جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای رضوی

علیرضا صالحی نوده، شهروز غفوری، سید علیرضا رضوی، سید عباس میرشفیعی،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف  : بیماری مهلک سرطان پس از بیماری های قلبی عروقی مهم ترین علت مرگ و میر در بسیاری از کشورهای در حال توسعه منجمله ایران است. در این میان سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان در میان زنان است. تومور مارکر TPS  یا Tissue  Polypeptide specific Antigen یکی از انواع تومور مارکرهایی است که به سبب ویژگی های منحصر به فرد فیزیولوژیک خود مانند سهولت در اندازه گیری مقدار آن در سرم مبتلایان به انواع سرطان ها مورد توجه خاص قرار گرفته است. این تحقیق به منظور ارزیابی  تومور مارکر  TPS در پیش آگهی، کنترل درمان و پیگیری سیر بیماری در مبتلایان به سرطان پستان صورت گرفت.
روش بررسی : اندازه گیری میزان TPS بر روی 34 نفر انجام گردید، از این تعداد 28 فرد سالم و 6 بیمار مبتلا به سرطان پستان بودند. نمونه گیری به طور معمول در سه نوبت و بسته به روش درمان انجام گرفت. نمونه ها، شامل دو تا سه میلی لیتر از سرم بیماران و افراد سالم بود که به روش ELISA میزان TPS در آنها اندازه گیری شد.
یافته ها : نتایج این تحقیق در مبتلایان به انواع سرطان سینه نشان داد که اندازه گیری میزان TPS در سرم نه تنها می تواند جنبه پیش آگهی بیماری را داشته باشد بلکه می تواند در کنترل درمان و پیگیری بیماری نیز پزشک معالج را یاری دهد.
بحث و نتیجه گیری  :  تولید پلی کلونال آنتی بادی برعلیه آنتی ژن های خانواده TPS و با طراحی الگویی مناسب جهت به کارگیری این آنتی بادی می توان آزمایشات سرولوژیکی لازم را جهت تشخیص و ارزیابی روند سرطان پستان راه اندازی نمود.


رضا غلام نژاد، محمد رضا خرمی زاده، علیرضا رضوی، علیرضا صالحی نوده، محمد مهدی امیری، وحید ملاکاظمی ها، سید عباس میر شفیعی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه بسیاری از بیماریهای التهابی نظیر آرتریت روماتوئید(RA) و مالتیپل اسکلروزیس((MS و خیلی از بیماریهای التهابی خود ایمن دیگر گریبان گیر افراد جوامع مختلف شده است و تا کنون درمان قطعی برای آنها ارائه نشده است. بسیاری از ضایعات جبران ناپذیر در این گونه بیماریهای التهابی در اثر فعالیت بیش از حد و مزمن سلولهای التهابی و اثر تخریبی آنزیمهای پروتئولایتکی مانند ماتریکس متالوپروتئینازها(MMPs) است. از این رو در این مطالعه به بررسی اثرداروی4- آمینو پیریدین(4-AP) برروند پیشرفت التهاب دریک واکنش التهابی در مدل تجربی پرداخته شد.
روش بررسی: Out bred از نژادSprague Dawely همگی ماده با وزن حدود 200-150 گرم و سنین 6 تا 8 هفتگی و سالم برای القای یک واکنش التهابی تجربی [ توسط آلبومین سرم گاوی(BSA) +ادجوانت کامل فروند(CFA)] مورد استفاده قرار گرفتند. رات ها در6 گروه 8 تائی شامل:گروه نرمال،گروه بیمار،گروههای  و Treatment-2 وگروههای و Prevention-2 قرارگرفتند.داروی 4-AP در غلظتهای مختلف(400و800 میکروگرم) به گروههای  و Prevention-1,2 به میزان( 1/0 میکرولیتر) تزریق گردید و 48تا72 ساعت بعد از تزریق دوز یادآور(فقطBSA) شدت التهاب مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
یافته ها: از 48 راتی که مورد مطالعه قرار گرفتند،  هیچ گونه علائم التهابی، هیستوپاتولوژی و یا تولید آنتی بادی ضد BSA را نشان ندادند و این همان گروه نرمال ما بودند. 8 رات(66/16%) علائم شدید و واضح التهاب را نشان دادند که گروه بیمار ما بودند. تعداد 32 رات(66/66%) علائم خفیفتری از التهاب را نسبت به گروه بیمار ما نشان دادند که همان گروههای Treatment-1,2 و Prevention-1,2 بودند که غلظتهای مختلفی از4-AP را دریافت کرده بودند.
بحث و نتیجه گیری: تفاوت شدت التهاب و انفیلتراسیون سلولهای التهابی دربررسی‌های کلینیکی، رادیولوژی، هیستوپاتولوژی وتولید آنتی بادی ضد BSA نشان می‌دهد که داروی4-AP باعث کاهش شدت التهاب در گروههای دریافت کننده دارونسبت به گروههای نرمال و بیمار شده بود که این اختلاف از نظر آماری معنی داربود(p<0.05).اگرچه آنالیزهای آماری، نشان ازعدم تاثیرداروی4-AP برمیزان تولید MMPs درسل لاین فیبروسارکوماWhi-164  داشت و اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.


مرتضی ایزدیار، علیرضا صالحی نوده، سید علیرضا رضوی، سیده طاهره شهرستانی، عبدالفتاح صراف نژاد،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : سل یک بیماری عفونی با انتشار جهانی است. بر طبق آخرین آمار سازمان بهداشت جهانی حدود یک سوم جمعیت جهان به مایکوباکتریوم توبرکولوزیس آلوده می‌باشند. در حال حاضر کماکان روشهای سنتی باکتریولوژیک تنها روشهای تشخیص سل در مراکز بهداشتی می باشند. از مهمترین اهداف برنامه جهانی مبارزه با سل ابداع روشی آسان و قابل اطمینان جهت تشخیص سل است. از جمله روشهای بالقوه ای که ارزش جایگزین شدن به جای روشهای باکتریولوژیک را دارند، روشهایی هستند که بر اساس تعیین پاسخ آنتی بادی اختصاصی علیه آنتی ژنهای مایکوباکتریایی بنا نهاده شده‌اند و این روش بنا به چند دلیل بیش از بقیه روشها مورد توجه محققین بوده است. اول اینکه پاسخ آنتی بادی قوی علیه آنتی ژنهای مایکوباکتریایی فقط در طی سل فعال مشاهده می‌شوند. ثانیاً، روشهای سرولوژیک، ساده، سریع، ارزان و نسبتاً غیر تهاجمی هستند. ثالثاً، این روشها بر خلاف آزمون جلدی PPD توان افتراق بین یک آلودگی بدون علامت و بیماری فعال را دارا می باشند. در این پژوهش یک آزمون غربالگری جهت تشخیص سل به روش ایمونودات با استفاده از یک آنتی ژن ترشحی گلیکوپروتئینی مایکوباکتریوم توبرکولوزیس به نام آنتی ژن 38 کیلودالتونی مورد استفاده قرار گرفت، زیرا در پژوهشهای قبلی، از این آنتی ژن به عنوان یک آنتی ژن اختصاصی گونه که در آزمونهای سرولوژیک ویژگی زیادی از خود نشان داده است یاد شده است.
روش بررسی: در این مطالعه نتایج آزمایش ایمونودات بر روی سرم 32 بیمار مبتلا به سل ریوی اسمیر مثبت با نتایج آزمایش سرم 32 فرد سالم به عنوان کنترل مقایسه شد و سپس نتایج آن با نتایج آزمون مشابه با مخلوط پروتئینی فیلترای کشت مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: با استفاده از آنتی ژن 38 کیلودالتونی آزمایش بر روی 32 بیمار منتهی به 29 پاسخ مثبت گردید، در حالیکه با استفاده از مخلوط پروتئین در هر 2 نمونه سرم هیچ پاسخ مثبتی در سرمهای گروه کنترل مشاهده نشد، ولی با استفاده از مخلوط پروتئین فیلترای کشت، در 8 نمونه از سرمهای گروه کنترل نیز پاسخ مثبت مشاهده شد(ویژگی انجام آزمون ایمونودات با استفاده از آنتی ژنهای 38 کیلودالتونی و مخلوط پروتئین، به ترتیب 100 و 75 درصد محاسبه شد).
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بخوبی بیانگر این نکته است که استفاده از انتی ژن 38 کیلودالتونی در تشخیص سریع توبرکولوزیس به روش ایمونودات بدلیل ویژگی بالای آن و عدم نیاز به تجهیزات پیشرفته و گرانقیمت میتواند بعنوان یک آزمون کارا، دقیق و آسان در مطالعات میدانی مورد استفاده قرار گیرد.


شادی اسمعیلی، سعید کاویانی، مهرداد نوروزی نیا ، امیر آتشی، مسعود سلیمانی، سعید آبرون، سيد رسول رضوی بابا حیدری ، زهرا ذنوبی، فخرالدین صبا ،
دوره 8، شماره 6 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: اخیراً، چاقی به عنوان عامل خطر تهدید کننده برای بیماری‌های شناخته شده‌ای از جمله بیماری‌های قلبی _ عروقی، دیابت غیر وابسته به انسولین و سرطان‌های شایع به حساب می‌آید. بنابراین درک فرایندهای تمایز ادیپوست و بیان ژن های دخیل در این روند حیاتی است.

روش بررسی : در این مطالعه، سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی( H-MSCs ) به وسیله شیب غلظتی فایکول جدا شده، مارکرهای سطحی این سلول‌ها به وسیله فلوسیتومتری تایید گردیده و تمایز به چربی و استخوان به وسیله دستورالعمل دگزامتازون انجام گرفت و به وسیله رنگ آمیزی تایید شد. سپس بیان کمی و کیفی ژن γ PPAR به عنوان مهمترین عامل نسخه برداری در تمایز چربی قبل و بعد از تمایز به ادیپوسیت به وسیله RT-PCR و qPCR بررسی و تحلیل آماری به وسیله paired t test و با کمک نرم افزارهای Pfaffle و graph pad انجام شد.

یافته‌ها: بیان این ژن بعد از تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی به سلول چربی افزایش قابل ملاحظه‌ای را نشان داد(0/05>p ).

نتیجه‌گیری: ژن PPARγ به عنوان یکی از عوامل با اهمیت در تمایز سلول‌های MSCs به آدیپوسیت عمل می‌کند و مهار بیان این ژن برای جلوگیری از چاقی به عنوان یک ایده برای درمان در آینده پیشنهاد می‌شود.


سمانه حیدرپوریان، دکتر مینو شهیدی، دکتر احمد کاظمی، دکتر محسن رضوی، دکتر علی باسی، پریسا حیات،
دوره 9، شماره 5 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: لوسمی لنفوسیتی مزمن یک اختلال لنفوپرولیفراتیو مزمن است که پیش آگهی بسیار متغیری دارد؛ به همین جهت بررسی فاکتورهای پیش آگهی‌دهنده این بیماری در تشخیص و شناسایی بیماران با پیش آگهی وخیم‌تر می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط تعداد سلول‌های اندوتلیال خون محیطی و سطح فاکتور فون ویلبراند با دیگر یافته‌‌های هماتولوژیک در این بیماری است.

روش بررسی: نمونه‌های خون محیطی از 30 بیمار مراجعه‌کننده به بخش هماتولوژی بیمارستان فیروزگر و 30 مورد افراد سالم تهیه شد. تعداد سلول‌های اندوتلیال با حضور مارکر سطحی 34 CDو فاکتور فون ویلبراند در غیاب مارکر 45CD با روش‌های فلوسیتومتری و الیزا اندازه‌گیری شد. یافته‌های هماتولوژیک بیماران نیز ارزیابی شد و نتایج با 0/05  p<معنی‌دار تلقی گردید.

یافته‌ها: تعداد سلول‌های اندوتلیال در بیماران مبتلا به لوسمی لنفوسیتی مزمن(0/64%) نسبت به کنترل(0/12%) افزایش داشت(0/002=P). میزان فاکتور فون ویلبراند در بین بیماران مبتلا به لوسمی لنفوسیتی مزمن پیشرفته‌تر در مقایسه با کنترل و بیماران با پیشرفت کمتر، بالاتر بود. بین تعداد سلول‌های اندوتلیال و میزان هموگلوبین بیماران همبستگی معکوس(0/47-=r) و معنی‌داری(0/01=P) به دست آمد.

نتیجه‌گیری: اگرچه تعداد سلول‌های اندوتلیال و سطح فاکتور فون ویلبراند در پلاسما در بیماران مبتلا به لوسمی لنفوسیتی مزمن که در مراحل پیشرفته هستند، نسبت به بیمارانی که در مراحل اولیه قرار دارند، افزایش نشان می‌دهد؛ اما ارتباط معنا‌داری بین این دو پارامتر وجود ندارد.


ابراهیم حسن‌زاده، ادریس حسن‌پور، سید سجاد رضوی، محمدرضا شیخی‌چمان،
دوره 14، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: منابع انسانی یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های هر سازمانی بوده و ایجاد محیط کاری ایمن علاوه بر جلب رضایت‌مندی این سرمایه ارزشمند، کیفیت ارایه خدمات را نیز بالا می‌برد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی ایمنی آزمایشگاه‌های تشخیصی بیمارستان‌های زیر پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران می‌باشد.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی بود که به روش مقطعی در سال ۱۳۹۸ و در ۷ بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از چک‌لیست بود که این چک‌لیست پس از ترجمه، اعتبارسنجی و تعیین روایی(به روش روایی صوری کیفی) گردید و وضعیت ایمنی آزمایشگاه‌های مورد مطالعه در چهار دستهی عالی، خوب، متوسط و ضعیف دسته‌بندی گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها نیز با استفاده از روش‌های آمار توصیفی و نرم افزار SPSS صورت پذیرفت.
یافته‌ها: در تعیین روایی چک‌لیست با استفاده از روایی صوری کیفی، نظرات متخصصان به صورت تغییراتی در ابزار اعمال شد. در بخش توصیفی تحقیق و در میان ابعاد ایمنی آزمایشگاه‌های تشخیصی، بالاترین نمره ی میانگین مربوط به ابعاد«مخاطرات ارتباطی» و «اطلاعات ایمنی» و پایین ترین نمره ی میانگین نیز در بعد«ایمنی حریق» ارزیابی شد. 
نتیجه‌گیری: مطابق نتایج تحقیق، وضعیت کلی ایمنی آزمایشگاه‌های تشخیصی بیمارستان‌های دست بررسی در سطح مناسبی می‌باشد، با این حال مولفه ایمنی حریق به عنوان یکی از مولفه‌های مهم ایمنی ضعیف ارزیابی شد و ضروری است اقدامات لازم در راستای بهبود آن انجام گیرد.
 

سیدحسن امامی رضوی، محبوبه شالی، سمانه میرزائی، علی رضا نیکبخت نصرآبادی، زهرا خزاعی پور،
دوره 15، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اجرای برنامه حمایت از ماندگاری پزشکان در مناطق محروم به‌عنوان یکی از مهم‌ترین برنامه‌های طرح تحول نظام سلامت در پاسخ به چالش کمبود پزشک در مناطق محروم است. مطالعه‌ی حاضر با هدف تبیین تجربیات پزشکان در ارتباط با چالش‌های ماندگاری پزشکان در مناطق محروم صورت گرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه‌ی کیفی است که در سال ۱۳۹۹ در تهران انجام شد. شانزده نفر از پزشکان و متخصصان به روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع اطلاعات انتخاب شدند. داده‌ها از طریق مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش تحلیل محتوای قراردادی گرانهیم و لاندمن و مدیریت داده‌ها با نرم افزار MAXQDA  نسخه ۱۲، انجام شد. جهت دستیابی به صحت و پایایی داده‌ها از معیارهای موثق بودن لینکلن و گوبا بهره گرفته شد.
یافته‌ها: سه پزشک زن و ۱۳ پزشک مرد با میانگین سن ۷/۸±۴۵/۴ سال و میانگین سابقه کار در مناطق محروم ۶/۳±۸ سال در مطالعه شرکت کردند. ۶ نفر از مشارکت‌کنندگان بومی منطقه و باقی غیربومی بودند. دوازده مشارکت‌کننده در پژوهش از اعضای هیات‌علمی دانشگاه بودند. پس از تحلیل داده‌ها، ۲۸۶ کد اولیه استخراج گردید، اطلاعات در چهار طبقه‌ی اصلی و یازده زیرطبقه جای گرفت. بررسی سطح رفاه، انگیزه، عدالت و امنیت مقوله‌های اصلی این مطالعه بودند.
نتیجه‌گیری: فراهم نمودن رفاه فردی و اجتماعی برای پزشکان و عدالت در پرداخت‌های مالی و عدالت آموزشی در کنار برقراری امنیت حرفه ای و جانی انگیزش لازم را برای ماندگاری پزشکان در منطقه محروم ایجاد می کند. با ترکیب همزمان چند راهکار می توان حضور پزشکان را در مناطق محروم تضمین کرد.

مهریار تقوی گیلانی، مجید رضوی، علیرضا بامشکی، آرش پیوندی یزدی،
دوره 16، شماره 6 - ( بهمن 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: درمان درد حاد بعد از عمل یکی از مهم‌ترین اقدامات برای بهبود ریکاوری است که از روش‌های مختلف بی‌حسی موضعی و رژیونال، و همچنین داروهای وریدی متعدد استفاده شده است. در این مطالعه اثر بی‌دردی کتورولاک، پاراستامول و پتیدین در کنترل درد بعد از عمل‌سرپایی سنگ‌شکنی از طریق مجرا ارزیابی گردیده است. 
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی ۹۶ بیمار کاندید جراحی سرپایی سنگ‌شکنی از طریق مجرا در بیمارستان امام رضا(ع) مشهد انجام شد. در این مطالعه‌ی تصادفی و دو سو کور در انتهای عمل در گروه اول کتورولاک وریدی ۳۰ میلی‌گرم، درگروه دوم پاراستامول یک گرم در نیم ساعت و در گروه سوم پتیدین ۵۰ میلی‌گرم تزریق گردید. میزان درد هر ۱۰ دقیقه تا نیم ساعت و سپس هر نیم ساعت تا ۴ ساعت بر اساس (NRS) numeric rating scale ارزیابی گردیدند. در انتها داده‌‎ها توسط نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. ارتباط بین متغیرهای کمی با تست آنالیز واریانس و رابطه بین متغیرهای کیفی توسط تست کای اسکوئر ارزیابی شدند و مقدار P کمتر از ۰/۰۵ معنی‌دار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: در اطلاعات دموگرافیک تفاوت معناداری بین سه گروه دیده نشد. شدت درد در ۱۰ دقیقه اول بعد از عمل بین گروه‌ها یکسان بود(۰/۳۷۲=P)، ولی شدت درد در دقایق ۲۰، ۳۰ و ۶۰ بعد از عمل در سه گروه تفاوت معناداری داشت(میزان P به‌ترتیب ۰/۰۰۵ و ۰/۰۰۶ و ۰/۰۰۱) که در گروه پتیدین کمتر بود. در ساعات دیگر بعد از عمل تفاوت معنی‌داری در کنترل درد بین سه گروه مشاهده نگردید. نیاز به مسکن اضافی در ساعت اول بعد از عمل در گروه پاراستامول از دو گروه دیگر بیشتر بود(۰/۰۲۵=P). تغییرات همودینامیک و عوارض جراحی مثل تهوع و استفراغ در دو گروه یکسان بود.
نتیجه‌گیری: مطالعه‌ی حاضر نشان داد که پتیدین نسبت به کتورولاک و پاراستامول در ساعت اول بعد از عمل جراحی، بیشتر باعث کاهش درد می‌شود ولی بعد از ۶۰ دقیقه بین این سه دارو تفاوت معناداری وجود ندارد. 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb