19 نتیجه برای مرادی
سکینه ولی قزوینی، الهام شاه بهرامی، یاسر نظری، فردین مرادی، روح اله کلهر،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سازمانها برای حرکت به سمت تعالی، ناگزیر از استقرار سیستمهای نوین مدیریتی هستند. از جمله فنونی که در دو دهه اخیر از اروپا آغاز شده و در عرصه مدیریت کشور موضوعیت یافته، مدل تعالی سازمانی EFQM است. هدف این پژوهش ارزیابی عملکرد بیمارستان شهید رجایی قزوین بر اساس الگوی تعالی سازمانی EFQM بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی در سال 1389 در بیمارستان شهید رجایی قزوین انجام شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد الگوی تعالی سازمانی EFQM بود که توسط کلیه مدیران مرکز تکمیل شد. روایی پرسشنامه بر اساس نظر خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ آزمون شده که 97/0 به دست آمد. یافتهها با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بیمارستان مورد مطالعه در توانمندسازها در مجموع 99/183 امتیاز از 500(88/36 درصد از امتیاز مطلوب) را کسب کرد. در نتایج در مجموع 71/183 امتیاز از 500(75/36 درصد از امتیاز مطلوب) را کسب کرده و در کل، 7/366 امتیاز از 1000 امتیاز موجود در الگو را برای ارزیابی عملکرد، در سال 1389 کسب نموده است.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که این بیمارستان از نظر معیارهای الگوی سرآمدی در وضعیت متوسطی قرار دارد. داشتن دیدگاه سیستماتیک قوی، توجه به مدیریت مبتنی بر فرآیندهای سازمانی و نتیجه گرایی، استفاده از این مدل، برای بیمارستانهای ایرانی که معمولاً در این حوزهها با مشکلات جدی روبرو هستند بسیار آموزنده و اجرایی است.
سیما اسماعیلی شهمیرزادی، داود شجاعی زاده، کمال اعظم، لیلی صالحی، آذر طل، منور مرادیان سرخکلایی،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش امید به زندگی با روند رو به رشد بیماریهای غیرواگیر همراه میباشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر بیماریهای مزمن بر کیفیت زندگی سالمندان عضو کانونهای سالمندی مناطق شرق شهر تهران در سال 1390 انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی است که 424 نفر از سالمندان 60 سال و بالاتر عضو کانونهای سالمندی، مناطق شرق شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی(SF36) و چک لیست سابقه ابتلا به بیماریهای مزمن به روش مصاحبه چهره به چهره جمع آوری گردید. به منظور تحلیل دادهها از آزمونهای T-Test، ANOVA و ضریب همبستگی Pearsonاستفاده گردید.
یافتهها: میانگین سنی سالمندان مورد مطالعه 16/7±34/67 بود. 2/92% از سالمندان حداقل از یک بیماری مزمن رنج میبردند و بین میانگین امتیازهای تمام ابعاد کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به بیماری مزمن و سالمندان غیرمبتلا اختلاف آماری معنی داری مشاهده گردید(001/0>p). کیفیت زندگی سالمندان با جنس، وضعیت تاهل، وضعیت اقتصادی، تحصیلات در بیشتر ابعاد ارتباط آماری معنی دار داشت(05/0>p).
نتیجهگیری: یافتههای فوق نشان داد که با افزایش تعداد بیماریهای مزمن، سطح کیفیت زندگی کاهش مییابد. بنابراین با رویکردهای مداخلهای و آموزشی مناسب میتوان با ترغیب سالمندان به اتخاذ رفتارهای سالم در راستای ارتقاء سلامت آنان گامهای اساسی برداشت.
نادر خالصی، لیدا شمس، سمیه یگانه، ابراهیم جعفری پویان، طه نصیری، نرگس روستایی، طیبه مرادی،
دوره 6، شماره 6 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تمرکز بر سلامت سازمان به معنی تمرکز بر موفقیت آینده سازمان است. باتوجه به شرایط بسیار متحول بیمارستانها و لزوم اثربخشی آنها، به کارکنانی نیاز است که رفتارهای داوطلبانه برای سازمان داشته باشند. براین اساس هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه سلامت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
روش بررسی: این پژوهش، مطالعه توصیفی-تحلیلی است که به صورت مقطعی انجام شدهاست. جامعه آماری، کل کارکنان بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1389 است؛ 312 نفر از کارکنان با استفاده از نمونهگیری طبقهای متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادههای دو پرسشنامه سلامت سازمانیHoy و Feldman و رفتار شهروندی سازمانی است. از آمار توصیفی(درصد، میانگین، انحراف معیار و واریانس) و استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون) برای تحلیل دادهها به کمک نرمافزارSPSS18 استفاده شدهاست.
یافتهها : بین سلامت سازمانی و ابعاد پنجگانه رفتار شهروندی سازمانی(وظیفه شناسی، احترام و تکریم، نوع دوستی، جوانمردی و فضیلت شهروندی) ارتباط معناداری(0001/0=P)وجود دارد.
نتیجهگیری: با توجه به رابطه معنادار رفتار شهروندی و سلامت سازمانی، سازمانها میتوانند با ایجاد هماهنگی میان اعضای سازمان و همچنین رشد و بهبود مداوم، در رفتار کارکنان بهبودهایی ایجاد نمایند.
مرجان قاضی سعیدی، رضا صفدری، عبدالجلیل کلانتر هرمزی ، لیلا شاهمرادی، فاطمه صادقی،
دوره 8، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: کاربردی بودن هر فناوری جهت ورود به یک حوزهی خاص
با بررسی میزان مزایا و معایب سیستم در آن حوزه، بیان میشود. هدف از پژوهش حاضر
بیان مزایا و محدودیتهای به کارگیری سیستم تبدیل گفتار به متن در حوزه مراقبت
سلامت و ارایهی راهکارهای عملی جهت افزایش قابلیت پذیرش سیستم در این حوزه است.
روش بررسی: پژوهش حاضر به
روش مروری و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و پایگاههای اطلاعاتی Proquest, Pub med, Science Direct, Ovid و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی
با استفـاده از کلید واژههای نرمافزار تبدیل گفتار به متن، مراقبت سلامت، مزایا، محدودیت و راهکار انجام گردید.
یافتهها: سامانه تبدیل
گفتار به متن دارای مزایایی از قبیل افزایش دقت مستندات پزشکی، کاهش زمان ایجاد
مستندات، ابزاری برای ورود داده داخل پرونده الکترونیک سلامت میباشد. البته چندین
محدودیت در به کارگیری سیستم در کشور، مانند عدم تعریف دادگان سیستم در
حوزهی پزشکی و هزینهی بالای سختافزار و نرمافزار آن وجود دارد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای حاصل از پژوهش در ارتباط با مزایا و
محدودیتهای سیستم در حوزهی سلامت، راهکارهایی مانند تولید دادگان یکپارچه کشوری
برای تبادل اطلاعات سلامت، بهبود دادگان برای افزایش دقت تشخیص کلمات و آموزش به
کاربران سیستم میتوان تا حدودی محدودیتهای سیستم را کاهش داد. همچنین در حرکت
کشور به سوی پیادهسازی پرونده الکترونیک سلامت و نیاز کاربران به ورود دادهی کامپیوتری،
این نرمافزار جایگزین مناسبی با صفحه کلید و موس برای ورود داده در این بخش خواهد
بود.
رضا صفدری، لیلا شاهمرادی، مریم ابراهیمی،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سیستم های اطلاعات پاتولوژی فرصت هایی را برای پاتولوژیست ها و متخصصان آزمایشگاه های بالینی برای تاثیرگذاری بر مراقبت بالینی و برنامه های تحقیقاتی جدید فراهم می آورند. هدف این مطالعه، تعیین مجموعه حداقل داده های سیستم اطلاعات پاتولوژی آناتومیکال از دیدگاه خبرگان می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که به صورت توصیفی- مقطعی انجام گرفت. ابزار پژوهش، چک لیست محقق ساخته ای شامل عناصر اطلاعاتی مربوط به نمونه بیمار بود که توسط سه گروه، 22 نفر متخصص در رشته ی پاتولوژی و علوم آزمایشگاهی و 23 نفر متخصص در رشته ی انفورماتیک پزشکی و مدیریت اطلاعات سلامت و 6 نفر کارشناس بیمه تکمیل گردید. این داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: کلیه ی عناصر اطلاعاتی مورد بررسی به جز، آدرس پاتولوژیست یا دستیار یا فردی که عمل بررسی کلی نمونه و یا عمل بررسی ماکروسکوپی نمونه را انجام می دهد به عنوان عناصر اطلاعاتی ضروری برای سیستم مطرح شدند و میانگین بالای 5 دریافت کردند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از پژوهش و مطالعات صورت گرفته، مجموعه حداقل داده های سیستم اطلاعات پاتولوژی آناتومیکال را می توان در 2 رده ی اصلی اطلاعات بالینی و غیربالینی ارائه کرد که این مجموعه شامل: اطلاعات هویتی، اطلاعات مدیریتی، اطلاعات مربوط به بیمه، اطلاعات بالینی و اطلاعات مربوط به انجام بررسی نمونه های پاتولوژی آناتومیکال است.
محمد خمر نیا، زهرا کاوسی، محدثه قنبری جهرمی، اسرا مرادی،
دوره 10، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی نظاممند شکایات یکی از اجزای حاکمیت بالینی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین اجرای برنامه حاکمیت بالینی بر روند شکایات بیماران در بیمارستانهای دولتی شیراز انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع پژوهشهای کاربردی بود که به صورت توصیفی- تحلیلی در شیراز انجام شد. جامعه آماری شامل بیمارستانهای دولتی شیراز بود که تعداد 10 بیمارستان جهت مطالعه انتخاب شدند. در این مطالعه پروندههای شکایت بیماران از بیمارستانهای شهر شیراز در طی 5 سال مورد بررسی قرار گرفت. از چک لیست معاونت درمان وزارت بهداشت به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. مستندات جمعآوریشده وارد نرمافزار SPSS نسخه 21 شد و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون Chi- square مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: تعداد شکایات ثبتشده در یک دوره 5 ساله روند افزایشی داشت و در طول اجرای این برنامه تعداد 1905 شکایت ثبت گردید. 60/5 درصد از شکایات توسط خانواده افراد صورت گرفته است. رابطه معنیداری بین شکایات ثبتشده با بخشهای بیمارستان(000/0= P) و جنسیت(000/0=P) وجود دارد. در هر دو گروه جنسی و در تمام بخشهای بیمارستان، تعداد شکایت از کیفیت پایین خدمات و برخورد نامناسب کارکنان بالاتر از دیگر شکایتها بود.
نتیجه گیری: با توجه به افزایش تعداد شکایات در یک دوره 5 ساله پیشنهاد میشود تا جهت کاهش تعداد شکایتها به مواردی همچون بهبود ارتباط بین پزشک و بیمار، رعایت اخلاق پزشکی، کاهش روابط مالی بین پزشک و بیمار و افزایش دانش و مهارتهای علمی و فنی پزشکان توجه شود.
مرجان قاضی سعیدی، لیلا شاهمرادی، صفیه ایلاتی خانقلی، مهدی حبیبی کولایی،
دوره 10، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: نظام رایانهای ثبت دستورات پزشک، فرایند ثبت دستورات به صورت الکترونیکی میباشد که جایگزین نظام دستی بوده و بهعنوان بخشی از یک نظام اطلاعات بالینی محسوب میشود. طراحی مناسب این نظام موجب افزایش قابلیت های آن، تضمین دقیق و جامع دستورات و ارسال سریع آن به بخش های مختلف میشود؛ درنتیجه زمان انتقال و یا خطای مربوط به مسیر اشتباه و سوء برداشتها حذف میگردد که درنهایت باعث افزایش کارایی میشود. مقاله حاضر با هدف ارائه ی دیدگاه های مختلف در زمینه اصول طراحی نظام ثبت رایانهای دستورات پزشک برای ذینفعان تهیه شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر در قالب مطالعات مروری برمبنای جستجو در پایگاههای داده علمی از جمله PubMed، Web of Science و Scopus درزمینه بررسی اصول طراحی نظام ثبت رایانهای دستورات پزشک مورد جستجو قرار گرفت.
یافته ها: براساس مطالعات صورت گرفته طراحی نامناسب در زمینه واسطها، صفحه نمایش، محتوای مجموعه دستورات، پایگاه داده دارویی، ساختار محیط دستور، قوانین، فرمتها، مکانیسم گزارشگیری خطاها و درنهایت نظام حمایت از تصمیمگیری بالینی دراین نظام منجربه کاهش عملکرد پزشکان، افزایش خطاهای جدید و کاهش امنیت بیمار شده است. براساس نتایج به دست آمده محتوا و ساختار مجموعه دستورات، صفحه نمایش و پایگاهداده دارویی تاثیر بسزایی در افزایش کارآمدی این نظام دارند.
نتیجه گیری: از آنجاکه با طراحی نامناسب، خطاهای جدید پس از پیادهسازی این نظام افزایش مییابد، بنابراین طراحی مناسب و اصولی این نظام میتواند منجر به بهبود عملکرد پزشکان، کاهش خطاهای تجویزی و عوارض جانبی دارویی، کاهش هزینهها، افزایش کارایی و در نهایت بهبود کیفیت امر درمان شود.
اکبر عابدی، عابدین ثقفی پور، آمنه سیدفرج اله، محمد سلیمی، مجید حاج مرادی، حمیدرضا اردلان،
دوره 10، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: گستردگی خدمات سلامت و فراگیر بودن مخاطبان، لزوم مدیریت خدمات سلامت را اجتناب ناپذیر نموده است. علیرغم فراهم بودن ارادهی مجریان سلامت در ارائه خدمات بهداشتی، مردم استقبال کاملی از این خدمات ندارند. این مطالعه با هدف تعیین علت های استقبال پایین مردم از خدمات بهداشتی در گروه سنی زیر 9 سال از دیدگاه کارکنان بهداشتی مرکز بهداشت استان قم در سال 1392 انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی- مقطعی بود، که دیدگاه کارشناسان ارائه کننده خدمات در خصوص استقبال پایین مردم از خدمات بهداشتی ارائه شده برای گروه سنی زیر 9 سال با یک پرسشنامه با عنوان"ماتریس ارزیابی خدمات بهداشتی" بررسی گردید. دادههای گردآوری شده، با استفاده از نرم افزار SPSS 15 و آزمون مربع کای تجزیه و تحلیل گردید. سطح معنی داری 0/05> pدر نظر گرفته شد.
یافته ها: مهمترین علت های استقبال پایین مردم از خدمات بهداشتی درمانی ارائه شده برای گروه زیر 9 سال از دیدگاه کلیه گروههای کارشناسی به ترتیب: پایین بودن دانش بهداشتی گیرندگان خدمات، اطلاع رسانی ناکافی، روش نامناسب ارائه خدمات بهداشتی، کیفیت خدمات بهداشتی و عدم دسترسی بوده است.
نتیجه گیری: برای تشویق مردم به دریافت خدمات بهداشتی ارائه شده در مراکز بهداشتی درمانی استان قم باید با برگزاری کلاس های آموزشی، سطح دانش بهداشتی گیرندگان خدمات بهداشتی را ارتقا دهیم. در زمینه ی ارائه خدمات و روش های ارائه خدمات در مراکز بهداشتی باید اطلاع رسانی کافی انجام دهیم. همچنین سعی در ارتقا سطح کیفی خدمات داشته باشیم تا میزان استقبال مردم به دریافت خدمات تقویت شود.
خدیجه معیل طبقدهی، مرجان قاضی سعیدی، لیلا شاهمرادی، حسین کرمی،
دوره 11، شماره 5 - ( آذر و دی 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تالاسمی بیماری مزمنی است که بسیار هزینه بر پیچیده و ناتوان کننده است. در این بیماری مهارت مدیریت بیماران جهت به حداقل رساندن خطر ابتلا به عوارض بیماری باید افزایش یابد. هدف اصلی این پژوهش طراحی و ایجاد پرونده الکترونیک سلامت فردی بیماران تالاسمی ماژور بود.
روش بررسی: ابتدا به منظور تعیین عناصر اطلاعاتی، پرسشنامه تهیه و از متخصصان خون و آنکولوژی داخل کشور نیازسنجی گردید. براساس نتایج حاصل از نیازسنجی، سامانه با استفاده از زبان برنامه نویسی php و پایگاه داده ی mySQL طراحی و ایجاد گردید. ارزیابی سامانه توسط ۵۰ نفر از بیماران تالاسمی که در نیمه دوم ماه آبان سال ۱۳۹۵ به درمانگاه تالاسمی بیمارستان بوعلی سینا وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مازندران مراجعه نمودند، انجام شد. بدین منظور پرسشنامه استاندارد ارزیابی قابلیت کاربرد استفاده شد.
یافته ها: ارزیابی قابلیت استفاده از سامانه نشان داد که بیماران با میانگین امتیاز ۷/۹۱ از ۹ امتیاز در سطح خوب ارزیابی گردیدند.
نتیجه گیری: می توان از سامانه های تحت وب جهت کمک به بیماران تالاسمی در کنترل تزریق خون و کاهش عوارض بیماری و ارتقای سلامت آنها استفاده نمود.
رضا صفدری، لیلا شاهمرادی، مرجان دانشور، المیرا پورترکان، مرسا غلامزاده،
دوره 12، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان اپیتلیال تخمدان یکی از کشنده ترین انواع سرطانهای زنان می باشد. لذا هدف این مطالعه بررسی و استخراج فاکتورهای موثر در پیش بینی و تشخیص این نوع از سرطان در قالب مدل درخت تصمیم به منظور تسهیل تشخیص در حوزه ی سرطان تخمدان است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعه ی توصیفی توسعه ای است. ابزار اصلی پژوهش، چک لیستی براساس اطلاعات پرونده ها، منابع معتبر علمی، مرور مطالعات منتشر شده و نظر خبرگان بود. به منظور تعیین روایی محتوایی چک لیست از روش CVR استفاده شد. سپس، چک لیست با معیار لیکرت سه گزینه ای برای نظر سنجی در اختیار خبرگان این رشته قرار گرفت. در نهایت به منظور طراحی درخت تصمیم، پس از تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده از نظرسنجی خبرگان، مدل نهایی براساس این نتایج توسعه یافت.
یافته ها: عناصر داده ای درخت تصمیم براساس نظرسنجی متخصصان، گایدلاین ها و دستورالعملهای تشخیص و غربال گری مرتبط با سرطان تخمدان به دست آمد. گره های برگ در درخت مذکور شامل انواع تومورمارکرها، پیگیری، اقدامات درمانی و ارجاعات می باشند. صحت درخت تصمیم توسط خبرگان تایید شد. ROMA(CA125+HE4) ،CA19-9 و CEA مهمترین تومور مارکرهایی است که براساس مدل تصمیم به دست آمد.
نتیجه گیری: مدلهای تصمیم بالینی می توانند با ایجاد یکپارچگی در اطلاعات بیمار، به ارایه پیشنهادهای تشخیصی و درمانی خاص بپردازند. مدل طراحی شده در این پژوهش می تواند با تسهیل تصمیم گیری، تشخیص بیماری سرطان اپیتلیال تخمدان را به طور قابل ملاحظه ای بهبود بخشد.
رضا صفدری، سمیه مهدوی، لیلا شاهمرادی، خدیجه ادبی، شهرام طهماسبیان، مهناز نظری،
دوره 12، شماره 5 - ( آذر و دی 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبان بهداشتی به اطلاعات به موقع و مناسب نیاز دارند. پروندهی الکترونیک به مدیریت آسان داده ها کمک میکند. هدف این پژوهش ایجاد پروندهی الکترونیک و بررسی میزان تکمیل اطلاعات پرونده های کاغذی بیماران مول هیداتیفرم می باشد.
روش بررسی: پژوهش به روش توسعه ای و توصیفی-تحلیلی در سال 1396 انجام گرفت. پس از گردآوری و تأیید مجموعهی حداقل داده های سیستم، داده های پروندهی بیماران با چک لیست، استخراج و جهت طراحی پرونده الکترونیک در نرم افزار SQL وارد گردید. طراحی سیستم، با نرم افزار SQL Server 2012 و Visual Studio 2013 و تحلیل داده ها، با نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام شد. میزان تکمیل داده ها در 94 پرونده نیز اندازه گیری گردید.
یافته ها: در یافته های تکمیل پرونده های کاغذی، آیتم آدرس در 100 درصد موارد تکمیل شده بود. کمترین دادهی تکمیل شده، آیتم کمبود کاروتن، با 1/1 درصد بود. 8 دادهی مهم شامل: سن اولین قاعدگی و حاملگی، فاصلهی بین حاملگی ها، تعداد شرکای جنسی، وضعیت قاعدگی بین بارداری ها، روش پیشگیری، عادات اجتماعی و رادیوتراپی بیمار در هیچ یک از پرونده ها تکمیل نشده بود.
نتیجه گیری: در بررسی پرونده های کاغذی، داده های مهم در پرونده بیماران گردآوری نشده و یا به صورت محدود تکمیل
شده اند که این امر ضرورت به کارگیری پرونده الکترونیک را روشن می سازد. پرونده الکترونیک این بیماری با گردآوری اطلاعات ضروری به پیش گیری و درمان بهتر، پیگیری منظم و صرفه جویی در وقت و هزینهی بیماران کمک خواهد کرد.
محمود مرادی، سارا بهرامی نیا،
دوره 13، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: سواد ﺳﻼﻣﺖ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻰ ﺩﺭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺁﮔﺎﻫﻰ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎﻯ ﺍﻣﺮﻭﺯﻯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺭﺍﺑﻄﻪی ﺗﻨﮕﺎتنگی ﺑﺎ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﻰ، ﺳﻼﻣت و نیز درمان بیماریهای آنها دارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین وضعیت سواد سلامت مراجعهکنندگان به مطب پزشکان متخصص شهر کرمانشاه است.
روش بررسی: روش این مطالعه توصیفی-پیمایشی از نوع مقطعی است. جامعهی پژوهش مراجعهکنندگان(بیماران و همراهان وی) به مطبهای پزشکان متخصص شهر کرمانشاه بود. تعداد 380 نفر بهروش نمونهگیری تصادفی ساده در سال 1396 و در طی سه ماه بررسی گردید. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی سنجش سواد سلامت بزرگسالان ساکن شهرهای ایران (HELIA) بود. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 0/89 بهدست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری(یومان-ویتنی و کروسکال-والیس) در نرمافزار SPSS و اکسل انجام شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که سواد سلامت مراجعهکنندگان به مطبهای پزشکان شهر کرمانشاه در سطح مطلوب(کافی) است. سه منبع«اینترنت»، «پرسش از پزشک و کارکنان درمانی» و «رادیو و تلویزیون» اولویتهای کسب اطلاعات یا سواد سلامت هستند. همچنین نتایج نشان داد، سواد سلامت افراد از نظر ویژگیهای سن، جنسیت، تحصیلات و شغل تفاوت دارد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که اغلب افرادی که از سواد سلامت پایین و محدود برخوردارند جزو گروههای آسیبپذیر جامعه(سنین بالا، سطح تحصیلات پایین و کم درآمد) بودند. از این رو، توجه به نیازهای اطلاعاتی بهداشتی و سواد سلامت گروههای آسیبپذیر و طراحی آموزش ساده و هدفمند آنها با بهرهگیری از رسانههای مطلوب توصیه میشود.
محمد مهدی سلطان دلال، رضا زندیه مرادی، رامین مظاهری نژاد فرد، زهرا رجبی،
دوره 13، شماره 5 - ( آذر و دی 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: انتقال باکتریهای بیماریزا از حیوان به انسان به صورت مستقیم و یا از طریق مصرف گوشت و شیر و یا فراورده های آنها امکانپذیر است. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی و تشخیص اشریشیاکلی انتروهموراژیک در شیر گاوهای شهرستان بروجرد با روش مولکولی بوده است.
روش بررسی: در یک مطالعه ی توصیفی و مقطعی، تعداد ۱۵۰ نمونه شیر در مدت ۴ ماه از ابتدای آبان ماه ۱۳۹۵ تا پایان بهمن ماه همان سال از گاوداریهای موجود در شهرستان بروجرد و حومه نمونه برداری شد. نمونه های شیر پس از انجام مراحل غنی سازی، کشت و آزمونهای بیوشیمیایی بر روی EMBآگار و تستهای افتراقی IMVIC، و کشت خطی بر روی محیط سوربیتول مک کانکی آگار، جهت شناسایی جدایه های سوربیتول منفی، و تاییدشان توسط تست سرولوژی و شناسایی ژن eaeA به وسیله تست PCR بررسی گردیدند.
یافته ها: از مجموع ۳۱ ایزوله اشریشیاکلی جداشده، تعداد ۶ ایزوله بهعنوان سوربیتول منفی جداسازی شد(۱۹/۴%). از مجموع ۶ ایزوله، تعداد ۵ ایزوله(۱۶/۱%) بر روی محیط کروم آگار از نظر فعالیت بتاگالاکتوزیدازی منفی (MUG-) شناخته شدند. هر ۵ ایزوله در تست سرولوژیک با آنتی سرم O۱۵۷:H۷ تایید گردید و در بررسی مولکولی صورت گرفته دارای ژن eaeA بودند.
نتیجه گیری: شیوع ۱۶/۱% اشریشیاکلی انتروهموراژیک در شیرخام به عنوان یکی از عوامل ایجاد اسهال در جامعه می تواند از اهمیت زیادی برخوردار باشد. لذا طغیانهای ناشی از مصرف این ماده غذایی در مناطقی از کشور که به لحاظ سنتی هنوز مصرف شیرخام را در سبدغذایی قرار میدهند، میتواند نتایج باارزشی در جهت پیشگیری از موارد بیماریهای اسهالی به دست آورد.
محمد مهدی سلطان دلال، حامد اصغرزاده، روناک بختیاری، محمد کاظم شریفی یزدی، خانم مهدیه پورمرادیان، فریبا نباتچیان،
دوره 14، شماره 5 - ( آذر و دی 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آبمیوهها بخش مهمی از رژیمهای غذایی مدرن است، که در صورت آلوده بودن به باکتریهای پاتوژن میتوانند باعث عفونـتهـای مختلـف دسـتگاه گوارشی گردند. مطالعهی حاضر با هدف تعیین میزان فراوانی یرسینیا انتروکلی تیکا در آبمیوههای سنتی آبمیوه فروشیهای جنوب شهر تهران انجام شده است.
روش بررسی: در یک مطالعهی توصیفی مقطعی، ۱۰۰ نمونه آبمیوه شامل آب انبه، هویج، سیب و کرفس(از هرکدام ۵ نمونه در هر آبمیوهفروشی) از جنوب شهر تهران جمعآوری و طبق استاندارد ملی ایران ۲۹۴۶ و ۹۲۳۶ از نظر وجود اشریشیاکلی، سالمونلا، شیگلا و یرسینیا انتروکلی تیکا بررسی گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با بهرهگیری از آمار توصیفی و با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتهها: میزان آلودگی به باکتری یرسینیا انتروکلی تیکا ۲ درصد، اشریشیاکلی ۲۵ درصد، شیگلا ۱۴ درصد و سالمونلا ۱ درصد بود. در بررسی آبمیوههای مورد مطالعه در این تحقیق اشریشیاکلی در تمام آبمیوهها؛ شیگلا در آب هویج و کرفس و سیب؛ یرسینیا انتروکلی تیکا در آب کرفس و آب انبه؛ و سالمونلا فقط در آب هویج مشاهده شد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه میتوان بیان نمود که شمارش باکتریهای مورد مطالعه در این تحقیق در آبمیوه فروشیهای سطح تهران، لزوم پیگیریهای لازم جهت کاهش میزان بیماریهای حاصل از این باکتریها را بیش از پیش نمایان میکند.
لیلا شاهمرادی، نیلوفر خردبین، احمدرضا فرزانه نژاد، نیلوفر محمدزاده، عاطفه قنبری جلفایی،
دوره 16، شماره 2 - ( خرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: گام نخست جهت مدیریت افسردگی در کودکان و نوجوانان، شناسایی ریسکفاکتورهاست. هدف این پژوهش شناسایی عناصر دادهای سیستم پشتیبان تصمیم بالینی غربالگری ریسکفاکتورهای افسردگی ماژور در افراد جوان است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و جامعهی پژوهش شامل پایگاههای Scopus، Pubmed، Embase، PsychInfo، WOS وClinical key و متخصصان حوزهی سلامت روان شامل متخصصان روانپزشکی و دانشجویان روانشناسی و مشاوره و راهنمایی در مراکز آموزشی و درمانی معین است. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامهای شامل سه بخش بود که توسط هشت نفر از متخصصان در دسترس تکمیل شد. دادهها با استفاده از تعیین نسبت روایی محتوایی (CVR) و میانگین (Mean) تحلیل شدند. شاخص روایی محتوایی برابر با ۰/۷۴ و آلفای کرونباخ با نرم افزار SPSS برابر با ۰/۸۲۴ محاسبه و در نتیجه روایی و پایایی ابزار تایید شد.
یافتهها: مطابق با جدول لاوشه، عناصر اطلاعاتی مثل قوم و نژاد(Mean=۱/۱۲۵ ،CVR=-۰/۲۵) که CVR بین صفر تا ۰/۷۵ و میانگین کمتر از ۱/۵ داشتند، رد شدند. آیتمهایی مثل جنسیت(۱=CVR)، که CVR آنها مساوی یا بیشتر از ۰/۷۵ بود، و نیز آیتمهایی مثل وضعیت تاهل(Mean=۱/۶۲۵ ،CVR=۰/۵) که CVR آنها بین صفر تا ۰/۷۵ و میانگین مساوی یا بیشتر از ۱/۵ بود، پذیرفته و بهعنوان مجموعهی حداقل دادههای غربالگری افسردگی ماژور در بازه سنی ۱۰ تا ۲۵ سال در نظر گرفته شدند. عناصر دادهای شناسایی شده در سه دستهی دموگرافیک، بالینی و سوابق روانی-اجتماعی فرد دستهبندی شدند.
نتیجهگیری: سیستمهای پشتیبان تصمیم بالینی در مراحل مختلف ارایه مراقبت سلامت از جمله فرایند غربالگری کمککننده هستند. با بهکارگیری این سیستمها برای غربالگری ریسکفاکتورهای افسردگی ماژور میتوان محدودیت دسترسی به متخصصان بهداشت روان را بهبود بخشید، از اجرای گایدلاینها اطمینان حاصل کرد و همکاری بین سطوح مختلف مراقبت سلامت را ارتقا داد. تعیین مجموعهی حداقل دادههای غربالگری افسردگی ماژور در بازه سنی ۱۰ تا ۲۵ سال، نخستین گام طراحی و ایجاد سیستم پشتیبان تصمیم بالینی جهت شناسایی و غربالگری افراد از حیث این بیماری میباشد.
نیلوفر مرادی، محمد عزیزی، الهام نیرومند، وریا طهماسبی،
دوره 16، شماره 3 - ( مرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یک بیماری چندعاملی است که با قند خون بالای مزمن و مقاومت به انسولین مشخص میشود. بهطورکلی افزایش جهانی شیوع دیابت نوع ۲ در اثر تغذیه ضعیف و عدم فعالیتبدنی ایجاد میشود. لذا هدف از مطالعهی حاضر، تأثیر ۸ هفته تمرین ترکیبی همراه با مکمل دانهی کینوا بر قندخون ناشتا، اشتها و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به دیابت نوع ۲ است.
روش بررسی: در این مطالعه ۳۶ زن مبتلا به دیابت نوع ۲ بهصورت داوطلبانه انتخاب و به ۳ گروه: تمرین+مکمل(۱۲=n)، مکمل(۱۲=n) و کنترل(۱۲=n) تقسیم شدند. گروه تمرین+مکمل و گروه مکمل ۸ هفته به مقدار ۲۵ گرم دانهی کینوای پخته را بهمدت ۳ روز در هفته مصرف کردند. گروه تمرین+مکمل نیز تمرین ترکیبی را بهمدت ۸ هفته و ۳ بار در هفته انجام دادند. تمرین با شدت ۱۲-۱۰ میزان درک فشار انجام شد. جهت اندازهگیری شاخص کیفیت زندگی از نسخهی فارسیشدهی پرسشنامهی کیفیت زندگی و جهت ارزیابی اشتها نیز از پرسشنامهی اشتها استفاده شد. ۴۸ ساعت قبل و بعد از مداخلات، نمونهگیری خون، اندازهگیریها و تکمیل پرسشنامهها انجام شد. از آزمونهای (One Way ANOVA)، تعقیبی LSD و t همبسته در سطح معناداری ۰/۰۵≥P استفاده شد.
یافتهها: طبق نتایج ۸ هفته مداخله در گروه تمرین+مکمل(۰/۰۰۱=P)(%۲/۵۹) و گروه مکمل(۰/۰۴=P)(۱/۵۴%) نسبت به گروه کنترل(۰/۳۲=P)(%۱/۵۴) باعث کاهش معنیدار قندخون ناشتا شد. همچنین کاهش معنیداری نیز در شاخص اشتهای گروه تمرین+مکمل(۰/۰۰۱>P)(%۵۴/۲۰) و گروه مکمل(۰/۰۰۱=P)(%۶۰/۳۱) نسبت به گروه کنترل(۰/۱۱=P)(%۷/۹۱) صورت گرفت. دادههای کیفیت زندگی نیز حاکی از افزایش معنیدار این شاخص در گروه تمرین+مکمل(۰/۰۰۸=P)(%۵/۹۵) و گروه مکمل(۰/۰۰۲=P)(%۳/۸۰) نسبت به گروه کنترل(۰/۱۰=P)(%۰/۹۹) بود.
نتیجهگیری: ۸ هفته تمرین ترکیبی بههمراه مصرف دانهی کینوا تاثیر مثبت و بسزایی بر روی شاخص قند خون ناشتا، کیفیت زندگی و اشتها در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ دارد.
مریم آقاجری نژاد، یحیی سلیمی، شهاب رضاییان، قباد مرادی، مهدی مرادی نظر، فاطمه خسروی شادمانی، رویا صفری فرامانی، میترا دربندی، فرید نجفی،
دوره 17، شماره 2 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: همه افراد یک جامعه به یک تناسب، در معرض ابتلا و بستری بهعلت بیماری کووید-۱۹ نیستند. هدف از مطالعهی حاضر، تعیین عوامل مرتبط با ابتلا و بستری بهعلت کووید-۱۹ در شرکتکنندگان مطالعه کوهورت RaNCD (Ravansar Non-Communicable Disease) بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر در بازه زمانی ۱۳۹۸/۱۲/۰۹ تا ۱۴۰۰/۰۹/۰۶ انجام شد. برای این مطالعه از دادههای مطالعه کوهورت RaNCD استفاده شد. موارد ابتلا و بستری کووید-۱۹ نیز از سامانههای پایش مراقبتهای درمانی، سامانه سما و لیست خطی معاونت بهداشت و نتایج سرمی مثبت استخراج و از دادههای آنها استفاده شد. در مطالعه مورد-همگروهی در گروه مورد ۶۲۶ مورد ابتلای قطعی و/ یا محتمل وارد شد و در ادامه ۲۱۰۷ نفر بهصورت تصادفی ساده بهعنوان تحت همگروه انتخاب شدند. در مطالعه مورد-شاهدی، ۱۸۸ فرد بستریشده بهعلت کووید-۱۹ در گروه مورد و ۶۳۲ مثبت سرپایی در گروه شاهد، بودند. در این مطالعه از روش رگرسیون کاکس تعمیمیافته و لجستیک استفاده شد.
یافتهها: در مطالعه مورد-همگروهی نسبت مخاطره ابتلا به کووید-۱۹ در روستاییان، سیگاریها و طبقه اقتصادی-اجتماعی متوسط بهترتیب(۰/۹۱، ۰/۵۷)۰/۷۲، (۰/۵۸، ۰/۲۴)۰/۳۷، (۲/۱۱، ۱/۰۷)۱/۵۰، نسبت به گروه مرجع بود. در حالیکه نسبت مخاطره در سنین ۶۴-۴۶ و ۶۵ ساله و بالاتر، در سال اول بهترتیب(۶/۸۶، ۱/۷۶)۳/۴۷ و (۱۴/۸۵، ۲/۸۰)۶/۴۵ نسبت به گروه مرجع بود، بعد از یکسال، بهترتیب این مقادیر به(۴/۴۰، ۱/۱۳)۲/۲۳ و (۸/۱۰، ۱/۵۳)۳/۵۲ رسید. نسبت مخاطره در مبتلایان به حداقل یک بیماری زمینهای در سال اول(۳/۹۲، ۱/۵۳)۲/۴۵ بود که بعد از یکسال، به(۲/۹۲، ۱/۱۴)۱/۸۲ کاهش یافت. همچنین در مدل تطبیقیافته فعالیت فیزیکی متوسط و شدید با کاهش نسبت مخاطره همراه بود. در مطالعه مورد-شاهدی، نسبت شانس بستریشدن بهعلت کووید-۱۹ با هر سال افزایش سن، ۰/۰۳% بیشتر(۱/۰۵، ۰/۰۱)۱/۰۳ و در مبتلایان با حداقل سه بیماری زمینهای(۴/۷۳، ۱/۲۴)۲/۴۳ برابر بدون بیماری زمینهای بود.
نتیجهگیری: بهطورکلی کاهش نسبت مخاطره با گذشت یکسال از شروع مطالعه قابل توجه بود. افزایش سن و ابتلا به بیماریهای زمینهای از جمله مواردی است که نسبت شانس بستری در بیمارستان را نیز افزایش داده است. چنین افرادی میتوانند برای موجهای بعدی بیماری در اولویت مراقبتهای بهداشتی و دوزهای یادآور واکسیناسیون قرار گیرند.
شیما مرادی، فاطمه رضایی زاده، منیره رحیم خانی،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه وهدف: پژوهش حاضر جهت تعیین جایگاه ایران در انتشارات علمی حوزهی ایمنیشناسی و میکروبشناسی انجام شده است؛ و اهداف دیگر آن تعیین وضعیت کلی تولید علم جهان، خاورمیانه و ایران، شناسایی الگوهای تالیف تولیدات علمی جهان، خاورمیانه و ایران، شناسایی میزان همکاریهای علمی ایران با کشورهای خاورمیانه و جهان، و بررسی ارتباط بین شاخصهای تولیدات علمی، استنادات، همکاریهای علمی منطقهای و همکاریهای علمی فرا منطقهای با یکدیگر هستند.
روش بررسی: پژوهش از نوع کاربردی و با استفاده از شاخصهای علمسنجی و جامعه پژوهش ۳۰۶۲۲ مدرک حوزهی ایمنیشناسی و میکروبشناسی کشورهای خاورمیانه طی سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸ است. برای تعیین جایگاه کشورها و روابط بین شاخصها از تحلیل عامل اکتشافی و ماتریس همبستگی و پایگاه سایول استفاده شد.
یافتهها: به ترتیب کشورهای ایران، ترکیه، و عربستان در شاخصهای تولیدات علمی، استنادات، همکارهای منطقهای، فرامنطقهای و همکاری کل جزو کشورهای قدرتمند اطلاعاتی منطقه محسوب شدند؛ و بهجهت تعیین جایگاه در منطقه، شاخصِ استنادات نسبت به سایرین بیشترین وزن را داشت. ایران در شاخصهای تولیدات علمی و استنادات بهترتیب با ۴۳.۶۳% و ۳۳.۷۶% رتبه اول، در شاخص همکاریهای منطقه ای با ۴۳.۶۳% رتبه سوم، در شاخص همکاریهای فرامنطقه ای با ۲۳.۵۶% رتبه دوم و در شاخص همکاری کل با ۲۲.۱۲% رتبه دوم را دارد.
نتیجهگیری: علیرغم وجود جایگاه برجستهی کشور در کمیت تولیدات علمی حوزهی ایمنیشناسی و میکروبشناسی، کیفیت این تولیدات نسبت به متوسط منطقهای و جهانی پایینتر است. همچنین، در این مطالعه ضمن تعیین کشورهای قوی، متوسط و ضعیف منطقه، مشخص شد که رابطهی بین شاخصهای استنادات و تولیدات علمی نسبت به تمامی رابطههای دو به دوی در شاخصهای منتخب بیشتر است.
پریسا مرادی مجد، شهنام صدیق معروفی، شقایق تقیزاده، جمیله ابوالقاسمی، علیرضا باباجانی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از اصول اساسی در ایمنی دارودرمانی برای بیماران در اتاقعمل، ثبت و برچسبگذاری صحیح داروهای بیهوشی میباشد که میتواند موجب کاهش خطاهای دارویی، افزایش ایمنی دارو و بیمار، کاهش اتلاف دارو و آلودگی محیط زیست و بهینهسازی هزینههای بیمارستانی شود.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی-تحلیلی و مقطعی در بهمن ماه سال ۱۴۰۱ در اتاقهایعمل بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. شرکتکنندگان شامل ۱۷۷ نفر از کارشناسان هوشبری شاغل در اتاقعمل بیمارستانهای مذکور بودند که به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. دادهها با استفاده از چکلیست محققساخته، ارزیابی دستورالعملهای ثبت و برچسبگذاری داروهای بیهوشی جمعآوری شد و با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری One- way ANOVA، فیشر و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گشت و سطح معناداری ۰/۰۵>P-Value در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین رعایت دستورالعملهای ثبت و برچسبگذاری داروهای بیهوشی در کلیه بیمارستانها ۳/۵۵۹ از نمره کل ۱۶(تعداد گویهها)، به دست آمد. میانگین رعایت دستورالعملها در هشت بیمارستان با یکدیگر تفاوت معناداری داشت(۰/۰۰۱>P). بیشترین میزان رعایت دستورالعمل با میانگین ۳۳۳ /۱۰ از ۱۶ به بیمارستان حضرت علیاصغر اختصاص داشت. بیمارستانهای فیروزگر و شهید اکبرآبادی به ترتیب با میانگین ۱۰/۱۱ و ۶/۶۵ در ردههای بعدی قرار داشتند. بین میزان رعایت دستورالعملها و میانگین سابقهکاری و سنی کارشناسان، همبستگی منفی و معنادار وجود داشت(۰/۰۱۷=P)، اما جنسیت با میزان رعایت دستورالعملها همبستگی معناداری نداشت( ۰/۵۹۶ = P).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دستآمده، میزان رعایت دستورالعملهای ثبت و برچسبگذاری داروهای بیهوشی در اکثر بیمارستانها ضعیف و در سطح نامطلوب ارزیابی گردید. با توجه به اهمیت این موضوع در کاهش خطاهای دارویی و افزایش ایمنی بیمار، بهکارگیری دورههای توانمندسازی و آموزشی برای کارشناسان هوشبری طبق آخرین دستورالعملهای ارایه شده ضروررت دارد.