جستجو در مقالات منتشر شده


26 نتیجه برای هادی

نیلوفر محمد زاده، سید هادی سجادی، سید حسن سجادی،
دوره 15، شماره 1 - ( فرودین و اردیبهشت 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: شبکه‌های اجتماعی که داده‌های سلامت را در اختیار کاربران قرار می‌دهد، نه تنها منجر به آموزش آن‌ها می‌شود بلکه باعث می‌شود تا در فرایند تصمیم‌گیری درباره‌ی سلامت خود نقش فعال داشته باشند. شبکه‌های اجتماعی حوزه سلامت علاوه بر ابزاری مناسب برای ارتباط بهتر بیمار با ارایه‌دهندگان خدمات بهداشتی درمانی، می‌تواند نقش موثری در ارتباط بیماران مشابه با یکدیگر برای دریافت حمایت های اجتماعی داشته باشد. شبکه‌های اجتماعی یکی از بزرگترین آثار وب ۲‌ می‌باشد که ارتباط میان افراد را تسهیل می‌کند.گسترش شبکه‌های اجتماعی استفاده از آن‌ها در حوزه‌ی سلامت همچنان در سطوح اولیه خود قرار دارد. برای پیاده‌سازی یک سیستم اطلاعاتی ابتدا نیاز است تا شناخت، طراحی و مدل‌سازی فرآیندهای مربوط به آن انجام پذیرد. هدف اصلی این مطالعه ارایه مستندات فنی برای توسعه‌ی شبکه‌های اجتماعی در حوزه‌ی سلامت به‌منظور تسهیل توسعه‌های آتی می‌باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و به دلیل مرور متون، از نوع توصیفی و همچنین به علت وجود ابعاد فناورانه در مدل‌سازی به‌کار برده شده از نوع توسعه‌ای است. در مطالعه‌ی حاضر ابتدا ویژگی‌های استخراج شده پس از ارزیابی توسط متخصصان تایید شدند. سپس باتوجه به ویژگی‌های مذکور، مدل‌سازی شبکه در سه سطح داده ای، کارکردی و فرایندی انجام شد. بر اساس مدل‌سازی‌های انجام شده، یک پروتوتایپ طراحی شد و مورد ارزیابی قرارگرفت.
یافته‌ها: در این پژوهش مستندات فنی برای توسعه‌ی شبکه‌های اجتماعی در حوزه سلامت در ۳ محور مدل‌سازی داده‌ای، مدل سازی کارکردی و مدل سازی فرایندی تهیه شد. در ارزیابی کاربردپذیری مبتنی بر اصول ده‌گانه‌ی Nielsen، پروتوتایپ ایجاد شده بر مبنای مدل‌سازی‌ها ارزیابی گردید. در نهایت تعداد مشکلات در هرکدام از موارد مدل Nielsen مشخص شد. مورد«وضوح وضعیت سیستم» با ۳۱/۲۶ و «سازگاری و استاندارد‌ها» با ۲۷/۵ به‌ترتیب با بیشترین و کمترین مشکل همراه بودند.
نتیجه‌گیری: نیاز روزافزون و گسترش استفاده از شبکه‌های اجتماعی، بستر مناسبی را برای استفاده از این ابزار در حوزه‌ی سلامت و بهره‌برداری از مزایای آن ایجاد کرده است. مطالعه‌ی حاضر با تمرکز بر ارایه مستندات فنی برای توسعه‌ی شبکه‌های اجتماعی سلامت و برای تسهیل توسعه شبکه‌های اجتماعی در حوزه‌ی سلامت انجام شده است.

کسری دولت خواهی، عادل آذر، تورج کریمی، محمد هادیزاده،
دوره 15، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان و به‌طور جزیی سرطان پستان در زمره بیماری‌هایی به‌شمار می‌روند که در ایران پس از بیماری‌های قلبی بیش‌ترین آمار مرگ ومیر را به خود اختصاص داده است. پیش‌بینی صحیح سرطان پستان دارای اهمیت است و وجود علایم و ویژگی‌های مختلف این بیماری، تشخیص را برای پزشکان دشوار می‌کند. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل موثر بر سرطان پستان و تشخیص احتمال ابتلا به سرطان پستان است.
روش بررسی: در مطالعه‌ی حاضر، ابتدا به روش تحلیل محتوا و مطالعات کتابخانه‌ای، عوامل تاثیرگذار در ابتلا به سرطان پستان شناسایی شده سپس با همراهی تیم خبرگان مشتمل بر پزشکان متخصص و یا دارای فوق‌تخصص سرطان‌شناسی و جراحی پستان با کمک روش دلفی، تعدیل گردیده و ۲۶ عامل نهایی که به‌صورت عددی صحیح و رشته‌ای بودند براساس شرایط بومی و اقلیمی تایید شدند. در ادامه و با توجه به عوامل نهایی و براساس پرونده پزشکی ۵۲۰۸ بیمار در مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید‌بهشتی به منظور تشخیص ابتلا به سرطان از روش‌های درخت تصمیم (Decision Tree)، جنگل تصادفی (Random Forest) و ماشین‌بردار پشتیبان (Support Vector Machine) به‌عنوان روش‌های یادگیری ماشین بهره گرفته شد.
یافته‌ها: در گام نخست و با روش تحلیل محتوا، ۲۹ عامل تاثیرگذار در ابتلا به سرطان پستان شناسایی شد. در ادامه و با در نظر گرفتن شرایط بومی و اقلیمی و با استفاده از روش دلفی و با بهره‌گیری از نظرات ۱۸ خبره در طی سه دوره، ۲۶ عامل تعدیل و نهایی شد. در گام نهایی و با استفاده از پرونده پزشکی مراجعه‌کنندگان که در طی ۳ سال گردآوری شده و معیارهای استخراج‌شده از سه روش ذکر شده، جنگل تصادفی، بیشترین دقت به میزان ۹۴/۷۵% و صحت ۹۷/۲۶% را در تشخیص ابتلا به سرطان پستان به خود اختصاص داد، که این میزان در قیاس با سایر پژوهش‌های مشابه که از پایگاه‌‌های داده بومی بهره گرفته‌اند، دقت‌های به‌دست آمده بسیار نزدیک به کارهای پیشین بوده و در بعضی موارد نیز دقت بهتری داشته است.
نتیجه‌گیری: با استفاده از روش جنگل تصادفی و با بهره‌گیری از عوامل تاثیرگذار بر سرطان پستان، قابلیت تشخیص ابتلا به سرطان با بیشترین دقت فراهم شده است.

رضوان عزیزی، محمد عزیزی، وریا طهماسبی، هادی عبداله زاد،
دوره 15، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1400 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع چاقی به‌عنوان یک مشکل بهداشتی در سراسر جهان شناخته شده است. سندروم متابولیک به‌عنوان مهم‌ترین فاکتور چاقی یکی از معضلات سلامتی در تمامی جوامع محسوب می‌شود. مداخلات ورزشی و استفاده از مکمل‌ها از جمله رویکردهای بهبود وضعیت افراد دارای سندروم متابولیک می‌باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات هشت هفته مکمل یاری آلژینات سدیم همراه با تمرینات تناوبی شدید بر سطوح پروفایل لیپیدی و آنزیم‌های کبدی در زنان دارای سندروم متابولیک بود.
روش بررسی: ۳۰ زن مبتلا به سندروم متابولیک به‌صورت تصادفی به ۴ گروه: تمرین تناوبی با شدت بالا (High Intensity Interval Training)+مکمل(۹ نفر)، تمرین تناوبی (HIIT)(۸ نفر)، گروه مکمل(۷ نفر) و گروه کنترل(۶ نفر) تقسیم شدند. آزمودنی‌های هر دو گروه تمرین تناوبی و تمرین تناوبی+مکمل به‌مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه تمرین تناوبی با شدت ۸۵ تا ۹۵ درصد حداکثر ضربان قلب را اجرا کردند. مصرف مکمل آلژینات سدیم به‌صورت سه نوبت در روز و ۳۰ دقیقه قبل از وعده غذایی به مقدار ۱/۵ گرم آلژینات سدیم حل شده در ۱۰۰ میلی‌گرم آب بود. نمونه‌برداری خون آزمودنی‌های هر ۴ گروه ۴۸ ساعت قبل و بعد از پروتکل تمرین در دو مرحله پیش و پس‌آزمون انجام شد. از روش تحلیل واریانس یک راهه و تی همبسته برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد(۰/۰۵≥P). 
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در گروه تمرین+مکمل پروفایل لیپیدی(۰/۰۰۵=P) و آسپارتات آمینوترانسفراز(۱۷/۸ درصد)(۰/۰۱۲=P)، درصد چربی(۰/۰۰۱=P)(۹/۷ درصد)، BMI (P=۰/۰۰۰) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT)(۱۲/۷ درصد)(۰/۰۳۵=P) در مقایسه با سایر گروه‌ها کاهش معناداری یافت که نشان‌دهنده‌ی تاثیر تمرین تناوبی و مکمل در بهبود علایم سندروم متابولیک در زنان شرکت‌کننده در این تحقیق است.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می‌رسد که تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف مکمل آلژینات سدیم می‌تواند در پیشگیری از بروز برخی بیماری‌های مرتبط با چاقی و درمان سندروم متابولیک موثر واقع شود.

مصطفی شنبه زاده، هادی کاظمی آرپناهی، رئوف نوپور،
دوره 16، شماره 2 - ( خرداد 1401 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از رایج‌ترین و تهاجمی‌ترین بدخیمی‌ها در خانم‌ها می‌باشد. تشخیص به‌موقع سرطان پستان نقش مهمی در جلوگیری از پیشرفت این بیماری، اقدامات درمانی به‌موقع و در نتیجه کاهش میزان مرگ‌ومیر این بیماران دارد. یادگیری ماشین، قابلیت بالایی در تشخیص سریع و هزینه اثربخش بیماری‌ها دارد. هدف این مطالعه، طراحی سیستم تصمیم‌یار بالین (CDSS) Clinical Decision Support System بر اساس قوانین استخراج‌شده از الگوریتم منتخب درخت تصمیم با بهترین عملکرد به‌منظور تشخیص به‌موقع و مؤثر سرطان پستان است.
روش بررسی: داده‌های ۵۹۷ فرد مشکوک به سرطان پستان(۲۵۵ بیمار مبتلا و ۳۴۲ فرد سالم) به‌صورت گذشته‌نگر از پایگاه داده الکترونیکی بیمارستان آیت‌الله طالقانی شهر آبادان در قالب ۲۴ ویژگی عمدتاً سبک زندگی و سوابق پزشکی استخراج شد. پس از انتخاب مهم‌ترین متغیرها از طریق کای دو پیرسون و تحلیل واریانس یک‌طرفه(۰/۰۵>P)، عملکرد الگوریتم‌های منتخب داده‌کاوی شامل (Random Forest (RF)، J-۴۸، Decision Stump (DS)، Rep-Tree (RT و XG-Boost برای تشخیص سرطان پستان در بستر نرم‌افزار ۳.۴ Weka تحلیل شد. در نهایت سیستم تشخیصی سرطان پستان بر اساس بهترین مدل و از طریق زبان برنامه‌نویسی سی شارپ و چارچوب ۳.۵.۴ Dot Net Framework طراحی گردید.
یافته‌ها: ۱۴ متغیر شامل سابقه‌ی فردی سرطان پستان، سابقه‌ی نمونه‌برداری از سینه، سابقه‌ی رادیوگرافی از قفسه‌ی سینه، سابقه‌ی فشارخون، افزایش کلسترول خون LDL (low-density lipoprotein)، وجود توده در ربع فوقانی داخلی سینه، هورمون‌درمانی با استروژن، هورمون‌درمانی با استروژن-پروژسترون، سابقه‌ی خانوادگی سرطان پستان، سن، سابقه‌ی سرطان‌های دیگر، نسبت اندازه‌ی دور کمر به دور باسن و مصرف میوه و سبزی ارتباط معناداری را باکلاس خروجی در سطح ۰۵/۰>P نشان دادند. بر اساس نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد الگوریتم‌های منتخب، مدل RF با میزان حساسیت، ویژگی، صحت و اندازه F به‌ترتیب برابر با ۰/۹۷، ۰/۹۹، ۰/۹۸ و ۰/۹۷۴ و ۰/۹۳۶ =(Area Under the Receiver Operator Characteristics (ROC) Curve (AUC عملکرد بالاتری نسبت به سایر الگوریتم‌های منتخب داشته است و به‌عنوان مدل برتر برای تشخیص سرطان پستان پیشنهاد شد.
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که استفاده از متغیرهای تعدیل‌پذیر مانند سبک زندگی و ویژگی‌های هورمونی-تولیدمثلی به‌عنوان ورودی الگوریتم RF برای طراحی CDSS بتواند با صحت بهینه موارد سرطان پستان را تشخیص دهد. به‌علاوه سیستم پیشنهادی به‌طور مؤثر در محیط‌های واقعی بالینی برای تشخیص سریع و مؤثر بیماری قابل اقتباس باشد.

اشرف دهقانی، مریم قنبری خشنود، سمیه امینی سرتشنیزی، آرزو فرهادی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پیدایش و تداوم کرونا، دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی را بر آن داشت تا با تغییر در راهبرد آموزشی خود بتوانند اقدام مناسب و همسو با این شرایط را برای پیشبرد اهداف خود به انجام رسانند. به‌دلیل اهمیت آموزش و یادگیری الکترونیکی در پاسخ به این شرایط، پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان از یادگیری الکترونیکی در بحران کووید-19 انجام شد. 
روش بررسی: این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری است. روش نمونه‌گیری به‌صورت هدفمند انجام شد. برای گردآوری داده‌ها از مصاحبه‌ی نیمه‌ساختاریافته استفاده شد. پس از مصاحبه‌ی سیزدهم، اشباع نظری داده‌ها حاصل شد و فرایند مصاحبه با نفر شانزدهم پایان یافت. به‌منظور تجزیه و تحلیل متن مصاحبه‌ها از روش کلایزی استفاده گردید. 
یافته‌ها: از تحلیل داده‌های به‌دست آمده، سه مضمون اصلی: «ارتباط و تعامل» با پنج مضمون فرعی(عدم تعامل مناسب بین دانشجو/ استاد و دانشجو/ دانشجو، سلب انگیزه، امنیت و سلامت روان، اشتراک دانش و صرفه‌جویی در زمان و هزینه)؛ «مدیریت زمان و سبک یادگیری» با شش مضمون فرعی(کیفیت پایین تدریس، استرس، دسترسی و تأمین منابع، سلامت آزمون، کسب تجربه و مهارت و فرصت یادگیری مجدد و نوآوری در آموزش) و «زیرساخت‌ها و امکانات فنی» با سه مضمون فرعی(پشتیبانی ضعیف، نادیده گرفتن برابری آموزشی و ارتقای سواد رسانه‌ای) استخراج گردید. تعامل ضعیف بین استاد و دانشجو، افزایش سطح اضطراب و مسئولیت فردی برای موفقیت در یادگیری و ضعف زیرساخت‌های فنی و مدیریتی، عمده‌ترین چالش‌های به‌دست آمده از این سه مضمون بودند. فراهم کردن زمینه‌ای برای پژوهش، خودتنظیمی و خودراهبری در یادگیری، افزایش دانش و مهارت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله فرصت‌هایی است که در این مضامین گنجانده شده‌اند. 
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش حاضر، ضرورت توجه به رویکرد تعامل و ارتباط میان یاددهنده و فراگیر، بازنگری در شیوه‌های آموزش و مهارت‌آموزی، ارتقای کیفیت یادگیری الکترونیکی و آماده‌سازی زیرساخت‌های مناسب برای بهره‌گیری مطلوب از یادگیری الکترونیکی را ایجاب می‌کند. 

مهدی هادی، علی جهان، لیلا نجفی، محمد علی شریعت،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: به موازات پیشرفت خدمات سطح پیچیدگی سازمانیِ مراکز بهداشتی درمانی نیز افزایش یافته است؛ عوامل متعددی از جمله تنوع خدمات، یکسان نبودن شرایط اداره مراکز و بالارفتن توقع از نظام سلامت در این زمینه نقش دارند. بنابراین با توجه به عوامل متعدد تاثیرگذار و تاثیرپذیر، ارتقای خدمات سلامت نیازمند توسعه‌ی رویکردی سیستماتیک برای ارزیابی کارایی و سیستم مدیریت آن‌ها می‌باشد. مطالعه‌ی حاضر با هدف توسعه‌ی مدل کارت امتیازی متوازن متناسب با مراکز مراقبت سلامت با رویکرد تلفیقی دلفی فازی و تکنیک دنپ انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ترکیبی کیفی-کمی است که به منظور توسعه‌ی مدل کارت امتیازی متوازن متناسب با مراکز مراقبت سلامت انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل ۱۵ نفر از خبرگان حوزه بهداشت و درمان بودند که بر اساس نمونه‌گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها در دو مرحله از پرسش‌نامه‌ی محقق‌ساخته و پرسش‌نامه‌ی ماتریسی ۲۰*۲۰ استفاده شد؛ که روایی آن با نظر خبرگان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ و نرخ سازگاری محاسبه شد. تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار Excel، و متلب انجام شد و برای بررسی تعیین رابطه علت-معلولی و میزان تاثیرپذیری و تاثیرگذاری اهداف از تکنیک دنپ استفاده شد.
یافته‌ها: با توجه به نتایج حاصل از تکنیک دلفی فازی در پنل خبرگان، ۵ دیدگاه با ۲۰ هدف کارت امتیازی متوازن متناسب با مراکز مراقبت سلامت شناسایی و جایگزین دیدگاه‌های سنتی کارت امتیازی متوازن شدند. به‌علاوه این نتایج نشان داد که دیدگاه‌های رشد و توسعه، فرایندهای درون سازمانی و مسئولیت اجتماعی به‌دلیل مثبت بودن مقادیر D-R به‌عنوان عوامل اثرگذار و دیدگاه‌های بیماران و جامعه، وضعیت مالی و عملکرد با کسب مقدار منفی D-R، به‌عنوان عامل اثرپذیر می‌باشد.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش بیانگر این بود که برای ارزیابی عملکرد مراکز مراقبت سلامت باید از دیدگاه‌های متناسب با اهداف این مراکز در کارت امتیازی متوازن استفاده شود. همچنین اولویت‌بندی و تعیین رابطه‌ی علی-معلولی و لحاظ کردن سهم هریک از دیدگاه‌ها در دستیابی به اهداف مراکز مراقبت سلامت سبب تقویت عملکرد می‌شود.


صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پیاورد سلامت می باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb