کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
60 نتیجه برای موضوع مقاله:
محمد مهدی سلطان دلال، سعید واحدی، ابوالفضل نجاریان، عقیل دستباز، تاج الملوک کفاشی، الهام پیرهادی، آناهیتا کامکار، طاهره فرامرزی، وحید مهدوی،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: افزودنی های مواد غذایی یک واژه کلی برای ترکیباتی است که به منظور دوام یا بهتر نمودن ظاهر غذا, ترکیب, طعم, ارزش غذایی به مواد غذایی اضافه می شود. رنگ ها نیز جزو این دسته از مواد بوده که برای افزایش جذابیت مواد غذایی به آنها افزوده می شوند . هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت نوع رنگ های مصرفی در آب آلبالو و آب زرشک تولیدی شهر تهران بود.
روش بررسی : تعداد 336 نمونه آب آلبالو و آب زرشک سنتی از مناطق مختلف شهر تهران بصورت تصادفی نمونه برداری شد. نمونه ها پس از استخراج رنگ با اسیدکلریدریک و تخلیص با روش کروماتوگرافی با لایه نازک Thin Layer Chromatography)T.L.C) مورد آنالیز قرار گرفتند. نمونه ها با توجه به فاکتور نگهداری ( (Rf مورد شناسایی قرارگرفتند.
یافته ها: 89 درصد از کل نمونه ها حاوی رنگ بودند از میان کل نمونه های رنگی ، 62 نمونه(5/18در صد) حاوی رنگ مصنوعی غیر مجاز خوراکی، 237 نمونه (5/70در صد) حاوی رنگ مصنوعی مجاز خوراکی برای تولید کننده های صنعتی و 37 نمونه(11در صد) حاوی رنگ طبیعی بود. رنگ کارمیوزین (CARMOISINE) بیشترین مورد مصرف در میان رنگ های مورداستفاده در آب آلبالو و آب زرشک بررسی شده بود.
نتیجه گیری:. دارا بودن هزینه پایین، پایداری، pH،خلوص و شرایط محیطی سبب شده است که مصرف رنگ های خوراکی بدون توجه به عوارض آنها ویا بدون توجه به کیفیت خوراکی آنها رو به فزونی یابد. بنا براین پیشنهاد می گردد که افزایش آگاهی تولید کنندگان ومصرف کنندگان می تواندراه حلی جهت کاهش مصرف اینگونه رنگ ها درآب آلبالو و آب زرشک باشد.
فاطمه استبصاری،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : در گزارش (2010) Health People افزایش فعالیت فیزیکی در جوانان، در صدر اولویتهای بهداشتی قرارگرفته است. یک نوجوان تمایل دا رد تا سطح فعالیت فیزیکی خود را تا بزرگسالی حفظ کند و شیوه زندگی اساسا در این دوران شکل میگیرد. فعالیت فیزیکی یکی از اجزای سبک زندگی میباشد. بی تحرکی و فعالیت فیزیکی ناکافی در کنار تغذیه نامناسب منجر به افزایش بیماریهای مزمن بخصوص بیماری های قلبی وعروقی، دیابت، پوکی استخوان میشود.
روش بررسی: این مطالعه یک برنامه آموزشی از نوع مداخله ای است که بر روی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 86 در دو گروه مداخله و کنترل (هرگروه 300 نفر) انجام شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک، سوالات سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد بود. در ابتدا میزان آگاهی نگرش و عملکرد کلیه دانش آموزان ارزیابی شد. برنامه آموزشی مداخله ای شامل 8 ساعت آموزش به صورت جلسات هفتگی، هرجلسه 1 ساعت، در طول یک دوره 2 ماهه و بصورت جلسات سخنرانی، پرسش و پاسخ، توزیع جزوه و پمفلتهای آموزشی و نمایش فیلم در زمینه اهمیت و مزایای فعالیت فیزیکی، مشکلات ومسایل ناشی از عدم فعالیت فیزیکی مناسب، لزوم تداوم فعالیت فیزیکی مطلوب و اثرات آن در آینده اجرا شد. پس از گذشت 2 ماه از مداخله، دو گروه مقایسه شدند.دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش STATA تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: این مطالعه نشان داد که قبل از آموزش، اختلاف آماری معنی دار بین گروه های مورد مطالعه از نظر آگاهی نگرش و عملکرد وجود نداشت. اما پس از مداخله آموزشی، افزایش معنی داری در میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد گروه مداخله ملاحظه گردید( 001/0p< ). مداخله آموزشی به اندازه 15 امتیاز در ارتقاء آگاهی، 5 امتیاز در ارتقاء نگرش و 6/1 امتیاز در بهبود عملکرد تاثیر داشت.از بین عوامل موثر، متغیرهای تحصیلات مادر وشغل پدر بر آگاهی، پایه تحصیلی بر نگرش و تحصیلات مادر بر عملکرد دانش آموزان موثر است.
بحث و نتیجه گیری: فعالیت فیزیکی یکی از اجزای سبک زندگی و به عنوان یک اولویت بهداشتی جوانان می باشد. مداخله آموزشی سبب ارتقاء آگاهی- نگرش و عملکرد جوانان در زمینه فعالیت فیزیکی میشود.
رضا صفدری، مجید ملکی، ولی اله قربانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بیماریهای قلب و عروق مهمترین چالش نظام سلامت در جهان است. پیشگیری و مدیریت بیماریهای قلب و عروق نیاز به یک سامانه فراگیر و جامع برای ثبت دادهها دارد. اطلاعات موجود در پرونده بیمار یکی از مهمترین دادههایی است که باید در راستای سهولت و تسریع فرایند درمان طبقهبندی شود. هدف از این پژوهش مقایسه سامانه طبقهبندی بیماریهای قلب و عروق در کشورهای توسعه یافته با ایران برای بهبود سیاستهای بهداشت و درمان در جهت مبارزه با بیماریهای قلب و عروق در ایران است.
روش بررسی: پژوهش حاضر به روش مروری- مقایسهای در سال87-1386 انجام شده است. جامعه پژوهش سامانههای طبقهبندی بیماریهای قلب و عروق در کشورهای امریکا، استرالیا، انگلیس و کانادا بوده است. ابزار گردآوری دادهها در این بررسی از طریق جستجو در کتابها، نشریات، اینترنت و همچنین مکاتبه با کشورهای توسعه یافته بود. تحلیل این سامانهها با استفاده از اطلاعات موجود در جداول مقایسهای انجام شد. در این پژوهش فصول و مباحث مربوط به بیماریهای قلب و عروق در سامانه طبقهبندی بیماریها در کشور ایران نیز بررسی شد.
یافتهها: در کلیه کشورهای توسعه یافته سامانه طبقهبندی بیماریها بصورت ملی در آمده است تا نیازهای بهداشتی آن کشور را برای طبقهبندی بیماریهای قلب و عروق برآورده کند. در کشورهای توسعه یافته به استثنای انگلیس از یک مدل طبقه بندی چند محوری استفاده شده است. در این مدل استفاده از استانداردهای مراقبت بهداشت، آموزش از راه دور، برنامههای آموزش سالیانه و مشاوره با متخصصین قلب و عروق دیده شد. ایران فاقد سامانه ملی طبقهبندی بیماریهای قلب و عروق بود.
بحث و نتیجهگیری: در راستای بهبود مدیریت و پیشگیری از بیماریهای قلب و عروق در ایران ایجاد سامانه ملی طبقهبندی بیماریهای قلب و عروق نقش موثری خواهد داشت.
هیوا عبدخدا، لیلا عبداللهی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه وهدف : یکدستی و همسونگری ویژگی چکیده نویسی اصولی است. این مهم، بدون تبعیت از دستورالعملها و استانداردهای جهانی محقق نخواهد شد. هدف از این پژوهش بررسی میزان انطباق چکیده مقالههای مجلات فارسی زبان دانشگاه علوم پزشکی تهران با استانداردهای ایزو214 و دستورالعمل گروه ونکوور درسال 1388 است.
روش بررسی : روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مجلات تمام متن فارسی زبان دارای چکیده انگلیسی دانشگاه علوم پزشکی تهران است که تا تاریخ انجام این پژوهش (30/11/1388) در وب سایت مجلات دانشگاه قابل ملاحظه بودند. تعداد 100 چکیده از مقاله های آخرین شماره این مجلات به عنوان نمونه، به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات دو لیست کنترل جداگانه، منعکس از استانداردهای ایزو214و دستورالعمل گروه ونکوور در بخش چکیده نویسی است که برای نمونه مورد نظر تکمیل شد.دادههای بدست آمده بعد از ورود به رایانه و استفاده از نرم افزار Excel ,SPSS و روش های آماری مناسب تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین میزان انطباق کلی چکیدهها با استانداردهای ایزو، 37/85 درصد(انحراف معیار93/24 درصد)، و با دستورالعمل های گروه ونکوور 44/84 درصد(انحراف معیار 36/24) است. چکیدهها در بخش "بیان یافتهها" بیشترین و در بخش"ارائه نتایج فرعی" کمترین میزان انطباق را با استانداردهای ایزو؛ و در بخش"وجود کلیدواژه" و " ذکر یافتهها" بیشترین و در بخش " برگرفته شدن کلیدواژهها از سرعنوانهای موضوعی پزشکی" کمترین میزان انطباق را با دستورالعملهای گروه ونکوور دارند.
بحث و نتیجه گیری : میزان انطباق چکیدههای مورد بررسی، با استاندارد ایزو214 و دستورالعملهای گروه ونکوور در حد مطلوبی بوده و اختلاف زیادی با هم نداشتند. تبعیت بیشتر از استاندارد ایزو در بخش"ارائه نتایج فرعی" و دستورالعمل گروه ونکوور در بخش " برگرفته شدن کلیدواژهها از سرعنوان های موضوعی پزشکی" لازم به نظر می رسد.
هاجر مردانی ولندانی، روح الله میرزایی خلیل آبادی، داوود بشاش، ناهید عین اللهی، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، سید حمیداله غفاری،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی پرومیلوسیتیک حاد(APL) یکی از لوسمی های شایع است که حدود 10-5 % از بیماران مبتلا به لوسمی حاد میلوبلاستی را در برمی گیرد. در درمان بیماران از ATRA و اخیرا از آرسنیک استفاده می شود. آترا باعث مقاومت به درمان و آرسنیک در دوز بالا سمی است. AZT با القاء اثرات مختلف باعث مرگ سلولی می شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر AZT ، مهار کننده تلومراز، بر رده سلولی NB4 (رده سلولی APL) جهت کاستن اثرات سمی دوز بالای آرسنیک می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه زنده مانی سلولهای NB4 تیمار شده با دوزهای مختلف AZT (50,100,200µM) از طریق روش تریپان بلو و فعالیت متابولیک سلولی به وسیله روش MTT بررسی شدند.
یافته ها: در این مطالعه سلول های تیمار شده با دوزهای µM AZT=50,100,200 کاهش درصد زنده مانی قابل توجهی، هم به صورت وابسته به دوز و هم وابسته به زمان، با روش تریپان بلو و کاهش فعالیت سلولی با MTT نشان دادند.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه AZT توانایی القاء آپوپتوز دارد و همچنین باعث کاهش فعالیت سلولی می شود به نظر میرسد داروی مناسبی برای مهار رشد سلول های توموری باشد.
آناهیتا معاونی، فرزانه مقدم، معصومه عربشاهی، سيد محمد علی حافظی، معصومه خوشگام، لادن حسینی گوهری،
دوره 7، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : ریزش موی آندروژنیک در زنان شرایطی رایج است که به علل مختلفی وابسته بوده و شدت آن با سن مرتبط میباشد. ریزش موی زنان ارتباط قوی با هورمون و عدم تعادل آن دارد. هدف این مطالعه تعیین رابطه سطح سرمی هورمونهای TSH ، T4 ، تستوسترون آزاد، پرولاکتین و پروتئینهای متصل شونده به هورمونهای جنسی مانند Alb و SHBG در خانمهای مبتلا به ریزش مو در مقایسه با گروه شاهد بود.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی- مورد شاهدی، بر روی تعداد 71 خانم با ریزش مو و 70 خانم بدون ریزش مو(طبیعی) که از درمانگاههای تخصصی پوست و مو انتخاب شده بودند و در گروه سنی 50-15 سال قرار داشتند، انجام شد. سطح هورمونها و SHBG به روش الیزا و Alb به روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. تحلیل دادهها توسط Independent T test انجام شد.
یافتهها : پس از آنالیز دادهها، سطح هورمون TSH ، هورمون تیروئیدی T4 و هورمون پرولاکتین و پروتئینهای SHBG و Alb در میان دو گروه دارای تفاوت غیر معنی دار بودند. هورمون تستوسترون آزاد دارای تفاوت معنی دار میان دو گروه بو د(000/0= P ) و میانگین سطح سرمی آن در بیماران بیشتر بود.
نتیجه گیری: از آنجاییکه آندروژنها مهمترین نقش را در تنظیم بیولوژیک سیکل مو در خانمها دارند و تفاوت معنی دار در سطح تستوسترون آزاد میان دو گروه بیمار و شاهد وجود داشت، پیشنهاد میگردد که میزان تستوسترون آزاد در خانمهای با ریزش موی آندروژنیک مورد بررسی قرار گیرد.
صمد غنی زاده وصالی، فرهاد ذاکر، علی ذکری، اردشیر قوام زاده، کامران علی مقدم، سید حمیدالله غفاری،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : از اهداف پژوهشهای مدرن در زمینه درمان سرطان دست یابی به داروهایی هدفمند است که عوارض جانبی کمتری را برجای بگذارند. AZD1152 یک مهارکننده با اختصاصیت بالا برای آرورا کیناز B بوده و با القاء اثرات متفاوت منجر به مرگ برنامه ریزی شده سلولی میگردد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر AZD1152 ، بر زنده مانی و فعالیت متابولیک سلولهای NB4 (رده سلولی APL ) میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه سلول NB4 با دوزهای مختلف AZD1152 تیمار شد. فعالیت متابولیک با روش MTT و درصد زنده مانی با روش تریپان بلو تعین گردید. از روش Student’s t-test و نرم افزار Excel برای بررسی دادهها استفاده شد.
یافتهها : AZD1152 در دوزهای 25، 50 و 100 نانومولار به ترتیب فعالیت متابولیک را به میزان 2/9، 5/15 و 2/56%(بعد از 24 ساعت)، 3/10، 5/19 و 9/59%(بعد از 48 ساعت)، 1/17، 4/28 و 8/64%(بعد از 72 ساعت) کاهش داد. همچنین، درصد زنده مانی نیز به حدود 51، 45 و 40%(بعد از 24 ساعت)، 39، 36 و 30%(بعد از 48 ساعت)، 34، 32 و 28%(بعد از 72 ساعت) کاهش یافت.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که داروی AZD1152 اثربخشی قابل توجهی بر روی رده سلولی APL دارد و ممکن است در مواردی از قبیل APL عود شده و یا مقاوم به شیمی درمانیهای مرسوم مدنظر قرار گیرد. مطالعات بیشتری در این زمینه و نیز در جهت مشخص ساختن مکانیسم مولکولی اثرات این دارو مورد نیاز است.
محمدهیوا عبدخدا، مریم احمدی، آغافاطمه حسینی، اسماعیل پریخانی، اکرم فرهادی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بهرغم تمام مزیتهای ذاتی فناوری اطلاعات در بخش سلامت، هنوز بکارگیری آن با مقاومت کارکنان در برابر پذیرش فناوری اطلاعات همراه است. هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر پذیرش فناوری اطلاعات توسط کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران بر اساس مدل پذیرش فناوری در سال 1390 بود.
روش بررسی: پیمایشی از نوع توصیفی – تحلیلی بود. جامعه پژوهش 363 نفر کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که 123 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن به تایید رسید. دادهها پس از گردآوری و ورود به کامپیوتر توسط نرم افزار آماری SPSS و روشهای توصیفی و استنباطی و آزمون رو- اسپیرمن تحلیل شدند.
یافتهها: ارتباط مستقیم و مثبتی بین برداشت ذهنی از سهولت استفاده ( PEOU ) با نگرش کارکنان نسبت به فناوری اطلاعات و میزان استفاده واقعی از آن وجود دارد(14/0 = R و05/0 = P ؛ 36/0 = R و05/0 = P ). همچنین برداشت ذهنی از مفیدبودن فناوری اطلاعات ( PU ) بر متغیرهای نگرش کارکنان نسبت به فناوری اطلاعات و میزان استفاده واقعی آنها از فناوری اطلاعات تاثیر مستقیم و معنیداری دارد(22/0 = R و05/0 = P ؛ 37/0 = R و05/0 = P ) .
نتیجهگیری: برداشت ذهنی از سودمندی استفاده و برداشت ذهنی از سهولت استفاده از فناوری اطلاعات، فاکتورهای تعیین کننده در پذیرش فناوری اطلاعات از سوی کارکنان بخش مدارک پزشکی هستند . لذا پیشنهاد می شود در پیادهسازی سیستمهای فناوری اطلاعات در این بخش دو اصل بالا مدنظر تیم های برنامهریزی و پیادهسازی قرار گیرند.
حمید آسایش، مصطفی قربانی، افسانه برقعی، عزیز رضا پور، یونس محمدی، مرتضی منصوریان، فریدون جهانگیر، مهدی نوروزی،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در بسیاری از برنامههای ترجمه دانش اظهارات خود پژوهشگران مبنای سنجش فعالیتشان میباشد. این مطالعه با هدف بررسی اعتبار خودارزیابی محققین دانشگاه علوم پزشکی گلستان از عملکردشان در زمینه ترجمه دانش و عوامل موثر بر "امتیاز خودارزیابی محققین" انجام شد.
روش بررسی: در این تحقیق پرسشنامه معتبر و پایا در زمینه ترجمان دانش توسط 40 محقق دانشگاه علوم پزشکی گلستان تکمیل گردید. در این پرسشنامه، از محققان خواسته میشد تا به فعالیت ترجمه دانش خود در مورد یک طرح مشخص اتمام یافته امتیازی از صفر تا 10 بدهند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تی زوجی و ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی صورت پذیرفت.
یافتهها: میانگین امتیاز فعالیت ترجمه محققین و میانگین امتیاز خودارزیابی آنان بترتیب 3/52 و 5/47 بود که این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار بود( 0/001>P). همبستگی پیرسون بین فعالیت ذکر شده و امتیاز خودارزیابی 0/73 بود. متغیرهای موثر و معنی دار بر امتیاز خودارزیابی در مدل رگرسیونی جنسیت مرد، داشتن مسئولیت اجرایی و درصد زمان اختصاص داده به پژوهش بود و متغیرهای موثر برامتیاز میزان فعالیت جنسیت مرد، نوع پژوهش(پژوهشهای علوم بالینی در مقایسه با علوم پایه) و زمان اختصاص داده به پژوهش بود.
نتیجهگیری: مطالعه فعلی نشان داد، پژوهشگران میزان فعالیتهای ترجمه دانش خود را بیشتر برآورد مینمایند، لذا به نظر میرسد در نظر گرفتن راهکارهایی نظیر آموزش در مورد مفاهیم و فعالیتهای ترجمه دانش میتواند خلاء بین پژوهش و تولید دانش را پر نماید.
محمدهیوا عبدخدا، محمدرضا علی بیگ، آغافاطمه حسینی ، سامان راوند، مسعود محمدی، جواد زارعی،
دوره 7، شماره 5 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: جنبش دسترسی آزاد نهضت نوظهوری در ارتباطات علمی است که نیازمندان اطلاعاتی برای دسترسی به یافتههای علمی محدودیتی ندارند و هزینهای پرداخت نمیکنند . پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان آشنایی و نگرش اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به جنبش دسترسی آزاد به اطلاعات علمی انجام شد.
روش بررسی: روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی بود. جامعه مورد پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که 163 نفر از آنها با روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن سنجیده شد. دادهها پس از گردآوری و تحلیل به وسیله روشهای آماری توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد در مجموع 50 درصد(83 نفر) از جامعه با جنبش دسترسی آزاد به اطلاعات علمی آشنایی متوسط و متوسط به بالا دارند. میزان آشنایی جامعه با روشهای دسترسی آزاد به اطلاعات علمی نیز در حد متوسط است. بیش از 70 درصد(114 نفر) از جامعه نسبت به جنبش دسترسی آزاد به اطلاعات علمی نگرش مثبت دارند.
نتیجهگیری: میزان آشنایی اعضای هیات علمی با جنبش دسترسی آزاد نسبتاً پایین است، اما یافتهها نشان میدهد بعد از آگاهیرسانی کلی در این خصوص به آنها، نگرش اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نسبت به جنبش دسترسی آزاد به اطلاعات علمی مثبت است. بنابراین جنبش دسترسی آزاد به اطلاعات علمی میتواند جایگزین مناسبی در روشهای ارتباط علمی باشد.
لادن حسینی گوهری، زهرا بنگاله، محمدرضا فیاضی، فرزانه مقدم، کامران جمشیدی،
دوره 8، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه
و هدف: ایزوفلوران مادهی بیهوشیاستنشاقی
پرکاربرد و انتخابی در جراحیهای سیستم عصبی است. تحقیقات نشان میدهد که پس از
بیهوشی با اترهای هالوژنه از جمله ایزوفلوران، ممکن است افزایش موقت در میزان آنزیمهای
کبدی به وجود آید که آسیبهای کبدی را در پی دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر
ایزوفلوران بر میزان فعالیت آنزیمهای ALT-AST-ALP-GGT بعنوان شاخصی از
عملکرد کبد انجام پذیرفت.
روش
بررسی: این
مطالعه بر روی 40 بیمار بدون هیچگونه
بیماری کبدی که تحت عمل جراحی سیستم
عصبی در بیمارستان میلاد تهران قرار گرفتند، انجام شده است. میزان فعالیت آنزیمهای
GGT،ALP،ALT، ASTسرم این بیماران قبل، 24 و 72 ساعت پس از بیهوشی به روش اسپکتروفتومتری
اندازه گیری شد.
یافتهها: میزان
آنزیمهای AST،ALP در مقایسهی سه زمان با هم،
تغییرات غیر معنی دار داشتند. اما آنزیم ALTدر72 ساعت(022/0P=) و 24 ساعت(014/0P=) پس از بیهوشی نسبت به قبل از آن افزایش معنی دار داشت. میزان
آنزیم GGT در 72 ساعت پس از بیهوشی نسبت به قبل از آن افزایش معنی دار
داشت(002/0P=). همچنین در میزان این آنزیم
در 24 با 72 ساعت پس از بیهوشی تفاوت معنی دار مشاهده شد(041/0P=).
نتیجهگیری: تغییرات معنی دار مشاهده شده در میزان آنزیمهای ALT،GGT در زمانهای ذکر شده، ممکن است به دلیل آسیبهای احتمالی پارانشیم کبدی
و انسداد مجاری صفراوی در اثر استفاده از ایزوفلوران یا داروهایی مانند میدازولام،
باشد. لذا سنجش این آنزیمها در بررسی عملکرد کبدی بیماران، میتواند برای اقدامات
احتمالی بعدی مفید باشد.
سعیده موحدنیا ، زینب پرتوی شایان ، محمود باستانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه
و هدف: شکایت، ابراز نارضایتی است که نیاز به پاسخگویی و رسیدگی دارد. همچنین، ابزاری بسیار موثر برای ارتقای کیفیت خدمات
است. هدف از این مطالعه
تعیین میزان شکایات ثبت شده در بیمارستان فیروزگر و عوامل موثر بر آن در مدت 12
ماه از فروردین تا اسفند 1391 میباشد.
روش
بررسی: این مطالعه یک مطالعه گذشته نگر از نوع توصیفی است. تمام شکایات ثبت
شده اعم از کتبی، شفاهی و تلفنی در دفتر شکایات بیمارستان فیروزگر در سال 91 مورد
بازبینی قرار گرفت. دادهها از طریق فرم مربوط به شکایات بیماران بیمارستان
فیروزگر که از چند قسمت شامل بخش مربوط به اطلاعات شخصی شاکی، بخش مورد شکایت، فرد مورد شکایت و
توضیحاتی راجع به مشکل، تدوین شده و عوامل موثر در اظهار شکایات طبقه بندی و با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و
تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در مطالعه حاضر بیشترین میزان شکایات از پرستاران
مرکز(192 شاکی) بوده است، شکایت از پزشکان با(171 شاکی) در رتبه بعدی بوده، برخورد
نامناسب(64/23%) بالاترین دلیل شکایات بیماران بود و شکایت از هزینهها با 18/14%
در رتبه بعدی قرار داشت. از بین واحدهای پاراکلینیکی و پشتیبانی، واحد
تاسیسات با 52 شاکی بیشترین فراوانی شکایات را در بین واحدها داشت.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه ارتباط نامناسب بیشترین موضوع مورد شکایت بود، مداخله
در این حوزه باید مدنظر باشد. بیمارستانها باید بصورت نظام مند ریشه مشکلات
را مشخص کنند.
حسن ابوالقاسم گرجی، حشمت اله اسدی، مسعود رودباری ، احمد براتی مارنانی، مجتبی حسومی، محمد محسنی،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
زمینه
و هدف: آمادگی برای
مواجهه با تغییر و تحولات در عرصهی بهداشت و
درمان یکی از عوامل اصلی در موفقیت سازمانهای بهداشتی،
درمانی است. هدف پژوهش حاضر تعیین رابطهی فرهنگ با آمادگی پذیرش تحول در بیمارستانهای تکتخصصی شهر تهران میباشد.
روش بررسی: پژوهش
حاضر مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی است که در سال 1391 انجام گرفت. جامعهی پژوهش را
کارکنان بیمارستانهای شهید مطهری، شهیداکبرآبادی و روزبه در شهر تهران تشکیل میدادند.
نمونه پژوهش 246 نفر بود که به روش طبقهای متناسب انتخاب شدند. جمعآوری دادهها
با استفاده از پرسش نامه ابعاد فرهنگی Tsoukatosو Rand و پرسش نامه آمادگی پذیرش تحول Bouckenooghe و Devos صورت گرفت. برای تایید پایایی پرسش نامهها از ضریب آلفای کرونباخ و برای
تایید روایی محتوایی پرسش نامهها از نظرات استادان و کارشناسان استفاده شد. از آزمونهای
آماری دوجملهای(Binominal test) و Spearman برای تحلیل دادهها استفاده گردید.
یافتهها: بیمارستانهای
مورد مطالعه، دارای فاصلهی قدرت پایین، ابهام گریزی
بالا، زن گرایی، جمعگرایی و جهتگیری کوتاه مدت بودند. بین آمادگی
پذیرش تحول با ابعاد فاصله قدرت(r=-0/236 ، p>0/05)، ابهام
گریزی(( r=0/143، p<0/05 و زنگرایی/ مردگرایی(r=-0/239 ، p<0/05) رابطهی معنیداری
وجود دارد. اما بین آمادگی پذیرش تحول با ابعاد جمع گرایی و جهت گیری کوتاه مدت
رابطهی معنی داری مشاهده نشد(0/05<P).
نتیجهگیری: فاصلهی قدرت کم، ابهام گریزی بالا و زن گرایی در
پذیرش تحول از سوی کارکنان بیمارستانهای مورد مطالعه تاثیر دارند و کارکنان این بیمارستانها
به لحاظ فرهنگی آمادگی پذیرش برنامههای تغییر و تحول را دارند.
لیلا گودرزی، اصلان نظری، قاسم رجبی واسوکلایی، محمد سلیمی، مهدی رعدآبادی،
دوره 8، شماره 4 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : دانشجویان به دلیل شرایط خاص دانشجویی از جمله دوری از خانواده، وارد شدن به مجموعه ای بزرگ و پرتنش، مشکلات اقتصادی و نداشتن درآمد کافی مستعد از دست دادن سلامت روانی هستند. این مطالعه با هدف تعیین وضعیت سبک و شیوه ی زندگی دانشجویان دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه ی توصیفی- مقطعی که در دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت، 120 نفر از دانشجویان مشغول به تحصیل با استفاده از روش نمونه گیری ساده وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل دو بخش مشخصات دموگرافیک دانشجویان و سوالات شیوه ی زندگی بود. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS.18 و به کمک آزمون های آماری تی تست و آنوا تحلیل شد.
یافتهها: نمره ی آزمون شیوه ی زندگی دانشجویان مورد مطالعه، در محدوده ی متوسط قرار داشته و با وضعیت خوب فاصله دارد. آزمون تی زوج دو نمونه ای رابطه معناداری بین جنسیت و وضعیت تاهل و نمره ی شیوه ی زندگی دانشجویان نشان نداد(05/0 < P ). آزمون آماری آنوا نیز رابطه معناداری بین سن، مقطع تحصیلی، معدل و سال ورودی دانشجویان با مولفه شیوه ی زندگی نداشت.
نتیجهگیری: نمره ی آزمون شیوه ی زندگی دانشجویان مورد مطالعه در محدوده ی متوسط قرار داشت . لازم است برنامه های مداخله ای و آموزشی استاندارد به منظور تغییر سبک زندگی دانشجویان طراحی شود. سیست م های حمایتی ، تغذیه ای و ورزشی، برنامه های آموزشی، فرهنگی و تفریحی م ی تواند دغدغه های تحصیلی و مشغله ی این گروه جمعیتی را کم رنگ سازد.
محمد صباغی، احمد کاظمی، سعید حسنی، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، سید حمیداله غفاری،
دوره 8، شماره 4 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی پرومیلوسیتیک حاد نوعی از لوسمی است که در اثر توقف بلوغ در رده ی میلوئیدی بوجود میآید. مهمترین روشهای درمانی برای این لوسمی استفاده از ATRA و آرسنیک است . ATRA عموماً توسط بیماران خوب تحمل میشود، اما در برخی از بیماران موجب بروز "سندروم " ATRA میگردد. برخی از علائم این سندرم به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم با افزایش شمارش گلبولهای سفید خون در ارتباط است. این مطالعه با هدف تعیین اثر ترکیب داروهای BIBR1532 و ATRA بر روی شمارش گلبولهای سفید به عنوان یکی از عوامل ایجاد کنندهی سندرم انجام شده است .
روش بررسی: به منظور بررسی اثرترکیب دو داروی BIBR1532 و ATRA سلولهای NB4 به ترتیب در حضور غلظتهای30 میکرومولار و1 میکرومولار از داروها کشت داده شد. از آزمونهای تریپان بلو، Brdu و MTT به ترتیب جهت بررسی اثر داروها برشمارش سلولهای زنده، فعالیت تکثیری، فعالیت متابولیکی سلولها استفاده شد .
یافتهها: نتایج بدست آمده از تریپان بلو، MTT و Brdu نشان میدهد که ترکیب دو دارو، در مقایسه با زمانی که از ATRA به تنهایی استفاده میشود اثر بهتری روی کاهش شمارش سلولهای زنده، فعالیت متابولیک و تکثیر سلولهای سرطانی دارد .
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدست آمده میتوان گفت که احتمالاً در صورت استفاده از ترکیب دو دارو در درمان بیماران، نتایج بهتری بدست میآید، این بهبود نتایج در چند روز اول درمان و به ویژه در دستهای از بیماران که در معرض بروز سندرم ATRA هستند بیشتر مشهود میباشد.
بهناز توسلی، مجید صفا ، احمد کاظمی،
دوره 8، شماره 5 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: ایندول تری کربینول( I3C ) که در سبزیجات براسیکا یافت میشود خاصیت ضد سرطانی داشته و مکانیسم اصلی آن مهار فاکتور رونویسی هستهای کاپا- B ( (NF- k B است. از سویی دوکسوروبیسین به عنوان یک داروی شیمی درمانی در کنار القای آپوپتوز در سلولهای سرطانی، باعث فعال شدن NF- k B میشود. این فاکتور رونویسی با القای بیان ژنهای دخیل در بقای سلولی از آپوپتوز جلوگیری میکند و باعث کاهش نتایج درمان میشود. هدف از این مطالعه تعیین اثر I3C در همراهی با دوکسوروبیسین بر افزایش آپوپتوز در سلولهای لوسمی لنفوبلاستیک حاد (NALM-6) است.
روش بررسی : در این مطالعه بنیادی، رده سلولی لوسمی لنفوبلاستیک حاد، گونه پیش ساز لنفوسیت B با غلظتهای مختلف I3C برای 1 ساعت تیمار شد و سپس با دوکسوروبیسین 125 نانو مولار به مدت 24 ساعت مجاور گردید. بررسی محتوای DNA سلولی و رنگ آمیزی Annexin V-FITC برای ارزیابی میزان آپوپتوز انجام شد و با فلوسایتومتری مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی دادهها با آزمون تی زوجی صورت گرفت.
یافتهها : نتایج بررسی سیکل سلولی نشان داد I3C به صورت سینرژیستی در همراهی با دوکسوروبیسین باعث افزایش سلولها در ناحیهی sub-G1 یا ناحیه مربوط به سلولهای آپوپتوتیک میشود. بررسی فلوسـایتومـتری رنگ آمیزی Annexin V-FITC نیز نشان دهندهی اثر I3C در افزایش سلولهای آپوپتوتیک در همراهی با دوکسوروبیسین بود.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد I3C به صورت سینرژیستی در همراهی با دوکسوروبیسین باعث افزایش القای آپوپتوز در سلولهای NALM-6 میشود.
زهره مظهری، امین عادل،
دوره 8، شماره 5 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: استانداردهای ایمنی بیمار مجموعهای از الزامات هستند که اجرای آنها در هر بیمارستان، حیاتی است. ارزیابی این فرایند، یک مکانیسم پیشرفته در بیمارستانهاست که به منظور تعیین سطح ایمنی بیمار انجام شده و میتواند با هدف شروع و ارزیابی میزان پیشرفت برنامههای در حال اجرا به کار رود.
روش بررسی : مطالعهی حاضر، توصیفی تحلیلی است که در 10 بیمارستان منتخب شهر تهران از اردیبهشت تا مرداد سال 1392 انجام شد. جامعه آماری را کلیه بخشهای بیمارستانهای شهر تهران تشکیل میداد. نحوهی انتخاب بیمارستانها، تصادفی بود و ابزار پژوهش را چک لیست بیمارستانهای دوستدار ایمنی بیمار تشکیل میداد. برای تحلیل دادههای ارزیابی از نرم افزار SPSS 16 و روشهای آماری توصیفی، آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس و اسپیرمن استفاده شد.
یافتهها : میانگین میزان رعایت استانداردها 69/76% بود. با توجه به میانگین میزان رعایت استانداردها، بیشترین میزان رعایت در گروه استانداردهای محیط ایمن با 40/80% و کمترین میزان رعایت استانداردها نیز در گروه استانداردهای جلب مشارکت و تعامل بیمار با 33/56% بود. همچنین در بیمارستانهایی که بیش از 400 تخت داشتند، 73/71% و کمتر از 200 تخت 22/66% استانداردها رعایت شده بودند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد نهادینه کردن فرهنگ ایمنی بیمار، محوریت قرار دادن بیماران در شیوهی ارائهی خدمات، آموزش کارکنان و بیماران و رفع موانع قانونی، باعث افزایش میزان رعایت استانداردهای ایمنی بیمار در سطح کشور میشود.
عباسعلی ابراهیمیان، علی فخرموحدی، حسین داوری، مائده تورده،
دوره 8، شماره 5 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: یادگیری مسائل اساسی در پرستاری نیازمند راهبرد جدیدی است که بتوانند باعث ارتقای میزان یادداری دانش پرستاران گردند. هدف این مطالعه، تعیین تأثیر آموزش به روش سخنرانی توسط همکار پرستار، بر یادداری دانش پرستاران بخشهای ویژه در تفسیر نوار قلب است.
روش بررسی : در این مطالعه تجربی، از بین بخشهای ویژه بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی سمنان دو بخش به عنوان گروههای آزمون و کنترل به صورت تصادفی انتخاب شدند. در ابتدا از پرستاران هر دو بخش، پیش آزمون گرفته شد. سپس پرستاران گروه آزمون توسط یکی از همکاران پرستار آموزش تفسیر نوار قلب دیدند. یکهفته و یکسال بعد، از پرستاران هر دو گروه، پسآزمون گرفته شد. در نهایت، دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمونهای t زوجی و مستقل تحلیل شدند.
یافتهها : میانگین نمرهی دانش تفسیر نوار قلب در پیشآزمون گروه آزمون 73/2 ± 55/9 و در گروه کنترل 43/3 ± 82/10 بود. در پسآزمون اول، میانگین نمرهی گروه آزمون 57/2 ± 27/15 و گروه کنترل 29/3 ± 36/11 بود. در پسآزمون دوم نیز میانگین نمرهی پرستاران گروه آزمون 07/4 ± 82/10 و گروه کنترل 95/2 ± 33/11 بود. بین پیشآزمون و پسآزمون اول گروه آزمون تفاوت معنیداری وجود داشت(001/0 = p )، اما در پسآزمون دوم این تفاوت، معنیدار نبود(316/0 = p ).
نتیجهگیری: سخنرانی توسط همکار در کوتاه مدت باعث بهبود دانش پرستاران در ارتباط با تفسیر نوار قلب میشود. اما این روش در مطالب آموخته شده یادداری ایجاد نمیکند. بنابراین پیشنهاد می شود در برنامههای آموزش ضمن خدمت پرستاران در تفسیر نوار قلب از سایر روشهای آموزشی استفاده شود.
ابوالفضل کلانتری، فرهاد ذاکر، شهلا انصاری دماوندی، حیدر شرفی، سید امیر یزدانپرست،
دوره 8، شماره 5 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران مبتلا به لوسمی لنفوئید حاد پس از درمان با متوترکسات، تفاوتهایی در سطح سرمی و توکسیسیتی مرتبط با مصرف متوترکسات از خود نشان میدهند. یکی از عوامل مهم تعیین کنندهی این تفاوتها، فارماکوژنتیک فرد است. در این مطالعه، تاثیر پلی مورفیسمهای -401CT و +452CT از ژن GGH بر سطح سرمی و توکسیسیتی مرتبط با مصرف متوترکسات بررسی شد. هدف از این مطالعه، ارزیابی و تعیین اثر پلی مورفیسمهای 401CT – و +452CT ژن GGH بر سطح سرمی و توکسیسیتی مرتبط با مصرف متوترکسات در بیماران مبتلا به لوسمی لنفوئید حاد بود. همچنین برای اولین بار فراوانی پلی مورفیسمهای فوق در ایران مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعهی پژوهشی، با استفاده از تکنیکهای PCR و RFLP شیوع پلی مورفیسمهای مذکور در 83 بیمار ایرانی مبتلا به ALL بررسی شد. ارتباط میان پلی مورفیسمها با سطح سرمی متوترکسات و توکسیسیتی مرتبط با مصرف آن با محاسبه Odds Ratio برآورد شد.
یافتهها: در این مطالعه بین پلی مورفیسم +452CT با سطح سرمی متوترکسات و توکسیسیتیهای مرتبط با مصرف متوترکسات ارتباط معنی داری یافت نشد. رابطهای بین پلی مورفیسم 401CT – با توکسیسیتیهای مربوط که منجر به ترومبوسیتوپنی(265/0 odds ratio= ،019/0-009/0= CI 95%) و همچنین لکوپنی (182/2 odds ratio= ،042/0-021/0= CI 95%) میشود، در فاز تحکیمی درمان مشاهده شد.
نتیجهگیری: بررسی بیماران از لحاظ پلی مورفیسم 401CT – ژن GGH ممکن است در انتخاب دوز مناسب متوترکسات و کاهش عوارض توکسیک مرتبط با مصرف آن مفید باشد.
مریم متاجی امیررود ، محمد حسین تقدیسی، محمودرضا گوهری، فرزاد شیدفر،
دوره 8، شماره 6 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: شناخت عوامل پیش بینی کنندهی رفتارهای غذایی مرتبط با چاقی به ویژه در زنان که نقش کلیدی در سبد غذایی خانواده دارند، در پیشگیری از چاقی اهمیت زیادی دارد. هدف از این پژوهش تعیین نقش نگرش غذایی در رفتارهای غذایی مرتبط با چاقی در زنان دارای اضافه وزن و چاقی شهر ارومیه میباشد.
روش بررسی: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر بر روی تعداد 100 زن تحت پوشش مراکز بهداشتی شهید نیکخواه و شماره 13 شهر ارومیه انجام شد. نمونهگیری به روش در دسترس و با انتخاب زنان دارای BMI بزرگتر یا مساوی (kg/m2 ) ا25 انجام شد. پس از کسب رضایت آگاهانه، پرسشنامههای اطلاعات دموگرافیک، نگرش و چک لیست رفتار غذایی تکمیل گردی د. تجزیه و تحلیل دادهها با نرم افزار SPSS نسخه 18 و با آزمونهای توصیفی و استنباطی(کای دو، تحلیل واریانس و رگرسیون ) در سطح معنی داری 0/05 انجام گرفت.
یافتهها: رابطهی معنادار میان نگرش غذایی و گروههای ضعیف، متوسط و خوب رفتار غذایی زنان تایید شد(003/ 0 =p ). تحلیل رگرسیون بیانگر ارتباط معنی دار و مثبت بین نمرهی رفتار و نگرش غذایی( 0/285=p= 0/004، r) بود. همچنین پیش بینی پراکندگی مشاهده شده در رفتارهای غذایی، علاوه بر نگرش غذایی، توسط سن، شاخصهای تن سنجی و عوامل دموگرافیک نیز تایید گردید.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه، نقش پیش بینی کنندهی نگرش غذایی را بر رفتارهای غذایی مرتبط با چاقی تایید نمود. لذا توصیه میشود در ارتقای رفتارهای غذایی سالم، اصلاح نگرشهای غذایی نیز مورد تاکید قرار گیرد.