کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
5 نتیجه برای موضوع مقاله:
رضا صفدری، سمیه مهدوی، لیلا شاهمرادی، خدیجه ادبی، شهرام طهماسبیان، مهناز نظری،
دوره 12، شماره 5 - ( آذر و دی 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مراقبان بهداشتی به اطلاعات به موقع و مناسب نیاز دارند. پروندهی الکترونیک به مدیریت آسان داده ها کمک میکند. هدف این پژوهش ایجاد پروندهی الکترونیک و بررسی میزان تکمیل اطلاعات پرونده های کاغذی بیماران مول هیداتیفرم می باشد.
روش بررسی: پژوهش به روش توسعه ای و توصیفی-تحلیلی در سال 1396 انجام گرفت. پس از گردآوری و تأیید مجموعهی حداقل داده های سیستم، داده های پروندهی بیماران با چک لیست، استخراج و جهت طراحی پرونده الکترونیک در نرم افزار SQL وارد گردید. طراحی سیستم، با نرم افزار SQL Server 2012 و Visual Studio 2013 و تحلیل داده ها، با نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام شد. میزان تکمیل داده ها در 94 پرونده نیز اندازه گیری گردید.
یافته ها: در یافته های تکمیل پرونده های کاغذی، آیتم آدرس در 100 درصد موارد تکمیل شده بود. کمترین دادهی تکمیل شده، آیتم کمبود کاروتن، با 1/1 درصد بود. 8 دادهی مهم شامل: سن اولین قاعدگی و حاملگی، فاصلهی بین حاملگی ها، تعداد شرکای جنسی، وضعیت قاعدگی بین بارداری ها، روش پیشگیری، عادات اجتماعی و رادیوتراپی بیمار در هیچ یک از پرونده ها تکمیل نشده بود.
نتیجه گیری: در بررسی پرونده های کاغذی، داده های مهم در پرونده بیماران گردآوری نشده و یا به صورت محدود تکمیل
شده اند که این امر ضرورت به کارگیری پرونده الکترونیک را روشن می سازد. پرونده الکترونیک این بیماری با گردآوری اطلاعات ضروری به پیش گیری و درمان بهتر، پیگیری منظم و صرفه جویی در وقت و هزینهی بیماران کمک خواهد کرد.
مصطفی روشن زاده، مینا شیروانی، علی تاج آبادی، محمدحسین خلیل زاده، سمیه محمدی،
دوره 16، شماره 2 - ( خرداد 1401 )
چکیده
زمینه و هدف: یادگیری بالینی بخش مهمی از رشتههای حوزهی سلامت است که در آن دانشجو در تعامل با محیط، مفاهیم آموخته شده را در حیطه عمل بهکار میگیرد. محیطهای بالینی از جمله اتاق عمل به واسطه پیچیدگی خاصشان برای دانشجویان چالشزا بوده و میتواند بر روند یادگیری آنها تاثیر منفی داشته باشد. جهت شناسایی چالشهای یادگیری دانشجویان در محیط اتاق عمل، مطالعهی حاضر با هدف تبیین تجارب دانشجویان در زمینهی چالشهای یادگیری بالینی انجام شد.
روش بررسی: مطالعه کیفی حاضر بهروش تحلیل محتوای قراردادی در سال ۱۴۰۰ در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام شد. ۱۴ دانشجوی تکنولوژیست جراحی به روش هدفمند انتخاب و دادهها با استفاده از مصاحبههای نیمهساختارمند عمیق انفرادی و گروهی جمعآوری و با استفاده از رویکرد گرانهایم و لاندمن تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: مصاحبه با مشارکتکنندگان در طی یک دورهی ۵ ماهه صورت گرفت. ۹ مصاحبه بهصورت رودررو با ۱۴ مشارکتکننده انجام شد. ۶ مصاحبه انفرادی و ۳ مصاحبه بهصورت گروهی و میانگین طول مدت مصاحبه ۳۰ دقیقه بود. مصاحبهها تا اشباع دادهها و هنگامیکه هیچ تم یا طبقه جدیدی از مصاحبهها بهدست نیامد، ادامه یافت. یافتهها شامل یک تم«جوّ نامطلوب یادگیری» و سه طبقهی«سردرگمی در فراگیری مطالب آموزشی، رفتار حرفهای نامناسب پرسنل و اعتماد بنفس ناکافی» بود. چالش اصلی که دانشجویان در زمینهی یادگیری بالینی با آن مواجه بودند، جوّ نامطلوب یادگیری بود. شرایطی مانند سردرگمی در فراگیری مطالب آموزشی، رفتار حرفهای نامناسب پرسنل و اعتماد بهنفس ناکافی که دانشجویان اتاقعمل تجربه میکنند، سبب میشود که دانشجویان جوّ یادگیری در اتاقعمل را نامطلوب بدانند.
نتیجهگیری: اصلاح و بهبود رفتار و عملکرد پرسنل و پزشکان مطابق استانداردهای رفتار حرفهای و اخلاقی و ارزیابی منظم آن از دیدگاه دانشجویان و سایر همکاران میتواند نقش موثری در استمرار شرایط حرفهای داشته باشد. همچنین استفاده از مربیان با تجربه که نقش تسهیلکنندهی ارتباط و یادگیری دانشجویان در محیط اتاق عمل را دارند نقش موثری در کاهش ترس و کنترل رفتارهای نامناسب پرسنل نسبت به دانشجو را به همراه خواهد داشت. به مسئولان آموزشی توصیه میشود که ضمن برطرف کردن مشکلات موجود در راستای بهبود جو آموزشی اتاق عمل اقدام نمایند.
سمانه دهقان ابنوی، افشین کرمی ورنامخواستی، مصطفی روشن زاده، فاطمه کاظمی نجف آبادی،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: مهارتهای ارتباطی به عنوان مهمترین ویژگی مورد نیاز برای کارکنان مراقبتهای سلامت به شمار میآید و زمینهی رشد اخلاق حرفهای را فراهم میسازد. از آنجا که کارکردن در اتاق عمل مستلزم تلاش تیمی و ایجاد ارتباط بین افراد تیم است، اهمیت وجود مهارتهای ارتباطی در پرستاران اتاق عمل بیشتر به چشم میآید. مطالعهی حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش اصول اخلاق حرفهای از طریق آموزش مجازی بر مهارتهای ارتباطی کارکنان اتاق عمل بیمارستان آیت الله کاشانی و هاجر(س) دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام شده است.
روش بررسی: مطالعهی نیمه تجربی با طرح تک گروهی قبل و بعد در سال ۱۳۹۹ بر روی ۳۵ تن از کارکنان اتاق عمل بیمارستانهای آموزشی کاشانی و هاجر شهرکرد که بهروش نمونهگیری تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامهی اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامهی آزمون مهارتهای ارتباطی کوئین دام استفاده شد. تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، تی زوج و ضریب همبستگی پیرسون انجام گرفت.
یافتهها: آزمون تی زوج نشان داد که میانگین مهارت ارتباطی بعد از مداخله نسبت به قبل از آن تفاوت معنیداری داشته است(۰/۰۰۱>P). میانگین مهارت ارتباطی قبل از مداخله ۵۲/۲۴±۸۵/۶۵ و بعد از مداخله ۷۰/۵±۷۷/۱۳۹ بود. بین مهارت ارتباطی با متغیرهای سن، سابقه خدمت و تعداد ساعات کاری ارتباط معنیداری گزارش نشد(۰/۰۵<P). همچنین میانگین مهارتهای ارتباطی بر حسب متغیرهای جنس، وضعیت تاهل، رشته تحصیلی و مدرک تحصیلی تفاوت معنیداری نداشت(۰/۰۵<P).
نتیجهگیری: مطالعهی حاضر نشان داد که آموزش اخلاق حرفهای میتواند مهارت ارتباطی کارکنان را بهبود بخشد. ازاینرو میتواند تدوین آموزش اخلاق حرفهای به صورت مجازی برای مراقبان سلامت و سایر گروههای ارایه دهندهی خدمات سلامت که فرصت کافی جهت شرکت در کلاسهای حضوری را ندارند، ضروری به نظر برسد. با توجه به نتایج به دست آمده، به مدیران سیستمهای بهداشتی توصیه میشود با استفاده از راهکارهایی همانند برگزاری کارگاههای اصول اخلاق حرفهای در جهت رشد مهارت ارتباطی در کارکنان اقدام کنند.
مریم بهرامی، سمیه محمدی، مصطفی روشن زاده، سمانه دهقان ابنوی، علی تاج، فاطمه مرکی،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: دانشجویان اتاق عمل به دلایل مختلف اضطراب را تجربه میکنند که بر روند آموزشی آنها مانند بخیهزدن تاثیر میگذارد. باتوجه به نقش مؤثر شبیهسازی در ارتقای آموزش دانشجویان، این مطالعه با هدف تاثیر شبیهسازی بخیهزدن پوست حیوان بر میزان مهارت و سطح اضطراب دانشجویان اتاق عمل انجام شد.
روش بررسی: مطالعهی نیمهتجربی حاضر با طرح دو گروهی قبل و بعد با ۴۰ دانشجوی اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد(شهرکرد و بروجن) سال ۱۳۹۹ انجام شد. نمونهها بهروش مبتنی بر هدف انتخاب و تصادفی به دو گروه آزمون و کنترل اختصاص یافتند. دادهها قبل و بعد از مداخله توسط ابزار اضطراب اشپیلبرگر و پرسشنامهی مهارت بخیهزدن جمعآوری و توسط نرمافزار SPSS و آزمونهای آمار توصیفی و تحلیلی(کای دو، تی تست، تی زوجی) آنالیز گردید.
یافتهها: در این مطالعه ۳۰ نفر(۷۵٪) از نمونهها در سنین ۲۵-۱۸ و ۱۰نفر(۲۵٪) از آنها ۳۵-۲۶ سن داشتند. ۱۰ نفر(۲۵٪) مرد و۳۰نفر(۷۵٪ زن) بودند. همچنین از نظر تاهل، ۷نفر(۵/۱۷٪) متاهل و ۳۳نفر(۵/۸۲٪) مجرد بودند. آزمون تیتست نشان داد که میانگین اضطراب آشکار در گروه مداخله۲۲۳۵±۳۶/۱۰) و کنترل(۱۵/۹۲±۴۱/۷) بعد از مداخله معنیدار نبود(۰/۳۴۶=P). همچنین میانگین اضطراب پنهان در گروه مداخله(۶۵/۴۷±۳۶/۱۰) و کنترل(۶۵/۱۳±۳۸/۶) تفاوت معنیداری نداشت(۰/۰۸۹= P). آزمون تیتست نشان داد که مهارت بخیهزدن بعد از مداخله در دو گروه مداخله(۲/۲۲±۲۸/۵۸) و کنترل(۳/۱۲±۲۳/۴۲) تفاوت معنیداری داشت(۰/۰۴=P).
نتیجهگیری: بافت مانکنهای بخیه نسبت به پوست انسان از نظر قوام بسیار متفاوت است و حس مشابه بخیه روی پوست طبیعی را به دانشجویان منتقل نمیکند. از طرفی ورود و خروج و حرکت سوزن و نخ در پوست گوسفند راحتتر بوده و این خود امکان انجام راحتتر بخیهزدن را برای دانشجویان فراهم میکند. از اینرو پیشنهاد میشود که برای آموزش دانشجویان اقدام به خرید و آمادهسازی پوست گوسفند نموده و آموزش بخیه را روی آن انجام دهند.
مینا شیروانی، مصطفی روشن زاده، مریم ربیعی فرادنبه، راضیه میرزاییان،
دوره 18، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: دانشجویان پرستاری در معرض استرسهای آموزشی، خانوادگی و اجتماعی هستند و عوامل مختلف میتوانند بر سلامت روانی آنان تأثیر بگذارند. لذا در راستای توجه به ابعاد مختلف سلامت انسان و جهت بررسی اثرات معنویت بر سلامت، پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر روزهداری بر سلامت روان دانشجویان پرستاری دانشکده علوم پزشکی بروجن انجام شد.
روش بررسی: مطالعهی نیمهتجربی حاضر با طرح پیش آزمون-پس آزمون در سال ۱۴۰۱ در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام شد. ۹۰ نفر از دانشجویان پرستاری دانشکده علوم پزشکی بروجن به روش در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی ساده به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. مداخله در این مطالعه شامل حداقل ۲۳ روز روزهداری در ماه رمضان بود. دادهها قبل و بعد از مداخله توسط پرسشنامهی اطلاعات جمعیتشناختی و ابزار استاندارد افسردگی، اضطراب و استرس فرم ۲۱ سوالی(DASS) جمعآوری شدند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شد. آزمونهای آماری توصیفی شامل درصد، فراوانی، میانگین و انحرافمعیار و همچنین آزمونهای آماری استنباطی شامل تیتست، تی زوج، آنالیز واریانس و کای دو به کار برده شد.
یافتهها: میانگین کل سلامت روان در دانشجویان بین گروههای مداخله(۱۱/۶۲±۳۲/۳۲) و کنترل(۱۴/۰۹±۲۹/۸۷) قبل از مداخله تفاوت معنیداری نداشت(۰/۰۸=P). میانگین کل سلامت روان بعد از مداخله بین گروه مداخله(۵/۷۱±۲۰/۶) و کنترل(۸/۹±۲۹/۴۹) تفاوت معنیداری داشت(۰/۰۴=P). میانگین کل سلامت روان در گروه کنترل قبل (۱۴/۰۹±۲۹/۸۷) و بعد(۸/۹±۲۹/۴۹) از مداخله تفاوت معنیداری نداشت(۰/۱۵=P). در حالیکه میانگین کل سلامت روان قبل(۱۱/۶۲±۳۲/۳۲) و بعد(۵/۷۱±۲۰/۶) از مداخله در گروه مداخله تفاوت معنیدار داشت(۰/۰۰۱=P). مقایسهی ابعاد سلامت روان قبل و بعد از مداخله در گروه مداخله حاکی از آن بود که اضطراب(۰/۰۴=P) و استرس(۰/۰۰۳=P) بعد از مداخله نسبت به قبل آن کاهش معنیداری داشته است. این در حالیاست که بعد افسردگی در گروه مداخله قبل و بعد از مداخله تغییر معنیداری نداشت(۰/۰۶=P).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، باید گفت بررسی منظم و دورهای سطح سلامت روان در دانشجویان باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین برنامههای آموزشی و تربیتی با موضوع روزهداری جهت ارتقای سلامت روان ترویج داده شود.