جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای قنبری

کوروش بنی هاشمیان، فاطمه گلستان جهرمی، نیکزاد قنبری پیر کاشانی، محمود شرفی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی­ها نشان داده‌اند که سلامت عمومی با سبک رفتاری و روابط  بین فردی ارتباط دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سلامت عمومی و سبک رهبری مدیران دانشگاه علوم پزشکی شیراز و اثر آن بر رضایت شغلی کارکنان این دانشگاه تدوین گردید.

روش بررسی: 33 نفر از مدیران دانشگاه علوم پزشکی شیراز و 132 نفر از کارکنان تحت سرپرستی آنان به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنیها پرسشنامه‌های سبک رهبری پوربنه، سلامت عمومی گلدبرگ و رضایت شغلی هرزبرگ را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t گروههای مستقل و خی دو استفاده شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که بین سلامت عمومی مدیران و سبک رهبری آنها و نیز بین سبک رهبری مدیران و رضایت شغلی کارکنان آنها رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین تعداد مدیران در چهار نوع سبک رهبری تفاوت معنادار وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: همدلی، خودآگاهی، انگیزش بالا و اعتماد بنفس ویژگیهایی هستند که باعث رابطه مثبت بین سلامت عمومی و سبک رهبری مشارکتی می‌شود. همچنین همین ویژگیها در مدیران، باعث بالا رفتن عزت نفس، انگیزش و در نتیجه بالا رفتن سطح رضایت شغلی کارکنان خواهد شد. 


اکرم بیاتی، فاطمه قنبری، محسن شمسی، راضیه رجبی،
دوره 6، شماره 6 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت حضور رابطین در برنامه‌های بهداشتی و اینکه در سالهای اخیر شاهد کاهش میزان همکاری و یا قطع ارتباط آنها با مراکز بهداشتی درمانی هستیم، لذا مطالعه‌ای کیفی با هدف تبیین تجارب اداری-رفاهی مربیان و رابطین بهداشت در قطع ارتباط آنان با مراکز مجری برنامه در استان مرکزی طراحی و اجرا گردید.

روش بررسی: این مطالعه یک پژوهش کیفی می‌باشد که شرکت کنندگان آن شامل رابطین شاغل به تعداد 60  نفر، قطع همکاری کرده 20 نفر و مربیان آنان 35 نفر بودند که به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از بحث متمرکز گروهی و از مصاحبه انفرادی نیمه ساختاریافته و برای تحلیل آنها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد.

یافته‌ها : از تحلیل متن مصاحبه‌ها، مفاهیم کلیدی زیر در دو طبقه اصلی رفاهی و اداری استخراج گردید. در طبقه رفاهی، امکانات درمانی، هدایا، استخدام و اردو و در طبقه اداری، اعتبارات، وضعیت مربیان، پست سازمانی و آشناسازی به دست آمد. 

نتیجهگیری: بیان انتظارات از رابطین در هنگام انتخاب آنان می‌توانند در ماندگاری آنان تاثیر زیادی داشته باشد. همچنین برگزاری نشست‌های نمایندگان رابطین با مسئولین به منظور بیان مشکلات و ارائه راهکارها، برگزاری مراسم و فراهم نمودن بستر مناسب از طریق جذب منابع مالی جهت حمایت از برنامه رابطین و تقدیر از ایشان و ارتقاء سطح تحصیلات رابطین و مربیان و ایجاد پست‌های سازمانی جهت مربیان می‌توانند در افزایش حضور و ارتقاء برنامه رابطین بهداشت موثر باشد.


مریم مؤمنی، ارسلان سالاری، عاطفه قنبری، مریم شکیبا،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف : تأخیر پیش بیمارستانی، علت مهم افزایش مرگ در انفارکتوس حاد میوکارد است؛ با این وجود یافته‌های متناقضی در مورد رابطه جنس و تأخیر پیش بیمارستانی بیماران مبتلا به این عارضه وجود دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه جنس و زمان تأخیر پیش بیمارستانی بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه مقطعی روی 162 بیمار انفارکتوس حاد میوکارد بستری در بخش CCU بیمارستان دکتر حشمت رشت از شهریور 1389 تا اردیبهشت 1390، بروش نمونه گیری آسان انجام شد. مصاحبه با بیماران طی 7 روز بعد از پذیرش با استفاده از فرم جمع آوری اطلاعات صورت گرفت.

یافته‌ها : میانگین تأخیر پیش بیمارستانی در زنان نسبت به مردان بیشتر بود. اکثر مردان به درد قفسه سینه مبتلا شدند. زنان اغلب نشانه‌های متفاوت و غیر اختصاصی را نسبت به مردان تجربه می‌کردند. تجزیه و تحلیل رگرسیونی بیانگر عدم ارتباط معنی دار بین ویژگیهای بیمار و تأخیر در زنان بود؛ درحالیکه بین درک بیمار از جدیت نشانه‌ها و درک بیمار از منشأ قلبی درد و تأخیر در مردان ارتباط معنی دار وجود داشت.

نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاضر بیانگر طولانیتر بودن زمان تأخیر پیش بیمارستانی در زنان نسبت به مردان مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد بود بطوریکه زنان مجموعه‌ای از نشانه‌های غیراختصاصی‌تر را نسبت به مردان تجربه می‌کنند؛ لذا توصیه می‌شود متخصصان به مردم بویژه زنان در مورد انفارکتوس حاد میوکارد آموزش دهند تا قادر به شناخت صحیح نشانه‌های بیماری باشند و مزایای درمان زودهنگام تحقق یابد.


فاطمه مؤدب ، عاطفه قنبری، ارسلان سالاری، احسان کاظم نژاد، میترا صدقی ثابت، عزت پاریاد،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

 زمینه و هدف: جنس عاملی غیرقابل تعدیل در انجام رفتارهای خودمراقبتی است. با وجود این عقیده که زنان در خودمراقبتی بهتر از مردان هستند، شواهد بسیار اندکی برای به چالش کشیدن این دیدگاه وجود دارد. هدف از این مطالعه تعیین وضعیت خودمراقبتی در مردان و زنان مبتلا به نارسایی قلبی می‌باشد.

 روش بررسی: این مطالعه مقطعی و از نوع توصیفی-تحلیلی بر روی 239 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی صورت گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه شاخص خودمراقبتی نارسایی قلبی ( SCHFI ) ، سنجش افسردگی اختصاصی بیماران قلبی ( CDS ) ، سنجش وضعیت عملکرد شناختی ( MMSE ) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم افزار آماری V.19 SPSS و آزمون‌های آمار توصیفی و استنباطی(کای اسکوئر، من ویتنی، کروسکال والیس، تی تست و رگرسیون لوجستیک) استفاده شد. 

 یافته‌ها: میانگین نمره‌ی خودمراقبتی در زنان 88/9 ± 71/39 و در مردان 05/12 ± 60/44 از 100 بود. در مدل رگرسیونی، جنسیت در همه حیطه‌های خودمراقبتی به عنوان پیش بینی کننده‌ی مهم خودمراقبتی مطرح نشد، فقط در حیطه‌ی اعتماد به خود معنی دار شد که نشان داد زنان نسبت به مردان از لحاظ وضعیت اعتماد به خود در زمینه‌ی خودمراقبتی از شانس کمتری برخوردار بودند.

 نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه در تمامی ابعاد، زنان وضعیت خودمراقبتی بدتری داشتند، پیشنهاد می‌شود که در شناسایی این نوع بیماران در معرض خطر خود مراقبتی ضعیف و طراحی برنامه‌های درمانی و مراقبتی آنان، با توجه به آسیب پذیری و اثرات روحی-روانی بیشتر بیماری بر زنان، به جنس به عنوان یک عامل پیش بینی کننده توجه شود.


محمد خمر نیا، زهرا کاوسی، محدثه قنبری جهرمی، اسرا مرادی،
دوره 10، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی نظام‌مند شکایات یکی از اجزای حاکمیت بالینی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین اجرای برنامه حاکمیت بالینی بر روند شکایات بیماران در بیمارستان‌های دولتی شیراز انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه از نوع پژوهش‌های کاربردی بود که به ‌صورت توصیفی- تحلیلی در شیراز انجام شد. جامعه آماری شامل بیمارستان‌های دولتی شیراز بود که تعداد 10 بیمارستان جهت مطالعه انتخاب شدند. در این مطالعه پرونده‌های شکایت بیماران از بیمارستان‌های شهر شیراز در طی 5 سال مورد بررسی قرار گرفت. از چک ‌لیست معاونت درمان وزارت بهداشت به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. مستندات جمع‌آوری‌شده وارد نرم‌افزار  SPSS نسخه 21 شد و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون Chi- square مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: تعداد شکایات ثبت‌شده در یک دوره 5 ساله روند افزایشی داشت و در طول اجرای این برنامه تعداد 1905 شکایت ثبت گردید. 60/5 درصد از شکایات توسط خانواده افراد صورت گرفته است. رابطه معنی‌داری بین شکایات ثبت‌شده با بخش‌های بیمارستان(000/0= P‌) و جنسیت(000/0=P) وجود دارد. در هر دو گروه جنسی و در تمام بخش‌های بیمارستان، تعداد شکایت از کیفیت پایین خدمات و برخورد نامناسب کارکنان بالاتر از دیگر شکایت‌ها بود.

نتیجه گیری: با توجه به افزایش تعداد شکایات در یک دوره 5 ساله پیشنهاد می‌شود تا جهت کاهش تعداد شکایت‌ها به مواردی همچون بهبود ارتباط بین پزشک و بیمار، رعایت اخلاق پزشکی، کاهش روابط مالی بین پزشک و بیمار و افزایش دانش و مهارت‌های علمی و فنی پزشکان توجه شود.


نسترن میرفرهادی، عاطفه قنبری، عباس رحیمی،
دوره 11، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تشخیص به موقع، یک اصل مهم در سرطان است که درمان زود هنگام با انتظار بهبود نتایج را ممکن می سازد. هدف این مطالعه تعیین ارتباط ویژگی های فردی و نشانه های بالینی بیماران با سرطان پستان بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی به صورت مقطعی، تعداد ۲۳۲ بیمار زن با تشخیص قطعی سرطان پستان را که به بیمارستان رازی شهر رشت مراجعه کرده بودند، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخت شامل اطلاعات دموگرافیک و نشانه های بالینی بررسی کرده است. داده های مربوط به نتایج ماموگرافی، سایز تومور و مرحله ی آسیب شناسی تومور از پرونده پزشکی بیماران استخراج گردید. تحلیل داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ انجام شد و جهت توصیف داده ها از میانگین و انحراف معیار و جهت آمار استنباطی از آزمون Fisher  در سطح معنی داری ۰/۰۵=p استفاده شد. 
یافته ها: میانگین سنی واحدهای مورد پژوهش ۱۰/۲۷±۴۹/۸۰ سال بود. ۴۴ نفر(۱۴%) از بیماران سابقه ی انجام ماموگرافی منظم قبل از بیماری را داشتند. ۱۰۴ نفر(%۴۴/۸) در اولین مراجعه به جراح مراجعه کرده بودند. ۱۳۶ نفر(۵۸%) زنان در مرحله ۳ بیماری قرار داشتند. ۱۲۹ نفر(۶۰%) بیماران در زمان تشخیص اندازه ی تومور بیشتر از ۵ سانتی متر و ۱۰۶ نفر(۴۶%) درگیری غدد لنفاوی داشتند. بیماران با سرطان پیشرفته ی پستان به طور معنی داری سطح تحصیلات(۰/۰۴=p) و درآمد پایین تر(۰/۰۱=p) بودند. 
نتیجه گیری: شناسایی عوامل فردی و بالینی مرتبط با سرطان پستان می تواند اطلاعات اساسی جهت تدوین برنامه های آموزش سلامت، غربالگری و ارائه راه کارهای مناسب جهت رفع موانع درمانی و مراقبتی فراهم آورد.


لیلا شاهمرادی، نیلوفر خردبین، احمدرضا فرزانه نژاد، نیلوفر محمدزاده، عاطفه قنبری جلفایی،
دوره 16، شماره 2 - ( خرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: گام نخست جهت مدیریت افسردگی در کودکان و نوجوانان، شناسایی ریسک‌فاکتورهاست. هدف این پژوهش شناسایی عناصر داده‌ای سیستم پشتیبان تصمیم بالینی غربالگری ریسک‌فاکتورهای افسردگی ماژور در افراد جوان است. 
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و جامعه‌ی پژوهش شامل پایگاه‌های Scopus، Pubmed، Embase، PsychInfo، WOS وClinical key و متخصصان حوزه‌ی سلامت روان شامل متخصصان روان‌پزشکی و دانشجویان روان‌شناسی و مشاوره و راهنمایی در مراکز آموزشی و درمانی معین است. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسش‌نامه‌ای شامل سه بخش بود که توسط هشت نفر از متخصصان در دسترس تکمیل شد. داده‌ها با استفاده از تعیین نسبت روایی محتوایی (CVR) و میانگین (Mean) تحلیل شدند. شاخص روایی محتوایی برابر با ۰/۷۴ و آلفای کرونباخ با نرم افزار SPSS  برابر با ۰/۸۲۴ محاسبه و در نتیجه روایی و پایایی ابزار تایید شد.
یافته‌ها: مطابق با جدول لاوشه، عناصر اطلاعاتی مثل قوم و نژاد(Mean=۱/۱۲۵ ،CVR=-۰/۲۵) که CVR بین صفر تا ۰/۷۵ و میانگین کمتر از ۱/۵ داشتند، رد شدند. آیتم‌هایی مثل جنسیت(۱=CVR)، که CVR آن‌ها مساوی یا بیشتر از ۰/۷۵ بود، و نیز آیتم‌هایی مثل وضعیت تاهل(Mean=۱/۶۲۵ ،CVR=۰/۵) که CVR آن‌ها بین صفر تا ۰/۷۵ و میانگین مساوی یا بیشتر از ۱/۵ بود، پذیرفته و به‌عنوان مجموعه‌ی حداقل داده‌های غربالگری افسردگی ماژور در بازه سنی ۱۰ تا ۲۵ سال در نظر گرفته شدند. عناصر داده‌ای شناسایی شده در سه دسته‌ی دموگرافیک، بالینی و سوابق روانی-اجتماعی فرد دسته‌بندی شدند.
نتیجه‌گیری: سیستم‌های پشتیبان تصمیم بالینی در مراحل مختلف ارایه مراقبت سلامت از جمله فرایند غربالگری کمک‌کننده هستند. با به‌کارگیری این سیستم‌ها برای غربالگری ریسک‌فاکتورهای افسردگی ماژور می‌توان محدودیت دسترسی به متخصصان بهداشت روان را بهبود بخشید، از اجرای گایدلاین‌ها اطمینان حاصل کرد و همکاری بین سطوح مختلف مراقبت سلامت را ارتقا داد. تعیین مجموعه‌ی حداقل داده‌های غربالگری افسردگی ماژور در بازه سنی ۱۰ تا ۲۵ سال، نخستین گام طراحی و ایجاد سیستم پشتیبان تصمیم بالینی جهت شناسایی و غربالگری افراد از حیث این بیماری می‌باشد. 

اشرف دهقانی، مریم قنبری خشنود، سمیه امینی سرتشنیزی، آرزو فرهادی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پیدایش و تداوم کرونا، دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی را بر آن داشت تا با تغییر در راهبرد آموزشی خود بتوانند اقدام مناسب و همسو با این شرایط را برای پیشبرد اهداف خود به انجام رسانند. به‌دلیل اهمیت آموزش و یادگیری الکترونیکی در پاسخ به این شرایط، پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان از یادگیری الکترونیکی در بحران کووید-19 انجام شد. 
روش بررسی: این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری است. روش نمونه‌گیری به‌صورت هدفمند انجام شد. برای گردآوری داده‌ها از مصاحبه‌ی نیمه‌ساختاریافته استفاده شد. پس از مصاحبه‌ی سیزدهم، اشباع نظری داده‌ها حاصل شد و فرایند مصاحبه با نفر شانزدهم پایان یافت. به‌منظور تجزیه و تحلیل متن مصاحبه‌ها از روش کلایزی استفاده گردید. 
یافته‌ها: از تحلیل داده‌های به‌دست آمده، سه مضمون اصلی: «ارتباط و تعامل» با پنج مضمون فرعی(عدم تعامل مناسب بین دانشجو/ استاد و دانشجو/ دانشجو، سلب انگیزه، امنیت و سلامت روان، اشتراک دانش و صرفه‌جویی در زمان و هزینه)؛ «مدیریت زمان و سبک یادگیری» با شش مضمون فرعی(کیفیت پایین تدریس، استرس، دسترسی و تأمین منابع، سلامت آزمون، کسب تجربه و مهارت و فرصت یادگیری مجدد و نوآوری در آموزش) و «زیرساخت‌ها و امکانات فنی» با سه مضمون فرعی(پشتیبانی ضعیف، نادیده گرفتن برابری آموزشی و ارتقای سواد رسانه‌ای) استخراج گردید. تعامل ضعیف بین استاد و دانشجو، افزایش سطح اضطراب و مسئولیت فردی برای موفقیت در یادگیری و ضعف زیرساخت‌های فنی و مدیریتی، عمده‌ترین چالش‌های به‌دست آمده از این سه مضمون بودند. فراهم کردن زمینه‌ای برای پژوهش، خودتنظیمی و خودراهبری در یادگیری، افزایش دانش و مهارت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله فرصت‌هایی است که در این مضامین گنجانده شده‌اند. 
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر، ضرورت توجه به رویکرد تعامل و ارتباط میان یاددهنده و فراگیر، بازنگری در شیوه‌های آموزش و مهارت‌آموزی، ارتقای کیفیت یادگیری الکترونیکی و آماده‌سازی زیرساخت‌های مناسب برای بهره‌گیری مطلوب از یادگیری الکترونیکی را ایجاب می‌کند. 

مریم عندلیب کندری، احمدرضا ورناصری، مریم قنبری خشنود، سید عابدین حسینی آهنگری، محمدکریم صابری، حمید بورقی،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در ارایه خدمات اطلاعات سلامت در کتابخانه‌های عمومی شهر تهران، براساس دیدگاه کتابداران شاغل در این کتابخانه‌ها انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ نحوه‌ی گردآوری داده‌ها از نوع توصیفی است که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری ۱۵۰ کتابدار کتابخانه‌های عمومی شهر تهران است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه‌ی محقق ساخته است. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS انجام شد.
یافته‌ها: وضعیت منابع اطلاعات سلامت موجود در کتابخانه‌های عمومی شهر تهران در اکثر منابع کم و بسیار کم است. میزان آشنایی کتابداران به موضوع‌های حوزه‌ی بهداشت و سلامت عمومی ۲۰ درصد است. میزان آشنایی کتابداران با خدمات اشاعه‌ی گزینشی اطلاعات سلامت، با ۷۷/۴ درصد کم و بسیار کم است. میزان شرکت کتابداران در کارگاه‌های اطلاع‌رسانی پزشکی، با عدم‌شرکت ۷۰ درصدی کتابداران روبروست. آشنایی کتابداران با خدمات اشاعه‌ی گزینشی اطلاعات سلامت کم و بسیار کم است. ۶۰ درصد از کتابداران با سامانه‌های اطلاعاتی پزشکی آشنایی ندارند. درصد آشنایی کتابداران با وب‌سایت‌های داخلی حوزه پزشکی با ضعف ۶۰ تا ۷۸ درصدی روبرو است. درصد آشنایی کتابداران با وب‌سایت خارجی بین‌المللی حوزه‌ی سلامت متوسط است. کتابداران دلیل اصلی برای ارایه‌ی خدمات گزینشی اطلاعات سلامت را ارتقای سطح سواد سلامت در جامعه می‌دانند. تقریباً۴۰ درصد از مراجعه‌کنندگان نسبت به بیماری‌های واگیردار و غیرواگیردار در یک ماه تا سه بار درخواست دارند. همچنین مانع اصلی جهت ارایه خدمات اشاعه‌ی گزینشی اطلاعات سلامت، نداشتن فرصت کافی توسط کتابدار برای ارایه‌ی خدمات است.
نتیجه‌گیری: کتابخانه‌های عمومی کشور باید تدابیری بیندیشد که کتابداران را با حوزه‌ی اطلاعات سلامت آشنا کرده و سیاست‌هایی را در این زمینه اعمال نمایند. می‌توان با توجه به امکانات فنی مناسب کتابخانه‌های عمومی شهر تهران به ایجاد و دسترسی سامانه‌ها و وب‌سایت‌های حوزه بهداشت و سلامت داخلی و خارجی اقدام  کرد و منابع و مدارک اطلاعات سلامت کتابداران را گسترش داد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb