کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
392 نتیجه برای موضوع مقاله:
منیر عباس زاده قنواتی، زاهد حسین خان، علی اکبر سلیمانی، عباس ربانی، رویا شریفیان،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: کورتیکوستروییدها اثرات سوء بعد از اعمال جراحی غیر قلبی را کاهش میدهند. هدف از اجرای این مطالعه تعیین میزان اثر بخشی تزریق وریدی (6×2میلی گرم) دگزامتازون در کاهش عوارض بعد از عمل جراحی قلبی است.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی آینده نگر، دوسوکورتصادفی شده با کنترل دارونما 184 بیمار با وضعیت فیزیکی یک و دو، 40-82 ساله برای اعمال جراحی انتخابی گرافت شریان کرونر تحت بیهوشی عمومی مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه نرمال سالین (یک میلی لیتر) و دگزا متازون (2×6 میلی گرم به صورت وریدی) تقسیم شدند و داروی خود را در دو مرحله پیش از جراحی و صبح روز بعد از عمل دریافت کردند. بیماران در فواصل 24 و 48 ساعت بعد از عمل جراحی تا روز مرخص شدن از بیمارستان برای ارزیابی عوارض مورد مطالعه قرارگرفتند.
یافته ها: دگزامتازون بروز تهوع (034/0=(P و استفراغ بعد ازعمل را کاهش داده (005/0(P = و سبب افزایش اشتهای بعد از عمل در بیماران میشود (005/0 (P=. همچنین بروز فیبریلاسیون دهلیزی 24 و 48 ساعت بعد از بیهوشی عمومی در بیمارانی که دگزامتازون دریافت کرده بودند نیز کاهش یافت (018/0 .(P= دگزامتازون در کاهش درد بعد از عمل تاثیری نداشت.
نتیجه گیری: تجویز دگزامتازون وریدی (12میلی گرم در مقادیر تقسیم شده) به منظور کاهش عوارضی چون، تهوع و استفراغ و فیبریلاسیون دهلیزی و افزایش اشتهای بعد ازعمل بیمارانی که تحت جراحی قلبی قرار می گیرند موثر است وتوصیه می شود.
یوسف عرفانی، رضا صفدری، آرزو راستی، محمد کاظم شریفی یزدی، سید عبدالمجید جهانمهر، حجت یزدانبد، فرشید صادقی گرمارودی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: سپتی سمی یک حالت پاتولوژیک تهدید کننده زندگی است و نیاز به درمان سریع آنتی بیوتیکی دارد، تجویز صحیح آنتی بیوتیک در درمان بیماران و بهبود علائم کلینیکی بسیار حائز اهمیت است. بخش مهمی از باکتری های عامل سپتی سمی را انتروباکتریاسهها تشکیل میدهند. به همین جهت هدف از این مطالعه بررسی حساسیت آنتیبیوتیکی انتروباکتریاسههای جدا شده از کشت خون در مراجعهکنندگان بیمارستان شریعتی در سال 83 می باشد. روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه توصیفی گذشته نگر بوده که در آن حساسیت آنتیبیوتیکی انتروباکتریاسههای جدا شده از کشت خون در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی طی سال 1383مورد بررسی قرار گرفت، با مراجعه به دفاتر و سوابق بیماران از بین یازده هزاروپانصد کشت خون انجام گرفته تعداد هزارودویست مورد مثبت بوده که 138 عدد از آنها متعلق به خانواده انتروباکتریاسه ها بود.
یافتهها: در بین 138 بیماری که کشت خون مثبت با آنتروباکتریاسهها داشته اند، شیوع باکتری های جدا شده به ترتیب عبارت بود از: , Ecoli 74 مورد معادل 6/53% ، کلبسیلا، 37 مورد معادل 8/26% , انتروباکتر، 21 مورد معادل 2/15% , سیتروباکتر ،چهار مورد معادل9/2% , سالمونلا پاراتیفی، یک مورد معادل 7/0% , پروتئوس میرابیلیس ,یک مورد معادل7/0% ، بیشترین حساسیت در کل انتروباکتریاسهها نسبت به آنتیبیوتیک های سیپروفلوکساسین معادل4/60% , کلرامفنیکل معادل 8/56% و جنتامایسین معادل 3/49% بود و بیشترین مقاومت به ترتیب مربوط به سفالوتین معادل78% , کوتریموکسازول معادل3/62% , و سفتریاکسون معادل5/57% بود.
نتیجهگیری: به دلیل وجود اختلاف در مصرف آنتی بیوتیک ها در آزمایشگاهها و بخشهای بیمارستان به نظر می رسد برای رسیدن به نتایج مناسبتر و انتخاب استراتژی بهتر در مصرف آنتی بیوتیک ها باید همکاری لازم بین آزمایشگاهها و پزشکان موجود باشد و تجویز داروها با دیسک های آنتی بیوتیک همخوانی داشته باشد.
محمد مهدی سلطان دلال، سعید واحدی، حجت زراعتی، مریم صلصالی، حمیده نوروز بابایی، تاج الملوک کفاشی، مهشید آراسته،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: علی رغم پیشرفت در پیشگیری وکنترل بیماریهای منتقله از غذا هنوز هم در بسیاری از کشورها از معضلات سلامت جامعه و نگرانیهای مسئـولان بهــداشتی، مسمومیتها وبیمـاریهای منتقله از مصرف غذای ناسالم می باشد. هدف از این مطالعه بررسی آلودگی میکروبی کباب و همبرگر (خام و پخته شده) عرضه شده می باشد.
روش برسی: در طی یک سال سیصد و نود نمونه شامل 195 نمونه خام کباب و همبرگر و 195 نمونه پخته کباب و همبرگر از همان واحد در یک زمان و به تصادفی نمونه برداری شد و به آ زمایشگاه ارسال گردید. روش انجام آزمون بر اساس استاندارد ایران به شماره های 356و2394 می باشد.
یافته ها: با توجه به آزمونهای انجام شده میکروبی ،تمامی نمونه های پخته شده از نظر آلودگی باکتریایی در حد استاندارد بوده و لذا قابل مصرف تشخیص داده شدند . از 165 نمونه کباب خام، نود نمونه برابر 5/54% قابل مصرف و 75 نمونه معادل 5/45% غیر قابل مصرف و از سی نمونه همبرگر خام 22 نمونه برابر 3/73 % قابل مصرف و هشت نمونه معادل 7/26 % غیر قابل مصرف بودند. در بررسیهای سرولوژی انجام شده سروتایپ تامپسون در نمونه های کباب و همبرگر بالاترین فراوانی را داشت.
نتیجه گیری : نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که مصرف کباب و همبرگر پخته شده نگرانی برای مصرف کننده ندارد.
حسین درگاهی، رضا صفدری، محمود محمودی، نیلوفر محمدزاده،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: سنجش نگرش صاحبنظران در زمینه کاربرد فناوری اطلاعات در نظام سلامت می تواند به عنوان پایه ای جهت برنامه ریزیهای راهبردی به کار رود و توسعه و تکامل هر چه بیشتر نظام اطلاعات مبتنی بر فناوری را فراهم آورد. این مطالعه با هدف بررسی نگرش اعضای هیأت علمی گروههای مدارک پزشکی دانشگاههای علوم پزشکی کشور در زمینه توسعه فناوری اطلاعات در نظام سلامت صورت گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه به شکل مقطعی و توصیفی تحلیلی بوده و ابزار اصلی آن پرسشنامه ای است که میان تعداد 64 عضو هیأت علمی گروه مدارک پزشکی تعداد 17 دانشگاه علوم پزشکی کشور توزیع شد که از این تعداد 49 نفر در 15 دانشگاه پرسشنامه را تکمیل و عودت دادند. میزان پاسخ دهی برابر 70 % بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS نسخه 0/12 استفاده شد.
یافته ها: از دیدگاه اکثریت اعضای هیاُت علمی گروه مدارک پزشکی دانشگاههایعلوم پزشکی کشور مهمترین موانع ایجاد پرونده الکترونیک سلامت به ترتیب عبارت است از قابلیت کم تجهیزات و سیستم های اطلاعاتی موجود ، بازگشت کم سرمایه گذاریهای انجام شده در این زمینه ، پذیرش ارائه کنندگان خدمات سلامت ، فقدان بودجه مناسب و فقدان استانداردها. هم چنین نگرش این افراد درخصوص ویژگیهای معماری مناسب نظام ملی اطلاعات الکترونیک سلامت و افزایش اثر بخشی فناوری در نظام اطلاعات سلامت کشور ارائه گردید.
نتیجه گیری: استفاده از دیدگاه متخصصان ، صاحب نظران و اعضای هیأت علمی رشته مدارک پزشکی دانشگاهها موفقیت فناوری اطلاعات در نظام سلامت را تضمین می کند. دیدگاه این افراد می تواند به عنوان پایه ای برای برنامه ریزی راهبردی در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد.
وحید چنگیزی، معصومه میرعشق الله، سید جواد قاضی میر سعید،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شاخصهای سلامت در انسان، طبیعی بودن تعداد و ابعاد سلول های خونی است. بنابراین بررسی تعداد و ابعاد سلول های خونی می تواند عامل مهمی در تشخیص بیماریها باشد. امروزه دستگاههای شمارنده سلول های خونی برای شمارش و تعیین غلظت عوامل خونی به طور گسترده استفاده می شوند. عدم اجرای کنترل کیفی این سیستم ها سبب محاسبات نادرست و ارائه نتایج نادرست و تشخیص اشتباه خواهند شد. هدف از این مطالعه بررسی ضرورت کنترل کیفی دستگاههای شمارنده سلول های خونی در آزمایشگاههای تشخیص طبی می باشد.
روش بررسی: این مطالعه تجربی و در محیط آزمایشگاه به بررسی کنترل کیفی دستگاههای شمارنده سلول های خونی پرداخت. در این مطالعه میزان گلبول های سفید (WBC) ، قرمز (RBC) ، هموگلوبین (Hb) ، هماتوکریت (HCT) و همچنین حجم متوسط سلولی (MCV) ، غلظت متوسط هموگلوبین سلولی (MCH) و غلظت متوسط هموگلوبین در حجمی از گلبول های قرمز (MCHC) با روش استاندارد Brittin روی شش دستگاه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها قبل و بعد از اعمال کنترل کیفی جمع آوری می گشتند و با روش آزمون آماری t- student و نرم افزار SPSS مورد آنالیز می شدند.
یافته ها: با کنترل مقادیرعوامل خونی شامل میزان گلبول های سفید، قرمز ، هموگلوبین ، هماتوکریت و همچنین حجم متوسط سلولی ، غلظت متوسط هموگلوبین سلولی و غلظت متوسط هموگلوبین در حجمی از گلبول های قرمزشش مرکز انتخابی دارای ناهمگونی جواب در یک با چند عامل تکرار آزمون دردو روز متوالی بودند(05/.P<).
نتیجه گیری: با انجام کنترل کیفی دستگاههای شمارنده سلول های خونی می توان عدم صحت جواب دستگاههای شمارنده سلول های خونی را ارزیابی کرد. بدین ترتیب مسیر تشخیص بیماری را اصلاح کرد. عوامل ایجاد کننده خطا در این مطالعه شامل خطا در حجم نمونه، عوامل بیولوژیکی ، خطای رقیق سازی و به کارگیری محلول نا مناسب بودند.
رویا شریفیان، مرجان قاضی سعیدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر اقدامات بسیاری جهت مکانیزاسیون بیمارستانها به عمل آمده است که این اقدامات پراکنده باعث شده تا ضمن استفاده از نرم افزار های مختلف در بیمارستانها اطلاعات متفاوتی وارد سیستم و نگهداری شود که در بعضی از مواقع از ارزش اطلاعاتی چندانی بر خوردار نیستند .هر گاه فرایند تهیه و تولید اطلاعات نتواند جامعه استفاده کننده را در امر پژوهش های علمی تغذیه کند نظام دچار ناتوانی خواهد شد در نتیجه پیش نیاز اساسی برای دگرگونی در تصمیم گیریها لازم فراهم نخواهد شد در این راستا وضعیت بهره گیری از نرم افزار های بخش مدارک پزشکی خصوصا در واحد های پر تراکم پذیرش و بایگانی می تواند در ارائه راهکارهای اصولی در جهت کاهش نواقص ثبت و نگهداری اطلاعات پزشکی مهم و موثر می باشد.
روش بررسی:این بررسی به صورت مقطعی در بخش بایگانی و پذیرش واحد مدارک پزشکی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده و با استفاده از چک لیست و با مراجعه مستقیم به بیمارستانها نسبت به جمع آوری داده ها اقدام و با استفاده از روشهای آمار توصیفی تحلیلهای لازم انجام گردید.
یافته ها: به طور کلی بیمارستان تخصصی با میزان بهره گیری 06/49 % نسبت به بیمارستان های عمومی با 73/40 % از وضعیت بهتری بر خوردار می باشند و در 7/66% ایمنی داده ها و ارتباط داده های ورودی و بازیابی شده در نظر گرفته شده است . بخش بایگانی بعضی از بیمارستانهای تحت مطالعه فاقد سیستم مکانیزه بوده اند.
نتیجه گیری: استفاده از سیستم مکانیزه درواحد های پذیرش و بایگانی بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران کم بوده و حتی سیستم موجود کارایی لازم را در ثبت اطلاعات بیمارستانی مربوط به بیمار را ندارد . بعضی از بیمارستانها در بخش بایگانی خود فاقد این سیستم می باشند و عدم وجود سیستم باعث اتلاف بسیار زیاد زمان جهت بازیابی اطلاعات پزشکی می شود.
حمید چوبینه، شعبان علیزاده، محمد کاظم شریفی یزدی، فرهاد واعظ زاده، حسین درگاهی، علی اکبر پورفتح الله،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری تالاسمی یکی از شایعترین بیماریهای ژنتیکی انسان است. ژن های تالاسمی در تمام نقاط دنیا, بخصوص در کشورهای روی کمربند تالاسمی از جمله ایران شایع است. با توجه به شایع بودن این بیماری ژنتیکی در ایران و نیاز مبرم این بیماران جهت دریافت خون در نتیجه با هدف بررسی سرولوژیکی بیماران تالاسمی ماژور با دریافت خون مکرر از لحاظ عفونت فعال سیتومگالوویروس این مطالعه انجام گرفت.
روش بررسی: دراین مطالعه که به روش مقطعی انجام شد 309 نفر از بیماران تالاسمی زیر 15 سال که به صورت مکرر از مراکز درمانی مختلف خون دریافت می کردند انتخاب شد. برای تعیین عفونت فعال (حضور آنتی بادی IgM) سیتو مگالوویروس از روش الایزا (ELISA) استفاده گردید. همچنین از تعداد 275 نفر فرد غیر تالاسمی زیر 15 سال به عنوان گروه شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند و پس از انجام ازمایش و ثبت نتایج، از طریق آزمون x2 و بااستفاده از نرم افزار SPSS نتایج مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمایشات و تحلیلهای آماری نشان داد که 9/12% بیماران تالاسمی مورد مطالعه از لحاظ عفونت فعال مثبت بوده و 1/87% موارد نیز منفی میباشد، در حالیکه در گروه کنترل تنها 9/4% موارد مثبت بوده و 1/95% موارد نیز منفی بودند. جداسازی بیماران بر اساس منطقه نشان داد که بیماران ساکن تهران آلودگی بیشتری به این ویروس نسبت به بیماران تالاسمی ساکن شهرستانها دارند.
نتیجه گیری: باتوجه به اینکه دریافت خون آلوده به ویروس و یا تضعیف سیستم ایمنی در این بیماران می تواند عامل ایجاد عفونتCMV باشد لذا مراقبت ایمنی از این بیماران و دریافت خون با سرولوژی منفی از نظر سیتومگالوویروس و همچنین بحث والدین خونی می تواند با اهمیت باشد.
غلامرضا بابایی، علیرضا سلطانیان، حمیدرضا خلخالی، مصطفی ربیعیان، فاطمه بحرینی، محمد افخمی اردکانی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری دیابت یکی از شایعترین بیماری متابولیک بوده ومنجر به عوارض ناتوان کننده می شود. طبق برخی مطالعات، گزارش شده است که تقریبا نیمی از بیماران دیابتی نوع دو از بیماری خود اطلاعی ندارند . این عدم آگاهی موجب پیشرفت بیماری دیابت در افراد می شود. لذا این مطالعه به منظور تعیین میزان سطح آگاهی مردم بندر بوشهر از بیماری دیابت و عوارض ناشی از آن انجام گردیده است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی ، بر روی 719 نفر از افراد غیر دیابتی بالای 18 سال ساکن بندر بوشهر درسال 1384انجام گرفت. روش نمونه گیری در این مطالعه به صورت چند مرحله ای تصادفی ساده و. ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسشنامه 39 سئوالی بود. داده ها با استفاده از آزمونهای t مستقل ، آنالیز واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون لجستیک چند متغیره و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 05/10 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. روایی ( Validity ) پرسشنامه با استفاده از نظرات محققان مرکز تحقیات دیابت یزد و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ حدود 76% تعیین گردید.
نتایج: در این مطالعه 719 نفر معادل 417 مرد و 302 زن، با میانگین سنی 48/11 ± 13/40سال ( میانگین سنی مردان 93/12 ±8/40 و میانگین سنی زنان 03/9±19/39 ) مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین و انحراف معیار امتیاز سطح آگاهی افراد به ترتیب برابر 96/16 و 29/6 می باشد. سطح آگاهی مردان نسبت به زنان بیشتر بوده (001/0 P=)و با افزایش سن، میزان آگاهی افراد کاهش می یابد (001/0 P= ؛ 203/0- r= ). در این مطالعه سطح آگاهی افراد با میزان سواد ارتباط مستقیم داشت (01/0P= ؛ 07/0r= )و میزان آگاهی افراد مجرد و متاهل از دیابت یکسان نبود( 042/0P=).
نتیجه گیری: آگاهی و دانش افراد در خصوص شناخت بیماری دیابت وعوارض ناشی از آن در سطح پایین بوده و نیاز به آموزش بیشتر در این زمینه دارند
الهه جزایری قره باغ، منیر عباس زاده قنواتی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به مطالعات انجام یافته و گزارش شیوع بیماریهای تاریکخانهای در بین شاغلین بخشهای رادیولوژی بیمارستانها تصمیم گرفته شد شیوع این عوارض بین تکنولوژیستهای رادیولوژی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران (13 بیمارستان) جهت وجود هر گونه ارتباط بین وقوع این عوارض و استفاده از مواد شیمیایی ظهور و ثبوت فیلمهای رادیولوژی مورد بررسی قرار گیرد.
روش بررسی: از کل پرسنل بخشهای رادیولوژی، تعداد 69 نفر از تکنولوژیستهای رادیولوژی و 72 نفر از فیزیوتراپهای شاغل در این بیمارستانها به صورت گروه مواجهه و کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. با مقایسه دو گروه، پیامدهای مورد نظر از قبیل التهابات پوستی، آلرژی، سوزش چشم و گلو، ناراحتیهای تنفسی، و غیره بررسی شد.
یافتهها: اطلاعات فراهم آمده نشان داد عوارضی مانند عارضه تنفـس سطـحی درمردان (045/0 = P) و کل گروه (013/0= P) و حالت تهوع در مردان (049/0 = P) در گروه رادیولوژی نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری را نشان میدهد. در گروه کنترل عارضه زکام در بین مردان و هم چنین در کل گروه (044/0 = P و 046/0 = P به ترتیب) و عارضه درد مفاصل در مردان گروه (04/0= P) نسبت به گروه مواجهه بیشتر بوده و تفاوت معنی دار است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از مواد شیمیایی ظهور و ثبوت در بخش رادیولوژی سبب شیوع عوارض تنفس سطحی و حالت تهوع در میان تکنولوژیستهای رادیولوژی شده است ( 05/0 < P). هم چنین احتمال ارتباط بین وجود عارضه التهابات پوستی و سابقه این بیماری وجود دارد.
محمد علی عباسی مقدم، سهیلا دبیران، رضا صفدری، کوروش جعفریان،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
پیر شدن مرحله فیزیولوژیک غیر قابل پیشگیری زندگی است. کاهش تحرک، مراقبت ناکافی، درآمد کم، و نحوه زندگی ناسالم باعث افزایش شیوع بیماریهای جسمی و روانی در سالمندان میشود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط ویژگیهای دموگرافیک سالمندان شهر تهران با محل سکونت آنان بود.
روش بررسی: این یک مطالعه مقطعی با بعد تحلیلی است که بر روی 5600 سالمند شهر تهران انجام شده است.
داده های این بررسی از طریق پرسشنامه جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS 11.5 آنالیز آماری گردید.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که بیش از %50 سالمندان بیسواد هستند %5/30 آنان تحصیلات در حد نهضت سوادآموزی و یا ابتدائی داشتند و حداقل %62 افراد وجود یک بیماری را ذکر کرده بودند.
بین ساکنین شمال و جنوب تهران ازنظر بسیاری از متغیرهای مورد بررسی اختلاف معنی دار مشاهده گردید.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بایستی به وضعیت سالمندان توجه بیشتر شود خصوصاً آن دسته از سالمندان که در جنوب تهران ساکن هستند.
علیرضا سلطانیان، سقراط فقیه زاده، ابراهیم حاجی زاده، حمید چوبینه، فاطمه بحرینی، محمود محمودی فراهانی، حمید رضا خلخالی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : برای ارزیابی نیروی انسانی و برنامه ریزی های جمعیتی در سطح کلان، اطلاع از میزان و خصوصیات جمعیتی بسیار مهم است. افزایش جمعیت مستقیماً به میزان باروری زنان در جامعه بستگی دارد. برای کنترل جمعیت و رسیدن به شاخص NRR=1 (Net Reproduction Rate، میزان خالص تجدید نسل)، می بایست هر خانواده حداکثر 1 الی 2 فرزند داشته باشد. لذا در خانواده هایی که بیش از 2 فرزند دارند می بایست به دنبال عوامل مداخله گر بود و تا حد امکان آنها را مهار کرد تا از رشد بی رویه جمعیت کاسته شده و به یک جمعیت ایستا که رشد جمعیت ثابت و نسبتاً پایینی دارند، دسترسی پیدا کنیم. بنابراین این مطالعه، در بوشهر که هنوز هم الگوی ازدواج سنتی رواج دارد، سعی در بررسی عوامل مرتبط با رشد فراوانی خانواده خواهد داشت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی تعداد 500 زن ازدواج کرده بالای 45 سال ساکن بوشهر به روش نمونه گیری دو مرحله ای انتخاب شدند. بدین ترتیب که ابتدا بوشهر را به 23 بلوک فرضی 1000 خانواری تقسیم کرده و سپس 20 نقطه را به طور کاملاً تصادفی انتخاب و از هر نقطه 25 خانوار وارد مطالعه کردیم. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که از طریق مصاحبه با مادر و یا سرپرست خانوار توسط پرسشگر آموزش دیده تکمیل شده است. اطلاعات پرسشنامه پس از جمع آوری کد گذاری و با نرم افزار SPSS13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای محاسبه میزان رشد فراوانی خانواده از روش کهورت و برای بررسی ارتباط متغیرها با یکدیگر از آزمون کندالT، کای- دو روند و برای بررسی عوامل مرتبط با احتمالات بچه زایی از رگرسیون لجستیک استفاده کرده ایم.
یافته ها: در این مطالعه181 نفر (2/36درصد) از زنان بی سواد، 229نفر (8/45درصد) دارای تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و90 نفر (18درصد) دارای تحصیلات متوسطه و بالاتر بودند. حدود 2/85 درصد (426نفر) زنان مورد بررسی غیر شاغل و 8/14درصد (74نفر) آنان شاغل بودند .456 نفر(2/91 درصد) از زنان مورد بررسی سن اولین ازدواجشان کمتر از 25 سال بوده و196 نفر (2/39 درصد) آنان سن اولین حاملگیشان زیر 20 سال بوده است. احتمال رسیدن به اولین فرزند در بوشهر برابر 98/0 و احتمال رسیدن به فرزند دوم، سوم، و چهارم به ترتیب برابر با 92/0، 81/0، و 72/0 بود. در این مطالعه مشاهده گردید که عاملی مانند سن اولین ازدواج در احتمال رسیدن به اولین فرزند تاثیر منفی و عواملی مانند تحصیلات زن و داشتن فرزند فوت شده تاثیر مثبت داشت. عاملی مانند داشتن فرزند فوت شده در احتمال رسیدن به دومین فرزند اثر افزایشی و عواملی مانند تحصیلات زن، سن اولین حاملگی و سن اولین ازدواج اثر کاهشی داشت. نتایج حاکی از آن است که داشتن فرزند فوت شده در احتمال رسیدن به سومین فرزند تاثیر مثبت و عواملی مانند سن اولین حاملگی، سن اولین ازدواج و تحصیلات زن و شوهر تاثیر منفی دارد. همچنین مشاهده شد که جنسیت فرزند و داشتن فرزند فوت شده در احتمال رسیدن به چهارمین فرزند اثر افزایشی و عواملی مانند تحصیلات زن، شغل زن، تحصیلات شوهر، و سن اولین حاملگی زن اثر کاهشی دارد.
نتیجه گیری: با توجه به احتمال بالای رسیدن به سومین و چهارمین فرزند، به نظر می رسد که کنترل جمعیت خانواده در بوشهر، در چند دهه گذشته، به خوبی از سوی خانواده ها رعایت نشده است.
منیره رحیم خانی، محمد علی محققی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
زمینه و هد ف: سرطان کولورکتال از جمله سرطانهای شایع در سنین بالاتر از 50 سال بوده که با هر دهه افزایش سن، خطر ابتلا دو برابر می گردد. علاوه بر 500 نوع باکتری موجود در مدفوع تعدادی قارچ، مخمر، و ویروس نیز به عنوان فلور میکروبی در مدفوع وجود دارند. بررسیهای متعددی در مورد ارتباط بین فلور میکروبی مدفوع و ابتلا به سرطان کولورکتال انجام شده و در این زمینه وجود بعضی از میکروبها و کارسینوژن بودن آنها به دلیل تولید متابولیتهای خاصی به اثبات رسیده است. به عنوان مثال بسیاری از تحقیقات نشان داده است که در فلور میکروبی مدفوع افرادی که به سرطان کولورکتال مبتلا هستند باکتریهائی مانند استرپتوکوکوس بوویس، انتروکوکوس فکالیس بیشتر از افراد سالم وجود دارد. در تحقیق حاضر نیز بررسی بر روی ارتباط بین استرپتوکک بوویس و انتروکک با سرطان کولورکتال انجام گرفته است.
روش بررسی: در این طرح 30 بیمار مبتلا به کانسر کولورکتال که با انجام معاینات بالینی، کولونوسکوپی، بررسیهای پاتولوژیک، و سایر آزمایشهای مربوطه وجود کانسر در آنها به اثبات رسیده بود انتخاب شده و نمونه مدفوع از آنها گرفته شد. علاوه بر آن 30 فرد سالم که از نظر سن و جنس با گروه بیمار همخوانی داشتند انتخاب و نمونه گیری از آنها به عمل آمد. نمونه ها بر روی محیطهای مکانگی آگار و بلادآگار کشت داده شدند و کلنی باکتریها توسط روشهای میکروب شناسی اختصاصی و بیوشیمیایی تعیین هویت گردیدند.
یافته ها: گروه بیمار شامل 23 مرد و 7 زن با میانگین سنی 97/55 سال و گروه کنترل شامل 17 مرد و 13 زن با میانگین سنی 73/50 سال بودند. بیشترین فراوانی بیماران و افراد کنترل در گروه سنی 69-60 سال قرار داشتند. نتایج آزمایشهای میکروبشناسی نشان داد که استرپتوکک بوویس، فلور غالب مدفوع 9 بیمار مبتلا به کانسر کولورکتال (1/39%) و 6 فرد سالم(1/26%) بوده است. هم چنین انتروکک، فلور غالب مدفوع 6 بیمار مبتلا به کانسر کولورکتال (1/26%) و 2 فرد سالم (7/8%) بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به تحقیق انجام گرفته و بر اساس تعداد نمونه های مورد بررسی و با به کارگیری تجزیه و تحلیلهای آماری وآزمون فیشر ارتباط معنی داری بین استرپتوکک بوویس و انتروکک به عنوان فلور غالب مدفوع با بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال به دست نیامد (657/0 = P).
حسین درگاهی، مرجان قاضی سعیدی، مقصود قاسمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
گسترش روز افزون دسترسی به سخت افزارها و نرم افزارهای مناسب برای آموزش الکترونیکی، به خصوص توسعه شبکه جهان گستر وب، افق جدیدی را پیش روی موسسات آموزشی نهاده است. اهمیت این مسئله در حوزه علوم پزشکی که با جان انسانها سر و کار دارد دو چندان است، زیرا علاوه بر مسائل آموزشی، پژوهشی، و تولید اطلاعات، درمان صحیح و اصولی بیماران نیز در سایه آشنایی با اطلاعات روز آمد و روشهای جدید امکان پذیر است. بدین لحاظ علم پزشکی از دستاوردهای فناوری اطلاعات به سرعت و با همه امکانات بهره می گیرد تا اطلاعات مورد نیاز را سریعاً در دسترس پزشکان قرار دهد. این مقاله به بررسی جایگاه آموزش الکترونیکی در علوم پزشکی می پردازد.
این مقاله از نوع مروری بوده و جمع آوری اطلاعات با استفاده از مستندات چاپی و الکترونیکی مرتبط با موضوع صورت گرفته است. برای پیاده سازی آموزش الکترونیکی در حوزه علوم پزشکی به یک سری از زیر ساختها و استانداردها و مهارتهایی نیاز است که قبل از پرداختن به آموزش الکترونیکی باید مورد توجه دانشگاههای علوم پزشکی قرار گیرد . این زیر ساختها و استانداردها نقش ویژه ای در موفقیت اجرای آموزش الکترونیکی ایفا می کنند.
با عنایت به مزایایی که آموزش الکترونیکی ذاتاً آن را داراست در لزوم توسعه آموزش الکترونیکی علوم پزشکی تردیدی وجود ندارد ولی آنچه که مهم است نحوه دسترسی موثر به این نوع از آموزش است . لذا پیشنهاد می گردد با تطبیق فرایندهای موجود در دنیا و با استفاده از تجارب کشورهای سرآمد در این زمینه مناسب ترین روش آموزش الکترونیکی انتخاب و نسبت به پیاده سازی آن اقدام شود.
محمد مهدی سلطان دلال، محمد رضا خرمی زاده، فریبا متین، سعید اشراقی، صدیقه جدیدی، آذر برهمه، روناک بختیاری، فاطمه صابرپور، سیده زهرا روحانی رانکوهی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: یرسینیا انتروکلی تیکا یک باکتری گرم منفی است که سویه هایی از آن در ایجاد بیماری در انسان دخیل هستند . جهت افتراق انواع بیماریزای این باکتری از غیر بیماریزا، از تستهایی از قبیل جذب کنگو رد، کریستال ویوله و تست وابستگی به کلسیم استفاده می شود. این تستها بر مبنای وجود پلاسمید 75-70 کیلو دالتونی است، که به علت عدم پایداری پلاسمید گاهاً نتایج منفی کاذب حاصل می شود. لذا راه اندازی روشی بر مبنای وجود ژنهای کروموزومی عامل بیماریزایی که پایدار هستند، می تواند این مشکل را برطرف نماید. این بررسی با هدف مقایسه روشهای تشخیصی معمولی و مولکولی در شناسایی سویه های بیماریزای یرسینیا انتر و کلی تیکا انجام شده است.
روش بررسی: در این بررسی از 13 سوش میکربی شامل 3 سوش از گونه های شیگلا فلکسنری، سالمونلا تایفی، وپروتئوس میرابلیس و10 سوش یرسینیا آنتروکلی تیکا شامل 4 سوش از منابع محیطی آب و 5 سوش از نمونه مدفوع انسانی و یک سوش کنترل استفاده گردید. در این بررسی جهت تشخیص سریع و دقیق یرسینیا آنتروکلی تیکا، روش PCR با هدف قراردادن ژن کروموزومیail به کار برده شده است.
یافته ها: نتایج تمامی واکنشهای بیوشیمیایی مانند قابلیت تخمیر قند گلوکز بدون تولید گاز، حرکت مثبت در 25 درجه سانتیگراد و منفی در 37 درجه سانتیگراد، اوره مثبت، ODC مثبت، ONPG مثبت، تخمیر لاکتوز منفی و تستهایLDC , ADH , SH2 منفی، موید یرسینیاانتروکلی تیکا بودن سویه های مورد بررسی بوده است.
نتایج حاصل از PCR ژنوم باکتریهای مورد استفاده پس از ژل الکتروفورز محصولات PCR به دست آمده از سوشهای مورد استفاده در مجموع 4 سوش یرسینیا آنتروکلی تیکا انسانی، PCR مثبت داشتند . در حالی که هیچ باندی در الکتروفورز نمونه های شیگلا، سالمونلا، پروتئوس و یرسینیاهای محیطی مشاهده نگردید، علاوه بر این با نمونه بدون DNA هیچ باندی دیده نشد که نمایانگر عدم آلودگی است.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که اغلب سویه های بیماریزای یرسینیا آنتروکلی تیکا ی انسانی مورد مطالعه دارای ژن ail هستند.
آریا اخگر عراقی، عباس رحیمی فروشانی، احمدرضا فرزانه نژاد، شهرزاد اخگر عراقی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مهمترین پیشرفتهای تکنولوژیک برای مونیتورینگ وضعیت بیماران خصوصاً در طی بیهوشی، ریکاوری، مراقبتهای ویژه، پالس اکسیمتری است که اشباع اکسیژن شریانی (SpO
2) را اندازه گیری می کند و می تواند هایپوکسمیا را قبل از آنکه از نظر کلینیکی مشهود باشد نشان دهد. لذا، داشتن دانش کافی درباره آن برای افرادی که در مراحل بحرانی مراقبت و مداوای بیماران را به عهده دارند و هم چنین تعیین سطح دانش کارکنان پزشکی و پیراپزشکی در باره پالس اکسیمتری ضروری است تا بتوان به روشهای مقتضی به آنها آموزش داد.
روش بررسی: با مراجعه به بخشهای اتاق عمل و مراقبتهای ویژه بیمارستانهای مربوطه، پرسشنامه ای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک و بیست تست صحیح/غلط برای سنجش دانش مربوط به پالس اکسیمتری بین پزشکان و پیراپزشکان (پرستار، تکنسین بیهوشی و. . . ) توزیع و پانزده دقیقه به آنها فرصت تکمیل داده می شود. پس از استخراج اطلاعات و تجزیه و تحلیل آماری سطح دانش کارکنان در مورد پالس اکسیمتری در رابطه با سن، جنس، مدرک تحصیلی، سابقه کار با دستگاه، و نحوه کسب اطلاعات در مورد پالس اکسیمتری سنجیده می شود. مبنای اندازه گیری متغیر صفر تا بیست است که بر اساس ارزش پاسخهای درست عدد 1 منظور شده است. امتیاز مربوطه، سطح دانش فرد از پالس اکسیمتری را اندازه گیری می کند.
یافته ها : نتایج حاصل از مطالعه حاضر موید آن است که تنها 8/15% از افراد شرکت کننده در آزمون این پژوهش از سطح دانش بالائی برخوردار بوده اند و 2/23% آنان سطح دانش کم و بقیه یعنی 61% دانش متوسط را نشان داده اند. در مجموع 2/84% از کارکنان نیازمند آموزش هستند. سطح دانش کارکنان با جنس، تحصیلات، و نحوه کسب اطلاعات مرتبط بوده، بدین ترتیب که زنان، گروه تحصیلی پیراپزشکی، و افرادی که از طریق همکاران و یا شرکتهای فروشنده آموزش دیده اند از سطح دانش پائین تری برخوردار بوده اند. بین سطح دانش کارکنان با سن و سابقه کار با دستگاه از نظر آماری تفاوت معنی داری نشان داده نشده است .
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش و نتایج آماری حاصل از آن آموزش در پیراپزشکان زن و از طریق کلاسهای آموزشی و یا با ارائه کتابچه راهنما ضروری به نظر می رسد .
الهه جزایری قره باغ، منیر عباس زاده قنواتی،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمنیه و هدف: شیوع عوارضی مانند سردرد، سوزش گلو، آبریزش چشم و بینی، التهابات پوستی و حساسیتهای مختلف به تناوب توسط افراد شاغل در محیطهای کاری بیمارستانی و بخصوص بخش رادیولوژی گزارش گردیده است. این عوارض که به سندرم بیماری ساختمان (SBS) معروف هستند میتوانند در اثر استفاده از مواد شیمیایی و ضد عفونی کننده مانند گلوترآلدئید، فرمآلدئید در محیط بیمارستانی ایجاد شوند. هدف از این مطالعه بررسی رابطه ایجاد این عوارض در محیط کاری بیمارستانی و غیر بیمارستانی می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه 438 نفر از گروههای شغلی مختلف شاغل در بیمارستان شامل، کارکنان بخش رادیولوژی، فیزیوتراپها و کارکنان بخش اداری به تعداد مساوی از هر گروه (73نفر) به عنوان گروه مواجهه و به همین تعداد از افراد گروههای شغلی مشابه در محیطهای درمانی خارج از بیمارستان به عنوان گروه کنترل انتخاب گردیدند. تعداد 73 پرسشنامه به هر یک از گروههای مورد مطالعه تحویل گردید که با تجزیه و تحلیل آماری آنها رابطه شیوع عوارض مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: این مطالعه نشان داد که در 6 مورد از عوارض مورد مطالعه (سوزش گلو، التهابات پوستی، سوزش چشم، سردرد، آبریزش بینی و سینوزیت) اختلاف معنیداری( 05/0 < P) بین محیطهای بیمارستانی و غیر بیمارستانی وجود دارد. عارضه زکام نیز در میان فیزیوتراپهای داخل و خارج از بیمارستان با اختلاف معنی داری مشاهده شده است. همچنین این بررسی بروز عارضه التهابات پوستی را با داشتن سابقه حساسیت پوستی در محیط بیمارستانی مرتبط دانسته است ( 05/0 < P).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر با این نظریه که مواد شیمیایی مورد استفاده در بیمارستان میتوانند سبب بروز عوارض سندرم بیماری ساختمان(SBS) شده باشند همسویی دارد.
علیرضا صالحی نوده، کاملیا گودرزی، پروین اختیاری، سید عباس میرشفیعی،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: روماتوئید آرترایتس یک بیماری مزمن, التهابی , سیستمیک و مولتی فاکتوریال است که علامت مشخصه آن سینوویت مفاصل اندام فوقانی و تحتانی بطور قرینه است. وعلت اصلی بروز آن شناخته نشده است. شیوع این بیماری در جوامع مختلف بین 3/0 تا 5/1 درصد متغیراست و زنان سه برابر بیشتر از مردان به آن مبتلا می شوند. آنچه که امروزه بیشتر توجیه کننده اتیولوژی بیماری تلقی می شود عوامل ایمونولوژیک و از جمله فاکتور روماتوئید یا RF است. این فاکتور عبارتست از آنتی بادیهائی که به دلایل نامعلوم برعلیه ناحیه ثابت IgG خودی تولید می شود. این فاکتور در افرادسالم دیده نمی شود و احتمال ابتلا به بیماری در افرادی که تست روماتوئید فاکتور آنها مثبت باشد به شدت افزایش می یابد.هدف از این تحقیق ارزیابی تست VDRL در بیماری آرتریت روماتوئید است تا ازاین طریق بتوان ارزش پاراکلینیکی این آزمون را در تشخیص این بیماری مورد بررسی قرار داد.
روش بررسی : برای تهیه نمونه سرم بیمار از 70 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید بستری در بیمارستان لقمان الدوله نمونه گیری خون انجام شد, این بیماران از نظر سابقه ابتلا به بیماری های دیگر مورد ارزیابی قرار گرفته بودند و برای تهیه نمونه سالم از 70 نمونه خون اهداءکنندگان خون مراجعه کننده به سازمان انتقال خون که سابقه هیچگونه بیماری قابل توجهی نداشتند نمونه گیری به عمل آمد. محدوده سنی افراد نرمال ومبتلا به بیماری بین 19 تا 65 سال در نظر گرفته شد . نمونه های سرم پس از جمع آوری در ویال های درپوش دار, باذکر مشخصات در فریزر 20- درجه نگهداری وحداکثر تا دوهفته تحت آزمون سرولوژیک VDRL قرار گرفت.
یافته ها : در طی انجام آزمون VDRL بر روی سرم مردان و زنان بیمار که جمعاً 70 نفر بودند (49 زن, 21 مرد), مشخص گردید که در گروه زنان, از 49 نفر, 39 نفر (6/79%) پاسخ منفی و 10 نفر (4/20%) پاسخ مثبت نسبت به آزمون VDRL نشان دادند و در گروه مردان بیمار , از 21 نفر , 14 نفر (7/66% ) پاسخ منفی و 7 نفر (3/33%) پاسخ مثبت داشتند که از این بررسی می توان نتیجه گرفت که باتوجه به تعداد بیشتر زنان در مقایسه با مردان درجمعیت بیمار, پاسخ مثبت عمدتاً در گروه مردان مشاهده گردید و نیز در مقایسه بین دو گروه نرمال و بیمار مشخص گردید که از 70 نفر از گروه نرمال تنها 4 نفر دارای تیتر مثبت VDRL بودند به عبارت دیگر 7/5% پاسخ مثبت داشتند, (3/94% منفی) و در70 نفر از بیماران, 17 نفر واجد تیتر مثبت نسبت به VDRL بودند یعنی 3/24% پاسخ مثبت (7/75% منفی).
نتیجه گیری : نتایج بدست آمده از این تحقیق و نیز محاسبات آماری در دو گروه کنترل و بیمار, نشان می دهد که اختلاف بین دو گروه مذکور بااستفاده از t-test و 01/0 p< از نظر آماری معنی دار بوده و نشان می دهد آزمون VDRL می تواند به عنوان تست کمکی در امر تشخیصی آرتریت روماتوئید مفید واقع گردد.
سید هادی موسوی، یوسف مرتضوی، حسین درگاهی، نیلوفر شایان، کامران علی مقدم، اردشیر قوام زاده، مسعود ایروانی، سید اسد الله موسوی، سید حمید الله غفاری،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: لوسمی میلوئیدی مزمن(CML) یک اختلال کلونال سلولهای بنیادی خونساز می باشد، که جزء اختلالات میلوپرولیفراتیو تقسیم بندی می شود و حدود 15 درصد از کل لوسمی ها را تشکیل می دهد. دو پروتئین تنظیم کننده چرخه سلولی که به عنوان سرکوب کننده تومور عمل می کنند، P16INK4A و P14ARF می باشند. منشأ این دو پروتئین لکوس ژن INK4A/ARF انسانی می باشد،که بر روی کروموزوم 21q9 قرار دارد. P16INK4A و P14ARF به ترتیب کنترل مسیرهای رتینوبلاستوما (Rb) و P53 را بعهده دارند. هدف از این مطالعه بررسی نقش این دو ژن به عنوان فاکتوری جهت پیش آگهی و پیشروی بیماری می باشد.
روش بررسی: مطالعه انجام شده از نوع بررسی مقطعی (Cross sectional) بود. بیان ژنهای P16INK4A و P14ARF در 73 نمونه خون محیطی که از 45 بیمار CML گرفته شده بود با روش RT-PCR مورد مقایسه قرار گرفتند. 26 نمونه در فاز قبل از درمان، 26 نمونه 3 ماه بعد از درمان با ایماتینیب، 9 بیمار در فاز تسریع شده و 12 بیمار در فاز بلاستیک بودند.
یافته ها: از 45 بیمار ، 33 نفر مذکر(73%) و12 نفر مؤنث(27%) بودند. از نظر RT-PCR، بیماران مورد مطالعه ، تعداد 26 نفر(35%) ژن P16INK4A مثبت و تعداد 55 نفر (75%) ژن P14ARF مثبت بودند. بیان این دو ژن بین فازهای مختلف تفاوت معنی داری را نشان نداد(p>0.05).
بحث و نتیجه گیری: درصد نسبتاً بالایی از بیماران CML، ژنهای P16INK4A و P14AR را بیان می کردند؛ با اینکه تفاوت معنی داری در مراحل مختلف بیماری (فازهای تشخیص، تسریع شده و بلاستیک) مشخص نشد، ولی تعداد بیماران مثبت پس از درمان افزایش نشان می داد؛، به نظر می رسد که دلیل این افزایش بیان، افزایش رونویس ژنهای P16INK4A و P14ARF توسط ایماتینیب باشد.
علیرضا صالحی نوده، شهروز غفوری، سید علیرضا رضوی، سید عباس میرشفیعی،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری مهلک سرطان پس از بیماری های قلبی عروقی مهم ترین علت مرگ و میر در بسیاری از کشورهای در حال توسعه منجمله ایران است. در این میان سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان در میان زنان است. تومور مارکر TPS یا Tissue Polypeptide specific Antigen یکی از انواع تومور مارکرهایی است که به سبب ویژگی های منحصر به فرد فیزیولوژیک خود مانند سهولت در اندازه گیری مقدار آن در سرم مبتلایان به انواع سرطان ها مورد توجه خاص قرار گرفته است. این تحقیق به منظور ارزیابی تومور مارکر TPS در پیش آگهی، کنترل درمان و پیگیری سیر بیماری در مبتلایان به سرطان پستان صورت گرفت.
روش بررسی : اندازه گیری میزان TPS بر روی 34 نفر انجام گردید، از این تعداد 28 فرد سالم و 6 بیمار مبتلا به سرطان پستان بودند. نمونه گیری به طور معمول در سه نوبت و بسته به روش درمان انجام گرفت. نمونه ها، شامل دو تا سه میلی لیتر از سرم بیماران و افراد سالم بود که به روش ELISA میزان TPS در آنها اندازه گیری شد.
یافته ها : نتایج این تحقیق در مبتلایان به انواع سرطان سینه نشان داد که اندازه گیری میزان TPS در سرم نه تنها می تواند جنبه پیش آگهی بیماری را داشته باشد بلکه می تواند در کنترل درمان و پیگیری بیماری نیز پزشک معالج را یاری دهد.
بحث و نتیجه گیری : تولید پلی کلونال آنتی بادی برعلیه آنتی ژن های خانواده TPS و با طراحی الگویی مناسب جهت به کارگیری این آنتی بادی می توان آزمایشات سرولوژیکی لازم را جهت تشخیص و ارزیابی روند سرطان پستان راه اندازی نمود.
علی امینی، سید حمید الله غفاری، یوسف مرتضوی، ناهید عین اللهی، کامران علی مقدم، شهربانو رستمی، یونس جهانی، اردشیر قوام زاده،
دوره 2، شماره 1 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : لوسمی میلوژن مزمن (CML) یک بیماری کلونال سلول بنیادی خون ساز است که با جابجایی متقابل کروموزوم های 9 و 22 (کروموزوم فیلادلفیا) مشخص می شود. تلومراز آنزیمی است که با اضافه کردن توالی های تکراری تلومریک به انتهای کروموزوم ها باعث حفظ انسجام و یکپارچگی کروموزوم ها می گردد. نشان داده شده است که بیان زیر واحد کاتالیتیکی این آنزیم (hTERT) در اکثر سلولهای سرطانی و نئوپلازی ها افزایش بیان دارد. از این روی در این مطالعه به بررسی بیان ژن hTERT در فازهای مختلف بیماری CML پرداخته شد.
روش بررسی : مطالعه انجام شده از نوع بررسی مقطعی (Cross sectional) بود. 52 نمونه به صورت تصادفی از 26 بیمار CML در فاز مزمن قبل از درمان (26 نمونه) و فواصل زمانی 3 ماه پس از درمان (26 نمونه)، 9 بیمار در فاز شتاب گیرنده و 12 بیمار در فاز بلاستیک که به بخش خون بیمارستان شریعتی تهران مراجعه کرده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. بیان ژن hTERT در 73 نمونه بیماران فوق با روش RT-PCR (Reverse Transcriptase- Polymerase Chain Reaction) مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. جهت تحلیل نتایج نرم افزار SPSS 15 استفاده شد.
یافته ها : از 45 بیمار مطالعه شده 33 نفر(73%) مرد و 12 نفر(27%) زن بودند. بیماران مورد مطالعه در 3 گروه سنی 29-17، 40-30 و 75-41 ساله تقسیم بندی شدند. بطور کلی از 73 نمونه بررسی شده، 43 نمونه(9/58%) از نظر RT-PCR ژن hTERT مثبت و 30 نمونه(1/41%) منفی شدند. در فاز مزمن 2/69%، پس از درمان 5/38%، فاز شتاب گیرنده 6/55% و فاز بلاستیک 3/83% از نتایج مثبت بودند؛ که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (p<0.05).
نتیجه گیری : تفاوت معنی دار بیان ژن hTERT بین فازهای مزمن، پس از درمان و بلاستیک می تواند نشانگر مولکولی مناسبی در پیگیری درمان و عامل پیش آگهی دهنده در سیر بیماری باشد.