جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای کاویانی

شعبان علیزاده، سعید کاویانی، مسعود سلیمانی، علی اکبر پور فتح الله، ناصر امیری زاده، فاطمه کوهکن، سعید آبرون، مهرداد نوروزی نیا،
دوره 4، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: ریز RNA ها ، مولکولهای کوچک غیر کدکننده‌ای هستند که در پروسه‌های متعدد سلولی از قبیل پرولیفراسیون، تمایز، آپوپتوزیس و سرطان شرکت دارند . مطالعات اخیر کاهش سطح mir-150 را در تمایز پیش سازهای خونی به رده اریتروئیدی نشان داده‌اند. از آنجایی که بیان هموگلوبین شاخص مهمی در تمایز اریتروئیدی می‌باشد، دراین مطالعه تاثیر سرکوب mir-150 بر بیان زنجیره هموگلوبین آلفا در رده سلولی اریترولوکمیک K562 بررسی شده است.

روش بررسی: رده سلولیK562 در شرایط استاندارد کشت داده شده و پس از بهینه نمودن شرایط انتقال داده شد. سرکوب mir-150 توسط روش miRNA real time-PCR تایید شدو سپس بیان زنجیره آلفا با روش RT-PCRنشان داده شد. در نهایت، با استفاده از RT-PCR کمی ، تغییرات بیان زنجیره مزبور نسبت به سلول کنترل مورد سنجش قرار گرفت.

یافته ها: مطابق انتظار، کاهش دادن سطح mir-150 باعث افزایش بیان زنجیره آلفا گردید، به طوری که سطح این زنجیره هموگلوبینی در مقایسه با سلول کنترل و  scrambleبیش از 10 برابر افزایش نشان می داد. آنالیز داده ها نشان از معنی دار بودن تغییرات بیان زنجیره آلفا نسبت به سلول کنترل بود(P <0.05).

 نتیجه گیری: سرکوب mir-150 به طور چشم گیری سبب افزایش زنجیره الفا گردید که در نتیجه پس از مطالعات تکمیلی هدف مناسبی در زمینه تالاسمی آلفا می‌باشد. همچنین با مطالعات بیشتر و شناسایی ژنهای هدف miRNA های دخیل در روندهای تمایز اریتروئیدی، می‌توان در آینده از پتانسیل‌های تشخیصی و درمانی آنها بخصوص در ژن درمانی و پزشکی ترمیمی  بهره برد.


مجید فرش دوستی حق، مهرداد نوروزی نیا، یوسف مرتضوی، مسعود سلیمانی، سعید کاویانی، مریم محمودی نیامیمند،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: سیالو پروتئین استخوانی(BSP) شاخص اختصاصی تمایز استئوبلاستیک می‌باشد. در این تحقیق تاثیر زولدرونیک اسید بر بیان BSP مورد ارزیابی قرار گرفته و همچنین به منظور درک مکانیسم های کنترلی بیان ژن، وضعیت متیلاسیون پروموتر BSP مورد بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی جداسازی سلول‌های بنیادی مزانشیمی(MSCs) از مغز استخوان انسانی صورت گرفت. MSCs پس از تکثیر، تحت تیمار با زولدرونیک اسید قرار گرفتند و سپس به مدت 3 هفته در محیط تمایزی کشت داده شدند. استخراج DNA و RNA از MSCs و سلول‌های تمایز یافته استئوبلاستی صورت گرفت. بیان BSP با استفاده از   RT-PCR  مورد ارزیابی قرار گرفت. وضعیت متیلاسیون پروموتر ژن BSP، پس از تیمار DNA با سدیم بی سولفیت(SBS)، با استفاده از پرایمرهای متیله(M) و غیرمتیله(U) در آزمون MSP مشخص شد.

یافته‌ها: بیان BSP در سلول های تمایز یافته استئوبلاستی بواسطه تیمار با زولدرونیک اسید قابل مشاهده بود ولی در سلول‌های بنیادی مزانشیمی قابل مشاهده نبود. بررسی با روش MSP نشان داد که ژن BSP در طول تمایز در وضعیت دمتیلاسیون کامل قرار داشت. 

نتیجه گیری: بیان BSP از هفته اول تمایز به خوبی قابل ارزیابی بوده و این نشان دهنده تسریع تمایز استئوبلاستی بواسطه تیمار با زولدرونیک اسید می باشد. وضعیت دمتیلاسیون BSP نشان دهنده عدم تاثیر زولدرونیک اسید بر وضعیت متیلاسیون این ژن می‌باشد. سایر مکانیسم های ژنتیکی و یا اپی ژنتیکی بیان BSP را در طول تمایز استئوبلاستی سلول‌های بنیادی مزانشیمی تیمار شده  با داروی زولدرونیک اسید تحت کنترل دارند.  


سید امیر حسین امامی، شاهین محمدی، سعید کاویانی، مسعود سلیمانی، شعبان علیزاده، احترام دژبخش، فاطمه کوهکن، مجید مصاحبی، حسین درگاهی،
دوره 5، شماره 3 - ( 8-1390 )
چکیده

زمینه وهدف: microRNA ها دسته‌ای ازRNAهای کوچک غیر کدکننده‌ای هستند که در فرآیندهای متعدد سلولی از قبیل تکثیر، تمایز، آپوپتوز و سرطان نقش دارند. مطالعات اخیر افزایشmiR-210 را در طی تمایز پیش سازهای خونی به رده اریتروئیدی نشان داده‌اند. هدف از مطالعه  حاضر بررسی تاثیر افزایشی MiR-210 بر تغییر بیان هموگلوبین گاما در رده سلولی k562 می‌باشد.

روش بررسی: ابتدا رده سلولی k562 در محیط RPMI1640 کشت داده شد.  pre-miR-210توسط لیپوفکتامین به سلول K562 انتقال داده شد. افزایش بیان pre-miR-210 با miRNA real time-PCR  تایید شد سپس تغییر الگوی بیان هموگلوبین گاما در روز 7 و 14 با RT-PCRو real time pcr بررسی گردید.

یافته‌ها: نتایج نشان دادند که افزایش miR-210 در رده سلولی K562 باعث 25برابر افزایش بیان هموگلوبین گاما نسبت به نمونه کنترل می‌شود. آنالیز داده‌ها معنی دار بودن الگوی تغیرات بیان هموگلوبین گاما نسبت به سلول کنترل را نشان داد(0002/0≥p).

نتیجه گیری: بر اساس یافته‌ها افزایش miR-210 می‌تواند بیان زنجیره گاما را به طور چشمگیری افزایش دهد.  از این رو  پس  از مطالعات تکمیلی، افزایش miR-210 می‌تواند هدف مناسبی در بهبود آنمی داسی و تالاسمی بتا باشد.


مجید مصاحبی محمدی، سعید کاویانی، مسعود سلیمانی، عباس حاجی فتحعلی، زهرا ذنوبی، سعید آبرون، غلامرضا خمیسی پور، مینا صوفی زمرد،
دوره 5، شماره 5 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: سلول­های بنیادی جنینی از طریق دو ویژگی منحصر به فرد شناخته می­شوند. اولاً، این سلول­ها می‌توانند به صورت جمعیت خالص از سلول­های تمایز نیافته تکثیر و نگهداری شوند، که این ویژگی به عنوان خاصیت خود نوسازی شناخته می­شود. ثانیاً، این سلول­ها قادر هستند که تمام انواع سلول­های بدن را ایجاد کنند. در مطالعه حاضر، تمایز سلولهای بنیادی جنینی به رده لنفوئیدی در شرایط فاقد لایه تغذیه کننده به کمک IL-7 و FLT-3 Ligand انجام گرفت.

روش بررسی: سلول­­­­های جنینی موشی تکثیر شده بر روی از لایه پشتیبان جدا گردید و بعد از تشکیل اجسام شبه جنینی با استفاده از فاکتور­های رشد لیگاند FLT-3، اینترلوکین-7 تمایز انجام گرفت. در روز 7 و 14 به منظور نشان دادن تمایز به رده لنفوئیدی بیان مارکر­های CD25، CD19 و CD3 با استفاده از  تکنیک RT-PCR  مورد بررسی قرار گرفت. 

یافته‌ها: بررسی­های انجام گرفته با استفاده از تکنیکRT-PCR  نشان داد که بعد از 14 روز تمایز به رده لنفوئیدی با استفاده از فاکتور­های رشد یاد شده بیان مارکر­های CD25 وCD19  مشاهده گردید.

نتیجه‌گیری: در تمامی مطالعات گذشته، تمایز سلول­های بنیادی جنینی به رده لنفوئیدی با استفاده از سلول­های تغذیه کنندهOP9  انجام گرفته است. در مطالعه حاضر، تمایز سلول­های بنیادی جنینی به رده لنفوئیدی در شرایط فاقد لایه تغذیه کننده انجام گرفت. امید است مطالعه حاضر بتواند دیدگاه‌­های جدیدی را در درمان سلولی اختلالات مربوط به رده لنفوئیدی بگشاید.


زهرا کاشانی خطیب، علی دهقانی فرد، سعید کاویانی ، مهرداد نوروزی نیا، مؤمنه محمدی، فاطمه محمد علی ، الهام روشندل، سحر محمدی فاتح، شعبان علیزاده،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده

 زمینه و هدف: شناخت مکانیسم مولکولی دخیل در افزایش سطح هموگلوبین جنینی (HbF) در استفاده از داروهای القاکننده می‌تواند به القای موثر آن کمک وافری نماید. هدف از انجام این تحقیق، تعیین اثر دو داروی تالیدوماید و سدیم بوتیرات به عنوان داروهای القاکننده‌ی بیان HbF ، جهت شناخت مکانیسم مولکولی مرتبط با اثر دارویی در سلول‌های + 133 CD خون بند ناف حامل جهش هتروزیگوت β -تالاسمی می‌باشد.

 روش بررسی: در این مطالعه‌ی تجربی، سلول‌های + 133 CD پس از جداسازی، در محیط کشت تمایز اریتروئیدی قرار گرفتند. پس از تیمار دارویی در روز 6 از تمایز اریتروئیدی، بررسی بیان ژن‌های مارکرهای رده‌ی اریتروئیدی یعنی 71 CD و a 235 CD انجام گرفت. برای این منظور پس از استخراج RNA از پیش سازهای اریتروئیدی در روزهای 6 و 12 تمایز اریتروئیدی و سنتز cDNA ، بیان کمی این دو ژن با استفاده از تکنیک Real-time PCR انجام شد.

 یافته‌ها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد تالیدوماید سبب افزایش قابل توجهی در تکثیر پیش سازهای اریتروئیدی در مقایسه با سدیم بوتیرات و گروه کنترل، می‌گردد. همچنین تالیدوماید سبب افزایش و کاهش قابل توجهی به ترتیب در بیان ژن‌های 71 CD و a 235 CD در مقایسه با سدیم بوتیرات و گروه کنترل، گردید.

 نتیجه‌گیری: با توجه به پتانسیل بالای تالیدوماید در القای بیان HbF ، به نظر می‌رسد مکانیسم‌های مولکولی دخیل در تکثیر پیش سازهای اولیه اریتروئیدی نقش موثری در القای بیان HbF داشته باشند.

 


شادی اسمعیلی، سعید کاویانی، مهرداد نوروزی نیا ، امیر آتشی، مسعود سلیمانی، سعید آبرون، سيد رسول رضوی بابا حیدری ، زهرا ذنوبی، فخرالدین صبا ،
دوره 8، شماره 6 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: اخیراً، چاقی به عنوان عامل خطر تهدید کننده برای بیماری‌های شناخته شده‌ای از جمله بیماری‌های قلبی _ عروقی، دیابت غیر وابسته به انسولین و سرطان‌های شایع به حساب می‌آید. بنابراین درک فرایندهای تمایز ادیپوست و بیان ژن های دخیل در این روند حیاتی است.

روش بررسی : در این مطالعه، سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی( H-MSCs ) به وسیله شیب غلظتی فایکول جدا شده، مارکرهای سطحی این سلول‌ها به وسیله فلوسیتومتری تایید گردیده و تمایز به چربی و استخوان به وسیله دستورالعمل دگزامتازون انجام گرفت و به وسیله رنگ آمیزی تایید شد. سپس بیان کمی و کیفی ژن γ PPAR به عنوان مهمترین عامل نسخه برداری در تمایز چربی قبل و بعد از تمایز به ادیپوسیت به وسیله RT-PCR و qPCR بررسی و تحلیل آماری به وسیله paired t test و با کمک نرم افزارهای Pfaffle و graph pad انجام شد.

یافته‌ها: بیان این ژن بعد از تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسانی به سلول چربی افزایش قابل ملاحظه‌ای را نشان داد(0/05>p ).

نتیجه‌گیری: ژن PPARγ به عنوان یکی از عوامل با اهمیت در تمایز سلول‌های MSCs به آدیپوسیت عمل می‌کند و مهار بیان این ژن برای جلوگیری از چاقی به عنوان یک ایده برای درمان در آینده پیشنهاد می‌شود.


فخرالدین صبا، محبوبه بهلولی، دکتر سعید کاویانی، دکتر زهرا ذنوبی، فاطمه صیادی پور، دکتر عباس حاجی فتحعلی،
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: زایمان طبیعی و نوع سزارین دو فرایند جدا ازهم برای تولد نوزاد است. فرایند و شرایط متفاوت زایمان طبیعی و سزارین می‌تواند بر روی تعداد و نوع گلبول‌های سفید خون محیطی مادران اثرگذار باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی و تعیین تعداد و نوع لکوسیت‌ها در مادران برحسب نوع زایمان انجام‌شده است.

روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه از نوع مقطعی است که به ‌صورت توصیفی- تحلیلی با انجام نمونه‌گیری تصادفی از خانم‌های باردار که در طول یک سال به بیمارستان شهرستان ملایر مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. نمونه آماری این پژوهش شامل 30 خانم با زایمان طبیعی و 30 خانم با سزارین انتخابی بودند. نمونه‌های خون قبل و بعد از زایمان با دستگاه شمارشگر خودکار سیسمکس مدل 21 KX- بررسی شدند. تحلیل آماری داده‌ها با استفاده از آزمون‌های توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری در نرم‌افزار SPSS انجام گرفت. 0/05>P به ‌عنوان سطح معناداری در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: در تعداد لکوسیت‌های هر دو گروه از نمونه آماری بعد از زایمان، افزایش معنی‌داری مشاهده شد. میانگین تعداد نوتروفیل‌های خون در زایمان طبیعی در مقایسه با سزارین انتخابی به طور معنی‌دار افزایش داشت.

نتیجه‌گیری: فشار بدنی و استرس در زایمان طبیعی در قیاس با سزارین می‌تواند بر افزایش نوع لکوسیت‌ها اثرگذار باشد. با این ‌حال، هنوز مشخص نشده است که نوع سلول غالب خون محیطی در زایمان طبیعی، بر روی نوزاد و مادر تاثیر داشته باشد.


رجاء الحذیفی، علی دهقانی فرد، دکتر سعید کاویانی، دکتر مهرداد نوروزی نیا، سمیرا رضایی، دکتر مهدی آزاد، دکتر مائده مشهدی خان، دکتر سعید سلالی،
دوره 9، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: فرایندهای مختلفی روی تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی(MSC) به سلول های استئوبلاستی تاثیر می‌گذارند که در این میان، مسیر پیام رسان Wnt حائز اهمیت ویژه ای است. در این مسیر پیام رسان، مولکول APC به عنوان کنترل کننده منفی Wnt عمل می کند که با اتصال به β-catenin سبب تجزیه این مولکول می گردد. لذا در این تحقیق به تخمین ارتباط متیلاسیون DNA با بیان ژن(APC یا Adenomatous Polyposis Coli) طی تمایز استئوبلاستی پرداخته شد.

روش بررسی: در این مطالعه ی تجربی، پس از جدا سازی و تکثیر MSCs، القای تمایز استئوبلاستی صورت گرفت. به منظور تایید تمایز استئوبلاستی از رنگ آمیزی آلیزارین رد و بیان شاخص های تمایزی شامل آلکالین فسفاتاز(ALP) و استئوکلسین استفاده گردید. وضعیت متیلاسیون ژنAPC  با روش(MSP یا Methylation-Specific PCR)، وضعیت بیان ژن APC با استفاده از Real time PCR در روزهای مختلف تمایزی ارزیابی شد.

یافته‌ها: نتایج به دست آمده از رنگ آمیزی آلیزارین رد و بیان شاخص های ALP و استئوکلسین تایید کننده تمایز استئوبلاستی بود. نتایج حاکی از کاهش معنی دار بیان ژن APC در روز 7 تمایز استئوبلاستی بود(0/05P<). همچنین نتایج نشان دهنده ی هایپرمتیلاسیون پروموتر ژن APC طی تمایز استئوبلاستی بود.

نتیجه‌گیری: کاهش بیان ژن APC می تواند در کنترل مسیر سیگنالی Wnt طی تمایز MSC مشتق از مغز استخوان به رده استئوبلاستی در مراحل مختلف نقش موثری ایفا کند. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده، متیلاسیون پروموتر ژن APC نقش مهمی در کنترل بیان این ژن به عهده دارد.


مهرانگیز کاویانی، بهناز قره گزلو، مژگان عشاقی، مریم شریف زاده، معصومه عربشاهی،
دوره 10، شماره 4 - ( مهر و آبان 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت نوع یک به علت نقص کمی و یا کیفی انسولین و بالا رفتن قند و لیپیدهای خون به وجود می آید. پروژه­ی حاضر با هدف تعیین تاثیر برخی عناصر کمیاب در کاهش قند و چربی های خون موش های دیابتی انجام گرفت.

روش­ بررسی: مطالعه­ ی بنیادی حاضر، در سال 1392 در دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام گرفت. 48 موش­ صحرایی نر نژاد ویستار در 8 گروه 6 تایی شامل گروه­ های کنترل و 5 گروه دیابتی دریافت­ کننده عناصر روی، کروم، منیزیم، منگنز و مس، تقسیم‌بندی شدند. گروه­ های دیابتی با تزریق استرپتوزوتوسین دیابتی گردیدند و پس از یک هفته میزان قند و چربی سرم همه­ ی گروه ها اندازه­ گیری و پس از تیمار روزانه با دوز مناسب عناصر( mg/kg0/4)، در هفته­ ی چهارم مجدداً قند و چربی­های سرم آنها بررسی و نتایج با نرم افزار SPSS آنالیز گردید.

یافته ها: نتایج نشان داد که اختلاف میزان گلوکز(0/0009P=) و کلسترول(0/019P=) در حیوانات دیابتی و گروه کنترل معنی­ دار است. پس از تیمار حیوانات با عناصر نامبرده، میزان گلوکز در همه­ ی گروه­ها کاهش یافت و به سطح کنترل رسید(به جز گروه مصرف­ کننده­ ی منیزیم) و کلسترول و تری گلیسرید نیز به سطح کنترل غیردیابتی رسید.

نتیجه گیری: تجویز خوراکی عناصر کمیاب به مدت یک ماه در موش ­های صحرایی دیابتی شده موجب طبیعی شدن میزان قند خون(به جز پس از خوراندن منیزیم) می­شود. از بین پنج عنصر مورد مطالعه، مصرف کروم به علت تاثیر بیشتر در پایین آوردن غلظت گلوکز و کلسترول و نیز طبیعی نگه داشتن میزان تری­ گلیسرید توصیه می­گردد.


لیا میرصفایی، حسن کاویانی،
دوره 13، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه به سیر صعودی پژوهش­های انجام شده، پژوهش حاضر با هدف تببین روند اثربخشی این آموزش و عوامل موثر بر آن انجام گرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر، ترکیبی و از نوع طرح­های تبیینی است. در مرحله­ی اول برای به­ دست آوردن میزان اثربخشی آموزش خودمراقبتی از روش کمی فراتحلیل و در مرحله­ی دوم جهت بررسی عوامل موثر آن از روش کیفی موردپژوهی استفاده شد. جامعه­ ی آماری مرحله­ ی اول، شامل کلیه پژوهش­ های مرتبط داخلی و در مرحله­ ی دوم، شامل کلیه متخصصان قلب و عروق در استان اصفهان بود. ابزار جمع آوری اطلاعات در مرحله­ی اول، چک لیست محقق ساخته و برای مرحله ­ی دوم، استفاده از روش مصاحبه ­ی نیمه ساختار یافته بود. جهت تحلیل داده­‌های مرحله­ ی اول از نرم افزار جامع فراتحلیل آماری CMA نسخه دوم و برای مرحله دوم از روش­های کدگذاری استفاده شد.
یافته­ها: نتایج نشان داد که مداخلات آموزش خودمراقبتی در بیماران قلبی در حد زیاد اثربخش بوده است(۱/۶۱۶ES=، ۰/۰۵P<)؛ به­عبارت دیگر میانگین اثربخشی آموزش خودمراقبتی در(گروه­ های آزمایش) ۹۴ درصد اثربخش­تر از گروه­ های کنترل بود. از سوی دیگر نتایج مرحله دوم نشان داد که عوامل موثر بر اثربخشی شامل هفت عامل: آموزش پذیری؛ کنترل فردی؛ فعالیت بدنی؛ تغذیه؛ کنترل هیجانات؛ خوش بینی و پیگیری مستمر می­شود.
نتیجه گیری: خودمراقبتی بیماران قلبی بر اساس عوامل ذکر شده، به عنوان موثرترین عامل جهت کنترل و بهبود بیماری­های قلبی می­باشد که منجر به افزایش طول عمر و بهبود کیفیت زندگی بیماران قلبی خواهد شد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb