5 نتیجه برای مصدق راد
علی محمد مصدق راد، پروانه اصفهانی، مرضیه نیک افشار،
دوره 11، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به محدودیت منابع بخش سلامت، ضرورت توجه به افزایش کارایی سازمان های بهداشتی و درمانی الزامی است. این پژوهش با هدف ارزشیابی کارایی بیمارستانهای کشور انجام شده است.
روش بررسی: در این پژوهش مروری منظم، کلیه مقالات مرتبط با محاسبه کارایی بیمارستانهای ایران منتشر شده در دو دهه اخیر(۱۳۹۵-۱۳۷۶) مورد بررسی قرار گرفت. هفت پایگاه اطلاعاتی و دو موتور جستجوگر با استفاده از کلیدواژههای مناسب جستجو شد. لیست رفرنس های مقالات به دست آمده نیز بررسی شدند تا مقالاتی که به دست نیامدند، شناسایی شوند. تعداد ۱۵۶۳ مقاله یافت شد که با استفاده از یک چک لیست ارزشیابی کیفیت شدند. در نهایت، تعداد ۹۱ مقاله شرایط ورود به این مطالعه را داشته و تحلیل شدند.
یافته ها: به ترتیب سه روش تحلیل پوششی داده ها، پابن لاسو و تحلیل مرزی تصادفی بیشتر در ارزشیابی کارایی بیمارستانها استفاده شدند. میانگین کارایی بیمارستانهای کشور بین ۰/۵۸۴ و ۰/۹۹۸ متغیر بوده است. بیشتر بیمارستانهای غیردانشگاهی نظیر بیمارستانهای درمانی دولتی و خیریه، خصوصی و بیمارستانهای مناطق محروم کارایی مطلوب نداشتند. تعداد تخت و نیروی انسانی مهم ترین متغیرهای ورودی و تعداد پذیرش بیماران سرپایی و بستری و تعداد اعمال جراحی مهم ترین متغیرهای خروجی مورد استفاده در تحلیل پوششی داده ها بودند. روش پارامتریک تحلیل مرزی تصادفی از مزیت بیشتری نسبت به روش ناپارامتریک تحلیل پوشش دادهها برای سنجش کارایی بیمارستانها برخوردار است.
نتیجه گیری: با توجه به کارایی پایین بیشتر بیمارستانهای کشور، سیاستگذاران بهداشت و درمان کشور باید ضمن شناسایی دلایل پایین بودن کارایی، راهکارهایی برای تخصیص صحیح منابع و ارتقای کارایی فنی بیمارستانها اتخاذ کنند.
علی محمد مصدق راد، احمد فیاض بخش، فتانه امینی،
دوره 11، شماره 5 - ( آذر و دی 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: برنامهریزی استراتژیک نقش بسزایی در دستیابی به مزیت برتری برای سازمانهای غیرانتفاعی و خدماتی دارد. با این وجود، بسیاری از برنامهها با شکست مواجه میشوند. این پژوهش با هدف شناسایی چالشهای تدوین برنامه استراتژیک در سازمان بهزیستی کشور انجام شد.
روش بررسی: این مطالعهی موردی به صورت کیفی و با استفاده از مصاحبهی نیمه ساختاریافته با ۱۲ نفر از مدیران ارشد و میانی عضو تیم برنامهریزی استراتژیک سازمان بهزیستی کشور انجام شد. کلیه مصاحبهها پیادهسازی و اطلاعات کدگذاری شدند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل محتوایی استفاده شد. تعداد ۷ موضوع اصلی و ۱۶ موضوع فرعی از مصاحبهها استخراج شد.
یافتهها: چالشهای تدوین برنامه استراتژیک در سازمان بهزیستی کشور شامل عدم توجیه تدوین برنامه استراتژیک، مدل مورد استفاده برای برنامهریزی استراتژیک، ترکیب نامناسب تیم برنامهریزی استراتژیک، تغییر ساختار و مدیریت سازمان بهزیستی کشور، محدودیت زمانی تدوین برنامه استراتژیک، آموزش ناکافی و نامشخص بودن بودجه برنامه بود.
نتیجهگیری: چالشهای تدوین برنامه استراتژیک در صورتیکه به خوبی مدیریت نشوند، مشکلات زیادی بر سر راه اجرای برنامه استراتژیک ایجاد خواهند کرد. تعهد مدیران ارشد سازمان، مدیریت و رهبری قوی، ایجاد فرهنگ مشارکتی، آموزش و توانمندسازی کارکنان و تأمین منابع مورد نیاز در اجرای موفقیتآمیز برنامه استراتژیک در سازمان بهزیستی کشور نقش بسزایی خواهد داشت.
ابراهیم جعفری پویان، علیمحمد مصدق راد، عباس سالاروند،
دوره 13، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: اعتباربخشی بیمارستانی یک استراتژی ارزشیابی خارجی برای ارتقای کیفیت و اثربخشی خدمات ارایه شده است. ارزیابان اعتباربخشی یکی از عوامل مهم موثر بر اعتبار نتایج اعتباربخشی هستند. با توجه به اینکه اثربخشی سیستم اعتباربخشی تا حد زیادی به ارزیابان اعتباربخشی بستگی دارد، هدف این مطالعه، شناسایی معیارهای ارزشیابی ارزیابان اعتباربخشی بیمارستان در ایران است.
روش بررسی: این پژوهش کیفی در سال 1396 براساس دیدگاههای ذینفعان برنامهی اعتباربخشی بیمارستانی انجام شد. دادهها از طریق مصاحبهی نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل موضوعی تحلیل شد. سپس چارچوب طراحی شد و با بهره گیری از نظر متخصصان نهایی گردید.
یافته ها: 44 معیار شناسایی شده برای یک ارزیاب اعتباربخشی بیمارستان در کشور ایران درقالب شش حیطه دسته بندی شد که شامل شخصیت، تجربه، دانش، نگرش، مهارت و رفتار فرانقش میباشد. برخورداری از ترکیب قابل قبولی از معیارهای شناسایی شده برای یک ارزیاب اعتباربخشی ضروری است.
نتیجه گیری: ارزشیابی ارزیابان اعتباربخشی با استفاده از معیارهای شناسایی شده، منجر به عملکرد بهتر آنها و در نهایت ارتقای سطح اعتبار نتایج اعتباربخشی خواهد شد. هم چنین وجود این معیارها منجر به ارایه تعریف بومی از ارزیاب اعتباربخشی میشود که می تواند در زمینهی مدیریت ارزیابان اعتباربخشی مورد استفادهی متولیان نظام اعتباربخشی بیمارستانهای کشور قرار گیرد.
علی محمد مصدق راد، فاطمه غضنفری،
دوره 14، شماره 4 - ( مهر و آبان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اعتباربخشی بیمارستانی "فرایند ارزشیابی نظاممند و تعیین اعتبار بیمارستان توسط یک سازمان مستقل خارجی با استفاده از استانداردهای مطلوب ساختاری، فرایندی و پیامدی" است. اعتباربخشی نقش مهمی در بهبود کیفیت و ایمنی خدمات بیمارستانی دارد. برنامه اعتباربخشی بیمارستانی ایران با چالشهایی مواجه است. این پژوهش با هدف شناسایی چالشهای حاکمیتی برنامه اعتباربخشی بیمارستانی ایران و ارائه پیشنهاداتی برای بهبود آن انجام شده است.
روش بررسی: این پژوهش کیفی پدیدارشناسی تفسیری با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته در نیمه اول سال ۱۳۹۸ انجام شده است. تعداد ۱۵۱ نفر از سیاستگذاران، مدیران و کارکنان وزارت بهداشت، دانشگاههای علوم پزشکی، سازمانهای بیمه سلامت و بیمارستانها با رویکرد ارزشیابی چندگانه و به روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. از روش تحلیل موضوعی برای تحلیل دادهها استفاده شد.
یافته ها: تعداد ۲۲ چالش حاکمیتی برنامه اعتباربخشی بیمارستانی شناسایی شد که در قالب هفت گروه چالشهای مرتبط با ساختار سازمانی، ارتباطات سازمانی، سیاستگذاری، تأمین مالی، برنامهریزی، تولیت و ارزشیابی دستهبندی شدند. عدم استقلال برنامه اعتباربخشی، ساختار سازمانی نامناسب، کمبود منابع، جابجایی سریع مدیران اداره اعتباربخشی، هماهنگی و ارتباطات ضعیف درون و برون سازمانی، دولتی و اجباری بودن برنامه اعتباربخشی، هزینه زیاد اعتباربخشی، برنامهریزی ضعیف، عدم تأمین الزامات و پیشنیازهای اعتباربخشی، دانش ناکافی متولیان اعتباربخشی و عدم ارزشیابی برنامه اعتباربخشی از جمله چالشهای حاکمیتی برنامه اعتباربخشی بیمارستانی ایران است. ایجاد استقلال عملکردی از طریق تشکیل شورای سیاستگذاری اعتباربخشی بیمارستانی و کمیتههای علمی، اجرایی، اعتراض و ارزشیابی برنامه اعتباربخشی، پایلوت برنامه اعتباربخشی، تأمین مالی پایدار برنامه اعتباربخشی، برنامهریزی دقیق، آموزش آبشاری، دریافت تأییدیه انجمن بینالمللی کیفیت بهداشت و درمان و اعلان عمومی نتایج اعتباربخشی از جمله راهکارهای پیشنهادی حل این مشکلات هستند.
نتیجهگیری: برنامه اعتباربخشی بیمارستانی ایران در بعد حاکمیتی با چالش ها و مشکلاتی مواجه است. اصلاح ساختار حاکمیتی برنامه اعتباربخشی بیمارستانی ایران میتواند منجر به حصول نتایج مطلوب و تحقق اهداف اعتباربخشی شود.
علی محمد مصدق راد، پروانه اصفهانی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تقاضای القایی عبارت است از ارایه مراقبت یا خدمت غیرضروری به بیماران و مراجعان نظام سلامت با اعمال قدرت و سفارش افراد متخصص. تقاضای القایی موجب استفادهی بیش از حد از خدمات سلامت، افزایش زمان انتظار برای دریافت خدمات سلامت، افزایش قیمت خدمات سلامت، افزایش هزینههای بخش سلامت و کاهش کارایی نظام سلامت میشود. سیاستگذاران و مدیران سلامت باید اقداماتی برای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت به کارگیرند. شناسایی علل تقاضای القایی در نظام سلامت اولین قدم در این زمینه است. این پژوهش با هدف شناسایی علل تقاضای القایی در نظام سلامت انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش با روش مرور حیطهای انجام شد. کلیه مقالات منتشر شده در زمینهی علل تقاضای القایی در نظام سلامت تا ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ خورشیدی(۲۱ ژوئن ۲۰۲۳ میلادی) در ۹ پایگاه دادهای و موتور جستجوگر Google Scholar جستجو و جمعآوری شدند. در نهایت، تعداد ۳۸ مقاله انتخاب شد. دادهای با روش تحلیل موضوعی و با استفاده از نرمافزار MAXQDA۱۰ تحلیل شدند.
یافتهها: تعداد ۳۸ مطالعه مرتبط با علل تقاضای القایی در نظام سلامت در بازهی زمانی ۱۹۷۴ تا ۲۰۲۱ میلادی منتشر شدند. تعداد پژوهشهای علل تقاضای القایی در نظام سلامت از سال ۲۰۱۱ میلادی با رشد همراه بوده است. تعداد ۳۲ علت تقاضای القایی در نظام سلامت شناسایی شد که در سه سطح کلان(نظام سلامت)، میانی(سازمان بهداشتی و درمانی) و خرد(ارایهدهنده و گیرندهی خدمت سلامت) تقسیمبندی شد. پرتکرارترین علل تقاضای القایی در نظام سلامت در مطالعات قبلی بهترتیب شامل سیاستگذاری نامناسب، نظارت ناکافی، نظام پرداخت نامناسب، تعداد زیاد پزشکان، عدم توجه به راهنماهای بالینی، انگیزهی مالی ارایهدهندگان خدمات سلامت، پوشش بیمهای بیمار، انتظارات زیاد و غیرمنطقی بیماران، تعرفهی نامناسب خدمات سلامت، پیچیدگی خدمت سلامت و شکاف اطلاعاتی بیماران بود.
نتیجهگیری: تقاضای القایی اثرات منفی بر نظام سلامت دارد و منجر به افزایش هزینههای سلامت، اتلاف منابع سلامت، کاهش کارایی نظام سلامت و در نهایت، کاهش دسترسی مردم به خدمات سلامت ضروری خواهد شد. عوامل متعددی در سطوح مختلف نظام سلامت منجر به ایجاد تقاضای القایی خدمات سلامت میشود. بنابراین، مداخلاتی باید بهطور سیستمی در سه سطح نظام سلامت، سازمانهای بهداشتی و درمانی و ارایهدهندگان و گیرندگان خدمات سلامت بهکار گرفته شوند تا تقاضای القایی خدمات سلامت کاهش چشمگیری داشته باشد.