13 نتیجه برای نظری
سکینه ولی قزوینی، الهام شاه بهرامی، یاسر نظری، فردین مرادی، روح اله کلهر،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سازمانها برای حرکت به سمت تعالی، ناگزیر از استقرار سیستمهای نوین مدیریتی هستند. از جمله فنونی که در دو دهه اخیر از اروپا آغاز شده و در عرصه مدیریت کشور موضوعیت یافته، مدل تعالی سازمانی EFQM است. هدف این پژوهش ارزیابی عملکرد بیمارستان شهید رجایی قزوین بر اساس الگوی تعالی سازمانی EFQM بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی در سال 1389 در بیمارستان شهید رجایی قزوین انجام شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد الگوی تعالی سازمانی EFQM بود که توسط کلیه مدیران مرکز تکمیل شد. روایی پرسشنامه بر اساس نظر خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ آزمون شده که 97/0 به دست آمد. یافتهها با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بیمارستان مورد مطالعه در توانمندسازها در مجموع 99/183 امتیاز از 500(88/36 درصد از امتیاز مطلوب) را کسب کرد. در نتایج در مجموع 71/183 امتیاز از 500(75/36 درصد از امتیاز مطلوب) را کسب کرده و در کل، 7/366 امتیاز از 1000 امتیاز موجود در الگو را برای ارزیابی عملکرد، در سال 1389 کسب نموده است.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که این بیمارستان از نظر معیارهای الگوی سرآمدی در وضعیت متوسطی قرار دارد. داشتن دیدگاه سیستماتیک قوی، توجه به مدیریت مبتنی بر فرآیندهای سازمانی و نتیجه گرایی، استفاده از این مدل، برای بیمارستانهای ایرانی که معمولاً در این حوزهها با مشکلات جدی روبرو هستند بسیار آموزنده و اجرایی است.
امیر اشکان نصیری پور، پوران رئیسی، ایروان مسعودی اصل، اصلان نظری،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه تأثیر سرمایه فکری بر فرآیندهای موجود سازمان، یکی از روش های شناخت نقاط ضعف سازمان می باشد. هدف اصلی این پژوهش مشارکت در تثبیت سرمایههای فکری از طریق بهبود فرهنگ سازمانی در بین مدیران ستادی معاونت حمایت و سلامت کمیته امداد ایران میباشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی است که به صورت مقطعی در سال 1389 انجام شد. جامعه پژوهش را مدیران ابزار گردآوری داده ها .(N= حوزه ستادی معاونت حمایت و سلامت کمیته امداد خمینی(ره) کشور تشکیل دادند( 50 پرسشنامه پژوهشگر ساخته مشتمل بر سه بخش بود که مورد روایی و پایایی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ویرایش 16 و به کمک شاخص های آمار توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون انجام گرفت. SPSS از نرم افزار 78 می باشد. نمره / 58 و 3 /
یافته ها: میانگین نمرات مطالعه مدیران ارشد و میانی در حیطه فرهنگ سازمانی به ترتیب 3 2 در نهایت بین فرهنگ سازمانی و سرمایه فکری در کل / سرمایه فکری در بین مدیران پایین از حد متوسط می باشد( 23 .((P<0/ مدیران مورد مطالعه رابطه معناداری مشاهده شد( 001
نتیجه گیری: با توجه به وجود رابطه معنادار بین فرهنگ سازمانی و سرمایه فکری، بهبود مدیریت سرمایه های فکری ضروری است و در این راستا فرهنگ سازمانی به عنوان زیر ساخت اساسی مطرح است که باعث بکارگیری مفیدتر و کاراتر نیروی انسانی می گردد.
لیلا گودرزی، اصلان نظری، قاسم رجبی واسوکلایی، محمد سلیمی، مهدی رعدآبادی،
دوره 8، شماره 4 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : دانشجویان به دلیل شرایط خاص دانشجویی از جمله دوری از خانواده، وارد شدن به مجموعه ای بزرگ و پرتنش، مشکلات اقتصادی و نداشتن درآمد کافی مستعد از دست دادن سلامت روانی هستند. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت سبک و شیوه ی زندگی دانشجویان دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه ی توصیفی- مقطعی که در دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت، 120 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل با استفاده از روش نمونه گیری ساده وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل دو بخش مشخصات دموگرافیک دانشجویان و سوالات شیوه ی زندگی بود. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS.18 و به کمک آزمون های آماری تی تست و آنوا تحلیل شد.
یافتهها: نمره ی آزمون شیوه ی زندگی دانشجویان مورد مطالعه، در محدوده ی متوسط قرار داشته و با وضعیت خوب فاصله دارد. آزمون تی زوج دو نمونه ای رابطه معناداری بین جنسیت و وضعیت تاهل و نمره ی شیوه ی زندگی دانشجویان نشان نداد(05/0 < P ). آزمون آماری آنوا نیز رابطه معناداری بین سن، مقطع تحصیلی، معدل و سال ورودی دانشجویان با مولفه شیوه ی زندگی نداشت.
نتیجهگیری: نمره ی آزمون شیوه ی زندگی دانشجویان مورد مطالعه در محدوده ی متوسط قرار داشت . لازم است برنامه های مداخله ای و آموزشی استاندارد به منظور تغییر سبک زندگی دانشجویان طراحی شود. سیست م های حمایتی ، تغذیه ای و ورزشی، برنامه های آموزشی، فرهنگی و تفریحی م ی تواند دغدغه های تحصیلی و مشغله ی این گروه جمعیتی را کم رنگ سازد.
زهرا بتولی، مریم نظری،
دوره 8، شماره 4 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت خدمات شبکه های اجتماعی به عنوان ابزاری جهت کارهای تیمی تحقیقاتی و توانا ساختن پژوهشگران جهت اشتراک گذاری نتایج و تجارب، آشکار شده است. هدف این مطالعه، شناسایی قابلیتهای شبکه های اجتماعی تحقیقاتی جهت تسهیل فعالیت های پژوهشی از منظر محققان علوم پزشکی و تعیین دلایل استفادهی آنها از این شبکه ها است.
روش بررسی : این پژوهش، یک مطالعهی کیفی است که به شیوهی تحلیل محتوا انجام شد. شرکت کنندگان پژوهش10 محقق علوم پزشکی فعال در شبکه اجتماعی ResearchGATE بودند که به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. معیار انتخاب، امتیاز آنها در این شبکه بود. این امتیاز بر اساس چهار معیار انتشارات، سوال و جواب های مطرح شده و تعداد دنبال کنندگان به محققان داده میشود. دادهها از طریق مصاحبه ی نیم ساخت یافته جمع آوری، مقوله بندی و در قالب سیاهه ای از مهمترین قابلیتهای شبکه های اجتماعی تحقیقاتی ارائه گردید.
یافتهها : از تحلیل متن مصاحبه ها، قابلیتهای شبکه های اجتماعی تحقیقاتی در هشت گروه مقوله بندی شدند که عبارتند از: معرفی محقق و شناسایی محققان، برقراری ارتباط و همکاری با محققان، اشتراک اطلاعات، یافتن اطلاعات، مدیریت منابع و استنادات، روزآمد نگهداشتن محقق، رتبه دهی و تنظیمات شبکه.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت و نقش شبکه های اجتماعی تحقیقاتی در معرفی، برقراری ارتباط و همکاری بین پژوهشگران و همچنین مدیریت تولیدات علمی آنها، معرفی قابلیتهای شناسایی شده در این مطالعه میتواند به افزایش روی آوری و بهره وری مؤثر از این شبکه ها یاری رساند. همچنین متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی میتوانند از یافته های این پژوهش، جهت طراحی کارگاههای آموزشی «آشنایی با قابلیتهای شبکه های اجتماعی برای محققان» استفاده نمایند.
آزاده چتروز، لیلا گودرزی، محمد روشنی، سید هادی حسینی، اصلان نظری، قاسم رجبی واسوکلایی،
دوره 10، شماره 4 - ( مهر و آبان 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: ایمنی، یکی از اجزای مهم در کیفیت مراقبت های بهداشتی درمانی است که عدم توجه به آن نتایج زیان باری را به همراه خواهد داشت. مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت مدیریت ایمنی در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران به انجام رسید.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی و مقطعی بوده که در چهار بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1391 به انجام رسید. گردآوری داده ها از طریق چک لیست مدیریت ایمنی روا و پایا شامل 109 سوال در سه حیطه: سازمان و مدیریت کمیته ایمنی و حوادث، ارزیابی سازمان و ساختار بیمارستان و استانداردهای ارزیابی اتاق های عمل از دیدگاه مدیریت ایمنی، در مقیاس لیکرت پنج گزینه ای انجام گرفت. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار آماری 20 SPSS و میانگین و انحراف معیار و آزمون کروسکال والیس صورت گرفت.
یافته ها: در مولفه ارزیابی سازمان بیمارستان و ساختار آن از دیدگاه مدیریت ایمنی، ارزیابی ساختار سازمانی بیمارستان از دیدگاه مدیریت ایمنی هر یک از بیمارستان ها در وضعیت مناسبی قرار داشت(72/50). در نتایج حاصل از ارزیابی اتاق های عمل از دیدگاه مدیریت ایمنی، بیشترین میانگین امتیاز کسب شده از سوی بیمارستان ها در این حوزه مربوط به بیمارستان 1 با امتیاز 90/00 و کمترین آن به بیمارستان 4 مربوط می شد(69/09).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، وضعیت ایمنی در این بیمارستان ها در حد قابل قبول تعیین شد. لیکن به نظر می رسد نظارت بر مدیریت ایمنی و برگزاری دوره های آموزشی مداوم، ضروری می باشد.
یوسف محمدزاده، نرگس تقی زاده، علمناز نظریان،
دوره 11، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: وقتی تفاوت فاحشی بین گروههای درآمدی در جامعه وجود داشته باشد، از مسیر کانال های متعدد، ممکن است بر سلامتی جوامع و ساختار هزینه های آن تاثیر بگذارد. مطالعه ی حاضر به بررسی تأثیر نابرابری و فقر(و سایر خصوصیات اقتصادی-اجتماعی جوامع) بر روی شاخص های سلامت عمومی و ساختار پرداخت های هزینه ای آن پرداخته است.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی- کاربردی بوده و در نمونه ی ۳۴ کشور جهان(به لحاظ برخورداری از داده های منظم از نابرابری درآمد) طی دوره ی زمانی ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۲ با استفاده از رویکرد داده های تابلویی انجام گرفته است. برای برآورد مدلها از نرم افزار Eviews ۹ استفاده شده است. برآوردها طی مدل های جداگانه برای شاخص های سلامتی و هزینه های آن انجام شده است.
یافته ها: نابرابری درآمد و فقر از یک سو موجب کاهش سلامت عمومی گردیده و از سوی دیگر سهم افراد از پرداخت های بهداشتی و درمانی را افزایش می دهد. همچنین سطح آموزش موجب ارتقای سلامت جامعه و کاهش پرداخت های مستقیم از جیب و خصوصی افراد می شود. تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ موجب افزایش مخارج خصوصی سلامت و پرداخت های مستقیم از جیب افراد می گردد.
نتیجه گیری: در مسیر توسعه ی اقتصادی باید توجه ویژه به مسئله ی نابرابری درآمد بین افراد جامعه شود. با بروز نابرابری و فقر نسبی بیشتر، مشکلات روحی و روانی در جامعه تعمیق یافته و سلامت افراد دچار آسیب جدی می شود. این مسئله با تضعیف مدیریت کارایی بخش سلامتی، پرداخت های مستقیم از جیب افراد را نیز افزایش داده و بنابرین موجب تضعیف مضاعف سلامتی عمومی می شود.
مصطفی ربیعیان، ایروان مسعودی اصل، حامد نظری، صمد آذری،
دوره 11، شماره 3 - ( ویژه نامه شماره 1 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت کیفیت فراگیر، برنامه ای است برای ایجاد اطمینان از ارایه خدماتی با کیفیت هرچه مطلوبتر و با هزینه ای مناسب. در این میان بیمارستان ها به سبب نقش خدماتی خود در تاثیرات برونی اقتصادی حایز اهمیت می باشند. پژوهش حاضر با هدف سنجش وجود زمینه های اجرایی مدیریت کیفیت فراگیر(TQM) در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۹۱ انجام گرفت.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی بود که داده ها طبق متغیرهای موثر بر تحقق مدیریت کیفیت جامع به وسیله ی پرسش نامه ای روا و پایا سنجش شد و با استفاده از آماره های توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که به ترتیب حیطههای اعتماد محوری(۰/۸۸±۳/۲۵)، و زیبایی محیط(۰/۸۷±۳/۰۶) بالاترین امتیاز و سرعت ارایه خدمات(۱/۰۴±۲/۴۰) پایین ترین امتیاز را به خود اختصاص دادند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که در کل زمینه های اجرایی تحقق مدیریت کیفیت جامع در مراکز مورد مطالعه با میانگین و انحراف معیار(۰/۷۴±۲/۸۸) در حد بالنسبه مطلوب قرار دارد.
نتیجه گیری: در بیمارستان های مورد مطالعه، میزان رعایت مولفه های مدیریت کیفیت فراگیر در وضعیت بالنسبه مطلوب قرار دارد. اگرچه نگرش مدیران برای تحقق این سیستم در بیمارستان ها شرایط نسبتاً مطلوبی دارد، لیکن لازم است با فرهنگ سازی، آموزش های مرتبط با بهبود کیفیت، افزایش تعهد مدیران، جلب مشارکت کارکنان، ترویج نوآوری و خلاقیت و ارزیابی کیفیت خدمات، عملکردها و فرایندها را بهبود بخشید.
رضا صفدری، سمیه مهدوی، لیلا شاهمرادی، خدیجه ادبی، شهرام طهماسبیان، مهناز نظری،
دوره 12، شماره 5 - ( آذر و دی 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبان بهداشتی به اطلاعات به موقع و مناسب نیاز دارند. پروندهی الکترونیک به مدیریت آسان داده ها کمک میکند. هدف این پژوهش ایجاد پروندهی الکترونیک و بررسی میزان تکمیل اطلاعات پرونده های کاغذی بیماران مول هیداتیفرم می باشد.
روش بررسی: پژوهش به روش توسعه ای و توصیفی-تحلیلی در سال 1396 انجام گرفت. پس از گردآوری و تأیید مجموعهی حداقل داده های سیستم، داده های پروندهی بیماران با چک لیست، استخراج و جهت طراحی پرونده الکترونیک در نرم افزار SQL وارد گردید. طراحی سیستم، با نرم افزار SQL Server 2012 و Visual Studio 2013 و تحلیل داده ها، با نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام شد. میزان تکمیل داده ها در 94 پرونده نیز اندازه گیری گردید.
یافته ها: در یافته های تکمیل پرونده های کاغذی، آیتم آدرس در 100 درصد موارد تکمیل شده بود. کمترین دادهی تکمیل شده، آیتم کمبود کاروتن، با 1/1 درصد بود. 8 دادهی مهم شامل: سن اولین قاعدگی و حاملگی، فاصلهی بین حاملگی ها، تعداد شرکای جنسی، وضعیت قاعدگی بین بارداری ها، روش پیشگیری، عادات اجتماعی و رادیوتراپی بیمار در هیچ یک از پرونده ها تکمیل نشده بود.
نتیجه گیری: در بررسی پرونده های کاغذی، داده های مهم در پرونده بیماران گردآوری نشده و یا به صورت محدود تکمیل
شده اند که این امر ضرورت به کارگیری پرونده الکترونیک را روشن می سازد. پرونده الکترونیک این بیماری با گردآوری اطلاعات ضروری به پیش گیری و درمان بهتر، پیگیری منظم و صرفه جویی در وقت و هزینهی بیماران کمک خواهد کرد.
مریم امینی، لیلا نظری منش، محمود محمودی مجد آبادی فراهانی،
دوره 12، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مشارکت بیمار یک مفهوم گسترده است و به عنوان یک موضوع مهم برای بهبود کیفیت خدمات و ایمنی بیماران محسوب میشود که مورد توجه مدیران بخش سلامت قرار گرفته است؛ لذا این مطالعه با هدف بررسی تمایل پرستاران به مشارکت بیمار در زمینه ایمنی بیمار در بیمارستان های تابع دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 97-96 انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی میباشد که اطلاعات به صورت مقطعی بر روی 220 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی و غیرآموزشی تابع دانشگاه علوم پزشکی تهران که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، انجام شد. جهت جمع آوری اطلاعات نیز از پرسشنامه استاندارد Malfait و همکاران با عنوان PaCT-HCW استفاده گردید. داده ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون رگرسیون در سطح معناداری کمتر از 0/05 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: از بین ویژگیهای فردی و شغلی پرستاران مورد مطالعه، دو ویژگی شامل مدت سابقه کار در بیمارستان(P=0/043 ,B=0/0323)، مدت سابقه کار در بخش تخصصی محل خدمت(P=0/006 ,B=0/604) تأثیر مستقیم و ویژگی نوع بیمارستان محل خدمت(P=0/001 ,B=-8/182) تأثیر معکوس بر تمایل پرستاران به مشارکت بیمار در ایمنی بیمار داشته است.
نتیجه گیری: مدیران بخش سلامت بهتر است ضمن ایجاد تسهیلات لازم و توسعهی برنامه های آموزشی در زمینهی مشارکت بیمار با رویکرد ایمنی بیمار، نوع بخش تخصصی، مدت سابقه پرستاران و همچنین دیدگاه مدیریتی بیمارستان را نیز مدنظر قراردهند.
کاوه نوحی بزنجانی، حمدالله منظری توکلی، سنجر سلاجقه، ایوب شیخی،
دوره 13، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت روزافزون اخلاق در ارایه مراقبت پرستاری و نقش هوش اخلاقی پرستاران در کیفیت مراقبت، این مطالعه به انجام رسید و نقش رهبری اصیل در ارتقای هوش اخلاقی پرستاران بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی کرمان بررسی گردید.
روش بررسی: این پژوهش به روش ترکیبی انجام شد و در آن پس از تبیین مدل هوش اخلاقی پرستاران به روش کیفی، رابطهی رهبری اصیل با هوش اخلاقی پرستاران به روش کمی آزموده شد. برای بررسی رهبری اصیل از پرسشنامهی استاندارد رهبری اصیل Walumbwa و همکاران(2008) با پایایی(0/917) و برای هوش اخلاقی از پرسشنامهی محقق ساخت با روایی کلی(%81) و پایایی(0/961) استفاد گردید. جامعهی آماری پژوهش را 400 نفر از پرستاران بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی کرمان که به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شده بودند، تشکیل میدادند. در بررسی فرضیههای پژوهش از نرم افزارهای SPSS و Amos 24 و روشهای آماری تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید.
یافته ها: نتایج حاکی از رابطهی مثبت و معنیدار رهبری اصیل با هوش اخلاقی پرستاران(0/575) بود. بهعلاوه تمامی مولفههای رهبری اصیل؛ خودآگاهی(0/322)، دیدگاه اخلاق درونی(0/360)، شفافیت رابطه(0/408) و پردازش متوازن اطلاعات(0/394) نیز رابطهی مثبت و معنیداری را با هوش اخلاقی نشان دادند.
نتیجه گیری: بهکارگیری استراتژیهای مناسب برای افزایش هوش اخلاقی پرستاران در راستای ارتقا و بهبود کیفیت خدمات پرستاری میتواند تأثیر مثبتی در روند بهبود بیماران بستری در بیمارستان داشته باشد. رهبری اصیل در سیستم پرستاری بیمارستانها، یکی از مناسبترین شیوهها جهت افزایش و توسعهی هوش اخلاقی پرستاران میباشد.
مسلم سلیمان پور، محمدتقی امینی، یزدان شیرمحمدی، علی شاه نظری،
دوره 15، شماره 5 - ( آذر و دی 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با گسترش جهانی کووید 19، صنعت گردشگری با یکی از بزرگترین بحرانهای عملیاتی، تجاری و مالی خود روبرو شده است و اغلب تعاملات مبدأ-مقصد به حالت معلق درآمده و موجب تغییر دیدگاه جامعه میزبان و تغییر تعاملات آنان با گردشگران شده است. هدف پژوهش حاضر ارایه مدلی برای توسعه گردشگری در زمان بحران کووید 19 و بعد از آن میباشد.
روش بررسی: این مطالعه با بهرهگیری از رویکرد تحقیق ترکیبی(کیفی-کمّی)، انجام شد. ابتدا در روش کیفی با رویکرد داده بنیاد و مصاحبه با خبرگان دانشگاهی و مدیران و فعالان صنعت گردشگری در استانهای آذربایجان شرقی و غربی و استفاده از نمونهگیری هدفمند و نظری 18 نفر تا حد رسیدن به اشباع اطلاعاتی انتخاب شدند. دادهها با مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته جمعآوری گردید. کدگذاری دادههای مستخرج از مصاحبه ها با روشهای کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. جهت برازش و آزمون مدل بهدستآمده در گام دوم(بخش کمّی)، از روش مدلیابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی بهره برده شد.
یافتهها: مدل نهایی از مجموع 66 مفهوم استخراجشده از مصاحبهها، در قالب 14 طبقه و مقوله زمینهای، شرایط علّی، شرایط مداخلهگر، راهبردها و در نهایت، پیامدها و نتایج حاصل از کارآفرینی گردشگری در بحرانهای پاندمیک تشکیل شده است و همه این موارد در این مدلسازی اثرگذارند. بر اساس نتایج پایایی ترکیبی، واریانس استخراجشده، ضریب تعیین مدل و شاخص نیکویی برازش به این نتیجه دستیافتیم که مدل ترسیمشده در حیطه تحلیل مسیر از مفروضات تجربی-نظری مناسبی برخوردار بوده و دارای برازش خیلی مناسبی هست. بر اساس ضرایب مسیرهای حاصل میتوان نتیجه گرفت که شرایط مداخلهگر بیشترین و شرایط علّی کمترین تأثیر بر الگوی راهبردی صنعت گردشگری در بحرانهای پاندمیک را داشتهاند.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که در صورت اتخاذ راهبردهایی چون توسعهی گردشگری مجازی، مدیریت بحران در صنعت گردشگری، توسعهی گردشگری داخلی با تأکید بر رعایت پروتکلهای بهداشتی و تمرکز بر توسعه زیرساختهای گردشگری، منجر به تحقق پیامدهایی چون حفظ و رونق کسبوکارهای گردشگری، تقویت صنعت گردشگری و خلق بازار جدید گردشگری برای دوران پسا کرونا میگردد.
سعید نظری، سیمین تاج شریفی فر، میلاد احمدی مرزاله، ساناز زرگر بالای جمع، سمیه آزرمی، یوسف اکبری شهرستانکی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: حوزهی تیمهای واکنش سریع پیشبیمارستانی با چالشهای عمدهای در زمینهی حوادث شیمیایی، زیستی، پرتوی و هستهای مواجه است. با توجه به اینکه کشور ایران در معرض وقوع این حوادث قرار دارد، احتمال خطر این حوادث و تهدیدها را نمیتوان نادیده گرفت. این مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر در تشکیل تیمهای واکنش سریع پیشبیمارستانی حوزهی سلامت در پاسخ به حوادث شیمیایی، زیستی، پرتوی و هستهای انجام شد.
روش بررسی: مطالعهی حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوا است؛ که با استفاده از مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته با ۱۸ نفر از متخصصان و کارشناسان که از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انجام شد. نمونهگیری تا اشباع دادهها انجام شد. برای آنالیز دادهها از روش تحلیل موضوعی استفاده شد. مطالعه با هدف استخراج عوامل موثر در تشکیل تیمهای واکنش سریع پیشبیمارستانی حوزه سلامت در پاسخ به حوادث شیمیایی، زیستی، پرتوی و هستهای در ایران در سال ۱۴۰۱ صورت گرفت.
یافتهها: عوامل موثر بر تشکیل تیم به ۵ طبقه اصلی و ۱۳ زیرطبقه شامل؛ ارتقای توانمندی(آموزش، تمرین)، ضروریات عملیات(اطلاعات و ارتباطات، فرماندهی و کنترل، برنامه عملیاتی پاسخ اضطراری، هماهنگی درون و برون سازمانی)، منابع مورد نیاز(تجهیزات، تأمین مالی)، الزامات تشکیل تیم(الزامات آلودگیزدایی، الزامات ساختاری) و ساختار تشکیل تیم(ترکیب عمومی تیم، ترکیب تخصصی تیم) تقسیمبندی شدند. بیشترین تعداد کدها با ۳۹ درصد به زیرطبقه برنامه عملیاتی پاسخ اضطراری و کمترین تعداد کدها با ۸ درصد مربوط به زیرطبقه تجهیزات بود.
نتیجهگیری: این مطالعه طراحی تیم بومی واکنش سریع پیشبیمارستانی حوزهی سلامت در حوادث شیمیایی، زیستی، پرتوی و هستهای در ایران را ارایه کرد. این طرح برای پاسخ سریع پیشبیمارستانی جهت حضور و مداخله در مرحلهی حاد حوادث میباشد. بهمنظور افزایش ظرفیت پاسخگویی و توانمندی این تیمها، علاوه بر ترکیب عمومی تیم جهت ارتقای آمادگی تخصصی برای مقابله با اثرات سلامت این حوادث، ترکیب تخصصی نیز ارایه شده است. پیشنهاد میگردد؛ برای هر حوزه شیمیایی، زیستی، پرتوی و هستهای براساس ارزیابی خطر مناطق متخلف کشور تیم مجزا تشکیل گردد.
سعید برزگری، مرجان قاضی سعیدی، رقیه نظری، سیف علی مهدوی، سید علیرضا حسنی،
دوره 17، شماره 5 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از برنامههای سلامت همراه در تسهیل ارتباط درمانی بین بیماران و مراقبان سلامت کمککننده است. با توجه به مزایایی که سلامت همراه دارد، وجود ابزاری قابل اعتماد و معتبر که بتواند انگیزهی استفاده از سلامت همراه را بررسی کند، اهمیت زیادی دارد. این مطالعه با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی ابزار تعامل با فناوری سلامت همراه انجام شد.
روش بررسی: مطالعهی حاضر یک پژوهش روانسنجی است که در سال ۱۴۰۱ در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. شرکتکنندگان این مطالعه ۴۵۰ نفر از دانشجویان علوم پزشکی تهران بودند که به شیوهی نمونهگیری در دسترس وارد مطالعه شدند. ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه از طریق روایی صوری، محتوایی و سازه بررسی شد. تحلیل مولفه اصلی با استفاده از چرخش واریمکس به منظور بررسی ساختار عاملی پرسشنامه انجام شد. پایایی پرسشنامه به کمک آلفاکرونباخ و همبستگی درون طبقهای بررسی گردید. برای بررسی برازش مدل از شاخصهای CFI، GF، RMSEA وCMIN/DF استفاده گردید.
یافتهها: نسبت و شاخص روایی محتوایی پرسشنامه بهترتیب ۰/۹۱ و ۰/۸۶ بهدست آمد. در بررسی روایی صوری تغییراتی جزئی در کلمات اغلب گویهها اعمال شد. ضریب همبستگی درون طبقهای در تمام ابعاد بیشتر از ۰/۸ بود. نتایج تحلیل عامل اکتشافی منجر به استخراج پنج عامل خودمختاری، صلاحیت، ارتباط داشتن، هدفگذاری و دستیابی به هدف شد که واریانس تجمعی آنها ۷۱/۴۸% بهدست آمد. شاخص کفایت حجم نمونه با کایزر-مایر-الکین برابر ۰/۸۲ و اشتراک گویهها برای تمامی آیتمها بالاتر از ۰/۴ بود. برازش مدل پنج عاملی بر اساس شاخصهای استاندارد نیکویی برازش نظیر CFI=۰/۹۷۸، GFI=۰/۹۳۰، RMSEA=۰/۰۴۰، CMIN/DF=۱/۳۰۷ برقرار بود. روایی همگرا و واگرا برای تمام عاملها برقرار بود. برای بررسی پایایی درونی پرسشنامه از آزمون آلفا کرونباخ استفاده شد که مقدار آن ۰/۷۱ بهدست آمد.
نتیجهگیری: سازهی پنج عاملی پرسشنامهی تعامل با فناوری سلامت همراه از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. این پرسشنامه میتواند برای بررسی میزان تعامل کاربران دانشجویان علوم پزشکی با فناوری سلامت همراه استفاده گردد.