عزیز رضاپور، فربد عبادی فرد آذر ، نگار یوسف زاده ، فاطمه حسن پور ، حسین باقری فرادنبه ، سعیده انصاری نصرتی ، زهرا آسمانه، محمد حسین غفوری،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: دریافت و مصرف خدمات مراقبت سلامت را "بهره مندی" می نامند. عوامل اجتماعی- اقتصادی زیادی از
جمله: درآمد، فرهنگ و تحصیلات بر بهره مندی از خدمات تاثیرگذار م یباشند. هدف از این مقاله معرفی عوامل اجتماعی -
اقتصادی تعیین کننده ی وضعیت بهره مندی خانوارها از خدمات سلامت در کلان شهر تهران است.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر یک پژوهش توصیفی – تحلیلی و به صورت مقطعی است که در سال 1391 انجام شد .
نمونه پژوهش شامل 792 خانوار ساکن تهران بودند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی سازمان جهانی بهداشت در بخش
تحلیل گردید. stata خانوار جمع آوری شد و با استفاده از مدل لاجیستیک و نرم افزار 12
یافته ها: از متغیرهای مورد مطالعه، وضعیت درآمد خانوار، تحصیلات سرپرست خانوار، وجود فرد با بیماری مزمن، وجود
فرد بالای 60 سال و فرد زیر 14 سال در خانوار، روابط قطعی و معناداری با وضعیت خدمات سلامت داشتند. بیمه، اثری
مبهم و ضعیف بر بهره مندی از خدمات سلامت داشت. همچنین 23 درصد از خانوارهای مطالعه، تحت پوشش بیمه
نبودند.
نتیجه گیری: با توجه به سیاس تهای ابلاغی مقام معظم رهبری به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و توجه
ویژه ی این سیاست ها به پوشش همگانی بیمه و حفاظت خانوارها و اصلاح نظا مهای پرداخت، شناسایی خانوارهایی که به
دلایل مختلف اجتماعی- اقتصادی مجبورند بیش از سایر خانوارها از خدمات سلامت استفاده کنند، گام مهمی جهت
حفاظت از خانوارهای آسیب پذیر و اصلاح نظام بهداشت و درمان کشور به شمار م یرود.
عزیز رضاپور، علی سرابی آسیابر، امیرعلی عبادی فردآذر، سعید باقری، نگار یوسف زاده، علیرضا مزدکی، صدیقه اسدی، محمد حسین غفوری،
دوره 11، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: با این فرض که سلامت یک کالای لوکس باشد، آن گاه تلاش ها برای کاهش مخارج سلامت و کاهش تورم در این بخش بیهوده خواهد بود؛ اما اگر سلامت یک کالای ضروری باشد آنگاه در سطح کشور نیازمند به باز توزیع بهتر منابع خواهیم بود. هدف از مطالعه ی حاضر تعیین میزان اثر کشش درآمدی مخارج سلامت در شهر تهران در سال ۹۲ بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک پژوهش مبتنی بر جمعیت بود. ابزار گردآوری پرسش نامه سازمان جهانی بهداشت بود که با استفاده از مصاحبه در ۷۹۲ خانوار ساکن شهر تهران تکمیل شد. جهت تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات معمولی و آزمون های علیت گرنجر، ناهمسانی واریانس بروش- پاگان- گادفری و آزمون وایت بهره گرفته شده است. برای تحلیل آزمون ها نیز از نرم افزار Eviews ۸ استفاده گردید.
یافته ها: سلامت علتی برای افزایش درآمد می باشد اما عکس این قضیه صادق نیست. همچنین سلامت با کششی برابر ۰/۲۵ یک کالای ضروری است نه یک کالای لوکس. همچنین یافته ها حاکی از آن است که درآمد، متغیر مناسبی جهت توجیه تغییرات در مخارج سلامت نمی باشد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که سلامت یک کالای ضروری بوده و تغییرات درآمدی اگرچه مخارج مراقبت سلامت را متاثر می سازد ولی از حساسیت بالایی برخوردار نیست. پیشنهاد می شود که سیاست گذاران سلامت در اتخاذ سیاست هایی مانند افزایش تعرفه ی خدمات بررسی همه جانبه انجام دهند چراکه افزایش قیمت، بر دوش مصرف کننده است.