جستجو در مقالات منتشر شده


21 نتیجه برای نوع مطالعه: مروری

علی محمد مصدق راد، پروانه اصفهانی، مرضیه نیک افشار،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به محدودیت منابع بخش سلامت، ضرورت توجه به افزایش کارایی سازمان های بهداشتی و درمانی الزامی است. این پژوهش با هدف ارزشیابی کارایی بیمارستان‌های کشور انجام شده است.
روش بررسی: در این پژوهش مروری منظم، کلیه مقالات مرتبط با محاسبه کارایی بیمارستان‌های ایران منتشر شده در دو دهه اخیر(۱۳۹۵-۱۳۷۶) مورد بررسی قرار گرفت. هفت پایگاه اطلاعاتی و دو موتور جستجوگر با استفاده از کلیدواژه‌های مناسب جستجو شد. لیست رفرنس های مقالات به دست آمده نیز بررسی شدند تا مقالاتی که به دست نیامدند، شناسایی شوند. تعداد ۱۵۶۳ مقاله یافت شد که با استفاده از یک چک لیست ارزشیابی کیفیت شدند. در نهایت، تعداد ۹۱ مقاله شرایط ورود به این مطالعه را داشته و تحلیل شدند. 
یافته ها: به ترتیب سه روش تحلیل پوششی داده ها، پابن لاسو و تحلیل مرزی تصادفی بیشتر در ارزشیابی کارایی بیمارستان‌ها استفاده شدند. میانگین کارایی بیمارستان‌های کشور بین ۰/۵۸۴ و ۰/۹۹۸ متغیر بوده است. بیشتر بیمارستان‌های غیردانشگاهی نظیر بیمارستان‌های درمانی دولتی و خیریه، خصوصی و بیمارستان‌های مناطق محروم کارایی مطلوب نداشتند. تعداد تخت و نیروی انسانی مهم ترین متغیرهای ورودی و تعداد پذیرش بیماران سرپایی و بستری و تعداد اعمال جراحی مهم ترین متغیرهای خروجی مورد استفاده در تحلیل پوششی داده ها بودند. روش پارامتریک تحلیل مرزی تصادفی از مزیت بیشتری نسبت به روش‌ ناپارامتریک تحلیل پوشش داده‌ها برای سنجش کارایی بیمارستان‌ها برخوردار است.
نتیجه گیری: با توجه به کارایی پایین بیشتر بیمارستان‌های کشور، سیاستگذاران بهداشت و درمان کشور باید ضمن شناسایی دلایل پایین بودن کارایی، راهکارهایی برای تخصیص صحیح منابع و ارتقای کارایی فنی بیمارستان‌ها اتخاذ کنند.

محمد عرفان زارع، رضا مشکانی، مجتبی عباسی، فرهاد شاویسی زاده، عاطفه نصیر کنسستانی،
دوره 11، شماره 3 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: در ایران شرایط لازم و رشته‌ی تحصیلی افراد برای کسب جایگاه مسئولیت فنی آزمایشگاه‌های تشخیصی طبی همواره موضوعی مورد بحث بین گروه‌های مختلف مرتبط با فعالیت‌های آزمایشگاهی بوده است. هدف از این مطالعه، بررسی جامع شرایط آموزش متخصصان آزمایشگاه، احراز شرایط مسئولیت فنی آزمایشگاه‌های پزشکی در کشورهای مختلف جهان و مقایسه ی آن با ایران می باشد.
روش بررسی: این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و جستجوهای اینترنتی در پایگاه های داده ای معتبر همچون SID ،Scopus ،PubMed ،Wiley Online ،Springer ،Science Direct ،Web of science و موتورهای جستجویی مثل Google Scholar و Google انجام گرفته است. 
یافته ها: نتایج این مطالعه جزئیات استانداردهای لازم جهت کسب تصدی فنی آزمایشگاه های پزشکی را در کشورهای آمریکا، کانادا، نهاد بین المللی فدراسیون شیمی بالینی و طب آزمایشگاهی اروپا و چندین کشور اروپایی زیر نظر این نهاد را نشان می دهد.  
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر این بود که در تمامی کشورهای مورد بررسی، متخصصان علوم پایه پزشکی و همچنین پزشکان با شرایط یکسانی توانایی کسب جایگاه تصدی فنی پس از آموزش های لازم و تاییدیه‌های مورد نیاز را دارند. در واقع ایران تنها کشور از میان کشورهای بررسی شده می باشد که طی دو دهه ی اخیر گروه علوم پایه پزشکی، که خود دارای شرایطی خاص از نظر آموزشی بوده و به عنوان رشته‌های بالینی آموزش می‌بینند را در تصدی مسئولیت فنی با محدودیت های جدی مواجه نموده است که این مهم نیازمند بازنگری است. 

ثریا رضایی، علی اصغر صفائی، نیلوفر محمدزاده،
دوره 11، شماره 6 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهم‌ترین حوزه‌های کاربرد فناوری اطلاعات در بخش بهداشت پایش وضعیت بیماران است. به کارگیری شبکه‌های حسگر بدنی در حوزه مراقبت- بهداشت به تازگی پیشرفتهای چشمگیری داشته است. هدف از نگارش این مقاله بررسی و شناخت کاربردهای شبکه‌های حسگر بدنی بی سیم در حوزه سلامت می‌باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه ای مروری است که از طریق جستجو در منابع علمی معتبر از جمله Science Direct(Elsevier) ،IEEE ،Springer و Pubmed و سایر منابع اطلاعاتی فارسی نظیر Magiran و Sid بین سال های 2000 تا 2016 انجام گرفته است. برای جستجو در منابع انگلیسی مذکور از کلیدواژه‌هایی چون “body area sensor network” و “wearable and implantable body sensor” و برای جستجو در منابع فارسی از کلیدواژه‌هایی همچون «گره‌های حسگر کاشتنی و پوشیدنی» استفاده شد.
یافته‌ها: وظایف شبکه‌های حسگری بدن پایش پارامترهای مهم بدن می‌باشد که این پارامترهای حیاتی گویای وضعیت ناخوشی و بیماری فرد هستند. مضاف براین با استفاده از انواع مختلف شبکه‌های حسگر می‌توان بیماری‌های مختلف به عنوان مثال: بیماری‌های قلبی، نئوپلاسم‌ها، دیابت، بیماری‌های کلیوی، پارکینسون، بیماری‌های عفونی و غیره را کنترل کرد. همچنین می‌توان گفت انواع شبکه‌های حسگر بدنی بی سیم در حوزه پزشکی بر دو دسته ی اصلی تقسیم می‌شوند:  شبکه‌های حسگر بی سیم بدنی پوشیدنی و شبکه‌های حسگر بی سیم بدنی کاشتنی. 
نتیجه‌گیری: استفاده از شبکه های حسگر بدنی تاثیر شگرفی در امر سلامت دارد و به بهبود کیفیت زندگی و آسایش خاطر بیماران منجر می‌شود. این تکنولوژی‌ها روز به روز در حال پیشرفت است و هدف از توسعه ی آنان کمک به بیماران و پزشکان و تیم درمان است. 

کیانا فرهادیار، رضا صفدری،
دوره 11، شماره 6 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: اشتباهات دارویی به معنای هر رویداد قابل پیشگیری است که به استفاده ی نامناسب از دارو یا آسیب رسیدن به بیمار منجر می شود و یکی از مشکلات جهانی مراقبت سلامت محسوب می‌شود. مدیریت دارو یک فرایند پیچیده است که باعث بهبود ایمنی بیمار شده و از اولویت‌های برنامه ی مراقبت بیمار به شمار می‌رود. امروزه فناوری و به خصوص سلامت همراه یکی از امکانات مهم برای حل این مشکلات است. لذا هدف از این پژوهش انجام یک مطالعه ی مروری به منظور استخراج الزامات سیستم‌های مدیریت داروی مبتنی بر سلامت همراه و فناوری‌های مورد استفاده برای پیاده‌سازی آن‌ها بوده است.
روش بررسی: در این پژوهش چهار پایگاه اطلاعاتی(PubMed ،Embase ،Web of Science و Science Direct) مورد جستجو قرار گرفتند و یک مطالعه ی مروری بر روی ۱۵ مقاله ی مرتبط به دست آمده صورت گرفت.
یافته‌ها: در این مطالعه ۱۳ الزام عملکردی استخراج و الزامات کاربری به شش گروه اصلی تقسیم شدند. همین طور فناوری‌های مورد استفاده در سیستم‌‌های مدیریت داروی مبتنی بر سلامت همراه به دست آمدند.
نتیجه‌گیری: پژوهش حاضر نشان می‌دهد که سیستم‌های مدیریت داروی مبتنی بر سلامت همراه برای افراد با بیماری‌های مزمن، سالمند و ... اجرایی است و فناوری‌های متنوع می‌توانند، الزامات عملکردی را پیاده‌سازی و نیازهای افراد را برطرف نمایند اما یکی از مواردی که در این حیطه می‌تواند زمینه ی پژوهش‌های بیشتری گردد، در نظر گرفتن افراد با آسیب بینایی است چرا که نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که با وجود این که این افراد در معرض خطر بیشتری برای اشتباهات دارویی قرار دارند، کمتر از سایر گروه‌ها مورد توجه قرار گرفته‌اند.

الهه بهمنی، رستگار حسینی، احسان امیری،
دوره 14، شماره 6 - ( 11-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری پیش‌رونده‌ی سیستم اعصاب مرکزی است که علایم و مشکلات ناشی از این بیماری باعث کاهش کیفیت زندگی می‌شود. پژوهش‌های اخیر، تمرینات ورزشی را به عنوان بخش برجسته‌ی سبک زندگی سالم در کاهش علایم بیماری MS  معرفی کرده‌اند؛ اما با این حال هنوز اثرگذارترین نوع تمرین به روشنی مشخص نشده است. هدف از پژوهش حاضر فراهم نمودن آگاهی درمورد اثرات مفید ورزش در بیماران MS و دستورالعمل‌هایی در مورد تجویز برنامه ورزشی برای این افراد است.
روش بررسی: این مقاله، مروری بر نحوه‌ی تأثیر فعالیت‌های مختلف ورزشی بر بیماری MS می‌باشد. جهت دسترسی به مقالات‌علمی از بانک‌های اطلاعاتی Google Scholar ،Magiran ،SID ،PubMed و کلیدواژه‌های بیماری مالتیپل‌اسکروزیس (MS)، تمرینات هوازی، تمرینات مقاومتی و تمرینات ترکیبی استفاده شد. 
یافته‌ها: گزارش‌های اخیر نشان می‌دهد که فعالیت ورزشی منجر به افزایش معناداری در بهبود علایم بیماری MS می‌شوند، هر چند که در تجویز برنامه‌های مختلف ورزشی(تنوع پروتکل تمرینی، مدت و شدت تمرینات) بین محققان تناقض‌های زیادی وجود دارد. اما براساس نتایج مطالعات، تمرینات ورزشی منظم با شدت متوسط از طریق مکانیزم‌های فیزیولوژیک مختلف منجر به بهبود و کنترل روند بیماری بدون تشدید التهاب و مزایای عملکردی می‌شوند و برخلاف تصورات قبلی، تمرینات ورزشی تعدیل شده می‌تواند منجر به اثرات مفیدی در این افراد گردد.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های مطالعه‌ی حاضر، تمرینات ورزشی منظم(هوازی، مقاومتی و ترکیبی) با شدت و مدت مناسب، بر بیماری MS باعث بهبود علایم این بیماری و افزایش کیفیت زندگی می‌شود.


اسما ملکی، زهرا کاشانی خطیب، شعبان علیزاده، امیرعلی حمیدیه، علی اکبر پورفتح اله،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بدخیمی‌‌های خونی به‌‌عنوان یکی از شایع ترین سرطان‌های جهان، سالانه موجب مرگ ومیر تعداد فراوانی از بیماران می‌شوند. عوامل ارثی و اکتسابی زیادی در ایجاد این بیماری دخیل می‌باشند. اگزوزوم‌ها مدل بسیارکوچکی از سلول‌ها هستند که توسط اکثر سلول‌های بدن در شرایط فیزیولوژیک و پاتولوژیک ترشح می‌‌شوند. از طرفی به‌‌دلیل ساختار بسیارکوچک و زیست‌‌پذیری که دارند، در درمان این بیماری نیز جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده‌اند. 
روش بررسی: این پژوهش یک مقاله‌‌ی مروری نظام‌مند است. به‌‌منظور انجام این مطالعه، پایگاه‌های الکترونیکی Pubmed ،Scopus و Web of Science بررسی گردید و تعداد ۱۱۰ مقاله‌‌ی مروری و اصیل در بازه‌‌ی سال‌های ۲۰۲۰-۲۰۰۰ میلادی مطالعه گردید. از کلمات کلیدی اگزوزوم، بدخیمی‌های خونی و ایمونوتراپی به‌‌عنوان کلمات کلیدی اصلی همراه با تعدادی از اصطلاحات مرتبط دیگر همچون ریزمحیط تومور، لوکمی میلوئیدی حاد، لوکمی لنفوئیدی حاد، لوکمی لنفوئیدی مزمن و مالتیپل میلوما (Exosome AND Cancer ،Leukemia AND Immunotherapy ،Exosome AND Leukemia ،AML AND Exosome) برای جستجو در این پایگاه‌ها استفاده گردید. در نهایت، تعداد ۵۱ مقاله‌‌ی مرتبط با اگزوزوم و بدخیمی‌های خونی میلوئیدی و لنفوئیدی مورد استفاده قرارگرفت.
یافته‌ها: در شرایط بیماری پروفایل ژنومی سلول‌های بدخیم و ریزمحیط تومور تغییر می‌کند. محتویات اگزوزوم‌های آزادشده توسط سلول‌های لوکمیک ازجمله پروتئین‌های آنتی‌آپاپتوتیک، میکروRNAهای مختلف، عوامل آنژیوژنیک، پروتئین‌های شوک حرارتی و انکوژن‌ها که در ایجاد یک فنوتایپ التهابی در سلول‌های هدف نقش دارند، به‌عنوان عوامل دخیل در پاتوژنز لوکمی شناخته می‌شوند. تنوعی از مواد درمانی ازقبیل دارو‌های ضدالتهاب، پروتئین‌های نوترکیب، siRNA ومهارکننده‌ی میکروRNA‌های مختلف نیز می‌توانند به شکل اگزوزوم از چندین روش مختلف بسته‌بندی و در درمان لوکمی مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه‌گیری: اگزوزوم‌های ترشح شده از سلول‌های بدخیم با تغییر ریزمحیط تومور نقش مهمی در رشد و تکثیر، آنژیوژنز، متاستاز، مقاومت به داروهای شیمی‌‌درمانی و نیز فرار سلول‌های سرطانی از سیستم ایمنی ایفا می‌‌کنند. نقش اگزوزوم‌ها در ایجاد و کمک به رشد و پیشرفت  بدخیمی‌های خونی اثبات شده است. بنابراین استفاده از آن‌ها در درمان این اختلالات در شکل‌های مختلف، احتمالا بسیار کمک‌‌کننده و امیدبخش خواهد بود.

 

مرجان قاضی سعیدی، مژگان تنهاپور،
دوره 15، شماره 5 - ( 11-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: دوراپزشکی امکان ارایه خدمات پزشکی را از راه دور فراهم می‌آورد. پیاده‌سازی این فناوری اغلب با مشکلاتی روبه‌روست. هدف این مطالعه بررسی حوزه‌های پرکاربرد خدمات دوراپزشکی در کشور ایران و سایر کشورهای توسعه‌یافته و همچنین بررسی چالش‌های قانونی، مالی و حریم خصوصی دوراپزشکی در این کشورها و به‌طور ویژه در عصر اپیدمی کووید-۱۹ است.
روش بررسی: مطالعه‌ی حاضر یک مطالعه‌ی مروری است. مطالعات و منابع الکترونیکی از پایگاه‌داده‌های علمی PubMed، Scopus، SID، Magiran، وب‌سایت وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران و وب‌سایت‌های مرتبط بازیابی شدند. در نهایت منابع مرتبط با توجه به هدف مطالعه توسط محققان انتخاب و خلاصه‌ای از نتایج آنها در این مطالعه ارایه شد. 
یافته‌ها: از پرکاربردترین خدمات دوراپزشکی می‌توان به حوزه‌های بالینی رادیولوژی، روانپزشکی و قلب و عروق برای تعامل با بیماران و حوزه‌های اورژانس، پاتولوژی و رادیولوژی برای برقراری ارتباط مختصصان باهم اشاره کرد. در کشور ایران مشاوره از راه دور پرکاربردترین حوزه‌ی دوراپزشکی است. در برنامه‌ی توسعه‌ی کشور قوانینی محدود در حمایت از ارایه خدمات مراقبت بهداشتی الکترونیک و دوراپزشکی وجود دارد مانند ماده ۷۴ از بخش ۱۴ برنامه توسعه. همچنین از نظر حفظ حریم خصوصی بیماران قوانین قابل استناد محدودی وجود دارند. در هر یک از کشورهای اروپایی اگرچه مجموعه راهنماهایی درمورد وب‌سایت‌های سلامت، سلامت همراه، تبادل اطلاعات بین مرزی و غیره وجود دارد اما قوانین یکپارچه‌ای جهت ارایه خدمات دوراپزشکی وجود ندارد. HIPAA در آمریکا و GDPR در اروپا از جمله قوانین حریم خصوصی در کشورهای توسعه یافته هستند. در قاره آمریکا محدودیت‌هایی برای بازپرداخت خدمات دوراپزشکی مانند استفاده از مدل پرداخت به‌ازای خدمت درنظر گرفته شده است؛ اما هزینه‌ها معمولاً کمتر از هزینه‌های درمان حضوری بیمار هستند.  
نتیجه‌گیری: استفاده از خدمات دوراپزشکی در عصر حاضر باتوجه به شیوع اپیدمی‌هایی مانند کووید-۱۹ به یک الزام تبدیل شده است. به‌منظور توسعه‌ی خدمات دوراپزشکی در کشور ایران براساس تجربه کشورهای توسعه یافته لازم است ابعاد قانونی، مالی و حریم خصوصی از جمله ایجاد قوانینی صریح درمورد تعیین حقوق بیماران و فراهم‌کنندگان مراقبت، راهنماهایی مدون جهت ارایه این خدمات در حوزه‌های مختلف بالینی مانند قالب‌های ساختارمند برای مشاوره از راه دور و قوانین صریح در حوزه‌ی حریم خصوصی مورد ملاحظه قرار گیرند.  

سکینه عباسی، شهرزاد شریف پور واجاری،
دوره 15، شماره 5 - ( 11-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان دهانه‌ی رحم چهارمین علت اصلی مرگ و میر در میان زنان بوده و سالانه حدود نیم میلیون مورد جدید در کشور های توسعه یافته شناسایی می‌شود. بر اساس بررسی‌های انکلوژیک، HPV به دو دسته‌ی پر خطر (high risk) و کم خطر (low risk) طبقه بندی شده و بیشتر موارد ابتلا مرتبط به نوع پرخطر ویروس پاپیلومای انسانی هستند. پاپیلومای نوع 16 و نوع 18 از انواع پرخطر در این سرطان به شمار می‌روند. پاپیلوما ویروس انسانی، گروه کوچکی از ویروس‌های بدون پوشش با DNA دو رشته ای هستند که جزو خانواده پاپیلوما ویریده (papilloma viridae) می‌باشند.
روش بررسی: در این مطالعه‌ی مروری بیش از 200 مقاله‌ی مرتبط با ویروس پاپیلومای انسانی و عملکرد سیستم ایمنی در برابر این ویروس از پایگاه‌های Google Scholar، Scopus و Pubmed از سال 2015 تا 2020 بررسی گردید که در نهایت از میان آن‌ها 34 مقاله در رابطه با مارکرها و سایتوکاین ها درسرطان دهانه رحم، انتخاب شدند.
یافته ها: یکی از این روش‌های In-vitro  در شناسایی مارکرها، استفاده از وکتور برای آلوده‌سازی سلول‌های دندریتیک جهت ارایه آنتی‌ژن، افزایش بیان مارکرها و بلوغ سلول T بکر (Native T cell) می‌باشد که منجر به شناسایی انواعی از مارکرها و سایتوکاین‌هایی مانند PD ،PDL ،CD ،MHC ،FASL ،IFN ،IL ،TLR در ارتباط با سرطان دهانه‌ی رحم شده است.
نتیجه‌گیری: پیشگیری از سرطان رحم می‌تواند بار اقتصادی و همچنین بار اجتماعی ناشی از ابتلا به این بیماری را در جامعه کاهش دهد. از سایتوکاین‌های مهم و اصلی بیان شده در هنگام مواجهه با HPV  می‌توان به 6-IL و 8-IL اشاره کرد. چندین اپی توپ آگونیست با قدرت اتصالی بهبود یافته به آلل آنتی ژن لکوسیت انسانی (HLA-A2) A2 کلاس I برای تقویت پاسخ‌های لنفوسیت T سیتوتوکسیک و استفاده در ساخت واکسن‌های موثر علیه HPV توصیف شده است؛ زیرا از قبل مشخص شده بود که اپیتوپ‌های مختلف از 16 HPV مانند E6 و E7، قادر به برانگیختن پاسخ‌های لنفوسیت T سیتوتوکسیک (CTL) انسانی از طریق اتصال به HLA-A2 هستند.

سامان محمدپور، رضا ربیعی، الهام شاه بهرامی، کامیار فتحی سالاری، مریم خاکزاد، مصطفی لنگری زاده،
دوره 16، شماره 2 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان دومین عامل مرگ‌ومیر در جهان است که سالانه منجر به مرگ بیش از ۱۰ میلیون نفر در دنیا می‌شود. تشخیص زودرس، مدیریت و درمان صحیح این بیماری نقش مهمی در کاهش عوارض و مرگ‌ومیر دارد. یکی از ابزارهای حمایتی در تشخیص زودرس، مدیریت و درمان این بیماری، سیستم‌های تصمیم‌یار بالینی هستند که به دو دسته قاعده‌محور و غیرقاعده‌محور تقسیم‌بندی میشوند. سیستم‌های تصمیم‌یار قاعده‌محور برپایه راهنماهای بالینی ایجاد می‌شوند، درحالی‌که سیستم‌های تصمیم‌یار غیرقاعده‌محور از یادگیری ماشین بهره می‌گیرند. در این پژوهش اثرات سیستم‌های تصمیم‌یار به تفکیک قاعده‌محور و غیرقاعده‌محور، بر تشخیص، درمان و مدیریت سرطان سنجیده شد.
روش بررسی: مطالعه‌ی حاضر به‌روش مروری نظام‌یافته انجام شد که با جستجو در پایگاه‌های داده Web of Science، Scopus، IEEE Xplore و PubMED تا تاریخ ۲۰۲۱.۱۲.۳۱ صورت گرفت. پس از حذف موارد تکراری و ارزیابی یافتهها براساس معیار ورود و خروج، مطالعات مرتبط با هدف پژوهش انتخاب شدند. نحوه‌ی انتخاب مقالات براساس عنوان، چکیده و متن کامل بود. ابزار گرداوری داده فرم استخراج داده شامل سال انجام مطالعه، نوع مطالعه، سیستم درگیر در بدن، اندام  درگیر در بدن، خدمت ارایه شده توسط سیستم تصمیم‌یار، نوع سیستم تصمیم‌یار، اثر مورد بررسی، شاخص مورد ارزیابی اثر و نمره حاصل از ارزیابی اثر بود. برای تحلیل داده‌ها از روش سنتز روایتی (Narrative synthesis) استفاده شد.
یافته‌ها: از مجموع ۷۶۸ مقاله، ۱۶ مقاله مرتبط با اهداف مطالعه شناسایی شد. اثرات مورد ارزیابی در دسته سیستم‌های تصمیم‌یار بالینی قاعده‌محور بر تنظیم دوز، شدت علایم سرطان، پیروی از راهنمای‌درمانی، زمان مراقبت، میزان کشیدن‌سیگار، میزان نیاز به شیمی‌درمانی و مدیریت‌درد بودند که این اثرات به جز مدیریت درد، در همه موارد معنی‌دار و مثبت گزارش شده بودند. اثرات مورد ارزیابی در دسته سیستم‌های تصمیم‌یار بالینی غیرقاعده‌محور بر تصمیمات تشخیصی‌ودرمانی، غربالگری، کنترل نوتروپنی‌تب‌دار (Neutropenic Fever) بودند که این اثرات به جز کنترل نوتروپنی‌تب‌دار، در همه‌ی موارد معنی‌دار و مثبت گزارش شده بودند.
نتیجه‌گیری: نتایج به‌دست آمده برای اثربخشی هر دونوع  سیستم‌های تصمیم‌یار قاعده‌محور و غیرقاعده‌محور حاکی از اثرات مثبت و متفاوت این دو دسته بود. بنابراین استفاده از ترکیب آن‌ها در حیطه‌ی سرطان می‌تواند نتایج بسیار مفیدی به‌بار بیاورد.

علیرضا منادی سفیدان، رضا افریشم،
دوره 16، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات‌قبلی نشان داده‌اند که miRNA های ویروسی و انسانی در فرایند کنترل و یا پیشرفت بیماری نقش داشته و حتی می‌توانند به‌عنوان اهداف درمانی در نظر گرفته شوند. بر این اساس، مطالعه‌ی مروری حاضر جهت ارزیابی نقش miRNA های میزبان و ویروس کووید-19 در روند بیماری طراحی شد. 
روش بررسی: مطالعه‌ی حاضر یک مطالعه‌ی مروری بود که در بازه زمانی 2022-2012 انجام شد. مطالعات از پایگاه ‌داده‌های علمی PubMed، Google scholar، Web of science و Scopus بازیابی شدند. منابع مرتبط توسط محققان انتخاب و خلاصه‌ای از آن‌ها در این مطالعه مروری ارایه شد.
یافته‌ها: مطالعه‌ی مروری حاضر نشان داد که برخی miRNA‌ های میزبان مانند miR-200c ،miR-23b-5p، و miR-125a-5p اثر مهاری بر روی گیرنده ACE2 داشتند، درحالی‌که miR، miR-3909 و miR-133a بر روی این گیرنده اثر تحریکی داشتند. علاوه بر این، miR-98-5p میزبان بر روی بیان ژن TMPRSS2 اثر مهاری داشت. از سویی دیگر، miR-21 ،miR-146a و 142-miR میزبان، التهاب را از طریق سیگنالینگ MAPK و NF-Ƙβ، القا کرد. درحالی‌که  miR-124 ، miR-410، miR-1336 میزبان فاکتور STAT3 را مهار کرده و مانع التهاب شد. به‌علاوه، miR-302b و  372-miR میزبان، پروتئین سیگنالینگ ضدویروسی میتوکندری (MAVS) را هدف قرار داد که منجر به خاموش شدن سیگنال‌های اینترفرون نوع 1 شد. همچنین ثابت شده است که miR-145-5p ،miR-24-3p ،miR-7-5p، و miR-322-3p اگزوزومی میزبان، تکثیر 2-SARS-CoV و بیان پروتئین S را مهار کرده و کاهش بیان آن‌ها در افراد مسن و دیابتی با کاهش مهار تکثیر 2-SARS-CoV مرتبط بود. همچنین miR-359-5p ویروسی بیان MYH9 (زنجیره سنگین میوزین غیرعضلانی 9) را تنظیم کرده که باعث تهاجم و رهاسازی ویروس در سلول میزبان شد.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که miRNA های فراوانی در کنترل و یا پیشرفت بیماری کووید-19 نقش دارند و احتمالاً با تغییر بیان miRNA ویروسی و میزبان، بتوان بیماری کووید-19 را درمان کرد. با این‌حال، تحقیقات بیشتری در این خصوص موردنیاز است.

 

علیرضا منادی سفیدان، زیبا مجیدی،
دوره 16، شماره 4 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: درک این‌که چگونه التهاب ناشی از کووید-19 بر بیماران تأثیر می‌گذارد و منجر به عوارض و بیماری‌های بیشتر می‌شود، بسیار مهم است. با توجه به اهمیت کنترل عوارض مرتبط با کووید-19، مطالعه‌ی فعلی برای ارزیابی التهاب ناشی از کووید-19 و عوارض مربوط به آن طراحی شده است. 
روش بررسی: مطالعه‌ی حاضر یک مطالعه‌ی مروری است. مطالعات از پایگاه ‌داده‌های علمی PubMed، Web of Science، Scopus و Google Scholar بازیابی شده‌اند. در نهایت، منابع مرتبط با توجه به هدف مطالعه توسط محققان انتخاب و خلاصه‌ای از نتایج آن‌ها در این مطالعه ارایه شد. 
یافته‌ها: مطالعه‌ی مروری حاضر نشان داد که ویروس‌های 2-SARS-CoV پس از ورود به سلول توسط پروتئین اسپایک (S) و گیرنده‌ی مهم کروناویروس‌ها یعنی آنزیم مبدل آنژیوتانسین 2 (2-ACE)، ژنوم خود را به داخل سلول میزبان وارد می‌کنند و موجب آغاز توفان سایتوکاینی و در نتیجه افزایش سایتوکاین‌های اولیه درگیر در التهاب می‌شوند. سایتوکاین‌های IL-6 ،IL-8 ،TNF-α و 1-IL از فاکتورهای کلیدی هستند؛ که این عوامل به نوبه‌ی خود ماکروفاژها، سلول‌های دندریتیک (DC) و سایر سلول‌های ایمنی را فعال می‌کنند. مطالعات نشان داد التهاب ناشی از 2-SARS-CoV در کبد با القای 6-IL، مسیر JAKs/STAT3 را فعال می‌کند که گیرنده‌ی آن فقط در کبد و سلول‌های ایمنی وجود دارد و باعث ایجاد سندرم آزادسازی سایتوکاین‌ها می‌شود. سایتوکاین‌ها نیز باعث آزاد شدن گونه‌های فعال اکسیژن (ROS)، آنیون سوپراکسید و اکسید نیتریک می‌شوند به‌طوری‌که همه آن‌ها می‌توانند به سلول‌های میوکارد آسیب برسانند و موجب مقاومت به انسولین و ایجاد دیابت شوند. علاوه بر این افزایش سایتوکاین‌های التهابی نظیر IL4، IL10 و IL6 و سلول‌های ایمنی منجر به اختلالات قلبی مانند آریتمی می‌شوند. ورود ویروس به سیستم گوارش، باکتری‌های ترشح کننده بوتیرات(دارای اثرات ضدالتهابی) را کاهش می‌دهد و منجر به القای التهاب شدید می‌شود. همچنین ویروس کرونا با افزایش سایتوکاین‌های پیش التهابی و افزایش فعالیت ایندول‌آمین 2 و 3 دی‌اکسیژناز (IDO)  اختلال وسواس فکری عملی، افسردگی و سایراختلالات عصبی را موجب می‌شود.  
نتیجه‌گیری: مطالعات نشان داده‌اند که التهاب ناشی از کووید-19 نقش مهمی در پیشرفت عوارض مرتبط مانند اختلال در سیستم گوارش، کبدی، قلبی، عصبی-روانی، پانکراس و سایر اندام‌ها دارد. بنابراین، هدف قراردادن سایتوکاین‌ها احتمالاً می‌تواند بقا را بهبود بخشد و مرگ و میر را کاهش دهد.

فاطمه بهادر، اعظم صباحی، سمانه جلالی، فاطمه عامری،
دوره 16، شماره 6 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیک در ایران و پنجمین علت اصلی مرگ در سراسر جهان محسوب می‌شود. شیوع دیابت در سراسر جهان، باعث ایجاد روش‌های جدید در تحقیقات زیست پزشکی شده‌است. از آن جمله می‌توان به هوش‌مصنوعی اشاره نمود. این مطالعه با هدف بررسی انواع مطالعات انجام شده در زمینه‌ی هوش‌مصنوعی و دیابت در ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به روش مرور نظام‌مند انجام شد. پایگاه‌های اطلاعاتی معتبر داخلی شامل Irandoc، Magiran، SID و موتور جستجوگر Google Scholar با استفاده از کلیدواژه‌های هوش‌مصنوعی و دیابت به‌صورت فارسی، جداگانه و ترکیبی بدون محدودیت زمانی تا ۲۰ ژوئن ۲۰۲۱ بررسی گردیدند. تعداد ۷۴۹۵ مقاله بازیابی شد که در مراحل مختلف(حذف مقالات تکراری(۱۸۲۴)، عنوان و خلاصه مقاله(۵۸۸۴) و متن کامل(۳۰)) غربالگری شد و در نهایت ۲۰ مقاله که معیارهای موردنظر پژوهشگران را داشت مورد بررسی دقیق قرارگرفت.
یافته‌ها: از میان مقالات بازیابی‌شده، ۲۰ مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند که از این تعداد ۱۶ مقاله به روش‌های مبتنی بر هوش‌مصنوعی و ۴ مقاله به طراحی سیستم‌های جدید مبتنی بر هوش‌مصنوعی پرداخته‌بودند. ۱۰ مقاله به بررسی نقش هوش‌مصنوعی در پیش‌بینی، ۸ مقاله در تشخیص و ۲ مقاله به کنترل و مدیریت بیماری دیابت پرداخته‌بودند. بیشترین حجم مقالات به استفاده از روش‌های داده‌کاوی مانند شبکه‌عصبی‌مصنوعی، درخت تصمیم و غیره(۱۶ مقاله) اختصاص داشتند و برخی از مطالعات به ارزیابی و مقایسه‌ی روش‌های هوش‌مصنوعی بر روی کاربرد، صحت و حساسیت هوش‌مصنوعی در تشخیص و پیش‌بینی دیابت پرداخته بودند(۱۰ مطالعه). 
نتیجه‌گیری: بررسی نظام‌مند مقالات نشان داد که استفاده از روش‌های داده‌کاوی جهت مدیریت دیابت در ایران با پیشرفت خوبی همراه بوده اما نیاز است تا در زمینه طراحی سیستم‌ها و الگوریتم‌های هوش‌مصنوعی و در زمینه کنترل و مدیریت دیابت اقدامات بیشتری انجام پذیرد.

 

کیهان فاتحی، فریماه رحیمی، رضا رضایتمند،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان کولورکتال یکی از شایع‌ترین  انواع سرطان است که بروز و شیوع آن و همچنین مرگ‌ومیرهای ناشی از آن در سراسر جهان افزایش یافته است. این مطالعه با انجام یک مرور حیطه‌ای بار اقتصادی سرطان کولورکتال را از جوانب مختلف بررسی نموده است.
روش بررسی: در این مطالعه‌ی مروری حیطه‌ای، مقالاتی که در ده سال منتهی به ۲۰۲۰ در پایگاه‌های اطلاعاتی Scopus، PubMed، Embase، Cochrane، Web of Science به محاسبه‌ی هزینه‌های بیماری سرطان کولورکتال پرداخته بودند، جستجو گردید. در این مطالعه هزینه‌های ارایه‌شده در مطالعات بازیابی شده، دسته‌بندی شدند و همچنین به‌منظور ایجاد امکان مقایسه مطالعات، هزینه‌ی سرانه‌ی تعدیل‌شده با قدرت خرید آن کشور نیز محاسبه گردید.
یافته‌ها: از ۲۹ مطالعه بررسی شده، در دو مطالعه هزینه‌های غیرمستقیم سرطان کولورکتال و در ۴ مطالعه هم هزینه‌های مستقیم و هم هزینه‌های غیرمستقیم بررسی شده بودند. در سایر مطالعات، تنها هزینه‌های مستقیم این سرطان تجزیه و تحلیل شده بود. نزدیک به ۴۰ درصد از مطالعات از دیدگاه ارایه‌دهنده، هزینه‌ها را محاسبه کرده بودند. بیشترین هزینه‌ی گزارش‌شده در مقالات ۱۷۵.۰۲۰ دلار(تعدیل شده با شاخص برابری قدرت خرید) از دیدگاه ارایه دهنده در آمریکا می باشد که مربوط به هزینه‌ی سالانه‌ی بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال متاستاتیک در فاز ۴ می باشد. کمترین هزینه‌ی گزارش‌شده در مقالات ۹۵۴ دلار(تعدیل شده با شاخص برابری قدرت خرید) از دیدگاه ارایه کننده در برزیل بود که در آن صرفاً هزینه‌ی بستری بیماران در نظر گرفته شده است.
نتیجه‌گیری: اگر چه مقایسه‌ی بار اقتصادی بیماری‌ها بسته به‌ویژگی‌های مطالعه(دیدگاه، نوع هزینه‌های وارد شده و جمعیت مورد بررسی) و نیز وضعیت سیستم‌های مراقبت از سلامت در کشورها بسیار دشوار است، ولی اطلاع از گزارش‌های مختلف بار اقتصادی سرطان کولورکتال در دنیا می‌تواند هم برای پژوهشگران و هم سیاست‌گذاران به‌خصوص در طراحی برنامه‌های مداخله‌ای بسیار مفید باشد.

علی محمد مصدق راد، پروانه اصفهانی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تقاضای القایی عبارت است از ارایه مراقبت یا خدمت غیرضروری به بیماران و مراجعان نظام سلامت با اعمال قدرت و سفارش افراد متخصص. تقاضای القایی موجب استفاده‌ی بیش از حد از خدمات سلامت، افزایش زمان انتظار برای دریافت خدمات سلامت، افزایش قیمت خدمات سلامت، افزایش هزینه‌های بخش سلامت و کاهش کارایی نظام سلامت می‌شود. سیاست‌گذاران و مدیران سلامت باید اقداماتی برای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت به کارگیرند. شناسایی علل تقاضای القایی در نظام سلامت اولین قدم در این زمینه است. این پژوهش با هدف شناسایی علل تقاضای القایی در نظام سلامت انجام شد. 
روش بررسی: این پژوهش با روش مرور حیطه‌ای انجام شد. کلیه مقالات منتشر شده در زمینه‌ی علل تقاضای القایی در نظام سلامت تا ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ خورشیدی(۲۱ ژوئن ۲۰۲۳ میلادی) در ۹ پایگاه داده‌ای و موتور جستجوگر Google Scholar جستجو و جمع‌آوری شدند. در نهایت، تعداد ۳۸ مقاله انتخاب شد. داده‌ای با روش تحلیل موضوعی و با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA۱۰ تحلیل شدند. 
یافته‌ها: تعداد ۳۸ مطالعه مرتبط با علل تقاضای القایی در نظام سلامت در بازه‌ی زمانی ۱۹۷۴ تا ۲۰۲۱ میلادی منتشر شدند. تعداد پژوهش‌های علل تقاضای القایی در نظام سلامت از سال ۲۰۱۱ میلادی با رشد همراه بوده است. تعداد ۳۲ علت تقاضای القایی در نظام سلامت شناسایی شد که در سه سطح کلان(نظام سلامت)، میانی(سازمان بهداشتی و درمانی) و خرد(ارایه‌دهنده و گیرنده‌ی خدمت سلامت) تقسیم‌بندی شد. پرتکرارترین علل تقاضای القایی در نظام سلامت در مطالعات قبلی به‌ترتیب شامل سیاست‌گذاری نامناسب، نظارت ناکافی، نظام پرداخت نامناسب، تعداد زیاد پزشکان، عدم توجه به راهنماهای بالینی، انگیزه‌ی مالی ارایه‌دهندگان خدمات سلامت، پوشش بیمه‌ای بیمار، انتظارات زیاد و غیرمنطقی بیماران، تعرفه‌ی نامناسب خدمات سلامت، پیچیدگی خدمت سلامت و شکاف اطلاعاتی بیماران بود.
نتیجه‌گیری: تقاضای القایی اثرات منفی بر نظام سلامت دارد و منجر به افزایش هزینه‌های سلامت، اتلاف منابع سلامت، کاهش کارایی نظام سلامت و در نهایت، کاهش دسترسی مردم به خدمات سلامت ضروری خواهد شد. عوامل متعددی در سطوح مختلف نظام سلامت منجر به ایجاد تقاضای القایی خدمات سلامت می‌شود. بنابراین، مداخلاتی باید به‌طور سیستمی در سه سطح نظام سلامت، سازمان‌های بهداشتی و درمانی و ارایه‌دهندگان و گیرندگان خدمات سلامت به‌کار گرفته شوند تا تقاضای القایی خدمات سلامت کاهش چشمگیری داشته باشد.

 

لیلا عرفان نیا، دکتر آزیتا یزدانی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با شیوع پاندمی کرونا، آمار تعداد برنامه‌های کاربردی سلامت همراه، رشد چشمگیری داشته است. این پژوهش با هدف ارزیابی محتوای برنامه‌های کاربردی فارسی‌زبان در مدیریت کووید ۱۹ انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش مروری، جستجوی نظام‌مند برنامه‌های فارسی زبان حوزه‌ی بیماری کووید ۱۹ در چهار بازار برنامه‌های کاربردی همراه شامل App Store، Google Play، Bazzar و Myket انجام شد. محتوای برنامه‌ها بر اساس یک چک‌لیست محقق‌ساخته که به تایید سه متخصص رسیده بود، در پنج محور سهولت استفاده، آموزش، پایش، حریم‌خصوصی و تسهیم داده ارزیابی گردید. برنامه‌هایی که بیش از ۵۰ درصد نمره ارزیابی را دریافت کردند به‌عنوان برنامه‌ی منتخب معرفی شدند. با حذف برنامه‌های تکراری، ۱۱۹ برنامه استخراج شد که از این میان براساس معیارهای ورود و خروج و بعد از بررسی کامل محتوا و قابلیت‌ها‌، ۲۱ برنامه وارد مرحله نهایی ارزیابی کییاففی شدند.
یافته‌ها: بر اساس مجموع امتیازات برنامه Safiran Salamat بیشترین امتیاز(۳۱) را دریافت نمود و Ac۱۹ و Mask با امتیاز ۲۷ و ۲۲ به‌ترتیب در رده‌های بعدی قرار گرفتند. این سه برنامه به‌همراه برنامه‌ی Corona Amar Tashkhis که در رتبه‌ی چهارم بود، بیش از ۵۰ درصد امتیاز بررسی محتوا را دریافت کردند و ۱۷ برنامه‌ی دیگر کمتر از ۵۰ درصد نمره کل امتیاز را به خود اختصاص دادند. دولت نقش مهمی در معرفی و راه‌اندازی برنامه‌ها داشت(سه برنامه با حمایت دولت و یک برنامه به‌صورت خصوصی راه‌اندازی شده بودند). هر چهار برنامه‌ی منتخب، نمره‌ی قابل‌قبولی را از جهت سهولت استفاده کسب نمودند. ردیابی کاربران و پایش قرنطینه در برنامه‌های مذکور مغفول مانده بود. بعد از تعیین نمره نهایی برنامه‌ها، میزان دانلود بر اساس آمار دانلود بازارهای برنامه‌های کاربردی استخراج شد. از آزمون همبستگی پیرسون جهت آزمون رابطه‌ی بین نمره‌ی کل برنامه‌های کاربردی و میزان دانلود استفاده گردید و همبستگی معنی‌داری مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه‌ی حاضر نشان داد که برنامه‌های کاربردی همراه در حیطه‌های آموزش و اطلاع‌رسانی، عملکرد قابل‌قبولی دارند؛ اما محبوبیت پایین می دستیابی به این اهداف را دور از انتظار می‌نماید. راهبردهای بازاریابی می‌تواند به‌عنوان یکی از استراتژی‌های مفید در افزایش استفاده از برنامه‌های سلامت همراه موثر باشد. همچنین گنجاندن قابلیت‌هایی نظیر ثبت محل جغرافیایی کاربر و ردیابی تماس‌ها و مشاوره‌های آنلاین می‌تواند در راستای اهداف پیشگیرانه مثمر ثمر باشند.

 
زهره جوانمرد، مرضیه معراجی، مهسا قلی زاد، فاطمه عامری،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با افزایش همه‌‏گیری کووید-۱۹، ابزارهای پوشیدنی در زمینه مدیریت این بیماری بسیار مورد توجه قرار گرفتند. مطالعه‌ی مروری سیستماتیک حاضر با هدف بررسی نقش ابزارهای پوشیدنی در مدیریت بیماری کووید-۱۹ انجام گردید.
روش‌بررسی: مطالعه‌ی حاضر، طبق دستورالعمل PRISMA انجام گردید. برای این منظور پایگاه‌های اطلاعاتی Web of Science، PubMed و Scopus جهت بازیابی مقالات انگلیسی بدون محدودیت زمانی، تا ۱۶ اوت ۲۰۲۲، جستجو گردید. استراتژی جستجو شامل مفاهیم "Wearable Device" و "۱۹-COVID" بود. معیار ورود به مطالعه، مقالات اصیل و انگلیسی زبانی بودند که به منظور طراحی و پیاده‌‏سازی ابزارهای پوشیدنی در مدیریت کووید-۱۹ انجام گردیده‌اند. کلیه مقالات کوتاه، نامه به سردبیر، چکیده همایش‌ها، مطالعات مشاهده‌ای، مقالات مروری و همچنین مقالاتی که نسخه کامل آن‌ها در دسترس نبود و زبانی غیر از زبان انگلیسی داشتند، و همچنین موارد پیاده‌سازی نشده، از روند مطالعه کنار گذاشته شدند. جهت ارزیابی کیفیت مقالات ، ابزار ارزیابی AXIS برای ارزیابی کیفیت مطالعات مقطعی استفاده گردید. پس از انتخاب مطالعات، گردآوری داده‌‏ها بر اساس فرم استخراج داده‌‏ها انجام گردید. سپس تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق روش تحلیل محتوا صورت گرفت.
یافته‌ها: در نهایت، ۱۰ مقاله به مرور حاضر وارد شدند و ابزارهای پوشیدنی‎ معرفی‌شده در آن‏‌ها بررسی گردید. ۷۰% ابزارهای پوشیدنی به منظور نظارت بر علایم، وضعیت سلامتی و قرنطینه و ۳۰% جهت تشخیص استفاده می‏‌شوند. کاربران اصلی این ابزار‌ها بیماران، عموم مردم، پزشکان و مسئولان آمار و اطلاعات بودند. نوع ابزارهای پوشیدنی مورد استفاده، دستبند و ساعت هوشمند(۶۰%)، حسگر(۳۰%) و پالس اکسی‌متر و پچ سینه(۱۰%) بودند.مهم‌ترین قابلیت‌ و ویژگی‏ ابزار‌های پوشیدنی شامل انتقال داده‌ها و فعالیت‌ها به تلفن همراه و مصرف کم انرژی‌ می‌باشد. با استفاده از ابزار ارزیابی کیفیت AXIS، چهار مطالعه با کیفیت خیلی‌خوب، پنج مطالعه خوب و یک مطالعه ضعیف رتبه‌بندی شدند.
نتیجه‏‌گیری: مرور مطالعات نشان داد که ابزارهای پوشیدنی، قابلیت‌هایی زیادی را جهت نظارت بر بیماری و توانمندسازی بیماران، تشخیص بیماری و پایش از راه دور علایم حیاتی بیماران کووید-۱۹برای بیماران فراهم می‌کنند. این ابزارها در شکل‏‌های متفاوتی ارایه می‏‌شوند. پیشنهاد می‏‌شود توسعه ابزارهای جدید با هدف نظارت بر بیماری کووید-۱۹ با تاکید بر کاربری بیماران و به شکل دستبند و ساعت هوشمند فراهم گردد و در عین حال توجه لازم به مسایل حفظ حریم شخصی و محرمانگی صورت گیرد.

علیرضا حاجی زاده، رضا حافظی، مریم تاجور،
دوره 17، شماره 5 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: آینده‌‌پژوهی به صورت پیوسته در حال تکامل است و به سازمان‌ها و افراد کمک می‌کند تا رویدادها، فرصت‌ها و تهدیدهای آینده را به خوبی شناسایی کنند. در حوزه سلامت نیز آینده‌پژوهی در جهت مدیریت بهتر تغییرات احتمالی آینده و کنترل شرایط نامطلوب و زمینه‌سازی برای آینده‌ی مطلوب به کار گرفته می‌شود. هدف از پژوهش حاضر انجام یک مرور حیطه‌ای از آینده‌پژوهی‌های انجام شده در حوزه‌ی سلامت ایران بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مرور حیطه‌ای (Scoping review) بود که با استفاده از چارچوب Arksey و O’Malley در شش گام شامل شناسایی سؤال تحقیق، شناسایی مطالعات مرتبط، انتخاب/غربالگری مطالعات، حیطه‌بندی/تقسیم‌بندی داده‌ها، جمع‌بندی، خلاصه‌سازی و گزارش نتایج و ارایه راهنمایی و توصیه‌های عملی انجام شد. پایگاه‌های اطلاعاتی و موتورهای جستجوی فارسی و انگلیسی زبان PubMed, Web of Science (WOS), Scopus, ProQuest, SID, Magiran, IranDoc و Google Scholar با استفاده از کلیدواژه‌های مرتبط جستجو شدند. پس از حذف مقالات تکراری، مقالات باقی مانده براساس معیارهای ورود و خروج غربالگری شدند. نتایج مقالات انتخاب شده براساس گام‌های مذکور در نهایت حیطه‌بندی، خلاصه‌سازی و گزارش شدند.
یافته‌ها: از بین ۶۶۹۱ مقاله‌ی شناسایی شده، ۳۰ مطالعه به مرحله‌ی سنتز نهایی رسیدند. مطالعات در دسته‌های آینده‌نگری، آینده‌نگاری و ترکیبی طبقه‌بندی شدند، که روش سناریونویسی بیشترین کاربرد را داشته و در ۲۰ مطالعه استفاده شده بود. همچنین، مطالعات از لحاظ ماهیت(طبیعت) براساس کمی یا کیفی بودن و افق زمانی نیز طبقه‌بندی شدند. انواع روش‌های آینده‌پژوهی در ایران، در حوزه‌های بهداشت عمومی، دارو، علم و فناوری، تأمین مالی، نسخه‌نویسی، گردشگری سلامت، رژیم غذایی، منابع انسانی، سالمندی، همه‌گیری کووید-۱۹، سیاست‌گذاری سلامت، بیمارستان و سطح کلان نظام سلامت به کار رفته بودند.
نتیجه‌گیری: استفاده از روش‌های آینده‌پژوهی‌ به صورت هدفمند و بر روی مسایل نظام سلامت ایران می‌تواند در شناخت آینده برای تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی آگاهانه‌تر جهت ساختن آینده‌ی مطلوب نقش مؤثری داشته باشد. نتایج این مرور نشان داد که مطالعات پراکنده‌ای با روش‌های آینده‌پژوهی در حوزه سلامت انجام شده است که در این میان روش سناریونویسی بیشتر مورد توجه بوده است. 

 
عذرا دائی، محمدرضا سلیمانی، حسن اشرفی ریزی،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: نقش اطلاعات در ارتقای سلامت جامعه و کاهش هزینه‌های بهداشت و درمان انکار‌ناپذیر است ولی در عمل اطلاعات کافی و کاملی در بین عاملان بهداشت و درمانی وجود ندارد. نبود اطلاعات کافی و کامل در بین بازیگران بازار، موجب ناکارایی و نارسایی در عملکرد بازار می‌شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، پرداختن به عدم تقارن اطلاعات سلامت و نارسایی در بازار اطلاعات سلامت است.
روش بررسی: مقاله‌ی حاضر از نوع مروری نقلی و غیرنظام‌مند است. محتوای لازم برای نگارش از طریق جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی Scopus، PubMed، Web of Knowledge، Sid، Magiran و Google Scholar  و با استفاده از کلیدواژه‌های نارسایی اطلاعات سلامت، عدم تقارن اطلاعات سلامت در فیلدهای عنوان مقاله، چکیده و کلیدواژه‌ها انجام پذیرفت. در نهایت، منابع مرتبط با توجه به هدف مطالعه، توسط محققان انتخاب و خلاصه‌ای از نتایج آن‌ها در این مطالعه ارایه شد.
یافته‌ها: 18 مقاله وارد این پژوهش گردید و به صورت اختصاصی به نارسایی‌های موجود در سه بخش بیماران، پزشکان و بیمه‌ها پرداخته شد. در انتهای هر بخش به راه‌های برطرف نمودن این نارسایی‌هایی اشاره شد. یافته‌ها نشان داد بیماران با پدیده‌ی بی‌عدالتی در دسترسی به اطلاعات سلامت مواجه بودند که تداوم این بی‌عدالتی منجر به فقر اطلاعات سلامت می‌شود و به دلیل عدم‌دسترسی مناسب به اطلاعات سلامت، عدم تقارن اطلاعات بین پزشک و بیمار به وجود می‌آید. پزشکان در دسترسی به اطلاعات روزآمد و مبتنی بر شواهد برای درمان بیماران با موانعی روبرو بودند که به دلیل اطلاعات نامتقارن، می‌توانند از این حالت استفاده صحیح نکرده و از تقاضای القایی استفاده کنند. بیمه‌ها با مشکلات انتخاب نامناسب، مخاطرات اخلاقی و القای تقاضا توسط عرضه‌کننده و یا مصرف‌کننده مواجه بودند.
نتیجه‌گیری: عدم تقارن اطلاعات در حوزه‌ی سلامت به صورت جدی نفوذ کرده است و سطح بالایی از عدم‌اطمینان و قطعیت در آن وجود دارد. یکی از راه‌های غلبه بر عدم تقارن اطلاعات سلامت و نارسایی بازار اطلاعات سلامت، دسترسی همه‌ی ذینفعان به اطلاعات است.

سیده نسیم میربهاری، سینا سالاری، شبنم شاهرخ، محمدرضا زالی، مهدی توتونچی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: ویروس‌های انکولایتیک، به عنوان ابزارهای نوین و پیشرفته در زمینه درمان انواع مختلف سرطان، نقش بسیار مهمی را در تحولات پزشکی ایفا کرده‌اند. اصطلاح «انکولایتیک» به معنای توانایی این ویروس‌ها برای تخریب و آسیب به سلول‌های سرطانی، در عین حفظ سلول‌های سالم اطراف آن‌ها، اشاره دارد.
روش بررسی: برای انجام این مطالعه، از طریق جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed، Scopus و Google Scholar از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۴،  ۲۷۰ نتیجه اول، جمع‌آوری شد. ۶۸ مقاله‌ی مرتبط توسط محقق اصلی، بررسی و در نهایت، مطالب استخراج و یافته‌های نهایی جمع‌بندی شدند.
یافته‌ها: در نهایت، یافته‌ها در این مطالعه‌ی مروری نشان داد که سلول‌های سرطانی دارای ویژگی‌های متمایزی هستند که آن‌ها را از سلول‌های نرمال متمایز می‌کند؛ از جمله سیگنال‌های رشد مداوم، عدم پاسخ به پیام‌رسانی‌های ضد رشد، فرار از آپوپتوز، افزایش آنژیوژنز و تهاجم به قسمت‌های دیگر بدن. ویروس‌های انکولایتیک از این ویژگی‌های متمایز برای ورود اختصاصی به سلول‌های سرطانی استفاده می‌کنند تا به‌طور انتخابی به آن‌ها متصل شده و آن‌ها را آلوده کنند. بیش‌تر ویروس‌های انکولایتیک به طور مستقیم سلول‌های تومور میزبان را از بین می‌برند که در نتیجه‌ی تکثیر ویروسی و القای عناصر پاسخ ضد ویروسی سلول میزبان است. همچنین، این ویروس‌ها می‌توانند با تولید پروتئین‌های خاص، سلول‌های سرطانی را نابود کنند. پتانسیل کشندگی ویروس‌های انکولایتیک به نوع ویروس، دست‌ورزی ژنتیکی، تعداد ویروس مناسب برای تزریق، تمایل ویروسی طبیعی و القایی و حساسیت سلول سرطانی به اشکال مختلف مرگ سلولی بستگی دارد. مکانیسمی که باعث تکثیر اختصاصی ویروس‌های انکولایتیک در سلول‌های سرطانی می‌شود، احتمالا به نقص مسیرهای پیام‌رسانی در سلول‌های توموری مرتبط است همچنین تحقیقات انجام شده در فاز سوم کارآزمایی بالینی با استفاده از ویروس‌هایH۱۰۱ (Oncorine)، T-Vec، ۷-ECHO و (Teserpaturev (Delytact در درمان سرطان‌های مختلف از جمله سرطان سر و گردن، ملانوما، گلیوبلاستوما و سرطان مثانه بهبود معنی‌داری در نتایج درمانی را نشان داده است.
نتیجه‌گیری: ویروس‌های انکولایتیک از انواع مختلف ویروس‌ها ساخته می‌شوند و در حال حاضر در مراحل آزمایشگاهی، پیش بالینی و بالینی مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. استفاده از این ویروس‌ها برای درمان سلول‌های سرطانی به عنوان یک روش جدید و هدفمند مطرح شده است که نیازمند بررسی و دست‌یابی به مکانیسم‌های دقیق‌تر برای عملکرد بهتر آن‌ها می‌باشد.

مرضیه نجفی، رویا رجایی، حجت رحمانی، بهروز پورآقا، نازنین شیخ محمدی، قاسم رجبی واسوکلایی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: سقوط یا زمین خوردن بیمار به عنوان یکی از رایج‌ترین خطاهای بیمارستانی شناسایی شده است که مشکلات زیادی از جمله خسارات مالی و جانی برای بیماران، کارکنان و سازمان در پی دارد. سقوط بیمار در بسیاری از موارد با برنامه‌ریزی مناسب قابل پیشگیری است. این مطالعه با هدف شناسایی راهکارهای پیشگیری از سقوط بیماران بستری در بیمارستان به منظور فراهم کردن شواهد و مستندات لازم برای تدوین برنامه‌های ایمنی بیمار انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه راهکارهای پیشگیری از سقوط بیمار با روش مرور حیطه‌ای و با استفاده از الگوی Arksey و O`Malley شناسایی شدند. جستجو با کلیدواژه‌های مرتبط در پایگاه‌های داده Pubmed و Web of Science و بدون محدودیت زمانی تا ۲۵ May ۲۰۲۴ انجام شد. در مرحله آخر برای مشورت با خبرگان از روش دلفی و کسب نظر ۱۸ نفر از خبرگان استفاده شد. داده‌ها با روش تحلیل موضوعی تحلیل شدند.
یافته‌ها: از بین ۴۲۰۲ مطالعه یافته‌شده در جستجوی اولیه، تعداد ۱۹ مقاله انتخاب شد. راهکارهای پیشگیری از سقوط بیمار شامل برنامه‌ریزی(برنامه‌های بهبود کیفیت، استقرار فرهنگ ایمنی بیمار، دستورالعمل‌ها و برنامه‌های پیشگیری از سقوط بیمار)، فضای فیزیکی(طراحی اتاق بیمار و محل استقرار کادر درمان)، تجهیزات(مانیتورینگ و آلارم، سنسورهای فشاری، تخت‌های استاندارد)، منابع انسانی(شبکه‌های ارتباطی بین پرستاران و سایر کادر درمان، خودکارآمدی و پاسخ‌دهی پرستاران، انگیزه و رضایت شغلی پرستاران)، آموزش(آموزش و مشارکت بیمار و همراه بیمار، آموزش کادر درمان، آموزش الکترونیکی) و کنترل فرایندهای اجرایی(ارزیابی عوامل خطر، کنترل فرایندها) می‌باشند. بیش‌ترین میزان موافقت اعضا با بعد تجهیزات(۹/۷۶) و کم‌ترین میزان موافقت با بعد منابع انسانی(۸/۶۵) بود.
نتیجه‌گیری: سقوط بیمار یکی از شایع‌ترین مشکلات مرتبط با ایمنی بیمار می‌باشد که با برنامه‌ریزی مناسب قابل پیشگیری است. توصیه می‌شود با در نظر گرفتن شرایط هر بیمارستان ترکیبی از روش‌های پیشگیری استفاده شود.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb