جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای اسماعیلی

فیروز امانی، افشین شاکر، محمد صادق سلطان محمدزاده، نگار علاف اکبری، شهره صراف اسماعیلی،
دوره 5، شماره 5 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: دارو به عنوان یک کالای استراتژیک و مشمول یارانه در کشور و نیاز اساسی عامه مردم، همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. با توجه به ضرروی بودن الگوی صحیح مصرف دارو، مطالعه حاضر با هدف سنجش الگوی مصرف دارو در بین خانوارهای شهر اردبیل انجام گردید.

روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بوده که در سال 1389 بر روی تعداد 1000 خانوار انتخابی از سطح شهر اردبیل انجام گردید. اطلاعات با مصاحبه حضوری با یکی از افراد بزرگسال خانوار جمع آوری شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی در نرم افزار SPSS نسخه 16 آنالیز شدند.

یافته‌ها: تعداد 485 نفر(5/48%) از پرسش شوندگان زن و بقیه مرد بودند. میانگین سنی پرسش شوندگان 6/41 سال با انحراف معیار 1/14 سال بود. 22% خانوارها به تشخیص خودشان از داروهای موجود در منزل برای درمان بیماری استفاده کرده بودند. 9/10% خانوارها به توصیه‌های غیردارویی پزشکان عمل نکرده و ترجیح داده بودند که پزشک معالج حتماً دارو تجویز کند و در صورت عدم تجویز دارو به پزشک دیگری جهت دریافت دارو مراجعه می‌کردند.

نتیجه گیری : نتایج نشان داد که رفتارهای مصرفی دارو در بین خانوارهای شهر اردبیل نادرست می‌باشد و لازم است با دادن آگاهی‌های دارویی مورد نیاز به مردم در زمینه مصرف بهینه دارو، موجبات کاهش مصرف غیرمنطقی داروها را فراهم سازیم.


سیما اسماعیلی شهمیرزادی، داود شجاعی زاده، کمال اعظم، لیلی صالحی، آذر طل، منور مرادیان سرخکلایی،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش امید به زندگی با روند رو به رشد بیماری‌های غیرواگیر همراه می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف  بررسی تاثیر بیماری‌های مزمن بر کیفیت زندگی سالمندان عضو کانون‌های سالمندی مناطق شرق شهر تهران در سال 1390 انجام شد.

روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی است که 424 نفر از سالمندان 60 سال و بالاتر عضو کانون‌های سالمندی، مناطق شرق شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی(SF36) و چک لیست سابقه ابتلا به بیماری‌های مزمن به روش مصاحبه چهره به چهره جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده‌ها از آزمون‌های T-Test، ANOVA و ضریب همبستگی  Pearsonاستفاده گردید.

یافته‌ها: میانگین سنی سالمندان مورد مطالعه 16/7±34/67 بود. 2/92% از سالمندان حداقل از یک بیماری مزمن رنج می‌بردند و بین میانگین امتیازهای تمام ابعاد کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به بیماری مزمن و سالمندان غیرمبتلا اختلاف آماری معنی داری مشاهده گردید(001/0>p). کیفیت زندگی سالمندان با جنس، وضعیت تاهل، وضعیت اقتصادی، تحصیلات در بیشتر ابعاد ارتباط آماری معنی دار داشت(05/0>p).

نتیجهگیری: یافته‌های فوق نشان داد که با افزایش تعداد بیماری‌های مزمن، سطح کیفیت زندگی کاهش می‌یابد. بنابراین با رویکردهای مداخله‌ای و آموزشی مناسب می‌توان با ترغیب سالمندان به اتخاذ رفتارهای سالم در راستای ارتقاء سلامت آنان گام‌های اساسی برداشت.


آذر طل، سیما اسماعیلی شهمیرزادی، داود شجاعی زاده، محمدرضا اشراقیان، بهرام محبی،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماریهای قلبی عروقی عامل اصلی مرگ و ناتوانی در اغلب کشورهای جهان می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی منافع و موانع فردی درک شده در اتخاذ رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت در پیشگیری از بیماریهای قلبی و عروقی افراد در معرض خطر مراجعه کننده به بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گردید.

روش بررسی:  پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که 325 نفر از افراد در معرض خطر بیماری قلبی و عروقی به صورت تصادفی انتخاب شدند و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه خودساخته جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده‌ها از نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده گردید.

