32 نتیجه برای درمان
دکتر رضوان طلایی، دکتر محمد دخیلی، دکتر محمدعلی اسدی، دکتر سیدحامد شریف آرانی، دکتر حسین اکبری، افشین صالحی،
دوره 9، شماره 4 - ( 8-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: درماتوفیتوز بدن، عفونت درماتوفیتی پوست بدون مو و درماتوفیتوز کشالهی ران، در واقع فرمی از درماتوفیتوز بدن است. برای درمان این دو بیماری معمولاً از آزولها یا آلیلآمینهای موضعی استفاده میشود. هدف از این مطالعه مقایسه و تعیین اثر درمانی کرم تربینافین 1% و کلوتریمازول 1%، با یکدیگر بود.
روش بررسی: تعداد 100 بیمار مشکوک به درماتوفیتوز بدن و 50 بیمار مشکوک به درماتوفیتوز کشاله ران مراجعه کننده به آزمایشگاه رفرانس کاشان، بطور تصادفی در طول یکسال انتخاب شدند و پس از تهیه اسمیر با 10% KOH، کشت نمونه بر روی محیط SCC، یکی از دو داروی کرم موضعی تربینافین 1% یا کلوتریمازول 1% به میزان روزی دو بار و به مدت 2 هفته و در صورت نیاز 4 هفته تجویز شد. نتیجهی بهبودی از نظر بالینی و آزمایشگاهی مورد بررسی قرار میگرفت و با استفاده از نرم افزار spss و روش دانکن تحلیل آماری انجام شد.
یافتهها: 2 هفته پس از درمان، کلوتریمازول موثرتر از تربینافین در معالجه بیماران مبتلا به درماتوفیتوز بدن بود، اما در معالجه بیماران مبتلا به درماتوفیتوز کشاله ران تاثیری برابر با تربینافین داشت؛ و کلوتریمازول موثرتر از تربینافین بود. با وجود این، تفاوت در هر گروه درماتوفیتوز و در مجموع از نظر آماری معنیدار نبود(0/05<P).
نتیجهگیری: علی رغم وجود داروهای جدیدتر نظیر تربینافین، کلوتریمازول را می توان به عنوان یک گزینه مطلوب در درمان درماتوفیتوز و کشاله ران به کار برد.
بهمن خسروی، دکتر مسلم شریفی، دکتر احمد فیاض بخش، دکتر مصطفی حسینی،
دوره 9، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یادگیری در محیطهای بهداشتی درمانی، که در آن دانش و مهارت به دلیل پیشرفتهای مداوم در علم و پزشکی میتواند به سرعت از رده خارج شود، ضروری است. یادگیری سازمانی، فرایندی است پویا که سازمان را قادر میسازد تا به سرعت با تغییر سازگاری یابد. هدف از این مطالعه، تعیین وضعیت یادگیری سازمانی در یک سازمان بهداشتی و درمانی بود.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی و توصیفی در بین 200 نفر از پرستاران یک سازمان بهداشتی و درمانی دولتی در شهر تهران انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه ابعاد یادگیری سازمانی جمعآوری شد، و سپس با استفاده از روشهای آماری توصیفی، شامل فراوانی، درصد، میانگین، و انحراف معیار، ارائه شدند.
یافتهها: میانگین نمره کلی یادگیری سازمانی در سازمان مورد بررسی 0/69±3/36 بود که وضعیت نسبتاً خوبی را نشان داد. بین ابعاد مختلف سازمان یادگیرنده، بالاترین مقدار مربوط به یادگیری مداوم با میانگین(0/39±3/44)، و پایینترین مقدار مربوط به توانمندسازی کارکنان با میانگین(0/06±2/72) بود.
نتیجهگیری: میزان استقرار سازمان یادگیرنده و مولفههای آن در سازمان مذکور وضعیت مناسبی دارد. یافتههای این مطالعه، اطلاعات مفیدی در مورد حیطههایی از یادگیری که نیاز به بهبود دارند، برای مدیران این سازمان فراهم میکند.
سعید علیتاجر، پریسا مستقیمی،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران مبتلا به سرطان دچار مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی زیادی می شوند که این مشکلات باعث اختلال در روند طبیعی زندگی و کیفیت آن می گردد. به همین منظور مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین محیط فیزیکی بیمارستان و کیفیت زندگی در بیماران سرطانی صورت گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع ترکیبی(کیفی، کمی) می باشد، که در آن کیفیت زندگی، در نتیجه وجود تصاویر گیاهان داخلی و وجود عناصر گیاهی در خارج، مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری شامل بیماران سرطانی مراجعه کننده به بخش های بستری بیمارستان های امام خمینی اردبیل و شهید بهشتی همدان در سال 1392 بوده و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه کیفیت زندگی SL-36 و پرسشنامه پژوهشگر ساخته بوده است که در محل با مشاهده و مصاحبه تکمیل گردیده است. داده ها با استفاده ازآمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه(Anova)، در نرم افزار SPSSتجزیه وتحلیل شدند، سوالات کیفی نیز دسته بندی شده، مورد تحلیل قرارگرفتند.
یافته ها: تحلیل ها تأیید کردند که تصاویر صحنه های طبیعی و گیاهان مصنوعی در اتاق های بستری بیمارستان و مشاهده عناصر گیاهی حتی در خارج از اتاق های بستری باعث افزایش کیفیت زندگی بیماران سرطانی می شود.
نتیجه گیری: این مطالعه خواص عناصر طبیعی بر افزایش کیفیت زندگی در محیط های مراقبت بهداشتی ساخته شده را تأیید می کند.
اسداله خواهنده کارنما، عامر دهقان نجم آبادی، مهدی تاج پور،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه ی ارتباط گرایش کارآفرینانه با عملکرد شغلی کارکنان در مرکز بهداشت و درمان دانشگاه تهران، منجربه بهبود عملکرد رقابتی سازمان ها می گردد. هدف پژوهش حاضر، تبیین و تعیین ارتباط گرایش کارآفرینانه با عملکرد شغلی کارکنان مرکز بهداشت و درمان دانشجویان دانشگاه تهران است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-تحلیلی کاربردی است. همچنین داده های جمع آوری شده از نوع روش تحقیق کمی که از پرسشنامه ی استاندارد گرایش کارآفرینانه ی لامپکین و دس و پرسشنامه ی استاندارد عملکرد شغلی بایرن و کن وای استفاده شده است. کارکنان مرکز بهداشت و درمان دانشگاه تهران، جامعه ی آماری پژوهش را تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، تعداد ۱۰۸ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS وSMART PLS در دو بخش مدل اندازه گیری و بخش ساختاری انجام پذیرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش، حاکی از ارتباط مثبت و معنادار گرایش کارآفرینانه و ابعاد آن شامل نوآوری، ریسک پذیری و پیشگامی بر عملکرد شغلی کارکنان است. همچنین ابعاد گرایش کارآفرینانه، هرچند از همبستگی بالایی با یکدیگر برخوردارند، لیکن تاثیر یکسانی بر عملکرد شغلی ندارند. پیشنهاد می شود مدیران مرکز باتوجه به اهمیت هرکدام از ابعاد گرایش کارآفرینانه، فعالیت هایی را تعریف نمایند که باعث افزایش عملکرد شغلی کارکنان مرکز گردد.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه، اندیشیدن تدابیری جهت افزایش فعالیت های کارآفرینانه ی کارکنان در مراکز بهداشت و درمان، می تواند منجربه افزایش عملکرد شغلی کارکنان در این مراکز شود.
مصطفی ربیعیان، علیرضا دررودی، رجبعلی دررودی، علی دررودی، نادر بهمن،
دوره 11، شماره 3 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به محدودیت منابع و هزینههای روزافزون بخش سلامت، شناخت دقیق و کنترل هزینهها امری اجتناب ناپذیر مینماید. بدین منظور، این مطالعه با هدف تعیین قیمت تمام شده ی واحد خدمات ارائه شده در مرکز بهداشتی درمانی ابوذر انجام گرفت.
روش اجرا: این مطالعه پیمایشی - تحلیلی به صورت مقطعی بر اساس اطلاعات سال مالی ۱۳۹۱ و با استفاده از ۸ گام روش هزینهیابی برمبنای فعالیت انجام گرفته است. دادهها پس از جمعآوری با نرم افزار EXCEL تحلیل شد.
یافتهها: بخش عمده ی هزینه کل مرکز مربوط به هزینه ی نیروی انسانی به میزان ۵۹/۱۸ درصد و هزینه ی انرژی با ۱/۲۸ درصد، کمترین سهم از هزینه کل را به خود اختصاص داده بود، همچنین قیمت تمام شده ی ۵۱ خدمت در مرکز بهداشتی درمانی منتخب نشان داد که بیشترین و کمترین هزینهها مربوط به بازدید از اماکن تهیه و توزیع، واحد بهداشت محیط با ۲۹۸۴۷۵ ریال و تزریق واکسن MMR، واحد واکسیناسیون با ۳۱۹۱۹ ریال بود.
نتیجهگیری: با توجه به سهم بالای نیروی انسانی(۵۹/۱۸%) از کل هزینهها میتوان با افزایش بهرهوری نیرویکار و بهبود دسترسی مردم و همچنین ادغام واحدهای با فعالیتهای مشابه با توجه به ظرفیت پذیرش آنها، در کاهش هزینهها موثر بود.
سجاد مظاهری، مریم عاشوری، زینب بچاری،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بیماری قلبی بسیار معمول و یکی از دلایل اصلی مرگ و میر به شمار می رود. به همین علت تشخیص درست و به موقع این بیماری بسیار مهم است. روش های تشخیصی و درمانی این بیماری عوارض جانبی زیاد و پرهزینه ای دارد. بنابراین محققان به دنبال روش های ارزان و با دقت بالا برای تشخیص این بیماری هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگویی برای تشخیص روش درمان بیماری قلبی صورت گرفته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر به روش توصیفی- مقطعی صورت گرفته و نمونه گیری به روش سرشماری بوده است. جامعه ی پژوهش متشکل از داده های بیمارستان های خاتم الانبیاء(ع) و علی ابن ابی طالب(ع) زاهدان است که با مراجعه ی مستقیم پژوهش گر به سازمان حاصل و به صورت فایل اکسل تهیه گردید. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار Clementine۱۲.۰ استفاده شده است. در پژوهش حاضر الگوریتم های CHAID ،C&R Tree ،C۵.۰ و QUEST و شبکه عصبی مصنوعی روی مجموعه داده اجرا گردید.
یافته ها: مقدار صحت ۷۶/۰۴ توسط الگوریتم C&R Tree نشان دهنده ی عملکرد بهتر الگوریتم های درخت تصمیم نسبت به شبکه ی عصبی است.
نتیجه گیری: هدف این مطالعه ارایه مدلی برای پیش بینی روش درمانی مناسب بیماری قلبی به منظور کاهش هزینه های درمان و کیفیت ارایه خدمات بهتر به پزشکان می باشد. با توجه به قابل ملاحظه بودن خطرات اجرای روش های تشخیص تهاجمی مانند آنژیوگرافی و نیز حصول تجارب موفقیت آمیز داده کاوی در پزشکی، این مطالعه مدلی مبتنی بر تکنیک های داده کاوی ارایه نموده است. نقطه ی قابل بهبود مدل فوق ارایه سیستمی تصمیم یار جهت کمک به پزشکان برای افزایش صحت تشخیص روش درمان بیماری می باشد.
محمدرضا شهرکی، نسترن عباسی حسن آبادی،
دوره 12، شماره 6 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از ابعاد مهم دسترسی به خدمات سلامت، توزیع یکنواخت است. بررسی نحوه ی توزیع شاخص های بهداشت و درمان در مناطق مختلف، نابرابریها را آشکار میسازد تا زمینه کاهش نابرابریها فراهم گردد. هدف این پژوهش رتبه بندی شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان از منظر دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، توصیفی-کاربردی و از نوع مقطعی است. داده ها به روش کتابخانه ای از پایگاه اطلاعاتی مرکز آمار ایران گردآوری شد. شاخص های مورد مطالعه با روش آنتروپی شانون وزن دهی و رتبه بندی شهرستانها با روش تاپسیس صورت گرفت. نحوهی توزیع خدمات بهداشت و درمان با ضریب همبستگی اسپیرمن و کندال نمایش داده شد و توسط ضریب پراکندگی، شاخصهای برجسته در ایجاد عدم تعادل تعیین شدند.
یافته ها: نتایج روش تاپسیس اختلاف فاحشی بین سطح برخورداری از شاخصها در شهرستانها را نشان داد. شهرهای زابل و زاهدان رتبهی اول و دوم و شهرهای قصرقند، سیب سوران و فنوج به ترتیب در آخرین رتبه قرار گرفتند. در بین عواملی که موجب اختلاف سطح برخورداری شده اند، تعداد دکتری تخصصی و دکتری علوم آزمایشگاهی و مراکز توانبخشی موجب بیشترین تفاوت بین شهرستانها گردیدهاند. یافته ها نشان میدهد که منابع متناسب با جمعیت شهرستانها توزیع نشده و بین رتبه ی جمعیتی و رتبه ی دسترسی به خدمات همبستگی کمی وجود دارد.
نتیجه گیری: توجه بیشتری به شهرستانهایی که در رتبه ی پایین سطح دسترسی منابع بهداشت و درمان قرار دارند، ضروری خواهد بود. همچنین در تخصیص منابع بهداشت و درمان، این استان در اولویت قرار داده شود زیرا وضعیت بهره مندی از شاخص های بهداشت و درمان نسبت به جمعیت آن اندک می باشد.
حسین صمدی میارکلائی، حمزه صمدی میارکلائی،
دوره 13، شماره 5 - ( 10-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در زندگی روزمره ما و به خصوص در سازمان ها به شدت فراگیر شده است. یکی از این پدیده ها استفاده ی کارکنان از اینترنت سازمان جهت کاربرد در اهداف شخصی بین ساعات کاری است، که از آن به عنوان سایبرلوفینگ یاد میشود. یکی از متغیرهای مهم سازمانی که میتواند از این فناوری به شدت متأثر باشد، میزان کارآفرینی در سازمان است. ازاینرو، این پژوهش به دنبال بررسی رابطه میان سایبرلوفینگ و کارآفرینی سازمانی در شبکه بهداشت و درمان شهرستان بابلسرمی باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، کلیه کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان بابلسر است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد ۱۶۵ نفر از کارکنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش، برای اندازه گیری مقیاس های سایبرلوفینگ و کارآفرینی سازمانی از پرسش نامه های استاندارد استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل گردید.
یافتهها: یافته های این مطالعه نشانگر آن بود که ارتباط معنی دار و معکوسی میان کارآفرینی سازمانی و سایبرلوفینگ وجود دارد؛ همچنین این همبستگی معکوس و معنیدار بین کارآفرینی سازمانی و سایبرلوفینگ در آزمون مدل معادلات ساختاری نیز مشاهده گردید. از طرفی، مقادیر شاخصهای برازش برابر ۰/۰۲۲=RMSEA، ۰/۹۶=NFI، ۰/۹۷=GFI و ۱/۰۷= χ۲/dfاست، که این مقادیر نمایانگر مطلوبیت برازش مدل می باشد.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق بیانگر این امر بوده که پدیدهی سایبرلوفینگ در شبکه بهداشت و درمان شهرستان بابلسر، تأثیر نامطلوبی بر بروز کارآفرینی سازمانی دارد. باتوجه به این نتایج، پیشنهاد میشود که مدیران سازمان برای بهبود وضعیت موجود، روشهای استفادهی درست و کارآمد سایبرلوفینگ جهت توسعه ی بهره وری را به کارکنان خود آموزش دهند.
علیرضا مختاری، عاطفه احمدی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تنبلی چشم (Amblyopia) یکی از مهمترین علل نابینایی، ضعف بینایی یکطرفه در کودکان، جوانان و افراد میانسال است. هدف پژوهش حاضر، طراحی و تولید یک بازی جدی در راستای درمان این اختلال و بررسی تاثیر استفاده از آن بر میزان حدت بینایی در کودکان میباشد.
روش بررسی: در این مطالعهی تحلیلی-مداخلهای، تعداد ۶۰ نفر مبتلا به اختلال تنبلی چشم یکطرفه با میانگین سنی ۷ سال در دو گروه آزمون و یک گروه کنترل وارد مطالعه گردیدند که از میان آنها ۶ نفر در طول دورهی پژوهش از مطالعه خارج شدند. جهت انجام مداخله از ابزار تولید شده با نام سیگما(تحت تلفن هوشمند) استفاده گردید. حدت بینایی نمونهها پیش و پس از مداخله اندازهگیری شد. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: حدت بینایی چشم تنبل ۱۲ نمونه(۶۳ درصد) در گروه آزمون یک بهبودیافته و در ۷ نمونه(۳۷ درصد) تغییری مشاهده نگردید. در گروه آزمون دو، حدت بینایی چشم تنبل ۱۱ نمونه(۶۵ درصد) بهبودیافته و در ۶ نمونه(۳۵ درصد) تغییری نکرده بود. در گروه کنترل، حدت بینایی چشم تنبل ۵ نمونه(۲۷ درصد) بهبود یافته و در ۱۳ نمونه(۷۲ درصد) ثابت مانده بود. یافتهها اختلاف معنیداری را در تعداد نمونههای بهبودیافته میان گروههای آزمون و کنترل در سطح(۰/۰۵≥p) نشان میدهد.
نتیجه گیری: استفاده از مجموعه بازیهای سیگما به تنهایی یا در کنار سایر روشهای درمانی میتواند منجر به بهبود حدت بینایی در چشم تنبل کودکان گردد.
رسول علی نژاد، مهدی یوسفی، حسین ابراهیمی پور، علی تقی پور، امین محمدی،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: کارایی و اثربخشی هر سازمان تا حد قابل ملاحظه ای به نحوه ی مدیریت و کاربرد صحیح و موثر منابع انسانی بستگی دارد. با توجه به اهمیت فعالیت و انگیزش پرسنل مبارزه با بیماریها و همچنین سهم بالای هزینه های پرسنلی از کل هزینه های سلامت، استفاده از روش های مناسب برای تعیین حجم کاری آنها مهم است.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از گروه مطالعات توصیفی و کاربردی بود، که در دو بعد کمی و کیفی انجام شد. محیط پژوهش مراکز بهداشتی شهری-روستایی شبکه ی بهداشت و درمان شهرستان سوادکوه بود. طی فرایند محاسبه ی حجم کاری مراحل: شناسایی فعالیتها، اصلاح و تایید فعالیتها، تعیین درصد بیکاری های مجاز، محاسبه ی زمان استاندارد، تعیین تعداد تکرار، محاسبه ی واحدهای کاری، تعیین حجم کاری و تعیین تعداد نیروی انسانی مورد نیاز انجام شد.
یافته ها:فعالیتهای حوزه ی مبارزه با بیماریها در قالب ۷۷ فعالیت شناسایی و سازماندهی شد. مجموع زمان این فعالیت ها در یک ماه با احتساب فراوانی هر کدام برابر با ۱۰۲۷۳ واحد کاری بود. عمده ترین فعالیتها مربوط به تزریق واکسن و ثبت مشخصات واکسینه شده در دفاتر و فرمهای مربوط به ترتیب شامل ۱۷۳ و ۱۱۵ واحد کاری بودند.
نتیجه گیری: تعیین حجم فعالیتهای حوزههای کاری مختلف بهداشتی با استفاده از روش این مطالعه توان تخمین تعداد نیروی انسانی مورد نیاز جهت ارایهی تمام خدمات پیش بینی شده را ایجاد مینماید و در صورت استفاده در ساختارهای کنونی، قابلیت کاهش تقاضای نیروی مازاد و افزایش تمایل کارکنان به انجام خدمات بیشتر را دارد
شراره میرسعیدی فراهانی، احمد ودادی، علی رضائیان،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با عنایت به اهمیت و جایگاه بخش سلامت در جامعه و با توجه به این¬که این روزها در دوران انقلاب صنعتی چهارم، از یک سو با اشاعهی فناوریهای نوین(هوشمند) درحوزههای مختلف روبرو بوده و از سویی دیگر با ادغام مراقبتهای بهداشتی-درمانی و فناوری بهعنوان یک تحول بزرگ دراین مسیر مواجه هستیم، استفاده از فناوریهای هوشمند می تواند بسیاری از محدودیتهای حوزه سلامت را برطرف سازد. هدف از انجام پژوهش حاضر، ارایه مدلی مناسب به منظور استقرار خدمات هوشمند در بخش سلامت کشور ایران می باشد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مطالعات کیفی و مبتنی بر رویکرد تحلیل مضمون در سال ۱۳۹۹ انجام شد، و برای استخراج دادهها، از بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش و مصاحبه با خبرگان استفاده گردید، که در آن ۱۵ نفر از خبرگان براساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونهگیری تا اشباع کامل ادامه پیدا کرد. دادهها با استفاده از مصاحبهی عمیق نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. پیاده سازی مصاحبهها در نرم افزار MAXQDA انجام شده و سپس تجزیه و تحلیل شد و در نهایت مدل کیفی ارایه گردید.
یافتهها: بر اساس یافتههای این پژوهش، ۲۰۲ کد باز استخراج شد و ۲۳ مضمون پایه(ساب تم) برای طراحی مدل استقرار خدمات هوشمند در بخش سلامت ایران شناسایی گردید که به هفت مضمون سازمان دهنده(تم اصلی) شامل «برنامه ریزی استقرار»، «مدیریت اجرا»، «سازمان کار»، «آمادگی ملی»، «فراهمسازی زمینهها»، «تمهیدات سازمانی» و «مدیریت مقاومت» دستهبندی شد. سپس با توجه به مضامین فوق مدل مضمونی ارایه گردید که از برازش مناسبی برخوردار است(۰/۹۳۴ :IFI؛ ۰/۹۵۹ :NFI؛ ۰/۰۸۰ :RMSEA).
نتیجه گیری: ارایه مدل استقرار سلامت هوشمند و بهکارگیری فناوریهای فوق به ارتقای کیفیت ارایه خدمات درمانی، بهبود دسترسی به این خدمات، کاهش هزینهها و در نتیجه ارتقای سلامت جامعه کمک چشمگیری مینماید.
میثم فلاح نژاد، رضا صفدری،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سالیانه مبالغ زیادی از هزینههای پرداختی بیمارستانها توسط بیمههای درمانی بهعنوان کسورات، بازپرداخت نمیشود. بنابراین کاهش کسورات برای بیمارستان بسیار مهم است. در این مطالعه طراحی و پیادهسازی داشبورد کسورات بیمه مبتنی بر هوش کسب و کار درمانی، برای بهبود مدیریت مالی با هدف محوریت ارزیابی میزان رضایتمندی و کاربردپذیری آن انجام گردیده است.
روش بررسی: جهت طراحی پرسشنامه، ابتدا ۲۷ سوال از طریق مطالعات کتابخانهای و مصاحبه با اعضای هیاتمدیره بیمارستان تهیه گردید و روایی و سازگاری گویههای آن از طریق روایی محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. دادهها در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد و نتایج برای طراحی و پیادهسازی داشبورد استفاده گردید.
یافتهها: مطالعه از نوع توسعه ای کاربردی میباشد. در فاز اول جهت تعیین Content Validity Index) CVI) و Content Validity Ratio) CVR)، پرسشنامهی محققساخته در اختیار ۲۰ نفر از خبرگان قرار گرفت. در فاز دوم، با ساخت انبار داده در Structured Query Language) SQL)، اطلاعات جداول مرتبط با کسورات سامانه HIS بیمارستان را به آن منتقل شد و اطلاعات عملیاتی سازمان استخراج و به قالب DW تبدیل شده و Map اطلاعات، تست شد. در ادامه سرویسهای Online Analytical Processing) OLAP) بر روی پایگاه داده تحلیلی ایجادشده بارگذاری گردید. در مرحلهی آخر ابزار Power BI جهت ایجاد مکانیزمهای هوش تجاری، نمایش و مصورسازی اطلاعات انتخاب و استفاده شد و در فاز سوم با استفاده از پرسشنامهی استاندارد Questionnaire for User Interface Satisfaction) QUIS)، میزان رضایتمندی و کاربردپذیری داشبورد توسط ۱۵ نفر متخصص مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتیجهگیری: در این مطالعه از دو پرسشنامه استفاده شد. مقدار CVR در تمام گویه های پرسشنامه اول، بیشتر از ۰/۵۰ و میزان CVI در حیطههای بالایی ۰/۹۰ اندازه گیری شد و نیز ضریب آلفای کرونباخ نیز بین ۰/۸ تا ۰/۹ بهدست آمد که بیانگر سطح خوب بود. پرسشنامهی دوم برای ارزیابی میزان رضایتمندی و کاربردپذیری داشبورد بود که میانگین کل ارزیابی بر اساس شاخصهای پرسشنامهی QUIS، برابر با ۸۵/۴۰ است. بنابراین میزان رضایت و کاربردپذیری داشبورد مذکور از نظر ارزیابان در سطح "بسیارخوب" قرار داشت.
حمزه امین طهماسبی، حسین نصیرزاده،
دوره 15، شماره 6 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بیتوجهی به مدیریت پسماندهای بیمارستانی مشکلات عدیدهای را ایجاد نموده است؛ بهطوریکه پیامد بیتوجهی به مدیریت اینگونه پسماندها محیطزیست و سلامت انسان را در معرض خطر جدی قرار داده است. مراکز درمانی از جمله مؤسسات بهداشتی مهم هستند که طی سالهای اخیر ازدیاد جمعیت، افزایش اربابرجوع و عملیات سرویسدهی، رشد چشمگیر در تولید مواد زاید را در آنها به دنبال داشته است. کیفیت و کمیت پسماندهای مراکز درمانی روزبهروز مشکلساز شده و از جمله مواد سمی خطرناک بهحساب میآیند. هدف مقالهی حاضر، ارزیابی، اولویتبندی و تبیین طرح مدیریتی جهت تصفیه و دفع پسماندهای مراکز درمانی است.
روش بررسی: معیارهای مهم در انتخاب روش دفع پسماندهای مراکز درمانی از طریق مطالعهی پیشینه موضوع استخراج شد. سپس اهمیت این معیارها با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP (Fuzzy Analytical Hierarchy Proses تعیین شد و در پایان بهترین روش دفع، با استفاده از تکنیک ضرب و جمع وزنی فازی (Fuzzy WASPAS (Fuzzy Weighted Aggregated Sum Product Assessment انتخاب گردید.
یافتهها: از میان معیارهای اصلی، مسایل زیستمحیطی با وزن ۰/۵۱۷ اولویت اول و معیارهای هزینه و حجم پسماندها با امتیازهای ۰/۳۱۷ و ۰/۱۶۶ بهترتیب رتبههای دوم و سوم را بهدست آوردند. همچنین از میان زیرمعیارها هم، آلایندگی هوا با وزن ۰/۲۵۶ رتبهی اول را کسب نموده است. از میان روشهای دفع، روش دفن بهداشتی با امتیاز ۰/۳۱۷ رتبهی اول و روشهای ماکروویو، سوزاندن زبالهها و اتوکلاو با امتیازهای ۰/۲۶۵، ۰/۲۵۳، ۰/۱۷۳ بهترتیب رتبههای دوم تا چهارم را کسب نمودند.
نتیجهگیری: با در نظرگرفتن نتایج بهدستآمده و اولویتبندی ارایهشده میتوان با دفع پسماندها در مراکز بهداشتی و درمانی، به خطرزدایی بیشتر، کاهش آلایندگی محیطزیست و کاهش هزینهها دست یافت. بر این اساس مناسبترین روش برای دفع پسماندهای مراکز درمانی در کشور، روش«دفن بهداشتی» است. البته میبایست دفن بهداشتی زبالهها به نحو مناسب و استاندارد صورت گیرد تا از آلوده شدن آبهای زیرزمینی و خسارت به محیط زیست جلوگیری گردد. حل مشکلات ناشی از زبالههای بیمارستانی یک مسئله پیچیده و چندبعدی است که نیاز به همکاری و همیاری و تجمیع امکانات جامعه(دولت، مؤسسات خصوصی و عمومی) دارد.
سهیلا خوئینی، علیرضا نوروزی، زینب جوزی، اسماعیل مصطفوی،
دوره 15، شماره 6 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کتابدرمانی یک روش درمانی سودمند جهت پیشگیری و درمان اختلالاتروانی است و باعث شکلگیری بروندادهای علمی زیادی از سوی پژوهشگران شده است. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی روند تحقیقات علمی جهان در حوزهی کتابدرمانی و دیداریسازی ساختار همکاری علمی آن در پایگاه Web of Science طی بازه زمانی ۱۹۷۵ تا ۲۰۲۰ است.
روش بررسی: پژوهش علمسنجی حاضر با استفاده از روش تحلیل استنادی و تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل ۱۰۳۲ مدرک است. جهت آمادهسازی و تحلیل دادهها از نرمافزار HistCite ،VOSveiwer ،Pajek و UciNet استفاده شد و ترسیم شبکههای همتالیفی با کمک نرمافزار VOSveiwer انجام شد.
یافتهها: کشورهای آمریکا، انگلیس و استرالیا بهترتیب با انتشار ۳۶۹، ۱۴۸ و ۹۱ مدرک در رتبههای اول تا سوم قرار داشتند. مدارک این سه کشور بهترتیب ۱۰۵۴۷، ۳۴۵۹ و ۳۰۴۱ استناد دریافت کردهاند. دانشگاههای Alabama و Nevada و مؤسسه Karolinska بهترتیب با انتشار ۲۹، ۲۶ و ۲۱ مدرک، بیشترین مدارک این حوزه را منتشر کردند. Cuijpers P ،Scogin F و Rohde P با انتشار ۲۹، ۲۱ و ۱۷ مدرک پرکارترین نویسندگان بودند. مدارک نویسنده Cuijpers P ،Miller WR و Andersson G بهترتیب ۲۴۴۱، ۲۲۹۸ و ۱۷۵۰ بیشترین استناد را دریافت کردند. کشور انگلیس با مرکزیت رتبهی ۶۳ و کشور آمریکا با مرکزیت بینابینی ۱۹۱/۴۵۰ و مرکزیت نزدیکی ۸۰ تاثیرگذارترین کشورها، دانشگاه Vrije Amsterdam با مرکزیت بینابینی ۱۴۱۶/۷۵۵ و مرکزیت نزدیکی ۶۵۸ و مؤسسه Karolinska با مرکزیت رتبهی ۴۳ تاثیرگذارترین سازمانها و Rohde P با مرکزیت رتبهی ۳۹، Cuijpers P با مرکزیت بینابینی ۳۱۴/۵۰۰ و مرکزیت نزدیکی ۸۲۱ فعالترین نویسندگان در شبکه همتالیفی حوزه کتابدرمانی بودند. نشریه Journal of Consulting and Clinical Psychology دارای بیشترین استناد و نشریه Journal of Poetry Therapy پرتولیدترین نشریه بود.
نتیجهگیری: توجه به همکاری بیش از پیش کشورها، دانشگاهها و نویسندگان فعال میتواند منجر به تبادل دانش و تجربه بیشتر در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه شود.
محمدرضا شهرکی، مطهره فلاح،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بخش بهداشت و درمان نقش بسزایی در توسعه یافتگی جوامع از طریق تامین سلامت افراد هر جامعه دارد و میتواند اثرات اجتماعی و اقتصادی زیادی بر زندگی افراد جامعه داشته باشد. هدف این مطالعه، تعیین توسعهیافتگی استانهای کشور براساس امکانات بهداشتی-درمانی و میزان دسترسی به این امکانات است، تا بتوان براساس آن به یافتن راهکارهایی برای کاهش اختلاف بین نقاط مختلف کشور دست پیدا نمود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کاربردی و با ماهیت توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش ۳۱ استان کشور از نظر ۱۰ شاخص مورد بررسی قرار گرفتهاند. دادهها و اطلاعات این پژوهش از سالنامه آماری کشور استخراج و با استفاده از نرمافزار Excel با روش شاخص مرکزیت وزنی رتبه بندی شده است. سپس با استفاده از تکنیک تاکسونومی به تعیین درجهی توسعهیافتگی استانها پرداخته شده است.
یافتهها: یافته های پژوهش نشاندهندهی آن است که استان خراسان جنوبی با شاخص مرکزیت ۴۵,۶۹۲، استان یزد با شاخص مرکزیت ۴۳,۹۳۳ و استان ایلام با شاخص مرکزیت ۴۰,۶۶۸ در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. استان آذربایجان شرقی با شاخص مرکزیت ۲۷,۳۷۵، استان قم با شاخص مرکزیت ۲۵,۴۱۷ و استان هرمزگان با شاخص مرکزیت ۲۴,۲۸۶ بهترتیب سه رتبهی آخر را به خود اختصاص دادند. درجهی توسعهیافتگی استانها بین ۰/۵۰۷ تا ۰/۹۸ قرار دارند که از لحاظ توسعهیافتگی استان یزد در رتبه یک و استان هرمزگان در رتبه آخر قرار دارد.
نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد که شکاف عمیقی بین استانها از لحاظ توسعهیافتگی و دسترسی به شاخصهای بهداشتی-درمانی وجود دارد و در نتیجه نیازمند توجه و سیاستگذاریها و برنامهریزیهای لازم جهت کاهش این شکاف و اختلاف خواهد بود.
زهرا واحدپور، محمدجواد آزادچهر، طه باغبانی، طیبه فلفلیان فینی، مهدی ناظری،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: ولوواژینیت کاندیدایی عفونت قارچی ناحیه واژن و ولو میباشد که کاندیدا آلبیکنس بهعنوان عامل اصلی آن مطرح است. در میان درمانهای مختلف و نتایج بحث برانگیز آن، فلوکونازول خوراکی بهعنوان یکی از درمانهای رایج برای موارد حاد و مزمن بیماری، پذیرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی پاسخ به درمان فلوکونازول و ارزیابی همزمان حساسیت دارویی صورت پذیرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی از ۱۰۷ نفر بیمار مبتلا به ولوواژینیت مراجعهکننده به کلینیک تخصصی زنان دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال(۱۴۰۰-۱۳۹۹) پس از کسب رضایت وثبت اطلاعات و تکمیل پرسشنامه، نمونهبرداری صورت پذیرفت. نمونههای گرفته شده بر روی محیط کشت کروم آگار کاندیدا و سابرو دکستروز آگار تلقیح و در دمای ۳۰ درجه سانتی گراد انکوبه گردید. کلنیهای مخمری با توجه به رنگ ایجادشده، شناسایی گردیدند. بیماران شناسایی شده بر حسب عدم و یا وجود سابقه عود، تحت درمان با تک دوز فلوکونازول (mg/ml ۱۵۰) یا دو دوز اضافه مستمر قرار گرفتند. بیماران، بعد از ۳۵-۳۰ روز از جهت بهبود علایم بالینی و قارچشناسی مجدد ارزیابی شدند. حساسیت دارویی نسبت به فلوکونازول با روش میکرو دایلوشن و مطابق با (A۳-CLSI, document M۲۷) صورت پذیرفت.
یافتهها: ۱۰۷ بیمار با ولوواژینیت کاندیدایی شناسایی شد و کاندیدا آلبیکنس(۷۹/۴ درصد) بیشترین گونه جدا شده بود. در کل، پاسخ به درمان با فلوکونازول بر حسب یافتههای قارچشناسی(لام مستقیم و کشت منفی) ۶۲/۶ درصد بود(۰/۰۱۲=P) که این میزان برحسب گونه، کاندیدا آلبیکنس(۶۴/۷ درصد) و غیرآلبیکنس(۵۴/۵ درصد)، نوع عفونت کاندیدایی(عودکننده و غیرعودکننده) و حساسیت دارویی(۸≥MIC) تفاوت معنیداری نداشتند(۰/۰۵ نتیجه گیری: با توجه به درمان مبتنی برتجربه، ولوواژینیت کاندیدایی تشخیص آزمایشگاهی و ارزیابی همزمان حساسیت دارویی میتواند در انتخاب پروتکل درمانی مناسب کمک شایانی نماید و از ظهور و یا افزایش گونههای مقاوم جلوگیری نماید.
علیرضا منادی سفیدان، رضا افریشم،
دوره 16، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعاتقبلی نشان دادهاند که miRNA های ویروسی و انسانی در فرایند کنترل و یا پیشرفت بیماری نقش داشته و حتی میتوانند بهعنوان اهداف درمانی در نظر گرفته شوند. بر این اساس، مطالعهی مروری حاضر جهت ارزیابی نقش miRNA های میزبان و ویروس کووید-19 در روند بیماری طراحی شد.
روش بررسی: مطالعهی حاضر یک مطالعهی مروری بود که در بازه زمانی 2022-2012 انجام شد. مطالعات از پایگاه دادههای علمی PubMed، Google scholar، Web of science و Scopus بازیابی شدند. منابع مرتبط توسط محققان انتخاب و خلاصهای از آنها در این مطالعه مروری ارایه شد.
یافتهها: مطالعهی مروری حاضر نشان داد که برخی miRNA های میزبان مانند miR-200c ،miR-23b-5p، و miR-125a-5p اثر مهاری بر روی گیرنده ACE2 داشتند، درحالیکه miR، miR-3909 و miR-133a بر روی این گیرنده اثر تحریکی داشتند. علاوه بر این، miR-98-5p میزبان بر روی بیان ژن TMPRSS2 اثر مهاری داشت. از سویی دیگر، miR-21 ،miR-146a و 142-miR میزبان، التهاب را از طریق سیگنالینگ MAPK و NF-Ƙβ، القا کرد. درحالیکه miR-124 ، miR-410، miR-1336 میزبان فاکتور STAT3 را مهار کرده و مانع التهاب شد. بهعلاوه، miR-302b و 372-miR میزبان، پروتئین سیگنالینگ ضدویروسی میتوکندری (MAVS) را هدف قرار داد که منجر به خاموش شدن سیگنالهای اینترفرون نوع 1 شد. همچنین ثابت شده است که miR-145-5p ،miR-24-3p ،miR-7-5p، و miR-322-3p اگزوزومی میزبان، تکثیر 2-SARS-CoV و بیان پروتئین S را مهار کرده و کاهش بیان آنها در افراد مسن و دیابتی با کاهش مهار تکثیر 2-SARS-CoV مرتبط بود. همچنین miR-359-5p ویروسی بیان MYH9 (زنجیره سنگین میوزین غیرعضلانی 9) را تنظیم کرده که باعث تهاجم و رهاسازی ویروس در سلول میزبان شد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که miRNA های فراوانی در کنترل و یا پیشرفت بیماری کووید-19 نقش دارند و احتمالاً با تغییر بیان miRNA ویروسی و میزبان، بتوان بیماری کووید-19 را درمان کرد. با اینحال، تحقیقات بیشتری در این خصوص موردنیاز است.
نیلوفر محمدزاده، نگین ابراهیمی، مژگان آگاه هریس،
دوره 16، شماره 4 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، اضافه وزن و بیماریهای مزمن و روحی-روانی ناشی از آن، به مرز هشداردهندهای در جهان رسیده است. امروزه درمان شناختی رفتاری به عنوان یک روش خاص در خصوص کنترل اضافهوزن به مخاطبان میآموزد که چگونه الگوهای رفتاری نامناسب و افکار مخرب همراه با پریشانی را که بر رفتار و احساسات آنها تاثیر منفی میگذارند، شناسایی کرده و تغییر دهند. هدف از اجرای این پژوهش، ارایه یک برنامه کاربردی مبتنی بر موبایل برای کنترل اضافه وزن با رویکرد درمان شناختی رفتاری است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی-توسعهای است. در مرحلهی اول با بررسی برنامههای کاربردی در دسترس مبتنی بر موبایل و مرتبط با کنترل وزن و همچنین پروتکل درمان شناختی Beck برای کاهش وزن، قابلیتهای برنامه کاربردی شناسایی و سپس بر اساس نظرسنجی از متخصصان، این قابلیتها تعیین گردید. پس از آن، رابط کاربری برنامه کاربردی طراحی و کدنویسی لازم برای استفاده از آن انجام شد. سپس پایگاه داده بهوسیلهی نرمافزار MySQL و برنامه کاربردی بهوسیلهی نرمافزار فلاتر و زبان برنامهنویسی دارت ایجاد و CBTdiet نامیده شد. در انتها نیز کاربردپذیری برنامه کاربردی توسط کاربران با استفاده از پرسشنامهی استاندارد QUIS ارزیابی گردید.
یافتهها: براساس معیارهای ورود و خروج، از بین ۲۴۷ اپلیکیشن شناسایی شده، قابلیتهای ۱۷ اپلیکیشن بررسی شد. در نهایت با توجه به نظر متخصصان ۲۱ قابلیت از جمله قابلیت ارسال پیامهای انگیزشی به مخاطب و قابلیت پاداشدهی برای دستیابی به کاهش وزن یک کیلوگرم در هفته برای طراحی برنامه کاربردی مدنظر قرار گرفت. برنامه کاربردی طراحی شده در این پژوهش، از دیدگاه کاربران با میانگین ۱/۱±۷/۹۹ از ۱۰ در سطح خوب قرار گرفت و توانست میزان قابل قبولی از رضایتمندی را در مرحلهی ارزیابی کسب نماید. بخش قابلیتهای کلی نرمافزار، بالاترین میانگین(۸/۱۲) و بخش صفحه نمایش، پایینترین میانگین نمره(۷/۸۹) را در بین تمامی بخشها کسب نمود.
نتیجهگیری: بر مبنای قابلیتهای تعیین شده، برنامه کاربردی مبتنی بر موبایل برای کنترل اضافه وزن با رویکرد درمان شناختی رفتاری طراحی و ایجاد شد که میتواند با اصلاح سبک زندگی و تغییر افکار مخرب در کنترل اضافه وزن موثر باشد.
آرش فروهری، مینا دانایی، علی شیبانی تذرجی، محسن مومنی،
دوره 16، شماره 6 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بهعلت مصرف خودسرانه آنتیبیوتیک، مقاومت آنتیبیوتیکی به یک مشکل سلامتی در سراسر جهان تبدیل شده است. این مطالعه با هدف بررسی شیوع خوددرمانی با آنتیبیوتیک و عوامل مرتبط بر آن در مراجعان به مراکز بهداشتی درمانی شهر کرمان در سال 1399 طراحی و اجرا گردید.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بوده که از اردیبهشت تا شهریور سال 1399 بهصورت مقطعی بر روی 331 نفر از مراجعهکنندگان به مراکز بهداشتی درمانی شهر کرمان به روش نمونهگیری در دسترس انجام شد. در این تحقیق جهت جمعآوری اطلاعات از یک پرسشنامهی معتبر استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تیمستقل و مجذور کای با کمک نرمافزار آماری SPSS تحلیل شده است.
یافتهها: میانگین سنی مراجعهکنندگان در این مطالعه 10/76±38/6 سال بود. 135 نفر(40/4%) مرد و 194 نفر(60/6%) زن بودند. بیش از دو سوم افراد، تحصیلات بالاتر از فوقدیپلم داشتند. شیوع خوددرمانی با آنتیبیوتیک در مراجعهکنندگان 32/9% بوده است. بیشترین علت مصرف خودسرانهی آنتیبیوتیک، عدم تمایل به پرداخت هزینه(34/4%)، بیشترین نوع آنتیبیوتیک مصرفی آموکسیسیلین(25%) و آزیترومایسین(24%) و شایعترین شکل دارویی مورد استفاده قرص(55/5%) گزارش شد. عفونتهای تنفسی نیز شایعترین علت مصرف خودسرانهی آنتیبیوتیک را به خود اختصاص دادند(42/2%). داروخانهها بیشترین منبع اطلاعاتی در مورد نحوهی مصرف آنتیبیوتیک بودند(53/9%). همچنین خوددرمانی با آنتیبیوتیک در افراد متاهل(0/015=P)، افراد با شغل آزاد(0/031=P) و افراد فاقد بیمه درمان (0/001>P) بهطور معنیداری از سایر افراد مورد مطالعه بیشتر بود.
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر نشان داد که خوددرمانی با آنتیبیوتیک در شهر کرمان از شیوع بالایی برخوردار است و سیاستگذاران باید مداخلاتی در جهت افزایش آگاهی افراد از خطرات و عوارض جانبی مصرف خودسرانهی آنتیبیوتیک و همچنین مقاومت دارویی ایجاد شده بهدنبال آن جهت کاهش مصرف خودسرانه این داروها طراحی و اجرا نمایند.
سیده نسیم میربهاری، سینا سالاری، شبنم شاهرخ، محمدرضا زالی، مهدی توتونچی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: ویروسهای انکولایتیک، به عنوان ابزارهای نوین و پیشرفته در زمینه درمان انواع مختلف سرطان، نقش بسیار مهمی را در تحولات پزشکی ایفا کردهاند. اصطلاح «انکولایتیک» به معنای توانایی این ویروسها برای تخریب و آسیب به سلولهای سرطانی، در عین حفظ سلولهای سالم اطراف آنها، اشاره دارد.
روش بررسی: برای انجام این مطالعه، از طریق جستجو در پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Scopus و Google Scholar از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۴، ۲۷۰ نتیجه اول، جمعآوری شد. ۶۸ مقالهی مرتبط توسط محقق اصلی، بررسی و در نهایت، مطالب استخراج و یافتههای نهایی جمعبندی شدند.
یافتهها: در نهایت، یافتهها در این مطالعهی مروری نشان داد که سلولهای سرطانی دارای ویژگیهای متمایزی هستند که آنها را از سلولهای نرمال متمایز میکند؛ از جمله سیگنالهای رشد مداوم، عدم پاسخ به پیامرسانیهای ضد رشد، فرار از آپوپتوز، افزایش آنژیوژنز و تهاجم به قسمتهای دیگر بدن. ویروسهای انکولایتیک از این ویژگیهای متمایز برای ورود اختصاصی به سلولهای سرطانی استفاده میکنند تا بهطور انتخابی به آنها متصل شده و آنها را آلوده کنند. بیشتر ویروسهای انکولایتیک به طور مستقیم سلولهای تومور میزبان را از بین میبرند که در نتیجهی تکثیر ویروسی و القای عناصر پاسخ ضد ویروسی سلول میزبان است. همچنین، این ویروسها میتوانند با تولید پروتئینهای خاص، سلولهای سرطانی را نابود کنند. پتانسیل کشندگی ویروسهای انکولایتیک به نوع ویروس، دستورزی ژنتیکی، تعداد ویروس مناسب برای تزریق، تمایل ویروسی طبیعی و القایی و حساسیت سلول سرطانی به اشکال مختلف مرگ سلولی بستگی دارد. مکانیسمی که باعث تکثیر اختصاصی ویروسهای انکولایتیک در سلولهای سرطانی میشود، احتمالا به نقص مسیرهای پیامرسانی در سلولهای توموری مرتبط است همچنین تحقیقات انجام شده در فاز سوم کارآزمایی بالینی با استفاده از ویروسهایH۱۰۱ (Oncorine)، T-Vec، ۷-ECHO و (Teserpaturev (Delytact در درمان سرطانهای مختلف از جمله سرطان سر و گردن، ملانوما، گلیوبلاستوما و سرطان مثانه بهبود معنیداری در نتایج درمانی را نشان داده است.
نتیجهگیری: ویروسهای انکولایتیک از انواع مختلف ویروسها ساخته میشوند و در حال حاضر در مراحل آزمایشگاهی، پیش بالینی و بالینی مورد ارزیابی قرار میگیرند. استفاده از این ویروسها برای درمان سلولهای سرطانی به عنوان یک روش جدید و هدفمند مطرح شده است که نیازمند بررسی و دستیابی به مکانیسمهای دقیقتر برای عملکرد بهتر آنها میباشد.