زمینه و هدف: کارکنان بزرگترین سرمایههای سازمان هستند و عملکرد سازمان به عملکرد آنها وابسته است. وجود کارکنان ناکارامد میتواند موجب کاهش بهرهوری سایر کارکنان شود. برای تغییر کارکنان ناکارامد باید ابتدا وضعیت آن ها تحلیل شود. این مطالعه با هدف شناسایی و تعیین ابعاد ناکارامدی و خوشهبندی کارکنان ناکارامد در معاونت توسعه مدیریت و برنامه ریزی منابع دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش بررسی: این تحقیق از نوع تحلیلی-توصیفی بود. برای جمعآوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته و برای تحلیل اطلاعات از روشهای آماری چند متغیره شامل تحلیل مولفه ی اصلی و تحلیل خوشه در نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: بر اساس تحلیل مؤلفه اصلی شش بعد: مشکلات رفتاری، نتایج عملکردی پایین، فقدان خود کارامدی و خلاقیت، خرابکاری، به تأخیر انداختن کارها و فرد محوری برای مفهوم ناکارامدی شناسایی شد. تحلیل خوشه نشان داد کارکنان ناکارامد در پنج گروه: بدرفتار، تنبل، سودجو، ناتوان و لب مرز خوشه بندی شدند. بر اساس نگرش مدیران، ریشهی ناکارامدی در کارکنان سودجو، ناتوان و تنبل بیشتر درونی، و ریشه ی ناکارامدی کارکنان بدرفتار و لب مرز بیشتر بیرونی اسناد میگردد.
نتیجهگیری: پیش از هر اقدامی باید نوع ناکارامدی و ابعاد آن شناسایی شود تا بتوان تصمیمات مناسبی برای هر یک از کارکنان ناکارامد اتخاذ نمود. خوشهبندی کارکنان در این تحقیق با نگرشی متفاوت نسبت به گروهبندیهای موجود در مطالعات پیشین انجام شده است که انتظار می رود در عمل کاربردیتر باشد.