15 نتیجه برای محمودی
حسین درگاهی، رضا صفدری، محمود محمودی، نیلوفر محمدزاده،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: سنجش نگرش صاحبنظران در زمینه کاربرد فناوری اطلاعات در نظام سلامت می تواند به عنوان پایه ای جهت برنامه ریزیهای راهبردی به کار رود و توسعه و تکامل هر چه بیشتر نظام اطلاعات مبتنی بر فناوری را فراهم آورد. این مطالعه با هدف بررسی نگرش اعضای هیأت علمی گروههای مدارک پزشکی دانشگاههای علوم پزشکی کشور در زمینه توسعه فناوری اطلاعات در نظام سلامت صورت گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه به شکل مقطعی و توصیفی تحلیلی بوده و ابزار اصلی آن پرسشنامه ای است که میان تعداد 64 عضو هیأت علمی گروه مدارک پزشکی تعداد 17 دانشگاه علوم پزشکی کشور توزیع شد که از این تعداد 49 نفر در 15 دانشگاه پرسشنامه را تکمیل و عودت دادند. میزان پاسخ دهی برابر 70 % بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS نسخه 0/12 استفاده شد.
یافته ها: از دیدگاه اکثریت اعضای هیاُت علمی گروه مدارک پزشکی دانشگاههایعلوم پزشکی کشور مهمترین موانع ایجاد پرونده الکترونیک سلامت به ترتیب عبارت است از قابلیت کم تجهیزات و سیستم های اطلاعاتی موجود ، بازگشت کم سرمایه گذاریهای انجام شده در این زمینه ، پذیرش ارائه کنندگان خدمات سلامت ، فقدان بودجه مناسب و فقدان استانداردها. هم چنین نگرش این افراد درخصوص ویژگیهای معماری مناسب نظام ملی اطلاعات الکترونیک سلامت و افزایش اثر بخشی فناوری در نظام اطلاعات سلامت کشور ارائه گردید.
نتیجه گیری: استفاده از دیدگاه متخصصان ، صاحب نظران و اعضای هیأت علمی رشته مدارک پزشکی دانشگاهها موفقیت فناوری اطلاعات در نظام سلامت را تضمین می کند. دیدگاه این افراد می تواند به عنوان پایه ای برای برنامه ریزی راهبردی در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد.
علیرضا سلطانیان، سقراط فقیه زاده، ابراهیم حاجی زاده، حمید چوبینه، فاطمه بحرینی، محمود محمودی فراهانی، حمید رضا خلخالی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : برای ارزیابی نیروی انسانی و برنامه ریزی های جمعیتی در سطح کلان، اطلاع از میزان و خصوصیات جمعیتی بسیار مهم است. افزایش جمعیت مستقیماً به میزان باروری زنان در جامعه بستگی دارد. برای کنترل جمعیت و رسیدن به شاخص NRR=1 (Net Reproduction Rate، میزان خالص تجدید نسل)، می بایست هر خانواده حداکثر 1 الی 2 فرزند داشته باشد. لذا در خانواده هایی که بیش از 2 فرزند دارند می بایست به دنبال عوامل مداخله گر بود و تا حد امکان آنها را مهار کرد تا از رشد بی رویه جمعیت کاسته شده و به یک جمعیت ایستا که رشد جمعیت ثابت و نسبتاً پایینی دارند، دسترسی پیدا کنیم. بنابراین این مطالعه، در بوشهر که هنوز هم الگوی ازدواج سنتی رواج دارد، سعی در بررسی عوامل مرتبط با رشد فراوانی خانواده خواهد داشت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تعداد 500 زن ازدواج کرده بالای 45 سال ساکن بوشهر به روش نمونه گیری دو مرحله ای انتخاب شدند. بدین ترتیب که ابتدا بوشهر را به 23 بلوک فرضی 1000 خانواری تقسیم کرده و سپس 20 نقطه را به طور کاملاً تصادفی انتخاب و از هر نقطه 25 خانوار وارد مطالعه کردیم. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که از طریق مصاحبه با مادر و یا سرپرست خانوار توسط پرسشگر آموزش دیده تکمیل شده است. اطلاعات پرسشنامه پس از جمع آوری کد گذاری و با نرم افزار SPSS13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای محاسبه میزان رشد فراوانی خانواده از روش کهورت و برای بررسی ارتباط متغیرها با یکدیگر از آزمون کندالT، کای- دو روند و برای بررسی عوامل مرتبط با احتمالات بچه زایی از رگرسیون لجستیک استفاده کرده ایم.
یافته ها: در این مطالعه181 نفر (2/36درصد) از زنان بی سواد، 229نفر (8/45درصد) دارای تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و90 نفر (18درصد) دارای تحصیلات متوسطه و بالاتر بودند. حدود 2/85 درصد (426نفر) زنان مورد بررسی غیر شاغل و 8/14درصد (74نفر) آنان شاغل بودند .456 نفر(2/91 درصد) از زنان مورد بررسی سن اولین ازدواجشان کمتر از 25 سال بوده و196 نفر (2/39 درصد) آنان سن اولین حاملگیشان زیر 20 سال بوده است. احتمال رسیدن به اولین فرزند در بوشهر برابر 98/0 و احتمال رسیدن به فرزند دوم، سوم، و چهارم به ترتیب برابر با 92/0، 81/0، و 72/0 بود. در این مطالعه مشاهده گردید که عاملی مانند سن اولین ازدواج در احتمال رسیدن به اولین فرزند تاثیر منفی و عواملی مانند تحصیلات زن و داشتن فرزند فوت شده تاثیر مثبت داشت. عاملی مانند داشتن فرزند فوت شده در احتمال رسیدن به دومین فرزند اثر افزایشی و عواملی مانند تحصیلات زن، سن اولین حاملگی و سن اولین ازدواج اثر کاهشی داشت. نتایج حاکی از آن است که داشتن فرزند فوت شده در احتمال رسیدن به سومین فرزند تاثیر مثبت و عواملی مانند سن اولین حاملگی، سن اولین ازدواج و تحصیلات زن و شوهر تاثیر منفی دارد. همچنین مشاهده شد که جنسیت فرزند و داشتن فرزند فوت شده در احتمال رسیدن به چهارمین فرزند اثر افزایشی و عواملی مانند تحصیلات زن، شغل زن، تحصیلات شوهر، و سن اولین حاملگی زن اثر کاهشی دارد.
نتیجه گیری: با توجه به احتمال بالای رسیدن به سومین و چهارمین فرزند، به نظر می رسد که کنترل جمعیت خانواده در بوشهر، در چند دهه گذشته، به خوبی از سوی خانواده ها رعایت نشده است.
مجید فرش دوستی حق، مهرداد نوروزی نیا، یوسف مرتضوی، مسعود سلیمانی، سعید کاویانی، مریم محمودی نیامیمند،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سیالو پروتئین استخوانی(BSP) شاخص اختصاصی تمایز استئوبلاستیک میباشد. در این تحقیق تاثیر زولدرونیک اسید بر بیان BSP مورد ارزیابی قرار گرفته و همچنین به منظور درک مکانیسم های کنترلی بیان ژن، وضعیت متیلاسیون پروموتر BSP مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی جداسازی سلولهای بنیادی مزانشیمی(MSCs) از مغز استخوان انسانی صورت گرفت. MSCs پس از تکثیر، تحت تیمار با زولدرونیک اسید قرار گرفتند و سپس به مدت 3 هفته در محیط تمایزی کشت داده شدند. استخراج DNA و RNA از MSCs و سلولهای تمایز یافته استئوبلاستی صورت گرفت. بیان BSP با استفاده از RT-PCR مورد ارزیابی قرار گرفت. وضعیت متیلاسیون پروموتر ژن BSP، پس از تیمار DNA با سدیم بی سولفیت(SBS)، با استفاده از پرایمرهای متیله(M) و غیرمتیله(U) در آزمون MSP مشخص شد.
یافتهها: بیان BSP در سلول های تمایز یافته استئوبلاستی بواسطه تیمار با زولدرونیک اسید قابل مشاهده بود ولی در سلولهای بنیادی مزانشیمی قابل مشاهده نبود. بررسی با روش MSP نشان داد که ژن BSP در طول تمایز در وضعیت دمتیلاسیون کامل قرار داشت.
نتیجه گیری: بیان BSP از هفته اول تمایز به خوبی قابل ارزیابی بوده و این نشان دهنده تسریع تمایز استئوبلاستی بواسطه تیمار با زولدرونیک اسید می باشد. وضعیت دمتیلاسیون BSP نشان دهنده عدم تاثیر زولدرونیک اسید بر وضعیت متیلاسیون این ژن میباشد. سایر مکانیسم های ژنتیکی و یا اپی ژنتیکی بیان BSP را در طول تمایز استئوبلاستی سلولهای بنیادی مزانشیمی تیمار شده با داروی زولدرونیک اسید تحت کنترل دارند.
امین صابری نیا، محمود نکویی مقدم، فرزانه محمودی میمند،
دوره 6، شماره 6 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: فوریتهای پزشکی یک سیستم مدیریت سلامت جامعه محور است که با کل سیستم مراقبت سلامت هماهنگ شده است و کارکنان مهمترین سرمایه این سیستم میباشند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل تنش زای ایجادکننده نارضایتی کارکنان اورژانس پیش بیمارستانی در شهر کرمان میباشد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه کیفی است که نمونه گیری آن به صورت هدفمند انجام شد. معیار ورود افراد به مطالعه سابقه کار عملیاتی بیش از سه سال به عنوان تکنسین در پایگاههای شهری و جادهای در بخش فوریتهای پزشکی بود. در این پژوهش با 15 نفر مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت و جهت تحلیل دادهها از روش"تحلیل چار چوبی" استفاده گردید.
یافتهها: در این پژوهش 4 محور اصلی و 15 محور فرعی شناسایی شد. موضوعات اصلی مرتبط با ایجاد تنش و نارضایتی کارکنان عبارت است از مشکلات فردی، مشکلات سازمانی، هماهنگی نامناسب و مشکلات مرتبط با جامعه.
نتیجهگیری: در نظر گرفتن تیم روان درمانی برای کارکنان و ایجاد گردش شغلی بین پایگاهها از پیشنهادات سازنده این پژوهش جهت ارتقاء عملکرد کارکنان و بهبود سیستم فوریتهای پزشکی شهر کرمان میباشد.
مسعود فردوسی، امین صابری نیا، فرزانه محمودی میمند، فاطمه نظام دوست، لیلا شجاعی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : چنین ادعا میشود که تبدیل بیمارستانهای دولتی به واحدهایی خودگردان، مدیریت و تخصیص منابع عمومی را بهبود بخشیده و پاسخگویی این بیمارستانها را بالاتر خواهد برد. این پژوهش به منظور بررسی نظام پاسخگویی در بیمارستانهای هیات امنایی شهر اصفهان براساس الگوی اصلاحات سازمانی بانک جهانی(مدل پرکر) انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع روش تحقیق کیفی است که به صورت تحلیل موضوعی در سال 1389 به اجرا درآمده است. در این پژوهش مصاحبهها به صورت عمیق و نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. در این مطالعه از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه مدیران ارشد بیمارستانهای الزهرا(س) و امین اصفهان بود. نمونه گیری با اولین مشارکت کننده آغاز و تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات، یعنی 8 نفر مشارکت کننده به اتمام رسید.
یافتهها : نتایج نشان داد که در حال حاضر در بیمارستانهای هیأت امنایی اصفهان حضور نهادهایی غیر از دانشگاه (شهرداری و استانداری) علی رغم عضویت در هیأت امنای بیمارستان پر رنگ نیست. با این که انتظار میرفت به دنبال هیأت امنایی شدن بیمارستانها تغییری در مکانیسم پاسخگویی به این نهادها ایجاد شود.
نتیجهگیری: بهتر است بیمارستان هیأت امنایی به همان میزانی که مستقل میشود بتواند رأساً تصمیم گیری کند، در بازار رقابت کند و مرجع پاسخگویی متناسب با تغییر ساختار و ایجاد هیأت امنا تغییر یابد.
محمدمهدی سلطان دلال، مریم شجاعی زینجناب، سعید واحدی، حمید محمودی، شهرود قنبرزاده، فاطمه هدایتی راد،
دوره 10، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سبزی ها یکی از مواد اصلی سبد غذایی محسوب می شوند و مصرف آنها رو به افزایش است. از طرفی بیماری ها و طغیان های ایجاد شده توسط این گروه از مواد غذایی نیز روند افزایشی پیدا کرده است. این مطالعه با هدف تعیین میزان آلودگی میکروبی در سبزی های مصرفی جنوب تهران انجام گرفت.
روش بررسی: 100 نمونه از 10 نوع سبزی تازه بسته بندی شده و غیر بسته بندی شده بر اساس روش های ارائه شده در استاندارد های ملی ایران مورد آزمون قرار گرفت. شمارش انتروکوکوس با کشت پورپلیت در محیط KF آگار، شمارش کلی میکروارگانیسم ها با کشت پورپلیت در محیط پلیت کانت آگار و شناسایی اشریشیاکلی با استفاده از محیط های لوریل سولفات براث، EC براث، آب پپتونه و سپس کشت خطی در محیط مک کانکی آگار و تأیید با آزمون های اوره، حرکت، تولید SH2، تولید گاز و تخمیر قند انجام گرفت.
یافته ها: تمامی(100%) نمونه های سبزی خوردن، اسفناج، جوانه گندم و جوانه ماش و نیز به ترتیب 40، 60 و 90% نمونه های پیازچه، ریحان و قارچ غیر قابل مصرف بودند.
نتیجه گیری: مصرف سبزی ها به ویژه سبزی هایی که به صورت خام مصرف می شوند، نیاز به دقت بیشتر به هنگام شستشو و استفاده از دستورالعمل های بهداشتی معاونت بهداشتی و مراکز بهداشت به هنگام خرید و مصرف دارد.
ماریتا محمدشاهی، ابوالقاسم پوررضا، ابوعلی ودادهیر، پروانه حیدری ارجلو، محمود محمودی، فیض الله اکبری،
دوره 10، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: طی دو دهه گذشته عمل جراحی زیبایی بینی افزایش یافته و به یک فرایند پزشکیشده(Medicalized)، تبدیل شده است. مطالعه با هدف تعیین پیامدهای جراحی زیبایی بینی بر روی کیفیت زندگی و هزینه رسیدن به چنین نتایجی انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، مطالعهای توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی میباشد، که در میان 110 نفر از مراجعه کنندگان به 25 مطب جراحی پلاستیک در تهران در سال 91-90 انجام شده است. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه(کیفیت زندگی و تخمین هزینه) بوده است و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمره کیفیت زندگی قبل و بعد از عمل دارای اختلاف معنی داری بود. در ابعاد کیفیت زندگی میانگین بعد "خودآگاهی کلی" بعد از عمل افزایش پیدا کرده بود اما دو بعد "حمایت اجتماعی" و "سلامت جسمانی" کاهش یافته بودند. مهمترین عامل انگیزشی محرک های خارجی بود. بین کیفیت زندگی بعد از عمل و مدت زمان بعد از عمل، همبستگی مثبت مشاهده گردید. همچنین، متوسط هزینه کل عمل افزایش یافته بود.
نتیجه گیری: کیفیت زندگی بعد از عمل زیبایی بینی کاهش پیدا کرده بود، که میتواند به علت شیوع عمل های غیرضروری، خطاهای پزشکی و غیره باشد. کاهش میانگین نمره حمایت اجتماعی بعد از عمل، میتواند به علت عدم تطابق انتظار افراد با واقعیت باشد، به علاوه کاهش نمره سلامت جسمانی بعد از عمل، ممکن است ناشی از بی توجهی به وضعیت دستگاه تنفسی توسط جراحان باشد و میتوان گفت این عمل ها پیامدهای با تأخیر دارند.
شبنم قاسمیانی، ابوالقاسم پوررضا، محمود محمودی،
دوره 11، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تعارض پدیده ای طبیعی و غیرقابل اجتناب در هرسازمانی است. حیطه ی پرستاری به دلیل وجود استرس های محیطی، ماهیت کار و تنوع تعاملات، کارکنان و وظایف در مقابل تعارض آسیب پذیر است. هدف از این مطالعه تعیین سطح تعارض و استراتژی های مدیریت تعارض در بین پرستاران بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی بود. نمونه ی مورد پژوهش به تعداد ۲۴۰ نفر بود که به روش نمونه گیری دو مرحله ای از پرستاران بیمارستان های عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شدند. برای گردآوری داده از پرسشنامه های سطح تعارض Dubrin و استراتژی های مدیریت تعارض Robbins استفاده شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کای دو و آزمون دقیق فیشر با اطمینان ۹۵% استفاده گردید.
یافته ها: سطح تعارض پرستاران در بیمارستان ها در حد متوسطی قرار داشت و پرستاران به ترتیب استراتژی راه حل گرایی، عدم مقابله جویی و کنترلی را به کار می بردند. در پژوهش حاضر، تنها بین سطح تعارض با گروه سنی پرستاران(۰/۰۴۸=p) رابطه ی معنی دار وجود داشت. بین سن و استراتژی کنترلی(۰/۰۰۶=p) و سابقه کار و استراتژی کنترلی(۰/۰۲۹=p) و سن و استراتژی راه حل گرایی(۰/۰۰۲=p) رابطه ی معنی دار مشاهده شد.
نتیجهگیری: تعارض، پدیده ای دوبعدی است که می تواند نتایج مثبت و منفی به دنبال داشته باشد؛ نحوه ی برخورد و مدیریت تعارض تعیین کننده ی پیامدهای آن است.
قهرمان محمودی، بهمن نیک پور، مریم خزائی پول، فرشته مجلسی،
دوره 11، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایعترین مشکلات زنان در سنین باروری، کم خونی فقر آهن است که تاثیر زیادی بر تولد نوزادان کم وزن و زایمان زودرس دارد. لذا، پژوهش حاضر به منظور تعیین شیوع کم خونی فقر آهن و عوامل مرتبط با آن در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی مازندران، طراحی و اجرا شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی و تحلیلی، ۸۶۶ زن باردار به روش خوشه ای طبقه بندی شده از ۱۹ شهرستان تابع دانشگاه علوم پزشکی مازندران انتخاب شدند. میزان هموگلوبین و سایر اطلاعات با استفاده از فرم ثبت اطلاعات از طریق مراجعه به پرونده ی خانواده ی مادر باردار و همچنین از طریق پرسش نامه جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS با آزمون های مقایسه میانگین، کای دو و رگرسیون لجستیک تحلیل گردید.
یافته ها: شیوع کم خونی ۱۳/۴ درصد گزارش شد و در زنان باردار مناطق شهری به طور معنی داری بیش از مناطق روستایی بود(۰/۰۰۵=P). نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که سن مادر، تعداد باروری، مراقبت قبل از بارداری، ناخواسته بودن بارداری، مصرف گوشت قرمز، مصرف قرص آهن، مصرف چای و سطح تحصیلات مادر اثر معنی داری بر ابتلا به آنمی داشت.
نتیجه گیری: از آنجا که کم خونی فقر آهن مشکلی قابل پیشگیری است، توجه به برنامه های مراقبتی قبل و حین بارداری، داشتن الگوی صحیح غذایی، مصرف قرص آهن و داشتن برنامه برای بارداری ناخواسته می تواند به کاهش خطر ابتلا به بیماری بینجامد.
سید عباس محمودی، کمال میرزائی، سید مصطفی محمودی،
دوره 11، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان معده دومین علت مرگ ناشی از سرطان در جهان است. با توجه به اینکه این بیماری جزو کشنده ترین بیماری ها در کشور ماست بررسی و شناخت عوامل تاثیرگذار در ایجاد این بیماری، بسیار اهمیت دارد. در این پژوهش از دو تکنیک داده کاوی یعنی الگوریتم Apriori و الگوریتم ID۳ به منظور بررسی عوامل موثر در بروز سرطان معده استفاده شده است.
روش بررسی: مجموعه داده های این پژوهش از ۴۹۰ بیمار شامل ۲۲۰ نمونه ی مبتلا به سرطان و۲۷۰ نمونه ی سالم مراجعه کننده به بیمارستان امام رضای تبریز جمع آوری شد. با استفاده از الگوریتم Apriori و پیاده سازی آن در نرم افزار متلب، بهترین قوانین حاکم بر روی این مجموعه داده، استخراج شده است. همچنین از الگوریتم ID۳ نیز جهت بررسی این عوامل استفاده شد.
یافتهها: نتایج داده کاوی نشان می دهد که داشتن سابقه رفلاکس معده بیشترین تأثیر را در بروز این بیماری دارد. با استفاده از الگوریتم Apriori قوانینی به دست آمد که می تواند به عنوان الگویی برای پیش بینی وضعیت بیماران و احتمال بروز این بیماری و بررسی عوامل تاثیرگذار در ایجاد این بیماری استفاده شود. همچنین دقت پیش بینی به دست آمده از الگوریتم ID۳ برابر ۸۵/۵۶ به دست آمد که نتیجه ی بسیار خوبی در پیش بینی سرطان معده است.
نتیجه گیری: استفاده از داده کاوی به خصوص در داده های پزشکی با توجه به حجم بالای داده ها و وجود روابط ناشناخته بین ویژگی های سیستمیک، شخصی و رفتاری بیماران بسیار مفید است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به پزشکان در شناسایی عوامل موثر در بروز این بیماری و نیز پیش بینی بروز این بیماری کمک فراوانی کند.
مریم امینی، لیلا نظری منش، محمود محمودی مجد آبادی فراهانی،
دوره 12، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مشارکت بیمار یک مفهوم گسترده است و به عنوان یک موضوع مهم برای بهبود کیفیت خدمات و ایمنی بیماران محسوب میشود که مورد توجه مدیران بخش سلامت قرار گرفته است؛ لذا این مطالعه با هدف بررسی تمایل پرستاران به مشارکت بیمار در زمینه ایمنی بیمار در بیمارستان های تابع دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 97-96 انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی میباشد که اطلاعات به صورت مقطعی بر روی 220 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی و غیرآموزشی تابع دانشگاه علوم پزشکی تهران که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، انجام شد. جهت جمع آوری اطلاعات نیز از پرسشنامه استاندارد Malfait و همکاران با عنوان PaCT-HCW استفاده گردید. داده ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون رگرسیون در سطح معناداری کمتر از 0/05 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: از بین ویژگیهای فردی و شغلی پرستاران مورد مطالعه، دو ویژگی شامل مدت سابقه کار در بیمارستان(P=0/043 ,B=0/0323)، مدت سابقه کار در بخش تخصصی محل خدمت(P=0/006 ,B=0/604) تأثیر مستقیم و ویژگی نوع بیمارستان محل خدمت(P=0/001 ,B=-8/182) تأثیر معکوس بر تمایل پرستاران به مشارکت بیمار در ایمنی بیمار داشته است.
نتیجه گیری: مدیران بخش سلامت بهتر است ضمن ایجاد تسهیلات لازم و توسعهی برنامه های آموزشی در زمینهی مشارکت بیمار با رویکرد ایمنی بیمار، نوع بخش تخصصی، مدت سابقه پرستاران و همچنین دیدگاه مدیریتی بیمارستان را نیز مدنظر قراردهند.
نیره السادات روح اللهی، ایروان مسعودی اصل، سمیه حسام، محمود محمودی،
دوره 12، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توانمندسازی کارکنان، سازمانها می توانند گامهای بسیار بلندی در مسیر توسعه و رشد بردارند که این مهم از طریق بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی کارکنان امکان پذیر است. این مطالعه با هدف"تعیین توانمندی روانشناختی و عوامل موثر بر آن در کارکنان دانشگاههای علوم پزشکی منتخب شهر تهران" انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه، توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی میباشد که در سال 1397 در بین پرسنل دانشگاههای علوم پزشکی منتخب شهر تهران(تهران، ایران و آزاد اسلامی) انجام شد. تعداد نمونه ها 410 نفر بودند . دانشگاه ها به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و نمونه ها در هر دانشگاه به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه پژوهشگر ساخته توانمندی روانشناختی بود. روایی و پایایی(0/89=α) پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. داده ها با نرم افزار spss.v22 و آزمون آماری کای دو و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. 0/05P<به عنوان سطح معنیدار در نظر گرفته شد.
یافته ها: از 410 نفر مورد مطالعه، 290 نفر(70/7%) زن بودند. بیشترین درصد(51/4%) کارکنان هر سه دانشگاه (تهران، ایران، آزاد) دارای توانمندی متوسط بودند. ضریب همبسستگی پیرسون ارتباط آماری مستقیم و معنیداری بین توانمندی کارکنان با عوامل موثر بر آن نظیر احساس شایستگی، احساس معنیداری و احساس حق انتخاب را نشان داد(0/001p<). بیشترین همبستگی(0/654r=) بین عامل احساس معنی داری با توانمندی کارکنان وجود داشت(0/001p<).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که توانمندی روانشناختی در کارکنان دانشگاه های علوم پزشکی منتخب در سطح متوسط قرار دارد. همچنین عوامل زیادی نظیر احساس معنیداری، احساس موثر بودن، احساس حق انتخاب و احساس شایستگی در توانمندی روانشناختی این کارکنان تاثیر دارد.
علیرضا حیدریان نایینی، قهرمان محمودی عالمی، جمشید یزدانی چراتی،
دوره 15، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر، اصلاحات نظام سلامت ایران در قالب طرح پزشک خانواده در حال انجام است. از اینرو اصلاح و ارتقای ساختارهای لازم جهت این امر متناسب با اهداف، بیش از گذشته احساس میشود. در مطالعهی حاضر تلاش گردید تا به کلیه ساختارهای اجرایی لازم جهت دستیابی به خدمات با کیفیت در حوزهی پزشکی خانواده که حاصل تجربیات سایر کشورهاست، پرداخته شود. از این رو مقالات حاوی این تجربیات در کشورهای مختلف دنیا که در طی بیست سال اخیر منتشر شده است، جمعبندی گردید.
روش بررسی: این مقاله یک مطالعهی مروری نظاممند میباشد. فهرست کاملی از مولفههای اجرایی مورداستفاده در کشورها، از ۱۵ پایگاه دادهای الکترونیکی از جمله Pubmed ،ISI ،Springer ،Science Direct با کلیدواژههای(پزشک خانواده، کیفیت خدمات) جستجو گردید و ارزیابی کیفی مقالات با استفاده از چک لیست CASP انجام شد.
یافتهها: طی بررسی ۶۵ مورد مقالهی گزینش شده، مولفههای اجرایی مورد استفاده در کشورهای مختلف، استخراج و طبقهبندی گردید. ارتباطات آنها با ابعاد کیفیت بر اساس نتایج مطالعات انجام شد. نتایج نشان داد که جهت دستیابی به کیفیت خدمات در حوزه پزشکی خانواده میبایست هشت ساختار مهم اجرایی را مدنظر قرار داد. این ساختارها عبارتند از: ساختارهای سازمانی و مدیریتی که شامل: درگاهداری نظام سلامت، مکانیسمهای حمایتی از درگاهداری و نظام ارجاع و همچنین بستر ارتباطی نظاممند، خدمات سلامت الکترونیک و فرایندهای ارایه خدمت میباشد؛ ساختار بیمهای، ساختار نظارتی و کنترل اعم از مکانیسمهای کنترل مالی، کنترل رقابتی و کنترل کمی؛ ساختار پرداخت؛ ساختار توسعه کمی و کیفی ارایهدهندگان خدمات؛ ساختار کیفیت که شامل: تعریف و ارزیابی کیفیت و مکانیسمهای پاسخگویی و همچنین مکانیسمهای تشویقی در قبال کیفیت خدمات؛ ساختار حمایتی از جمله حمایتهای بیمهای، حمایت طبقهبندی شده از گروههای خاص؛ و نهایتاً ساختار فرهنگی در دو حوزهی فرهنگسازی نظام ارجاع و تقویت جایگاه پزشکان خانواده.
نتیجهگیری: در شرایط فعلی، با توجه به ضرورت پیادهسازی نظام پزشک خانواده در کشور، استفاده از تجربیات سایر کشورها در جهت دستیابی به خدمات باکیفیت در این حوزه، برای اصلاح و پیاده سازی ساختارهای لازم بسیار کمککننده خواهد بود.
معصومه عبدی تالارپشتی، قهرمان محمودی عالمی، محمد علی جهانی،
دوره 15، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از دلایل نارضایتی مراجعهکنندگان از سازمانهای بهداشتی این است که این سازمانها توقعاتی ایجاد میکنند که قادر به ارایه آنها با توجه به انتظارات مردم نیستند. پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل برندسازی خدمات بهداشتی با رویکرد مراجعهکنندگان انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعهی ترکیبی کمی-کیفی در سال ۱۳۹۹ انجام گردید. جامعه آماری پژوهش برای قسمت کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی به روش تکنیک دلفی ۲۰ نفر بود. برای قسمت کمی مراجعهکنندگان به مراکز بهداشتی۸۳۰ نفر، انتخاب شدند. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری، محتوا، سازهای و پایایی آن با آلفای کرونباخ ۰/۹۶ تایید گردید. دادههای کمی توسط نرمافزار سیستم معادلات ساختاری (EQS) Equations Structural System ورژن ۶/۱ با تحلیل عاملی تایید و با استفاده از معادلات ساختاری ارایه گردید.
یافتهها: با توجه به یافتههای ساختار عاملی در برندسازی خدمات بهداشتی شش محور اصلیِ جایگاه رقابتی، ارزش ویژه، قابلیت دسترسی، تثبیت برند در ذهن مراجعان و بازار، استراتژیهای برندسازی، ارتباط برند با مراجعان و بازار در برندسازی خدمات بهداشتی با ۱۹ حیطهی فرعی، انتظارات مراجعهکنندگان (RMSEA=۰/۰۹, SRMR=۰/۹ ,TLI=۰/۹, CFI=۰/۹) نشان داده شده را تایید کرد و از برازش خوبی برخوردار است. همسانی درونی آیتمها سطوح معنیداری داشتند(۰۵/P<۰).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که ۱۹ حیطهی فرعی، ساختار شش عاملی برندسازی خدمات بهداشتی را تایید میکنند که جزو محورهای تاثیرگذار در برندسازی از دیدگاه مراجعهکنندگان بود. ازآنجاییکه برندسازی خدمات بهداشتی موجب ارتقای کمیت و کیفیت خدمات ارایه شده در نظام سلامت میباشد، پیشنهاد میگردد با ایجاد نوآوری در کمیت و کیفیت خدمات ارایه شده، قابلیت دسترسی به خدمات سلامت، ایجاد مزیت رقابتی و توانمند نمودن کارکنان و ارتقای مهارتهای ارتباطی بتوان در برنامه ریزی برندسازی خدمات بهداشتی گام موثر برداشت.
محمد حسینی کسنویه، مهسا محمودی نژاد، محمد ویسی، پویا هدایتی شهیدانی، علی طهماسبی،
دوره 16، شماره 5 - ( آذر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثر حضور پزشک در خطای ثبت کدهای جراحی توسط دستیاران جراحی و اثرات مالی ناشی از آن در بیمارستان رسول اکرم انجام شد.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و آینده نگر بوده و در بازه زمانی سه ماهه ی زمستان ۱۴۰۰ و از طریق جمع آوری داده ها در بیمارستان انجام شد. به جهت مقایسه ی کسورات با توجه به حضور یا عدمحضور پزشک، کارشناسی در اتاق عمل مستقر شد که اطلاعات را در فرم های مخصوص وارد کند و بدین صورت انواع کسورات برای هریک از وضعیت های مذکور مشخص شد. از آزمونT-Test برای تجزیه و تحلیل بین دو گروه(حضور و عدم حضور پزشک) استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزارهای اکسل و SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: تعداد ۳۰۱ پرونده در زمان حضور پزشک جراح و ۳۰۰ پرونده در زمان عدمحضور پزشک جراح بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران بررسی گردید. تفاوت درصد کسورات پنهان در زمان حضور و عدمحضور پزشک جراح معنادار نبوده است(۰/۰۷۸P-value=). با وجود این، تفاوت درصد کسورات آشکار در زمان حضور و عدمحضور پزشک جراح معنادار بوده است(۰/۰۲۴P-value=). همچنین تفاوت هزینه ی کسورات آشکار در گروه های جراحی معنادار بوده است(۰/۰۰۱P-value<) اما تفاوت هزینه های کسور پنهان در صورت وجود یا نبود پزشک، معنادار نبوده است(۰/۴۳۵P-value=).
نتیجه گیری: حضور یا عدمحضور پزشک جراح در میزان خطا در ثبت کدهای جراحی توسط کمک جراح و در نتیجه در درصد و هزینه های کسورات اعمال جراحی و خصوصاً در کسورات آشکار حق العمل جراح اثر دارد. ازاینرو برنامه ریزی برای حضور پزشک در مواقعی که خطای ثبت کدها توسط کمک جراح منجر به کسورات آشکار می شود، می تواند به مستندسازی دقیقتر و در نتیجه کسورات کمتر ناشی از خطای ثبت کدها کمک کند.