18 نتیجه برای غفاری
علی امینی، سید حمید الله غفاری، یوسف مرتضوی، ناهید عین اللهی، کامران علی مقدم، شهربانو رستمی، یونس جهانی، اردشیر قوام زاده،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : لوسمی میلوژن مزمن (CML) یک بیماری کلونال سلول بنیادی خون ساز است که با جابجایی متقابل کروموزوم های 9 و 22 (کروموزوم فیلادلفیا) مشخص می شود. تلومراز آنزیمی است که با اضافه کردن توالی های تکراری تلومریک به انتهای کروموزوم ها باعث حفظ انسجام و یکپارچگی کروموزوم ها می گردد. نشان داده شده است که بیان زیر واحد کاتالیتیکی این آنزیم (hTERT) در اکثر سلولهای سرطانی و نئوپلازی ها افزایش بیان دارد. از این روی در این مطالعه به بررسی بیان ژن hTERT در فازهای مختلف بیماری CML پرداخته شد.
روش بررسی : مطالعه انجام شده از نوع بررسی مقطعی (Cross sectional) بود. 52 نمونه به صورت تصادفی از 26 بیمار CML در فاز مزمن قبل از درمان (26 نمونه) و فواصل زمانی 3 ماه پس از درمان (26 نمونه)، 9 بیمار در فاز شتاب گیرنده و 12 بیمار در فاز بلاستیک که به بخش خون بیمارستان شریعتی تهران مراجعه کرده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. بیان ژن hTERT در 73 نمونه بیماران فوق با روش RT-PCR (Reverse Transcriptase- Polymerase Chain Reaction) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. جهت تحلیل نتایج نرم افزار SPSS 15 استفاده شد.
یافته ها : از 45 بیمار مطالعه شده 33 نفر(73%) مرد و 12 نفر(27%) زن بودند. بیماران مورد مطالعه در 3 گروه سنی 29-17، 40-30 و 75-41 ساله تقسیم بندی شدند. بطور کلی از 73 نمونه بررسی شده، 43 نمونه(9/58%) از نظر RT-PCR ژن hTERT مثبت و 30 نمونه(1/41%) منفی شدند. در فاز مزمن 2/69%، پس از درمان 5/38%، فاز شتاب گیرنده 6/55% و فاز بلاستیک 3/83% از نتایج مثبت بودند؛ که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (p<0.05).
نتیجه گیری : تفاوت معنی دار بیان ژن hTERT بین فازهای مزمن، پس از درمان و بلاستیک می تواند نشانگر مولکولی مناسبی در پیگیری درمان و عامل پیش آگهی دهنده در سیر بیماری باشد.
سید هادی موسوی، یوسف مرتضوی، حسین درگاهی، نیلوفر شایان، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، مسعود ایروانی، سید اسد الله موسوی، سید حمید الله غفاری،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی میلوئیدی مزمن(CML) یک اختلال کلونال سلولهای بنیادی خونساز می باشد، که جزء اختلالات میلوپرولیفراتیو تقسیم بندی می شود و حدود 15 درصد از کل لوسمی ها را تشکیل می دهد. دو پروتئین تنظیم کننده چرخه سلولی که به عنوان سرکوب کننده تومور عمل می کنند، P16INK4A و P14ARF می باشند. منشأ این دو پروتئین لکوس ژن INK4A/ARF انسانی می باشد،که بر روی کروموزوم 21q9 قرار دارد. P16INK4A و P14ARF به ترتیب کنترل مسیرهای رتینوبلاستوما (Rb) و P53 را بعهده دارند. هدف از این مطالعه بررسی نقش این دو ژن به عنوان فاکتوری جهت پیش آگهی و پیشروی بیماری می باشد.
روش بررسی: مطالعه انجام شده از نوع بررسی مقطعی (Cross sectional) بود. بیان ژنهای P16INK4A و P14ARF در 73 نمونه خون محیطی که از 45 بیمار CML گرفته شده بود با روش RT-PCR مورد مقایسه قرار گرفتند. 26 نمونه در فاز قبل از درمان، 26 نمونه 3 ماه بعد از درمان با ایماتینیب، 9 بیمار در فاز تسریع شده و 12 بیمار در فاز بلاستیک بودند.
یافته ها: از 45 بیمار ، 33 نفر مذکر(73%) و12 نفر مؤنث(27%) بودند. از نظر RT-PCR، بیماران مورد مطالعه ، تعداد 26 نفر(35%) ژن P16INK4A مثبت و تعداد 55 نفر (75%) ژن P14ARF مثبت بودند. بیان این دو ژن بین فازهای مختلف تفاوت معنی داری را نشان نداد(p>0.05).
بحث و نتیجه گیری: درصد نسبتاً بالایی از بیماران CML، ژنهای P16INK4A و P14AR را بیان می کردند؛ با اینکه تفاوت معنی داری در مراحل مختلف بیماری (فازهای تشخیص، تسریع شده و بلاستیک) مشخص نشد، ولی تعداد بیماران مثبت پس از درمان افزایش نشان می داد؛، به نظر می رسد که دلیل این افزایش بیان، افزایش رونویس ژنهای P16INK4A و P14ARF توسط ایماتینیب باشد.
فاطمه نادعلی، شیرین فردوسی، بهرام چاردولی، غلام رضا توگه، ناهید عین اللهی، سید اسد اله موسوی، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، سید حمیداله غفاری،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: نئوپلاسم های میلوپرولیفراتیو (MPNs) یک گروه هتروژن از بیماریهایی هستند که در آنها یک اختلال کلونال اولیه در سطح سلول بنیادی خونساز منجر به افزایش تولید در یک یا چند رده سلول خونی می شود. اخیرا جهش اکتسابی JAK2 V617F در تعداد زیادی از این بیماران شناسایی شده است. این جهش ناشی از تغییر G به T در نوکلئوتید 1849 در اگزون 12 از ژن JAK2 واقع بر روی کروموزوم 9 است که منجر به جایگزینی اسیدآمینه فنیل آلانین به جای والین در موقعیت 617 از پروتئین JAK2 می گردد .مطالعه حاضر به منظور تعیین این جهش انجام شد.
روش بررسی : مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. در این مطالعه جهش JAK2 V617F با روش نمونه گیری تصادفی ساده، در 58 بیمار با تشخیص جدید یا در حال درمان مبتلا به بدخیمی های میلوپرولیفراتیو با روش سیستم تکثیر متزلزل جهش ها (ARMS-PCR ) مورد ارزیابی قرار گرفت. روش ARMS-PCR یک تست سریع و آسان است. به علاوه، امکان افتراق ما بین افراد هموزیگوت و هتروزیگوت دارای جهشJAK2 V617F را فراهم می سازد. برای تایید نتایج، سه نمونه از بیماران موردsequencing قرار گرفتند.
یافته ها : میزان جهش ژن JAK2 در گروه مطالعه، قابل مقایسه با نتایج گزارش شده قبلی هست. بنابراین روش ARMS-PCR می تواند به عنوان یک تست تشخیص افتراقی در بیماران مشکوک به نئوپلاسم های میلوپرولیفراتیو BCR-ABL منفی (MPNs) استفاده شود.
نتیجه گیری :جهش در 6/86 درصد (30/26) بیماران پلی سیتمی ورا، 6/46 درصد (15/7) بیماران ترومبوسیتمی اولیه، و 5/61 درصد (13/8) بیماران میلوفیبروز اولیه شناسایی شد. بیماران جهش مثبت پلی سیتمی ورا، میزان گلبولهای سفید بالاتری داشتند(p=0.03). به علاوه 16 بیمار از 26 بیمار پلی سیتمی ورا JAK2 مثبت، زن بودند. در سایر گروهها تفاوت قابل توجهی یافت نشد. وجود جهش توسط روش sequencing مورد تایید قرارگرفت.
حمیداله غفاری، پریسا کریم زاده، بهرام چهاردولی، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، حسین درگاهی، بابک بهار، غلام رضا توگه، فاطمه نادعلی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: جهش اکتسابی JAK2V617F درغالب نئوپلاسمهای میلوپرولیفراتیو مزمن BCR-ABL منفی دیده میشود که شامل پلی سیتمی ورا، ترومبوسیتمی اولیه و میلوفیبروز اولیه میباشد.
در سـال 2005 ارتبـاط مـا بیـن نئوپلاسـمهـای Polycythemia vera, (PV)Essential Thrombocythemia (ET)PMF(Primary myelofibrosis) از طریق شناسایی یک جهش اکتسابی تیروزین کیناز JAK2V617Fبیشتر مشخص شد. در این جهش جانشینی گوانین با تیمیدین در نوکلئوتید موقعیت 1849 منجر به جایگزینی والین با فنیل آلانین در اسید آمینه 617 میشود، که در دومن پسود و کیناز JH2(from JAK- Homology-2) در اگزون 12 از ژن JAK2 بر روی کروموزم 9 قرار گرفته است. این جهش در سلولهای اجدادی خونساز سبب افزایش حساسیت به فاکتورهای رشد و سیتوکینها شده و ایجاد ناهنجاری در پروتئین تیروزین کیناز و فسفاتاز میکند.
روش بررسی: این مطالعه روی 58 بیمار صورت گرفت که 15 نفر ET ، 13 نفر PMF و 30 نفر مبتلا به PV بودند. گزارش جهش بوسیله روش اختصاصی- آلل AS-RT-PCR رویRNA استخراج شده از گلبولهای سفید و تعیین توالی ژن صورت گرفت. دادههای مربوط به 58 بیمار وارد SPSS شد و مورد تجزیه و تحلیل آماری به روش Mann-Whitney Test قرار گرفت.
یافته ها: این مطالعه روی 58 بیمارMPN(Myeloproliferative neoplasm) abl-bcr منفی صورت گرفت که نتایج حاصل از آن شامل 6/86 % (30/26) بیمار پلی سیتمی ورا، 53% (15/8 ) بیمار ترومبوسیتمی اولیه و 5/61% (13/8) بیمار میلوفیبروز اولیه میباشد.
در این مطالعه بیماران پلی سیتمی ورا که دارای جهش JAK2 بودند. شمارش گلبول سفید بیشتری را نشان دادند و بعلاوه تعداد زنان JAK2 مثبت (P=0.03) در پلی سیتمی بیشتر از مردان بود که نشان دهنده ارتباط این جهش با جنس میباشد و در سایر گروهها تفاوتی مشاهده نشد.
بحث و نتیجه گیری: شناسایی این جهش در تشخیص افتراقی نئوپلاسم از میلوپرولیفراسیون واکنشی و همچنین تعیین پیش آگهی و پیش بینی پاسخ به درمان مفید بوده و یک هدف بالقوه برای درمان میباشد. بعلاوه طی مقایسه حساسیت چند روش برای تشخیص جهشJAK2 ، نشان داده شده است که روشAS-RT PCR در مقایسه با دیگر روشها مثل RFLP، pyrosequencing وARMS-PCR دارای حساسیت بیشتری است. در هر صورت این جهش راههای جدیدی برای تحقیقات بالینی وبنیادی باز کرده و در تشخیص و طبقه بندی MPN تاثیر داشته است.
هاجر مردانی ولندانی، روح الله میرزایی خلیل آبادی، داوود بشاش، ناهید عین اللهی، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، سید حمیداله غفاری،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی پرومیلوسیتیک حاد(APL) یکی از لوسمی های شایع است که حدود 10-5 % از بیماران مبتلا به لوسمی حاد میلوبلاستی را در برمی گیرد. در درمان بیماران از ATRA و اخیرا از آرسنیک استفاده می شود. آترا باعث مقاومت به درمان و آرسنیک در دوز بالا سمی است. AZT با القاء اثرات مختلف باعث مرگ سلولی می شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر AZT ، مهار کننده تلومراز، بر رده سلولی NB4 (رده سلولی APL) جهت کاستن اثرات سمی دوز بالای آرسنیک می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه زنده مانی سلولهای NB4 تیمار شده با دوزهای مختلف AZT (50,100,200µM) از طریق روش تریپان بلو و فعالیت متابولیک سلولی به وسیله روش MTT بررسی شدند.
یافته ها: در این مطالعه سلول های تیمار شده با دوزهای µM AZT=50,100,200 کاهش درصد زنده مانی قابل توجهی، هم به صورت وابسته به دوز و هم وابسته به زمان، با روش تریپان بلو و کاهش فعالیت سلولی با MTT نشان دادند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه AZT توانایی القاء آپوپتوز دارد و همچنین باعث کاهش فعالیت سلولی می شود به نظر میرسد داروی مناسبی برای مهار رشد سلول های توموری باشد.
روح الله میرزایی خلیل آبادی، هاجر مردانی ولندانی، داوود بشاش، ناهید عین اللهی، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، سید حمیداله غفاری،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی پرومیلوسیتیک حاد (APL) با t(1517) شناخته میشود. تدابیر درمانی مهم برای این بیماری، استفاده از ATRA و آرسنیک میباشد. از بین بردن سلولهای سرطانی نیاز به دوز بالایی از آرسنیک دارد، اما در این دوزها آرسنیک دارای اثرات سمی روی بافتهای سالم می باشد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر دوز پایین آرسنیک، در ترکیب با داروی AZT برروی رده سلولی NB4 (رده سلولی APL) می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه بعد از کشت و تکثیر رده سلولی NB4، سلولها با دوز پایین آرسنیک(5/0 میکرومولار) و دوز پایین آرسنیک در ترکیب با دوزهای مختلف AZT(50،100،200 میکرومولار) تیمار شدند و سپس زنده مانی سلولها با تریپان بلو و فعالیت متابولیک سلول با MTT assay بررسی شد.
یافته ها: دوز پایین آرسنیک به تنهایی و در ترکیب با دوز50 میکرومولار AZT ، اثر کمی روی زنده مانی و فعالیت متابولیک سلول داشت، اما در ترکیب با دوزهای بالاتر AZT تاثیر قابل توجهی را به نمایش گذاشت و هر دوی زنده مانی و فعالیت متابولیک بطور قابل توجهی کاهش یافتند.
نتیجه گیری: مکانیسمهای القاء کننده آپپتوز ، باعث آپپتوز توسط AZT و آرسنیک می شوند. از آنجا که بعضی از این مکانیسمها بین AZT و آرسنیک مشابه میباشد، لذا احتمالا مکانیسمهای مشابه باعث اثر تقویتی و کاهش قابل توجه زنده مانی و فعالیت متابولیک در ترکیب دو دارو شده است.
نگار خازن، اردشیر قوام زاده، آنا بویاجیان، گوهر مگردیچیان، کامران علی مقدم، سید حمید اله غفاری،
دوره 6، شماره 2 - ( 4-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: گسترش تومور از طریق سیستم گردش خون به اندامهای دورتر مهمترین دلیل مرگ در بیماران سرطان پستان میباشد، در نتیجه نیاز فوری برای ایجاد روشهای حساس جهت تشخیص سلولهای توموری در خون محیطی(PB) Peripheral blood و مغز استخوانBM)) Bone marrowبیماران وجود دارد. هدف از این مطالعه تشخیص میکرومتاستاز با استفاده از مارکر MUC2 در این بیماران میباشد.
روش بررسی: این بررسی نمونههای PB و BM، 50 بیمار پس از جراحی و قبل از درمان اولیه جمع آوری شد. از موسین2(MUC2) به عنوان تومور مارکر استفاده شد.Real-Time PCR برای سنجشMUC2 با استفاده از سایبر گرین(SYBR Green) انجام گرفت. 20 نمونهPB از افراد سالم به عنوان کنترل جمع آوری گردید. از HPRT به عنوان ژن کنترل داخلی استفاده شد.
یافتهها: MUC2 در 8(%16) نمونههای PB و BMافراد مبتلا تشخیص داده شد. در نمونههای کنترل MUC2 مثبت نبود. همچنین ارتباط مثبت بودنMUC2 با عود بیماری بررسی شد. در بیمارانی که عود در آنها مشاهده شده است درصد مثبت بودن این تومور مارکر نسبت به بیمارانی که عود در آنان گزارش نشده است بیشتر میباشد. بین مثبت بودن MUC2و عود بیماری ارتباط معنی داری از نظر آماری در BM به دست آمد(05/0P<).
نتیجهگیری:. این مطالعه نشان داد که MUC2 میتواند به عنوان تومور مارکر مناسب جهت تشخیص میکرو متاستاز در مراحل اولیه بیماری و همچنین پیش بینی عود استفاده شود.
صمد غنی زاده وصالی، فرهاد ذاکر، علی ذکری، اردشیر قوام زاده، کامران علی مقدم، سید حمیدالله غفاری،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : از اهداف پژوهشهای مدرن در زمینه درمان سرطان دست یابی به داروهایی هدفمند است که عوارض جانبی کمتری را برجای بگذارند. AZD1152 یک مهارکننده با اختصاصیت بالا برای آرورا کیناز B بوده و با القاء اثرات متفاوت منجر به مرگ برنامه ریزی شده سلولی میگردد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر AZD1152 ، بر زنده مانی و فعالیت متابولیک سلولهای NB4 (رده سلولی APL ) میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه سلول NB4 با دوزهای مختلف AZD1152 تیمار شد. فعالیت متابولیک با روش MTT و درصد زنده مانی با روش تریپان بلو تعین گردید. از روش Student’s t-test و نرم افزار Excel برای بررسی دادهها استفاده شد.
یافتهها : AZD1152 در دوزهای 25، 50 و 100 نانومولار به ترتیب فعالیت متابولیک را به میزان 2/9، 5/15 و 2/56%(بعد از 24 ساعت)، 3/10، 5/19 و 9/59%(بعد از 48 ساعت)، 1/17، 4/28 و 8/64%(بعد از 72 ساعت) کاهش داد. همچنین، درصد زنده مانی نیز به حدود 51، 45 و 40%(بعد از 24 ساعت)، 39، 36 و 30%(بعد از 48 ساعت)، 34، 32 و 28%(بعد از 72 ساعت) کاهش یافت.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که داروی AZD1152 اثربخشی قابل توجهی بر روی رده سلولی APL دارد و ممکن است در مواردی از قبیل APL عود شده و یا مقاوم به شیمی درمانیهای مرسوم مدنظر قرار گیرد. مطالعات بیشتری در این زمینه و نیز در جهت مشخص ساختن مکانیسم مولکولی اثرات این دارو مورد نیاز است.
امیر اشکان نصیری پور، پوران رئیسی، فرهاد غفاری، محمدرضا ملکی، مهرنوش جعفری،
دوره 8، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه
و هدف: فرایندهای بهداشت و درمان مسبب
خطرات زیاد بیماران شدهاند و افزایش بروز
خطاهای پزشکی یکی از مهمترین پیامدهای این فرایندهاست. پژوهش حاضر با هدف کاهش
خطاهای پزشکی از طریق ارائه مدلی برای کنترل
خطاهای پزشکی انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش ترکیبی(کمی- کیفی)، با استفاده از فن
مثلثسازی عوامل اثرگذار بر
کنترل خطاهای پزشکی در سه بعد افشاسازی، ثبت و گزارشدهی شناسایی و تعیین
شدند. مدل مفهومی پژوهش از طریق مرور ادبیات و
اجرای مصاحبه تدوین گردید. سپس پرسش نامه پژوهشگرساخته بر مبنای مدل
مفهومی، تدوین و بین یک نمونه آماری 252 نفری که به صورت هدفمند از جامعه آماری
شامل(افراد مرتبط و دست اندرکار در مقوله خطاهای پزشکی بیمارستانهای دانشگاه علوم
پزشکی تهران) انتخاب شد، توزیع گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده
از شاخصهای آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد و مدل نهایی پژوهش ارائه گردید.
یافتهها: افراد منتخب 9
عامل(فرهنگ، عوامل مرتبط با بیمار، عوامل مرتبط با ارائهدهنده، عوامل مرتبط با
خطا، موقعیت افشاسازی، عوامل ساختاری، عوامل فردی مرتبط با گزارشدهی، عوامل سازمانی مرتبط
با گزارشدهی، ثبت) را در کنترل
خطاهای پزشکی موثر دانستهاند. 9 عامل، زیر مجموعهی سه عامل اصلیتر افشاسازی، گزارشدهی، ثبت خطاها قرار
دارند که 46/57 درصد از کل واریانس دادهها را تبیین مینمایند. بیشترین قدرت
تبیین مربوط به افشاسازی 737/0 و کمترین مربوط به ساختار 053/0 میباشد.
نتیجهگیری: برای کنترل خطاهای
پزشکی در بیمارستانها، توجه به دو عامل افشاسازی و ثبت خطاها حائز اهمیت است.
محمد صباغی، احمد کاظمی، سعید حسنی، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، سید حمیداله غفاری،
دوره 8، شماره 4 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی پرومیلوسیتیک حاد نوعی از لوسمی است که در اثر توقف بلوغ در رده ی میلوئیدی بوجود میآید. مهمترین روشهای درمانی برای این لوسمی استفاده از ATRA و آرسنیک است . ATRA عموماً توسط بیماران خوب تحمل میشود، اما در برخی از بیماران موجب بروز "سندروم " ATRA میگردد. برخی از علائم این سندرم به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم با افزایش شمارش گلبولهای سفید خون در ارتباط است. این مطالعه با هدف تعیین اثر ترکیب داروهای BIBR1532 و ATRA بر روی شمارش گلبولهای سفید به عنوان یکی از عوامل ایجاد کنندهی سندرم انجام شده است .
روش بررسی: به منظور بررسی اثرترکیب دو داروی BIBR1532 و ATRA سلولهای NB4 به ترتیب در حضور غلظتهای30 میکرومولار و1 میکرومولار از داروها کشت داده شد. از آزمونهای تریپان بلو، Brdu و MTT به ترتیب جهت بررسی اثر داروها برشمارش سلولهای زنده، فعالیت تکثیری، فعالیت متابولیکی سلولها استفاده شد .
یافتهها: نتایج بدست آمده از تریپان بلو، MTT و Brdu نشان میدهد که ترکیب دو دارو، در مقایسه با زمانی که از ATRA به تنهایی استفاده میشود اثر بهتری روی کاهش شمارش سلولهای زنده، فعالیت متابولیک و تکثیر سلولهای سرطانی دارد .
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدست آمده میتوان گفت که احتمالاً در صورت استفاده از ترکیب دو دارو در درمان بیماران، نتایج بهتری بدست میآید، این بهبود نتایج در چند روز اول درمان و به ویژه در دستهای از بیماران که در معرض بروز سندرم ATRA هستند بیشتر مشهود میباشد.
سمیه شهری، سید جمال الدین طبیبی، امیر اشکان نصیری پور، فرهاد غفاری،
دوره 11، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در راستای دستیابی به اهداف نظام سلامت، وجود یک چارچوب برای ارزیابی ضرورت دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر کارکردها بر اهداف نظام سلامت ایران بود.
روش بررسی: پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بود که به صورت مقطعی طی سال ۹۴-۱۳۹۳ انجام شد. از بین تمام صاحب نظران حوزه ی سلامت ۴۱۹ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای و گلوله برفی در پژوهش شرکت داشتند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ی بررسی اثر کارکردها بر اهداف نظام سلامت استفاده شد. روایی پرسشنامه به روش محتوا و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با کمک نرم افزار SPSS۲۲ تحلیل شد.
یافتهها: یافته های حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که به ترتیب میان دو مؤلفه کارکردها بر دسترسی عادلانه به خدمات سلامت، کارکردها بر محافظت در برابر ریسک مالی و کارکردها بر اهداف برابر با ۰/۸۲۷، ۰/۶۵۵ و ۰/۸۷۰ بود و نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان داد که ۸۷% از واریانس اهداف توسط مؤلفه های کارکردها تبیین می شود. بنابراین به ازای تغییر در یک واحد انحراف استاندارد کارکردها بر ریسک مالی و کارکردها بر دسترسی عادلانه به خدمات سلامت به ترتیب به اندازه ی ۰/۶۵۵، ۰/۸۲۷ قابل پیش بینی می باشد.
نتیجهگیری: از آنجا که کارکردها بر اهداف نظام سلامت تاثیر دارد، بررسی کارکردها بر اهداف نظام سلامت می تواند سیاست گذاران سلامت را در راستای بهبود عملکرد نظام سلامت از طریق شناسایی نقاط قوت و ضعف، بازبینی مداخلات و اصلاحات بهداشتی و درمانی، و مدیریت برنامه های نظام سلامت کمک نماید.
شهرام صدقی، سمیه غفاری هشجین،
دوره 11، شماره 4 - ( مهر و آبان 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: نمایه شدن نشریات علمی یک کشور در پایگاههای استنادی بین المللی می تواند به ارتقای رتبه علمی آن کشور و مشارکت در تولید علم جهانی منجر شود. هدف این مطالعه، بررسی مطابقت استنادات مجلات پزشکی انگلیسی زبان ایرانی با معیارهای عینی پذیرش مجلات در پایگاههای منتخب، بوده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی بوده و به روش ارزیابانه انجام شده است. جامعه آماری شماره آخر تعداد ۵۲ عنوان مجله انگلیسی زبان حوزه پزشکی ایران که در پایگاه های اطلاعاتی «وب آو ساینس»، «پاب مد» و «اسکوپوس» نمایه نشده اند و تعداد ۴۶۵ عنوان مقاله مندرج در این شماره از آنها به علاوه استنادات(مآخذ) مربوط به این مقالات به تعداد ۱۱۲۳۵ مورد بوده است. ابزار گردآوری داده ها چک لیست بوده و برای تحلیل داده ها از نرم افزار اکسل استفاده شد.
یافته ها: ۸۸/۵ درصد از مجلات، دارای روش مأخذنویسی بودند که این روش در بیشتر مجلات، رعایت شده بود. میزان خوداستنادی، پایین بود. تنها ۲/۹ درصد از استنادات در سال انجام مطالعه، انجام شده بود. مجلات، با ۸۷/۲ درصد، بیشترین تعداد استنادات را دریافت کرده بودند. قدیمی بودن زمان استنادات و عدم تعادل در نوع منابع استناد شده از جمله مهمترین دلایل ضعف نشریات مورد بررسی و عدم نمایه شدن آنها در پایگاههای نامبرده بوده است.
نتیجه گیری: ارایه روش های مأخذنویسی معتبر و کنترل دقیق استنادات، باید در دستور کار مجلات قرارگیرد. زمان استنادات می باید جدیدتر بوده و در نوع منابع استناد شده، تعادل نسبی برقرار شود.
جیران زبردست، نیکزاد عیسی زاده، خورشید وسکویی اشکوری، ابوالفتح غفاری، فاطمه میربازغ،
دوره 11، شماره 5 - ( آذر و دی 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: نقش آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران شاغل در مراکز درمانی نسبت به اصول اخلاق اسلامی در مراقبت های پرستاری قابل توجه می باشد، لذا در این مطالعه سطح آگاهی، نگرش و عملکرد پرستاران در مورد اصول اخلاق اسلامی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روش بررسی: در این بررسی مقطعی، آگاهی و نگرش ۵۵۱ پرستار برحسب متغیرهای سن، جنس، تحصیلات و نوع استخدام در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۹۴ به وسیله پرسشنامه ارزیابی گردید. پرسشنامه این مطالعه از طریق Focus group discussion (بحث گروهی و بارش افکار) تهیه شد، همچنین از استادان و صاحبنظران این رشته بهره گرفته شد و در نهایت میزان روایی سنجیده شد. پایایی پرسشنامه از طریق ارزیابی تست آلفا کرونباخ سنجیده شد. اطلاعات در SPSS آنالیز و مورد تحلیل آماری شد.
یافته ها: مطالعه ما نشان داده است که جنس زن، داشتن سابقه کاری ۲۰-۱۵ سال، نوع استخدام رسمی و داشتن سطح تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر، با آگاهی، نگرش و عملکرد مرتبط می باشد. همچنین بر اساس نتایج این مطالعه ارتباط معنی داری بین سن و سطح آگاهی، نگرش و عملکرد را در مورد اصول اخلاق اسلامی به ویژه در دهه سنی ۵۰-۴۰ سال گزارش کرده است(۰/۰۵
نتیجه گیری: نگرش نسبت به اصول اخلاق اسلامی قوی ترین پیشگویی کننده در التزام به اخلاق در مراقبت می باشد، از اینرو آموزش این اصول به پرستاران می تواند نقش به سزایی در رعایت اخلاق در مراقبت از بیماران داشته باشد.
ندا فاضل اصل، فرهاد غفاری، امیر اشکان نصیری پور،
دوره 11، شماره 5 - ( آذر و دی 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: فرایند ترخیص بیمار از بیمارستان از جمله مهمترین مواردی است که در سالهای اخیر مورد توجه مدیران قرار گرفته است. پژوهش حاضر به تعیین متغیرهای تاثیرگذار بر مدت زمان فرایند ترخیص و انتخاب بهترین الگوریتم داده کاوی پرداخته است.
روش بررسی: جامعه پژوهش حاضر، شامل کلیه بیماران ترخیص شده در سه ماهه ی اول سال ۹۲ از بیمارستان مدرس بود. نمونه گیری انجام نشده و تعداد مشاهده ها به ۱۰۶۰ مورد رسید. داده ها با استفاده از چک لیست پژوهشگر ساخته جمع آوری شد. رابطه ی بین متغیرهای مستقل با متغیر وابسته به کمک آزمون تی، آزمون همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یک طرفه مشخص شد. الگوریتم های داده کاوی مورد استفاده در پژوهش حاضر درخت تصمیم، شبکه عصبی، ماشین بردار پشتیبان و رگرسیون خطی ساده می باشد.
یافته ها: در مطالعه ی حاضر متوسط مدت زمان فرایند ترخیص برابر ۳/۲۵±۲۴۶/۹۶ دقیقه است. بین عوامل موثر بر مدت زمان فرایند ترخیص، بخش بستری بیشترین تاثیر را دارد. مدل درخت تصمیم با میزان همبستگی ۰/۳۰ و ریشه میانگین مربع خطا ۱۰۳/۲۹ به عنوان بهترین الگوریتم انتخاب شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از الگوریتم های داده کاوی می توان برای شناسایی عوامل موثر بر مدت زمان فرایند ترخیص استفاده نمود و مهمترین عامل در مدت زمان فرایند ترخیص متغیر بخش بستری می باشد.
سعید غفاری، شعله زکیانی، زهره رضایی،
دوره 11، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه در هر سازمانی بحث به کارگیری فناوری اطلاعات مطرح است. نیروی انسانی یکی از عوامل تاثیرگذار بر کارایی و موفقیت هر سازمان می باشد. پژوهش حاضر به بررسی تاثیرات فناوری اطلاعات بر توانمندسازی کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر به روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و از حیث هدف، کاربردی بود. ۲۷۴ تن از کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران از طریق نمونه گیری بر اساس جدول Krejcie - Morgan از میان ۹۵۰ کارمند مورد پژوهش قرار گرفتهاند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه پایان نامه اردلان در دو بخش فناوری اطلاعات مشتمل بر ۱۰ سوال و پرسشنامه توانمندسازی کارکنان مشتمل بر ۲۳ سوال بود. داده ها توسط نرم افزار SPSS ۱۳ و آزمون کولموگروف اسمیرونف و آزمون T تک نمونه ای تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که به کارگیری فناوری اطلاعات بر پنج بعد توانمند سازی شغلی شامل: احساس شایستگی، بهبود کیفیت عملکرد، افزایش توان تصمیم گیری، افزایش خودکنترلی و کاهش استرس شغلی تاثیر بسزایی دارد.
نتیجه گیری: مهمترین وظیفه ی مدیران و روسای دانشگاه ها جهت ارتقای توانمندی و رضایت شغلی کارکنان، برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت در زمینه ی رایانه و اینترنت و تشویق کارکنان به استفاده ی بیشتر از رایانه در انجام فعالیت های مرتبط با آنان است.
مجتبی قیاسی، احمد سرلک، هادی غفاری،
دوره 12، شماره 4 - ( مهر و آبان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: در مطالعات گذشته توجه کمی به تأثیر همزمان شاخص های سرمایه انسانی در بخش سلامت و آموزش بر روی رشد اقتصادی کشور و بخصوص استانهای کشور شده است. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر همزمان شاخص های انسانی در بخش سلامت و آموزش بر رشد اقتصادی استانهای کشور پرداخته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی از نوع کاربردی است و جامعه آماری شامل استانهای کشور است. ابزار گردآوری داده ها، روش کتابخانه ای- اسنادی است که با مراجعه به پایگاه مرکز آمار و بانک مرکزی اطلاعات جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون های ریشه واحد، کائو و روش گشتاورهای تعمیم یافته با کمک نرم افزار Eviews 9 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که هر یک درصد افزایش در مخارج بهداشتی خانوار، نرخ باروری و امید به زندگی به ترتیب منجر به افزایش 0/033، 0/71 و 1/83 درصدی در رشد اقتصادی استانها شده است. همچنین با افزایش یک درصدی در نرخ مرگ و میر، رشد اقتصادی استانها به میزان 0/43 درصد کاهش یافته است. از طرف دیگر، مخارج آموزشی با ضریب 0/08 و عملکرد اعتبارات تملک داراییهای سرمایه ای با ضریب 0/048 بر رشد اقتصادی استانهای کشور تأثیر گذار بوده است.
نتیجه گیری: سرمایه انسانی در دو بخش سلامت و آموزش، یک سرمایه گذاری بلندمدت محسوب می شود که باید به عنوان یک اولویت مهم، مد نظر سیاست گذاران استانها قرار گیرد.
سعید غفاری، شعله زکیانی،
دوره 13، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطهی بین باورهای فراشناختی با میزان سازگاری فردی و اجتماعی کتابداران دانشگاه علوم پزشکی ایران است.
روش بررسی: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 51 نفر از کتابداران دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. ابزار پژوهش، پرسشنامههای سازگاری فردی و اجتماعی کالیفرنیا و باورهای فراشناختی MCQ-30 بود. تحلیل دادهها به روش آمار استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون) بود. دادهها در برنامه آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین سازگاری فردی با متغیرهای باورهای مثبت در مورد نگرانی، کنترل ناپذیری و خطر، خودآگاهی شناختی رابطهی منفی هست. اما با متغیر کنترل افکار، ارتباط مثبت بوده و هیچ ارتباطی با متغیر اطمینان شناختی گزارش نشد. ارتباط بین سازگاری اجتماعی با متغیرهای کنترل ناپذیری و خطر، اطمینانشناختی، کنترل افکار مثبت بود. هیچ ارتباطی بین سازگاری اجتماعی و باورهای مثبت در مورد نگرانی دیده نشد. سازگاری اجتماعی با خودآگاهی شناختی ارتباط منفی داشت.
نتیجهگیری: افزایش متغیر باورهای مثبت در مورد نگرانی باعث کاهش سازگاری فردی شده و بر سازگاری اجتماعی بی تاثیر است. افزایش متغیر کنترل ناپذیری و خطر، منجر به کاهش سازگاری فردی و افزایش سازگاری اجتماعی میشود. افزایش اطمینانشناختی کتابداران در سازگاری فردی بیتاثیر بوده اما در سازگاری اجتماعی آنها تاثیر مثبت دارد. افزایش کنترل افکار درمیان کتابداران موجب افزایش سازگاری فردی و اجتماعی آنان میشود. افزایش خودآگاهی شناختی، منجر به کاهش سازگاری های فردی و اجتماعی کتابداران میگردد.
محسن رضایی، نازنین زهرا جعفری، حسین غفاریان، مسعود خسروی فارمد، ایمان ذباح، پروانه دهقان،
دوره 13، شماره 5 - ( آذر و دی 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص بهموقع عملکرد غیرطبیعی تیروئید و بهدنبال آن در پیش گرفتن درمان صحیح، میتواند باعث کاهش مرگومیر مرتبط با این بیماری شود. همچنین عدمتشخیص بهموقع، عوارض جبرانناپذیری برای بیمار در پی خواهد داشت. این مطالعه، با هدف تعیین وضعیت غده تیروئید از نظر نرمال بودن، پرکاری یا کمکاری با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی انجامشده است.
روش بررسی: تولید مدل پیشبینی کننده بهمنظور طبقهبندی بیماری تیروئید، پس از پیشپردازش دادهها با استفاده از روشهای نظارتشده و بدون ناظر انجام گردید. این مطالعه از نوع تحلیلی بوده و پایگاه داده ی آن شامل ۲۱۵ رکورد مستقل مبتنی بر ۵ ویژگی پیوسته و برگرفتهشده از مرجع داده یادگیری ماشین UCI میباشد.
یافتهها: در روش نظارتشده از شبکه های عصبی پرسپترون چندلایه و شبکه عصبی بردار یادگیر و شبکه عصبی فازی و در روش بدون نظارت از خوشه بندی فازی استفاده گردید. با روش حداقل مربعات خطا (RMSE) به ترتیب دقت های ۰/۰۵۵ و ۰/۲۷۴ و ۰/۰۱۲ و ۰/۰۳۱ حاصل شد.
نتیجهگیری: کاهش خطای تشخیص بیماری تیروئید یکی از اهداف محققان بوده است. استفاده از روش های مبتنی بر دادهکاوی می تواند به کاهش این خطا کمک کند. در این مطالعه تشخیص بیماری تیروئید به کمک روشهای مختلف تشخیص الگو صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که مدل عصبی فازی دارای حداقل میزان خطا و بیشترین دقت است.