جستجو در مقالات منتشر شده


44 نتیجه برای مدیریت

کیانا فرهادیار، رضا صفدری،
دوره 11، شماره 6 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: اشتباهات دارویی به معنای هر رویداد قابل پیشگیری است که به استفاده ی نامناسب از دارو یا آسیب رسیدن به بیمار منجر می شود و یکی از مشکلات جهانی مراقبت سلامت محسوب می‌شود. مدیریت دارو یک فرایند پیچیده است که باعث بهبود ایمنی بیمار شده و از اولویت‌های برنامه ی مراقبت بیمار به شمار می‌رود. امروزه فناوری و به خصوص سلامت همراه یکی از امکانات مهم برای حل این مشکلات است. لذا هدف از این پژوهش انجام یک مطالعه ی مروری به منظور استخراج الزامات سیستم‌های مدیریت داروی مبتنی بر سلامت همراه و فناوری‌های مورد استفاده برای پیاده‌سازی آن‌ها بوده است.
روش بررسی: در این پژوهش چهار پایگاه اطلاعاتی(PubMed ،Embase ،Web of Science و Science Direct) مورد جستجو قرار گرفتند و یک مطالعه ی مروری بر روی ۱۵ مقاله ی مرتبط به دست آمده صورت گرفت.
یافته‌ها: در این مطالعه ۱۳ الزام عملکردی استخراج و الزامات کاربری به شش گروه اصلی تقسیم شدند. همین طور فناوری‌های مورد استفاده در سیستم‌‌های مدیریت داروی مبتنی بر سلامت همراه به دست آمدند.
نتیجه‌گیری: پژوهش حاضر نشان می‌دهد که سیستم‌های مدیریت داروی مبتنی بر سلامت همراه برای افراد با بیماری‌های مزمن، سالمند و ... اجرایی است و فناوری‌های متنوع می‌توانند، الزامات عملکردی را پیاده‌سازی و نیازهای افراد را برطرف نمایند اما یکی از مواردی که در این حیطه می‌تواند زمینه ی پژوهش‌های بیشتری گردد، در نظر گرفتن افراد با آسیب بینایی است چرا که نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که با وجود این که این افراد در معرض خطر بیشتری برای اشتباهات دارویی قرار دارند، کمتر از سایر گروه‌ها مورد توجه قرار گرفته‌اند.

محمد ذوالعدل، ابوالفضل دهبانی زاده، عصمت نوحی،
دوره 12، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ارایه خدمات مراقبتی و درمانی ایمن توسط گروه­ های پزشکی به خصوص پرستاران یک وظیفه‌ی قانونی و انسانی است. برنامه­ ریزی برای پیشگیری از خطاها اهمیت زیادی دارد و اولین گام در این زمینه شناسایی انواع خطا و نحوه‌ی برخورد با خطا می­باشد. به همین منظور این مطالعه با هدف بررسی میزان خطاهای پروسیجر و عمل و نحوه‌ی مدیریت خطا در پرستاران بیمارستان شهید بهشتی یاسوج انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-مقطعی است و جامعه آماری آن تمامی پرستاران شاغل در بیمارستان شهید بهشتی یاسوج بود. ابزار مورد استفاده، پرسش­ نامه ای محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن(آلفا کرونباخ=81/0) تأیید شد و داده­ها با استفاده از نرم افزارSPSS تحلیل گردید.
یافته ­ها: بر اساس یافته­های این پژوهش، 5/79 درصد پرستاران خطای پروسیجر و عمل داشتند. بیشترین خطا(203 مورد) در استفاده از تجهیزات پزشکی موجود در بخش بوده است. بیشترین شیوه‌ی مدیریتی مورد استفاده، اطلاع به همکار و مشاوره با پزشک و کمترین مربوط به گزارش به بیمار بوده است.
نتیجه­ گیری: نتایج نشان داد که میزان خطاهای پروسیجر و عمل در پرستاران بالاست و مسئولان پرستاری ضمن برگزاری دوره­های آموزشی باید در خصوص شناسایی و نحوه‌ی برخورد پرستاران با خطاها اقدامات آموزشی لازم را انجام دهند.  

رضا صفدری، انسیه نسلی اصفهانی، شراره رستم نیاکان کلهری، مهسا مصدقی نیک،
دوره 12، شماره 4 - ( 8-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: زخم پای دیابتی یکی از عوارض دردناک بیماری دیابت است که برجنبه‌های گوناگون زندگی فرد تاثیر می‌گذارد. مشارکت دادن بیمار در مراقبت از خود، این عوارض را به حداقل می رساند. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی مولفه‌های موثر در خودمدیریتی پای دیابتی جهت طراحی برنامه­ ی کاربردی مراقبت مدیریت شده برای افراد مبتلا و در خطر می‌باشد.
روش بررسی: در این پژوهشِ مقطعی، از تمامی پزشکان و پرستاران مرکز تحقیقات دیابت و بیماری‌های متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران که سابقه‌ی کار با بیماران دیابتی در سطوح مختلف دیابت و زخم پا را داشتند، نظرسنجی شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسش‌نامه‌ی پژوهشگر ساختی بود که بر مبنای مقیاس پنج تایی لیکرت ایجاد شد و دارای بخش‌های اطلاعات هویتی و بالینی بیمار، آموزش و مدیریت سبک زندگی و مداخلات برنامه بود و جهت تحلیل نتایج به‌دست آمده از نرم‌افزار SPSS استفاده شد.
یافته‌ها: پس از بررسی درصد موافقت متخصصان، تمامی مولفه‌ها که بیش از 51 درصد نظرات موافق را جلب کرده بودند به عنوان مولفه‌های مورد نیاز شناسایی شدند. از نظر پزشکان به ترتیب بخش‌های مداخلات، آموزش و مدیریت سبک زندگی و سپس اطلاعات بیمار، مهم شناخته شدند؛ اما بر اساس نظر پرستاران از نظر اهمیت، به ترتیب بخش آموزش و مدیریت سبک زندگی، اطلاعات بیمار و مداخلات برنامه در اولویت قرار داشتند.
نتیجه‌ گیری: راهبردهای خودمدیریتی می‌توانند در کنار درمان مناسب بیماری اثربخش و سودمند باشند و کارامد کردن بیمار در امر مراقبت از خود با کسب مهارت‌های لازم و دخیل شدن در امر مراقبت از خود محقق می‌شود.  

لیلا اسلامی اشلقی، عباس خمسه،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعهی حاضر در راستای  تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری در صنایع دارویی که منجر به ایجاد یک مزیت رقابتی پایدار می‌گردد، تحقق یافته است. هدف پژوهش، تعیین تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری در هلدینگ سرمایه گذاری دارویی سلامت است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از لحاظ نحوه­‌ی گردآوری داده‌­ها از نوع توصیفی-پیمایشی کاربردی و جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه کارشناسان و مدیران واحدهای تحقیق و توسعه­‌ی هلدینگ سلامت واقع در تهران در نیم سال اول 1397 می‌باشد. داده­‌های جمع آوری شده از طریق سرشماری و ابزار مورد استفاده، پرسش‌­نامه­‌های استاندارد عملکرد نوآوری، مدیریت دانش، قابلیتهای پویای مدیریت دانش است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SMART PLS و SPSS به روش حداقل مربعات جزیی انجام پذیرفت.        
یافته ها:
نتایج پژوهش، حاکی از اثر معناداری تحقیق و توسعه
، نوآوری محصول، نوآوری فرایند و اندازه­‌ی سازمان بر عملکرد نوآوری است که با 0/98=R2 توانسته اند رفتار متغیر عملکرد نوآوری را پیش بینی کنند. تحقیق و توسعه با 0/466=ß بیشترین تاثیر مثبت را بر روی عملکرد نوآوری دارد. اما معنادار بودن رابطه­‌ی مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری و بالطبع اثر تعدیلگر توانمندی‌های پویای مدیریت دانش بر رابطه­‌ی مدیریت دانش بر عملکرد نوآوری تأیید نشدند.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه، اندیشیدن تدابیری در جهت تغییر روشهای کسب و کار سنتی به اشکال نوین و فراهم نمودن زمینه­‌ی رفتاری و فرهنگی در پیاده سازی مدیریت دانش حایز اهمیت می‌باشد.

مریم احمدی، ماشاله ترابی، مریم گودرزی، حمیده حمیدی، سمیرا علمی، فاطمه گل ماهی، سمیرا مرتضایی، پریسا نزاری،
دوره 13، شماره 4 - ( 8-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، معرفی ایجاد مدل جدید اندیکاتور نامه­ها در اتوماسیون اداری دانشگاه علوم پزشکی تهران است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع پژوهش کاربردی و نوع مطالعه توسعه ­ای می­ باشد که در این پژوهش روش قدیمی اتوماسیون در قالب مدل جدید اصلاح گردیده است. بر اساس پراکندگی کدهای اختصاص یافته به نامه ­ها، نبود نظم خاص در کدهای واحدهای قدیم و جدید تعریف شده و این­که ابتدا اندیکاتور نامه­ ها در سیستم اتوماسیون اداری دانشگاه به­ صورت ترکیب حروف و عدد و بدون طبقه­ بندی انجام می­ شده است، تصمیم به اصلاح آن گرفته شد. در این مدل، شماره­ گذاری مکاتبات براساس فراوانی واحدهای زیرمجموعه دانشگاه تشریح و مدل پیشنهادی ارایه گردید.
یافته­ها: بر اساس مدل جدید شماره­ گذاری، کدهای یکپارچه به نامه­ ها اختصاص یافت که تماما عددی و یا ترکیبی از اعداد بوده است. با توجه به فراوانی واحدهای تحت پوشش دانشگاه، مراکز تحقیقاتی بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده ­اند. بنابراین، دامنه ­ی بزرگ­تری از کدهای اندیکاتور برای این واحدها نسبت به سایر بخش­ها در نظر گرفته شد.
نتیجه­گیری: این مدل، دستیابی به الگوی جدید ایجاد کد اندیکاتور اتوماسیون اداری در دانشگاه علوم پزشکی تهران را فراهم کرده و موجب سهولت در جستجوی نامه­ ها براساس شماره­ ی تعریف شده می­ گردد.

محمد یحیایی، سیدعلی اکبر احمدی، پیرحسین کولیوند، مجتبی رجب بیگی،
دوره 13، شماره 5 - ( 10-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: محیط کاری پیچیده و آشفته امروزی، سازمان­ها نیازمند پیوند قوی بین استراتژی واجرای موثر راهبرد می‌باشند. هدف این پژوهش ادغام مدل کارت امتیازی متوازن با مدیریت کایزنی برای رفع این نیاز و افزایش راندمان و نوآوری در سازمان و ایجاد مزیت رقابتی پایدار است.
روش‌ بررسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه­ی گردآوری اطلاعات، تحقیقی توصیفی است و طی سه مرحله انجام شد. برای اجرا در بیمارستانهای شاهرود از دودسته پرسش‌­نامه­‌ی محقق‌ساخته(با روایی و پایایی ۰/۸۵۲) استفاده شد. اولی جهت شناسایی عوامل با بهره‌گیری از روش دلفی توسط ۱۶ نفر ‌خبره و دومی جهت تایید شاخص‌ها که توسط ۸۲۹ نفر از ذی‌نفعان بیمارستانها به­‌صورت تصادفی تکمیل و با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی تحلیل شد. برای تعیین میزان تاثیرگذاری شاخص‌ها بر یکدیگر از مدل ساختاری-تفسیری و به‌منظور تعیین روابط علت و معلولی اهداف و تلفیق دو مدل، ماتریس گسترش عملکرد کیفیت با استفاده از نظر کارشناسان خبره به‌­کارگرفته شد.
یافته‌ها: این تحقیق نشان داد که برای دست­یابی به اهداف منظر رشد و یادگیری در مدل BSC، باید از بعد«بهبود» (mura) در مدل کایزنی استفاده گردد. همچنین برای دست­یابی به اهداف فرایندهای داخلی، باید بعد«ادغام» (muri)، برای رسیدن به اهداف منظر‌مالی بعد«حذف» (muda)، و برای اهداف منظر مشتریان، باید بعد«بهبود» (mura) به­‌کارگرفته شود.
نتیجه‌گیری: تلفیق مدل‌های BSC و مدیریت کایزنی، می­‌تواند چارچوب مناسبی را برای بهبود مستمر عملکرد سازمان فراهم نماید؛ زیرا به طور موفقیت‌آمیزی دربیمارستان­‌های شاهرود اجرا گردیده و این تحقیق نشان داد که بهبود مستمر و افزایش بهره‌وری در بیمارستان را به­دنبال دارد.

رضا صفدری، مجید علیخانی، فوزیه طهماسبی، زهره جوانمرد،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع شکستگی‌­های استئوپروتیک که به ناخوشی و مرگ­ومیر در سالمندان می­‌انجامد، در جهان رو­به افزایش است. برنامه­‌های کاربردی در سلامت همراه، با توان‌مندسازی بیماران باعث افزایش مشارکت آنان در مدیریت سلامت خودشان می­‌گردد. این موضوع در بهبود نتایج بهداشتی در بیماری‌­های مزمن اهمیت بسیاری دارد. به همین جهت این مطالعه، با هدف ایجاد برنامه­ کاربردی خودمدیریتی موبایل برای بیمارانی با شکستگی­‌های استئوپروتیک انجام گرفت.
روش بررسی: در مطالعه­‌ی توصیفی-توسعه‌­ای حاضر، ابتدا داده­‌های لازم برای پژوهش از طریق جستجو در منابع کتابخانه­‌ای، گایدلاین­‌ها و مرور برنامه­‌های کاربردی جمع‌­آوری گردید. سپس از پرسش‌نامه‌­ای جهت اعتبارسنجی و تعیین اهمیت این عناصر از دیدگاه پزشکان استفاده شده و طراحی منطقی برنامه­‌کاربردی با استفاده از داده­‌های به دست آمده صورت گرفت. در نهایت، برنامه­ کاربردی در محیط Android studio ایجاد و سپس ارزیابی شد.
یافته ها: بخش­های اصلی برنامه شامل اطلاعات پیشگیری از بیماری، ابزار ارزیابی خطر شکستگی و اطلاعات مربوط به خودمدیریتی در مراقبت شکستگی­های استئوپروتیک می­باشد که خود دارای دو بخش شکستگی لگنی و سایر شکستگی­ها می­باشد. هم چنین، امکاناتی مانند امکان تنظیم برنامه­ی ورزشی، یادآورها و پرونده­پزشکی را فراهم می­آورد. درنهایت عملکرد برنامه کاربردی ارزیابی شده و مطابق انتظارات بود.
نتیجه گیری: این برنامه­ی کاربردی دارای محتوای معتبر است و می­تواند برای کمک به بیماران با شکستگی­های استئوپروتیک به منظور مدیریت بیماری و یادگیری مهارت­های خودمدیریتی استفاده گردد.

رضا صفدری، فرنوش لارتی، کامیار فتحی سالاری، سامان محمدپور،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری‌های قلبی‌وعروقی و خطاهای دارویی از دلایل اصلی ناخوشی‌ها و مرگ‌ومیر در سرتاسر جهان به شمار می‌آیند. سیستم‌های تجویز الکترونیک و مدیریت مصرف دارو (electronic prescribing and medication administration(ePMA)) تا حدودی از وقوع خطاهای دارویی پیشگیری می کنند. هدف این مطالعه تعیین الزامات اطلاعاتی سیستم ePMA بیماران قلبی‌وعروقی بود. 
روش بررسی: این مطالعه ی توصیفی در بیمارستان امام خمینی تهران و دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در تابستان ۱۳۹۸ در دو فاز بررسی متون و نظرسنجی پرسش نامه‌ای انجام شد. آیتم‌های اطلاعاتی حاصل از بررسی متون ۱۰۰ مقاله در سه پرسش نامه، سازماندهی شدند. در مرحله ی نظرسنجی، پرسش نامه‌ها میان پزشکان، پرستاران و صاحب نظران گروه مدیریت اطلاعات سلامت به روش سرشماری توزیع شد. پایایی پرسش نامه‌ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. تحلیل‌های آماری با استفاده از SPSS انجام شد. 
یافته‌ها: نتایج نشان داد که از دید متخصصان، آیتم‌های اطلاعاتی دموگرافیکی بیمار و شناسه‌های منحصربه فرد بیشترین میانگین یعنی بالای ۴/۷ را کسب کردند. پزشکان به اطلاعات بالینی از جمله سابقهی دارویی و اسامی ژنریک بیشترین موافقت را ابراز کرده بودند. از دید پرستاران آیتم‌های اطلاعاتی مشکلات بیمار و اقدامات انجام شده و انواع دوز دارو میانگین کامل یعنی ۵ را به دست آوردند.
نتیجه‌گیری: نیاز به آیتم‌های اطلاعاتی میان کاربران مختلف سیستم‌های ePMA متفاوت است اما ممکن است آیتم‌هایی نیز وجود داشته باشد که میان آنها مشترک باشد. لازم است پژوهش‌های آینده نیازمندی‌های اطلاعاتی مالی و داروخانه‌ای را براساس دیدگاه سایر کارکنان داروخانه و حسابداری بیمارستان بررسی نماید.  

اعظم لاری، نهضت گودرزی، ساره دانشگر، مهناز طاهری پور،
دوره 14، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از سازوکارهای خرید در بخش تجهیزات پزشکی در کنار اعمال قوانین و مقررات نظارتی از سوی دولت می­تواند به عنوان راهی برای حرکت به سمت خریدی هوشمندانه و افزایش سطح دسترسی گروه ­های آسیب­‌پذیر به دریافت خدمات و گسترش عدالت مطرح شود. این پژوهش با هدف بررسی مدیریت خرید تجهیزات پزشکی بیمارستان­های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی در سال ۹۸ صورت گرفت. جامعه پژوهش ۶۲۳ نفر و نمونه پژوهش ۴۳۱ نفر بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ­ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ ها پرسش نامه­ محقق­ ساخت بود که متغیرهای آن از مطالعات تطبیقی استخراج گردیده است. اعتبارسنجی پرسش نامه­ محقق‌­ساخت توسط ضریب نسبی روایی محتوا، شاخص روایی محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. برای تحلیل داده ­ها با روش­های آماری تحلیل عاملی اکتشافی وتأییدی از نرم ­افزارهای SPSS۱۸ و AMOS استفاده شد.
یافته­ ها:با توجه به نتایج به دست آمده ابعاد مؤثر در مدیریت خرید تجهیزات پزشکی در بیمارستان­های دانشگاه علوم پزشکی تهران ابعاد فنی- تخصصی، سازمانی، سیاسی و اقتصادی با ضرایب مسیر ۱/۲۴۴، ۱/۱۵۱ ، ۰/۹۷۳ و ۰/۸۴۵ بودند. مقادیر حاکی از آن است که تمامی مسیرهای مطالعه معنادار هستند و به عبارتی ضرایب مسیر قابل بهره­ برداری می­باشند.
نتیجه­ گیری: براساس مطالعه فوق، ابعاد مؤثر در مدیریت خرید تجهیزات پزشکی متشکل از ۴ بعد(فنی- تخصصی، سازمانی، سیاسی و اقتصادی) می­ باشد که در واقع مفهومی جامع و چندبعدی است. بنابراین، توجه به تمام ابعاد و مؤلفه ­های آنها می­تواند به بهترین نحو نهادهای خریدار را در حرکت به سمت خریدی کارآ رهنمون سازد.

امین رضا نبی زاده، علیرضا نوبری،
دوره 14، شماره 5 - ( 10-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت فرایند کسب و کار یک رویکرد جامع مدیریتی است که هدف همسوسازی کلیه‌ی ابعاد و فعالیتهای سازمان را در راستای نیاز مشتریان دارد و کلیه فرایندهای سازمان را خودکار می‌نماید. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مدیریت فرایند کسب و کار در عملکرد مالی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران انجام شده است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی و پیمایشی است و بین مدیران مالی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران و در سال ۱۳۹۷ انجام شده است. نمونه‌ی پژوهش ۱۸۱ مدیر ۸۵ بیمارستان، دانشکده، مراکز تحقیقاتی دانشگاه می‌باشند که از فرمول کوکران و روش هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری داده‌ها در عملکرد مالی از پرسش‌نامه‌ی Hernaeus و همکاران(۲۰۱۲) و مدیریت فرایند کسب و کار، یارمحمدیان و همکاران(۱۳۹۱) استفاده شده است. روایی پرسش‌نامه‌ها توسط روایی همگرا و واگرا و پایایی آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و بارعاملی تایید گردید. در تحلیل داده‌ها، ۶۵/۲ درصد پاسخ‌دهندگان مرد، ۵۵/۴۹ درصد فوق‌لیسانس به بالا، ۴۰/۴۹ درصد بالای ۴۰ سال سن و ۳۴/۴ درصد بالاتر از ۲۰ سال سابقه کار داشتند. آزمون فرضیه‌ها از مدل‌سازی معادلات ساختاری و نرم‌افزار
Smart PLS) Smart Partial Least Squares) استفاده شد.
یافته‌ها: همبستگی سازه‌های شاخص گایدلاین‌ها و رویه‌های درمانی و پرونده‌های الکترونیکی با میانگین واریانس (AVE) ۰/۵۸۷ و ۰/۸۲۳ و سازه‌های سوددهی مراکز درمانی، برگشت سرمایه و ارزش‌افزوده ۰/۷۳۷، ۰/۷۵۵ و ۰/۷۵۰ نشان همبستگی کافی و بالایی است. تاثیر مدیریت فرایند کسب‌و‌کار بر عملکرد مالی دانشگاه به‌عنوان فرضیه اصلی با ضریب مسیر ۰/۸۸۱ و مقدار معناداری ۱۵/۳۸۳ تایید شد. همچنین تاثیر اصلاحات مرتبط با گایدلاین‌ها و رویه‌های درمانی با عملکرد مالی با ضریب ۰/۴۲۲ و مقدار معناداری ۳/۷۰۲ و اصلاحات مرتبط با پرونده‌های الکترونیکی بیماران با ضریب ۰/۴۷۶ و مقدار ۴/۳۳۴ اندازه‌گیری و تایید شدند.  
نتیجه‌گیری: سیستم مدیریت فرایند کسب و کار، شامل ابزاری برای مدل‌سازی و تحلیل داده‌ها، برنامه‌های یکپارچه‌سازی، پایش و بهینه‌سازی فعالیتهاست که در عملکرد مالی موثر باشد.

شیما خسروی، ملیکه بهشتی فر، امین نیک پور،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: حضور مدیریت منابع انسانی شایسته و توانمند از پیش‌شرط‌های موفقیت سازمان است. عواملی نظیر تاکید بر ضرورت تاسیس شرکت‌های دانش‌بنیان، فعالیت دانشگاه‌های نسل سوم و فناور و از سویی چالش‌های تامین منابع مالی بخش سلامت، جذابیت علمی و تکنولوژیکی کشورهای پیشرفته و در نتیجه خروج نیروهای فعال و متخصص از حوزه‌ی سلامت، اهمیت توجه به سامان‌دهی سرمایه انسانی را پررنگ‌تر نموده و با توجه به این واقعیت که روند توسعه‌ی مدرن سازمان بر اساس پارادایم نوآوری استوار است، علاقه به شیوه‌های هدایت مدیریت منابع انسانی کارآفرین در حال افزایش است. از این رو هدف این پژوهش پیش‌بینی الگوی مدیریت منابع انسانی مبتنی بر نظام جامع کارآفرینی سازمانی در نسل سوم دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور می‌باشد. 
روش بررسی: در پژوهش حاضر، با مصاحبه‌های اکتشافی، الگوی پیشنهادی جهت مدیریت منابع انسانی مبتنی بر کارآفرینی سازمانی پیش‌بینی و با استفاده از روش تحلیل محتوا تحلیل شد. جامعه‌ی پژوهش را مدیران پایه و میانی در حوزه‌ی سلامت تشکیل می‌دهند که از این میان ۲۰ نفر با روش نمونه‌گیری غیراحتمالی قضاوتی و گلوله برفی به‌عنوان نمونه انتخاب شدند.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که در حوزه‌ی کارآفرینی سازمانی(در کلیه سطوح سازمانی حوزه بهداشت و درمان اعم از صف و ستاد) ۴ مقوله‌ی اصلی و تأثیر گذار برمهارت های نرم و سخت مدیریت منابع انسانی قابل طبقه‌بندی است؛ که ۳ مقوله‌ی آن شامل شاخه‌های ساختاری، رفتاری و محیطی در کلیه دستگاه‌های دولتی و حتی در حوزه صنعت دارای مفاهیم، کدها و اساساً کارکردهای نسبتاً مشابه هستند. لیکن در خصوص مقوله چهارم یعنی سرآمدی در حوزه بهداشت و درمان خاصه دانشگاه‌های علوم پزشکی، مراکز بهداشتی، درمانی و بیمارستان‌های وابسته کاملا محسوس می باشد.
نتیجه‌گیری: راهبردهای سازمانی و تصمیمات در سطوح کلان، نقش بلامنازع و تاثیرگذاری در بسترسازی کارآفرینی سازمانی و در نهایت، تقویت فرایندها و بازخورد منبعث از مدیریت منابع انسانی در سطح سازمان‌های بهداشتی و درمانی دارند.

طاهره ابوالقاسم مسلمان، مریم ناخدا، سپیده فهیمی فر، محمد خندان،
دوره 15، شماره 6 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت دانش و تعلق‌خاطر کارکنان از جمله عوامل اثرگذاری هستند که سازمان را به سوی کسب مزیت رقابتی، افزایش بهره‌وری و بهبود عملکرد سوق می‌دهند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه عوامل اثرگذار بر تعلق‌خاطر کارکنان و مدیریت دانش سلامت است.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی و از منظر نوع، مرور نظام‌مند بوده و با روش فراتحلیل-کمّی انجام شده است. جامعه‌ی آماری شامل کلیه پژوهش‌های مرتبط خارجی است. ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه وارسی محقق ساخته و ابزار حیاتی Glynn است. داده‌های گردآوری شده با نرم‌افزار جامع فراتحلیل نسخه ۲.۰ تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که در سطح اطمینان ۹۵ درصد تعلق‌خاطر کارکنان با مدیریت دانش سلامت رابطه‌ی معناداری دارد و توانسته ۳۷ درصد از تغییرات مدیریت دانش را تبیین نماید. رهبری(۰/۳۷۵)، پاداش(۰/۶۱۶)، فرهنگ سازمانی(۰/۶۵۵)، رضایت شغلی(۰/۶۷۴)، نوآوری(۰/۴۹۳)، خلاقیت(۰/۶۳۹)، عملکرد سازمانی(۰/۷۷۵) و یادگیری سازمانی(۰/۵۴۸) عوامل مؤثر بر تعلق‌خاطر کارکنان و مدیریت دانش سلامت هستند. نتایج آزمون‌های ناهمگونی نشان داد، پژوهش‌های مورد بررسی ناهمگن بوده و از این‌رو، از اندازه اثر تصادفی استفاده شده است. نمودار قیفی بیانگر خطای استاندارد بالا و سوگیری زیاد است. به عبارت دیگر، توزیع پژوهش‌ها نرمال و تصادفی نیست. 
نتیجه‌گیری: مدیران بیمارستان‌ها می‌توانند با تمرکز بر عوامل شناسایی شده و اجرای آن در سازمان سطح تعلق‌خاطر و مدیریت دانش سلامت را ارتقا داده و میزان تمایل و مشارکت کارکنان در فرایندهای مدیریت دانش را افزایش دهند. 

احمدسیر صدر، روح الله تولایی، محمد علی افشار کاظمی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: معماری سازمانی منطبق بر نیازهای آزمایشگاهی، با استفاده ازمشترکات چارچوب‌های معماری سازمانی معتبر و موجود، باعث هم‌راستایی نیازها با استراتژی‌ها و اهداف سازمانی و زیر‌ساخت‌های فناوری اطلاعات می‌شود. ارزیابی بلوغ معماری سازمانی یکی از روش های مدیریت موثر فرایند معماری سازمانی است. هدف از مطالعه‌ی حاضر، ارزیابی پیاده‌سازی مدل معماری سازمانی بر روی سیستم‌های مدیریت اطلاعات آزمایشگاهی می‌باشد.
روش بررسی: در این مطالعه که به روش کمی در سال ۱۳۹۸ انجام شد، مدل معماری سازمانی پیشنهادی صدر و همکاران که نتیجه‌ی تلفیق دو مدل معماری زکمن و مدل معماری سرویس‌گرا با سیستم‌های مدیریت اطلاعات آزمایشگاهی بود، در دانشگاه صنعتی شریف مورد ارزیابی بلوغ معماری سازمانی قرار گرفت. جامعه‌ی آماری این ارزیابی، بر اساس جدول تعیین نمونه‌ی مورگان، شامل ۱۰۰ نفر از افراد خبره در زمینه سیستم‌های مدیریت اطلاعات آزمایشگاهی در نظر گرفته شد. 
روش (Capacity Maturity Model) CMM، که بر اساس طیف لیکرت طراحی شده، به عنوان ابزار سنجش پرسش‌نامه مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از شاخص‌های توصیفی فراوانی، درصد و آزمون T تک‌نمونه‌ای برای مقایسه‌ی میانگین‌ها در نرم‌افزار SPSS استفاده شد. 
یافته‌ها: ارزیابی بلوغ معماری سازمانی شامل چهار بعد در حوزه‌های برنامه‌ریزی و سازماندهی فناوری اطلاعات، توسعه و پیاده‌سازی فناوری اطلاعات، خدمت‌رسانی و پشتیبانی فناوری اطلاعات و حوزه‌ی نظارت و ارزیابی فناوری اطلاعات بود. در بین ابعاد بلوغ معماری سازمانی، کمترین میانگین مربوط به حوزه‌ی نظارت و ارزیابی و بیشترین میانگین مربوط به حوزه‌ی خدمت‌رسانی و پشتیبانی بود. ابعاد از لحاظ وضعیت به ترتیب عبارت بودند از: بعد خدمت‌رسانی و پشتیبانی، بعد برنامه‌ریزی و سازماندهی، بعد توسعه و پیاده سازی و بعد نظارت و ارزیابی. نتایج آزمون های تحلیلی در حوزه‌های مربوط به بلوغ معماری سازمانی شامل حوزه‌های برنامه‌ریزی و سازماندهی، توسعه و پیاده‌سازی و خدمت‌رسانی و پشتیبانی تفاوت معناداری نشان داد(۰/۰۰۰۱>P)، در حالی‌که در حوزه‌ی نظارت و ارزیابی تفاوت معنی داری نشان نداد. 
نتیجه‌گیری: ارزیابی پیاده‌سازی چارچوب معماری پیشنهادی در محیط‌های آزمایشگاهی نشان‌دهنده‌ی بلوغ‌یافتگی مدل ارایه شده در سه حوزه‌ی برنامه‌ریزی و سازماندهی، توسعه و پیاده‌سازی، و خدمت‌رسانی و پشتیبانی است. همچنین ارتقای بلوغ معماری سازمانی نیازمند توجه بیشتر به حوزه‌ی نظارت و ارزیابی واصلاحات این حوزه است.


منوچهر کرمی، پیام کبیری، فرزانه فضلی، ناهید رمضانقربانی،
دوره 16، شماره 4 - ( 7-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در حوزه‌ی مدیریت اطلاعات پژوهشی، استفاده از نرم‌افزارهای معتبر و باکیفیت جهت مدیریت منابع پژوهشی در حوزه‌ی سلامت است. این مطالعه با هدف تولید ابزار اعتبارسنجی سامانه‌های مدیریت اطلاعات پژوهشی در کشور ایران انجام گردیده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی است که در دو مرحله انجام گردید. در مرحله‌ی اول یک ابزار اعتبارسنجی سامانه‌های مدیریت اطلاعات پژوهشی(پژوهان- پژوهشیار- ژیرو- یکتاوب- کایپر) طراحی گردید. در مرحله‌ی بعد به‌منظور اطمینان از روایی یا اعتبار ابزار تولید شده، به یک بررسی خودارزیابی از کاربران و دست‌اندرکاران سامانه‌های مدیریت اطلاعات پژوهشی دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور اقدام شد. لذا این ابزار در اختیار ۱۰۴ پژوهشگر از کل کشور قرار گرفت. داده‌های گردآوری شده با استفاده از نرم‌افزار Excel و SPSS تحلیل گردید.
یافته‌ها: ابزار اعتبارسنجی سامانه‌های مدیریت اطلاعات پژوهشی شامل ۸۲ شاخص در ۴ مولفه: طراحی و معماری نرم افزار(۱۷ شاخص)، قابلیت استفاده و محیط کاربری(۱۶ شاخص)، کاربری حرفه‌ای(۳۶ شاخص) و مدیریتی(۱۳ شاخص) طراحی گردید. بر اساس نتایج خوداظهاری کاربران، این ابزار دارای ۵۷ ویژگی الزامی، ۲۶ ترجیحی و ۴ ویژگی اختیاری تعریف شده است. همچنین نتایج حاصل از اعتبارسنجی انجام شده نشان داد که بیشترین رتبه در حیطه‌ی معماری، کاربری حرفه‌ای و مدیریت نرم‌افزار مربوط به سامانه‌ی کایپر و در حیطه‌ی قابلیت استفاده و محیط کاربری مربوط به سامانه‌ی پژوهان است. در خوداظهاری انجام شده توسط کاربران  به تفکیک سامانه ژیرو ۱۲ مورد، سامانه کایپر ۱۱ مورد، سامانه پژوهان ۱۱ مورد و سامانه پژوهشیار ۷ مورد و سامانه یکتاوب ۵ موردتایید بالای ۷۵ درصد را دریافت کرده‌اند. 
نتیجه‌گیری: ابزار اعتبارسنجی معرفی‌شده می‌تواند در ارزیابی سامانه‌های کنونی مدیریت اطلاعات پژوهشی و انتخاب سامانه‌های جدید برای به‌کارگیری در حوزه پژوهش استفاده گردد. علاوه بر این می‌تواند در بهبود وضعیت موجود سامانه‌ها و خرید سامانه جدید توسط دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی کاربرد داشته باشد.

 

ستاره طلایه، فرزاد فیروزی جهانتیغ، فاطمه بهمن،
دوره 17، شماره 5 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: صنعت جهانگردی نقش بسیار مهمی در چرخه‌ی اقتصاد جامعه دارد. جهانگردی پزشکی به عنوان یکی از انواع صنایع جهانگردی، نتیجه‌ی مستقیمی در جهانی سازی مراقبت‌های بهداشتی دارد. بنابراین با تقویت زنجیره تأمین در حوزه مذکور می توان به ارزش افزوده‌ی بسیار بالایی دست یافت. از این رو پژوهش حاضر به تعیین رابطه‌ی بین تقاضای گردشگری پزشکی و مؤلفه‌های اقتصادی، پزشکی و رفاهی- خدماتی شهر زاهدان یک چارچوب مفهومی جهت پیش‌بینی تقاضای زنجیره تأمین توریسم پزشکی می‌پردازد.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه و به روش میدانی و کتابخانه‌ای جمع‌آوری شده است. جامعه آماری مورد نظر، پزشکان متخصص شهر زاهدان بوده و برای انتخاب نمونه ۹۷ نفر با استفاده از جدول مورگان با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روایی پرسش‌نامه توسط خبرگان تأیید شد و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ به کمک نرم‌افزار SPSS بیشتر از ۰/۷ به دست آمد. تحلیل داده‌ها با استفاده از الگوریتم تانژانت سیگموئیدی شبکه عصبی، و معیارهای رگرسیون خطی و میانگین مربعات خطا انجام شده است. برای این منظور نرم‌افزار مورد استفاده برای بررسی همبستگی بین داده‌ها SPSS بوده و جهت طراحی شبکه عصبی از نرم‌افزار متلب استفاده شده است.
یافته‌ها: مبنای بهینه بودن جواب‌ها، معیارهای رگرسیون خطی و میانگین مربعات خطا بوده است. نتایج نشان داده است که مقادیر مربوط به رگرسیون ﻓﺎزﻫﺎی آﻣﻮزش، اﻋﺘﺒﺎرﺳﻨﺠﯽ و آزﻣﺎیﺶ بیشتر از ۰/۸بوده و ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ ۰/۹۰۳۳، ۰/۸۸۱۸ و ۰/۹۹۸۵ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه است. همچنین ﻣﻘادیر ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺮﺑﻌﺎت ﺧﻄﺎ به ترتیب ۰/۵۶۵۷، ۰/۵۵۵۸ و ۰/۲۰۷۲۶ بوده است.
نتیجه‌گیری: طبق نتایج به دست آمده از مدل ارایه شده، شبکه عصبی در ﻫﺮ ﺳﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺗﻌﻠﻴﻢ، آزﻣﺎﻳﺶ و ﺗـﺼﺪﻳﻖ دارای دقت بالایی بوده و در پیش‌بینی تقاضای زنجیره تأمین توریسم پزشکی ﺻﺤﺖ و ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺎﻻیی دارند. همچنین در مدت یک‌ساله‌ی انجام پژوهش وﺿﻌﯿﺖ تقاضای توریسم پزشکی ثابت بوده و پیش‌بینی می‌شود در آینده توریسم پزشکی در شهر زاهدان کاهش یابد. بنابراین به مسئولان پیشنهاد می‌شود به ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ریﺰی و آیﻨﺪه ﭘﮋوﻫﯽ جهت ﺑﻬﺒﻮد توریسم پزشکی بپردازند.

فاطمه رنگرزجدی، احسان نبوتی، شیما انوری تفتی، پریسا یوسفی کنجدر،
دوره 17، شماره 5 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: داشبورد دارویی می‌تواند به مدیران اجرایی و مدیران امکان مدیریت منابع دارویی در بیمارستان‌ها را بدهد. این مطالعه با هدف طراحی، پیاده سازی و ارزیابی داشبورد مدیریت منابع دارویی برای بیمارستان‌های عمومی انجام شد.
روش‌بررسی: این مطالعه از نوع توسعه-کاربردی در مرکز جامع درمانی دانشگاهی شهید بهشتی انجام شد. بر اساس منابع علمی، شاخص‌های کلیدی عملکرد داشبورد (KPIs) و قابلیت‌های داشبورد دارویی شناسایی شدند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسش‌نامه‌ای شامل اطلاعات دموگرافیک، KPIs و قابلیت‌های داشبورد دارویی بود. مدل مفهومی داشبورد با استفاده از نرم‌افزار Rational Rose طراحی شد و سپس از نرم‌افزار POWER BI برای ایجاد سیستم استفاده شد. ارزیابی کاربردپذیری داشبورد دارویی با ابزار استاندارد EUCS توسط 10 کاربر انجام شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی در نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته‌ها: مهم‌ترین KPI تعیین‌شده برای داشبورد مدیریت منابع دارویی در بیمارستان‌های عمومی «نسبت مصرف آنتی‌بیوتیک به تعداد کل داروها»، «نسبت آنتی‌بیوتیک تجویز شده توسط پزشکان عمومی به تعداد کل داروها»، «نسبت بیمارانی که برای آن‌ها آنتی‌بیوتیک تجویز شده است به همه بیماران» و «نسبت تعداد اقلام دارویی تجویز شده توسط متخصصان به همه پزشکان» بود. مهم‌ترین الزامات عملکردی تعیین شده» «به‌روز‌رسانی اطلاعات در فواصل زمانی مشخص»، «بررسی داشبورد در بازه‌های زمانی مختلف»، «تعریف سطوح دسترسی برای مشاهده اطلاعات» و «انتخاب بین نمایشگرهای گرافیکی و جدولی» بود. ارزیابی قابلیت استفاده نشان داد که رضایت کاربران از متغیر«محتوای داشبورد» در سطح «بسیار بالا» و برای سایر متغیرها در سطح «بالا» بود.
نتیجه‌گیری: شاخص‌های KPI مرتبط با آنتی‌بیوتیک‌ها و هزینه‌های دارویی در داشبورد دارویی بیمارستان‌های عمومی از اولویت بالایی برخوردار است. مطالعات آتی باید تأثیر استفاده از داشبورد دارویی را بر تصمیم‌گیری مدیران اجرایی بیمارستان و مدیران ارزیابی کند.

رضا دهخدایی، مازیار کرمعلی، محمد محمدیان، محمد کریم بهادری، آقای محسن عباسی فرج زاده،
دوره 17، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه به اهمیت مدیریت دانش در عصر کنونی و تأکید بر پیاده‌سازی مدیریت دانش در نظام سلامت در نظام‌نامه مدیریت دانش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و از آن‌جا که یکی از اولین گام‌های پیاده‌سازی مدیریت دانش، ترسیم درخت دانش سازمان است، هدف پژوهش حاضر مروری بر روند انتشار درخت دانش و بررسی آن در حوزه‌ی سلامت می‌باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کاربردی و مروری توصیفی است که با روش علم‌سنجی و تحلیل هم‌رخدادی کلیدواژه‌ها انجام شده است. بدین‌منظور عبارت “Knowledge tree”  OR  “knowledge trees” در پایگاه استنادی Scopus جستجو گردید. برای تحلیل داده‌ها از تحلیل‌های ارایه شده از سمت خود پایگاه و همچنین برای مصورسازی داده‌ها از نرم‌افزار VOSviewer استفاده شد.
یافته‌ها: رشد تولیدات علمی مربوط به حوزه‌ی درخت دانش به صورت کلی در پایگاه مذکور از سال 1979 آغاز و تا سال 2023 روند رو به رشدی داشته است. در حوزه‌ی درخت دانش از میان نویسندگان، Yang پرکارترین نویسنده و Yager دارای بیشترین همکاری با دیگر نویسندگان است. از میان موسسات Institute of Automation Chines Academy of Sciences پرکارترین و machine intelligence institute و iona college دارای بیشترین ارتباط با دیگر موسسات بوده است. در میان کشورها چین، آمریکا و انگلستان در صدر پرکارترین‌ها قرار دارند. در میان موضوعات، بیش‌ترین ارتباط مقالات در درجه اول با حوزه‌ی علوم کامپیوتر(2/32 درصد) و پس از آن با حوزه‌ی مهندسی(1/22 درصد) و ریاضیات (1/10) ارتباط داشته و قابل توجه است که پزشکی در رتبه ششم قرار دارد و این نشان از کمبود تولید منابع این حوزه است. خوشه‌بندی حاصل از هم رخدادی کلیدواژه‌ها منجر به شناسایی پنج خوشه به ترتیب با عناوین داده‌کاوی و پردازش اطلاعات، هوش مصنوعی و سیستم‌های خبره، ساختار دانش و سیستم‌های پشتیبان تصمیم، معناشناسی و نمایش دانش و نهایتاً سیستم‌های یادگیری و آموزش شد.
نتیجه‌گیری: مطالعه‌ی ساختار موضوعی تولیدات علمی حوزه‌ی درخت دانش نشان داد که حوزه سلامت دارای کمبود تولید منبع در این زمینه است. ازاین‌رو لازم است تا پژوهش‌های آتی اهتمام ویژه‌ای در جهت بسط و تشریح این مفهوم و الگوسازی ترسیم آن خصوصاً در نظام سلامت در راستای شناسایی و پیشگیری از بیماری‌ها داشته باشند.

ملیحه قناعت جو، نادر جهان مهر، حامد دهنوی، آیدا صمدی،
دوره 18، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش میزان اطلاعات و نیاز به پایش روزانه‌ی آن‌ها منجر به توسعه‌ی ابزارهایی به نام داشبوردهای مدیریتی شده‌اند که قابلیت تحلیل داده‌های گرافیکی را دارند. داشبورد می‌تواند علاوه بر تهیه گزارش‌های سریع در بازه‌های زمانی مختلف و فرمت خاص کاربر، به ارایه اطلاعات به‌هنگام شده‌ی پویا، برای تصمیم‌گیری دقیق و واکنش سریع به تغییرات، مفید واقع گردد. 
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کیفی و به روش اقدام‌پژوهی مشارکتی طی ۹ گام اجرا گردید. در این پژوهش کاربردی و توسعه‌ای که به صورت مقطعی با استفاده از داده‌های نیمه اول سال ۱۴۰۱ انجام شد، ۱۱ نفر از اعضای تیم رهبری یک بیمارستان فوق‌تخصصی کودکان به‌عنوان مشارکت‌کنندگان پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها مصاحبه با استفاده از پرسش‌نامه تعیین اهمیت شاخص‌ها و پرسش‌نامه‌ی کاربردپذیری(قابلیت استفاده) داشبورد بر اساس سه متغیر مستقل(مفید بودن، سهولت استفاده و رضایت) بود. فایل اکسل داده‌های مورد نیاز داشبورد از سیستم HIS بیمارستان جمع‌آوری و داشبورد با نرم‌افزار Power BI طراحی و قابلیت‌ها و سطوح دسترسی کاربران بر اساس وظایف آنان مشخص گردید. تحلیل داده‌ها نیز با استفاده از آمار توصیفی و نرم‌افزار Excel انجام شد.
یافته‌ها: در مرحله‌ی تعیین شاخص‌های کلیدی عملکرد، از ۳۹ شاخص منتخب تیم پژوهش، ۲۲ شاخص میانگین امتیاز ۴ به بالا (از امتیاز ۵) کسب نمودند و ۲۱ شاخص ، قابلیت اجرا داشتند. از مخزن داده‌ها در فرمت Excel به عنوان محیط واسطه‌ای استفاده گردید. داشبورد در شش صفحه(شاخص‌های مربوط به عملکرد تخت‌های بستری، مرگ‌و میر، اورژانس و سایر شاخص‌ها) نمایش داده شد و قابلیت‌های هر صفحه تعیین گردید. پس از اجرای داشبورد و تعیین سطوح دسترسی کاربران، کسب امتیاز بالا از سؤالات پرسش‌نامه کاربردپذیری(۵ به بالا از ۷ امتیاز) و کسب میانگین امتیاز ۷۱/۸ از ۵ سؤال مربوط به متغیرهای مفید بودن، ۷۰/۵ از ۸ سؤال مربوط به سهولت استفاده و ۷۱ از ۳ سؤال مربوط به متغیر رضایت نشان داد داشبورد طراحی شده برای بیمارستان کاربردپذیری بالایی داشته است.
نتیجه‌گیری: اطلاعات داشبورد مدیریت بیمارستانی می‌تواند مبنایی برای تصمیم‌گیری آگاهانه برای رسیدن به منافعی از قبیل شناسایی بهترین عملکرد، ارتقای کیفیت عملکرد، تصمیم‌گیری سریع‌تر، کاهش خطاها، بهبود در مدیریت ظرفیت و جریان کار، اختصاص منابع و برنامه‌ریزی برای رشد و توسعه گردد.

کوروش عباسیان، محمد علیمرادنوری، محمد باقر کرمی،
دوره 18، شماره 2 - ( 10-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: مدیران به‌عنوان اصلی‌ترین افراد تصمیم‌گیرنده در مواجهه با مسایل مختلف درون و برون‌سازمانی، نقش بسزا و تعیین‌کننده‌ای در موفقیت یا حتی شکست سازمان ایفا می‌کنند. اگر در رأس سازمان‌ها مدیران شایسته و باتجربه قرار گیرند، موفقیت سازمان‌ها در رسیدن به اهداف تضمین خواهد شد و سازمان با حداقل امکانات می‌تواند به بیش‌ترین بازدهی دست یابد. هدف مطالعه‌ی حاضر، طراحی مدل شایستگی‌های مدیریتی مدیران بیمارستان‌هاست.
روش بررسی: این پژوهش کیفی از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ انجام شد. پس از بررسی مطالعات مرتبط با موضوع، شایستگی‌های استخراج‌شده در اختیار ۱۹ نفر از صاحب‌نظران شامل اعضای هیئت‌علمی صاحب‌نظر در زمینه‌ی موضوع پژوهش و مدیران دارای تجربه‌ی مدیریت در حوزه نظام سلامت و بیمارستان قرار گرفت و در نهایت پس از به‌کارگیری روش دلفی و پنل خبرگان الگوی شایستگی‌های مدیریتی مدیران استخراج گردید. داده‌های جمع‌آوری شده در نرم‌افزار Excel تحلیل شدند.
یافته‌ها: الگوی تدوین‌شده در این پژوهش برای مفهوم شایستگی‌های مدیران بیمارستان‌ها درمجموع شامل ۳۳ شایستگی مدیریتی موردنیاز مدیران بیمارستان در قالب چهار وظیفه‌ی اصلی مدیریت(برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، رهبری و کنترل) و نقش‌های مدیریتی است که از بررسی متون و انجام دو مرحله دلفی و برگزاری دو مورد پنل خبرگان استخراج گردید. در الگوی شایستگی‌های مدیران بیمارستان‌ها بُعد برنامه‌ریزی ۴ مؤلفه، سازمان‌دهی ۴ مؤلفه، بُعد رهبری ۱۲ مؤلفه، بُعد کنترل ۴ مؤلفه و بُعد نقش‌های مدیریتی نیز ۹ مؤلفه دارد. شایستگی تفکر استراتژیک که زیرمجموعه‌ی وظیفه‌ی برنامه‌ریزی می‌باشد، با وزن(۰/۴۹۵) بیش‌ترین وزن و بالاترین رتبه را در بین سایر مؤلفه‌ها به خود اختصاص داده و نگرش بهبود مستمر که زیرمجموعه‌ی نقش‌های مدیریتی است، کم‌ترین وزن(۰/۰۳۳) و پایین‌ترین رتبه را در بین سایر مؤلفه‌ها به خود اختصاص داده است.
نتیجه‌گیری: این مطالعه یک مدل اختصاصی و جامع را با استفاده از تکنیک‌های کاربردی به‌عنوان یک‌راه حل مناسب جهت ارزیابی شایستگی‌های مدیریتی مدیران بیمارستان پیشنهاد نمود و چارچوب پیشنهادی در این مطالعه می‌تواند به‌عنوان الگوی عملکرد استاندارد برای ارزیابی شایستگی مدیران استفاده گردد.

سمیه ذاکرعباسعلی، فرناز صالحیان،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه داشبوردهای اطلاعاتی، ابزار اصلی برای درک و استخراج دانش از مجموعه داده‌های بزرگ هستند و می‌توانند در اشکال گوناگون توسط ارایه‌دهندگان خدمات مراقبت سلامت، استفاده شوند. هم‌زمان با اپیدمی کووید ۱۹، داشبوردهای اطلاعاتی متعددی طراحی و توسعه یافتند؛ اما به‌دلیل سرعت انتشار این ویروس فرصت ارزیابی آن‌ها وجود نداشت. این پژوهش با هدف ارزیابی کاربردپذیری داشبورد مدیریت کووید ۱۹ انجام شد.
روش‌بررسی: این مطالعه توصیفی-مقطعی بوده و بر روی داشبورد مدیریتی کووید ۱۹ دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. داشبورد به روش ارزیابی اکتشافی و با مشارکت سه نفر از متخصصان انفورماتیک پزشکی ارزیابی گردید. هریک از ارزیابان به‌صورت مستقل و با استفاده از چک‌لیست اصول سیزده‌گانه، سامانه را ارزیابی و مشکلات سامانه را شناسایی نمودند. سپس با حضور کلیه ارزیابان، لیست مشکلات شناسایی شده ترکیب و مشکلات تکراری از لیست حذف و یک لیست واحد تهیه گردید. در این جلسه مشترک هرگونه اختلاف نظر در مورد مشکلات یافت شده توسط ارزیابان بحث و بررسی گردید و به یک نظر مشترک رسیدند. در نهایت، ارزیابان درجه‌ی شدت مشکلات را تعیین و گزارش نمودند.
یافته‌ها: در این ارزیابی، در مجموع ۷۹ مشکل کاربردپذیری شناسایی شد. بیش‌ترین تعداد مشکلات مربوط به ویژگی«راهنما و مستندسازی»(۱۲ مشکل) و کم‌ترین تعداد مشکلات مربوط به ویژگی‌های«جنبه‌های زیبا شناختی و طراحی ساده »(۲ مشکل) و«حریم خصوصی»(۱ مشکل) بود. ۴۵/۵۸% مشکلات شناسایی شده در رده مشکلات بزرگ بودند. میانگین درجه‌ی شدت مشکلات از ۲/۰۵(مسئله کوچک) مربوط به ویژگی«تعامل و احترام به کاربر» تا ۲/۹۹(مشکل بزرگ)  مربوط به ویژگی«آزادی عمل کاربر و تسلط بر سیستم» بود. همچنین میانگین شدت مشکلات در مجموع ۲/۵ محاسبه شد که در محدوده‌ی مشکلات کوچک دسته‌بندی گردید.
نتیجه‌گیری: روش ارزیابی اکتشافی، مشکلات رابط کاربری سیستم‌های اطلاعاتی و داشبوردها را با استفاده از استانداردهای از پیش تعیین‌شده شناسایی می‌کند. درصورتی‌که این مشکلات برطرف نشوند، موجب هدر رفتن زمان کاربران، افزایش خطا، کاهش کیفیت اطلاعات، نارضایتی و سردرگمی کاربران می‌شوند.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb