13 نتیجه برای طل
محمد عارفی، نرگس طلایی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت توجه به سطح رضایت بیماران از خدمات بهداشتی درمانی، نقش مؤثری در برنامه ریزیهای مدیریتی دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی سطح رضایت مندی بیماران از خدمات ارائه شده و عوامل مرتبط با آن در بیمارستان بهارلو طراحی و اجرا گردید.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی میباشد . اطلاعات این مطالعه با استفاده از پرسشنامه و با مصاحبه حضوری بدست آمده است و پس از تکمیل پرسشنامهها براساس تعداد نمونه مورد نیاز مطالعه، اطلاعات جمع آوری، وارد کامپیوتر و نهایتاً مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری مطالعه 320 بیمار بستری شده درتمامی بخشهای مختلف بیمارستان در شش ماهه دوم سال 1387 میباشد که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سنجش میزان رضایت بیماران از خدمات ارائه شده از پرسشنامه رضایت مندی بیماران حاوی 6 سؤال دموگرافیک و 20 عبارت سنجش رضایت مندی استفاده شد. پرسشنامه توسط پرسش گر آموزش دیده (افراد غیر کادر درمان)، در آخرین جلسه درمانی در اختیار بیماران بستری قرارگرفت تا حتی الامکان خود بیمار آن را تکمیل کند. در مورد بیماران کم سن، پرسشنامه توسط همراه بیمار و در موارد وجود بی سوادی و یا کم سوادی، پرسشنامه به کمک پرسش گر تکمیل میگردید.
یافته ها: سطوح رضایتمندی از خدمات شامل رضایتمندی از سیستم سرمایش و گرمایش (8/44%)، رضایتمندی از نظر امکانات و تسهیلات (3/48%)، رضایتمندی از کیفیت غذا (8/44%)، رضایتمندی از نظر تعویض روزانه لباس و ملحفه (4/41%)، رضایتمندی از بهداشت و نظافت (3/48%)، رضایتمندی از روشنایی اتاق (58%)، رضایتمندی از سرعت تشکیل پرونده (6/58%)، رضایتمندی از رفتار و برخورد پرستار (2/55%)، رضایتمندی از حضور به موقع پرستار بر بالین بیمار (6/58%) و رضایتمندی از نظر میزان همکاری کارکنان بخش با همراهان بیمار (2/55% ) میباشد. بیشترین سطح رضایتمندی بیماران به ترتیب مربوط به موارد زیر میباشد: رضایتمندی از حضور به موقع پرستار بر بالین بیمار (6/58%)، رضایتمندی از سرعت تشکیل پرونده و راهنماییهای مسئول پذیرش (6/58%)و رضایتمندی از نظر روشنایی اتاق (58%) میباشد.
بحث و نتیجه گیری: بیشترین درصد نارضایتی بیماران از امکانات و تسهیلات اتاق، کیفیت غذا و تعویض روزانه لباس و ملحفه (1/24%) میباشد.سطوح نارضایتی از میزان همکاری کارکنان بخش (2/17% )، نحوه بهداشت و نظافت بخش (8/13 % ) ، سیستم سرمایش و گرمایش (8/13 % ) و میزان دسترسی به پزشک (8/13 % ) میباشد.
سیما اسماعیلی شهمیرزادی، داود شجاعی زاده، کمال اعظم، لیلی صالحی، آذر طل، منور مرادیان سرخکلایی،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش امید به زندگی با روند رو به رشد بیماریهای غیرواگیر همراه میباشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر بیماریهای مزمن بر کیفیت زندگی سالمندان عضو کانونهای سالمندی مناطق شرق شهر تهران در سال 1390 انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی است که 424 نفر از سالمندان 60 سال و بالاتر عضو کانونهای سالمندی، مناطق شرق شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی(SF36) و چک لیست سابقه ابتلا به بیماریهای مزمن به روش مصاحبه چهره به چهره جمع آوری گردید. به منظور تحلیل دادهها از آزمونهای T-Test، ANOVA و ضریب همبستگی Pearsonاستفاده گردید.
یافتهها: میانگین سنی سالمندان مورد مطالعه 16/7±34/67 بود. 2/92% از سالمندان حداقل از یک بیماری مزمن رنج میبردند و بین میانگین امتیازهای تمام ابعاد کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به بیماری مزمن و سالمندان غیرمبتلا اختلاف آماری معنی داری مشاهده گردید(001/0>p). کیفیت زندگی سالمندان با جنس، وضعیت تاهل، وضعیت اقتصادی، تحصیلات در بیشتر ابعاد ارتباط آماری معنی دار داشت(05/0>p).
نتیجهگیری: یافتههای فوق نشان داد که با افزایش تعداد بیماریهای مزمن، سطح کیفیت زندگی کاهش مییابد. بنابراین با رویکردهای مداخلهای و آموزشی مناسب میتوان با ترغیب سالمندان به اتخاذ رفتارهای سالم در راستای ارتقاء سلامت آنان گامهای اساسی برداشت.
آذر طل، سیما اسماعیلی شهمیرزادی، داود شجاعی زاده، محمدرضا اشراقیان، بهرام محبی،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی عروقی عامل اصلی مرگ و ناتوانی در اغلب کشورهای جهان میباشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی منافع و موانع فردی درک شده در اتخاذ رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت در پیشگیری از بیماریهای قلبی و عروقی افراد در معرض خطر مراجعه کننده به بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گردید.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که 325 نفر از افراد در معرض خطر بیماری قلبی و عروقی به صورت تصادفی انتخاب شدند و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه خودساخته جمع آوری گردید. به منظور تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده گردید.
یافتهها: میانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه حاضر 27/11±56/53 بود که 155 نفر(7/47درصد) زن، 170 نفر(3/52 درصد) مرد بودند و بین میانگین نمره منافع درک شده با شغل، فعالیت فیزیکی، نوع و مدت زمان انجام فعالیت فیزیکی، استعمال دخانیات و آگاهی از عوامل خطر ارتباط آماری معنی داری مشاهده گردید(001/0>p). میانگین نمره موانع درک شده با شغل، سابقه خانوادگی، استعمال دخانیات و آگاهی از عوامل خطر ارتباط آماری معنی دار داشت(05/0>p).
نتیجهگیری: یافتههای فوق نشان داد که متغیرهای دموگرافیکی و مرتبط با سلامت و بیماری بر درک موانع و منافع اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده از بیماریهای قلبی و عروقی تاثیر گذار میباشد. بنابراین با رویکردهای مداخلهای و آموزشی متناسب با ویژگیهای گروه هدف میتوان در راستای ارتقاء سلامت گام های اساسی برداشت.
دکتر رضوان طلایی، دکتر محمد دخیلی، دکتر محمدعلی اسدی، دکتر سیدحامد شریف آرانی، دکتر حسین اکبری، افشین صالحی،
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: درماتوفیتوز بدن، عفونت درماتوفیتی پوست بدون مو و درماتوفیتوز کشالهی ران، در واقع فرمی از درماتوفیتوز بدن است. برای درمان این دو بیماری معمولاً از آزولها یا آلیلآمینهای موضعی استفاده میشود. هدف از این مطالعه مقایسه و تعیین اثر درمانی کرم تربینافین 1% و کلوتریمازول 1%، با یکدیگر بود.
روش بررسی: تعداد 100 بیمار مشکوک به درماتوفیتوز بدن و 50 بیمار مشکوک به درماتوفیتوز کشاله ران مراجعه کننده به آزمایشگاه رفرانس کاشان، بطور تصادفی در طول یکسال انتخاب شدند و پس از تهیه اسمیر با 10% KOH، کشت نمونه بر روی محیط SCC، یکی از دو داروی کرم موضعی تربینافین 1% یا کلوتریمازول 1% به میزان روزی دو بار و به مدت 2 هفته و در صورت نیاز 4 هفته تجویز شد. نتیجهی بهبودی از نظر بالینی و آزمایشگاهی مورد بررسی قرار میگرفت و با استفاده از نرم افزار spss و روش دانکن تحلیل آماری انجام شد.
یافتهها: 2 هفته پس از درمان، کلوتریمازول موثرتر از تربینافین در معالجه بیماران مبتلا به درماتوفیتوز بدن بود، اما در معالجه بیماران مبتلا به درماتوفیتوز کشاله ران تاثیری برابر با تربینافین داشت؛ و کلوتریمازول موثرتر از تربینافین بود. با وجود این، تفاوت در هر گروه درماتوفیتوز و در مجموع از نظر آماری معنیدار نبود(0/05<P).
نتیجهگیری: علی رغم وجود داروهای جدیدتر نظیر تربینافین، کلوتریمازول را می توان به عنوان یک گزینه مطلوب در درمان درماتوفیتوز و کشاله ران به کار برد.
دکتر سیدداود نصرالله پور شیروانی، دکتر محمد اسماعیل مطلق، دکنر محمد شریعتی، پری حاجی سید عزیزی، دکتر آذین نحوی جو،
دوره 9، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه سنجش ادراکات مشتری به عنوان یکی از راههای سنجش رضایتمندی و انتظارات، نقش مهمی در ارتقای کیفیت خدمات و تعالی سازمانها دارد. این مطالعه به منظور تعیین سطح ادراکات مشتریان معاونت بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران انجام گرفت.
روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت مقطعی در سال 1392 انجام شد. جامعه پژوهش معاونت بهداشتی دانشگاههای علوم پزشکی کشور بود که بر مبنای آن 13 دانشگاه به صورت طبقهای و تصادفی منظم انتخاب شدند. در دانشگاههای منتخب، مدیران و کارشناسان به عنوان مشتری اصلی معاونت بهداشت وزارت به صورت سرشماری مورد پرسشگری قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسش نامه استاندارد جایزه ملی شامل 2 قسمت و 26 سئوال بود. دادهها در 18 SPSS در سطح معنیداری تحلیل شد.
یافتهها: از 267 مدیر و کارشناس مورد مطالعه، 147 نفر(56/1%) مرد و بیشترین افراد(57/3%) دارای مدرک کارشناسی بودند و اکثریت قریب به اتفاق کارکنان و مدیران(91/6%) در واحدهای فنی اشتغال داشتند. میانگین سطح درک شده مدیران و کارشناسان در خصوص شهرت و تصویر یا وجهه سازمان 7/0±3/3، تولید و ارائه خدمات 7/0±1/3، حمایتها در هنگام ارائه خدمات و بعد از آن 7/0±0/3، و وفاداری و صداقت 8/0±3/3 بود. بین سطح ادراکات مدیران و کارشناسان و عوامل فردی و سازمانی ارتباط معنی دار وجود نداشت(0/05<P).
نتیجهگیری: سطح درک شده مشتریان از شاخصهای مرتبط با کیفیت روابط، خدمات و اقدامات در حد متوسط بود. لذا پیشنهاد میگردد معاونت بهداشت وزارت بهداشت و درمان برای تعالی سازمانی برنامه های مداخل های طراحی و اجرا نماید.
ثریا نورایی مطلق، پروانه حیدری ارجلو، فرهاد لطفی، ماریتا محمدشاهی، نسرین شعربافچی زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان یکی از عمده ترین مشکلات نظام سلامت ایران می باشد؛ به طوری که پس از بیماریهای قلبی-عروقی و تصادف، سومین علت مرگ در ایران است. در بسیاری از کشورها، تفاوت در ویژگیهای اقتصادی-اجتماعی با میزان بروز بیماریها، مرگ و به طور کلی نابرابریهای سلامت، مرتبط است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین و معرفی عوامل اجتماعی اقتصادی مرتبط با بروز سرطان خون در کشور ایران می باشد.
روش بررسی: مطالعه توصیفی – تحلیلی حاضر، با مدل دادههای پانلی شامل اطلاعات مربوط به استانهای ایران از سال 1383 تا 1388 انجام گردید. داده های مربوط به عوامل اجتماعی اقتصادی از سالنامه های آماری استانها و و داده های میزان بروز استاندارد شده سنی سرطان خون به ازای 100 هزار نفر، از مجموعه گزارشهای کشوری ثبت سرطان، جمع آوری گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که بروز سرطان خون در مردان و در زنان در طی دوره زمانی مورد بررسی سیر صعودی داشته است. بیشترین و کمترین بروز سرطان خون در هر دو جنس به ترتیب مربوط به استانهای یزد و سیستان و بلوچستان می باشد. رابطه ی مستقیم نرخ بیکاری، نسبت شهر نشینی و شاخص توسعه انسانی نسبت به نرخ بروز سرطان خون، در این پژوهش مشهود است.
نتیجه گیری: افزایش بروز سرطان خون در مطالعه حاضر تایید شده است و بروز سرطان در مناطقی با وضعیت اقتصادی اجتماعی بهتر بیشتر است که باید در مراقبت و نظارت بر این نوع بیماری در نظر گرفته شود.
مینا سادات هاشمی پرست، رویا صادقی، محمدرضا قانع پور، کمال اعظم، آذر طل،
دوره 10، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: به رغم ظهور شیوه های نوین آموزشی، دغدغه ارزیابی اثربخشی این روشها همچنان پابرجاست. مطالعه حاضر با هدف"تعیین و مقایسه تاثیر دو شیوه آموزش الکترونیک و سخنرانی بر میزان آگاهی کارکنان اداری بخش های بالینی بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در زمینه کنترل عفونت های بیمارستانی" انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعهی نیمه تجربی، 98 نفر از کارکنان اداری بخش های بالینی بیمارستان، در دو گروه "آموزش به روش سخنرانی و الکترونیک" وارد شده که گروه اول به شیوهی سنتی و گروه دوم به شیوهی الکترونیک آموزش داده شدند. به منظور سنجش آگاهی دو گروه در زمینه کنترل عفونت های بیمارستانی و نگرش نسبت به آموزش الکترونیک، از پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی و ویلکاکسون تحلیل شد.
یافته ها: بین میانگین نمره های آگاهی فراگیران قبل و بعد از آموزش، در داخل هر یک از گروه های آموزش سخنرانی(0/01p=) و الکترونیکی(0/01p=) اختلاف معناداری وجود داشت. هم چنین اختلاف میانگین نمره های بین دو گروه بعد از مداخله آموزشی معنی دار بود(0/02p=)؛ به طوری که میانگین نمره آگاهی فراگیران در گروه سخنرانی بیش از روش الکترونیک بود.
نتیجه گیری: با وجود اثربخشی آموزش الکترونیک در یادگیری و ارتقاء آگاهی فراگیران، بکارگیری آن در دوره های بازآموزی کارکنان اداری سازمان های مرتبط با سلامت، مستلزم توانمندسازی آنان، حذف موانع و ایجاد بستری مناسب می باشد.
حسین درگاهی، شیوا طلوعی رخشان، جمیل صادقی فر،
دوره 10، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1395 )
چکیده
زمینه وهدف: نمودار پابن لاسو، شاخصهای درصد اشغال تخت، میزان گردش تخت و متوسط مدت اقامت را به روشی با هم ترکیب میکند که اجازه میدهد تفسیر بهتری از مفهوم آنها ارائه شود. هدف از این مطالعه، ارزیابی عملکرد کلیه بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 با استفاده از این مدل می باشد.
روش بررسی: مطالعه توصیفی تحلیلی حاضر به صورت مقطعی و گذشته نگر انجام گرفت. کلیه بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 نمونه آماری را تشکیل دادند و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری Excel تحلیل شد.
یافته ها: از مجموع 16 بیمارستان، 18/75% در ناحیه اول، 25% در ناحیه دوم، 25% در ناحیه سوم و نهایتاً 31/25% در ناحیه چهارم نمودار قرار داشتند. بر اساس نتایج، به طور کلی در بیمارستان های مورد مطالعه میانگین متوسط اقامت 6/55 روز، درصد اشغال تخت 74/151 % و میزان گردش تخت 70/24 بار در سال تعیین شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل 75% بیمارستان ها غیر کارا شناخته شده و با به کار گیری مدل پابن لاسو می توان عملکرد مراکز درمانی را مقایسه نمود و به این ترتیب با استفاده از یکی از روشهای فعال شناسایی مسئله در بیمارستان ها و با درک ارتباط میان شاخصهای عملکردی، بستری برای سیاست گذاری ها و بازنگری در سیاست های جاری را جهت استفاده از حداکثر ظرفیت عملکردی فراهم آورد.
عبدالله خوان زاده، محمد اسماعیل مطلق، عبدالرضا میرشکاک، مریم نیاکان، ندا اکبری نساجی، سیدداود نصرالله پور شیروانی،
دوره 11، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بهینه کاوی(الگوبرداری) فرایند جستجوی بهترین هاست که در آن سازمان های با انگیزه رشد و تعالی تلاش می نمایند تا تجارب و دستاوردهای موفق دیگران را شناسایی و برای بهبود شاخص های عملکردی مورد استفاده قرار دهند. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی بهینه کاوی مدیران و کارشناسان دانشکده علوم پزشکی آبادان انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در شهریور ۱۳۹۳ انجام گرفت. جامعه پژوهش مدیران و کارشناسان دانشکده علوم پزشکی آبادان بودند که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته شامل متغیرهای فردی با ۸ سوال و جدول ثبت موارد الگوبرداری شده با ۴ سوال باز و بسته بوده که روایی و پایایی آن تایید گردید. داده ها با مراجعه ی حضوری بعد از توجیه مبانی پژوهش و نحوه ی تکمیل پرسشنامه، به صورت خود ایفاد جمع آوری و در SPSS۱۸ در سطح معنی داری ۰/۰۵>P تحلیل شد.
یافته ها: از بین ۱۳۹ نفر مورد مطالعه، ۵۶ نفر(۴۰/۳ درصد) جهت بهبود و توسعه عملکرد سازمانی، ۱۰۶ مورد از دستاوردهای موفق دیگر سازمان ها(با سرانه ۰/۴ مورد در سال) را استفاده نمودند که ۶۷ مورد(۶۳/۳ درصد) در حیطه ی مدیریتی و سازمانی، ۹۶ مورد(۹۰/۶ درصد) از سازمان های دولتی، ۱۰۳ مورد(۹۰/۶ درصد) از داخل کشور، ۴۴ مورد(۴۱/۵ درصد) با مراجعه به سایت های اینترنتی بوده است. از بین عوامل فردی و سازمانی هیچ کدام با میزان یا سابقه ی بهینه کاوی رابطه ی معنی دار نداشت(۰/۰۵).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که سرانه ی بهینه کاوی در دانشکده علوم پزشکی آبادان پایین می باشد. لذا طراحی و اجرای برنامه های مداخله ای به منظور ترویج و توسعه ی بهینه کاوی پیشنهاد می گردد.
نجمه عباسی، مینو نجفی، نازیلا زرقی، مریم کرباسی مطلق، فروزان خاتمی دوست، ماندانا شیرازی،
دوره 11، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی توانمندی فرهنگی سازمانی از اولویت های سازمان بهداشت جهانی است به این منظور ابزار بومی مناسب منطقه مورد نیاز است. هدف از تحقیق حاضر تعیین روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه(Ontario Healthy Communities Coalition) در دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
روش بررسی: بهمنظور تایید پایایی پرسشنامه ۱۴۳ نفر از کارکنان(پرستاری و پزشکی) مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران پرسشنامهها تکمیل شد. با استفاده از فرایند تعدیلیافته ی health service research، پرسشنامه توسط دو متخصص زبان انگلیسی و آموزش پزشکی ترجمه شد. سپس روایی صوری و محتوایی آن تایید شد(CVR و CVI=۰/۷۹) و در ادامه، برای تعیین همسانی درونی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد(۰/۹۱). سپس پرسشنامه به زبان اصلی و به متخصص اصلی برگردانده شد تا با متن اصلی مقایسه شده و نظر موافق خویش را اعلام نماید. به منظور ارزیابی روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد، که مشخص گردید ۲۰ سئوال پرسشنامه به درستی در قالب ۶ عامل بارگذاری شده اند. میزان آماره ی KMO برای پرسشنامه پژوهش ۰/۷۵ به دست آمده و آزمون بارتلت در سطح خطای ۰/۰۵=α رد شد.
یافتهها: نهایتاً با حذف ۲ آیتم از ۲۲ آیتم، پرسشنامه، روایی محتوایی لازم را کسب کرد و با اطمینان ۹۵% پایایی ابزار سنجش توانمندی فرهنگی سازمانی موسسه OHCC در تهران تایید شد.
نتیجهگیری: می توان از این پرسشنامه در جهت سنجش توانمندی های سازمانی استفاده کرد و نهایتاً موجب ارزیابی میزان ارتقای سطح فرهنگی در سازمان های ارایه خدمات سلامت شد و موجبات ارتقای سطح فر هنگی آنها را فراهم نمود.
رویا صحت، اسماعیل شهابی سطلسر، پریچهر حناچی،
دوره 13، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: فقر آهن از اختلالات بسیار شایع در جهان محسوب و کمبود آن میتواند بر روی متابولیسم و عملکرد تعدادی از پروتئینها تاثیرگذار باشد که از جمله میتوان به سطح هورمونهای تیروئیدی اشاره نمود، از سوی دیگر ممکن است نوسان در سطح هورمونهای تیروئیدی نیز در وضعیت آهن بدن موثر باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی ارتباط بین سطح هورمونهای تیروئیدی و وضعیت ذخایر آهن بوده است.
روش بررسی: جمعیت مورد مطالعه مراجعه کنندگان به آزمایشگاه درمانگاه شوریده مشهد که پزشک معالج برای آنها تستهای آهن، فریتین، TIBC، TSH، T3، T4 و CRP درخواست نموده بود. در کل 420 بیمار وارد مطالعه شدند که از این بین 287 بیمار زن و 133 بیمار مرد و میانگین سنی افراد مورد مطالعه 41/5 سال بود. تستهای تیروئید و فریتین با روش ELISA و اندازه گیری آهن و TIBC به روش دستگاهی صورت گرفت.
یافتهها: نتایج به دست آمده ارتباط معنیداری را بین وضعیت آهن بدن و سطح هورمونهای تیروئیدی نشان نداد(0/05>p)، اما نکته جالب این بود که در افراد با سطح آهن کمتر سطح TSH در بیشترین مقدار و سطح T4 در کمترین مقدار قرار داشت ولی ارتباط مثبتی بین وضعیت آهن و سطح T3 مشاهده نگردید.
نتیجهگیری: هر چند که در مطالعه حاضر ارتباط معنیداری بین وضعیت آهن و سطح هورمونهای تیروئیدی مشاهده نگردید اما به نظر میرسد که نوسانات هریک از آنها میتواند بر روی دیگری تا حدی تاثیر گذار باشد.
زینب سادات نوربخش، فاطمه شیخ شعاعی، داریوش مطلبی، فرزانه فضلی،
دوره 16، شماره 3 - ( مرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: منابع پزشکی با سلامت جامعه ارتباط مستقیم داشته و کتاب بهعنوان یکی از اصلیترین منابع، از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با هدف آسیبشناسی وضعیت نشر کتابهای علوم پزشکی و همچنین شناسایی مشکلات تولید محتوا، تولید فرهنگی و تولید فنی در ایران از دیدگاه ناشران انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مصاحبهی نیمه ساختاریافته و جامعه پژوهش، ناشران تخصصی حوزه پزشکی در دو بخش دانشگاهی(پنج ناشر) و خصوصی(هشت ناشر) بودند. انجام مصاحبهها تا مرحله اشباع دادهها(13 مصاحبه) ادامه یافت. ابتدا کدگذاری باز و محوری صورت گرفت که در نهایت تعداد 402 کد، استخراج و پس از آن در تعداد 74 مقوله دستهبندی شد که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل گردید.
یافتهها: از دیدگاه ناشران حاضر در پژوهش بهترتیب، نبود سیاستگذاری تولید محتوا(24 تکرار، 16 درصد)، ترجمهای بودن درصد بالای آثار نشر پزشکی(23 تکرار، 16 درصد)، و تخصص نداشتن ناشران پزشکی(11 تکرار، 7 درصد)، بیشترین مشکلات و آسیبها(53 درصد) در حوزهی تولید محتوا را در برمیگیرد. مشکلات تولید فرهنگی در رتبهی دوم با 39 درصد و بهترتیب شامل تخصصی و هزینهبر بودن ویراستاری کتاب، حرفهای نبودن داوران و نبود قوانین ساختارمند داوری با 22 تکرار معادل 46 درصد، 8 تکرار معادل 17 درصد و 6 تکرار معادل 13درصد میباشد. آسیبها و مسایل بخش تولید فنی معادل 8 درصد بازتاب داده شده است که مشکلات مواد اولیه چاپ و نشر(11 تکرار، 48 درصد)، مشکلات فناوری چاپ و نشر(5 تکرار، 23 درصد) و کمبود نیروی متخصص فنی(3 تکرار، 13 درصد)، سه آسیب اصلی در تولید فنی از دیدگاه ناشران برشمرده شدهاند.
نتیجهگیری: باتوجه به یافتههای حاصل از این پژوهش دربارهی آسیبهای موجود در صنعت نشر پزشکی، میتوان نتیجه گرفت که بسیاری از مشکلات نشر در ایران ریشه در سیاستهای کلی و قوانین و فرهنگ حاکم دارد. بنابراین توجه جدیتر به حوزهی تخصصی نشر پزشکی از سوی دولت و سیاستگذاری کاملاً بیطرفانه در جهت برطرفکردن دغدغههای ناشران میتواند موانع و مشکلات زیادی را برطرف سازد.
ستاره طلایه، فرزاد فیروزی جهانتیغ، فاطمه بهمن،
دوره 17، شماره 5 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: صنعت جهانگردی نقش بسیار مهمی در چرخهی اقتصاد جامعه دارد. جهانگردی پزشکی به عنوان یکی از انواع صنایع جهانگردی، نتیجهی مستقیمی در جهانی سازی مراقبتهای بهداشتی دارد. بنابراین با تقویت زنجیره تأمین در حوزه مذکور می توان به ارزش افزودهی بسیار بالایی دست یافت. از این رو پژوهش حاضر به تعیین رابطهی بین تقاضای گردشگری پزشکی و مؤلفههای اقتصادی، پزشکی و رفاهی- خدماتی شهر زاهدان یک چارچوب مفهومی جهت پیشبینی تقاضای زنجیره تأمین توریسم پزشکی میپردازد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. دادهها با استفاده از پرسشنامه و به روش میدانی و کتابخانهای جمعآوری شده است. جامعه آماری مورد نظر، پزشکان متخصص شهر زاهدان بوده و برای انتخاب نمونه ۹۷ نفر با استفاده از جدول مورگان با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روایی پرسشنامه توسط خبرگان تأیید شد و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ به کمک نرمافزار SPSS بیشتر از ۰/۷ به دست آمد. تحلیل دادهها با استفاده از الگوریتم تانژانت سیگموئیدی شبکه عصبی، و معیارهای رگرسیون خطی و میانگین مربعات خطا انجام شده است. برای این منظور نرمافزار مورد استفاده برای بررسی همبستگی بین دادهها SPSS بوده و جهت طراحی شبکه عصبی از نرمافزار متلب استفاده شده است.
یافتهها: مبنای بهینه بودن جوابها، معیارهای رگرسیون خطی و میانگین مربعات خطا بوده است. نتایج نشان داده است که مقادیر مربوط به رگرسیون ﻓﺎزﻫﺎی آﻣﻮزش، اﻋﺘﺒﺎرﺳﻨﺠﯽ و آزﻣﺎیﺶ بیشتر از ۰/۸بوده و ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ ۰/۹۰۳۳، ۰/۸۸۱۸ و ۰/۹۹۸۵ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه است. همچنین ﻣﻘادیر ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺮﺑﻌﺎت ﺧﻄﺎ به ترتیب ۰/۵۶۵۷، ۰/۵۵۵۸ و ۰/۲۰۷۲۶ بوده است.
نتیجهگیری: طبق نتایج به دست آمده از مدل ارایه شده، شبکه عصبی در ﻫﺮ ﺳﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺗﻌﻠﻴﻢ، آزﻣﺎﻳﺶ و ﺗـﺼﺪﻳﻖ دارای دقت بالایی بوده و در پیشبینی تقاضای زنجیره تأمین توریسم پزشکی ﺻﺤﺖ و ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺎﻻیی دارند. همچنین در مدت یکسالهی انجام پژوهش وﺿﻌﯿﺖ تقاضای توریسم پزشکی ثابت بوده و پیشبینی میشود در آینده توریسم پزشکی در شهر زاهدان کاهش یابد. بنابراین به مسئولان پیشنهاد میشود به ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ریﺰی و آیﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ جهت ﺑﻬﺒﻮد توریسم پزشکی بپردازند.