جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای اسدی

رضا قاسمی برقی، غلامرضا حسن زاده، مریم جوادی، مریم اسدی، بهناز بیات، نرگس ساعی پور، حمید چوبینه،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

مقدمه : 1% از افراد جامعه را معلولین تشکیل می‌دهند. معلول از کودکی با برخوردهای نادرستی که ناشی از درک ناقص  جامعه می‌باشد، مواجه می‌گردد. اما خانواده می‌تواند نقش سازنده‌ای در افزایش توانمندی معلول داشته باشد. هدف این پژوهش تعیین نظرات معلولین ناشنوا، نابینا و حرکتی شهرهای قزوین و کرج و خانواده آنها نسبت به معلولیت می‌باشد.

 روش بررسی: 150 معلول و خانواده آنها از کانون معلولین، مدارس استثنایی و بنیاد جانبازان کرج و قزوین، بطور تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات جمع آوری شده با کمک نرم افزار spss طبقه بندی و با استفاده از روشt-test  و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

 یافته‌ها: این بررسی نشان داد معلولین ناشنوا و خانواده هایشان نسبت به سایر معلولین نظر مثبت تری به معلولیت دارند. با افــزایش تعداد افراد خانواده، نظر معلول بطـور معنی‌داری نسبت به معلولیت منفی‌تر می‌شود(05/0p <)،  ضمن اینکه رابطه نظر معلول با جنس او و علت معلولیت و تحصیلات عالی والدین معنی دار نیست.

نتیجه گیری: با توجه به نزدیکی نظرات معلولین و خانواده هایشان به معلولیت و نیاز ایشان به کسب آگاهی بیشتر در خصوص معلولیت، عوارض و نیازهای معلول، لازم است که بر آموزش صحیح در این خصوص تاکید بیشتری شود.


مهرداد اسدی، حسین نوروزی، عبدالحسن کاظمی، مهربان فلاحتی، علی کاظمی، محمد ادیب پور، خسرو صدیق بیان، سید امیر یزدان پرست،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: گونه‌های خانواده کاندیدا می‌توانند در حفره دهانی افراد دارای نقص سیستم ایمنی منجر به کلونیزاسیون شده و سبب کاندیدیازیس شود. با توجه به نقص سیستم ایمنی در افراد دارای سندرم داون، این مطالعه بمنظور ارزیابی میزان کلونیزاسیون گونه‌های مختلف قارچ کاندیدا در دهان این افراد انجام گرفت.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی 53 فرد مبتلا به سندرم داون(29 فرد مذکر و 24 فرد مونث) تحت پوشش سازمان بهزیستی با محدوده سنی 31-4 سال(میانگین سنی 1/11) در تبریز انجام گرفت.

نمونه گیری از سطح پشتی زبان، مخاط دهلیز دهانی در فاصله گونه و دندان‌های آسیا با استفاده از سوآپ استریل انجام گردید. نمونه‌ها در محیط‌های سابورودکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل(Sc) و کروم کاندیدا آگار کشت داده شدند. تشخیص گونه‌های کاندیدا براساس خصوصیات فنوتیپی و تولید کلامیدیوکونیدی در محیط کورن میل آگار حاوی تویین 80 بود.

یافته‌ها: از 46 فرد مثبت از لحاظ کلونیزاسیون قارچی(26 فرد مذکر، 20 فرد مونث)، مجموعأ 60 ایزوله کاندیدا جدا گردید. کاندیدا آلبیکنس با 35 مورد(03/66 درصد) بیشترین و پس از آن، کاندیدا دابلینسیس با 9 مورد(98/16 درصد)، کاندیدا کروزئی با 7 مورد(20/13 درصد)، کاندیدا گلابراتا با 5 مورد(43/9 درصد) و کاندیدا تروپیکالیس با 4 مورد(54/7 درصد) در رده‌های بعدی قرار داشتند. در 12 نفر(4/22 درصد) بیش از یک گونه کاندیدا جدا گردید.

 

نتیجه‌گیری: با توجه به نقص سیستم ایمنی در افراد دارای سندرم داون ناشی از کاهش IgA بزاقی، کاهش فعالیت  H2O2(عامل اصلی از بین برنده کاندیدا آلبیکنس) لزوم تشخیص زودرس میزان کلونیزاسیون کاندیدا توصیه میگردد.


حسن ابوالقاسم گرجی، حشمت اله اسدی، مسعود رودباری ، احمد براتی مارنانی، مجتبی حسومی، محمد محسنی،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

 

زمینه و هدف: آمادگی برای مواجهه با تغییر و تحولات در عرصهی بهداشت و درمان یکی از عوامل اصلی در موفقیت سازمان‌های بهداشتی، درمانی است. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه‌ی فرهنگ با آمادگی پذیرش تحول در بیمارستان‌های تک­تخصصی شهر تهران می‌باشد.

 

روش بررسی: پژوهش حاضر مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی است که در سال 1391 انجام گرفت. جامعه‌ی پژوهش را کارکنان بیمارستان‌های شهید مطهری، شهیداکبرآبادی و روزبه در شهر تهران تشکیل می‌دادند. نمونه پژوهش 246 نفر بود که به روش طبقه‌ای متناسب انتخاب شدند. جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از پرسش نامه ابعاد فرهنگی  Tsoukatosو Rand و پرسش نامه آمادگی پذیرش تحول Bouckenooghe و Devos  صورت گرفت. برای تایید پایایی پرسش نامه‌ها از ضریب آلفای کرونباخ و برای تایید روایی محتوایی پرسش نامه‌ها از نظرات استادان و کارشناسان استفاده شد. از آزمون‌های آماری دوجمله‌ای(Binominal test) و Spearman برای تحلیل داده‌ها استفاده گردید.

 

یافته‌ها: بیمارستان‌های مورد مطالعه، دارای فاصله‌ی قدرت پایین، ابهام گریزی بالا، زن گرایی، جمع‌گرایی و جهت‌گیری کوتاه مدت بودند. بین آمادگی پذیرش تحول با ابعاد فاصله قدرت(r=-0/236 ، p>0/05)، ابهام گریزی(( r=0/143،  p<0/05   و زن‌گرایی/ مردگرایی(r=-0/239 ، p<0/05) رابطه‌ی معنی‌داری وجود دارد. اما بین آمادگی پذیرش تحول با ابعاد جمع گرایی و جهت گیری کوتاه مدت رابطه‌ی معنی داری مشاهده نشد(0/05<P).

 

نتیجه‌گیری: فاصله‌ی قدرت کم، ابهام گریزی بالا و زن گرایی در پذیرش تحول از سوی کارکنان بیمارستان‌های مورد مطالعه تاثیر دارند و کارکنان این بیمارستان‌ها به لحاظ فرهنگی آمادگی پذیرش برنامه‌های تغییر و تحول را دارند.

 


محمدرضا ذبیحی ، سید سعید طباطبایی، محمدرضا قمری، محمد حنیف اسدی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به محیط در حال تغییر بیمارستان‌ها و لزوم ارائه خدمات در کمترین زمان ممکن و با کیفیت و هزینه‌ی قابل قبول به بیماران، توجه به راهکارهای بدیع و هوشمندانه و استفاده از حداکثر توانایی‌های فکری سازمان، در جهت افزایش چابکی بیمارستان‌ها ضروری به نظر می‌رسد. در واقع این پژوهش، به منظور تعیین رابطه‌ی بین هوش سازمانی و چابکی سازمانی در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه‌ی توصیفی تحلیلی در سال 1392 بر روی 408 نفر از کارکنان بیمارستان‌ها انجام شد که به صورت نمونه گیری طبقه‌ای وارد مطالعه شدند. جهت گرد آوری داده‌ها در زمینه هوش سازمانی از پرسش نامه استاندارد Albrekht و در خصوص چابکی سازمان از پرسش نامه طراحی شده بر اساس مدل Goldman استفاده گردید. داده‌ها با استفاده از نرم افزا ر 16 Spss و آزمون‌های آماری t - test ، Anova ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد.

یافته‌ها: بین هوش سازمانی و چابکی سازمانی در بیمارستان‌ها ارتباط معنی دار وجود داشت. بیشترین سهم در تعیین چابکی را مولفه‌های چشم انداز راهبردی، فشار عملکرد و اتحاد و توافق داشتند.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه اتخاذ تدابیری جهت تدوین برنامه راهبردی پویا در بیمارستان‌ها و برگزاری دوره‌های آموزشی هوش سازمانی به منظور آگاه سازی کارکنان و مدیران می‌تواند منجر به افزایش سطح چابکی بیمارستان‌ها و ارائه خدمت موثر به بیماران گردد.


دکتر رضوان طلایی، دکتر محمد دخیلی، دکتر محمدعلی اسدی، دکتر سیدحامد شریف آرانی، دکتر حسین اکبری، افشین صالحی،
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: درماتوفیتوز بدن، عفونت درماتوفیتی پوست بدون مو و درماتوفیتوز کشاله‏ی ‏ران، در واقع فرمی از درماتوفیتوز بدن است. برای درمان این دو بیماری معمولاً از آزول‏ها یا آلیل‏آمین‏های موضعی استفاده می‏شود. هدف از این مطالعه مقایسه و تعیین اثر درمانی کرم تربینافین 1% و کلوتریمازول 1%، با یکدیگر بود.

روش بررسی: تعداد 100 بیمار مشکوک به درماتوفیتوز بدن و 50 بیمار مشکوک به درماتوفیتوز کشاله ران مراجعه کننده به آزمایشگاه رفرانس کاشان، بطور تصادفی در طول یکسال انتخاب شدند و پس از تهیه اسمیر با 10% KOH، کشت نمونه بر روی محیط SCC، یکی از دو داروی کرم موضعی تربینافین 1% یا کلوتریمازول 1% به میزان روزی دو بار و به مدت 2 هفته و در صورت نیاز 4 هفته تجویز ‏شد. نتیجه‏ی بهبودی از نظر بالینی و آزمایشگاهی مورد بررسی قرار می‏گرفت و با استفاده از نرم افزار spss و روش دانکن تحلیل آماری انجام شد.

یافته‌ها: 2 هفته پس از درمان، کلوتریمازول موثرتر از تربینافین در معالجه بیماران مبتلا به درماتوفیتوز بدن بود، اما در معالجه بیماران مبتلا به درماتوفیتوز کشاله‏ ران تاثیری برابر با تربینافین داشت؛ و کلوتریمازول موثرتر از تربینافین بود. با وجود این، تفاوت در هر گروه درماتوفیتوز و در مجموع از نظر آماری معنی‏دار نبود(0/05<P).

نتیجه‌گیری: علی رغم وجود داروهای جدیدتر نظیر تربینافین، کلوتریمازول را می توان به عنوان یک گزینه مطلوب در درمان درماتوفیتوز و کشاله ران به کار برد.


عزیز رضاپور، علی سرابی آسیابر، امیرعلی عبادی فردآذر، سعید باقری، نگار یوسف زاده، علیرضا مزدکی، صدیقه اسدی، محمد حسین غفوری،
دوره 11، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: با این فرض که سلامت یک کالای لوکس باشد، آن گاه تلاش ها برای کاهش مخارج سلامت و کاهش تورم در این بخش بیهوده خواهد بود؛ اما اگر سلامت یک کالای ضروری باشد آنگاه در سطح کشور نیازمند به باز توزیع بهتر منابع خواهیم بود. هدف از مطالعه ی حاضر تعیین میزان اثر کشش درآمدی مخارج سلامت در شهر تهران در سال ۹۲ بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک پژوهش مبتنی بر جمعیت بود. ابزار گردآوری پرسش نامه سازمان جهانی بهداشت بود که با استفاده از مصاحبه در ۷۹۲ خانوار ساکن شهر تهران تکمیل شد. جهت تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات معمولی و آزمون های علیت گرنجر، ناهمسانی واریانس بروش- پاگان- گادفری و آزمون وایت بهره گرفته شده است. برای تحلیل آزمون ها نیز از نرم افزار Eviews ۸ استفاده گردید. 
یافته ها: سلامت علتی برای افزایش درآمد می باشد اما عکس این قضیه صادق نیست. همچنین سلامت با کششی برابر ۰/۲۵ یک کالای ضروری است نه یک کالای لوکس. همچنین یافته ها حاکی از آن است که درآمد، متغیر مناسبی جهت توجیه تغییرات در مخارج سلامت نمی باشد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که سلامت یک کالای ضروری بوده و تغییرات درآمدی اگرچه مخارج مراقبت سلامت را متاثر می سازد ولی از حساسیت بالایی برخوردار نیست. پیشنهاد می شود که سیاست گذاران سلامت در اتخاذ سیاست هایی مانند افزایش تعرفه ی خدمات بررسی همه جانبه انجام دهند چراکه افزایش قیمت، بر دوش مصرف کننده است.


صفیه یعقوبی، رضا گودرزی، مصطفی بنی اسدی، مریم اسلامیان، نورالهدی فخرزاد، محسن بارونی،
دوره 11، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: ‌بیمارستان به عنوان یک بنگاه اقتصادی، جهت استفاده ی بهینه از منابع و امکانات تولید خود باید از تجزیه و تحلیل‌های اقتصادی استفاده کند. هدف این مطالعه تخمین تابع تولید بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز طی دوره زمانی ۱۳۹۲-۱۳۸۴ بود.
روش‌ بررسی: این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شد. داده‌ها طی دوره زمانی ۹ ساله در سطح ۷ بیمارستان جمع‌آوری شده، متغیر وابسته در این پژوهش، تعداد پذیرش بستری به عنوان میزان تولید و متغیرهای توضیحی شامل تعداد پرستاران، پزشکان، و سایر کارکنان، تعداد تخت ها و پذیرش سرپایی بود. همچنین برای تعیین و تصریح مدل از فرم تبعی Cobb-Douglas برای تابع تولید استفاده شده، تجزیه و تحلیل اطلاعات و تخمین مدل با استفاده از نرم‌افزار اقتصادسنجی ۱۲ STATA انجام شده است.
یافته‌ها: یافته های پژوهش نشان داد که کشش مربوط به نیروی پزشک ۰/۲۸، نیروی پرستار ۰/۱۰، تعداد تخت ۰/۹۵، سایر کارکنان ۰/۱۱-  و پذیرش سرپایی ۰/۳۰ بود. به عبارت دیگر تولید در بیمارستان های مذکور بیشترین وابستگی را به تعداد تخت داشته و یک فعالیت اقتصادی سرمایه بر بود. مجموع ضرایب تابع تولید برابر با ۰/۸۸ و بازدهی نسبت به مقیاس نزولی بود. 
نتیجه‌گیری: یافته های مطالعه، اهمیت بالای تخت بیمارستانی در افزایش تولید را نشان داد. بنابراین میزان بهره وری تخت فعال در این بیمارستان ها بالاست و بیشترین نقش را در تولید بیمارستان یا تعداد ترخیص شدگان به خود اختصاص داده است.

صدیقه اسدی، حسین درگاهی، اسماعیل فلاح مهرآبادی، ناهید حیدری دستجردی،
دوره 11، شماره 5 - ( آذر و دی 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: خلاقیت و نوآوری از عوامل مهم بقای سازمان ها به شمار می رود، لذا ضروری است تا وضعیت آن در سازمان های بهداشتی درمانی همچون بیمارستان ها مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین مطالعه ی حاضر با هدف تعیین رابطه ی بین خلاقیت و نوآوری سازمانی در کارکنان بیمارستان های عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. 
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که بر روی تعداد ۲۸۵ نفر از کارکنان بیمارستان های عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۹۴ انجام شد. جهت جمع آوری اطلاعات از فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه خلاقیت سازمانی محقق ساخته مصباحی جهرمی و ادیب زاده و پرسشنامه نوآوری سازمانی Patechen استفاده گردید. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ و با استفاده از آمار توصیفی، و همچنین آزمون تی تست، آنالیز واریانس و همبستگی پیرسون در سطح معناداری کمتر از ۰/۰۵ تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین خلاقیت سازمانی کارکنان در بیمارستان های مورد مطالعه برابر ۰/۸۰±۲/۹۹ بود که در سطح متوسط و متوسط رو به پایین ارزیابی شد و میزان نوآوری سازمانی نیز دارای میانگین ۳/۷۱±۱۹/۳۷ بود که در سطح متوسط و متوسط روبه بالا قرار گرفت. بین خلاقیت سازمانی و نوآوری سازمانی از نظر آماری ارتباط معنی داری وجود داشت(۰/۲۰=P=۰/۰۲ ،r).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد با افزایش خلاقیت، نوآوری نیز افزایش می یابد. بنابراین لازم است مدیران بیمارستان ها برای بقا و پیشی گرفتن از رقبا در ارایه خدمات درمانی مطلوب تر و با کیفیت بالا، بیشترین انرژی و هزینه خود را در جهت رشد خلاقیت و افراد خلاق به کار گیرند تا بدین وسیله نوآوری را در سازمان خود بهبود دهند.

مهدی عیسی زاده، زهرا سادات اسدی، مهدی طهماسبی قراجه ملک، منیژه سلیمانی فر،
دوره 14، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: در حال حاضر ابزار سلامت الکترونیک به­عنوان یک ابزار ارتباطی و آموزشی مؤثر در سلامت به­ منظور مدیریت شرایطِ حساس، شناخته شده است. این مطالعه با هدف بررسی سطح سواد سلامت الکترونیک بیماران مراجعه ­کننده به یک بیمارستان نظامی منتخب به انجام رسید.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه ­ی توصیفی-تحلیلی است که در سال ۱۳۹۸ بر روی ۲۰۴ نفر از بیماران مراجعه ­کننده به یک بیمارستان نظامی منتخب در شهر تهران به انجام رسید. ابزار جمع­ آوری داده ­ها شامل پرسش‌­نامه­ ی اطلاعات دموگرافیک و پرسش‌­نامه­ی سواد سلامت الکترونیک بود که توسط بیماران تکمیل گردید. در این مطالعه، جهت تجزیه­ وتحلیل داده­‌ها از نرم افزار spss استفاده گردید و سطح معنی ­دار آماری کمتر و مساوی ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافته­ ها: میانگین نمره­‌ی سواد سلامت الکترونیک بیماران ۵/۴۷±۲۹/۲۸ به­دست آمد. سطح سواد سلامت الکترونیک بیماران با مدارک تحصیلی مختلف تفاوت معنی­داری با یکدیگر دارند؛ همچنین سواد سلامت الکترونیک بیمارانی که به میزان متفاوتی از اینترنت استفاده می­کنند، اختلاف معنی­داری با یکدیگر داشتند. سواد سلامت الکترونیک بیماران همبستگی معنی­‌داری با میزان تحصیلات(۰/۱۶۹=r، ۰/۰۲=p) و میزان استفاده‌­ی آنان از اینترنت(۰/۳۲۸=r، ۰/۰۰۱>p) دارد.
نتیجه­ گیری: تحصیلات بالاتر با سطح سواد سلامت الکترونیک بالاتر همراه است و می­توان با ایجاد زمینه­‌های آموزش استفاده از اینترنت به­‌منظور دستیابی به اطلاعات سلامت، سطح سواد سلامت الکترونیک بیماران را بهبود بخشید.

حمید مقدسی، فرخنده اسدی، اعظم السادات حسینی، معصومه نوری طهنه،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده

 زمینه و هدف: سیستم اطلاعات بیمارستان سیستم اطلاعات جامعی است که هدف آن مراقبت باکیفیت بیماران و ارتقای سطح سلامت جامعه می‌باشد؛ بنابراین باید به گونه ای طراحی و تولید شود که هدف آن محقق گردد. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف تدوین استانداردنامه‌ی تولید سیستم اطلاعات بیمارستان برای ایران انجام شد.                            
روش بررسی: در این مطالعه‌ی کاربردی- توصیفی، ابتدا ویژگی‌ها و سرویس‌های سیستم اطلاعات بیمارستان از متون استخراج شد سپس ویژگی‌ها و سرویس‌ها با کلیات استانداردنامه‌ی تدوین شده توسط مرکز آمار و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی (استاندارد‌نامه مافا) مطابقت داده شد. همچنین سیستم اطلاعات بیمارستان از طریق مشاهده بررسی و در مجموع، نقایص استاندارد‌نامه‌ی مافا مشخص شد و اقدام به اصلاح کلی سند گردید. استاندارد‌نامه‌ی پیشنهادی پس از تهیه به نظرخواهی خبرگان گذاشته شد که ۱۰ نفر از استادان مدیریت اطلاعات سلامت و ۱۰ نفر از استادان انفورماتیک پزشکی با حداقل ۷ سال سابقه عضویت در هیات‌علمی همچنین ۵ نفر از مدیران ستادی حوزه‌ی فناوری اطلاعات وزارت بهداشت مشارکت داشتند. برای پذیرش و تأیید استاندارد‌نامه ضریب توافق ۸۵ درصد مد نظر قرار گرفت. پس از حصول ضریب توافق مذکور استاندارد‌نامه تولید نرم‌افزار سیستم اطلاعات بیمارستان ارائه گردید.                                                                         
 یافته‌ها: استاندارد‌نامه‌ی ارایه‌شده برای تولید نرم‌افزار سیستم اطلاعات بیمارستان مشتمل بر متا مدل؛ زیر سیستم‌های سیستم اطلاعات بیمارستان، استانداردهای ساختار و محتوای پرونده الکترونیک سلامت، استانداردهای ترمینولوژی اطلاعات و طبقه‌بندی داده‌ها، استانداردهای امنیتی داده‌ها و تبادل داده‌ها، سرویس‌های کلینیکال و مدیریتی است. استانداردنامه پیشنهادی شامل چهار حوزه عبارت از «ویژگی‌ها»، «سرویس‌ها»، «الزامات مستندات» و «قوانین و سیاست‌ها» می‌باشد. 
نتیجه‌گیری: به‌کارگیری این استاندارد‌نامه به تولید نرم‌افزار سیستم اطلاعات بیمارستانی با کیفیت، کارا و استاندارد منجر می‌شود که در ارتقای سطح سلامت جامعه موثر بوده و شرایط را برای پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت فراهم می‌نماید.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb