جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
12 نتیجه برای موضوع مقاله:

علیرضا سلطانیان، سقراط فقیه زاده، ابراهیم حاجی زاده، حمید چوبینه، فاطمه بحرینی، محمود محمودی فراهانی، حمید رضا خلخالی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده

زمینه و هدف : برای ارزیابی نیروی انسانی و برنامه ریزی های جمعیتی در سطح کلان، اطلاع از میزان و خصوصیات جمعیتی بسیار مهم است. افزایش جمعیت مستقیماً به میزان باروری زنان در جامعه بستگی دارد. برای کنترل جمعیت و رسیدن به شاخص NRR=1 (Net Reproduction Rate، میزان خالص تجدید نسل)، می بایست هر خانواده حداکثر 1 الی 2 فرزند داشته باشد. لذا در خانواده هایی که بیش از 2 فرزند دارند می بایست به دنبال عوامل مداخله گر بود و تا حد امکان آنها را مهار کرد تا از رشد بی رویه جمعیت کاسته شده و به یک جمعیت ایستا که رشد جمعیت ثابت و نسبتاً پایینی دارند، دسترسی پیدا کنیم. بنابراین این مطالعه، در بوشهر که هنوز هم  الگوی ازدواج سنتی رواج دارد، سعی در بررسی عوامل مرتبط با رشد فراوانی خانواده خواهد داشت.

روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تعداد 500 زن ازدواج کرده بالای 45 سال ساکن بوشهر به روش نمونه گیری دو مرحله ای انتخاب شدند. بدین ترتیب که ابتدا بوشهر را به 23  بلوک فرضی 1000 خانواری تقسیم کرده و سپس 20 نقطه را به طور  کاملاً تصادفی انتخاب و از هر نقطه 25 خانوار وارد مطالعه کردیم. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که از طریق مصاحبه با مادر و یا سرپرست خانوار توسط پرسشگر آموزش دیده تکمیل شده است. اطلاعات پرسشنامه پس از جمع آوری کد گذاری و با نرم افزار SPSS13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای محاسبه میزان رشد فراوانی خانواده از روش کهورت و برای بررسی ارتباط متغیرها با یکدیگر از آزمون کندالT، کای- دو روند و برای بررسی عوامل مرتبط با احتمالات بچه زایی از رگرسیون لجستیک استفاده کرده ایم.

یافته ها: در این مطالعه181 نفر (2/36درصد) از زنان بی سواد، 229نفر (8/45درصد) دارای تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و90 نفر (18درصد) دارای تحصیلات متوسطه و بالاتر بودند. حدود 2/85 درصد (426نفر) زنان مورد بررسی غیر شاغل و 8/14درصد (74نفر) آنان شاغل بودند .456 نفر(2/91 درصد) از زنان مورد بررسی سن اولین ازدواجشان کمتر از 25 سال بوده و196 نفر (2/39 درصد) آنان سن اولین حاملگیشان زیر 20 سال بوده است. احتمال رسیدن به اولین فرزند در بوشهر برابر 98/0 و احتمال رسیدن به فرزند دوم، سوم، و چهارم به ترتیب برابر با 92/0، 81/0، و 72/0 بود. در این مطالعه مشاهده گردید که عاملی مانند سن اولین ازدواج در احتمال رسیدن به اولین فرزند تاثیر منفی و عواملی مانند تحصیلات زن و داشتن فرزند فوت شده تاثیر مثبت داشت. عاملی مانند داشتن فرزند فوت شده در احتمال رسیدن به دومین فرزند اثر افزایشی و عواملی مانند تحصیلات زن، سن اولین حاملگی و سن اولین ازدواج اثر کاهشی داشت. نتایج حاکی از آن است که داشتن فرزند فوت شده در احتمال رسیدن به سومین فرزند تاثیر مثبت و عواملی مانند سن اولین حاملگی، سن اولین ازدواج و تحصیلات زن و شوهر تاثیر منفی دارد. همچنین مشاهده شد که جنسیت فرزند و داشتن فرزند فوت شده در احتمال رسیدن به چهارمین فرزند اثر افزایشی و عواملی مانند تحصیلات زن، شغل زن، تحصیلات شوهر، و سن اولین حاملگی زن اثر کاهشی دارد.

نتیجه گیری: با توجه به احتمال بالای رسیدن به سومین و چهارمین فرزند، به نظر می رسد که کنترل جمعیت خانواده در بوشهر، در چند دهه گذشته، به خوبی از سوی خانواده ها رعایت نشده است.


مهرداد اسدی، حسین نوروزی، عبدالحسن کاظمی، مهربان فلاحتی، علی کاظمی، محمد ادیب پور، خسرو صدیق بیان، سید امیر یزدان پرست،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: گونه‌های خانواده کاندیدا می‌توانند در حفره دهانی افراد دارای نقص سیستم ایمنی منجر به کلونیزاسیون شده و سبب کاندیدیازیس شود. با توجه به نقص سیستم ایمنی در افراد دارای سندرم داون، این مطالعه بمنظور ارزیابی میزان کلونیزاسیون گونه‌های مختلف قارچ کاندیدا در دهان این افراد انجام گرفت.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی 53 فرد مبتلا به سندرم داون(29 فرد مذکر و 24 فرد مونث) تحت پوشش سازمان بهزیستی با محدوده سنی 31-4 سال(میانگین سنی 1/11) در تبریز انجام گرفت.

نمونه گیری از سطح پشتی زبان، مخاط دهلیز دهانی در فاصله گونه و دندان‌های آسیا با استفاده از سوآپ استریل انجام گردید. نمونه‌ها در محیط‌های سابورودکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل(Sc) و کروم کاندیدا آگار کشت داده شدند. تشخیص گونه‌های کاندیدا براساس خصوصیات فنوتیپی و تولید کلامیدیوکونیدی در محیط کورن میل آگار حاوی تویین 80 بود.

یافته‌ها: از 46 فرد مثبت از لحاظ کلونیزاسیون قارچی(26 فرد مذکر، 20 فرد مونث)، مجموعأ 60 ایزوله کاندیدا جدا گردید. کاندیدا آلبیکنس با 35 مورد(03/66 درصد) بیشترین و پس از آن، کاندیدا دابلینسیس با 9 مورد(98/16 درصد)، کاندیدا کروزئی با 7 مورد(20/13 درصد)، کاندیدا گلابراتا با 5 مورد(43/9 درصد) و کاندیدا تروپیکالیس با 4 مورد(54/7 درصد) در رده‌های بعدی قرار داشتند. در 12 نفر(4/22 درصد) بیش از یک گونه کاندیدا جدا گردید.

 

نتیجه‌گیری: با توجه به نقص سیستم ایمنی در افراد دارای سندرم داون ناشی از کاهش IgA بزاقی، کاهش فعالیت  H2O2(عامل اصلی از بین برنده کاندیدا آلبیکنس) لزوم تشخیص زودرس میزان کلونیزاسیون کاندیدا توصیه میگردد.


ادریس کاکه مم، عفیفه ایرانی، مبین سخنور، امین اکبری، دکتر حسین درگاهی،
دوره 9، شماره 5 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: پیشرفت‌های علمی و فناورانه، جایگاه یادگیری سازمانی را به عنوان یکی از راهکارهای رویارویی منطقی با شرایط متغیر کنونی ارتقا داده است. توسعه‌ی یادگیری در سازمان، عملکرد کارکنان را بهبود بخشیده و موجب رضایت‌مندی آنان می‌شود. هدف از انجام این پژوهش تعیین ارتباط بین قابلیت‌های یادگیری سازمانی و رضایت شغلی است.

روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی در سال 1393 در میان تعداد 290 نفر از کارکنان بیمارستان‌های شهر تهران انجام شد. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه‌ای سه قسمتی(شامل اطلاعات دموگرافیک، پرسش‌نامه قابلیت یادگیری سازمانی گومز، و پرسش‌نامه رضایت شغلی مینه سوتا) از 290 نفر از کارکنان جمع‌آوری شد. داده‌ها به وسیله نرم‌افزار SPSS-20 و با استفاده از آزمون اسپیرمن تحلیل گردید.

یافته‌ها: میانگین قابلیت یادگیری سازمانی(0/61±3/03)، و میانگین رضایت شغلی(0/61±2/8) بود. در میان ابعاد قابلیت یادگیری سازمانی، بیشترین میانگین مربوط به بعد دید نظام‌مند(0/78±3/29) بود و در میان ابعاد رضایت شغلی، بعد جو سازمانی بیشترین میانگین(1±3/23) را داشت. نتایج نشان داد که بین ابعاد قابلیت یادگیری سازمانی و رضایت شغلی رابطه معنی‌دار وجود دارد؛ همچنین بین قابلیت یادگیری سازمانی و رضایت شغلی رابطه معنی‌دار مشاهده شد(0/57= . ( p= 0/047  , r  

نتیجه‌گیری: یادگیری سازمانی عملکرد کارکنان را ارتقا می‌دهد و با رضایت‌مندی آنان رابطه‌ی مثبت دارد. رضایت کارکنان نیز یکی از عوامل موثر بر عملکرد آنان است. لذا مدیران می‌توانند از طریق بهبود قابلیت یادگیری سازمانی موجب رضایت کارکنان و در نهایت رشد و توسعه سازمان گردند.


رجاء الحذیفی، علی دهقانی فرد، دکتر سعید کاویانی، دکتر مهرداد نوروزی نیا، سمیرا رضایی، دکتر مهدی آزاد، دکتر مائده مشهدی خان، دکتر سعید سلالی،
دوره 9، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: فرایندهای مختلفی روی تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی(MSC) به سلول های استئوبلاستی تاثیر می‌گذارند که در این میان، مسیر پیام رسان Wnt حائز اهمیت ویژه ای است. در این مسیر پیام رسان، مولکول APC به عنوان کنترل کننده منفی Wnt عمل می کند که با اتصال به β-catenin سبب تجزیه این مولکول می گردد. لذا در این تحقیق به تخمین ارتباط متیلاسیون DNA با بیان ژن(APC یا Adenomatous Polyposis Coli) طی تمایز استئوبلاستی پرداخته شد.

روش بررسی: در این مطالعه ی تجربی، پس از جدا سازی و تکثیر MSCs، القای تمایز استئوبلاستی صورت گرفت. به منظور تایید تمایز استئوبلاستی از رنگ آمیزی آلیزارین رد و بیان شاخص های تمایزی شامل آلکالین فسفاتاز(ALP) و استئوکلسین استفاده گردید. وضعیت متیلاسیون ژنAPC  با روش(MSP یا Methylation-Specific PCR)، وضعیت بیان ژن APC با استفاده از Real time PCR در روزهای مختلف تمایزی ارزیابی شد.

یافته‌ها: نتایج به دست آمده از رنگ آمیزی آلیزارین رد و بیان شاخص های ALP و استئوکلسین تایید کننده تمایز استئوبلاستی بود. نتایج حاکی از کاهش معنی دار بیان ژن APC در روز 7 تمایز استئوبلاستی بود(0/05P<). همچنین نتایج نشان دهنده ی هایپرمتیلاسیون پروموتر ژن APC طی تمایز استئوبلاستی بود.

نتیجه‌گیری: کاهش بیان ژن APC می تواند در کنترل مسیر سیگنالی Wnt طی تمایز MSC مشتق از مغز استخوان به رده استئوبلاستی در مراحل مختلف نقش موثری ایفا کند. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده، متیلاسیون پروموتر ژن APC نقش مهمی در کنترل بیان این ژن به عهده دارد.


محمدهیوا عبدخدا، مریم احمدی، محمودرضا گوهری، علیرضا نوروزی،
دوره 10، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: پذیرش پرونده الکترونیک مراقبت سلامت از سوی پزشکان، جدی‌ترین مانع پیش‌روی پیاده‌سازی فراگیر آن بشمار می‌آید. بنابراین، شناسایی عواملی که بر پذیرش این سیستم موثرند، از اهمیت خاصی برخوردارست. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تاثیر ویژگی‌های سازمانی بر پذیرش پرونده الکترونیک مراقبت سلامت ازسوی پزشکان برمبنای مدل پذیرش فناوری، در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1392(زمان ادغام دو دانشگاه علوم پزشکی تهران و ایران) بود.
روش بررسی: این پژوهش بصورت پیمایشی و از نوع توصیفی تحلیلی بود. جامعه پژوهش شامل پزشکان شاغل در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. براساس فرمول نمونه‌گیری در مدل‌سازی معادلات ساختاری، 270 نفر از آنان بعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده‌ها پرسشنامه محقق‌ساخته بود که روایی و پایایی آن به تایید رسید. داده‌ها بعد از گردآوری و ورود به نرم افزار SPSS، توسط روش تحلیل مسیر در نرم افزار AMOS تحلیل شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که مدل ارائه شده توانایی تببین 56 درصد از تغییرات تاثیر ویژگی‌های سازمانی بر پذیرش پرونده الکترونیک سلامت ازسوی پزشکان را دارد. ویژگی‌های سازمانی شامل: حمایت مدیریتی، مشارکت‌دادن پزشکان، خودمختاری پزشکان و ارتباط پزشک بیمار با استفاده پزشکان از پرونده الکترونیک مراقبت سلامت، همبستگی مستقیم و معنی‌داری داشت. همچنین آموزش پزشکان با هیچ‌کدام از متغیرهای مدل پذیرش فناوری و استفاده از پرونده الکترونیک مراقبت سلامت، همبستگی معنی‌داری را نشان نداد.
نتیجه‌گیری: ویژگی‌های سازمانی نقش قابل توجهی در پذیرش پرونده الکترونیک مراقبت سلامت ازسوی پزشکان دارند. لذا ضروریست تا سیاست‌گذاری‌های انجام شده به سمت پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز پرونده الکترونیک مراقبت سلامت معطوف شود.


رضا صفدری، مرجان قاضی سعیدی، مصطفی شیخ الطایفه، محمد جبراییلی، سیده صدیقه سیدفرج اله، الهام مسرت، رویا لکی تبریزی،
دوره 11، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: از مهمترین مسائلی که همواره توجه مدیران مراکز درمانی را به خود معطوف داشته، کنترل وضعیت مالی و تأمین منابع این مراکز می باشد. مراکز درمانی به عنوان یک منبع حیاتی تلقی شده و یکی از اهدافشان ارتقای سطح سلامت اجتماع از طریق کاهش هزینه های آنهاست. بدین لحاظ این مطالعه با هدف بررسی علل کسورات بیمه ای انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه بصورت توصیفی و گذشته نگر در سال ۱۳۹۲ انجام گردید. جمعیت مورد مطالعه، شامل کلیه کارشناسان بیمه مستقر در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بوده که در شش ماهه اول سال ۱۳۹۲ در این مراکز مستقر بودند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته بوده که به منظور تایید روایی، پرسشنامه در اختیار کارشناسان بیمه، استادان و افراد صاحب نظر قرار گرفته و ابهامات برطرف گردید. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش آزمون–باز آزمون تایید گردید.  داده ها وارد نرم افزار اکسل شده و با استفاده از شاخص های آماری توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: بخش جراحی دارای بیشترین کسورات(%۴۵/۵۵) و در بین بخش های جراحی ارتوپدی بالاترین کسورات(%۴۰/۷۵) را به خود اختصاص داد.

نتیجه گیری: پرسنل درمانی باید در مستندسازی پرونده بیماران توجه بیشتری نموده و موارد اشتباهات مستندسازی را به حداقل ممکن کاهش دهند. همچنین به منظور کاهش کسورات پرونده بیماران، پرسنل درمانی خود را از طریق برگزاری کلاس های آموزشی با روش های صحیح مستندسازی، آشنا نمایند. 


کیومرث پوررستمی، ماریتا محمدشاهی، لیدا شمس، محمدعلی کریمی اقدم، طه نصیری، پروانه حیدری ارجلو،
دوره 11، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: موضوع تناسب میان افراد و سازمان به عنوان عاملی تاثیرگذار برای جذب افراد خاص به درون سازمان و حفظ وفاداری و ایجاد تعهد در آنها به شمار می رود. لذا در این مطالعه، هدف، ارزیابی و تعیین میزان تناسب فرد – سازمان و تعهد سازمانی در مدیران و ارتباط آن ها با یکدیگر در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی البرز می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، مطالعه ی مقطعی و از نوع توصیفی تحلیلی است. جامعه ی پژوهش مدیران شاغل در دانشگاه علوم پزشکی البرز بودند. داده های مطالعه به صورت سرشماری از ۱۸۰ نفر جمع آوری شد. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه، تناسب فرد– سازمان و تعهد سازمانی استفاده شد. برای تأیید پایایی پرسش نامه از آلفای کرونباخ و برای تأیید روایی از نظر خبرگان استفاده شد. از آزمون های ناپارامتریک Mann-Whitney و Kruskal-Wallis برای تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته ها: میانگین نمره ی تناسب فرد– سازمان ۵/۱۶ با انحراف معیار ۰/۲۸ و میانگین نمره ی تعهد سازمانی ۴/۹۱ با انحراف معیار ۰/۴۴ بود. به علاوه بین تناسب فرد– سازمان و تعهد سازمانی رابطه آماری معنی داری مشاهده شد(۰/۶۳=r و۰/۰۰=p).
نتیجه گیری: مدیران دانشگاه علوم پزشکی البرز تناسبی در سطح متوسط با سازمان خود داشتند؛ اگرچه از تعهد سازمانی بالایی برخوردار بودند. لذا پیشنهاد می گردد مدیران در مورد ارزش ها و اهداف سازمان آگاه شوند، و از سوی دیگر ارزش ها و ویژگی های فردی آنها نیز شناسایی گردد. علاوه بر این، باید در خط مشی های مربوط به جذب و استخدام مدیران به مقوله ی تناسب آن ها با سازمان توجه بیشتری شود.


امید زادی آخوله، احسان معمارباشی، آیسان جودی، محمدحسین رفیعی، ابراهیم نصیری،
دوره 14، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تکنیک استریل، پایه و اساس جراحی مدرن محسوب می‌شود. بنابراین رعایت دقیق تکنیک‌های استریل توسط تیم جراحی، جهت حفظ ایمنی بیمار و جلوگیری از عفونت محل عمل ضروری است. این مطالعه با هدف تعیین دانش، نگرش و عملکرد تکنولوژیست‌های اتاق عمل در خصوص رعایت اصول تکنیک‌های استریل جراحی انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه‌ی حاضر از نوع توصیفی مقطعی بود که در سال ۱۳۹۸ بر روی ۱۹۸ نفر از تکنولوژیست‌های جراحی شاغل در بخش‌های اتاق عمل بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی مازندران و به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انجام شد. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه‌ی محقق‌ساخته‌ی‌ سنجش دانش، نگرش و عملکرد در خصوص تکنیک‌های استریل جراحی استفاده شد. داده‌ها پس از گردآوری در نرم‌افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون تی مستقل و کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: میانگین±انحراف معیار نمره‌ی دانش، نگرش و عملکرد تکنولوژیست‌های جراحی در خصوص رعایت تکنیک‌های استریل جراحی به‌ترتیب برابر با ۵/۸±۳۵/۷، ۳/۷±۲۸/۳ و ۶/۵±۳۸/۷ بود که نمره‌ی دانش و عملکرد در سطح متوسط و نمره‌ی نگرش در سطح مطلوب بود. یافته‌ها نشان داد که بین نمره‌ی دانش و عملکرد با سطح تحصیلات تفاوت معنی‌داری وجود داشت و میانگین نمره‌ی دانش و عملکرد کارشناسان اتاق عمل به‌طور معنی‌داری بیشتر از کاردان‌ها بود(۰/۰۵>p).
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج، برگزاری دوره‌های آموزش مداوم، تشویق کارکنان به ارتقای سطح تحصیلات و استمرار در ارزیابی دانش و عملکرد اعضای تیم جراحی، جهت تقویت و ارتقای دانش و عملکرد آن‌ها در زمینه‌ی رعایت اصول تکنیک‌های استریل ضروری به نظر می‌رسد.

امید زادی آخوله، مژگان لطفی، ابراهیم نصیری، صبا چلنگری، یسنا ترکعلی پور،
دوره 14، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: در راستای بهبود ایمنی بیمار، کشورها بر آن هستند تا ایمنی سیستم‌ها را پایش کنند و ازآنجایی‌که ایمنی جراحی، بخش مهمی از ایمنی بیمار به حساب می‌آید، این پژوهش با هدف تعیین عملکرد پرسنل اتاق عمل در خصوص رعایت اصول جراحی ایمن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی و مقطعی بود که در سال ۱۳۹۸ و در بخش‌های اتاق عمل بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام شد. جامعه‌ی پژوهش شامل ۲۷۱ نفر از پرسنل اتاق عمل بودند که با نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسش‌نامه‌ی دموگرافیک و چک‌لیست جراحی ایمن سازمان جهانی بهداشت بود. داده‌ها پس از گردآوری با نرم افزار SPSS آنالیز شدند.
یافته‌ها: میانگین±انحراف معیار نمره‌ی عملکرد تکنولوژیست‌های اتاق عمل در نقش سیرکولر و اسکراب و تکنولوژیست بیهوشی در خصوص رعایت اصول جراحی ایمن به‌ترتیب برابر با ۳/۱±۲۳/۲، ۳±۱۸/۴ و ۳/۵±۲۸/۲ بود که سطح عملکرد هر سه مورد در حد متوسط بود. یافته‌ها نشان داد که بین نمره عملکرد با سطح تحصیلات، تفاوت معنی داری وجود داشت و میانگین نمره‌ی عملکرد کارکنان اتاق عمل با مدرک کارشناسی به‌طور معنی‌داری بیشتر از کاردان‌ها بود(۰/۰۵>P).
نتیجه گیری: با توجه به اینکه عملکرد واحدهای مورد پژوهش در خصوص رعایت اصول جراحی ایمن، در سطح مطلوبی نبود، استمرار در نظارت مداوم عملکرد کارکنان و تشویق آنها به ارتقای سطح تحصیلات جهت تقویت عملکرد در زمینه‌ی رعایت اصول جراحی ایمن ضروری به نظر می‌رسد.

جواد میرزایی نصیرآباد، علیرضا محبوب اهری، مهدی زینالی، رسول برادران حسن زاده، محمد تقی باقری شادباد،
دوره 15، شماره 1 - ( فرودین و اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سیستم‌های سنتی محاسبه و تحلیل بهای تمام شده از کارایی مناسبی برای محاسبه‌‌ی بهای تمام شده به روز و تحلیل هزینه‌های آموزش برخوردار نمی‌باشد. مطالعه‌‌ی حاضر با هدف استقرار سامانه فراسوی بهایابی بر‌‌مبنای فعالیت در دانشکده مدیریت و اطلاع‌رسانی پزشکی تبریز انجام شده است. 
روش بررسی: مطالعه‌‌ی حاضر یک پژوهش چند‌‌‌روشی است که در سال‌تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ به دنبال طراحی و استقرار سامانه حسابداری فراسوی بهایابی برمبنای فعالیت (Beyond Activity Based Costing System (BABCS در دانشکده مدیریت و اطلاع‌رسانی پزشکی تبریز اجرا شد. ابتدا با استفاده از مدل و نشانه‌گذاری فرایند کسب و کار (Business Process Modeling Notation (BPMN تعداد ۳,۷۲۹ فعالیت در قالب ۳۸۴ فرایند شناسایی شد و سپس در نرم‌افزار Bizagi-Modeler مصور و اصلاح گردید. هزینه‌های سربار به نسبت عملکرد و زمان فعالیت‌ها، به مراکز فرایند نهایی و موضوعات هزینه تخصیص پیدا کرد. کار بر روی داده‌های اولیه در فضای Excel و بهایابی در قالب سامانه بهایابی (Dptsco) انجام شد.  
یافته‌ها: نرم‌افزار نظام نوین مالی مورد استفاده در دانشکده به رغم داشتن قابلیت ثبت و نمایش اطلاعات مربوط به اعتبارات و هزینه‌‌کرد، برای تحقق اهداف حسابداری تعهدی همچنان نیازمند بازنگری و ارتقا می‌باشد. کل هزینه‌کرد دانشکده در سال مطالعه، معادل ۶۱,۸۷۲,۵۴۵ هزار ریال می‌باشد که ۵۷,۱۵۹,۸۸۲ هزار ریال مربوط به آموزش و ۴.۸۱۲.۶۶۳ هزار ریال سهم فعالیت‌های امور پژوهش است. براساس نتایج به‌دست آمده از سامانه‌‌ی BABCS میانگین بهای تمام شده‌‌ی هر واحد درسی در دانشکده ۵.۱۰۲ هزار ریال و میانگین بهای تمام شده‌‌ی تربیت دانشجو ۳۵۶.۰۹۲ هزار ریال محاسبه شد. بیشترین و کمترین مقدار بهای تمام شده‌‌ی تربیت دانشجو مربوط به رشته‌‌ی‌‌ کارشناسی ارشد مدیریت و اصلاحات در نظام سلامت (MPH) ۸۰۰.۱۳۰ هزار ریال و کارشناسی فناوری اطلاعات سلامت ۱۰۰,۱۷۱ هزار ریال محاسبه شد. 
نتیجه‌گیری: دانشکده‌‌ی مدیریت و اطلاع‌رسانی پزشکی تبریز بیشترین سهم از منابع خود را صرف هزینه حقوق و مزایای کارکنان نموده است، به‌‌طوری‌‌که با استقرار سامانه فراسوی بهایابی بر مبنای فعالیت و اتصال آن با سایر سامانه‌های الکترونیکی دانشگاه می‌تواند نقشی اساسی در مدیریت فرایندها و افزایش کارایی کارکنان و دانشکده داشته باشد.

امید زادی آخوله، عباس داداش زاده، آیسان جودی،
دوره 16، شماره 5 - ( آذر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: دود جراحی که در اثر استفاده از دستگاه‌هایی با حرارت بالا مانند الکتروکوتر و اسکالپل اولتراسونیک که جهت برش و انعقاد بافت در حین جراحی استفاده می‌شوند، ایجاد می‌گردد، به ­عنوان تهدید جدی برای سلامتی پرسنل اتاق‌عمل به حساب می‌آید. مطالعات مختلف جو ایمنی محیط کار را به ­عنوان یکی از اصلی­ ترین علل بروز یا پیشگیری از خطرات شغلی معرفی کرده است. این مطالعه با هدف بررسی جوّ ایمنی درک شده در اتاق­ های عمل و ارتباط آن با آگاهی کارکنان اتاق‌عمل از خطرات دود جراحی انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه­ی توصیفی-مقطعی از فروردین ۱۴۰۰ تا تیرماه ۱۴۰۱ و در اتاق‌های عمل ۲۶ بیمارستان دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تبریز در استان آذربایجان شرقی انجام شد. در این پژوهش ۳۹۶ تکنولوژیست اتاق‌عمل و هوشبری با نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسش ­نامه ­ی جمعیت­ شناختی، پرسش­ نامه ­ی جوّ ایمنی و پرسش­ نامه ­ی آگاهی از خطرات دود جراحی بود. داده‌ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SPSS آنالیز شدند.
یافته‌ها: دانش کارکنان اتاق­ عمل در خصوص خطرات دود جراحی با میانگین و انحراف­ معیار ۴/۳۲۸۲±/۹(دامنه ۰ تا ۲۱) در سطح متوسط برآورد گردید. میانگین نمره آگاهی از خطرات دود جراحی در تکنولوژیست ­های اتاق­ عمل(۴/۵۶±۱۱/۱) به صورت معنی­ داری بیشتر از تکنولوژیست­ های هوشبری(۴/۱±۸/۷۵) بود(۰/۰۲=P). وضعیت جوّ ایمنی درک ­شده در اتاق­ های عمل با میانگین و انحراف معیار ۱۱/۱±۶۲/۱۵(دامنه ۱۹ تا ۹۵)، در سطح متوسط ارزیابی شد. نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان می­دهد که تاثیر جو ایمنی درک ­شده در اتاق­ های عمل در افزایش آگاهی کارکنان اتاق‌عمل از خطرات دود جراحی معنی‌­دار است(۰/۰۰۱=P). به­ طوری­ که با افزایش یک نمره به نمره کل جو ایمنی درک شده، نمره آگاهی به اندازه ۰/۲۰۱ افزایش می‌یابد.
نتیجه‌گیری: جو ایمنی اتاق‌عمل می­ تواند پیش ­بینی ­کننده‌ی آگاهی از خطرات دود جراحی در بین کارکنان اتاق‌عمل باشد، بنابراین توصیه می­ شود راهکارهایی از قبیل آموزش پرسنل در خصوص خطرات دود جراحی و نحوه ­ی پیشگیری از آن، ایجاد محیط حمایتی مناسب برای پرسنل و در اختیار قرار دادن امکانات حفاظتی مناسب جهت جلوگیری از قرار گرفتن اعضای تیم جراحی و بیهوشی در معرض دود جراحی، صورت گیرد.



عذرا دائی، محمدرضا سلیمانی، حسن اشرفی ریزی،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: نقش اطلاعات در ارتقای سلامت جامعه و کاهش هزینه‌های بهداشت و درمان انکار‌ناپذیر است ولی در عمل اطلاعات کافی و کاملی در بین عاملان بهداشت و درمانی وجود ندارد. نبود اطلاعات کافی و کامل در بین بازیگران بازار، موجب ناکارایی و نارسایی در عملکرد بازار می‌شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، پرداختن به عدم تقارن اطلاعات سلامت و نارسایی در بازار اطلاعات سلامت است.
روش بررسی: مقاله‌ی حاضر از نوع مروری نقلی و غیرنظام‌مند است. محتوای لازم برای نگارش از طریق جستجو در پایگاه‌های اطلاعاتی Scopus، PubMed، Web of Knowledge، Sid، Magiran و Google Scholar  و با استفاده از کلیدواژه‌های نارسایی اطلاعات سلامت، عدم تقارن اطلاعات سلامت در فیلدهای عنوان مقاله، چکیده و کلیدواژه‌ها انجام پذیرفت. در نهایت، منابع مرتبط با توجه به هدف مطالعه، توسط محققان انتخاب و خلاصه‌ای از نتایج آن‌ها در این مطالعه ارایه شد.
یافته‌ها: 18 مقاله وارد این پژوهش گردید و به صورت اختصاصی به نارسایی‌های موجود در سه بخش بیماران، پزشکان و بیمه‌ها پرداخته شد. در انتهای هر بخش به راه‌های برطرف نمودن این نارسایی‌هایی اشاره شد. یافته‌ها نشان داد بیماران با پدیده‌ی بی‌عدالتی در دسترسی به اطلاعات سلامت مواجه بودند که تداوم این بی‌عدالتی منجر به فقر اطلاعات سلامت می‌شود و به دلیل عدم‌دسترسی مناسب به اطلاعات سلامت، عدم تقارن اطلاعات بین پزشک و بیمار به وجود می‌آید. پزشکان در دسترسی به اطلاعات روزآمد و مبتنی بر شواهد برای درمان بیماران با موانعی روبرو بودند که به دلیل اطلاعات نامتقارن، می‌توانند از این حالت استفاده صحیح نکرده و از تقاضای القایی استفاده کنند. بیمه‌ها با مشکلات انتخاب نامناسب، مخاطرات اخلاقی و القای تقاضا توسط عرضه‌کننده و یا مصرف‌کننده مواجه بودند.
نتیجه‌گیری: عدم تقارن اطلاعات در حوزه‌ی سلامت به صورت جدی نفوذ کرده است و سطح بالایی از عدم‌اطمینان و قطعیت در آن وجود دارد. یکی از راه‌های غلبه بر عدم تقارن اطلاعات سلامت و نارسایی بازار اطلاعات سلامت، دسترسی همه‌ی ذینفعان به اطلاعات است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb