جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
16 نتیجه برای موضوع مقاله:

نیما رحمانی، عبدالله کشاورز، سید سعید طباطبایی، روح اله کلهر،
دوره 6، شماره 4 - ( 8-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: در بسیاری از کشورها، بیمارستانها دارای مالکیت سه گانه(دولتی، غیردولتی انتفاعی و غیر دولتی غیرانتفاعی) هستند. مطالعات متعددی برای بررسی تفاوت این بیمارستانها از لحاظ هزینه، ارائه خدمات درمانی جبران نشده، تعداد بیماران خروجی و سایر ابزارهای اندازه گیری عملکرد بیمارستان انجام شده است. هدف این پژوهش بررسی نقش مالکیت بر تغییرات بهره وری کل عوامل در بیمارستانهای منتخب قزوین می‌باشد.

روش بررسی:  این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است که از سال 86-84 در 8 بیمارستان منتخب استان قزوین انجام شد. معیارهای ورودی جهت محاسبه میزان بهره وری شامل تخت فعال و ارزش مصارف واسطه‌ای بیمارستان، معیارهای خروجی شامل تعداد کل بیماران بستری شده و تعداد کل اعمال جراحی انجام شده می‌باشد. ابزار گردآوری داده چک لیست محقق ساخته بود. برای تحلیل از نرم افزار 1/2DEAP  و آزمونهای ANOVA، TUKEY و HSD استفاده شد.

یافته‌ها: بین میانگین میزان بهره وری کل 3 گروه بیمارستانی تفاوت معنی داری به سبب وجود مالکیتهای مختلف وجود دارد(012/0p=). همچنین، بین میانگین میزان کارایی تکنولوژی در سه گروه از بیمارستان‌ها تفاوت معنی داری مشاهده شد(006/0p=). امّا، بین میانگین میزان کارایی فنی این سه گروه از بیمارستان‌ها با یکدیگر تفاوت معنی داری بدست آمد(23/0p=).

نتیجهگیری: تغییرات بهره وری کل عوامل در بیمارستانهای خصوصی، بدلیل اینکه این بیمارستانها از تکنولوژی تولید مناسبتری برخوردارند بالاست، ولی در ارتقاء کارایی خود و بهینه کردن عوامل تولید و محصولات، تفاوت متمایز کننده‌ای با سایر بیمارستانها ندارند.


مسعود فردوسی، امین صابری نیا، فرزانه محمودی میمند، فاطمه نظام دوست، لیلا شجاعی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف : چنین ادعا می‌شود که تبدیل بیمارستان‌های دولتی به واحدهایی خودگردان، مدیریت و تخصیص منابع عمومی را بهبود بخشیده و پاسخگویی این بیمارستان‌ها را بالاتر خواهد برد. این پژوهش به منظور بررسی نظام پاسخگویی در بیمارستان‌های هیات امنایی شهر اصفهان براساس الگوی اصلاحات سازمانی بانک جهانی(مدل پرکر) انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه از نوع روش تحقیق کیفی است که به صورت تحلیل موضوعی در سال 1389 به اجرا درآمده است. در این پ‍ژوهش مصاحبه‌ها به صورت عمیق و نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. در این مطالعه از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه مدیران ارشد بیمارستانهای الزهرا(س) و امین اصفهان بود. نمونه گیری با اولین مشارکت کننده آغاز و تا رسیدن به حد اشباع اطلاعات، یعنی 8 نفر مشارکت کننده به اتمام رسید.

یافته‌ها : نتایج نشان داد که در حال حاضر در بیمارستان‌های هیأت امنایی اصفهان حضور نهادهایی غیر از دانشگاه (شهرداری و استانداری) علی رغم عضویت در هیأت امنای بیمارستان پر رنگ نیست. با این که انتظار می‌رفت به دنبال هیأت امنایی شدن بیمارستان‌ها تغییری در مکانیسم پاسخگویی به این نهادها ایجاد شود.

نتیجه‌گیری: بهتر است بیمارستان هیأت امنایی به همان میزانی که مستقل می‌شود بتواند رأساً تصمیم گیری کند، در بازار رقابت کند و مرجع پاسخگویی متناسب با تغییر ساختار و ایجاد هیأت امنا تغییر یابد.


فاطمه رنگرز جدی، علیرضا مروجی، فاطمه اباذری،
دوره 7، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده

 

زمینه و هدف: پزشکی مبتنی بر شواهد، استفاده صحیح از بهترین شواهد در تصمیم­گیری بالینی برای مراقبت از بیماران است. سیستم اطلاعات بیمارستانی با ادغام داده­های بیمار، دانش بالینی پزشک و شواهد خارجی به­صورت پلی میان داده‌های پزشکی و دانش پزشکی عمل می­نماید. هدف این پژوهش تعیین توانایی سیستمهای اطلاعات بیمارستانی کشور جهت استقرار پزشکی مبتنی بر شواهد می­باشد.

 

روش بررسی: پژوهش به­صورت توصیفی- مقطعی در سال 1390 انجام گردید. جامعه‌ی پژوهش، سیستم­های اطلاعات بیمارستانی بیمارستانهای کشور بودند. حجم نمونه 30 بیمارستان تعیین گردید. داده­ها با استفاده از چک­لیست محقق­ساخته شامل اطلاعات زمینه­ای و اطلاعات مبتنی بر اهداف پژوهش جمع­آوری شده و روایی آن توسط افراد صاحب نظر تایید گردید. داده­های گردآوری شده با آمار توصیفی و نرم­افزار Spss تجزیه و تحلیل گردید.

 

یافته‌ها: سیستم­های اطلاعات بیمارستانی کشور، فاقد بخش­های مورد نیاز برای دسترسی به سیستم پشتیبان تصمیم بالینی، بانک داده مرجع و اطلاعات بهداشتی مبتنی بر اینترنت به ترتیب در 19 بیمارستان(3/63%)، 16 بیمارستان(3/53%) و 20 بیمارستان(7/66%)، بودند. در 22 بیمارستان(70%)، بیش از دو سوم بخش­های مورد نیاز برای دسترسی به انبار داده بالینی و اجرایی و در 23 بیمارستان(7/76%)، حداقل یک بخش­ مورد نیاز برای دسترسی به مفاهیم موردی خاص را داشتند.

 

نتیجه‌گیری: قابلیت سیستمهای اطلاعات بیمارستانی کشور جهت استقرار پزشکی مبتنی بر شواهد از نظر دسترسی به انبار داده بالینی و اجرایی مطلوب بود؛ در حالی که در زمینه­های دیگر نیاز به توجه بیشتری دارد.

 
مهدی یوسفی، مریم احمدی، سمیه فضایلی،
دوره 8، شماره 1 - ( 2-1393 )
چکیده

 

زمینه و هدف: مدیران سازمان‌ها همواره به دنبال روش‌های مناسبی هستند که بتوانند از طریق آنها بهره وری مهم‌ترین سرمایه سازمان، یعنی نیروی انسانی شاغل در سازمان‌ها را ارتقا دهند. این مطالعه با هدف ارائه‌ی یک مدل زمان سنجی و کارسنجی برای مدیریت مبتنی بر عملکرد کارکنان بیمارستان تهیه و تدوین شده است.

 

روش بررسی: این مطالعه از گروه مطالعات توصیفی است. محیط انجام پژوهش یک بیمارستان عمومی بود که در آن یک کارشناس اسناد پزشکی به عنوان نمونه‌ی مورد پژوهش انتخاب شد. این مطالعه در ده مرحله انجام شد. در طی این مراحل فعالیت‌های عمده کارمند مورد نظر از طریق مشاهده‌ی مستقیم فعالیت و مصاحبه با وی جمع آوری گردید. سپس مواردی مانند زمان مورد انتظار فعالیت‌ها، بیکاری‌های مجاز، ضریب نهایی و زمان تعدیل شده محاسبه شد. در نهایت کل حجم کار کارمند بر اساس واحدهای کاری تعیین گردید.  

 

یافته‌ها: پیاده سازی روش معرفی شده در این پژوهش برای کارشناس اسناد پزشکی نشان داد که کل واحدهای کاری فرد مورد نظر، حدود 1160 واحد است که از این مقدار، تعداد 918 واحد کاری را به صورت موظفی و مابقی را به صورت اضافه کاری انجام می‌دهد.

 

نتیجه‌گیری: استفاده از مدلهای مناسب مدیریت عملکرد کارکنان برای تعیین حجم کاری آنها، می‌تواند به بهبود بهره وری سازمان و رضایت کارکنان کمک فراوانی بنماید. 

 


مهدی یوسفی، عباس عصاری آرانی ، بهرام سحابی، انوشیروان کاظم نژاد ، سمیه فضائلی،
دوره 8، شماره 6 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: موضوع مشارکت مالی خانوار در سلامت یکی از مهمترین مباحث حوزه سلامت می‌باشد. هدف مطالعه‌ی حاضر تعیین شاخص‌های مرتبط با میزان مشارکت مالی خانوارها در استفاده از خدمات سلامت است.

روش بررسی : پژوهش حاضر مطالعه ‌ ای مقطعی و توصیفی بود که با روش سازمان جهانی بهداشت، داده‌های مرکز آمار ایران در خصوص هزینه-درآمد خانوارهای شهری و روستایی کشور در سال 90 را جهت محاسبه شاخص‌های میزان مواجهه با هزینه‌های کمرشکن سلامت، فقر و مشارکت مالی عادلانه در نظام سلامت ایران مورد بررسی قرار داد. این شاخص‌ها بر اساس تحلیل مخارج کلی و سلامت و همچنین ظرفیت پرداخت خانوارها محاسبه شدند.

یافته‌ها : یافته‌های پژوهش نشان داد که نسبت مشارکت مالی در نظام سلامت در بین خانوارهای مناطق روستایی بیش از مناطق شهری است. بیش از سه درصد از خانوارهای مورد مطالعه، با هزینه‌های کمرشکن سلامت مواجه شده‌اند و حدود 1/5 درصد نیز به زیر خط فقر کشیده شده‌اند. شاخص مشارکت مالی عادلانه در مناطق روستایی 59 درصد و در مناطق شهری 65 درصد بود.

نتیجه‌گیری: محاسبه‌ی شاخص‌های مربوط به مشارکت مالی خانوارها در نظام سلامت در ایران، نشان دهنده‌ی لزوم پیش بینی، اجرای پایش و ارزیابی برنامه‌های نظام سلامت، به منظور افزایش میزان عدالت در مشارکت مالی خانوارها در استفاده از خدمات سلامت است که می‌تواند اثربخشی منابع آن را بهبود بخشد.


محمدرضا ذبیحی ، سید سعید طباطبایی، محمدرضا قمری، محمد حنیف اسدی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به محیط در حال تغییر بیمارستان‌ها و لزوم ارائه خدمات در کمترین زمان ممکن و با کیفیت و هزینه‌ی قابل قبول به بیماران، توجه به راهکارهای بدیع و هوشمندانه و استفاده از حداکثر توانایی‌های فکری سازمان، در جهت افزایش چابکی بیمارستان‌ها ضروری به نظر می‌رسد. در واقع این پژوهش، به منظور تعیین رابطه‌ی بین هوش سازمانی و چابکی سازمانی در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد.

روش بررسی: این مطالعه‌ی توصیفی تحلیلی در سال 1392 بر روی 408 نفر از کارکنان بیمارستان‌ها انجام شد که به صورت نمونه گیری طبقه‌ای وارد مطالعه شدند. جهت گرد آوری داده‌ها در زمینه هوش سازمانی از پرسش نامه استاندارد Albrekht و در خصوص چابکی سازمان از پرسش نامه طراحی شده بر اساس مدل Goldman استفاده گردید. داده‌ها با استفاده از نرم افزا ر 16 Spss و آزمون‌های آماری t - test ، Anova ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد.

یافته‌ها: بین هوش سازمانی و چابکی سازمانی در بیمارستان‌ها ارتباط معنی دار وجود داشت. بیشترین سهم در تعیین چابکی را مولفه‌های چشم انداز راهبردی، فشار عملکرد و اتحاد و توافق داشتند.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه اتخاذ تدابیری جهت تدوین برنامه راهبردی پویا در بیمارستان‌ها و برگزاری دوره‌های آموزشی هوش سازمانی به منظور آگاه سازی کارکنان و مدیران می‌تواند منجر به افزایش سطح چابکی بیمارستان‌ها و ارائه خدمت موثر به بیماران گردد.


سمیه فضائلی، مهدی یوسفی، زهرا سادات ارشادنیا،
دوره 11، شماره 4 - ( مهر و آبان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به گستردگی وظایف و نقش بیمارستان های آموزشی در ارتقای سطح سلامت جامعه، توجه به پاسخ گویی آنها به عنوان یکی از اهداف سه گانه ی هر نظام سلامت ضروری است، لذا در این مطالعه سطح و اهمیت حوزه های هشت گانه پاسخ گویی در بیمارستان های آموزشی از دیدگاه خانوارهای شهر مشهد بررسی شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر توصیفی_مقطعی بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای استاندارد بود که توسط سازمان جهانی بهداشت جهت سنجش پاسخ گویی در بیمارستان ها تدوین شده است. تعداد ۵۶۱ خانوار دارای سابقه مراجعه به بیمارستان های آموزشی، از طریق نمونه گیری چند مرحله ای از بین خانوارهای ساکن در دو منطقه ی منتخب شهر مشهد انتخاب شدند. تحلیل داده ها بر اساس الگوی سازمان جهانی بهداشت به تفکیک آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. 
یافته ها: حدود ۵۰ درصد از خانوارها پاسخ گویی حوزه های مختلف را در بیمارستان های آموزشی خوب و خیلی خوب گزارش کردند. حوزه ی محرمانگی اطلاعات بهترین و حوزه ی کیفیت امکانات رفاهی و حمایت اجتماع و خانواده، بدترین عملکرد را از دیدگاه خانوارها داشتند. بیشترین و کمترین اهمیت به ترتیب به حوزه های کیفیت امکانات رفاهی و حمایت اجتماعی و خانواده تعلق داشت.
نتیجه گیری: با توجه به پاسخ گویی نسبتاً پایین حوزه های مختلف و وجود شکاف بین اولویت های خانوارها با عملکرد بیمارستان های آموزشی، توجه بیشتر سیاستگذاران به اولویت های بیماران ازجمله کیفیت امکانات رفاهی و ایجاد محتواهای آموزشی مرتبط برای فراگیران علوم پزشکی، همچنین ارزیابی دوره ای پاسخ گویی، می تواند در ارتقای پاسخ گویی بیمارستان های آموزشی مفید باشد.

محسن شیرازی مهرآباد، هادی شریف مقدم، خلیل کیمیافر، امیرعباس عزیزی،
دوره 11، شماره 4 - ( مهر و آبان 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی دوره ای پایگاه های اطلاعاتی علوم پزشکی، یک اصل در فرایند ارتقای این پایگاه ها می باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی تطبیقی ساختار پایگاه های اطلاعاتی علوم پزشکی مدلیب، سامانه ی دانش گستر برکت، اس آی دی، مگ ایران، ایران داک و پابمد با معیار گالیور بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر به روش پیمایشی منطبق با ابزار ارزیابی گالیور ۲۰۰۲ انجام شد. ۱۲ بخش ابزار مذکور  عبارتند از: مدخل، جستجو، محدود کردن، مشاهده و دستکاری رکوردها، تصاویر، بازیابی مدارک، خدمات اشاعه اطلاعات گزینشی، طراحی کلی، اصطلاح شناسی، طراحی و جای‌گذاری آیکون ها، کمک و مشخصات پیشرفته. مطالعه، بر روی پنج پایگاه اطلاعاتی فارسی و یک  پایگاه اطلاعاتی خارجی انجام شد.     
یافته ها: به ترتیب، پایگاه پابمد در کل پایگاه ها رتبه ی اول با امتیاز ۸۹/۱۶ درصد را کسب کرد و اس آی دی جدید با امتیاز ۵۷/۵ درصد امتیاز رتبه ی اول در میان پایگاه های داخلی، ایران داک با ۵۶/۲۵ درصد، مگ ایران با امتیاز ۵۴/۵۸ درصد، سامانه‌ی دانش گستر برکت با ۵۲/۹۱ درصد، مدلیب با ۵۱/۲۵ درصد و تارگاه قبلی اس آی دی با ۴۷/۵ درصد رتبه های بعدی بودند.
نتیجه گیری: به رغم بهبود شاخص های مورد بررسی در به روزرسانی اخیر پایگاه های داخلی هنوز در بسیاری از شاخص ها فاصله زیادی با پایگاه های معتبر مانند پابمد وجود دارد. توصیه می گردد که در طراحی پایگاه های داخلی مواردی از جمله جستجو، راهنما، خدمات اشاعه اطلاعات گزینشی(SDI)، صفحه مدخل، مشخصات پیشرفته و بازیابی مدارک بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

رسول علی نژاد، مهدی یوسفی، حسین ابراهیمی پور، علی تقی پور، امین محمدی،
دوره 14، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: کارایی و اثربخشی هر سازمان تا حد قابل ملاحظه­ ای به نحوه­ ی مدیریت و کاربرد صحیح و موثر منابع انسانی بستگی دارد. با توجه به اهمیت فعالیت و انگیزش پرسنل مبارزه با بیماری­ها و همچنین سهم بالای هزینه­ های پرسنلی از کل هزینه­ های سلامت، استفاده از روش های مناسب برای تعیین حجم کاری آنها مهم است.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از گروه مطالعات توصیفی و کاربردی بود، که در دو بعد کمی و کیفی انجام شد. محیط پژوهش مراکز بهداشتی شهری-روستایی شبکه ­ی بهداشت و درمان شهرستان سوادکوه بود. طی فرایند محاسبه ی حجم کاری مراحل: شناسایی فعالیتها، اصلاح و تایید فعالیت­ها، تعیین درصد بیکاری های مجاز، محاسبه­ ی زمان استاندارد، تعیین تعداد تکرار، محاسبه ­ی واحدهای کاری، تعیین حجم کاری و تعیین تعداد نیروی انسانی مورد نیاز انجام شد.
یافته ها:فعالیت­های حوزه ­ی مبارزه با بیماریها در قالب ۷۷ فعالیت شناسایی و سازماندهی شد. مجموع زمان این فعالیت ها در یک ماه با احتساب فراوانی هر کدام برابر با ۱۰۲۷۳ واحد کاری بود. عمده ترین فعالیت­ها مربوط به تزریق واکسن و ثبت مشخصات واکسینه شده در دفاتر و فرمهای مربوط به ­ترتیب شامل ۱۷۳ و ۱۱۵ واحد کاری بودند.
نتیجه گیری: تعیین حجم فعالیت­های حوزه­های کاری مختلف بهداشتی با استفاده از روش این مطالعه توان تخمین تعداد نیروی انسانی مورد نیاز جهت ارایه­ی تمام خدمات پیش بینی شده را ایجاد می­نماید و در صورت استفاده در ساختارهای کنونی، قابلیت کاهش تقاضای نیروی مازاد و افزایش تمایل کارکنان به انجام خدمات بیشتر را دارد

زهرا آقاسی زاده، علیرضا پویا، ناصر مطهری فریمانی، علی وفائی نجار،
دوره 16، شماره 1 - ( فروردین 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: بیمارستان‌ها مهمترین جزء نظام سلامت محسوب می‌شوند و ارزیابی دقیق عملکرد آن‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد. تاکنون تحقیقات زیادی در زمینه‌ی ارزیابی بیمارستان‌ها با استفاده از مدل‌های تحلیل پوششی انجام شده اما در این مطالعات سازمان‌ها مانند یک مجموعه‌ی بسته در نظر گرفته شده و فرایندها و روابط میان بخش‌های آن‌ها نادیده گرفته شده است. در این مطالعه به سنجش کارایی بیمارستان‌ها با استفاده از تحلیل پوششی شبکه‌ای و مقایسه‌ی نتایج آن با تحلیل پوششی ساده پرداخته شده است.
روش بررسی: روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-پیمایشی است. جامعه پژوهش این تحقیق کلیه بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مشهد با ظرفیتی بیشتر از صد تختخواب است که در مجموع دوازده بیمارستان دولتی و چهل و هشت بخش را شامل می‌شود. برای جمع‌آوری اطلاعات از روش‌های مشاهده و مطالعه‌ی اسناد، مدارک و آمار فعالیت‌های بیمارستان‌ها استفاده شده است. جهت اعتبارسنجی، با محاسبه‌ی ضریب همبستگی اسپیرمن مشخص شد که مدل پیشنهادی همبستگی قابل توجه‌ی با مدل تحلیل پوششی ساده داشته و اعتبار مدل مورد تایید است. نرم‌افزارهای
SOLVER DEA و EXCEL برای پیاده‌سازی مدل به‌کار گرفته شده است.
یافته‌ها: تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد که با درنظرگیری بخش‌های داخلی بیمارستان و روابط بین بخش‌ها، تحلیل دقیق‌تری از کارایی بیمارستان‌ها صورت می‌پذیرد و تفکیک بهتری در رتبه‌بندی خواهیم داشت و همچنین واریانس کارایی بیمارستان‌ها در حالت شبکه‌ای (۰/۰۳۴۲) نسبت به حالت ساده (۰/۰۲۴۳) افزایش یافت که پراکندگی بیشتر و درنتیجه قابلیت تفکیک‌پذیری بالاتر مدل شبکه‌ای را نشان می‌دهد. همچنین با به‌کارگیری مدل تحلیل پوششی داده‌های شبکه‌ای علاوه بر کارایی کلی، کارایی هر بخش و رتبه‌ی هر بخش در مقایسه با بخش‌های مشابه در سایر بیمارستان‌ها مشخص شد. 
نتیجه‌گیری: چارچوب ارایه شده در این تحقیق می‌تواند معیار مناسب‌تری برای سنجش کارایی بیمارستان‌ها و بخش‌های داخلی آن‌ها محسوب شود به صورتی که جایگاه کلی هر بیمارستان نسبت به سایر بیمارستان‌ها مشخص می‌شود و با تعیین کارایی بخش‌های داخلی بیمارستان‌ها اولویت‌بندی مناسبی جهت تخصیص منابع و سرمایه‌گذاری بر بخش‌های مختلف در مسیر بهبود سازمانی ارایه می‌شود.

فاطمه بهادر، اعظم صباحی، سمانه جلالی، فاطمه عامری،
دوره 16، شماره 6 - ( بهمن 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیک در ایران و پنجمین علت اصلی مرگ در سراسر جهان محسوب می‌شود. شیوع دیابت در سراسر جهان، باعث ایجاد روش‌های جدید در تحقیقات زیست پزشکی شده‌است. از آن جمله می‌توان به هوش‌مصنوعی اشاره نمود. این مطالعه با هدف بررسی انواع مطالعات انجام شده در زمینه‌ی هوش‌مصنوعی و دیابت در ایران انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه به روش مرور نظام‌مند انجام شد. پایگاه‌های اطلاعاتی معتبر داخلی شامل Irandoc، Magiran، SID و موتور جستجوگر Google Scholar با استفاده از کلیدواژه‌های هوش‌مصنوعی و دیابت به‌صورت فارسی، جداگانه و ترکیبی بدون محدودیت زمانی تا ۲۰ ژوئن ۲۰۲۱ بررسی گردیدند. تعداد ۷۴۹۵ مقاله بازیابی شد که در مراحل مختلف(حذف مقالات تکراری(۱۸۲۴)، عنوان و خلاصه مقاله(۵۸۸۴) و متن کامل(۳۰)) غربالگری شد و در نهایت ۲۰ مقاله که معیارهای موردنظر پژوهشگران را داشت مورد بررسی دقیق قرارگرفت.
یافته‌ها: از میان مقالات بازیابی‌شده، ۲۰ مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند که از این تعداد ۱۶ مقاله به روش‌های مبتنی بر هوش‌مصنوعی و ۴ مقاله به طراحی سیستم‌های جدید مبتنی بر هوش‌مصنوعی پرداخته‌بودند. ۱۰ مقاله به بررسی نقش هوش‌مصنوعی در پیش‌بینی، ۸ مقاله در تشخیص و ۲ مقاله به کنترل و مدیریت بیماری دیابت پرداخته‌بودند. بیشترین حجم مقالات به استفاده از روش‌های داده‌کاوی مانند شبکه‌عصبی‌مصنوعی، درخت تصمیم و غیره(۱۶ مقاله) اختصاص داشتند و برخی از مطالعات به ارزیابی و مقایسه‌ی روش‌های هوش‌مصنوعی بر روی کاربرد، صحت و حساسیت هوش‌مصنوعی در تشخیص و پیش‌بینی دیابت پرداخته بودند(۱۰ مطالعه). 
نتیجه‌گیری: بررسی نظام‌مند مقالات نشان داد که استفاده از روش‌های داده‌کاوی جهت مدیریت دیابت در ایران با پیشرفت خوبی همراه بوده اما نیاز است تا در زمینه طراحی سیستم‌ها و الگوریتم‌های هوش‌مصنوعی و در زمینه کنترل و مدیریت دیابت اقدامات بیشتری انجام پذیرد.

 

مهریار تقوی گیلانی، مجید رضوی، علیرضا بامشکی، آرش پیوندی یزدی،
دوره 16، شماره 6 - ( بهمن 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: درمان درد حاد بعد از عمل یکی از مهم‌ترین اقدامات برای بهبود ریکاوری است که از روش‌های مختلف بی‌حسی موضعی و رژیونال، و همچنین داروهای وریدی متعدد استفاده شده است. در این مطالعه اثر بی‌دردی کتورولاک، پاراستامول و پتیدین در کنترل درد بعد از عمل‌سرپایی سنگ‌شکنی از طریق مجرا ارزیابی گردیده است. 
روش بررسی: این کارآزمایی بالینی روی ۹۶ بیمار کاندید جراحی سرپایی سنگ‌شکنی از طریق مجرا در بیمارستان امام رضا(ع) مشهد انجام شد. در این مطالعه‌ی تصادفی و دو سو کور در انتهای عمل در گروه اول کتورولاک وریدی ۳۰ میلی‌گرم، درگروه دوم پاراستامول یک گرم در نیم ساعت و در گروه سوم پتیدین ۵۰ میلی‌گرم تزریق گردید. میزان درد هر ۱۰ دقیقه تا نیم ساعت و سپس هر نیم ساعت تا ۴ ساعت بر اساس (NRS) numeric rating scale ارزیابی گردیدند. در انتها داده‌‎ها توسط نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. ارتباط بین متغیرهای کمی با تست آنالیز واریانس و رابطه بین متغیرهای کیفی توسط تست کای اسکوئر ارزیابی شدند و مقدار P کمتر از ۰/۰۵ معنی‌دار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: در اطلاعات دموگرافیک تفاوت معناداری بین سه گروه دیده نشد. شدت درد در ۱۰ دقیقه اول بعد از عمل بین گروه‌ها یکسان بود(۰/۳۷۲=P)، ولی شدت درد در دقایق ۲۰، ۳۰ و ۶۰ بعد از عمل در سه گروه تفاوت معناداری داشت(میزان P به‌ترتیب ۰/۰۰۵ و ۰/۰۰۶ و ۰/۰۰۱) که در گروه پتیدین کمتر بود. در ساعات دیگر بعد از عمل تفاوت معنی‌داری در کنترل درد بین سه گروه مشاهده نگردید. نیاز به مسکن اضافی در ساعت اول بعد از عمل در گروه پاراستامول از دو گروه دیگر بیشتر بود(۰/۰۲۵=P). تغییرات همودینامیک و عوارض جراحی مثل تهوع و استفراغ در دو گروه یکسان بود.
نتیجه‌گیری: مطالعه‌ی حاضر نشان داد که پتیدین نسبت به کتورولاک و پاراستامول در ساعت اول بعد از عمل جراحی، بیشتر باعث کاهش درد می‌شود ولی بعد از ۶۰ دقیقه بین این سه دارو تفاوت معناداری وجود ندارد. 

اشرف دهقانی، مریم قنبری خشنود، سمیه امینی سرتشنیزی، آرزو فرهادی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پیدایش و تداوم کرونا، دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی را بر آن داشت تا با تغییر در راهبرد آموزشی خود بتوانند اقدام مناسب و همسو با این شرایط را برای پیشبرد اهداف خود به انجام رسانند. به‌دلیل اهمیت آموزش و یادگیری الکترونیکی در پاسخ به این شرایط، پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان از یادگیری الکترونیکی در بحران کووید-19 انجام شد. 
روش بررسی: این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری است. روش نمونه‌گیری به‌صورت هدفمند انجام شد. برای گردآوری داده‌ها از مصاحبه‌ی نیمه‌ساختاریافته استفاده شد. پس از مصاحبه‌ی سیزدهم، اشباع نظری داده‌ها حاصل شد و فرایند مصاحبه با نفر شانزدهم پایان یافت. به‌منظور تجزیه و تحلیل متن مصاحبه‌ها از روش کلایزی استفاده گردید. 
یافته‌ها: از تحلیل داده‌های به‌دست آمده، سه مضمون اصلی: «ارتباط و تعامل» با پنج مضمون فرعی(عدم تعامل مناسب بین دانشجو/ استاد و دانشجو/ دانشجو، سلب انگیزه، امنیت و سلامت روان، اشتراک دانش و صرفه‌جویی در زمان و هزینه)؛ «مدیریت زمان و سبک یادگیری» با شش مضمون فرعی(کیفیت پایین تدریس، استرس، دسترسی و تأمین منابع، سلامت آزمون، کسب تجربه و مهارت و فرصت یادگیری مجدد و نوآوری در آموزش) و «زیرساخت‌ها و امکانات فنی» با سه مضمون فرعی(پشتیبانی ضعیف، نادیده گرفتن برابری آموزشی و ارتقای سواد رسانه‌ای) استخراج گردید. تعامل ضعیف بین استاد و دانشجو، افزایش سطح اضطراب و مسئولیت فردی برای موفقیت در یادگیری و ضعف زیرساخت‌های فنی و مدیریتی، عمده‌ترین چالش‌های به‌دست آمده از این سه مضمون بودند. فراهم کردن زمینه‌ای برای پژوهش، خودتنظیمی و خودراهبری در یادگیری، افزایش دانش و مهارت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله فرصت‌هایی است که در این مضامین گنجانده شده‌اند. 
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر، ضرورت توجه به رویکرد تعامل و ارتباط میان یاددهنده و فراگیر، بازنگری در شیوه‌های آموزش و مهارت‌آموزی، ارتقای کیفیت یادگیری الکترونیکی و آماده‌سازی زیرساخت‌های مناسب برای بهره‌گیری مطلوب از یادگیری الکترونیکی را ایجاب می‌کند. 

صدیقه حنانی، نازنین صراف شهری، اسما فیضی دهخوارقانی، نجمه سمیعی، آذر عرب خزاعی، آذین عرب خزاعی، کیارش کامبوزیا،
دوره 17، شماره 3 - ( 5-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: شبکه‌ی مجازی به یکی از تأثیرگذارترین ابزارها در زندگی افراد تبدیل‌شده است که بر جنبه‌های مختلف زندگی تأثیر می‌گذارد. در رشته‌های علوم پزشکی با توجه به پیشرفت‌های فراوان، استفاده از شبکه‌ی مجازی در حال افزایش است؛ اما شبکه‌ی مجازی می‌تواند سبب اتلاف­ وقت دانشجویان و کاهش ساعت مطالعه شود که بر دانش و مهارت عملی دانشجویان تأثیر منفی دارد. در این مطالعه، تأثیر استفاده از شبکه‌ی مجازی بر دانش و مهارت عملی دانشجویان اتاق عمل بررسی گردید.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بود که روی ۶۰ نفر از دانشجویان ترم ۶ و ۸ اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی ایران سال ۱۳۹۹ به روش سرشماری انجام شد. دانشجویان در پایان ترم تحصیلی به‌منظور بررسی دانش تئوری به آزمون جامعی که شامل ۴۰ سوال بود و به‌منظور بررسی میزان استفاده از شبکه‌ی مجازی، به پرسش‌نامه­‌ی پژوهشگرساخته پاسخ دادند. همچنین، مهارت عملی دانشجویان توسط نمره کارآموزی آنان سنجیده شد. در نهایت، از آزمون کولموگروف اسمیرنف و ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش نرمال بودن داده‌ها استفاده‌شده و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS انجام شد.
یافته‌ها: بر اساس یافته‌های این پژوهش، بین میزان استفاده از شبکه‌ی مجازی و دانش تئوری رابطه معنی‌دار منفی وجود دارد(۰/۰۵>P). بدین‌صورت‌که با افزایش استفاده از شبکه مجازی، سطح دانش تئوری دانشجویان کاهش می‌یابد. از سوی دیگر، بین دانش تئوری و مهارت عملی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد. ازطرفی بین میزان استفاده از شبکه­‌ی مجازی و مهارت عملی دانشجویان رابطهی معنی‌داری مشاهده نشد(P
>۰/۲۱)
نتیجه‌گیری: باتوجه به یافته‌های این پژوهش، استفاده از شبکه‌ی مجازی سبب تضعیف دانش تئوری دانشجویان می‌شود. بدین‌صورت­‌که، با افزایش نمره‌ی پرسش‌­نامه­‌ی پژوهشگرساخته(میزان استفاده از شبکه‌ی مجازی)، نمره­‌ی آزمون جامع کاهش‌ می‌یابد. از نتایج دیگر پژوهش می‌توان به ارتباط معنادار مثبت میان دانش تئوری و مهارت عملی اشاره کرد که با افزایش نمره‌ی آزمون جامع، نمره‌­ی به‌دست‌آمده در کارآموزی نیز افزایش می‌یابد.


زهره جوانمرد، مرضیه معراجی، مهسا قلی زاد، فاطمه عامری،
دوره 17، شماره 4 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با افزایش همه‌‏گیری کووید-۱۹، ابزارهای پوشیدنی در زمینه مدیریت این بیماری بسیار مورد توجه قرار گرفتند. مطالعه‌ی مروری سیستماتیک حاضر با هدف بررسی نقش ابزارهای پوشیدنی در مدیریت بیماری کووید-۱۹ انجام گردید.
روش‌بررسی: مطالعه‌ی حاضر، طبق دستورالعمل PRISMA انجام گردید. برای این منظور پایگاه‌های اطلاعاتی Web of Science، PubMed و Scopus جهت بازیابی مقالات انگلیسی بدون محدودیت زمانی، تا ۱۶ اوت ۲۰۲۲، جستجو گردید. استراتژی جستجو شامل مفاهیم "Wearable Device" و "۱۹-COVID" بود. معیار ورود به مطالعه، مقالات اصیل و انگلیسی زبانی بودند که به منظور طراحی و پیاده‌‏سازی ابزارهای پوشیدنی در مدیریت کووید-۱۹ انجام گردیده‌اند. کلیه مقالات کوتاه، نامه به سردبیر، چکیده همایش‌ها، مطالعات مشاهده‌ای، مقالات مروری و همچنین مقالاتی که نسخه کامل آن‌ها در دسترس نبود و زبانی غیر از زبان انگلیسی داشتند، و همچنین موارد پیاده‌سازی نشده، از روند مطالعه کنار گذاشته شدند. جهت ارزیابی کیفیت مقالات ، ابزار ارزیابی AXIS برای ارزیابی کیفیت مطالعات مقطعی استفاده گردید. پس از انتخاب مطالعات، گردآوری داده‌‏ها بر اساس فرم استخراج داده‌‏ها انجام گردید. سپس تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق روش تحلیل محتوا صورت گرفت.
یافته‌ها: در نهایت، ۱۰ مقاله به مرور حاضر وارد شدند و ابزارهای پوشیدنی‎ معرفی‌شده در آن‏‌ها بررسی گردید. ۷۰% ابزارهای پوشیدنی به منظور نظارت بر علایم، وضعیت سلامتی و قرنطینه و ۳۰% جهت تشخیص استفاده می‏‌شوند. کاربران اصلی این ابزار‌ها بیماران، عموم مردم، پزشکان و مسئولان آمار و اطلاعات بودند. نوع ابزارهای پوشیدنی مورد استفاده، دستبند و ساعت هوشمند(۶۰%)، حسگر(۳۰%) و پالس اکسی‌متر و پچ سینه(۱۰%) بودند.مهم‌ترین قابلیت‌ و ویژگی‏ ابزار‌های پوشیدنی شامل انتقال داده‌ها و فعالیت‌ها به تلفن همراه و مصرف کم انرژی‌ می‌باشد. با استفاده از ابزار ارزیابی کیفیت AXIS، چهار مطالعه با کیفیت خیلی‌خوب، پنج مطالعه خوب و یک مطالعه ضعیف رتبه‌بندی شدند.
نتیجه‏‌گیری: مرور مطالعات نشان داد که ابزارهای پوشیدنی، قابلیت‌هایی زیادی را جهت نظارت بر بیماری و توانمندسازی بیماران، تشخیص بیماری و پایش از راه دور علایم حیاتی بیماران کووید-۱۹برای بیماران فراهم می‌کنند. این ابزارها در شکل‏‌های متفاوتی ارایه می‏‌شوند. پیشنهاد می‏‌شود توسعه ابزارهای جدید با هدف نظارت بر بیماری کووید-۱۹ با تاکید بر کاربری بیماران و به شکل دستبند و ساعت هوشمند فراهم گردد و در عین حال توجه لازم به مسایل حفظ حریم شخصی و محرمانگی صورت گیرد.

ثریا سیار، سارا نوروزی، سید محمد حسین جوادی، محمد سبزی خوشنامی، ساناز دهقانی، مریم پورحسین، مهناز زامیادی،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش مددکاران اجتماعی در نظام سلامت، موفقیت و پایداری عمل پیوند عضو، پیشگیری از بستری‌های مجدد بیماران و کاهش هزینه‌های تحمیلی بر نظام سلامت این مطالعه با هدف طراحی پروتکل مداخلات تخصصی مددکاران اجتماعی مراکز درمانی ایران در فرایند پیوند و ایجاد وحدت رویه درعملکرد و ارایه‌ی جامع خدمات به بیماران و مراقبانشان انجام شده است.
روش بررسی: مطالعه در دو فاز مرور منابع و کیفی انجام شد. در مرحله‌ی مرور منابع پایگاه‌های اطلاعاتی معتبر بررسی گردید و در مرحله‌ی کیفی به منظور جمع‌آوری اطلاعات از تکنیک‌های دلفی و بحث گروهی متمرکز با حضور پانزده نفر از مسئولان و مددکاران اجتماعی شاغل در بیمارستان‌های منتخب کشور از استان‌های تهران، لرستان، خراسان رضوی، البرز، آذربایجان شرقی، یزد، گلستان، قزوین، کرمانشاه و کارشناسان و صاحب‌نظران حوزه‌های معاونت‌های بهداشتی و درمان وزارت بهداشت، استادان دانشگاه، کادر درمان و کارشناسان حوزه‌ی پیوند و اهدای عضو انجام شد. پروتکل نهایی جهت نقد و ارزیابی نهایی برای هشت نفر از کارشناسان مجرب ارسال گردید و از آن‌ها خواسته شد با توجه به چک‌لیست نقد راهنما، پروتکل را از حیث هدف و محدوده‌ی مداخلات، ذینفعان، مراحل تدوین، وضوح ارایه، قابلیت دسترسی و عدم وابستگی در نگارش را مورد ارزیابی نهایی قرار دهند.
یافته‌ها: در این مطالعه، فرایند‌کاری مددکاران اجتماعی در سه مرحله‌ی قبل، حین و پس از پیوند ترسیم گردید. همچنین نقش‌های متنوعی برای مددکاران اجتماعی در سه مرحله‌ی کاری در نظر گرفته شد که از آن جمله می‌توان به نقش مدافع، حمایت‌گر، مدیر مورد (case manager)، بسیج‌کننده‌ی منابع، آموزش‌گر، مشاور، ارزیابی‌کننده و هدایت‌گر اشاره کرد. حین پیوند مداخلاتی همچون حمایت‌یابی اطلاعاتی، تسهیل‌گری در فرایند بستری بیمار، ارایه‌ی حمایت‌های روانی اجتماعی از خانواده با هدف توان‌افزایی برای مراقبت‌های پس از پیوند، ارایه‌ی مشاوره به اعضای خانواده جهت مقابله با استرس و ارتقای بهداشت روانی آنان و ارایه‌ی حمایت‌های اقتصادی، فراهم نمودن شرایط اسکان از طریق همراه‌سراها و ارتباط و تعامل با تیم درمان از جمله پزشک به منظور پاسخ‌گویی به نیازهای خانواده، تسهیل درمان و ترخیص به موقع انجام می‌شود.
نتیجه‌گیری: پروتکل مداخلات تخصصی مددکاران اجتماعی در فرایند پیوند گام جدید و نگاه متفاوتی را به حمایت‌های روانی اجتماعی در پیوند و تیم‌های کوردیناتوری ایجاد نمود طوری‌که مددکاران اجتماعی به حوزه‌ی اهدا و پیوند اعضا و کار با مراقبان، خانواده‌ها و بازماندگان بیماران وارد شدند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb