جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای سرحدی

مونا سرحدی، محمدامین شایگان،
دوره 15، شماره 1 - ( فرودین و اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: برای درمان مؤثر بیماری آلزایمر (AD: Alzheimer Disease)، تشخیص دقیق این بیماری و مرحله‌‌ی پیش از آن، یعنی اختلال شناختی خفیف (MCI: Mild Cognitive Impairment) اهمیت دارد. یکی از مهمترین روشهای تشخیص زودهنگام AD، اندازه‌‌گیری آتروفی است که برای این کار از انواع اسکنهای مغزی مانند MRI استفاده می‌شود. هدف اصلی پژوهش حاضر ارایه یک سیستم تشخیص کامپیوتری به ‌‌منظور تشخیص زودهنگام AD، با استفاده از الگوریتم‌‌های یادگیری ماشین، جهت کمک به پزشکان است. سیستم پیشنهادی با بررسی آتروفی هیپوکامپ تصاویر MRI مغز، اقدام به تشخیص AD نموده و دقت تشخیص این بیماری را نیز افزایش می‌‌دهد. 
روش بررسی: در این پژوهش با استفاده از شبکه عصبی کانولوشن و کانتور فعال، عملیات جداسازی هیپوکامپ از سایر بخشهای مغز انجام شد و پس از آن با استفاده از طبقه‌‌بند ماشین‌‌بردار پشتیبان، سه گروه افراد سالم (NC: Normal Control) به تعداد ۴۴ مورد، افراد مبتلا به AD به تعداد ۴۵ مورد و افراد مبتلا به MCI به تعداد ۴۶ مورد تفکیک گردیدند. 
یافته‌ها: روش پیشنهادی در این مطالعه ، در طبقه‌‌بندی دوکلاسه AD در برابر NC به‌‌ترتیب به میانگین دقت، حساسیت و خاصیت ۷۷/۹۸%، ۷۴/۹۸% و ۹۶/۹۷% دست یافت. همچنین در طبقه‌بندی دوکلاسه MCI در برابر NC، این روش به‌‌ترتیب به میانگین ۱۴/۹۶% دقت، ۲۳/۹۶% حساسیت و ۲۱/۸۸% خاصیت دست یافته است. روش پیشنهادی در مقایسه با نزدیکترین روش رقیب در طبقه‌بندی AD در برابر NC به ‌‌ترتیب ۶۴/۱% بهبود دقت و ۸۱/۲% بهبود حساسیت و در طبقه‌بندی MCI در برابر NC به‌‌ترتیب ۹/۸% بهبود دقت و ۱۶/۲% بهبود خاصیت را نشان داد. این بهبود ناشی از استفاده از الگوریتم بهبودیافته تقطیع ACM، ترکیب ویژگی‌‌های استخراجی از تصاویر هیپوکامپ با ویژگی‌‌های ایجاد‌‌شده از قبل توسط شبکه ImageNet، حذف ویژگی‌‌های نامناسب از بردار ویژگی و همچنین استفاده از شبکه عمیق Inception v۳  بوده است.
نتیجه‌‌گیری: بر اساس نتایج، ترکیب ویژگیهای استخراجی از چندضلعی محیطی هیپوکامپ و ویژگیهای به‌‌دست آمده از شبکه عمیق، جهت تشخیص AD و MCI می‌‌تواند کاملا مناسب باشد


امید علی غلامی، جمیل صادقی فر، بهاره کبیری، شبنم قاسمیانی، صادق سرحدی، رضا جوروند،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: سواد سلامت به عنوان یک تعیین‌کننده‌ی سلامت یکی از راهبردهای کلیدی سیاست سلامت همگانی به شمار می‌رود. پژوهش حاضر به منظور بررسی تعیین سطح سواد سلامت و عوامل موثر بر آن در بین مراجعان به مراکز خدمات جامع سلامت شهرستان ایلام انجام شده است.
روش بررسی: در سال ۱۴۰۱ و در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، تعداد ۴۲۹ نفر از مراجعان ۱۸ تا ۶۵ ساله به مراکز خدمات جامع سلامت منتخب سطح شهرستان ایلام بررسی گردیدند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامه‌ی سواد سلامت بزرگسالان با نام هلیا بود؛ نمونه‌گیری به صورت خوشه‌ای و در قالب نه خوشه انجام شد؛ که هر خوشه شامل ۵۰ نمونه بود. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های آماری توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون وآنالیز واریانس یک‌طرفه با سطح معناداری ۰۵/۰ تجزیه و تحلیل گردید.
یافته‌ها: بر اساس نتایج میانگین نمره کلی سواد سلامت۱۶/۵۰±۸۰/۱۶ بود. در سطح بندی سواد سلامت۱۸/۹۷ درصد افراد، سواد سلامت ناکافی ونه چندان کافی و ۴۴/۳۹ درصد شرکت‌کنندگان، سواد سلامت عالی داشتند. میانگین نمره‌ی سوادسلامت به تفکیک ابعاد سلامت شامل دسترسی به اطلاعات سلامت۷۴/۶۵، فهم و درک اطلاعات ۸۱/۸۱، مهارت خواندن اطلاعات ۷۴/۱۲، ارزیابی اطلاعات ۷۵/۰۵ و تصمیم‌گیری و رفتار اطلاعات ۹۲/۶۱ می‌باشد. بین متغیرهای شغل، تحصیلات و درآمد با سواد سلامت کلی ارتباط معنی‌داری مشاهده شد(۰۰۱/۰≥P)؛ در حالی‌که بین سواد سلامت کلی با سن، جنسیت و محل سکونت ارتباط معناداری مشاهده نشد(۰/۰۵≤P).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه‌ی حاضر نشان داد که اقشار آسیب‌پذیر به مراتب از سطح سواد پایین‌تری برخوردار هستند؛ همچنین با‌توجه به تأثیر تحصیلات در بالارفتن سطح سواد سلامت افراد، بهتر است با استفاده از ظرفیت رسانه‌های جمعی، شبکه‌های اجتماعی، آموزش از طریق مراکز به گیرندگان خدمت در بهبود سطح سواد به عنوان یک تعیین‌کننده‌ی بالقوه‌ی سلامت جامعه گام برداشت.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb