12 نتیجه برای سلیمانی
منیر عباس زاده قنواتی، زاهد حسین خان، علی اکبر سلیمانی، عباس ربانی، رویا شریفیان،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: کورتیکوستروییدها اثرات سوء بعد از اعمال جراحی غیر قلبی را کاهش میدهند. هدف از اجرای این مطالعه تعیین میزان اثر بخشی تزریق وریدی (6×2میلی گرم) دگزامتازون در کاهش عوارض بعد از عمل جراحی قلبی است.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی آینده نگر، دوسوکورتصادفی شده با کنترل دارونما 184 بیمار با وضعیت فیزیکی یک و دو، 40-82 ساله برای اعمال جراحی انتخابی گرافت شریان کرونر تحت بیهوشی عمومی مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه نرمال سالین (یک میلی لیتر) و دگزا متازون (2×6 میلی گرم به صورت وریدی) تقسیم شدند و داروی خود را در دو مرحله پیش از جراحی و صبح روز بعد از عمل دریافت کردند. بیماران در فواصل 24 و 48 ساعت بعد از عمل جراحی تا روز مرخص شدن از بیمارستان برای ارزیابی عوارض مورد مطالعه قرارگرفتند.
یافته ها: دگزامتازون بروز تهوع (034/0=(P و استفراغ بعد ازعمل را کاهش داده (005/0(P = و سبب افزایش اشتهای بعد از عمل در بیماران میشود (005/0 (P=. همچنین بروز فیبریلاسیون دهلیزی 24 و 48 ساعت بعد از بیهوشی عمومی در بیمارانی که دگزامتازون دریافت کرده بودند نیز کاهش یافت (018/0 .(P= دگزامتازون در کاهش درد بعد از عمل تاثیری نداشت.
نتیجه گیری: تجویز دگزامتازون وریدی (12میلی گرم در مقادیر تقسیم شده) به منظور کاهش عوارضی چون، تهوع و استفراغ و فیبریلاسیون دهلیزی و افزایش اشتهای بعد ازعمل بیمارانی که تحت جراحی قلبی قرار می گیرند موثر است وتوصیه می شود.
شعبان علیزاده، سعید کاویانی، مسعود سلیمانی، علی اکبر پور فتح الله، ناصر امیری زاده، فاطمه کوهکن، سعید آبرون، مهرداد نوروزی نیا،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: ریز RNA ها ، مولکولهای کوچک غیر کدکنندهای هستند که در پروسههای متعدد سلولی از قبیل پرولیفراسیون، تمایز، آپوپتوزیس و سرطان شرکت دارند . مطالعات اخیر کاهش سطح mir-150 را در تمایز پیش سازهای خونی به رده اریتروئیدی نشان دادهاند. از آنجایی که بیان هموگلوبین شاخص مهمی در تمایز اریتروئیدی میباشد، دراین مطالعه تاثیر سرکوب mir-150 بر بیان زنجیره هموگلوبین آلفا در رده سلولی اریترولوکمیک K562 بررسی شده است.
روش بررسی: رده سلولیK562 در شرایط استاندارد کشت داده شده و پس از بهینه نمودن شرایط انتقال داده شد. سرکوب mir-150 توسط روش miRNA real time-PCR تایید شدو سپس بیان زنجیره آلفا با روش RT-PCRنشان داده شد. در نهایت، با استفاده از RT-PCR کمی ، تغییرات بیان زنجیره مزبور نسبت به سلول کنترل مورد سنجش قرار گرفت.
یافته ها: مطابق انتظار، کاهش دادن سطح mir-150 باعث افزایش بیان زنجیره آلفا گردید، به طوری که سطح این زنجیره هموگلوبینی در مقایسه با سلول کنترل و scrambleبیش از 10 برابر افزایش نشان می داد. آنالیز داده ها نشان از معنی دار بودن تغییرات بیان زنجیره آلفا نسبت به سلول کنترل بود(P <0.05).
نتیجه گیری: سرکوب mir-150 به طور چشم گیری سبب افزایش زنجیره الفا گردید که در نتیجه پس از مطالعات تکمیلی هدف مناسبی در زمینه تالاسمی آلفا میباشد. همچنین با مطالعات بیشتر و شناسایی ژنهای هدف miRNA های دخیل در روندهای تمایز اریتروئیدی، میتوان در آینده از پتانسیلهای تشخیصی و درمانی آنها بخصوص در ژن درمانی و پزشکی ترمیمی بهره برد.
مجید فرش دوستی حق، مهرداد نوروزی نیا، یوسف مرتضوی، مسعود سلیمانی، سعید کاویانی، مریم محمودی نیامیمند،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سیالو پروتئین استخوانی(BSP) شاخص اختصاصی تمایز استئوبلاستیک میباشد. در این تحقیق تاثیر زولدرونیک اسید بر بیان BSP مورد ارزیابی قرار گرفته و همچنین به منظور درک مکانیسم های کنترلی بیان ژن، وضعیت متیلاسیون پروموتر BSP مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی جداسازی سلولهای بنیادی مزانشیمی(MSCs) از مغز استخوان انسانی صورت گرفت. MSCs پس از تکثیر، تحت تیمار با زولدرونیک اسید قرار گرفتند و سپس به مدت 3 هفته در محیط تمایزی کشت داده شدند. استخراج DNA و RNA از MSCs و سلولهای تمایز یافته استئوبلاستی صورت گرفت. بیان BSP با استفاده از RT-PCR مورد ارزیابی قرار گرفت. وضعیت متیلاسیون پروموتر ژن BSP، پس از تیمار DNA با سدیم بی سولفیت(SBS)، با استفاده از پرایمرهای متیله(M) و غیرمتیله(U) در آزمون MSP مشخص شد.
یافتهها: بیان BSP در سلول های تمایز یافته استئوبلاستی بواسطه تیمار با زولدرونیک اسید قابل مشاهده بود ولی در سلولهای بنیادی مزانشیمی قابل مشاهده نبود. بررسی با روش MSP نشان داد که ژن BSP در طول تمایز در وضعیت دمتیلاسیون کامل قرار داشت.
نتیجه گیری: بیان BSP از هفته اول تمایز به خوبی قابل ارزیابی بوده و این نشان دهنده تسریع تمایز استئوبلاستی بواسطه تیمار با زولدرونیک اسید می باشد. وضعیت دمتیلاسیون BSP نشان دهنده عدم تاثیر زولدرونیک اسید بر وضعیت متیلاسیون این ژن میباشد. سایر مکانیسم های ژنتیکی و یا اپی ژنتیکی بیان BSP را در طول تمایز استئوبلاستی سلولهای بنیادی مزانشیمی تیمار شده با داروی زولدرونیک اسید تحت کنترل دارند.
سید امیر حسین امامی، شاهین محمدی، سعید کاویانی، مسعود سلیمانی، شعبان علیزاده، احترام دژبخش، فاطمه کوهکن، مجید مصاحبی، حسین درگاهی،
دوره 5، شماره 3 - ( 8-1390 )
چکیده
زمینه وهدف: microRNA ها دستهای ازRNAهای کوچک غیر کدکنندهای هستند که در فرآیندهای متعدد سلولی از قبیل تکثیر، تمایز، آپوپتوز و سرطان نقش دارند. مطالعات اخیر افزایشmiR-210 را در طی تمایز پیش سازهای خونی به رده اریتروئیدی نشان دادهاند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر افزایشی MiR-210 بر تغییر بیان هموگلوبین گاما در رده سلولی k562 میباشد.
روش بررسی: ابتدا رده سلولی k562 در محیط RPMI1640 کشت داده شد. pre-miR-210توسط لیپوفکتامین به سلول K562 انتقال داده شد. افزایش بیان pre-miR-210 با miRNA real time-PCR تایید شد سپس تغییر الگوی بیان هموگلوبین گاما در روز 7 و 14 با RT-PCRو real time pcr بررسی گردید.
یافتهها: نتایج نشان دادند که افزایش miR-210 در رده سلولی K562 باعث 25برابر افزایش بیان هموگلوبین گاما نسبت به نمونه کنترل میشود. آنالیز دادهها معنی دار بودن الگوی تغیرات بیان هموگلوبین گاما نسبت به سلول کنترل را نشان داد(0002/0≥p).
نتیجه گیری: بر اساس یافتهها افزایش miR-210 میتواند بیان زنجیره گاما را به طور چشمگیری افزایش دهد. از این رو پس از مطالعات تکمیلی، افزایش miR-210 میتواند هدف مناسبی در بهبود آنمی داسی و تالاسمی بتا باشد.
مجید مصاحبی محمدی، سعید کاویانی، مسعود سلیمانی، عباس حاجی فتحعلی، زهرا ذنوبی، سعید آبرون، غلامرضا خمیسی پور، مینا صوفی زمرد،
دوره 5، شماره 5 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای بنیادی جنینی از طریق دو ویژگی منحصر به فرد شناخته میشوند. اولاً، این سلولها میتوانند به صورت جمعیت خالص از سلولهای تمایز نیافته تکثیر و نگهداری شوند، که این ویژگی به عنوان خاصیت خود نوسازی شناخته میشود. ثانیاً، این سلولها قادر هستند که تمام انواع سلولهای بدن را ایجاد کنند. در مطالعه حاضر، تمایز سلولهای بنیادی جنینی به رده لنفوئیدی در شرایط فاقد لایه تغذیه کننده به کمک IL-7 و FLT-3 Ligand انجام گرفت.
روش بررسی: سلولهای جنینی موشی تکثیر شده بر روی از لایه پشتیبان جدا گردید و بعد از تشکیل اجسام شبه جنینی با استفاده از فاکتورهای رشد لیگاند FLT-3، اینترلوکین-7 تمایز انجام گرفت. در روز 7 و 14 به منظور نشان دادن تمایز به رده لنفوئیدی بیان مارکرهای CD25، CD19 و CD3 با استفاده از تکنیک RT-PCR مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بررسیهای انجام گرفته با استفاده از تکنیکRT-PCR نشان داد که بعد از 14 روز تمایز به رده لنفوئیدی با استفاده از فاکتورهای رشد یاد شده بیان مارکرهای CD25 وCD19 مشاهده گردید.
نتیجهگیری: در تمامی مطالعات گذشته، تمایز سلولهای بنیادی جنینی به رده لنفوئیدی با استفاده از سلولهای تغذیه کنندهOP9 انجام گرفته است. در مطالعه حاضر، تمایز سلولهای بنیادی جنینی به رده لنفوئیدی در شرایط فاقد لایه تغذیه کننده انجام گرفت. امید است مطالعه حاضر بتواند دیدگاههای جدیدی را در درمان سلولی اختلالات مربوط به رده لنفوئیدی بگشاید.
شادی اسمعیلی، سعید کاویانی، مهرداد نوروزی نیا ، امیر آتشی، مسعود سلیمانی، سعید آبرون، سيد رسول رضوی بابا حیدری ، زهرا ذنوبی، فخرالدین صبا ،
دوره 8، شماره 6 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیراً، چاقی به عنوان عامل خطر تهدید کننده برای بیماریهای شناخته شدهای از جمله بیماریهای قلبی _ عروقی، دیابت غیر وابسته به انسولین و سرطانهای شایع به حساب میآید. بنابراین درک فرایندهای تمایز ادیپوست و بیان ژن های دخیل در این روند حیاتی است.
روش بررسی : در این مطالعه، سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی( H-MSCs ) به وسیله شیب غلظتی فایکول جدا شده، مارکرهای سطحی این سلولها به وسیله فلوسیتومتری تایید گردیده و تمایز به چربی و استخوان به وسیله دستورالعمل دگزامتازون انجام گرفت و به وسیله رنگ آمیزی تایید شد. سپس بیان کمی و کیفی ژن γ PPAR به عنوان مهمترین عامل نسخه برداری در تمایز چربی قبل و بعد از تمایز به ادیپوسیت به وسیله RT-PCR و qPCR بررسی و تحلیل آماری به وسیله paired t test و با کمک نرم افزارهای Pfaffle و graph pad انجام شد.
یافتهها: بیان این ژن بعد از تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی به سلول چربی افزایش قابل ملاحظهای را نشان داد(0/05>p ).
نتیجهگیری: ژن PPARγ به عنوان یکی از عوامل با اهمیت در تمایز سلولهای MSCs به آدیپوسیت عمل میکند و مهار بیان این ژن برای جلوگیری از چاقی به عنوان یک ایده برای درمان در آینده پیشنهاد میشود.
زهرا جلالی، حسن اشرفی ریزی، محمدرضا سلیمانی، مینا افشار،
دوره 11، شماره 4 - ( مهر و آبان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: با گسترش و ورود فناوری اطلاعات به کتابخانههای دانشگاهی، کارکردها و خدمات آنها تحت تأثیر قرار گرفته است. با توجه به فلسفه ی وجودی کتابخانههای دانشگاهی در پیشبرد برنامههای آموزشی و پژوهشی دانشگاه، برای انجام رسالت خود به صورت مطلوب، باید از نیروی متخصص با مهارتهای فناورانه بهرهمند باشد. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر پذیرش فناوری اطلاعات توسط کتابداران کتابخانههای دانشگاهی دولتی اصفهان براساس مدل پذیرش فناوری تم(TAM) بود.
روش بررسی: روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه طراحی شده براساس مدل تم بود. جامعه پژوهش ۱۵۱ نفر از کتابداران دانشگاهی شهر اصفهان و روش نمونهگیری سرشماری بود. روایی توسط متخصصان کتابداری و اطلاعرسانی و فناوری اطلاعات تایید و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ(۰/۸۹) به دست آمد. نوع آمار توصیفی و استنباطی و نرمافزار تجزیه و تحلیل دادهها ۲۰ SPSS بود.
یافتهها: مدل پذیرش فناوری با کسب ضریب تعیین نهایی ۰/۲۸۲ قابلیت کاربرد در جامعه ی مورد مطالعه را دارد، این بدان معنی است که قابلیت کاربرد مدل(TAM) برای مطالعه ی کتابداران کتابخانههای دانشگاهی اصفهان تا حدودی مناسب بود. اولویتها برای اثرات متغیرهای مدل پذیرش فناوری بر استفاده ی واقعی از فناوری اطلاعات، به ترتیب، تمایل به استفاده(۰/۳۹)، برداشت ذهنی از سهولت استفاده(۰/۲۱)، برداشت ذهنی از سودمندی(۰/۱۵) و نگرش به استفاده از فناوری اطلاعات(۰/۱۲) بود.
نتیجهگیری: تامین زیر ساختهای لازم فناوری اطلاعات و سپس آموزشهای لازم در راستای استفاده کارآمد از فناوری برای کتابداران لحاظ شود. همچنین در سرفصلهای این رشته ی تخصصی، به آشنایی با فناوریهای اطلاعات کتابخانهای توجه شود.
حجت اله سلیمانی، فاطمه نوشین فرد، فهمیه باب الحوائجی،
دوره 12، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: برای شناخت نیازهای ایثارگران و آشناسازی نسل های آینده با فرهنگ ایثار و شهادت نیاز به پایگاه اطلاعاتی برای ذخیره سازی اطلاعات داریم. اولین گام برای طراحی یک پایگاه مناسب ارایه الگوی مفهومی پایگاه است. تحقیق حاضر با هدف ارایه الگوی مفهومی ایجاد پایگاه ملی ایثارگران ایران شکل گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش با رویکرد ترکیبی(کمی-کیفی) در دو مرحله انجام شده است. مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوا(کمی) و مرحله دوم با استفاده از تکنیک دلفی(کیفی) صورت گرفته است و ابزار گردآوری داده ها، نرم افزار اکسل 2016 بود. به کمک تکنیک دلفی الگوی مفهومی محقق ساخته در سه دور برای صاحب نظران ارسال گردید. بر اساس نظرات آنها نقشه نهایی پایگاه ملی ایثارگران شکل گرفت.
یافته ها: در میان مولفه های اصلی مقدمه ای بر جنگ حذف شد و تاریخچه جنگ به تاریخچه جنگ ها، لینک به پیوندها، دیگر مطالب به مطالب دیگر، هنر و جنگ به جنگ و هنر و مولفهی فرعی امکانات به مولفهی اصلی تبدیل شد. اطلاعات فرد ایثارگر تبدیل به بانک اطلاعات ایثارگران گردید که خود تبدیل به مولفه های فرعی بانک اطلاعات شهدا/ جانبازان/ آزادگان/ رزمندگان شد.
نتیجه گیری: مولفه های اصلی الگوی مفهومی پایگاه ملی ایثارگران ایران از دیدگاه صاحب نظران عبارتند از: صفحه اصلی، مقدمه، درگیری ها و عملیات، تجهیزات، مناطق جنگی، امکانات، اخبار، گلزار شهدا، قوانین ایثارگران، پرسش و پاسخ، تاریخچه جنگ ها، جنگ و هنر، بانک اطلاعات ایثارگران، آرشیو، پیوندها، راهنما، ارتباط با ما، پرسش های متداول، مطالب دیگر، منابع، درباره پایگاه، جستجو، نقشه.
مهدی عیسی زاده، زهرا سادات اسدی، مهدی طهماسبی قراجه ملک، منیژه سلیمانی فر،
دوره 14، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: در حال حاضر ابزار سلامت الکترونیک بهعنوان یک ابزار ارتباطی و آموزشی مؤثر در سلامت به منظور مدیریت شرایطِ حساس، شناخته شده است. این مطالعه با هدف بررسی سطح سواد سلامت الکترونیک بیماران مراجعه کننده به یک بیمارستان نظامی منتخب به انجام رسید.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه ی توصیفی-تحلیلی است که در سال ۱۳۹۸ بر روی ۲۰۴ نفر از بیماران مراجعه کننده به یک بیمارستان نظامی منتخب در شهر تهران به انجام رسید. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ی اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامهی سواد سلامت الکترونیک بود که توسط بیماران تکمیل گردید. در این مطالعه، جهت تجزیه وتحلیل دادهها از نرم افزار spss استفاده گردید و سطح معنی دار آماری کمتر و مساوی ۰/۰۵ در نظر گرفته شد.
یافته ها: میانگین نمرهی سواد سلامت الکترونیک بیماران ۵/۴۷±۲۹/۲۸ بهدست آمد. سطح سواد سلامت الکترونیک بیماران با مدارک تحصیلی مختلف تفاوت معنیداری با یکدیگر دارند؛ همچنین سواد سلامت الکترونیک بیمارانی که به میزان متفاوتی از اینترنت استفاده میکنند، اختلاف معنیداری با یکدیگر داشتند. سواد سلامت الکترونیک بیماران همبستگی معنیداری با میزان تحصیلات(۰/۱۶۹=r، ۰/۰۲=p) و میزان استفادهی آنان از اینترنت(۰/۳۲۸=r، ۰/۰۰۱>p) دارد.
نتیجه گیری: تحصیلات بالاتر با سطح سواد سلامت الکترونیک بالاتر همراه است و میتوان با ایجاد زمینههای آموزش استفاده از اینترنت بهمنظور دستیابی به اطلاعات سلامت، سطح سواد سلامت الکترونیک بیماران را بهبود بخشید.
سمیه دهقانی سانیج، اسماعیل مصطفوی، حمیدرضا ضرغامی، حجت اله سلیمانی،
دوره 14، شماره 5 - ( آذر و دی 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: رشته مهندسی پزشکی پرچمدار رویکرد بینرشتهای در کشور است، که به دلیل توجه به اقتصاد دانشبنیان، در مسیر شکوفایی و هموارکردن پیشرفت و توسعه گام برمیدارد. هدف از این پژوهش، بررسی و سنجش تعاملات دانشگاه، صنعت و دولت کشور ایران در مقالات علمی حوزهی مهندسی پزشکی با استفاده از مدل مارپیچ سهگانه میباشد.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی و با رویکرد کمّی بوده و از تکنیک علمسنجی استفاده میکند. وضعیت پویایی تعاملات ارکان اصلی نوآوری ایران در حوزهی مهندسی پزشکی در پایگاه استنادی علوم در بازهی زمانی ۲۰۱۹-۲۰۱۰ با استفاده از نرمافزارهای th.exe و th۴.exe محاسبه و میزان رسانش عدم قطعیت در ابعاد دوگانه و بعد ملی تعیین شده است.
یافتهها: رتبهبندی شاخص T بهترتیب به دانشگاه-دولت(۲۳/۳۸ میلیبیت)، دانشگاه-صنعت(۸/۴۷ میلیبیت) و صنعت-دولت(۱/۱۳ میلیبیت) تعلق گرفت و در نهایت، تعامل ملی(۱۲/۴۸- میلیبیت) بهدست آمد. تعامل بین دانشگاه-صنعت روندی افزایشی داشت و قویترین تعامل دوگانه متعلق به دانشگاه-دولت بود. تعامل ملی، در طول ده سال اخیر، همواره دارای مقدار منفی بوده که نشاندهندهی وجود پویایی در تعاملات در بعد ملی است.
نتیجهگیری: هرچند تعامل دوگانهی دانشگاه-صنعت در سالهای اخیر، روندی افزایشی داشته؛ اما تعامل ملی ارکان در بلندمدت، با روندی کاهشی مواجه بوده که بر این اساس، برخی سیاستهای علم و فناوری و راهبردهای پژوهشی و صنعتی برای ارتقای شبکه نوآوری دانشگاه-صنعت-دولت در حوزهی مهندسی پزشکی در ایران بهعنوان یک ضرورت پیشنهاد شده است.
علیرضا سلیمانی، محمدشریف خوئینی ها، میترا رحیم زاده، محمد حسین دهقان،
دوره 15، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آگاهی، نگرش و عملکرد مناسب زنان باردار نسبت به انجام واکسیناسیون در این دوران تاثیر بسزایی در سلامت آنها و نوزادانشان خواهد داشت. هدف از این مطالعه تعیین میزان آگاهی، نگرش و عملکرد زنان باردار شهر کرج نسبت به واکسیناسیون دوگانه و آنفلوانزا میباشد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و بهصورت مقطعی بر روی تعداد ۳۱۲ زن باردار مراجعهکننده به بیمارستان امام علی(ع) شهر کرج با محدوده سنی ۱۵ تا ۴۰ سال انجام شده است. جمعآوری اطلاعات با کمک پرسشنامه و به شیوهی نمونهگیری در دسترس انجامشد. دادهها پس از گردآوری با نرمافزار SPSS آنالیز شدند.
یافتهها: میانگین سن زنان موردبررسی ۶/۵۴±۲۷/۶ سال بود. ۱۹۸ نفر(۶۳/۵%) خانهدار و ۱۱۴ نفر(۳۶/۵%) شاغل بودند. بهترتیب ۲۴۸ نفر(۷۹/۵%) و ۲۸۲ نفر(۹۰/۴%) از افراد مورد بررسی، نسبت به انجام واکسیناسیون با واکسنهای دوگانه و آنفلوانزا دارای نگرش و آگاهی مناسب بودند. همچنین بهترتیب ۲۹۳ نفر(۹۳/۹%) و ۱۳۷ نفر(۴۳/۹%) از افراد شرکتکننده دارای عملکرد مناسب نسبت به انجام واکسیناسیون با هر دو واکسن دوگانه و آنفلوانزا بودند. در خانمهای با تحصیلات بالاتر و شرایط اقتصادی بهتر و در زنان شاغل، عملکرد به هر دو واکسن مناسبتر بود. با افزایش سن زنان، آگاهی و عملکرد به واکسیناسیون دوگانه کاهش مییافت. همچنین شایعترین منبع کسب اطلاعات زنان باردار موردمطالعه درخصوص برنامه واکسیناسیون بهترتیب کادر بهداشتیدرمانی ۷۳/۴%، اینترنت ۱۲/۵%، رادیو و تلویزیون ۱۰/۳%، دوستان و آشنایان ۳/۵% و خانواده ۰/۳% بود. ازنظر ارتباط بین آگاهی، نگرش و عملکرد نسبت به واکسیناسیون آنفلوانزا و دوگانه، ارتباط مستقیم و معناداری بین آنها وجود داشت؛ بهطوریکه با افزایش و یا کاهش یکی، دیگری نیز افزایش یا کاهش مییافت. بیشترین رابطه مربوط به ارتباط بین دو آیتم آگاهی با عملکرد نسبت به واکسن آنفلوانزا بود(۰/۳۰۴=r) و کمترین ارتباط نیز مربوط به دو آیتم آگاهی با عملکرد نسبت به واکسن دوگانه بود(۰/۱۴۶=r).
نتیجهگیری: در این مطالعه مشخص گردید که با افزایش میزان آگاهی و نگرش، انجام واکسیناسیون افزایش یافته است. درخصوص واکسیناسیون آنفلوانزا با توجه به وجود ارتباط معنادار بین منبع اطلاعرسانی و انجام واکسن، پیشنهاد میگردد که توصیههای جدیتری از طرف کادر بهداشتیدرمانی به زنان باردار درخصوص واکسیناسیون آنفلوانزا صورت گیرد.
عذرا دائی، محمدرضا سلیمانی، حسن اشرفی ریزی،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: نقش اطلاعات در ارتقای سلامت جامعه و کاهش هزینههای بهداشت و درمان انکارناپذیر است ولی در عمل اطلاعات کافی و کاملی در بین عاملان بهداشت و درمانی وجود ندارد. نبود اطلاعات کافی و کامل در بین بازیگران بازار، موجب ناکارایی و نارسایی در عملکرد بازار میشود. هدف اصلی پژوهش حاضر، پرداختن به عدم تقارن اطلاعات سلامت و نارسایی در بازار اطلاعات سلامت است.
روش بررسی: مقالهی حاضر از نوع مروری نقلی و غیرنظاممند است. محتوای لازم برای نگارش از طریق جستجو در پایگاههای اطلاعاتی Scopus، PubMed، Web of Knowledge، Sid، Magiran و Google Scholar و با استفاده از کلیدواژههای نارسایی اطلاعات سلامت، عدم تقارن اطلاعات سلامت در فیلدهای عنوان مقاله، چکیده و کلیدواژهها انجام پذیرفت. در نهایت، منابع مرتبط با توجه به هدف مطالعه، توسط محققان انتخاب و خلاصهای از نتایج آنها در این مطالعه ارایه شد.
یافتهها: 18 مقاله وارد این پژوهش گردید و به صورت اختصاصی به نارساییهای موجود در سه بخش بیماران، پزشکان و بیمهها پرداخته شد. در انتهای هر بخش به راههای برطرف نمودن این نارساییهایی اشاره شد. یافتهها نشان داد بیماران با پدیدهی بیعدالتی در دسترسی به اطلاعات سلامت مواجه بودند که تداوم این بیعدالتی منجر به فقر اطلاعات سلامت میشود و به دلیل عدمدسترسی مناسب به اطلاعات سلامت، عدم تقارن اطلاعات بین پزشک و بیمار به وجود میآید. پزشکان در دسترسی به اطلاعات روزآمد و مبتنی بر شواهد برای درمان بیماران با موانعی روبرو بودند که به دلیل اطلاعات نامتقارن، میتوانند از این حالت استفاده صحیح نکرده و از تقاضای القایی استفاده کنند. بیمهها با مشکلات انتخاب نامناسب، مخاطرات اخلاقی و القای تقاضا توسط عرضهکننده و یا مصرفکننده مواجه بودند.
نتیجهگیری: عدم تقارن اطلاعات در حوزهی سلامت به صورت جدی نفوذ کرده است و سطح بالایی از عدماطمینان و قطعیت در آن وجود دارد. یکی از راههای غلبه بر عدم تقارن اطلاعات سلامت و نارسایی بازار اطلاعات سلامت، دسترسی همهی ذینفعان به اطلاعات است.