یافته‌ها: میانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه حاضر 27/11±56/53 بود که 155 نفر(7/47درصد) زن، 170 نفر(3/52 درصد) مرد بودند و بین میانگین نمره منافع درک شده با شغل، فعالیت فیزیکی، نوع و مدت زمان انجام فعالیت فیزیکی، استعمال دخانیات و آگاهی از عوامل خطر ارتباط آماری معنی داری مشاهده گردید(001/0>p). میانگین نمره موانع درک شده با شغل، سابقه خانوادگی، استعمال دخانیات و آگاهی از عوامل خطر ارتباط آماری معنی دار داشت(05/0>p).

نتیجهگیری:  یافته‌های فوق نشان داد که متغیرهای دموگرافیکی و مرتبط با سلامت و بیماری بر درک موانع و منافع اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری‌های قلبی و عروقی تاثیر گذار می‌باشد. بنابراین با رویکردهای مداخله‌ای و آموزشی متناسب با ویژگی‌های گروه هدف می‌توان در راستای ارتقاء سلامت گام های اساسی برداشت.


محمدرضا امیراسماعیلی، محمود نکویی مقدم، محمود موسی زاده، فاطمه اسماعیلی، محبوبه میرتاج الدینی،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: پزشکی دفاعی یک مشکل بالقوه اجتماعی است که می‌تواند عواقبی را برای بهداشت عمومی از نظر کیفیت مراقبت‌های فردی و هدر دادن منابع محدود سلامت به همراه داشته باشد. در این مطالعه فراوانی رفتارهای پزشکی دفاعی مثبت و منفی در بین پزشکان عمومی شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی در بین پزشکان عمومی شهر کرمان انجام گرفت. حجم نمونه 100 نفر و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. داده‌های پرسشنامه در نرم افزار 20 SPSS جمع آوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی مانند درصد، فراوانی و میانگین و آمار تحلیلی شامل آزمونهای کای دو و تی تست آنالیز شد.

یافته‌ها : در این مطالعه 100 نفر پزشک عمومی بررسی شدند. فراوانی رفتار پزشکی دفاعی مثبت و منفی به ترتیب 99 و 47 درصد گزارش شد. همچنین رفتار پزشکی دفاعی مثبت در مردها بیشتر از زنها(100 در برابر 97/2 درصد) و بالعکس رفتار پزشکی دفاعی منفی در زنها بیشتر از مردها(52/8 در برابر 43/8 درصد) دیده شد. شرح جزئیات بیشتر در مورد مصرف صحیح و به موقع داروها و اجتناب از تجویز روش‌های مخاطره آمیزی که در عین حال برای بیماران سودمند می‌باشند، به ترتیب بیشترین فراوانی را در بین رفتارهای پزشکی دفاعی مثبت و منفی به خود اختصاص دادند.

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان می‌دهد فراوانی پزشکی دفاعی در جمعیت مورد مطالعه بالا و رایج است. لذا پیشنهاد می‌شود آموزش‌های مرتبط با رفع این پدیده به پزشکان داده شود.

 


مهرداد گودرزوند چگینی، سمانه اسماعیلی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: کارکرد هر فناوری در جوامع به فرهنگ آن جامعه بستگی دارد. فرهنگ سازمانی سبب درک مشترک و توافق برسر رویه ­ های سازمانی می­گردد و در عین حال مانع پرقدرتی برای تغییر، بویژه تغییر در فناوری به حساب می‌ آید . این پژوهش به منظور بررسی تأثیر م ؤ لفه­های فرهنگ سازمانی بر پذیرش فناوری اطلاعات در بیمارستان­های آموزشی درمانی شهر رشت با استفاده از مدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فن آوری ( UTAUT ) انجام شده است.

روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی تحلیلی و از نوع مقطعی بود. به همین منظور، از فروردین تا تیر ماه 1392 تعداد 235 پرسش نامه توسط کارکنان بهداشتی درمانی، اداری، مالی و آموزشی در سه بیمارستان رازی، پورسینا و حشمت تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل پرسش‌نامه از آزمون­های پایایی مرکب و جذر میانگین واریانس، بوت استرپ، آزمون t و رگرسیون سلسله مراتبی توسط نرم افزارهای Lisrel ، PLS و SPSS استفاده شد.

یافته‌ها: ازمیان مؤلفه‌های فرهنگ سازمانی شامل امید به عملکرد، امید به تلاش، هنجار ذهنی و تسهیل شرایط، تنها بین امید به عملکرد و تسهیل شرایط با تمایل رفتاری و استفاده از رایانه ارتباط معنی داری وجود داشت(0001 > P ) . اگرچه جنسیت نیز با مؤلفه‌های فرهنگی و استفاده از رایانه ارتباطی را نشان نداد(05/0 < P ) . 

نتیجه‌گیری: نتایج به دست آمده از یافته‌های پژوهش بیانگر رابطه فرهنگ سازمانی و به کارگیری فناوری اطلاعات در بیمارستان‌های مورد مطالعه است که وجود یک فرهنگ سازمانی یکپارچه، می‌تواند پذیرش و به کارگیری فناوری اطلاعات را در این بیمارستان‌ها تسهیل و تسریع نماید.


سوگند تورانی، رحیم خدایاری زرنق، جلال عربلو، انور اسماعیلی، ساناز تقی زاده، امید خسروی زاده،
دوره 10، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ایمنی بیمار از اجزاء بسیار مهم کیفیت مراقبت‌های سلامت محسوب می­شود و برای هر نظام مراقبت سلامتی که در پی بهبود کیفیت است اولویت دارد. این مطالعه با هدف تعیین نگرش پرستاران درخصوص ایمنی بیمار در بخش‌های اورژانس و مراقبت‌های ویژه بیمارستان‌های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.

روش بررسی: مطالعه مقطعی حاضر در سال 1392 انجام شد. 237 نفر از پرستاران شاغل در دو بخش اورژانس و مراقبت‌های ویژه هفت بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران از طریق پرسش‌نامه نگرش ایمنی که روایی و پایایی آن به تائید رسیده بود، مورد بررسی قرار گرفتند. داده ­ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون­ های آنوا و اسپیرمن مورد تجزیه ‌و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: 24 درصد افراد مورد مطالعه نمره ایمنی ضعیف و نامناسب، 49 درصد نمره ایمنی قابل‌قبول و 27 درصد نمره ایمنی بسیار خوب و عالی به بخش شاغل در آن دادند. بالاترین امتیاز به بعد شناخت استرس، و پایین‌ترین امتیاز نیز به بعد ادراک مدیریت اختصاص داشت. تفاوت معناداری در دیدگاه پرستاران اورژانس و مراقبت‌های ویژه با ابعاد مختلف نگرش ایمنی بیمار مشاهده نشد. همه ابعاد پرسش‌نامه به‌جز بعد شناخت استرس، دارای همبستگی معناداری با دو پیامد مورد مطالعه بودند و مقدار آن بین 0/01= r تا 0/37=r قرار داشت.

نتیجه گیری: نیاز به درک عمیق نسبت به جو و فرهنگ ایمنی در بیمارستان از جانب سیاست‌گذاران در اجرای این خط‌مشی‌ها از سوی مدیران اجرایی در بیمارستان‌ها جهت نائل‌شدن به اثربخشی بالا در ارائه خدمات بالینی لازم و ضروری است.


مرجان قاضی سعیدی، معصومه امین اسماعیلی، شراره رستم نیاکان کلهری، مرضیه سادات عسکری،
دوره 13، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مصرف مواد محرک به­ دلیل عوارض جانبی بسیار بر مصرف‌کنندگان از جمله خطرناک‌ترین مواد به شمار می‌آیند. چالش‌های بسیار در درمان این بیماران، مدیریت درمان را دشوار می‌سازد. هدف این مطالعه، شناسایی عناصر اطلاعاتی مورد نیاز جهت ایجاد سامانه‌ی مبتنی بر برنامه کاربردی تلفن همراه به همراه برنامه کاربردی تحت‌وب برای بهبود مدیریت درمان بیماران می‌باشد.
روش بررسی: در این پژوهش، جامعه و نمونه مطابقت داشته و از تمامی متخصصان مرکز ملی مطالعات اعتیاد ایران که سابقه‌ی درمان بالینی بیماران را داشتند نظرسنجی شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسش­‌نامه‌ی محقق ‌ساخته بر اساس مقیاس لیکرت بود که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن به روش کرونباخ و با نمره 0/74 و با استفاده از نرم‌افزار SPSS تأیید شد.
یافته‌ها: پس از بررسی، تمامی عناصری که بیش از 50 درصد موافقت متخصصان را کسب کرده بودند، به­ عنوان عناصر اطلاعاتی ضروری جهت سیستمی کردن مدیریت درمان مشخص شدند. محورهای آموزش و پیام‌های انگیزشی با کسب 100 درصد نظرات موافق به ­عنوان تأثیرگذارترین و محورهای تاریخچه‌ی تروما و دارو درمانی با کسب درصد زیر 50 به­ عنوان محورهای کم‌تأثیر شناخته شده و حذف شدند. سایر محورها نیز با کسب میانگین درصد بالای 80 به­عنوان محورهای تأثیرگذار شناخته شده و در مطالعه لحاظ گردیدند.
نتیجه‌گیری: فناوری‌های حوزه‌ی سلامت می‌توانند نقش مهمی در بهینه‌سازی فرایند درمان بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد محرک از طریق تسهیل پایش بیمار و افزایش مشارکت در درمان و کاهش هزینه‌های ناشی از شکست درمان و عود بیماری داشته باشند.

رضا صفدری، سید سینا مرعشی شوشتری، مرضیه اسماعیلی، فوزیه طهماسبی، زهره جوانمرد،
دوره 13، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: داروها و تجهیزات ‏پزشکی از منابع حیاتی صنعت مراقبت می‏ باشند. لذا هرگونه فرایندی که بتواند در مدیریت این منابع تاثیرگذار باشد، ارزشمند است. یکی از راه ‏های کنترل و مدیریت بهتر فرایندها، استفاده از سامانه‏‌های دسته‌‏بندی و کدگذاری است. هدف از پژوهش حاضر، طراحی سامانه دسته‌‏بندی و کدگذاری داروها و تجهیزات ‏پزشکی در ایران است.
روش بررسی: مطالعه­ توصیفی حاضر، در بازه زمانی مهر ۱۳۹۷ تا شهریور ۱۳۹۸، در چهار مرحله انجام شد. جهت شناسایی نیازمندی ‏های یک سیستم کدگذاری برای داروها و تجهیزات پزشکی، منابع کتابخانه‌‏ای جستجو شد و سیستم‏‌های کدگذاری موجود در این حوزه مورد بررسی دقیق قرارگرفتند. سپس بر اساس نظر متخصصان در مورد ویژگی‏‌های استخراج شده، مدل اولیه سامانه طراحی گردید.
یافته‏‌ها: ۳۵ سیستم کدگذاری شناسایی و بررسی شد. در نتیجه‏ مقایسه‏ این سیستم‏ها، دو سیستم ATC/DDD و UMDNS به­‌ترتیب جهت کدگذاری دارویی و تجهیزات ‏پزشکی سامانه انتخاب گردید. همچنین پس از نظرسنجی، محور مکان مصرف و استقرار محصولات و استفاده از رمزینه­ پاسخ سریع (Quick Response (QR) Code)، جهت کدگذاری داده‏‌ها نیز به تأیید رسیدند.
نتیجه‏‌گیری: طراحی و ایجاد یک سیستم کدگذاری جامع و یکپارچه، به‏‌طوری­‌که منطبق بر ساختارهای بین‏‌المللی باشد و دو حوزه­‌ی دارو و تجهیزات‏ پزشکی را به‌­صورت ترکیبی در برگیرد، بسیار موثر خواهد بود. همچنین استفاده از محور مکان در ساختار کد می‏تواند به مدیریت موجودی این محصولات کمک کند.

مرجان قاضی سعیدی، غلامرضا اسماعیلی جاوید، نیلوفر محمد زاده، حمیده اسداله خان والی،
دوره 14، شماره 5 - ( آذر و دی 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیک جهان است که از جمله عوارض شایع و دردناک آن زخم پای دیابتی است. صحت و جامعیت محتویات پرونده‌ی الکترونیک پزشکی در ارتقای کیفیت درمان و مراقبت بیماران موثر است. هدف این مطالعه تعیین مجموعه‌ی حداقل داده‌های ضروری برای پرونده الکترونیک پزشکی زخم پای دیابتی است. 
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، جهت جمع‌آوری عناصر اطلاعاتی زخم پای دیابتی منابع معتبر اینترنتی و کتابخانه‌ای مطالعه شد. ۱۴ نفر از پزشکان و پرستاران شاغل و همکار با مرکز ترمیم زخم وابسته به جهاد دانشگاهی علوم پزشکی تهران جهت نظرسنجی بالینی و ۵ نفر از متخصصان فناوری اطلاعات سلامت دانشگاه علوم پزشکی تهران جهت نظرسنجی اطلاعات دموگرافیک انتخاب شدند. ابزار مطالعه، پرسش‌نامه‌ی محقق‌ساخته، روش اعتبارمحتوا (CVR: Content Validity Ratio) و سنجش پایایی با روش retest بود.
یافته‌ها: از بین ۲۳ عنصر اطلاعاتی مورد نظرسنجی بخش دموگرافیک موارد بالای ۹۹ درصد موافقت، انتخاب شد. همچنین از ۸۶ عنصر اطلاعاتی بخش بالینی موارد بالای ۵۱ درصد موافقت انتخاب شد. خبرگان بالینی شامل ۶ متخصص مرتبط با حوزه‌ی زخم، ۴ پزشک عمومی و ۶ پرستار بودند. در بخش اطلاعات دموگرافیک کمترین موافقت مربوط به عنصر معرف و سطح تحصیلات با ۲۰ درصد موافقت بود. در بخش اطلاعات بالینی کمترین موافقت مربوط به جراحی، زالو درمانی و MRI پا با صفر درصد و PRP ،G-CSF و سونو داپلرکبد با %۱۴ بود.
نتیجه‌گیری: حداقل عناصر اطلاعاتی پرونده الکترونیک پزشکی زخم پای دیابتی در بخش بالینی به شرح حال، اطلاعات زخم، اطلاعات اندام تحتانی، نتایج پاراکلینیک، مدیریت زخم، پیگیری و در بخش اطلاعات دموگرافیک به هویتی، پذیرش، مالی، گزارش‌گیری و قابلیت سیستم تقسیم شد. الگوی پیشنهادی برای سیستم دستی و الکترونیک قابل ارایه است. 

فاطمه اسماعیلی، نجمه آشوری، سیده محبوبه حسینی زارع،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: آنتی‌بیوتیک‌ها یکی از داروهای پرمصرف هستند که کمک فراوانی به بهبود و درمان بیماری‌ها می‌کنند؛ اما تجویز نادرست و استفاده‌ی بی‌رویه از آن‌ها، سبب افزایش طول اقامت بیماران و هزینه‌های بستری می‌شود. مطالعه‌ی حاضر با هدف تعیین رابطه‌ی بین مصرف تجربی آنتی‌بیوتیک‌ها با طول مدت اقامت نوزادان نارس بستری در بیمارستان مهدیه تهران به انجام رسید.
روش بررسی: مطالعه‌ی حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و مقطعی است که در سال ۱۳۹۹ بر روی ۱۵۹ نفر از نوزادان نارس بستری در بخش مراقبت‌ویژه بیمارستان مهدیه شهرتهران انجام گرفت. ابزار مورد مطالعه، پرسش‌نامه ای بود که روایی آن به روش تحلیل محتوا و پایایی پرسش‌نامه با روش آلفای کرونباخ سنجیده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم‌افزار SPSS و به‌کمک آماره‌های توصیفی فراوانی و درصد و آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تی مستقل انجام گرفت. 
یافته‌ها: نتایج نشان داد که ۵۲/۲ درصد نوزادان دختر بودند و ۷۹/۹ درصد زایمان‌ها به‌صورت سزارین انجام شدند. میانگین مدت اقامت نوزادان ۳۱/۴۷ روز و میانگین تولد نوزادان ۳۰ هفته بود. بر طبق نتایج مطالعه بین طول اقامت نوزادان با مدت تجویز آنتی‌بیوتیک و تعداد دوره‌های دریافت آنتی‌بیوتیک رابطه‌ی معنی‌داری وجود داشت(۰/۰۵>P). به‌گونه‌ای که اقامت نوزادان با دوره دریافت کمتر از ۱۴ روز، تقریباً نصف اقامت نوزادان بیش از ۱۴ روز بود. همچنین رابطه‌ی معنی‌داری بین تعداد دوره‌های دریافت آنتی‌بیوتیک با طول‌مدت اقامت بیماران وجود داشت(۰/۰۵>P). با افزایش تعداد دوره دریافت آنتی‌بیوتیک، طول مدت اقامت نوزادان نیز به‌صورت معنی‌داری افزایش یافته بود. نتایج مطالعه نشان داد که بین وزن تولد نوزادان، هزینه‌ی تخت و هزینه‌ی کل با تجویز تجربی آنتی‌بیوتیک‌ها رابطه‌ی معنی‌داری وجود دارد(۰/۰۵>P).
نتیجه‌گیری: باتوجه به این‌که مصرف منطقی آنتی‌بیوتیک‌ها زمینه‌ی کاهش طول مدت اقامت نوزادان بستری را در پی دارد، تدوین پروتکل آنتی‌بیوتیکی به‌روز و مشخص از سوی وزارت بهداشت برای نوزادان نارس و آگاهی‌رسانی به پزشکان در خصوص تجویز تجربی آنتی‌بیوتیک‌ها و اجرای برنامه‌های آنتی‌بیوتیک استواردشیپ بیمارستان‌ها در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان، انتشار راهنماهای استاندارد درمانی، برگه‌های آماده شامل دستور تجویز آنتی‌بیوتیک‌ها به‌همراه دوز صحیح و آموزش بالینی پزشکان ضرورت می‌یابد.

رویا بلاغی اینالو، علیرضا نوروزی، محمدرضا اسماعیلی گیوی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ارایه خدمات اطلاعات سلامت در بحران‌های سلامت بدون درک کاملی از این خدمات و چگونگی ارایه آن‌ها با توجه به شرایط بحران سلامت ممکن نیست؛ براین‌اساس، هدف پژوهش حاضر دستیابی به اطلاعات جامعی از تمامی مولفه‌های ارایه خدمات اطلاعات سلامت در بحران‌های سلامت می‌باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به‌روش فراترکیب و استفاده از روش هفت مرحله‌ای سندلوسکی و باروسو انجام گردید. جامعه آماری متشکل از مقالات و پایان‌نامه‌های منتشرشده در پنج پایگاه اطلاعاتی فارسی و هشت پایگاه اطلاعاتی بین‌المللی بین سال‌های ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۲ میلادی و ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۰ شمسی انتخاب گردیده‌اند. از مجموع ۸۳۶۳ منبع شناسایی شده بر اساس برنامه‌ی مهارت‌های حیاتی ارزیابی، ۴۰ منبع تایید شدند. اطلاعات مورد نظر از منابع استخراج و کدگذاری شده و پایایی کدگذاری هم با استفاده از ضریب کاپا سنجش و تایید گردید.
یافته‌ها: از نتایج پژوهش، ۷۴ کد در ۲۱ مفهوم و ۶ مقوله در زمینه ارایه خدمات اطلاعات سلامت به بیماران استخراج گردید که مقوله‌ها و کدها شامل نیازسنجی اطلاعات سلامت(بیماری، سلامت، منابع اطلاعات سلامت، بیماران)؛ دسترس‌پذیری و اشاعه‌ی اطلاعات سلامت(اطلاعات سلامت، راه‌های دسترسی)؛ آگاهی‌ و اطلاع‌رسانی سلامت(اطلاعات، ابزار)؛ آموزش(بیماران، مدیران و کارکنان کتابخانه‌های بیمارستانی، روش‌ها)؛ برنامه‌ریزی(بحران سلامت، منابع، بودجه، زیرساخت‌ها، بیماران، کتابداران و اطلاع‌رسانان پزشکی) و موانع و محدودیت‌ها(نیروی متخصص، بودجه، امکانات و زیرساخت‌ها و منابع) دسته‌بندی شدند.
نتیجه‌گیری: پرداختن به موضوع و مولفه‌های ارایه خدمات اطلاعات سلامت به بیماران در بحران‌های سلامت در کتابخانه‌های بیمارستانی می‌تواند سبب شناخت بیشتر سیاست‌گذاران این حوزه از ابعاد و مفاهیم و پیامدهای ارایه این خدمات به‌منظور دسترسی همگان به‌ویژه بیماران به اطلاعات سلامت باشد. با توجه به مولفه‌های شناسایی شده می‌توان در راستای برنامه‌ریزی برای تقویت نقاط قوت و برطرف نمودن نقاط ضعف موجود و سیاست‌گذاری مناسب در جهت ایفای نقش مشاوره سلامت، راه‌اندازی بخش خدمات اطلاعات سلامت در کتابخانه‌های بیمارستانی و تلاش در جهت آماده‌سازی زیرساخت‌های لازم گام برداشت. 

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb