیمارستان را نیز افزایش داده است. چنین افرادی می‌توانند برای موج‌های بعدی بیماری در اولویت مراقبت‌های بهداشتی و دوزهای یادآور واکسیناسیون قرار گیرند. 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb