جستجو در مقالات منتشر شده


17 نتیجه برای خانی

منیره رحیم خانی، محمد علی محققی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

زمینه و هد ف: سرطان کولورکتال از جمله سرطانهای شایع در سنین بالاتر از 50 سال بوده که با هر دهه افزایش سن، خطر ابتلا دو برابر می گردد. علاوه بر 500 نوع باکتری موجود در مدفوع تعدادی قارچ، مخمر، و ویروس نیز به عنوان فلور میکروبی در مدفوع وجود دارند. بررسیهای متعددی در مورد ارتباط بین فلور میکروبی مدفوع و ابتلا به سرطان کولورکتال انجام شده و در این زمینه وجود بعضی از میکروبها و کارسینوژن بودن آنها به دلیل تولید متابولیتهای خاصی به اثبات رسیده است. به عنوان مثال بسیاری از تحقیقات نشان داده است که در فلور میکروبی مدفوع افرادی که به سرطان کولورکتال مبتلا هستند باکتریهائی مانند استرپتوکوکوس بوویس، انتروکوکوس فکالیس  بیشتر از افراد سالم وجود دارد. در تحقیق حاضر نیز بررسی بر روی ارتباط بین استرپتوکک بوویس و انتروکک با سرطان کولورکتال انجام گرفته است.
روش بررسی: در این طرح 30 بیمار مبتلا به کانسر کولورکتال که با انجام معاینات بالینی، کولونوسکوپی، بررسیهای پاتولوژیک، و سایر آزمایشهای مربوطه وجود کانسر در آنها به اثبات رسیده بود انتخاب شده و نمونه مدفوع از آنها گرفته شد. علاوه بر آن 30 فرد سالم که از نظر سن و جنس با گروه بیمار همخوانی داشتند انتخاب و نمونه گیری از آنها به عمل آمد. نمونه ها بر روی محیطهای مکانگی آگار و بلادآگار کشت داده شدند و کلنی باکتریها توسط روشهای میکروب شناسی اختصاصی و بیوشیمیایی تعیین هویت گردیدند.
یافته ها: گروه بیمار شامل 23 مرد و 7 زن با میانگین سنی 97/55 سال و گروه کنترل شامل 17 مرد و 13 زن با میانگین سنی 73/50 سال بودند. بیشترین فراوانی بیماران و افراد کنترل در گروه سنی 69-60 سال قرار داشتند. نتایج آزمایشهای میکروبشناسی نشان داد که استرپتوکک بوویس، فلور غالب مدفوع 9 بیمار مبتلا به کانسر کولورکتال (1/39%) و 6 فرد سالم(1/26%) بوده است. هم چنین انتروکک، فلور غالب مدفوع 6 بیمار مبتلا به کانسر کولورکتال (1/26%) و 2 فرد سالم (7/8%) بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به تحقیق انجام گرفته و بر اساس تعداد نمونه های مورد بررسی و با به کارگیری تجزیه و تحلیلهای آماری وآزمون فیشر ارتباط معنی داری بین استرپتوکک بوویس و انتروکک به عنوان فلور غالب مدفوع با بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال به دست نیامد (657/0 = P).


مصطفی ربیعیان، رضا صفدری، منیره رحیم خانی، رویا شریفیان، اکرم مولائی زاده،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: خطر ابتلا به بسیاری از بیماری های عفونی وحوادث شغلی، پرسنل مراکز بهداشتی- درمانی، خصوصا کارکنان آزمایشگاههای تشخیص طبی را تهدید می کند. عوامل متعددی در بالا بردن شانس ابتلا به این گونه از بیماریها دخیل هستند. برخی از این عوامل، تنها مختص  آزمایشگاه نبوده و جنبه عمومی دارند برای مثال، خطر برق گرفتگی، آتش سوزی و سوختگی (با اسیدها و بازهای قوی) از این جمله هستند. در مقابل دسته دیگری از عوامل خطر ساز، مربوط به آزمایشگاههای تشخیص طبی است که متاسفانه آمار دقیقی از اینگونه موارد مواجهه در کشور موجود نیست. هدف این مطالعه بررسی میزان مواجهه کارکنان آزمایشگاههای تشخیص طبی، بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی تهران بین سالهای 1383 تا 1384 هست.
روش بررسی: این مطالعه بنیادی و از نوع مقطعی بوده که مواجهه با عوامل خطر را در تمامی کارکنان آزمایشگاههای تشخیص طبی شاغل در 15 بیمارستان تابعه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی تهران( 416 نفر) در سال 1383 را مورد بررسی قرار داده است.  اطلاعات مورد نظر از طریق  پرسشنامه ای که  علاوه بر سئوالات زمینه ای حاوی 16 سوال مختلف در مورد خطرات شغلی خاص کارکنان آزمایشگاهها مانند رفتن سوزن به دست ها، شکستن لام در دست ها و سوانح ناشی از آن  بود جمع آوری شد. داده ها پس از جمع آوری با  آزمون آماری کای دو  و نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفتند.  
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که بطور کلی میزان مواجهه پرسنل آزمایشگاهی بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی تهران با جنس (p=0.51)، مدرک تحصیلی p=0.11) ) و سن (p=0.09) آنان ارتباط ندارد. از  سوی دیگر، سابقه کار افراد بر شانس آنان برای مواجه با عوامل خطر مرتبط است و  بطور کلی افرادی را که دارای سابقه کار بین 5 تا 10 سال بودند شانس مواجه آنان  با عوامل خطر کمتر بود (P<0.05)
نتیجه گیری:. اگر چه سن، جنس و مدرک تحصیلی در شانس مواجه افراد با عوامل خطر بی تاثیر بود ولی  سابقه کار کم و یا سابقه کارخیلی زیاد که در هر دو مورد موارد سهل انگاری در کار، زیاد به چشم می خورد موجب افزایش شانس مواجه با عوامل خطر درکارکنان آزمایشگاهها می گردد.


منیره رحیم خانی، ناهید عین اللهی، رویا شریفیان،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: چنانچه پروکلسیتونین(PCT) بعنوان پیش‌هورمون کلسیتونین از میزان طیفی بالاتر رود، نشان دهنده عفونت می باشد. این پلی پپتید بعنوان مارکر اولیه برای تشخیص عفونتها مطرح می باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی میزان پروکلسیتونین سرم در بیماران مبتلا به سیروز کبد و مقایسه آن با افراد سالم می‌باشد. 

روش بررسی: میزان پروکلسیتونین در تعداد 32 بیمار مبتلا به سیروز کبد و بستری در بخش گوارش و اندوسکوپی بیمارستان امام خمینی و 16 فرد سالم که از نظر سن و جنس با گروه بیمار همخوانی داشتند مورد بررسی قرار گرفتند. روش اندازه گیری به صورت کمی با استفاده از کیت‌های تجاری ساخت شرکت آلمانی Braham انجام گرفت. اساس روش بر مبنای رنگ سنجی و مقایسه آن با مقادیر استاندارد بوده است.

یافته ها: از تعداد شامل 23 مرد و 9 زن با میانگین سنی 45 سال بعنوان گروه بیمار و تعداد 11 مرد و 5 زن با میانگین سنی46 سال و انحراف معیار 15.5 سال بعنوان گروه کنترل استفاده شد. و از نظر موارد مثبت و منفی  PCT بین گروه بیمار و شاهد اختلاف معنی داری وجود دارد(p<0.05).

نتیجه گیری: میزان موارد PCT مثبت در گروه بیماران بسیار بیشتر از گروه کنترل بوده و اختلاف معنی داری وجود داشت. با آنجام آزمایش PCT نشان داده شد که 78.1%از بیماران سیروزی PCT مثبت بوده در حالیکه در گروه کنترل 25% است . قریب به 80% بیماران سیروزی تحت بررسی، احتمالا مبتلا به عفونت نهفته بوده و باید اقدامات درمانی در مورد آنها صورت گیرد.


حامد رضا خانی مقدم، داوود شجاعی زاده، عبدالاحد نبی اللهی، سهیلا معز،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: پایان نامه به عنوان یکی از منابع اطلاعاتی در زمره فعالیت‌های پژوهشی است .هدف این پژوهش تعیین گرایش‌های موضوعی در سالهای 89-1349 و بررسی میزان انجام فرآیند مداخله آموزشی و نوع مداخله در پایان نامه‌ها میباشد.

روش بررسی: پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا انجام گردید. مبنای تعیین موضوع، مقوله‌های برگرفته از سرعنوان‌های موضوعی پزشکی کتابخانه ملی پزشکی آمریکا می‌باشند. جامعه مورد بررسی کل 336 پایان نامه موجود در رشته آموزش بهداشت است. برای تجزیه تحلیل داده‌ها نرم افزار15  spss  مورد استفاده قرار گرفت.

یافته‌ها: دراین دوره مورد بررسی بیشترین پایان نامه‌های دفاع شده به ترتیب به دانشگاه‌های علوم پزشکی تهران با 210 پایان نامه(5/62 درصد)، تربیت مدرس با 85 پایان نامه(3/25 درصد) و علوم پزشکی ایران با 41 پایان نامه(2/12 درصد) اختصاص دارد. عمده گرایش موضوعی پایان نامه‌ها در مقطع ارشد مقوله بیماری‌ها(8/23 درصد) و در مقطع دکترای تخصصی موضوع پیشگیری از بیماری‌ها (2/26 درصد) بود.

نتیجه گیری: گرچه در دهه اخیر استفاده از موضوعات جدید و غیر تکراری بیشتر شده است و همچنین استفاده از مداخله آموزشی در اجرای پایان نامه‌ها به شدت روند رو به رشدی به خود گرفته است، اما هنوز به برخی از موضوعات مهمی همچون آموزش به بیمار توجه چندانی نشده است. به نظر میرسد راهکارهایی همچون تهیه بانک اطلاعاتی مناسب از پایان نامه‌های رشته آموزش بهداشت بتواند راهنمای مناسبی جهت انتخاب موضوعات جدید و غیرتکراری پایان نامه‌های دانشجویان باشد.


سینا مرادمند، محمدرضا گنجی، علی پاشا میثمی، زهرا اکبری، سیده ضحی میرخانی، نرگس تبریزچی، زهرا مختاری،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده

زمینه و هدف:  فشارخون بالا در کودکان بخصوص در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش است. وزن تولد، سن و مشخصه‌های تن سنجی مانند وزن و قد فعلی به عنوان عوامل مؤثر در فشارخون بالا در کودکان و نوجوانان مطرح شده است. این مطالعه با هدف یافتن فراوانی فشارخون دانش آموزان تهران و ارتباط آن با وزن تولد، قد و وزن کنونی طراحی گردید.

روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی، بین سالهای 1387-1385 از بین 1195924 دانش آموز در شهر تهران به روش نمونه‌گیری تصادفی چند مرحله‌ای، 2040 نفر انتخاب شدند. معیارهای ورود به مطالعه سن 6 تا 19 سال، سلامت کامل جسمی و داشتن کارت سلامت بود و درصورت دوقلویی، فشارخون بالای مادر یا سیگاری بودن وی حین بارداری از مطالعه خارج می‌شدند. آنالیز آماری توسط نرم افزار16 SPSS انجام پذیرفت. از آنالیز رگرسیون چند متغیره جهت تعیین معادله خط پیش بینی کننده سطح فشارخون استفاده گردید.

یافته‌ها: 69نفر(4/3%) از دانش آموزان شامل 8/4% از دختران و 5/3% از پسران فشارخون بالا داشتند(14/0p=). همبستگی معنادار مستقیمی بین سن، وزن و قد فعلی و شاخص توده بدنی با فشارخون سیستولیک و دیاستولیک وجود داشت. اما وزن تولد رابطه خطی وضعیف معکوس با فشارخون سیستولیک و دیاستولیک داشت(به ترتیب 152/0r=- و 111/0r=-، 001/0p<).

نتیجه‌گیری: توجه به سایز فعلی بویژه وزن کنونی در کنار وزن تولد در پیش بینی فشارخون کمک کننده است که اهمیت پایش وزن و فشارخون کودکی بخصوص در کودکان با سابقه وزن تولد غیرطبیعی و در کودکان با وزن بالا را مشخص می‌کند.


معصومه شاکری، سید یوسف مجتهدی، جواد ناصریان، مریم مرداخانی،
دوره 6، شماره 5 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی در دوران نوجوانی زمینه ساز چاقی در بزرگسالی و عوارض مربوط به آن است؛ بر این اساس پژوهش حاضر با هدف تعیین فراوانی نسبی چاقی و برخی عوامل مرتبط با آن در نوجوانان دختر مدارس راهنمایی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.

روش بررسی:  در این مطالعه مقطعی810 نوجوان دختر 16-12ساله مدارس راهنمایی تهران، در سـال1390 بـا استفاده از نمـونه گیـری تصادفـی چنـد مرحلـه‌ای انتخـاب شـدند. انـدازه گـیری قـد، وزن و محاسبـه شاخص تـوده بدنـی(Body Mass Index-BMI) انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید. جهت کسب اعتبار علمی پرسشنامه، از روش اعتبار محتوا و جهت تعیین اعتماد علمی از آزمون مجدد استفاده شد. پس از محاسبه BMI و تعیین مقادیر بالای صدک 95 و نیز مقادیر بین صدک 85 و 95 برای سن و جنس مربوطه، به ترتیب افراد چاق و افراد دارای اضافه وزن مشخص شدند. نتایج با روشهای آماریX2 ، فیشر،ANOVA  و رگرسیون لجستیک چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل  قرار گرفت.

یافته‌ها: فراوانی نسبی چاقی و اضافه وزن در گروه مورد مطالعه به ترتیب، 4/4 درصد(2/4-4/6 CI= 95%) و 1/14 درصد (3/15-25/10 CI= 95%) بود. بر اساس نتایج این مطالعه بین چاقی و سن(001/0=P)، میزان فعالیت فیزیکی دانش آموز(001/0=P) و ساعات تماشای تلویزیون(001/0=P) و نیز رفتار تغذیه‌ای وی(002/0=P)، رابطه آماری معنی دار بود.

نتیجهگیری: : بر اساس یافته‌ها و با توجه به میزان چاقی نوجوانان انجام پژوهشهای تکمیلی جهت تعیین کلیه عوامل تاثیرگذار در جهت ایجاد وزن اضافه توصیه می‌شود.


محمدهیوا عبدخدا، مریم احمدی، آغافاطمه حسینی، اسماعیل پریخانی، اکرم فرهادی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: به‌رغم تمام مزیت‌های ذاتی فناوری اطلاعات در بخش سلامت، هنوز بکارگیری آن با مقاومت کارکنان در برابر پذیرش فناوری اطلاعات همراه است. هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر پذیرش فناوری اطلاعات توسط کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران بر اساس مدل پذیرش فناوری در سال 1390 بود.

روش بررسی: پیمایشی از نوع توصیفی – تحلیلی بود. جامعه پژوهش 363 نفر کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که 123 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن به تایید رسید. داده‌ها پس از گردآوری و ورود به کامپیوتر توسط نرم افزار آماری SPSS و روش‌‌های توصیفی و استنباطی و آزمون رو- اسپیرمن تحلیل شدند.

یافته‌ها: ارتباط مستقیم و مثبتی بین برداشت ذهنی از سهولت استفاده ( PEOU ) با نگرش کارکنان نسبت به فناوری اطلاعات و میزان استفاده واقعی از آن وجود دارد(14/0 = R و05/0 = P ؛ 36/0 = R و05/0 = P ). همچنین برداشت ذهنی از مفیدبودن فناوری اطلاعات ( PU ) بر متغیرهای نگرش کارکنان نسبت به فناوری اطلاعات و میزان استفاده واقعی آن‌ها از فناوری اطلاعات تاثیر مستقیم و معنی‌داری دارد(22/0 = R و05/0 = P ؛ 37/0 = R و05/0 = P ) .

نتیجه‌گیری: برداشت ذهنی از سودمندی استفاده و برداشت ذهنی از سهولت استفاده از فناوری اطلاعات، فاکتورهای تعیین کننده در پذیرش فناوری اطلاعات از سوی کارکنان بخش مدارک پزشکی هستند . لذا پیشنهاد می شود در پیاده‌سازی سیستم‌های فناوری اطلاعات در این بخش دو اصل بالا مدنظر تیم های برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی قرار گیرند.


رضا صفدری، حسین درگاهی، فرزین حلب چی ، کامران شادانفر، رباب عبدالخانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

 

زمینه و هدف: کیفیت پرونده سلامت به کیفیت محتویات آن و مستندسازی درست وابسته است. حداقل مجموعه داده‌ها یک روش استاندارد برای جمع آوری عناصر داده‌ای کلیدی در پرونده ایجاد می‌کند که فهم آنها را آسان ساخته و امکان مقایسه آنها را فراهم می‌آورد. این پژوهش با هدف تعیین حداقل مجموعه داده‌ها برای پرونده سلامت ورزشکاران ایران انجام شده است.

 

روش بررسی: پژوهش حاضر به روش توصیفی-تطبیقی انجام شد. با استفاده از یک مطالعه‌ی تطبیقی درمورد مجموعه داده‌های پرونده سلامت ورزشکاران در سه کشور پیشرو در پزشکی ورزشی شامل استرالیا، کانادا و امریکا و نیز ایران، چک لیستی شامل مجموعه حداقل داده‌های پرونده سلامت ورزشکاران تدوین و در میان 50 نفر از متخصصان دو حوزه پزشکی ورزشی و مدیریت اطلاعات سلامت در داخل کشور با استفاده از روش دلفی به نظر سنجی گذاشته شد.

 

یافته‌ها: از بین 97 عنصری که به نظرسنجی گذاشته شده بود، 85 عنصر با موافقت بیش از 75 درصد به عنوان عناصر اصلی و 12 عنصر با موافقت 50 تا 75 درصد به عنوان عناصر پیشنهادی مطرح شد. در مورد اهمیت وجود 97 عنصر در پرونده، بین پاسخ‌های گروه متخصصان حوزه پزشکی ورزشی با متخصصان مدیریت اطلاعات سلامت، اختلاف معنی داری مشاهده نشد.

 

نتیجه‌گیری: حداقل عناصر اطلاعاتی پرونده سلامت ورزشکاران ایران با چهار گروه اطلاعات دموگرافیک، تاریخچه‌ی سلامت، ارزیابی و طرح درمان ارائه شد. الگوی پیشنهادی برای سیستم‌های دستی و پرونده‌های الکترونیک پزشکی قابل ارائه است. 

 


زهره کشاورز، معصومه سیمبر، علی رمضانخانی، ابوالقاسم پوررضا، حمید علوی مجد،
دوره 10، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: درک اولویت‌های سیاست‌گذاری سلامت زنان کارگر یکی از مهمترین چالش‌های مدیریت سلامت در کشور است. هدف این مطالعه اولویت‌بندی سیاست‌ها در بهبود رفتارهای ارتقادهنده سلامت زنان کارگر بود.

روش بررسی: این مطالعه به شیوه تلفیقی متوالی کیفی-کمی در سال 1392 صورت گرفت. بخش کیفی در قالب بحث گروهی متمرکز با نمونه‌گیری هدفمند با حداکثر تنوع انجام شد. در بخش کمی ابزار مطالعه طراحی و روان‌سنجی گردید. سپس در مطالعه تجربی با نمونه‌گیری تصادفی، ابزار بصورت پیش آزمون در گروه 70 نفری(35 نفر مداخله، 35 نفر شاهد) زنان کارگر استفاده شد. پس از مداخله آموزشی در گروه مداخله، نتایج در پس آزمون با گروه شاهد مقایسه گردید.

یافته‌ها: بر پایه تحلیل محتوای مصاحبه‌ها، عبارات ابزار پژوهش طراحی گردید. متوسط شاخص روایی محتوای ابزار 0/93 بود. نتایج روایی سازه تاییدی ابزار به صورت 0/97=CFI، 0/95=GFI، 0/96=IFI، 0/98=NNFI، 0/97=NFI و 0/05=RMSEA بود. روایی ملاکی ابزار با ابزار ملاک(HPLP-2) با 0/601=r برابر 0/001P< بود. ضریب آلفای کرونباخ پرسش‌نامه برای عوامل ابزار 0/93-0/75، و تفاوت آماره آزمون ویلکاکسون برای عوامل ابزار در فاصله زمانی دو هفته معنی‌دار نبود(‌0/05P>) و ابزار مذکور دارای ثبات بود. بنابراین ابزار با 100 عبارت، معتبر و پایا گردید. پس از مداخله آموزشی، میانگین امتیازات نگرش، هنجار فردی، درک کنترل رفتار، خودکارآمدی، قصد و رفتار نسبت به رفتارهای ارتقادهنده سلامت در گروه مداخله افزایش یافت. بیشترین تفاوت میانگین در حیطه خودکارآمدی بود.

نتیجه گیری: باتوجه به شرایط کار و موانع بسیار فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در زنان کارگر توجه ویژه و سیاست‌گذاری برنامه‌های سلامت خاص این گروه ضروری می‌باشد.


نرجس میرابوطالبی، مریم احمدی، محمد دهقانی، شهرام خانی، محسن آزاد،
دوره 10، شماره 5 - ( آذر و دی 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: نظام مدارک پزشکی الکترونیک موجب جمع آوری و ذخیره داده های آزمایشگاهی، تصاویر دیجیتالی و نسخه های الکترونیک می شود. در این پژوهش دیدگاه پزشکان و مدیران دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان نسبت به نظام مدارک پزشکی الکترونیک بررسی گردیده است.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران بیمارستانهای کل استان هرمزگان به تعداد 61 نفر و پزشکان عضو هیأت علمی و دستیاران تخصصی به تعداد 121 نفر بودند. ابزار جمع آوری داده، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. روایی ابزار براساس روش اعتبار محتوایی و دریافت نظرات صاحب نظران تعیین و تایید شد. برای پایایی ابزار براساس ضریب آلفای کرونباخ برابر با 83 درصد برآورد گردید. داده ها با نرم افزار SPSS و به وسیله ی روش های آمار توصیفی و آمار تحلیلی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: آیتم مدیریت داده با 146 نفر(77/5 درصد)، اهداف و فرآیند شغلی با 160 نفر(87/9 درصد)، ارتباطات با 163 نفر(89/6 درصد)، محرمانگی و امنیت داده با 152 نفر(83/1 درصد) مهم ترین نقش را در نظام سلامت داشتند. 
نتیجه گیری: به طور کلی نگرش مدیران و پزشکان در مورد نقش نظام مدارک پزشکی الکترونیک در نظام سلامت در حد مطلوبی ارزیابی شد که با توجه به مزایای استفاده از نظام و حذف موانع اساسی در پیاده سازی آن، گامی نوین در جهت ارتقای سطح سلامت برداشته خواهد شد.


فریبا رازقی، مسعود یونسیان، سحرناز نجات، غلامرضا جاهد خانیکی،
دوره 11، شماره 4 - ( مهر و آبان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: دست اندرکاران مواد غذایی سهم زیادی در آلودگی مواد غذایی دارند. این پژوهش روایی و پایایی پرسشنامه های سازمان جهانی بهداشت برای سنجش دانش، نگرش و عملکرد دست اندرکاران مواد غذایی را در مورد پنج اصل ایمنی مواد غذایی تعیین می کند.
روش بررسی: در استانداردسازی  پرسشنامه ها این مراحل انجام شد: ۱) کسب اجازه از سازمان جهانی بهداشت ۲) ترجمه ی پرسشنامه ها دو بار به فارسی و مجدد به انگلیسی ۳) به کارگیری نظر متخصصان امر و تعیین میزان توافق عمومی یا(IRA)، مناسبت و شفافیت برای هر سوال و برای کل ابزار ۴) سنجش پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درون خوشه ای حاصل از آزمون مجدد به فاصله یک ماه.
یافته ها: شاخص کلی IRA با رویکرد محافظه کارانه و مناسبت کلی برای سه پرسشنامه ی دانش، نگرش و عملکرد به ترتیب ۸۱، ۹۰ و ۹۰ درصد و شاخص کلی شفافیت ۹۵، ۸۰ و ۹۰ درصد تعیین شد. آلفا کرونباخ کلی برای پرسشنامه ی دانش ۰/۷۰، پرسشنامه ی نگرش ۰/۷۳ و برای پرسشنامه ی عملکرد ۰/۹۹ همبستگی درون خوشه ای یا ICC کلی به ترتیب ۰/۶۹، ۰/۷۵ و ۰/۹۹ می باشد. 
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش روایی و پایایی قابل قبولی را در پرسشنامه ی های دانش، نگرش و عملکرد نشان می دهد و به دلیل پوشش مطالب کلیدی ایمنی مواد غذایی، مفاهیم ساده و شفاف می تواند مورد استفاده ی پژوهشگران و شاغلان در این عرصه قرار بگیرد.

رضا صفدری، مجید علیخانی، فوزیه طهماسبی، زهره جوانمرد،
دوره 14، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع شکستگی‌­های استئوپروتیک که به ناخوشی و مرگ­ومیر در سالمندان می­‌انجامد، در جهان رو­به افزایش است. برنامه­‌های کاربردی در سلامت همراه، با توان‌مندسازی بیماران باعث افزایش مشارکت آنان در مدیریت سلامت خودشان می­‌گردد. این موضوع در بهبود نتایج بهداشتی در بیماری‌­های مزمن اهمیت بسیاری دارد. به همین جهت این مطالعه، با هدف ایجاد برنامه­ کاربردی خودمدیریتی موبایل برای بیمارانی با شکستگی­‌های استئوپروتیک انجام گرفت.
روش بررسی: در مطالعه­‌ی توصیفی-توسعه‌­ای حاضر، ابتدا داده­‌های لازم برای پژوهش از طریق جستجو در منابع کتابخانه­‌ای، گایدلاین­‌ها و مرور برنامه­‌های کاربردی جمع‌­آوری گردید. سپس از پرسش‌نامه‌­ای جهت اعتبارسنجی و تعیین اهمیت این عناصر از دیدگاه پزشکان استفاده شده و طراحی منطقی برنامه­‌کاربردی با استفاده از داده­‌های به دست آمده صورت گرفت. در نهایت، برنامه­ کاربردی در محیط Android studio ایجاد و سپس ارزیابی شد.
یافته ها: بخش­های اصلی برنامه شامل اطلاعات پیشگیری از بیماری، ابزار ارزیابی خطر شکستگی و اطلاعات مربوط به خودمدیریتی در مراقبت شکستگی­های استئوپروتیک می­باشد که خود دارای دو بخش شکستگی لگنی و سایر شکستگی­ها می­باشد. هم چنین، امکاناتی مانند امکان تنظیم برنامه­ی ورزشی، یادآورها و پرونده­پزشکی را فراهم می­آورد. درنهایت عملکرد برنامه کاربردی ارزیابی شده و مطابق انتظارات بود.
نتیجه گیری: این برنامه­ی کاربردی دارای محتوای معتبر است و می­تواند برای کمک به بیماران با شکستگی­های استئوپروتیک به منظور مدیریت بیماری و یادگیری مهارت­های خودمدیریتی استفاده گردد.

رقیه خشا، محمدمهدی سپهری، نسرین طاهرخانی،
دوره 14، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: آسم یک بیماری مزمنِ غیرقابل درمان، اما قابل کنترل است که پزشکان جهت دستیابی به سطح مطلوب کنترل بیماری، نظارت مداوم بر علایم و همچنین تنظیم یک برنامه درمانی مبتنی بر خودمراقبتی را پیشنهاد می نمایند. ارایه این برنامه، مطابق با سطح کنترلی که بیمار در آن قرار دارد، تنظیم میگردد. لذا ارزیابی و دسته بندی دقیق سطح کنترل آسم، می تواند در ارایه برنامه درمانی موثر به بیمار حایز اهمیت بوده و موجب بهبود خودمراقبتی و توسعه ی مداخلات پیشگیرانه جهت کاهش علایم آسم شود.
روش بررسی: در این مقاله، داده های ۹۶ بیمار آسمی شامل اطلاعات دموگرافیک، متغیرهای بالینی و سوابق پزشکی بیمار، دادههای زیست محیطی موثر بر آسم، معیارهای عملکرد ریه و گروه محرک مبتنی بر پرسش نامه های کنترل آسم، در یک دوره زمانی ۹ ماهه از یک بیمارستان تخصصی بیماریهای ریوی تهران جمع آوری و در یک پایگاه داده چندمتغیره و چندکلاسه تجمیع شده و سپس سطح کنترل آسم با کمک یک مدل تلفیقی مبتنی بر خوشه بندی فازی و الگوریتمهای با نظارت در یادگیری ماشین دسته بندی شده است. 
یافته ها: مدل پیشنهادی برای ارزیابی سطح کنترل آسم که حاصلِ عملیات متوازن سازی، خوشه بندی فازی و انتخاب مشخصه بر روی داده هاست، دقتی به میزان ۸۸% ارایه نموده است. 
نتیجه گیری: مدل حاضر، علاوه بر کمک به پزشکان برای شناسایی دقیق تر سطح کنترل آسم، می تواند در سیستم های الکترونیکی خودمراقبتی به منظور ارایه هشدارهای شخصی شده در مورد احتمال تضعیف کنترل آسم به کار رود. این چنین ابزارهایی می توانند مراقبت از آسم را از رویکرد مراقبتی واکنشی به یک رویکرد پیشگیرانه ارتقا دهند که در آن تصمیم ها و اقدام های درمانی از سوی پزشک ناشی از سطح کنترل آسم مزمن و پیشگیری از آسم حاد باشد.

کبری ناخدا، محمدعلی حسینی، کامران محمدخانی، نادر قلی قورچیان،
دوره 14، شماره 4 - ( مهر و آبان 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: رضایت دانشجوی خارجی به ‌عنوان عنصر حیاتی در دانشگاه‌های بین المللی و یکی از روش‌های ارتقا در رتبه‌بندی جهانی، و به عنوان یک فاکتور رقابتی به ­شمار می‌آید؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف ارایه مدلی برای ارتقای رضایتمندی دانشجویان خارجی علوم پزشکی در شهر تهران انجام پذیرفت.
روش بررسی: روش پژوهش، آمیخته(کمی-کیفی) از نوع اکتشافی-تأییدی است. جامعه آماری شامل خبرگان، مدیران بخش بین ­الملل و دانشجوی خارجی به تعداد(۱۳۵۲ نفر) در سه دانشگاه علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و ایران است. روش نمونه‌گیری در بخش کیفی، هدفمند و حجم نمونه تعداد ۲۱ نفر از استادان می باشند. در بخش کمی از روش خوشه ای چند مرحله ای تعداد ۴۵۰ نفر از دانشجویان خارجی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسش­ نامه­ ی محقق ساخته است که روایی صوری و محتوایی با استفاده از نظرات متخصصان مورد تأیید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ ۰/۹۲ به­ دست آمد.
یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، بیشترین عامل تاثیرگذار در مدل رضایتمندی دانشجویان خارجی شامل خدمات مجازی(۰/۸۴)، وفاداری(۰/۸۱)، میزان شهرت و رتبه دانشگاه(۰/۷۸)، فرایند پذیرش و جذب(۰/۷۵)، خدمات پژوهشی(۰/۷۲)، خدمات کارکنان و مدیریت(۰/۷۱)، خدمات بین المللی(۰/۷۰)، خدمات آموزشی(۰/۶۸)، خدمات سلامت(۰/۶۷)، خدمات رفاهی(۰/۶۵)، تسهیلات امور مالی(۰/۶۴)، زیرساخت دانشگاه(۰/۶۳) و خدمات فرهنگی(۰/۶۱) است.
نتیجه گیری: دانشگاه ها برای جذب منابع مالی، رقابت بین‌المللی، بهبود رتبه منطقه ای و جهانی باید برای ارتقای سطح رضایتمندی دانشجویان خارجی اولویت های مدل رضایتمندی ارایه شده را در نظر گرفته و برای آن برنامه ریزی داشته باشند.

شهلا علیخانی، ظاهر اعتماد، کمال عزیزبیگی،
دوره 15، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سبک زندگی بی‌تحرک، خطر بیماریهای قلبی-عروقی را افزایش می‌دهد. فعالیت‌های فیزیکی و مکمل چای سبز می‌توانند با بهبود در التهاب و ترکیب بدنی، عوامل خطرزای قلبی-عروقی را کاهش دهند. هدف این پژوهش تعیین فواید ۸ هفته تمرینات اسپنینگ و مکمل‌دهی چای سبز بر عوامل خطرزای قلبی-عروقی و ترکیب بدنی زنان دارای اضافه وزن بود.
روش بررسی: در کل ۳۲ زن دارای اضافه وزن بر اساس شاخص توده بدنی(۱/۶±۲۷/۱) کیلوگرم بر مترمربع و (میانگین سنی ۳/۶±۲۴/۹ سال) به‌طور تصادفی به سه گروه اسپنینگ+چای سبز(۱۱=n) اسپنینگ+دارونما(۱۱=n) و کنترل(دارونما بدون تمرین)(۱۰=n) تقسیم شدند. گروه‌های تمرینی، به مدت هشت هفته تمرینات اسپنینگ را با شدت ۱۷-۱۱ میزان درک فشار انجام دادند. نمونه‌گیری خونی ۴۸ ساعت قبل از شروع مداخلات و سپس ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه‌ی تمرینی انجام شد. غلظت سرمی hs-CRP (high sensitive C-reactive protein) و سطح خونی فیبرینوژن اندازه‌گیری شد. به‌علاوه شاخص توده‌ی بدنی و درصد چربی بدن به روش تجزیه و تحلیل بیوالکتریکال ایمپدانس انجام شد.
یافته‌ها: پس از هشت هفته مداخلات، hs-CRP فقط در گروه اسپنینگ+چای سبز کاهش معنادار داشت(۰/۰۰۵=P). به‌علاوه فیبرینوژن(۰/۰۰۱=P)، درصد چربی بدن(۰/۰۰۱=P) و شاخص توده‌ی بدن(۰/۰۰۱=P) در هر دو گروه تمرینی کاهش معنادار داشتند. همچنین تفاوت معنادار hs-CRP بین گروه‌های تمرینی وجود داشت(۰/۰۲۸=P) اما بین گروه اسپنینگ+مکمل با کنترل تفاوت معنادار شد(۰/۰۰۱=P). هر چند تفاوت غیرمعنادار فیبرینوژن و درصد چربی بدن بین گروه‌های تمرینی دیده نشد. در مورد فیبرینوژن در گروه‌های اسپنینگ+مکمل و اسپنینگ+دارونما با گروه کنترل تفاوت معنادار که به‌ترتیب(۰/۰۰۴=P) و (۰/۰۱۴=P) داشت. درصد چربی بدن و BMI تنها بین گروه اسپنینگ+مکمل و کنترل معنادار بود که به‌ترتیب (۰/۰۰۶=P) و (۰/۰۰۷=P). 
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که تمرینات اسپنینگ موجب بهبود عوامل خطرزای قلبی-عروقی و ترکیب بدنی شده است. در واقع مکمل‌دهی چای سبز اثربخشی تمرینات اسپنینگ را افزایش داده است.

منیره رحیم خانی، علیرضا مردادی،
دوره 15، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: استافیلوکوک‌های اورئوس جزو مهمترین عوامل عفونت‌های بیمارستانی به‌شمار رفته و می‌توانند عفونت‌های سطحی و یا عمقی ایجاد نمایند. در این بین سویه‌های مقاوم به متی‌سیلین (Methicillin-Resistant Staphylococcus Aureus (MRSAاز اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند. در سال‌های اخیر مقاومت باکتری‌ها به آنتی‌بیوتیک‌های موجود یکی از نگرانی‌های اصلی می‌باشد. بسیاری از باکتری‌ها امروزه به حداقل یکی از عوامل آنتی‌بیوتیکی و در بیشتر موارد به چندین آنتی‌بیوتیک از گروه‌های مختلف مقاومت نشان می‌دهند. هدف از مطالعه‌ی حاضر، اثر کشندگی محلول رویی جدا شده از استافیلوکوک اورئوس متاثر از سیپروفلوکسازین بر روی سویه‌های بالینی MRSA بوده است.
روش بررسی: در تحقیق حاضر، تعداد ۸۳ سویه استافیلوکوکوس اورئوس که بر روی محیط BHI براث کشت داده شده بود از بیمارستان‌های تابع دانشگاه علوم پزشکی همدان جمع‌آوری و به آزمایشگاه محل تحقیق ارسال شد. سویه‌های MRSA بالینی از نظر  فنوتیپ و ژنوتیپ تاییدشده و سپس (MIC) Minimum Inhibitory Concentration و (Minimum Bactericidal Concentration (MBC تعدادی از سویه‌های بالینی MRSA را به‌طور جداگانه در مجاورت آنتی‌بیوتیک سیپروفلوکسازین و همچنین محلول رویی (supernatant) که از محیط کشت مایع استافیلوکوکوس اورئوس زیر فشار سیپروفلوکسازین استخراج شده بود، به‌دست آمد.
یافته‌ها: تست‌های تشخیصی استافیلوکوکوس اورئوس از جمله رنگ‌آمیزی گرم بر روی کلنی‌ها و انجام تست‌های کاتالاز و کوآگولاز لوله‌ای انجام گرفت و مشخص شد که تمامی سویه‌ها استافیلوکوکوس اورئوس بودند. در مرحله‌ی بعدی با استفاده از PCR و پرایمر mecA هر ۸۳ سویه دارای ژن mecA بوده و از نظر ژنوتیپی نیز وجود سویه‌های MRSA تایید گردید. میزان متوسط MIC  سیپروفلوکسازین و محلول رویی برای سویه‌های مختلف MRSA به‌ترتیب mg/ml  ۰/۰۳۲ و ml/ml ۰/۰۲ و میزان متوسط MBC سیپروفلوکسازین و محلول رویی برای سویه‌های مختلف MRSA به‌ترتیب mg/ml ۰/۰۶۴ و ml/ml ۰/۰۴ به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: مقادیر MIC و MBC در مورد سویه‌های MRSA در مجاورت سیپروفلوکسازین و در مجاورت محلول رویی از نظر عددی تقریبا مشابه بودند که این نشان‌دهنده‌ی تاثیر کشندگی ماده پروتئینی ترشح شده از استافیلوکوک‌های کشت داده شده در مجاورت مقادیر بسیار کم سیپروفلوکسازین بر روی خود باکتری‌ها می‌باشد.

شیما مرادی، فاطمه رضایی زاده، منیره رحیم خانی،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه وهدف: پژوهش حاضر جهت تعیین جایگاه ایران در انتشارات علمی حوزه‌ی ایمنی‌شناسی و میکروب‌شناسی انجام شده است؛ و اهداف دیگر آن تعیین وضعیت کلی تولید علم جهان، خاور‌میانه و ایران، شناسایی الگوهای تالیف تولیدات علمی جهان، خاور‌میانه و ایران، شناسایی میزان همکاری‌های علمی ایران با کشورهای خاورمیانه و جهان، و بررسی ارتباط بین شاخص‌های تولیدات علمی، استنادات، همکاری‌های علمی منطقه‌ای و همکاری‌های علمی فرا منطقه‌ای با یکدیگر هستند.
روش ‌بررسی: پژوهش از نوع کاربردی و با استفاده از شاخص‌های علم‌سنجی و جامعه پژوهش ۳۰۶۲۲ مدرک حوزه‌ی ایمنی‌شناسی و میکروب‌شناسی کشور‌های خاور‌میانه طی سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸ است. برای تعیین جایگاه کشورها و روابط بین شاخص‌ها از تحلیل عامل اکتشافی و ماتریس همبستگی و پایگاه سایول استفاده شد.
یافته‌ها: به ترتیب کشورهای ایران، ترکیه، و عربستان در شاخص‌های تولیدات علمی، استنادات، همکار‌های منطقه‌ای، فرامنطقه‌ای و همکاری کل جزو کشورهای قدرتمند اطلاعاتی منطقه محسوب شدند؛ و به‌جهت تعیین جایگاه در منطقه، شاخصِ استنادات نسبت به سایرین بیشترین وزن را داشت. ایران در شاخص‌های تولیدات علمی و استنادات به‌ترتیب با ۴۳.۶۳% و ۳۳.۷۶% رتبه اول، در شاخص همکاری‌های منطقه ای با ۴۳.۶۳% رتبه سوم، در شاخص همکاری‌های فرامنطقه ای با ۲۳.۵۶% رتبه دوم  و در شاخص همکاری کل با ۲۲.۱۲% رتبه دوم را دارد.
نتیجه‌گیری: علی‌رغم وجود جایگاه برجسته‌ی کشور در کمیت تولیدات علمی حوزه‌ی ایمنی‌شناسی و میکروب‌شناسی، کیفیت این تولیدات نسبت به متوسط منطقه‌ای و جهانی پایین‌تر است. همچنین، در این مطالعه ضمن تعیین کشورهای قوی، متوسط و ضعیف منطقه، مشخص شد که رابطه‌ی بین شاخص‌های استنادات و تولیدات علمی نسبت به تمامی رابطه‌های دو به دوی در شاخص‌های منتخب بیشتر است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb