جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای رحیم خانی

منیره رحیم خانی، محمد علی محققی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

زمینه و هد ف: سرطان کولورکتال از جمله سرطانهای شایع در سنین بالاتر از 50 سال بوده که با هر دهه افزایش سن، خطر ابتلا دو برابر می گردد. علاوه بر 500 نوع باکتری موجود در مدفوع تعدادی قارچ، مخمر، و ویروس نیز به عنوان فلور میکروبی در مدفوع وجود دارند. بررسیهای متعددی در مورد ارتباط بین فلور میکروبی مدفوع و ابتلا به سرطان کولورکتال انجام شده و در این زمینه وجود بعضی از میکروبها و کارسینوژن بودن آنها به دلیل تولید متابولیتهای خاصی به اثبات رسیده است. به عنوان مثال بسیاری از تحقیقات نشان داده است که در فلور میکروبی مدفوع افرادی که به سرطان کولورکتال مبتلا هستند باکتریهائی مانند استرپتوکوکوس بوویس، انتروکوکوس فکالیس  بیشتر از افراد سالم وجود دارد. در تحقیق حاضر نیز بررسی بر روی ارتباط بین استرپتوکک بوویس و انتروکک با سرطان کولورکتال انجام گرفته است.
روش بررسی: در این طرح 30 بیمار مبتلا به کانسر کولورکتال که با انجام معاینات بالینی، کولونوسکوپی، بررسیهای پاتولوژیک، و سایر آزمایشهای مربوطه وجود کانسر در آنها به اثبات رسیده بود انتخاب شده و نمونه مدفوع از آنها گرفته شد. علاوه بر آن 30 فرد سالم که از نظر سن و جنس با گروه بیمار همخوانی داشتند انتخاب و نمونه گیری از آنها به عمل آمد. نمونه ها بر روی محیطهای مکانگی آگار و بلادآگار کشت داده شدند و کلنی باکتریها توسط روشهای میکروب شناسی اختصاصی و بیوشیمیایی تعیین هویت گردیدند.
یافته ها: گروه بیمار شامل 23 مرد و 7 زن با میانگین سنی 97/55 سال و گروه کنترل شامل 17 مرد و 13 زن با میانگین سنی 73/50 سال بودند. بیشترین فراوانی بیماران و افراد کنترل در گروه سنی 69-60 سال قرار داشتند. نتایج آزمایشهای میکروبشناسی نشان داد که استرپتوکک بوویس، فلور غالب مدفوع 9 بیمار مبتلا به کانسر کولورکتال (1/39%) و 6 فرد سالم(1/26%) بوده است. هم چنین انتروکک، فلور غالب مدفوع 6 بیمار مبتلا به کانسر کولورکتال (1/26%) و 2 فرد سالم (7/8%) بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به تحقیق انجام گرفته و بر اساس تعداد نمونه های مورد بررسی و با به کارگیری تجزیه و تحلیلهای آماری وآزمون فیشر ارتباط معنی داری بین استرپتوکک بوویس و انتروکک به عنوان فلور غالب مدفوع با بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال به دست نیامد (657/0 = P).


مصطفی ربیعیان، رضا صفدری، منیره رحیم خانی، رویا شریفیان، اکرم مولائی زاده،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: خطر ابتلا به بسیاری از بیماری های عفونی وحوادث شغلی، پرسنل مراکز بهداشتی- درمانی، خصوصا کارکنان آزمایشگاههای تشخیص طبی را تهدید می کند. عوامل متعددی در بالا بردن شانس ابتلا به این گونه از بیماریها دخیل هستند. برخی از این عوامل، تنها مختص  آزمایشگاه نبوده و جنبه عمومی دارند برای مثال، خطر برق گرفتگی، آتش سوزی و سوختگی (با اسیدها و بازهای قوی) از این جمله هستند. در مقابل دسته دیگری از عوامل خطر ساز، مربوط به آزمایشگاههای تشخیص طبی است که متاسفانه آمار دقیقی از اینگونه موارد مواجهه در کشور موجود نیست. هدف این مطالعه بررسی میزان مواجهه کارکنان آزمایشگاههای تشخیص طبی، بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی تهران بین سالهای 1383 تا 1384 هست.
روش بررسی: این مطالعه بنیادی و از نوع مقطعی بوده که مواجهه با عوامل خطر را در تمامی کارکنان آزمایشگاههای تشخیص طبی شاغل در 15 بیمارستان تابعه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی تهران( 416 نفر) در سال 1383 را مورد بررسی قرار داده است.  اطلاعات مورد نظر از طریق  پرسشنامه ای که  علاوه بر سئوالات زمینه ای حاوی 16 سوال مختلف در مورد خطرات شغلی خاص کارکنان آزمایشگاهها مانند رفتن سوزن به دست ها، شکستن لام در دست ها و سوانح ناشی از آن  بود جمع آوری شد. داده ها پس از جمع آوری با  آزمون آماری کای دو  و نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفتند.  
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که بطور کلی میزان مواجهه پرسنل آزمایشگاهی بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی تهران با جنس (p=0.51)، مدرک تحصیلی p=0.11) ) و سن (p=0.09) آنان ارتباط ندارد. از  سوی دیگر، سابقه کار افراد بر شانس آنان برای مواجه با عوامل خطر مرتبط است و  بطور کلی افرادی را که دارای سابقه کار بین 5 تا 10 سال بودند شانس مواجه آنان  با عوامل خطر کمتر بود (P<0.05)
نتیجه گیری:. اگر چه سن، جنس و مدرک تحصیلی در شانس مواجه افراد با عوامل خطر بی تاثیر بود ولی  سابقه کار کم و یا سابقه کارخیلی زیاد که در هر دو مورد موارد سهل انگاری در کار، زیاد به چشم می خورد موجب افزایش شانس مواجه با عوامل خطر درکارکنان آزمایشگاهها می گردد.


منیره رحیم خانی، ناهید عین اللهی، رویا شریفیان،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: چنانچه پروکلسیتونین(PCT) بعنوان پیش‌هورمون کلسیتونین از میزان طیفی بالاتر رود، نشان دهنده عفونت می باشد. این پلی پپتید بعنوان مارکر اولیه برای تشخیص عفونتها مطرح می باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی میزان پروکلسیتونین سرم در بیماران مبتلا به سیروز کبد و مقایسه آن با افراد سالم می‌باشد. 

روش بررسی: میزان پروکلسیتونین در تعداد 32 بیمار مبتلا به سیروز کبد و بستری در بخش گوارش و اندوسکوپی بیمارستان امام خمینی و 16 فرد سالم که از نظر سن و جنس با گروه بیمار همخوانی داشتند مورد بررسی قرار گرفتند. روش اندازه گیری به صورت کمی با استفاده از کیت‌های تجاری ساخت شرکت آلمانی Braham انجام گرفت. اساس روش بر مبنای رنگ سنجی و مقایسه آن با مقادیر استاندارد بوده است.

یافته ها: از تعداد شامل 23 مرد و 9 زن با میانگین سنی 45 سال بعنوان گروه بیمار و تعداد 11 مرد و 5 زن با میانگین سنی46 سال و انحراف معیار 15.5 سال بعنوان گروه کنترل استفاده شد. و از نظر موارد مثبت و منفی  PCT بین گروه بیمار و شاهد اختلاف معنی داری وجود دارد(p<0.05).

نتیجه گیری: میزان موارد PCT مثبت در گروه بیماران بسیار بیشتر از گروه کنترل بوده و اختلاف معنی داری وجود داشت. با آنجام آزمایش PCT نشان داده شد که 78.1%از بیماران سیروزی PCT مثبت بوده در حالیکه در گروه کنترل 25% است . قریب به 80% بیماران سیروزی تحت بررسی، احتمالا مبتلا به عفونت نهفته بوده و باید اقدامات درمانی در مورد آنها صورت گیرد.


منیره رحیم خانی، علیرضا مردادی،
دوره 15، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: استافیلوکوک‌های اورئوس جزو مهمترین عوامل عفونت‌های بیمارستانی به‌شمار رفته و می‌توانند عفونت‌های سطحی و یا عمقی ایجاد نمایند. در این بین سویه‌های مقاوم به متی‌سیلین (Methicillin-Resistant Staphylococcus Aureus (MRSAاز اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند. در سال‌های اخیر مقاومت باکتری‌ها به آنتی‌بیوتیک‌های موجود یکی از نگرانی‌های اصلی می‌باشد. بسیاری از باکتری‌ها امروزه به حداقل یکی از عوامل آنتی‌بیوتیکی و در بیشتر موارد به چندین آنتی‌بیوتیک از گروه‌های مختلف مقاومت نشان می‌دهند. هدف از مطالعه‌ی حاضر، اثر کشندگی محلول رویی جدا شده از استافیلوکوک اورئوس متاثر از سیپروفلوکسازین بر روی سویه‌های بالینی MRSA بوده است.
روش بررسی: در تحقیق حاضر، تعداد ۸۳ سویه استافیلوکوکوس اورئوس که بر روی محیط BHI براث کشت داده شده بود از بیمارستان‌های تابع دانشگاه علوم پزشکی همدان جمع‌آوری و به آزمایشگاه محل تحقیق ارسال شد. سویه‌های MRSA بالینی از نظر  فنوتیپ و ژنوتیپ تاییدشده و سپس (MIC) Minimum Inhibitory Concentration و (Minimum Bactericidal Concentration (MBC تعدادی از سویه‌های بالینی MRSA را به‌طور جداگانه در مجاورت آنتی‌بیوتیک سیپروفلوکسازین و همچنین محلول رویی (supernatant) که از محیط کشت مایع استافیلوکوکوس اورئوس زیر فشار سیپروفلوکسازین استخراج شده بود، به‌دست آمد.
یافته‌ها: تست‌های تشخیصی استافیلوکوکوس اورئوس از جمله رنگ‌آمیزی گرم بر روی کلنی‌ها و انجام تست‌های کاتالاز و کوآگولاز لوله‌ای انجام گرفت و مشخص شد که تمامی سویه‌ها استافیلوکوکوس اورئوس بودند. در مرحله‌ی بعدی با استفاده از PCR و پرایمر mecA هر ۸۳ سویه دارای ژن mecA بوده و از نظر ژنوتیپی نیز وجود سویه‌های MRSA تایید گردید. میزان متوسط MIC  سیپروفلوکسازین و محلول رویی برای سویه‌های مختلف MRSA به‌ترتیب mg/ml  ۰/۰۳۲ و ml/ml ۰/۰۲ و میزان متوسط MBC سیپروفلوکسازین و محلول رویی برای سویه‌های مختلف MRSA به‌ترتیب mg/ml ۰/۰۶۴ و ml/ml ۰/۰۴ به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: مقادیر MIC و MBC در مورد سویه‌های MRSA در مجاورت سیپروفلوکسازین و در مجاورت محلول رویی از نظر عددی تقریبا مشابه بودند که این نشان‌دهنده‌ی تاثیر کشندگی ماده پروتئینی ترشح شده از استافیلوکوک‌های کشت داده شده در مجاورت مقادیر بسیار کم سیپروفلوکسازین بر روی خود باکتری‌ها می‌باشد.

شیما مرادی، فاطمه رضایی زاده، منیره رحیم خانی،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه وهدف: پژوهش حاضر جهت تعیین جایگاه ایران در انتشارات علمی حوزه‌ی ایمنی‌شناسی و میکروب‌شناسی انجام شده است؛ و اهداف دیگر آن تعیین وضعیت کلی تولید علم جهان، خاور‌میانه و ایران، شناسایی الگوهای تالیف تولیدات علمی جهان، خاور‌میانه و ایران، شناسایی میزان همکاری‌های علمی ایران با کشورهای خاورمیانه و جهان، و بررسی ارتباط بین شاخص‌های تولیدات علمی، استنادات، همکاری‌های علمی منطقه‌ای و همکاری‌های علمی فرا منطقه‌ای با یکدیگر هستند.
روش ‌بررسی: پژوهش از نوع کاربردی و با استفاده از شاخص‌های علم‌سنجی و جامعه پژوهش ۳۰۶۲۲ مدرک حوزه‌ی ایمنی‌شناسی و میکروب‌شناسی کشور‌های خاور‌میانه طی سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸ است. برای تعیین جایگاه کشورها و روابط بین شاخص‌ها از تحلیل عامل اکتشافی و ماتریس همبستگی و پایگاه سایول استفاده شد.
یافته‌ها: به ترتیب کشورهای ایران، ترکیه، و عربستان در شاخص‌های تولیدات علمی، استنادات، همکار‌های منطقه‌ای، فرامنطقه‌ای و همکاری کل جزو کشورهای قدرتمند اطلاعاتی منطقه محسوب شدند؛ و به‌جهت تعیین جایگاه در منطقه، شاخصِ استنادات نسبت به سایرین بیشترین وزن را داشت. ایران در شاخص‌های تولیدات علمی و استنادات به‌ترتیب با ۴۳.۶۳% و ۳۳.۷۶% رتبه اول، در شاخص همکاری‌های منطقه ای با ۴۳.۶۳% رتبه سوم، در شاخص همکاری‌های فرامنطقه ای با ۲۳.۵۶% رتبه دوم  و در شاخص همکاری کل با ۲۲.۱۲% رتبه دوم را دارد.
نتیجه‌گیری: علی‌رغم وجود جایگاه برجسته‌ی کشور در کمیت تولیدات علمی حوزه‌ی ایمنی‌شناسی و میکروب‌شناسی، کیفیت این تولیدات نسبت به متوسط منطقه‌ای و جهانی پایین‌تر است. همچنین، در این مطالعه ضمن تعیین کشورهای قوی، متوسط و ضعیف منطقه، مشخص شد که رابطه‌ی بین شاخص‌های استنادات و تولیدات علمی نسبت به تمامی رابطه‌های دو به دوی در شاخص‌های منتخب بیشتر است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb